مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
احقاق جنسی
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تدوین یک مدل علی رضایت جنسی براساس متغیرهای رضایت از رابطه، کیفیت زناشویی، اضطراب ارتباط جنسی، احقاق جنسی و فراوانی آمیزش در میان دانشجویان زن متاهل انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه های بندرعباسدر سالتحصیلی 93-92 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، تعداد 115 نفر انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه های رضایت جنسی پینی، احقاق جنسی هالبرت، کیفیت زناشویی شه، اضطراب ارتباط جنسی دیویس و همکاران، رضایت از رابطه برنز و سایرس و مقیاس فراوانی رابطه جنسی جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها: براساس نتایج بدست آمده مدل معنی داری به دست آمد و متغیرهای دفعات آمیزش جنسی و تعاملات جنسی و ابراز نیازها به عنوان متغیرهای میانجی که قادر به پیش بینی رضایت جنسی می باشند عمل کردند. سایر متغیرها با وجود داشتن همبستگی با رضایت جنسی قادر به پیش بینی نبودند. نتیجه گیری: همان طور که مطالعه حاضر نشان می دهد داشتن تعاملات کلامی جنسی و ابراز نیازها و خواسته ها از همسر، به طور مستقیم و غیرمستقیم رضایت جنسی را افزایش می دهد، بنابراین لازم است در این زمینه فرهنگ سازی لازم صورت گیرد.
بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی و تعارضات زناشویی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی زنان متأهل – به مفهوم داشتن شخصیتی ابرازگر و قوی در رابطه ی جنسی- و تعارضات زناشویی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 225 نفر از زنان متأهلی که در سال 1393 در شهرستان زرین شهر استان اصفهان ساکن بوده اند، به طور تصادفی انتخاب گردیده و به پرسش نامه های احقاق جنسی هالبرت (Hulbert Index of Sexual Desire) و تعارضات زناشویی باقر ثنایی (Marital Conflict Questionnaire) پاسخ داده اند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 به روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین احقاق جنسی زنان متأهل و تعارضات زناشویی آنان رابطه ی قوی، منفی و معنی دار 203/0- وجود دارد (05/0 (p<. به علاوه، بین احقاق جنسی زنان و مؤلفه های کاهش رابطه ی جنسی131/0- افزایش واکنش های هیجانی 149/0- جدا کردن امور مالی از یکدیگر 188/0- و کاهش ارتباط مؤثر زوجین249/0- رابطه منفی و معنی دار بود و قوی ترین رابطه، بین احقاق جنسی و کاهش ارتباط مؤثر مشاهده گردید.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با کاهش احقاق جنسی زنان، بر شدت تعارضات زناشویی افزوده می شود. بنابراین پژوهشگران ضمن پیشنهاد انجام مطالعات مشابه کمی با نمونه های بیشتر و کیفی در جمعیت های مشابه، معتقد هستند طراحی دوره های آموزش جنسی و نحوه ابرازگری مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی می تواند در افزایش توانایی احقاق جنسی زنان متأهل و به دنبال آن کاهش تعارضات زناشویی خانواده ها مؤثر واقع گردد.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان صورت گرفته است. روش: در این مطالعه همبستگی از بین زنان متاهل شهر تهران 200 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، مقیاس دلزدگی زناشویی، شاخص احقاق جنسی هالبرت و پرسشنامه باورهای بدکارکردی جنسی بودند. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی ازجمله، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی از قبیل: ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از وجود رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان متاهل می باشد. همچنین دلزدگی زناشویی در زنان از روی مؤلفه ها ی مرتبط به باورهای بدکارکردی جنسی قابل تبیین است و از میان مؤلفه ها ی باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری و باورهای خود پنداره جسمی بیشترین نقش را در افزایش دلزدگی زناشویی دارا هستند. از دیگر نتایج پژوهش حاضر این است که از میان مؤلفه های باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری بیشترین نقش را در کاهش احقاق جنسی زنان متاهل داراست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد نوع شناخت و باورهایی که زنان متاهل درباره مسائل جنسی دارند تاثیر زیادی بر میزان دلزدگی زناشویی آنها دارد یعنی هرچه باورهای جنسی منفی بیشتر باشد دلزدگی زناشویی بیشتر می شود و تاثیر منفی بر میزان احقاق جنسی زنان خواهد داشت. با توجه به نقش کلیدی باورهای جنسی در زندگی زناشویی پیشنهاد می شود در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج، نقش و جایگاه این باورها در میزان رضایت زناشویی و جنسی زوجین آموزش داده شود.
اثربخشی روان درمانی چهار عاملی بر افزایش احقاق جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: احقاق جنسی عاملی مهم در رضایت جنسی و زناشویی است. با توجه به اینکه بازماندگان سرطان پستان الگویی از فعالیت جنسی دارند که برای اغلب آنها رضایت بخش نیست، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی چهار عاملی (رابطه درمانی، امید و انتظار درمان، آگاهی افزایی و نظم بخشی رفتار)، بر ارتقاء احقاق جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان می باشد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 2/5 ماهه است. جامعه آماری، زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش در سال 1393 بودند که از آنها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسشنامه احقاق جنسی هالبرت (HISA) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط شرکت-کنندگان تکمیل گردید. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی قرار گرفت. در پایان به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس عاملی استفاده شد. یافته ها: نشان می دهد گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای درمان، تفاوت معناداری در متغیر احقاق جنسی ندارند. از سویی، این درمان توانسته احقاق جنسی زنانی که در پیش آزمون احقاق جنسی بالاتری داشته اند افزایش دهد اما این معناداری در پیگیری 2/5 ماهه ناپایدار بود. نتیجه گیری: روان درمانی چهار عاملی، روش موثری برای ارتقاء احقاق جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان نمی باشد.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان دارای همسر مبتلا به دیابت و مقایسه آن با زنان دارای همسر غیرمبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
311-324
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان دارای همسر دیابتی و مقایسه آن با زنان دارای همسر غیردیابتی است. پژوهش حاضر روی جامعه نمونه ای به اندازه 200 نفر صورت گرفته است. 100 نفر از آن ها از جامعه زنان دارای همسر دیابتی و 100 نفر دیگر از جامعه زنان دارای همسر غیردیابتی به روش نمونه گیری جامعه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ویژگی های دموگرافیک (محقق ساخته)، مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM)، شاخص احقاق جنسی هالب رت (HISA) و پرسش نامه باورهای بدکارکردی جنسی (SDBQ) بودند. داده ها با کاربرد آمار توصیفی (جدول توصیفی داده ها، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی از قبیل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)، تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان دارای همسر دیابتی با زنان دارای همسر غیردیابتی در هرسه مؤلفه مورد بررسی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ زنان دارای همسر دیابتی در مؤلفه احقاق جنسی از میانگین پایین تر و در مؤلفه دلزدگی زناشویی و باورهای بدکارکردی جنسی نیز از میانگین بالاتری نسبت به زنان دارای همسر غیر دیابتی برخوردار بودند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد یکی از عوامل مهمی که در ایجاد یا افزایش دلزدگی زناشویی، تشدید باورهای غلط جنسی در زمینه عملکرد جنسی و میزان پایین احقاق جنسی در زنان تأثیرگذار است، اختلال و کژکارکردی جنسی در همسر می باشد. در واقع زنانی که همسرشان از بیمارهای مزمنی چون دیابت (که منجر به اختلال در عملکرد جنسی فرد می شود) رنج می برند، دارای احقاق جنسی پایین تر و میزان دلزدگی زناشویی و باورهای بدکارکردی جنسی بالاتری از سایر زنان هستند.
رابطه احقاق جنسی و نارضایتی جنسی با بی رمقی زناشویی: نقش واسطه ای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی می تواند تأثیر شایانی در رابطه زناشویی و رضایت از آن داشته باشد. این پژوهش با هدف شناسایی رابطه میان احقاق و نارضایتی جنسی با بی رمقی زناشویی با نقش واسطه ای تعارض زناشویی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و مبتنی بر روش تحلیل مسیر در چارچوب مدل سازی معادلات ساختاری بود. ابزار مورداستفاده پرسشنامه های احقاق جنسی هالبرت (1992)، نارضایتی جنسی هادسون (1981)، تعارض زناشویی براتی (1375) و بی رمقی زناشویی پاینز (1996) بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره ای شهرستان زاهدان (320 نفر) در زمستان سال 94 که با روش نمونه گیری خوشه ای شمار 150 نفر انتخاب شدند، بود. داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS20 و LISREL8.8 تحلیل شد. یافته های پژوهش گویای این است که تعارض زناشویی نقش واسطه ای میان احقاق جنسی و بی رمقی زناشویی (05/0 P
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
105 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره روان شناسی منطقه 1 شهر تهران در نیمه اول سال 1397 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه احقاق جنسی هالبرت را تکمیل کردند. برای گروه آزمایش، برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان احقاق جنسی گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار مانده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی را افزایش دهد و درمانگران می توانند از این رویکرد برای بهبود رابطه زوجین و کاهش طلاق عاطفی استفاده کنند.
بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی در روابط فعال سازی-بازداری رفتاری و احقاق جنسی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
67 - 88
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، مدل یابی احقاق جنسی در زنان متأهل بر اساس سیستم های رفتاری و با نقش واسطه ای سبک های تبادل اجتماعی بود. روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود که تعداد 300 نفر بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های احقاق جنسی هالبرت (1992)، سیستم های رفتاری کارور و وایت (1994) و سبک های تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران (2011) پاسخ دادند. داده ها بر اساس معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد، بازداری رفتاری (01/0p<) اثر منفی و معناداری بر احقاق جنسی دارد. همچنین در بررسی اثرات غیرمستقیم سیستم فعال سازی رفتاری از طریق سبک های تبادل انصاف (01/0p<) و پیگیری (01/0p<) و فردگرایی (05/0p<) اثر مثبت بر احقاق جنسی دارد و سیستم بازداری رفتاری از طریق سبک های تبادل سرمایه گذاری افراطی، منفعت طلبی، انصاف و فردگرایی (05/0p<) اثر منفی بر احقاق جنسی در زنان دارد. نتیجه گیری : فعال سازی و بازداری رفتاری، می توانند کارکرد متفاوت سبک های تبادل اجتماعی را در احقاق جنسی در زنان نشان دهند. بنابراین بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی اطلاعات دقیق تری را در خصوص تأثیرگذاری این سبک ها بر ابعاد مختلف روابط زناشویی، فراهم می کند.
پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرحواره های هیجانی و احقاق جنسی در زنان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
51 - 37
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده و ساختار حاکم بر آن نقش اساسی بر وضعیت روانی و شخصیت اعضای خانواده دارد. روابط زن و شوهر به عنوان نیروی تعیین کننده جهت و شیوه حرکت خانواده در چرخه زندگی توجه ویژه ای را می طلبد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرحواره های هیجانی و احقاق جنسی در زنان متاهل شهر تهران است. مواد و روش ها : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع پیش بینی است و حجم نمونه شامل 250 نفر از زنان متاهل ساکن تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که در نهایت پرسشنامه 242 نفر از آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش متغیر ها از مقیاس 41 سؤالی نیاز های صمیمیت زناشویی باگاروزی ( 2001) ، مقیاس 37 سؤالی طرحواره های هیجانی لیهی ( 2002) و مقیاس 25 سؤالی احقاق جنسی هالبرت ( 1992) استفاده شد. در نهایت داده ها با روش رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره های هیجانی (20/0- = ،01/0>P) و احقاق جنسی (17/0= ،01/0>P ) قادرند صمیمیت زناشویی را پیش بینی کنند. همچنین بین مؤلفه های طرحواره هیجانی و صمیمیت زناشویی ضرایب همبستگی معنادار بدست آمد. نتیجه گیری: از آنجا که آموزه های فرهنگی و مذهبی جوامع ازجمله جامعه ایران موقعیتی را برای زنان ایجاد می کند که به موجب آن زنان نتوانند هیجان ها و نیازهای جنسی خود را حتی اگر از آن آگاه باشند بیان کنند؛ در نتیجه زنان با استفاده از طرحواره های هیجانی ناسازگاری چون عدم پذیرش احساسات، احساس گناه و سرزنش خود و دیگران خشم خود را به سمت همسر خود آشکار می کنند که همین امر می تواند موجب کاهش صمیمیت زناشویی زوجین شود.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان شاغل و خانه دار در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان شاغل و خانه دار در شهر اصفهان انجام شد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی است. این تحقیق با طرح آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش به اجرا در آمد. در این تحقیق، گروه آزمایش روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت و گروه کنترل هیچ روش درمانی را دریافت نکرد اما هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه ی احقاق جنسی هالبرت (1990) را انجام دادند. جامعه آماری این پژوهش شامل حدود 3000 نفر از زنان شاغل و خانه دار مراجعه کننده به سه کلینیک مشاوره خانواده در منطقه ی 5 شهر اصفهان بودند. تعداد 120 پرسشنامه در بین زنان شاغل و خانه دار مراجعه کننده به سه کلینیک مشاوره ی خانواده شهر اصفهان در پیش آزمون و پس آزمون، توزیع و پس از جمع آوری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان اثر معناداری دارد، لذا می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در احقاق جنسی زنان اثربخش می باشد.