مطالب
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۱۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش ارزش های فرهنگی ازدواج و تفاوت های جنسی در ملاک های انتخاب همسر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. 360 دانشجو (161 مرد و 199 زن) به شیوه نمونه برداری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از زمینه یاب ارزش های ازدواج MVS)؛ دلخموش، 1386) و پرسشنامه ملاک های انتخاب همسرPCPM) ؛ باس، 1989) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بین بیشتر ارزش های فرهنگی ازدواج با ترجیح ملاک های انتخاب همسر رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها سهم معناداری در پیش بینی ترجیح ملاک های انتخاب همسر ایفا می کردند. این یافته ها با توجه به مبانی نظری ارزش های فرهنگی ازدواج مورد بحث قرار گرفته است..
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان دارای همسر مبتلا به دیابت و مقایسه آن با زنان دارای همسر غیرمبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
311-324
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان دارای همسر دیابتی و مقایسه آن با زنان دارای همسر غیردیابتی است. پژوهش حاضر روی جامعه نمونه ای به اندازه 200 نفر صورت گرفته است. 100 نفر از آن ها از جامعه زنان دارای همسر دیابتی و 100 نفر دیگر از جامعه زنان دارای همسر غیردیابتی به روش نمونه گیری جامعه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ویژگی های دموگرافیک (محقق ساخته)، مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM)، شاخص احقاق جنسی هالب رت (HISA) و پرسش نامه باورهای بدکارکردی جنسی (SDBQ) بودند. داده ها با کاربرد آمار توصیفی (جدول توصیفی داده ها، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی از قبیل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)، تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان دارای همسر دیابتی با زنان دارای همسر غیردیابتی در هرسه مؤلفه مورد بررسی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ زنان دارای همسر دیابتی در مؤلفه احقاق جنسی از میانگین پایین تر و در مؤلفه دلزدگی زناشویی و باورهای بدکارکردی جنسی نیز از میانگین بالاتری نسبت به زنان دارای همسر غیر دیابتی برخوردار بودند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد یکی از عوامل مهمی که در ایجاد یا افزایش دلزدگی زناشویی، تشدید باورهای غلط جنسی در زمینه عملکرد جنسی و میزان پایین احقاق جنسی در زنان تأثیرگذار است، اختلال و کژکارکردی جنسی در همسر می باشد. در واقع زنانی که همسرشان از بیمارهای مزمنی چون دیابت (که منجر به اختلال در عملکرد جنسی فرد می شود) رنج می برند، دارای احقاق جنسی پایین تر و میزان دلزدگی زناشویی و باورهای بدکارکردی جنسی بالاتری از سایر زنان هستند.
تبیین مبانی انسان شناختی اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین مبانی انسان شناختی اخلاق جنسی در اسلام، با روش توصیفی – تحلیلی است.
از دیدگاه اسلام، انسان غریزة صرف و حیوانی کامجو نیست تا همه چیز او را به کامجوئی از غریزة جنسی و آزادی در ارضاء آن فروبکاهیم، بلکه انسان در کنار غریزه جنسی که وجه مشترک انسان و حیوان است، از فطرت نیز برخوردار است.
بنابراین، در انسان شناسی اسلامی، انسان دارای سه روح نباتی، حیوانی و فطری است.
بر این اساس، مبانی انسان شناختی مؤثر در اخلاق جنسی عبارتند از: غریزة جنسی، فطرت الهی، کرامت، اندیشه ورزی، اصالت روح، قابلیت تکامل نفس، اختیار و انتخاب آگاهانه، حب ذات، چند ساحتی بودن انسان، هویت جمعی و ضعف.
به این ترتیب، اخلاق جنسی نیز ریشه در روح فطری و انسانی انسان دارد و به تبع همین فطرت است که ما می توانیم از اصول و ارزش های اخلاقی همچون سرکوب نکردن غریزة جنسی، اعتدال، شکوفایی فطرت الهی، حفظ کرامت ذاتی انسان، حفظ کرامت انسانی زنان، عمل به فرامین الهی، مصونیت اخلاقی، کسب بینش صحیح، رعایت اعتدال، تکامل روحی و روانی، اصالت روابط عاطفی، ارتقاء معنویت، رفتار جنسی مسئولانه، تدرج و تمکن، ازدواج آزادانه و آگاهانه، دگر خواهی، محبت، رشد متوازن و متعادل، تحکیم هویت جمعی، کنترل رفتار جنسی، به رسمیت شناختن هویت فردی، تخفیف حکم، مدارا و مسامحت صحبت کنیم.
ادارک امنیت محله ای و استفاده از فضاهای عمومی: تفاوت های جنسی و سنی در مرکز شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امر مسلم این است که شهروندان باید بدون توجه به شرایط جنسی و سنی بتوانند به فضاهای عمومی دسترسی داشته باشند. با وجود این، ساختارهای اجتماعی، بی نظمی های اجتماعی و کالبدی و ویژگی های فردی موجب تفاوت میان گروه اجتماعی مردان و زنان از نظر ادراک امنیت اجتماعی می شود و تفاوت در ادراک، سبب نابرابری در استفاده از فضاهای عمومی می شود. هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل تفاوت های فوق در محله نُه منطقه دوازده شهر تهران در قالب شش زیر گروه سنی و جنسی و از طریق پرسشنامه بود. نتایج نشان می دهد که به استثنای زنان 60 ساله و بیشتر، مردان در مقایسه با زنان از فضاهای عمومی بیشتر استفاده می کنند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری میان میزان استفاده از فضاهای عمومی و نحوه ادراک امنیت اجتماعی وجود دارد. هم چنین، تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر ادراک امنیت اجتماعی نشان داد که ویژگی های محیط اجتماعی بیشتر از ویژگی های فردی اهمیت دارند. بر این اساس، متغیر انسجام اجتماعی در گروه زنان و متغیر حمایت اجتماعی در گروه مردان بیش ترین نقش را در تبیین متغیر ادراک امنیت اجتماعی دارد.
اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی برکیفیت زندگی و خودکارآمدی جنسی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تأثیر آموزش گروهی خودکارآمدی بر افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی جنسی مردان معتاد در حال ترک بود. روش: روش مطالعه نیمه تجربی و جامعه آماری کلیه معتادان مرد مرکز ترک اعتیاد پرواز شهر قزوین به تعداد 150 نفر بود که از میان آنها بهروش نمونهگیری در دسترس 30 نفر انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس کوتاه کیفیت زندگی 26 سؤالی سازمان بهداشت جهانی 1998 و خودکارآمدی جنسی رینولدز 1978 ) بود که در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. آموزش گروهی ) خودکارآمدی در 7 جلسه 90 دقیقهای و هفتهای 1 جلسه در گروه آزمایش انجام و دادههای با آزمون تحلیل کواریانس و اندازهگیریهای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد آموزش خودکارآمدی بهجز در مؤلفه سلامت محیطی، موجب بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی و خودکارآمدی جنسی معتادان شده و این تأثیر 2 ماه بعد در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجهگیری: آموزش گروهی خودکارآمدی را میتوان روش مؤثری برای ارتقاء کیفیت زندگی و عملکرد جنسی معتادان تلقی کرد، که آنها را توان- مند میسازد تا دانش، نگرش و ارزشهایشان را به فعلیت برسانند و انگیزه و رفتار سالم داشته باشند.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان صورت گرفته است. روش: در این مطالعه همبستگی از بین زنان متاهل شهر تهران 200 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، مقیاس دلزدگی زناشویی، شاخص احقاق جنسی هالبرت و پرسشنامه باورهای بدکارکردی جنسی بودند. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی ازجمله، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی از قبیل: ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از وجود رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان متاهل می باشد. همچنین دلزدگی زناشویی در زنان از روی مؤلفه ها ی مرتبط به باورهای بدکارکردی جنسی قابل تبیین است و از میان مؤلفه ها ی باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری و باورهای خود پنداره جسمی بیشترین نقش را در افزایش دلزدگی زناشویی دارا هستند. از دیگر نتایج پژوهش حاضر این است که از میان مؤلفه های باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری بیشترین نقش را در کاهش احقاق جنسی زنان متاهل داراست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد نوع شناخت و باورهایی که زنان متاهل درباره مسائل جنسی دارند تاثیر زیادی بر میزان دلزدگی زناشویی آنها دارد یعنی هرچه باورهای جنسی منفی بیشتر باشد دلزدگی زناشویی بیشتر می شود و تاثیر منفی بر میزان احقاق جنسی زنان خواهد داشت. با توجه به نقش کلیدی باورهای جنسی در زندگی زناشویی پیشنهاد می شود در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج، نقش و جایگاه این باورها در میزان رضایت زناشویی و جنسی زوجین آموزش داده شود.
بررسی رابطه بین الگوی رفتار جنسی و سازگاری زوجی زنان با توجه به متغیر تعدیل کننده سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بمنظور بررسی رابطه بین الگوی رفتار جنسی و سازگاری زوجی زنان با توجه به متغیر تعدیل کننده سن در کارکنان زن بهداشت و درمان صنعت نفت گچساران می باشد . حجم نمونه این پژوهش شامل 100 زوج ( 100 نفر از کارکنان زن و همسران شان ) بود که به گونه تصادفی انتخاب شدند . در این پژوهش برای گرد آوری داده ه ا از دو مقیاس الگوی رفتار جنسی و مقیاس عملکرد خانواده استفاده ش د. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین ناخشنودی جنسی زنان و t پیرسون و آزمون سازگاری زوجی خانواده همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد . بین ناخشنودی جنسی مردان و سازگاری زوجی خانواده همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد . بین سازگاری زوجی (و مؤلفه های آن ) زنان و سازگاری زوجی (و مؤلفه های آن ) مردان رابطه معنی داری وجود دارد . نتایج نشان داد که یکی از مهم ترین عوامل در زندگی زناشویی، نحوه ی رفتار جنسی زوجین است که تعیین کننده ترین عامل در سازگاری زوجین و بهبود سلامت روان شان می باشد.
دستور جلسه برای سیاست گذاری مسئله روابط جنسی در ایران؛ روابط جنسی به شیوه مدرن یا سنتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲
56 - 87
حوزههای تخصصی:
روابط جنسی نامشروع تهدیدی جدی برای ایمان و حیات انسانی است. «پیامدهایِ» منفیِ چنین روابطی را نمی توان انکار کرد؛ از هتک حرمت ها و به خطر افتادن بنیان خانواده گرفته تا روسپی گری، تجاوز، سقط جنین و مخاطرات جمعیتی. در این مقاله پس از آن که مسئله و علت اصلیِ این روابط از پیامدها و زمینه های این ناهنجاری تفکیک شد، «مسئله» و ناهنجاری در روابط جنسی ناشی از نبود الگوهای فرهنگی بهنجار برای رفع یک «نیاز» واقعی تعریف گردید. موقعیتهای بسیاری را می توان دید که در آن ها افراد نیازهای جنسی دارند، اما امکان ازدواجِ دائمِ تک همسری برایشان وجود ندارد و این درحالی است که روش بهنجار دیگری در عرصه فرهنگ برای این شرایط تعریف نشده است و گویی سیاست ها و سیاست گذاری در جمهوری اسلامی ایران نیز به این مسئله بی توجه است. بدین ترتیب بازاندیشی در این زمینه یکی از ضروری ترین و در عین حال مغفول ترین حوزه های سیاست گذاری فرهنگی در ایران به شمار می آید. این مقاله با صورت بندی تصویری از مسئله، آن را بر روی میز سیاست گذاری نهاده و با بررسی نظریه های موجود، نشان داده است که نظام سیاستگذاری، نیازمند نظریه ای جدید برای ساماندهی و سالم سازی روابط جنسی در جامعه است. همچنین نگارنده با معرفی معیارهای سه گانه ، سعی کرده است، چارچوبی برای ارزیابی و انتخاب نظریه مناسب در این زمینه ارائه نماید.
نقش خداترسی در اصلاح جامعه با تأکید بر مناسبات جنسی و جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
7 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله آن است که تأثیر روحیه خداترسی به عنوان یکی از مهم ترین نشانه های معنویت دینی را در اصلاح جامعه به ویژه مناسبات جنسی و جنسیتی در خانواده و اجتماع نشان دهد و از این رهگذر، به ارائه راهکارهایی در جهت تقویت و گسترش این روحیه در سطح خانواده و اجتماع به منظور کاهش مشکلات و آسیب های مربوط به روابط زن و مرد بپردازد. از نظر رویکرد می توان نوعی روش سه جانبه مشتمل بر نگاه های درون دینی، جامعه شناختی و مهندسی اجتماعی را در مقاله مشاهده کرد. از نظر میزان اثربخشی نیز می توان گفت هرچند خداترسی آموزه ای آشناست و آثار مثبت اجتماعی، به ویژه جنبه بازدارندگی آن در برابر کج روی ها قابل انکار نیست، اما یادآوری مجدد این فضیلتِ تقریباً فراموش شده و بیان مشروح تر آثار اجتماعی اش، می تواند کمک مؤثری به ادبیات حوزه جامعه شناسی دین قلمداد گردد، ضمن آن که تطبیق این بحث بر حوزه های جامعه شناسی خانواده و جنسیت می تواند کمک مهمی به پیشبرد ادبیات این دو حوزه تلقی شود.
تفاوت های جنسی تعیین کننده های سن ازدواج افراد در آستانه ازدواج در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج مبنای تشکیل خانواده یعنی اولین و مهم ترین واحد اجتماعی است. سن ازدواج زنان و مردان در استان کرمانشاه افزایش قابل توجهی داشته و از متوسط کشوری نیز بالاتر می باشد. بر این اساس در مقاله حاضر به بررسی تعیین کننده های سن ازدواج به تفکیک جنس در شهر کرمانشاه پرداخته شده است. داده های مورد استفاده در این مطالعه حاصل یک پیمایش است که در فروردین 1392 اجرا شده است. جمعیّت آماری شامل افراد در شُرُف ازدواجی است که جهت انجام آزمایش پزشکی به مراکز بهداشتیِ منتخب مراجعه می کردند. نمونه آماری 400 نفر می باشد. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد که متغیر محل سکونت اثر معناداری بر سن ازدواج زنان ندارد. رابطه متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده زنان و سن ازدواج آن ها معنادار گردید. یافته ها همچنین نشان داد که سه متغیرِ سطح تحصیلات، پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده و وضعیت اشتغال اثر معناداری بر سن ازدواج مردان دارند. متغیر وضعیت پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده و متغیر وضعیت اشتغال به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سن ازدواج مردان و زنان دارا بودند.
تحلیل حقوقی - جرم شناختی مزاحمت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزاحمت جنسی، یکی از اشکال خشونت جنسی و نیز تبعیض علیه زنان است که با افزایش احساس ناامنی اجتماعی، موجب ترس زنان از حضور در جامعه و در نتیجه محدود شدن آزادی های فردی و کاهش مشارکت اجتماعی بانوان می شود. توسعه شهرنشینی و افزایش حضور زنان در جامعه، بستر را برای شکل گیری این آسیب فراهم ساخته و در این فضا، فرهنگ جنسیتی حاکم بر جامعه، سکوت اجباری بزه دیدگان و برخی عوامل دیگر، موجب افزایش نرخ مزاحمت جنسی و تبدیل شدن آن به یک معضل اجتماعی عمده شده است. در این مقاله، ابتدا مفهوم مزاحمت جنسی و انواع آن بررسی شده سپس ضمن مطالعه پیامدهای منفی مزاحمت جنسی، به علت شناسی و راه های پیشگیری از آن پرداخته شده است. با توجه به کثرت وقوع، خرد بودن و دشواری اثبات این جرم، برخورد کیفری فاقد کارایی و کارآمدی لازم جهت کنترل این معضل اجتماعی بوده و موثرترین راهکار، اصلاح فرهنگ جنسیتی و نوع تفکر حاکم بر جامعه نسبت به زن و نیز بهسازی فضای اجتماعی از طریق کاهش زمینه های ایجاد مزاحمت در مرتکبین می باشد.
نظریه کلیشه های جنسی و سازه های ازدواج به وصال نرسیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ازدواج به وصال نرسیده از مشکلات جنسی پیچیده محسوب می شود که عوارض آن در جوامع محافظه کار جنسی ابعاد وسیعتری می یابد. در جوامع علمی توافق جمعی بر این است که این پدیده فراتر از مشکل فردی و یا اختلال جسمی و روانی است و باید علل آن در بستر فرهنگی هر جامعه ایی تبیین گردد. هدف از این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بر اساس نظریه کلیشه های جنسی سایمون و گاگنون، مشکل ازدواج به وصال نرسیده در زوجین ماحصل چه کلیشه های جنسی است؟
مواد و روشها: این مقاله مروری بر33 مطالعه پزشکی و بالینی منتشر شده در طی سالهای 1956 تا 2011 است، در مورد این پدیده وکلیشه های مربوط به ازدواج، شب اول عروسی، دخول و بکارت که در مطالعات کیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: اغلب مطالعات بالینی جدیدتر منتشر شده به مطالعه این اختلال در فرهنگ های محافظه کار مذهبی پرداخته اند و بر حسب تخصص پژوهشگران و کلینیک محل انجام مطالعه، علل گزارش شده برای این پدیده، متفاوت بوده است. مقالاتی نیز که به کلیشه های ازدواج پرداخته اند بر نقش های زنانگی و مردانگی و لزوم دخول به عنوان ""رفتار صحیح جنسی"" در سناریوی شب اول عروسی ویا زمانی نزدیک پس از برگزاری آیین های ازدواج تاکید کرده اند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد در ازدواج به وصال نرسیده، افراد مبتلا در فرایند رسیدن به یک نتیجه واحد و قابل قبول با کلیشه های فرهنگی جامعه خود در مورد انجام دخول برای تحقق ازدواج و احساس کامل شدن، دچار اختلال شده و به دلیل عدم دخول، احساس متفاوت بودن می کنند،که در نهایت منجر به عدم آشکارسازی مشکل و طولانی شدن این اختلال می شود. آموزش جنسی زوج ها توسط کارکنان بهداشتی می تواند از شیوع این پدیده و رنج زوج های مبتلا بکاهد.
آزار جنسی در محیط کار تهدیدی بر امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزار جنسی علیه زنان در محیط کار از جمله جرایمی است که امنیت زنان شاغل را به خطر میاندازد و پیامدهای زیان باری برای زنان به بار میآورد. زنان معمولاً به دلیل ترس از دریافت برچسبهای ناروا، ازدست دادن شغل، بی آبرویی و انزوا درمقابل این جرایم سکوت میکنند و در بهترین حالت سعی میکنند محیط کار خود را عوض کنند و در بدترین وجه ممکن است تسلیم خواستههای مجرمان گردند.
در مقاله حاضر که مبتنی بر تحقیقی کیفی است سعی کردیم با استفاده از مصاحبههای عمیق با زنان شاغل در شهر تهران، به سه عنصر ویژگیهای مجرمان، قربانیان آزار جنسی و محیط های وقوع آزار جنسی و کمبود نظارت بر آنها بپردازیم. در ادامه نیز نقش پلیس زن را در کشف جرایم خاموش علیه زنان و پیشگیری از آنها بررسی کرده ایم.
یافته های این تحقیق براساس مصاحبههای عمیق با 82 زن شاغل 21 تا 37ساله در شهر تهران به دست آمده است.
نتایج حاصل از بررسیهای کیفی نشان میدهد، قربانیان آزار جنسی عمدتاً زنان جوان و تحت سلطهای هستند که ازسوی رؤسا و مردان دارای قدرت و منزلت بالاتر مورد آزار جنسی واقع میشوند. آنان عمدتاً در بخشهای خصوصی فاقد نظارت و کنترل مورد آزار واقع شده اند. حضور پلیس زن و حمایت از زنان شاغل و اصلاح رویههای شکایات قانونی میتواند گام های مهمی برای کاهش آزار جنسی و ایجاد امنیت در محیط کار باشد.
بررسی اثر بخشی آموزش جنسی به شیوه رفتاری شناختی بر دانش، خودابرازی و صمیمیت جنسی زنان متأهل شهرستان مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت تکنولوژی موضوع سکس جایگاهی مهم یافته، اما تقریباً در تمام فرهنگ ها مسائل جنسی یک تابو قلمداد می شود. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش جنسی به شیوه شناختی رفتاری بر دانش، خودابرازی وصمیمیت جنسی زنان متأهل شهرستان مبارکه بود.
این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 26 نفراز زنان متأهل انجام شد. افراد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند و برای گروه آزمون 6 جلسه 2 ساعته آموزش جنسی اجرا گردید. ابزارهای پژوهش: شامل پرسشنامه دانش جنسی آن هوپر، پرسشنامه خودابرازی جنسی دکتر ویلیام واسنل و پرسشنامه صمیمیت جنسی باگاروزی بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار spssو آزمون تحلیل واریانس چندراهه تجزیه و تحلیل شد.
نتایج نشان داد که پس از آموزش جنسی، دانش، خودابرازی و صمیمیت جنسی در زنان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. بنابراین آموزش جنسی می تواند با بهبود مؤلفه های پژوهش حاضر در بهبود روابط جنسی متعادل و سلامت خانواده نقش بسزایی داشته باشد.
بررسی میزان تفاوت های سنی و جنسی کودکان پیش دبستانی در ابعاد پیکرسنجی و عملکرد حرکتی ناشی از قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس یافته های روانشناسی و علوم تربیتی، سال های پیش از دبستان در رشد و تربیت کودکان نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد. یکی از ابعاد رشد در این سال ها رشد حرکتی است. بررسی عملکرد حرکتی با توجه به ابعاد پیکرسنجی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ازاین رو تحقیق حاضر، از طرفی با هدف بررسی ارتباط ویژگی های پیکرسنجی با عملکرد حرکتی، و از طرف دیگر به منظور تعیین اختلاف عملکرد حرکتی در کلیة کودکان پیش دبستانی شهر شیراز، بر روی 157 دختر و پسر 3 تا 6 ساله اجرا شد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی بود. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، برگة ثبت ویژگی های پیکرسنجی و آزمون عملکرد حرکتی بود. از روش های آماری تحلیل واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تی مستقل برای تحلیل استفاده گردید. نتایج در بررسی گروه های سنی، تفاوت معناداری را در پرش عمودی با 47 /25 =F و 2 = df و 000 /0 ≥P و در پرش افقی با 15 /14 = F و 2= df و 000 /0≥ P نشان داد. در پرش عمودی برتری با گروه سنی 5 ساله ها و در پرش افقی برتری با گروه سنی 4 ساله ها بود. همچنین در بررسی تأثیر جنسیت، در پرش عمودی (70 /1 = t و 155=df و 008 /0 ≥P و پرتاب توپ 98 /1 =t و 155 = df و 030 /0 P≥ برتری با پسران بود. در نهایت در بررسی ارتباط ابعاد پیکرسنجی با عملکرد حرکتی، وزن و ابعاد طولی بیشترین همبستگی را نشان دادند. نتایج این تحقیق نشان دهندة افزایش تدریجی قدرت عضلانی متناسب با افزایش سن است. به دست آمدن تفاوت جنسیتی در برخی از عامل های مورد بررسی، ضرورت مطالعات بعدی را بارز می سازد. بر اساس یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود که در تحقیقات آینده از نمونه ها و ابزارهای دیگری در پیکرسنجی به منظور مقایسه استفاده شود.
رابطه صمیمیت و رضایت جنسی با سلامت عمومی و بهزیستی شخصی: بررسی تفاوت های جنسیتی و سنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه صمیمیت و رضایت جنسی با سلامت عمومی و بهزیستی شخصی در افراد دارای بدکارکردی جنسی با تأکید بر تفاوت های جنسیتی و سنی بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوجین دارای مشکلات جنسی مراجعه کننده به کلینیک سلامت خانواده بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران تشکیل داد. تعداد 88 نفر (43 نفر مرد و 45 نفر زن) به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. در این پژوهش از شاخص ارتباط جنسی، مقیاس صمیمیت جنسی زوجین، پرسش نامه سلامت عمومی- 12 (12-GHQ یا General health questionnaire-12) و شاخص بهزیستی شخصی بزرگ سالان (A-PWI یا Personal wellbeing index–adult) به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد.
یافته ها: در مردان Libido پایین و در زنان Vaginismus دارای بیشترین فراوانی بود. بین صمیمیت و رضایت جنسی در مردان همبستگی قوی و معنی دار و در زنان همبستگی متوسط و معنی دار وجود داشت. صمیمیت جنسی پیش بینی کننده معنی دار سلامت عمومی در زنان و بهزیستی شخصی در هر دو جنس بود، در حالی که رضایت جنسی نتوانست سلامت عمومی و بهزیستی شخصی را در هر دو جنس پیش بینی کند. بین مردان و زنان در هیچ یک از متغیرهای صمیمیت و رضایت جنسی، سلامت عمومی و بهزیستی شخصی تفاوت معنی دار وجود نداشت. همچنین افراد بیشتر از 30 سال صمیمیت جنسی کمتری نسبت به افراد کمتر از 30 سال داشتند.
نتیجه گیری: صمیمیت جنسی در زنان بیشتر وضعیت سلامتی و در مردان بیشتر بهزیستی شخصی را تحت تأثیر قرار داده است.
تاثیر ورزش بر خطرپذیری جنسی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش به صورت سنتی، ابزاری استراتژیک برای تشویق و توسعه رفتارهای سلامت و فاکتور محافظتی و پیشگیرانه از رفتارهای پرخطر مخصوصا خطرپذیری جنسی به حساب می آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ورزش و متغیرهای مرتبط با آن بر خطرپذیری جنسی – گرایش به دوستی با جنس مخالف و گرایش به رابطه و رفتار جنسی- نوجوانان انجام گرفت. 406 دانش آموز شامل 271 پسر و 135 دختر مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) را تکمیل کردند. علاوه بر این پرسشنامه ای که در آن نوع ورزش، مدت زمان عضویت در تیم ورزشی، سطح رقابتی مسابقات، شرکت در اردوی ورزشی، میزان فعالیت ورزشی گنجانده شده بود، مورد سوال قرار گرفت. روش نمونه گیری چند مرحله ای و ترکیبی از نمونه گیری طبقه ای، متناسب با حجم و تصادفی بود. برای توصیف متغیرها از میانگین و انحراف معیار، فراوانی و فراوانی نسبی و برای مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس چندگانه (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد برخلاف فرض تحقیق، نوجوانانی که در سطوح بالاتر ورزشی فعالیت داشتند، از خطرپذیری جنسی بالاتری برخوردار بودند. میانگین گرایش به دوستی با جنس مخالف و گرایش به رابطه و رفتار جنسی در بین کسانی بیشتر به ورزش می پرداختند، از کسانی که کمتر ورزش می کردند، بطور معنی داری بالاتر بود. تفاوت معنی داری بین میانگین خطرپذیری جنسی در بین اعضای تیم های ورزش انفرادی نسبت به ورزشکاران ورزشهای گروهی وجود نداشت. ورزشکارانی که سابقه حضور در اردوهای ورزشی داشتند در خطرپذیری جنسی بطور معنی داری از میانگین بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بودند. برای توجیه رابطه بین ورزش و خطرپذیری جنسی در بین نوجوانان، می توان به اثر استرس و فشار روانی فضای رقابتی، ضعف ارزشها و هنجارهای سازگارانه در محیط های ورزشی غیرحرفه ای، نبود آموزش و آمادگی ذهنی برای مقابله با خطرپذیری و نحوه شکل گیری تشکل های ورزشی، سازماندهی و سیاستگزاری ورزش مدارس اشاره کرد. ضمناً عوامل زیست شناختی دوران نوجوانی از جمله بحران هویت و ساختار شخصیتی ورزشکاران را نیز باید مورد توجه قرار داد.
وضعیت حقوقی شروط ناظر بر روابط جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقد نکاح در تمام مذاهب و نظام های حقوقی، به دلیل کارکرد بی بدیل در سلامت و بقای اجتماع، همـواره در سایـه چتـر حمـایت حکـومت، و قانون گذاران بوده است. توالد و تناسل که بقای ملت ها به آن متکی است، خود مرهون حق استمتاع جنسی است و به دلیل اهمیت این حق و تکلیف متقابل زوجین به برقراری رابطه جنسی سالم، شناخت شروط ناظر بر آن و بررسی وضعیت حقوقی آن ها، از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. تتبع و تعمق در اقوال و نظرات پژوهشگرانی که خود را با این مسئله آشنا کرده-اند، حکایت از وجود اختلافی عمیق چه در میان فقها و چه در میان حقوقدانان دارد.
به نظر می رسد، دلیل اصلی این اختلاف به فقد اجماع و اتفاق نظر بر روی تعریف و ماهیت حقوقی نکاح و تشخیص مقتضای ذات آن از سایر اقتضائات برمی گردد. عده ای تمتع و اتحاد جنسی و عده ای دیگر زوجیت و پیوند زناشویی را هدف از عقد نکاح می دانند و گروهی دیگر، همکاری و شرکت در زندگی را هدف از این عقد مقدس برشمرده اند.
بنابراین ما در این نوشتار ابتدا به شناخت ماهیت و ذات عقد نکاح پرداخته، و به این پرسش مهم پاسخ خواهیم گفت که مقتضای ذات عقد نکاح چیست؟ و سپس در مورد شروط ناظر به روابط جنسی زوجین بحث خواهیم کرد. در پاسخ به سوال نخست باید گفت که اثر نخستین و بالذات نکاح، علقه و پیوند زوجیت است و بقیه آثار مترتب بر این اثر هستند. و نیز در پاسخ به سوال دوم، با تفکیک شروط به شروط ممنوع کننده روابط جنسی و محدود کننده، این نتیجه حاصل شد که دسته اول به دلیل مخالفت با نظم عمومی و اخلاق حسنه و نیز سلب حق به طورکلی، باطل بوده ولی مبطل نکاح نیست، ولی شروط دسته دوم اصولاً نافذ هستند.
حمایت اجتماعی ادراک شده و تنیدگی تحصیلی: نقش تفاوت های جنسی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف آزمون اثرات تعدیل کنندة گروه های فرهنگی و جنسی در رابطة بین حمایت اجتماعی ادراک شده و تنیدگی تحصیلی در بین دانشجویان دختر و پسر ایرانی و سوئدی انجام شد. 212 دانشجو )112 ایرانی :34 پسر، 78 دختر؛ 100 سوئدی: 29 پسر، 71 دختر) به مقیاس چندبُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988) و پرسشنامة تنیدگی تحصیلی (زاژاکووا، لینچ و اسپنشاد، 2005) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان دادند 1) در دانشجویان ایرانی رابطة بین حمایت اجتماعی ادراک شده و تنیدگی تحصیلی منفی و معنادار اما در دانشجویان سوئدی منفی و غیرمعنادار است، و 2) در دانشجویان ایرانی و سوئدی رابطة بین حمایت اجتماعی ادراک شده و تنیدگی تحصیلی در دو جنس منفی و غیرمعنادار است. در مجموع، نتایج مطالعة حاضر در پیش بینی تجارب تحصیلی تنیدگی زا در دانشجویان بر عدم تشابة ویژگی های کنشی مفهوم حمایت اجتماعی در دو فرهنگ و در مقابل، بر تشابة ویژگی های کنشی حمایت اجتماعی ادراک شده در دو جنس تأکید کرد.
پایایی و روایی مقیاس خودکارآمدی جنسی- کنش وری نعوظی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : این بررسی با هدف ارزیابی پایایی و روایی ماده های مقیاس خودکارآمدی جنسی- کنش وری نعوظی در میان دانشجویان انجام شد. روش : 115 دانشجوی مرد متأهل ساکن در خوابگاه های متأهلی و داوطلبان غیرخوابگاهی متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران که به روش دردسترس نمونه گیری شده بودند، به مقیاس خودکارآمدی جنسی-کنش وری نعوظی پاسخ دادند. یافته ها : ضریب آلفای کرونباخ این مقیاس 95/0 و در پنج عامل به دست آمده از 82/0 تا 91/0 محاسبه شد. تحلیل عاملی اکتشافی به روش چرخش واریماکس و با مقادیر ویژه بیشتر از یک، پنج عامل (رابطه جنسی لذت بخش و بدون دلهره، حفظ نعوظ در طی ارتباط جنسی، اطمینان از رویارویی جنسی، رسیدن به اوج لذت جنسی و میل جنسی دوباره) را شناسایی نمود، که روی هم 04/74% واریانس ماده ها را تبیین می کرد. هم چنین بین نمره کل و پنج عامل استخراج شده همبستگی معنادار به دست آمد. افزون برآن در20 نفر از مردان خودکارآمدی جنسی بالا و در 17 نفر خودکارآمدی جنسی پایین دیده شد. نتیجه گیری : روانشناسان بالینی و مشاوران خانواده، با تأکید بر درمان خودکارآمدی جنسی-کنش وری نعوظی مردان، می توانند از این مقیاس برای شناسایی مراجعان مرد با مشکلات نعوظی، در فعالیت های آموزشی و درمانی در محیط های بالینی و مراکز مشاوره بهره گیرند.








