مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
وضعیت اشتغال
حوزه های تخصصی:
" در بهار سال 1374 پژوهشى با عنوان شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلى در دانشگاه شاهد انجام گردید که مشخص کند چرا برخى از دانشجویان نسبت به بقیه از پیشرفت تحصیلى بیشترى برخوردارند؟
براى این منظور دو گروه از دانشجویان انتخاب شدند، گروه اول شامل دانشجویانى بود که در دو نیمسال تحصیلى سال 73 ـ 72 معدل بیش از پانزده داشته اند و گروه دوم دانشجویانى که در همان سال تحصیلى در یک یا دو ترم مشروط شده بودند.
براساس مبانى نظرى در زمینه هاى فردى ـ اجتماعى و آموزشى تعدادى متغیر انتخاب و براساس آنها حدود بیست فرضیه تدوین و با استفاده از روش پس رویدادى و با استفاده از آمار مناسب، فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفتند که نتایج آن به شرح زیر است :
پیشرفت تحصیلى با متغیرهایى چون میزان سن، باورهاى سنتى، وضعیت اشتغال، پایگاه اجتماعى، وضعیت اسکان، نوع دیپلم، سال اخذ دیپلم، دفعات شرکت در کنکور و سال ورود به دانشگاه ارتباط ندارد و با متغیرهایى چون نوع جنس، مسائل و مشکلات خانوادگى، میزان علاقه مندى، نحوه گذران اوقات فراغت، رشته تحصیلى، حضور در دانشکده و میزان آگاهى اجتماعى دانشجویان ارتباط دارد.
"
رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی و سلامت روانی معلولان جسمی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش تعیین سهم هر یک از عوامل وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، شدت معلولیت و جنس در پیشبینی سلامت روانی معلولان جسمی شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش 100 نفر از اعضای جامعه معلولان شهر اصفهان بود که بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای اندازهگیری سلامت روانی آزمودنیها از فرم 28 سؤالی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که وضعیت اشتغال میزان سلامت روانی معلولان جسمی را بهطور معناداری پیشبینی میکند (006/0 = P) و افزودن متغیر وضعیت تاهل به متغیر وضعیت اشتغال قدرت پیشبینی سلامت روانی آنها را بهطور معناداری افزایش میدهد (003/0 = P)؛ اما اضافه کردن هر یک از متغیرهای سطح تحصیلات، شدت معلولیت و جنس به متغیرهای وضعیت اشتغال و وضعیت تاهل نمیتواند قدرت پیشبینی سلامت روانی معلولان جسمی را بهطور معناداری افزایش دهد.
"
خشم در مادران کودکان دارای نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بر مبنای دو متغیر سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال، میزان خشم مادران دارای فرزند استثنائی (دیرآموز و عقب مانده عقلی) بررسی شد. 100 مادر دارای فـرزند دیرآموز و عقب مانده عقلی آموزش پذیر، پرسشنامه خشم چند بُعدی (سیگل، 1986) با زیرمقیاسهای برانگیختگی خشم، موقعیتهای فـراخوان خشم، نگـرش خصمانه، خشم بیـرونی و خشم درونی و فـرم اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس دو راهه نشان دادند سطح تحصیلات با میزان برانگیختگی خشم و خشم درونی ارتباط معنادار دارد و مادران با سطح تحصیلات بالاتر از سطوح پایین تر برانگیختگی خشم و خشم درونی برخوردارند.
"
بررسی رابطه اشتغال زنان با عزت نفس آنان با تاکید بر عوامل جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" یکی ازموارد مهم که امروزه در بسیاری ازتحقیقات علمی در دنیا، درپیرامون شناخت ویژگی های اجتماعی- فرهنگی و روانی زنان موردتوجه قرارگرفته، مطالعه عزت نفس زنان است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه اشتغال زنان با عزت نفس آن ها انجام شده است.به این منظور، 375 نفر از زنان شهر لار با میانگین سنی 86/33 سال به شیوه پیمایشی مورد بررسی قرارگرفتند. یافته ها نشان می دهد که 7/70 درصد از زنان، خانه دار و بقیه شاغل بوده اند. از نظر میزان عزت نفس، بیش از نیمی از زنان (9/53 درصد) احساسی متوسط نسبت به خود داشته اند.
تحلیل دو متغیره نشان داد که همبستگی عزت نفس با متغیرهای سن زن، سن ازدواج، میزان تحصیلات زن، درآمد زن، وضعیت اشتغال زنان، شغل زنان، میزان استفاده از رسانه های گروهی معنادار بوده است. در حالی که همبستگی آن با وضعیت تاهل معنادار نبوده است. در بین متغیرهای فوق متغیر تحصیلات زن به تنهایی 2/18 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین نموده است. "
بررسی تأثیر اشتغال و زندگی خانوادگی بر میزان رضایتمندی زنان معلم از زندگی (مطالعه موردی معلمین شاغل آموزش و پرورش ناحیه یک کرج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
به منظوربررسی تأثیر اشتغال و زندگی، خانوادگی بر میزان رضایتمندی زنان معلم از زندگیتعداد 200 نفر از معلمینشاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک کرجبا نمونه برداری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته که به تایید استادانوصاحب نظران رسیده بود، پاسخ دادند. نتایج نشان داد که 1- بین سن ازدواج(سال های گذشته از زندگی مشترک) و میزان رضایتمندی زنان از زندگی رابطه معنا داری وجود دارد. بدین معنا که هر چه تعداد سال های بیشتری از ازدواج گذشته باشد میزان رضایت زنان از زندگی بیشتر است.2- بین وجود فرزند و میزانرضایتمندی زنان از زندگی رابطه معنا داری وجود دارد. بدین معنا که زنانی که فرزند ندارند از رضایت کمتری در زندگی برخوردارند.3- بین میزان همکاری همسر و میزان رضایتمندی زنان از زندگی رابطه معناداری وجود دارد.بدین معنا که وقتی همسر فرد با او همکاری بیشتری دارد میزان رضایت زنان از زندگی بیشتر است. 4- بین وضعیت اشتغال (رسمی، پیمانی یا حق التدریس) و میزان رضایتمندی زنان از زندگی رابطه معنا داری وجود دارد. بدین معنی که شاغلین رسمی از شاغلین پیمانی و حق التدریس رضایت بیشتری از زندگی دارند. 5-بین تحصیلات همسر و رضایتمندی زنان از زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. 6- بین تعداد فرزند و رضایتمندی زنان از زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. 7- بین وضعیت اقتصادی همسر در رضایتمندی زنان از زندگی رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که زنانی که همسرانشان از وضعیت اقتصادی بالایی برخوردار هستند رضایت بیشتری از زندگی دارند. 8- بین میزان ساعات کار در رضایتمندی زنان از زندگی رابطه معناداری به دست نیامد.
تفاوت های جنسی تعیین کننده های سن ازدواج افراد در آستانه ازدواج در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج مبنای تشکیل خانواده یعنی اولین و مهم ترین واحد اجتماعی است. سن ازدواج زنان و مردان در استان کرمانشاه افزایش قابل توجهی داشته و از متوسط کشوری نیز بالاتر می باشد. بر این اساس در مقاله حاضر به بررسی تعیین کننده های سن ازدواج به تفکیک جنس در شهر کرمانشاه پرداخته شده است. داده های مورد استفاده در این مطالعه حاصل یک پیمایش است که در فروردین 1392 اجرا شده است. جمعیّت آماری شامل افراد در شُرُف ازدواجی است که جهت انجام آزمایش پزشکی به مراکز بهداشتیِ منتخب مراجعه می کردند. نمونه آماری 400 نفر می باشد. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد که متغیر محل سکونت اثر معناداری بر سن ازدواج زنان ندارد. رابطه متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده زنان و سن ازدواج آن ها معنادار گردید. یافته ها همچنین نشان داد که سه متغیرِ سطح تحصیلات، پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده و وضعیت اشتغال اثر معناداری بر سن ازدواج مردان دارند. متغیر وضعیت پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده و متغیر وضعیت اشتغال به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سن ازدواج مردان و زنان دارا بودند.
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان گروه آموزشی زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت نیروی انسانی متخصص، اشتغال زایی و استفاده از تخصص آن ها ازجمله دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی است. اما گاهی تعادلی بین تعداد فارغ التحصیلان و شغل متناسب با تخصص آن ها مشاهده نمی شود، یا فارغ التحصیلان چنان که شایسته است برای آن شغل متخصص نشده اند. لذا از وظایف دانشگاه ها و بالطبع گروه های آموزشی مربوطه پیگیری و بررسی میزان کفایت و کیفیت آموزشی دانش آموختگان است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت فارغ التحصیلان رشته زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در یک دوره ده ساله (1395- 1385) پرداخته است. در بررسی اولیه تمام فارغ التحصیلان رشته زبان شناسی در بازه مورد بررسی، افراد شاغل و غیرشاغل مشخص شدند. سپس از میان شاغلین به کار، 30 نفر به صورت تصادفی برای شرکت در مصاحبه تلفنی ساختار یافته، انتخاب شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میانگین 83 درصد از فارغ التحصیلان این رشته جذب بازار کار شده اند که از این نظر در جایگاه نسبتا خوبی قرار دارد. اکثر افراد رشته خود را آگاهانه انتخاب کرده اند و تفاوت معناداری در رابطه با میزان اشتغال به کار با جنسیت و همین طور مقطع تحصیلی افراد دیده نمی شود. در 80 درصد از افراد ارتباط شغلی با رشته تحصیلی وجود داشت، اما تنها 33 درصد پایان نامه ها برای اشتغال به کار نویسندگانشان مفید و مرتبط تشخیص داده شده اند. همچنین در مورد ارتباط سرفصل و محتوای دروسی که فارغ التحصیلان گذرانده اند و کاری که به آن مشغول هستند، تنها 53 درصد پاسخ مثبت داده اند. درضمن این که لزوم تغییراتی در ساختار جذب دانشجو حتمی می باشد، هدایت پایان نامه های دانشجویان به سوی موارد کاربردی تر نیز از ملزومات است.
تبیین جامعه شناختی سرمایه فرهنگی بر سازگاری اجتماعی (مورد شناسی: ساکنان مجتمع های مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
143 - 164
حوزه های تخصصی:
تغییر ساختار کاربری فضایی شهرها موجب تشدید مسائل اجتماعی ازجمله کاهش سازگاری اجتماعی در میان ساکنان مجتمع های مسکونی شهری شده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، رابطه سرمایه فرهنگی با سازگاری اجتماعی در بین ساکنان مجتمع های مسکونی مناطق شهر اصفهان در سال 1398 با ترکیبی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی مورد مطالعه قرار گرفت. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و مصاحبه مشارکتی انجام شد و داده ها با ابزار پرسشنامه با پایایی و روایی مناسب، به شیوه نمونه گیری خوشه ای و تصادفی طبقه ای چندمرحله ای جمع آوری شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد و خانوارهای ساکن مجتمع های مسکونی شهر اصفهان می شود که حدود 1155800 نفر هستند و تعداد 385 نفر از ساکنان، مطابق با فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و مدل معادله ساختاری و همچنین آزمون آنوا به کمک نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. براساس نتایج تحقیق، بین سرمایه فرهنگی و سازگاری اجتماعی ساکنان، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین میزان تحصیلات و سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. کمترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع فوق لیسانس و بالاتر و بیشترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع سیکل و راهنمایی است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین طول مدت سکونت و وضعیت اشتغال با سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی جامعه شناختی تأثیر نوسازی اجتماعی بر گرایش زنان به تک فرزندی، مطالعه موردی: زنان متاهل 49- 15ساله شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تک فرزندی از جمله مسائل اجتماعی است که الگوی بسیاری از خانواده ها شده است. هدف از این پژوهش پاسخگویی به این سؤال اساسی است که ویژگی های جامعه مدرن (اشتغال زنان، جامعه پذیری جنسیتی، فردگرایی، میزان عقلانیت، مشارکت و...) در کلانشهر تهران به چه نحو و به چه میزان با گرایش و پذیرش الگوی تک فرزندی ارادی در بین زنان ارتباط دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-علّی و از لحاظ روش شناسی، یک تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان متأهل (15 تا 49 ساله) شهر تهران است که 420 نفر به عنوان نمونه از بین آنها انتخاب شدند. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات و داده ها در این تحقیق ، پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد که گرایش به تک فرزندی با فردگرایی، میزان عقلانیت، مشارکت اجتماعی، برابری جنسیتی و سن ازدواج رابطه معناداری دارد ولی با وضعیت اقتصادی خانواده همبستگی معناداری ندارد. همچنین میزان گرایش به تک فرزندی در بین گروه های مختلف وضعیت اشتغال تفاوت معناداری دارد به این صورت که در مشاغل رده بالا این گرایش بیشتر است. داده ها حاکی از آن است که میزان تحصیلات در گرایش زنان به تک فرزندی تاثیر دارد؛ به عبارت دیگر با بالا رفتن سطح تحصیلات گرایش زنان به تک فرزندی بالا می رود.
جامعه مخاطره آمیز و میانگین سن زنان و مردان در نخستین ازدواج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
493 - 512
حوزه های تخصصی:
گسترش بیکاری و افزایش وقوع طلاق از مصادیق جامعه مخاطره آمیزند که می توانند تصمیمات زنان و مردان را درباره تشکیل خانواده تحت تأثیر قرار دهند. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین شاخص های جامعه مخاطره آمیز با میانگین سن زنان و مردان در نخستین ازدواج و با استفاده از داده های سرشماری 1390 در سطح شهرستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این شاخص ها نسبت درخور توجهی از تفاوت های شهرستانی موجود در سن ازدواج را تبیین می کند (51 درصد از واریانس میانگین سن مردان و 38 درصد از واریانس میانگین سن زنان در نخستین ازدواج). به طور خاص، شاخص های اقتصادی (متغیرهای میزان بیکاری و میزان بیکاری بین افراد دارای تحصیلات عالیه) با میانگین سن زنان و مردان در نخستین ازدواج بیشترین رابطه مستقیم را دارند. درصد مردان طلاق گرفته از دیگر متغیرهایی است که با میانگین سن هر دو جنس در نخستین ازدواج رابطه مستقیم دارد. بر اساس این یافته ها، می توان انتظار داشت اقدامات مؤثر در اشتغال زایی و افزایش پایداری ازدواج، از طریق کاهش مخاطره آمیزی جامعه، ازدواج و تشکیل خانواده را در کشور تسهیل کند.
تبیین نقش نیرومندی من و جایگاه وضعیت اشتغال در گرایش به خودکشی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
230 - 250
حوزه های تخصصی:
هدف: خودکشی، یکی از بزرگ ترین معضلات در زمینه سلامت روان است. لذا هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری گرایش به خودکشی بر اساس نیرومندی من با نقش تعدیل گری وضعیت اشتغال در زنان مطلقه است. روش: پژوهش حاضر در رده پژوهش های کاربردی و از نوع همبستگی بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) اصفهان در سال 1402 بود که ابتدا به روش نمونه گیری چندمرحله ای از میان مناطق پنجگانه، دو منطقه (2 و 3) انتخاب و تعداد 270 نفر بر اساس جدول مورگان و جریسی و حداقل کفایت افراد گروه نمونه (SMART PLS3) انتخاب گردید. لذا پس از خارج نمودن تعداد پرسشنامه های مخدوش در نهایت تعداد 250 پرسشنامه بررسی شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش افکار خودکشی (بک، 1961) و پرسشنامه سنجش نیرومندی من (استروم و همکاران،1997) بودند. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی معنی دار است (001/0≥p، 455/0- β=). همچنین تأثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی در زنان مطلقه خانه دار (001/0≥p، 637/0- β=) و زنان مطلقه شاغل (001/0≥p، 311/0- β=) معنادار به دست آمد. در راستای بررسی نقش تعدیل گر وضعیت اشتغال، ضرایب تأثیر نیرومندی من بر گرایش به خودکشی در گروه زنان خانه دار و شاغل بررسی شد و بر اساس میزان تفاوت این ضرایب (326/0) وضعیت اشتغال تقشی تعدیل گر دارد (001/0≥p). نتیجه گیری: با توجه به نقش تعدیل گر معنادار وضعیت اشتغال، می توان با اشتغال زایی مناسب برای زنان گرایش به خودکشی را در این قشر کاهش داد.
آینده پژوهی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در ایران؛ نگاهی محصول گرایانه با استفاده از روش تحلیل لایه علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی، دغدغه هایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند. افزایش شمار فارغ التحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغ التحصیلان، بیش از پیش نمایان می سازد. این مقاله یک پژوهش کیفی و با هدف آینده پژوهی در صدد است تصویری از وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان حوزه علوم انسانی ترسیم کند. جامعه آماری پژوهش اساتید و متخصصان حوزه علوم انسانی است و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و بعد از پیاده سازی مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک و با کاربست روش لایه ای علی، مؤلفه های آن در سطح لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان / جهان بینی و اسطوره/ استعاره شناسایی شدند. در سطح لیتانی، مؤلفه های «بحران بیکاری»، «علوم انسانی مهجور و در حاشیه مانده»، «علوم انسانی ناکارامد / نابلد» و «فقدان هویت مستقل» برساخته شدند. در سطح علل سیستماتیک مجموعه عوامل فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی از علل بنیادین مضامین سطح اول هستند. در سطح گفتمان/ جهان بینی از گفتمان های محصول گرایانه، پست مدرن، علوم انسانی اسلامی و گفتمان مسئله محوری استفاده شد. در سطح استعاره/اسطوره از تعابیر استعاری بچه مهندس، پروفسور بالتازار، پاشنه آشیل/چشم اسفندیار توسعه ملی و علوم پیشرو (جنس اول)/ پسرو (جنس دوم) استفاده شد. در نهایت با مرور ادبیات و مراجعه به مصاحبه ها و رفت و برگشت در آنها و نظرخواهی از خبرگان و متخصصان، دو پیشران نگاه مهندسی وار و از بالا به پایین در مقابل تأمین فضای باز فکری، دانشگاهی، و سیاست یکسان سازی علوم در مقابل توسعه رویکرد مطالعات میان رشته ای شناسایی، و سناریوهای چهارگانه تدوین شدند.
ارزیابی کارایی بیرونی فارغ التحصیلان دوره کارشناسی دانشگاه قم بر اساس شاخص های وضعیت اشتغال و ادامه تحصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۷
203 - 233
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی بیرونی دانشگاه قم بر اساس دو شاخص وضعیت اشتغال و ادامه تحصیل انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیگیری و رویکرد آن کاربردی است. جامعه پژوهش فارغ التحصیلان دوره کارشناسی دانشگاه قم طی سال های 1391 تا 1393 به تعداد 3056 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم طبقات، 249 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی ابزار پیش از اجرا مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. پایایی ابزار نیز به روش آلفای کرونباخ 89/0 برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون مجذور کای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نرخ اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاه قم 3/25 درصد و نرخ اشتغال پسران به طور معنی دار بیشتر از دختران است (01/0p <). نرخ اشتغال مرتبط فارغ التحصیلان دانشگاه قم حدود 70 درصد است. نرخ پذیرفته شدن فارغ التحصیلان دانشگاه قم در مراکز آموزش عالی حدود 80 درصد است. نرخ پذیرش در دوره کارشناسی ارشد 90 درصد و در دوره دکتری 10 درصد است. بین نرخ های ذکر شده با دانشکده و جنس در بقیه موارد ارتباط معنی دار وجود ندارد (05/0P>). درمجموع هرچند نرخ پذیرفته شدن فارغ التحصیلان و نرخ ادامه تحصیل وضعیت مناسبی داشت اما نرخ اشتغال وضعیت مناسبی ندارد و کارایی بیرونی مطلوب نیست. اتخاذ تصمیم های مناسب همچون بازنگری در رشته ها و غنی سازی آنها و بازنگری در جذب رشته های مختلف به منظور کاهش بیکاری ضروری است.