مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
کشاورزی تجاری
حوزه های تخصصی:
تحولات اقتصاد ایران در نیمه ی دومِ حکومت قاجاریه، حوزه های مختلف کشور را دستخوش تغییر کرد. کشاورزی نیز مانند دیگر عرصه های اقتصادی و اجتماعی، از این تغییرات متأثر شد. بررسی تأثیر تحولات اقتصادیِ قاینات در نیمه ی دوم حکومت قاجاریه بر کشاورزیِ این ولایت و پیامد های آن، مسئله پژوهش حاضر است. بنا بر یافته های این پژوهش، به دنبالِ توسعه ی دادوستد های خارجی و داخلی که ولایت دورافتاده و مرزیِ قاینات را به حلقه ای مهم در تجارت روسیه، هند بریتانیا و ایران در شرق کشور در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تبدیل کرد، کشاورزیِ این ولایت نیز به سوی تجاری شدن سوق یافت. افزایش تولید محصولات صادراتی مانند تریاک، زعفران و ابریشم و کاهش تولید اقلام ضروری مانند گندم و جو از مشخصه های این روند جدید بود.
کشاورزی تجاری در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادویه عمده ترین محصول کشاورزی صادراتی شرق به غرب تا قبل از رنسانس به شمار می آمد. اما با تحولات گسترده عصر رنسانس در مبانی فنّی تولید و رشد روزافزون محصولات و مصنوعات اروپایی به ماورای اروپا و افزایش تقاضای غرب نسبت به محصولات مختلف کشاورزی، جوامع شرقی برای تأمین هزینه واردات کالاهای مصرفی و سرمایه گذاری های مختلف، راهی جز افزایش تولیدات کشاورزی از طریق انتقال از کشاورزی معیشتی به تجاری نداشتند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ایران در دوره قاجاریه نیز به ویژه از عصر ناصری به بعد، نخستین مراحل کشاورزی تجاری را آغاز و در انتهای آن دوره به توفیقات مهمی دست یافت و مسیری منطقی را در نوسازی پیشه کرد. اما با ظهور عوامل دیگری، این مسیر تغییر کرد و فرآیند نوسازی ایران به مجرای دیگری افتاد.
رشد مناسبات اربابی و تأثیر آن بر زندگی کشاورزان در دوره قاجار (با تأکید بر ایالت های شمالی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن نوزدهم میلادی/سیزدهم قمری، توسعه اقتصاد بین المللی و رشد مناسبات سرمایه داری در ایران، حوزه های اقتصادی و اجتماعی کشور را تاحدودی از تحولات غرب و نظام جهانی متأثر کرد. وابستگی به نیازهای بازار جهانی، موجب رشد کشاورزی تجاری و صادرات مواد خام شد. سودآوری فروش فرآورده های کشاورزی تجاری، باعث اهمیت یافتن زمین و ملکداری و گرایش طبقات مختلف به زمینداری شد. در این پژوهش تلاش می شود تا با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از اسناد آرشیوی، تأثیر تجاری شدن کشاورزی، در جایگاه یکی از علت های رشد مالکیت خصوصی در ایالات شمالی ایران در دوره قاجار، بررسی شود؛ همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که رشد مناسبات اربابی بر زندگی کشاورزان این منطقه چه تأثیری گذاشت؟ پس از بررسی و تحلیل داده ها و اسناد، این نتیجه حاصل شد که با تجاری شدن کشاورزی عده ای از طبقات غیرزمیندار جامعه، اعم از تاجران و دولتمردان و حتی اتباع خارجی، به سرمایه گذاری در اراضی مازندران و گیلان گرایش پیدا کردند. با ورود این افراد به طبقه ملاک جامعه، مالکیت خصوصی رشد کرد و به دنبال آن، بسیاری از کشاورزان بومی بی زمین شدند. با گسترش مناسبات ارباب رعیتی، مالکان جدید این قدرت را یافتند تا در امور زراعی، تجاری، مالکیت منابع آبی و مالیات اراضی دخالت کنند و ضمن آزار و اذیت کشاورزان و استثمار آنان، فضای ناامن و آشفته ای را در ایالت های شمالی ایجاد کنند.
تأثیر تجاری شدن کشاورزی بر نظام مالکیّت زمین در دوره قاجار (مطالعه موردی: مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سرمایه داری در ایران و وابستگی به بازار جهانی در قرن نوزدهم سبب شد تا حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور در این دوره تا حدودی متأثر از تحولات غرب و نظام جهانی باشد. این وابستگی بخش کشاورزی را نیز دستخوش تغییر کرد و به رشد کشاورزی تجاری منجر شد. در این پژوهش تلاش شده تا با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه توسعه وابسته و بهره گیری از اسناد آرشیوی، به این پرسش پاسخ داده شود که رشد کشاورزی تجاری چه تأثیری بر نظام مالکیّت زمین در مازندران داشته است؟ پس از بررسی و تحلیل داده ها و اسناد، این نتیجه حاصل شد که رشد کشاورزی تجاری در ایران قرن نوزدهم سبب اهمیت یافتن زمین و سودآوری زمین داری و زراعت فرآورده های پولی شد. این مسئله موجب گرایش طبقات غیرزمین دار جامعه، اعم از تاجران و دولتمردان و حتی اتباع خارجی به تملّک زمین و کشاورزی گردید. این افراد با خریداری اراضی متعدد، به طبقه ملّاک جامعه پیوستند و زمینه گسترش مالکیت خصوصی و مناسبات اربابی را فراهم آوردند. نیاز روزافزون به زمین های زراعی و تمایل به گسترش املاک شخصی، سبب شد تا عده ای به اجاره اراضی و حتی تصرف عدوانی زمین های کشاورزان و خرده مالکان محلی اقدام نمایند که این امر ضمن گسترش طبقه زمین دار جدید در مازندران، به بی زمین شدن بسیاری از کشاورزان بومی انجامید.
تجاری سازی کشاورزی در تقابل با توسعه پایدار
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ ویژه نامه زمستان
423 - 434
حوزه های تخصصی:
بررسی روند توسعه کشورها حاکی از آن است که توسعه بخش کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین بخش های اقتصادی و یا حتی فراتر از آن، به عنوان پیش نیاز ضروری برای تحقق توسعه پایدار کشور امری حیاتی است. با تحولاتی که در کشاورزی و تغییر آن از کشاورزی معیشتی به کشاورزی متعارف و بعد از آن صنعتی و حال حرکت به سوی کشاورزی تجاری صورت گرفته است سوال این است که آیا در فرایند تجاری شدن کشاورزی امکان نیل به اهداف توسعه پایدار امکان-پذیر خواهد بود یا خیر؟ و جایگاه کشاورزان خرده پا در این فرایند کجاست؟ در این مقاله با مرور منابع مکتوب در این زمینه ضمن تشریح اهمیت بخش کشاورزی و تجاری شدن آن و ارتباط آن با تأمین امنیت غذایی به بررسی این فرایند پرداخته و بر ضرورت توجه به کشاورزان خرده پا در این فرایند تأکید می نماید. بررسی روند توسعه کشورها حاکی از آن است که توسعه بخش کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین بخش های اقتصادی و یا حتی فراتر از آن، به عنوان پیش نیاز ضروری برای تحقق توسعه پایدار کشور امری حیاتی است. با تحولاتی که در کشاورزی و تغییر آن از کشاورزی معیشتی به کشاورزی متعارف و بعد از آن صنعتی و حال حرکت به سوی کشاورزی تجاری صورت گرفته است سوال این است که آیا در فرایند تجاری شدن کشاورزی امکان نیل به اهداف توسعه پایدار امکان-پذیر خواهد بود یا خیر؟ و جایگاه کشاورزان خرده پا در این فرایند کجاست؟ در این مقاله با مرور منابع مکتوب در این زمینه ضمن تشریح اهمیت بخش کشاورزی و تجاری شدن آن و ارتباط آن با تأمین امنیت غذایی به بررسی این فرایند پرداخته و بر ضرورت توجه به کشاورزان خرده پا در این فرایند تأکید می نماید. کلید واژه:کشاورزی تجاری، کشاورز خرده پا، توسعه پایدار، امنیت غذایی
مطالعه نحوه اثرگذاری عوامل تاریخی دوره قاجار بر منظرهای روستایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی دوره قاجار که به عنوان بافت تاریخی آغاز گذار از سنت به مدرنیته در تاریخ ایران شناخته می شود شرایط تاریخی ای را رقم زد که بر ساحت های مختلف جامعه ایرانی ازجمله منظرهای فرهنگی روستاها تأثیر گذاشت. به تناسب مفهوم منظر روستایی، سؤالاتی که این پژوهش سر آن دارد به آن ها پاسخ دهد عبارت اند از: عوامل تاریخی چگونه بر منظرهای روستایی تأثیر گذاشت ؟ و آیا این عوامل منجر به گذار از منظرهای سنتی روستایی به منظرهای مدرن شد؟ درک چگونگی تأثیرپذیری روستاها از عوامل تاریخی هدف اصلی این نوشتار است و برای نیل به آن یک روش شناسی تحلیلی – مفهومی مورداستفاده قرار می گیرد. پژوهش حاضر با کانون قرار دادن مفهوم منظرهای روستایی نحوه تأثیر چهار عامل تاریخی پررنگ دوره قاجار یعنی امنیت، مسئولیت حاکمان در قبال روستاها، جایگاه ایران در بازارهای جهانی و تلاش ها برای مدرن سازی کشاورزی موردبررسی قرار داده. درنتیجه باید گفت امنیت در نوع فرم معماری روستاها، متروک شدن بسیاری از آن ها و ترس کشاورزان از فعالیت، اقدامات عمرانی حاکمان قاجاری تأثیر کمی در بهبود شرایط منظرهای روستایی داشته و جایگاه ایران در بازارهای جهانی، کشاورزی ایران حالت تجاری تغییر داده است و تلاش ها برای مدرن سازی روش های کشاورزی بی نتیجه مانده است و منظرهای روستایی در پایان دوره قاجار حالت سنتی را داشته اند.