فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی نحوه تداعی معانی و انتقال مفاهیم شیعی در سقانفارهای آمل است. این پژوهش، از نوع تحقیقات بنیادی و براساس ماهیت و روش از نوع توصیفی تحلیلی است. داده های پژوهش، براساس مطالعات اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه گردآوری و با روش کیفی تحلیل شده است. به دلیل شباهت های ساختاری، تزیینی و عملکردی، ده نمونه از 30 سقانفار آمل (33% از کل نمونه ها)، برای پژوهش انتخاب شد. نتایج نشان می دهد، برای تداعی معانی و انتقال مفاهیم شیعی در سقانفارها، از نمادهای آیینی استفاده فراوانی شده است که به گونه ای نغز، مفاهیم آیینی، ملی و بومی کاربران را از بطن وجه تسمیه، عملکرد، نقشمایه ها و اعداد نمادین، منعکس می کند. در حقیقت، هنرمند شیعی با الهام از معماری بومی، تلفیق آن با نگرش های رایج و ریشه دار شیعی و استفاده هنرمندانه از نمادهای متواتر آن، بستری برای نمایش مفاهیم و معانی آیینی در سقانفارها فراهم نموده است.
بررسی تطبیقی نقشه محرابی بر منسوجات سنتی ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم جواری ایران و هند منجر به ایجاد نوعی رابطه بینافرهنگی گردیده که قدمت آن به پیش از اسلام باز می گردد. شباهت بیش از حد نقش محراب بر منسوجات دو کشور که ریشه در باورهای مشترک اعتقادی داشته، در مواردی تشخیص خاستگاه اولیه نقوش محرابی را مشکل می نماید. از این رو ضروری است رابطه تأثیر و تأثری منسوجات محرابی دو کشور، مورد مطالعه قرار گیرد. بر اساس فرض اولیه نقش محرابی از ایران به هند انتقال یافته و متأثر از فرهنگ هند، تغییر یافته است. پرسش های اساسی این پژوهش عبارتند از: رابطه تأثیر و تأثری نقش محراب در منسوجات هند و ایران چگونه است؟ وجوه اشتراک و افتراق این نقوش چیست؟ در این پژوهش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی، ابتدا منسوجات محرابی شاخص، استخراج و دسته بندی شده و خاستگاه آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. سپس ضمن مشخص کردن وجوه اشتراک و افتراق، به تحلیل این نقوش پرداخته شده است. یافته ها ی این پژوهش حاکی از آنست که نقش محراب بیشتر در دوره صفوی به هند انتقال یافته و اگرچه اغلب عناصر ایرانی این طرح ها در منسوجات هندی در سه قرن گذشته حفظ شده، اما به مرور در ترکیب با فرهنگ هند در دوره معاصر، تغییراتی مختصر یافته است.
جامعه شناسی تاریخی نظام خانواده در ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام عشایری قشقایی دارای تاریخی کهن است که در جهت شرایط زندگی کوچ نشینی شکل گرفته است. خانواده، کوچکترین واحد اجتماع و هسته اصلی ایل است که نظام طبقاتی حاکم بر آن در امر ازدواج، نقش مهمی ایفا می کند. مرد دارای اقتدار و تصمیم گیرنده نهایی است و زن نیز در عین تابعیت، نقش تعیین کننده ای در مدیریت امور خانواده دارد. خانواده به ظاهر مستقل، اما نفوذ گروه های خویشاوند در ابعاد و جنبه های مختلف آن کاملاَ مشهود است. در این پژوهش، سعی شده با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی – تحلیلی، نهاد خانواده در ایل قشقایی از منظر تاریخی بررسی شود. این مطالعه نشان می دهد خانواده در نزد ایل قشقایی از لحاظ ساختاری،گسترده، تک همسر، پدر سالار و درون همسر(ازدواج درون گروهی) است.
آداب ازدواج ایرانیان در دوره قاجار از منظر سفرنامه ها
حوزههای تخصصی:
آداب و رسوم ایرانیان، از جمله ازدواج، بازتابی چشمگیر در آثار مسافران خارجی که به دلایل مختلف در دوره قاجار به ایران آمده اند، داشته است. ایرانیان، در این دوران آداب و ضوابط خاصی در ارتباط با ازدواج و مسائل مربوط به آن نظیر خواستگاری، نکاح، مهریه، طلاق و غیره داشته اند که در این نوشته بدان ها پرداخته خواهد شد. البته این امر نیز در میان اقوام مختلف ایرانی با توجه به رسوم قومی شان، اشکال مختلفی به خود می گرفته است. همچنین نحوه برگزاری ازدواج در میان اقشار مختلف نیز متفاوت بوده است؛ اگرچه در اصول کلی آن همسان بودند. برای مثال در میان اقشار مرفه در مقایسه با اقشار پایین، این مسأله با تفاوت هایی انجام می گرفته است. اما آنچه در میان همه آن ها تقریباً مشترک بوده است، چند همسرگزینی (چه به صورت دائم و چه به صورت موقت) می باشد که به دلایل و به انحاء مختلف انجام می شده است. با وجود این، این امر در میان اقشار مرفه که از تمکن مالی بالایی برخوردار بوده اند، بیشتر به چشم می خورد. در مجموع، باید گفت که آداب خاص و ویژه ازدواج در میان ایرانیان، یکی از وجوه بارز هویتی آنان به شمار می آمده است، که در نوشته های سفرنامه نویسان خارجی انعکاس یافته است.
گناهان جنسی مردان در متون پهلوی
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از متون پهلوی، به مسئلهٔ گناهان مردان و زنان و مجازات های آن ها در دین زردشتی پرداخته شده است. یک بخش از گناهان در دین زردشتی، گناهان ویژهٔ مردان است و چنان که این متون نشان می دهند، مردان ایرانی بایستی از کارهای ناشایست و گناهان، سخت پرهیز می کردند که مبادا کرده ای ناشایست و ناپسند که در جامعهٔ دینی ایرانی گناه انگاشته می شد، از آنان سر زند. گناهان مردان از دیدگاه آیین زردشتی چندین گونه بودند و برای هرکدام از آن ها مجازاتی تعیین شده بود. در این پژوهش به آن گناهانی که می توان آن ها را «گناهان جنسی مردان» نامید، به ویژه گناهانی چون لواط، همخوابگی با زنان در دوران دَشْتان (= قاعدگی)، با شهوت به سوی زنان دیگر رفتن و یا زنا، و احتلام در خواب، پرداخته خواهد شد.
اهمیت تحلیل لایه های خوردگی در مطالعه فنی آثار فلزی تاریخی
حوزههای تخصصی:
در مطالعه آثار فلزی تاریخی، لایه های خوردگی چگال به دلیل ارزش های فنی نهفته در آن ها از اهمیت خاص برخوردارند. در مقاله ذیل با هدف تأکید بر امکان دستیابی به شواهد مؤثر در روند تحلیل مطالعات ریزساختار و رفتار خوردگی آثار، با استناد به مطالعات خوردگی پیشین انجام شده با استفاده از میکروسکوپ های نوری (PLM) و الکترون روبشی) SEM) و روش های تجزیه (EDX و XRD)، روی نمونه آثار فلزی مکشوفه از محوطه های صرم، مارلیک، گوهر تپه، بم، زیویه، قلی درویش، لرستان و لفورک، به شواهدی چون ریزساختار فسیلی باقیمانده از دانه بندی در حلقه مکشوفه از صرم، مغزه بندی در پیکرک مارلیک، ساختار فریتی-پرلیتی در دسته خنجر فولادی زیویه، توزیع آخال سرب در قطعه مکشوفه از بم، جهت گیری آخال ها در پیکان برنزی گوهر تپه، شیب کربن در بازوبند فولادی لرستان، ترسیب دوره ای در کلاه خود اورارتو، برگشت لایه قلع در کمربند منسوب به لرستان، تبلور نمک در قطعه مطالعاتی قلی درویش و تصویر الیاف پشم در سگک مکشوفه از لفورک، مستندات مؤثری در تحلیل فرایند ساخت و رفتار خوردگی این آثار هستند. لذا مطالعه لایه های خوردگی در ایجاد رویکرد علمی حفاظت آثار اهمیت داشته و قبل از هرگونه مداخله ای باید چارچوبی صحیح برای بررسی فرآیندهای خوردگی تعریف شود.
تحلیل مقدماتی از ردپای بومی بودن صنعت سفال های نخودی شهر سوخته با استفاده از روش آنالیز نیمه کمی عنصری XRF
حوزههای تخصصی:
شهر سوخته محوطه ای آغاز تاریخی است که در جنوب شرق ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است و تاریخ آغاز استقرار در آن به 3200 ق.م بازمی گردد. نتایج حاصل از کاوش های مختلف نشان دهنده چهار دوره فرهنگی- استقراری (I-IV) در این شهر است که به یازده فاز تقسیم شده است. دوره II در شهر سوخته به 2800 تا 2500 ق.م بر می گردد. دوره III با تاریخی برابر با 2500 تا 2300 ق.م و دوره IV نیز تاریخی بین 1800 تا 1750 ق.م پیشنهاد شده است. این محوطه باستانی در 57 کیلومتری جاده زابل زاهدان واقع شده است که در سال 1393 هفدهمین اثر ثبتی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو انتخاب گردید. کاوش های باستان شناختی انجام گرفته در این تپه هزاران قطعه سفال را از دل خاک بیرون کشیده است که غالباً با خمیرهای به رنگ نخودی هستند. همچنین سفال با خمیره خاکستری و قرمز نیز در میان بقایای سفالی این محوطه 150 هکتاری دیده می شود. باستان شناسان بر این باورند که بیشتر سفا ل های به دست آمده در خود شهر سوخته در محوطه های اقماری اطراف ساخته شده اند که برای سنجش این فرضیه، پژوهش حاضر بر اساس تجزیه های عنصری نمونه سفال های شهر سوخته انجام گرفته است. در همین راستا 15 قطعه سفال که همگی این سفال ها مربوط به دوره II-III استقرار و مربوط به بازه زمانی 2800 تا 2200 ق.م است انتخاب شده است. قطعات سفال فوق با روش آنالیز دستگاهی فلورسانس پرتو ایکس (XRF) مورد آزمایش قرار گرفت تا میزان عناصر اصلی و فرعی قطعات شناخته شوند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد اغلب سفال ها در یک دسته مشخص با نام گروه تولید محلی قرار می گیرند. بر همین اساس تعداد 4 قطعه سفال تولید محلی نبوده و در گروه دیگری قرار گرفتند. با توجه به داده های تحقیق مشخص شد که سفال های قرمز و خاکستری مربوط به شهر سوخته نبوده و احتمالاً این سفا ل ها وارداتی اند.
بررسی و نقد منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی در تمدن اسلامی از منظر مستشرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی قسمتی از میراث منظوم و منثور فارسی است که تحت تأثیر معنوی عرفان اسلامی در تاریخ و تمدن اسلامی به وجود آمده و یکی از موضوعات پژوهشی مورد علاقه مستشرقان بوده است؛ تحقیقات و مطالعاتی که عموماً بر مبنای روش های مطالعاتی غربی تدوین شده و روش هایی که عمدتاً برون دینی بوده اند. از این رو نتایج مطالعات مستشرقان در این عرصه غالباً با نتایج مطالعات مسلمانان متفاوتند؛ چراکه پژوهشگران مسلمان برخلاف مستشرقان، ادبیات عرفانی را در ساحت دینی تحلیل می کنند. از این رو این تحقیق درنظر دارد با روش تحلیلی توصیفی به بررسی نظریات مختلف مستشرقان - که عموماً تاریخی است - بپردازد و در نهایت با ارائه نظریات محققین فارسی زبان و مسلمان در این خصوص عنوان کند که نگاه تاریخی، تبیین صحیح و مناسبی از منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی نیست؛ چراکه پیوند شعر و عرفان اسلامی، پیوندی فرازمانی، معرفتی و غیر تاریخی است.
نقش تاریخی ایلات افشار و بچاقچی در شکل گیری «گلیمِ پیچ باف» در ولایت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان از دست بافته های عشایری است که در بین بافندگان شهرستان های سیرجان، بافت و بخش هایی از جیرفت رایج گردیده و از مفاخر فرهنگی این نواحی است. این سوال پیش می آید که این شیوه ی بافندگی چگونه در ولایت کرمان شکل گرفته است و سابقه ی تاریخی آن به چه دوره ای می رسد؟ براساس منابع تاریخ محلی، مهم ترین ایلات در تولید «گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان، ایلات افشار و بچاقچی بوده اند که در سده های گذشته از ولایت آذربایجان به ولایت کرمان مهاجرت کرده اند. بر اساس منابع تاریخ فرش، مناطق آذربایجان، قفقاز و آناتولی مراکز قدیمی این شیوه ی بافندگی گلیم محسوب می شوند. فرض مقاله بر این است که رایج شدن شیوه ی پیچ بافی گلیم در ایلات افشار و بچاقچی با حضور آنها در مقطعی از تاریخ در مراکز مزبور ارتباط مستقیم دارد.
شیوه ی پیچ بافیِ گلیم در طی پانصد سال گذشته توسط ایلات افشار، بچاقچی و شول در ولایت کرمان به کار رفته و با هنر بومی مراکز بافندگی در این استان عجین گشته است. «گلیم پیچ باف» با خلاقیت و نوآوری بافندگان این ناحیه طی دهه های گذشته با نام «گلیم شیریکی پیچ» مطرح گردیده و نقش مهمی در فرهنگ و اقتصاد این منطقه بر عهده داشته است. عدم وجود تاریخچه ی متقنی از این دست بافته و اشارات کوتاه و گاهی ابترِ برخی منابع در این زمینه و عدم تطبیقِ علمی آنها با منابع تاریخی، این وظیفه را فرض کرد که با روش تحقیق تاریخی با استفاده از منابع تاریخ ملی، محلی و منابع تاریخ فرش این پژوهش تدوین گردد.
توصیف و تحلیل نقوش صخره ای ظفرآباد دهگلان، کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
71 - 80
حوزههای تخصصی:
نقوش صخره ای را شاید بتوان به عنوان قدیمی ترین جلوه هنری جامعه انسانی در نظر گرفت. سابقه این هنر را بیش از سی هزار سال تخمین زده اند و در ایران نیز سابقه طولانی دارد. دشت میان کوهی دهگلان واقع در میان رشته کوه های زاگرس به لحاظ دارا بودن شرایط زیست محیطی مناسب در طول تاریخ اقوام مختلفی را به سوی خود جذب کرده و از کهن ترین ایام بستر مناسبی را برای زیستن و تداوم حیات انسان فراهم آورده است؛ وجود آثار باستانی بسیار ازجمله سنگ نگاره صخره ای ظفرآباد و تپه های باستانی مربوط به ادوار مختلف تاریخی و پیش ازتاریخ گواهی بر این مدعاست. هرچند به طور کلی تعیین قدمت نقوش صخره ای کاری دشوار به نظر می رسد، اما نحوه ترسیم نقوش صخره ای ظفرآباد و حیوانات منقوش در آن مجموعه این نقوش را به نقوش صخره ای پیش ازتاریخ شبیه می نماید؛ لیکن وجود آثار سفالی دوران تاریخی به خصوص دوره اشکانی در کنار این اثر نسبت دادن آن را به دوران پیش ازتاریخ دچار شک و تردید نموده است. این گزارش به شرح و بررسی نقوش مذکور بر مبنای بازدید میدانی می پردازد و هدف از آن معرفی اثری است که شاید به دلیل دور از دسترس بودن کمتر شناخته شده است. این نقوش صخره ای در روستای ظفرآباد در قسمت جنوب شرقی استان کردستان و شمال شرقی شهرستان دهگلان در دامنه جنوب غربی کوهی موسوم به کوه شیدا واقع شده است. در این صخره نگاره می توان صحنه شکار حیواناتی چون بز کوهی و گوزن را به وسیله افرادی سوار بر اسب مشاهده نمود.
بازشناسی تاریخ محلی سوادکوه: مطالعه موردی حمام های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در تاریخ اجتماعی برای کاربردی کردن پژوهشهای تاریخی
اهمیت شایانی یافته است. تاریخ های محلی در این مطالعات اجتماعی، به
روشن نمودن حیات مدنی و میراث های فرهنگی و تمدنی کمک شایانی
کردهاند. حمام های عمومی، به عنوان یکی از میراث های معماری ایران، و
دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی آن، برای پژوهش در تاریخ اجتماعی و
محلی ایران، و یافتن آداب و سنن فرهنگی و اخلاقی ایرانیان، بسیار مهم
است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای
و با بهره گیری از شیوه میدانی و روایات شفاهی، در پییافتن پاسخی برای
این پرسش است که معماری و آداب و کارکردهای اجتماعی حمام های
عمومی در سوادکوه چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است
که علاوه بر تأمین بهداشت و سلامت عمومی، حمامها در تعاون، معاشرت
مردم، تبادل اطلاعات و افزایش آگاهی های اقشار روستایی، جامعهپذیری،
آشنایی با شکاف های طبقاتی و اجتماعی، توجه به فرایض دینی مانند نماز،
بروز اختلافات ملکی و ارضی و ارثی، خاطرهگویی و انتقال تجربیات به
نسل های پسین روستا، ارائه موسیقی اصیل سنتی منطقه و آوازخوانی، و تداوم
سنت ها و آداب اجتماعی و فرهنگی منطقه تأثیر به سزایی داشته است.
در حوزه معماری، حمام ها، تحت تأثیر جغرافیا و اقلیم منطقه قرار داشته است
هم از جهت سبک معماری، و هم از جهت مصالح و مواد اولیه. در آغاز دوره
پهلوی، حمام های خانگی جای خود را به حمام های بزرگ و عمومی داد. این
تغییر، موجب کارکرد اجتماعی حمام ها در حیات روستایی سواد کوه شد.
موسیقی، جشن و جنسیت در ایران از دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی
حوزههای تخصصی:
در ایران، موسیقی و جشن جزیی جدایی ناپذیر از یکدیگر بوده است که همواره به شکلی از مطربی، معمولاً توسط یک نوازنده در مناسبت های شاد اجرا می شد. گرچه در گذشته واژهٔ مطرب برای همهٔ نوازندگان بدون در نظر گرفتن جایگاه و تفاوت های نوازندگی آنان کاربرد داشت، اما از اواخر دورهٔ قاجار، نوازندگان متخصص در هنر موسیقی، خود را عمداً و به طور ملموسی از نوازندگانی که شغل آنان صرفاً نوازندگی در جشن ها بود، متمایز و جدا ساختند و این روند موجب شد تا اصطلاح مطرب به گروه دوم نسبت داده شود. بنا بر اطلاعاتی که از طریق سفرنامه های اروپاییان برجای مانده است، مطرب ها و گونهٔ موسیقی آنها از دورهٔ صفویه و به ویژه اواخر آن به تدریج رو به کاهش نهاد. با وجودِ اینکه سلسلهٔ زند و دربار صفوی علاقه وافری به مطرب ها داشتند اما این امر برای هنر موسیقی در آن زمان بسیار مضر بود. با این حال، در دورهٔ قاجار، به خصوص از عصر حکومتِ ناصرالدین شاه، فعالیت مطرب ها به علت گسترش و توسعه هنر/ موسیقی کلاسیک محدودتر شد. پس از آن، در دورهٔ پهلوی، به علت ظهور و رواج موسیقی غربی و انطباق هر چه بیشتر سبک های مدرن با مراسم و جشن ها، مطرب ها به حاشیه رانده شدند و بیشتر مورد استقبال و توجه طبقات سنتی تر جامعه قرار گرفتند. پس از انقلاب اسلامی، آن ها با مخالفت بیشتری رو به رو شدند و اینگونه به نظر می رسید که گویا پس از آن برای همیشه محو و ناپدید شدند.
بررسی تحول ابزار آلات نجومی در دوره صفویه (مطالعه موردی: اسطرلاب)
حوزههای تخصصی:
نجوم و ابزار نجومی در دوران بعد از اسلام به دلیل ضرورت ها و نیازهای مختلف در زندگی مسلمانان نظیر آگاهی از زمان طلوع و غروب خورشید، جهت اقامه نماز و نیز مسائل جغرافیایی و به ویژه دریانوردی و پدیده طالع بینی، سعد و نحس بودن روزها، شب ها و ساعات مختلف، به یکی از مهم ترین پدیده های علمی تبدیل شد. از جمله این ابزارهای نجومی اسطرلاب، قطب نما، قبله نما، ساعت آفتابی و غیره می باشد که به لحاظ دارا بودن این کاربردها توانستند جایگاه مهمی را در بین مردم و حتی صاحبان حکومت پیدا کنند. سیر رشد و تکامل این پدیده های نجومی و پیچیده بویژه اسطرلاب از دوره سلجوقی آغاز گردید که یکی از شاخص ترین دوره ها در هنر فلز کاری به شمار می رود و در دوره صفوی، به اوج رشد و شکوفایی خود رسید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای منابع دست اول تاریخی و به شیوه مطالعه کتابخانه ای به بررسی ابزار و آلات نجومی در دوره صفوی به عنوان عاملی مهم و تأثیرگذار در رشد و پیشرفت علوم و به تبع آن پیشرفت فرهنگ و تمدن جامعه ایرانی در دوره صفویه می پردازد.
بررسی اسناد کمک های مالی آستان قدس به زائران ایرانی در دورة قاجار بااستفاده از روش تحلیل محتوا (بازه زمانی 1264 تا پایان 1300ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اسناد کمک های مالی آستان قدس رضوی به زائران ایرانی در سال های 1264ق. یعنی آغاز دورة حکومت ناصرالدین شاه تا پایان 1300ق. است.
روش تحقیق: روش تحقیق بر اساس انواع تحقیقات علمی و ماهیت آن از نوع تحقیقات تاریخی است که با سازمان دادن اطلاعات و مدارک، امکان برقراری ارتباط بین اسناد و مدارک، تصویری از وضعیت و خصوصیات زمان حادثه را ارائه و به تجزیه وتحلیل آن می پردازد. روش تحقیق در این مرحله از نوع تحلیل محتوای اسناد است. جامعة آماری عبارت است از اسناد این دوره، به تعداد 517 برگ سند، که با روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته و اطلاعات موردنظر این پژوهش، به شکل طبقه بندی شده استنتاج شده است.
یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان می دهد پرداختی های نقدی بیشترین فراوانی و بیشتر از موقوفات مطلقة آستان قدس است. درمجموع، پرداختی ها از منحنی بهنجار برخوردار است. بررسی محتوای اسناد فرضیة همبستگی مثبت بین نوع درخواست با طبقه اجتماعی زائران را تأیید و عدم رابطه منفی و یا معکوس را رد می کند.
مطالعه سیر تحول و تداوم معماری چهارتاقی در شمال شرق ایران از دوره ساسانی تا پایان سده چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم در معماری ایران نقش عمده ای ایفا می کند. چهارتاقی گونه ای از فرم های متداول در معماری ایران و دارای پیشینه ای کهن است که با بررسی ساختار و مطالعه روند شکل گیری و توسعه آن می توان با سیر تحول و تداوم معماری اعصار متمادی ایران آشنایی یافت. خراسان از نگاه تعدادی از محققان خاستگاه معماری چهارتاقی، فرم چلیپایی و پلان چهار ایوانی است .نگارندگاندر مقاله پیش رو با توجه به این رویکرد به مطالعه سیر تحول و تداوم فرم چهارتاقی در شمال شرق ایران از دوره ساسانی تا پایان سده چهارم هجری پرداخته اند.از همین رو،در مقاله حاضر برآنیم تا روشن سازیم کهنحوه پراکندگی چهارتاقی های شمال شرق ایران و تقسیم بندی کاربردی آنها به چه صورت بوده است؟ افزون براین،موقعیت مکانی چهارتاقی ها چه ارتباطی با کاربری و چه تأثیری بر فرم و ساختار آنها داشته است؟ و در نهایت چهارتاقی های ساسانی شمال شرق ایران چه تأثیری بر معماری دوره اسلامی منطقه نهاده است؟ این تحقیق به روش توصیفی–تحلیلی وبا ابزار گردآوری اطلاعات بررسی های میدانیانجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که دو عامل مذهب و سیاست نقش عمده ای در شکل گیری و توسعه این گونه از معماری داشته است. موقعیت مکانی چهارتاقی ها نیز در نوع ساخت آنها تاثیر مستقیم داشته و معماری دوره اسلامی منطقه شمال شرق ایران به ویژه در بناهای آرامگاهی، مساجد، کاخ ها، کوشک ها و قلاع متأثر از طرح چهارتاقی ساسانی و فرم کلی ساختمان سازی آن دوره است.
شرحی بر مرمّت سنّتی آثار کاغذی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با هدف بررسی ویژگی های مرمّت سنّتی و نوین انجام شده است، آنچه امروزه به عنوان مرمّت سنّتی آثار کاغذی مطرح می شود و آن را از مرمّت نوین متمایز می سازد استفاده از نوع چسب و روش مرمّتی است.
رویکرد مرمّتگران و صحافان سنّتی این است که به شایستگی قسمت های کمبود آثار را همان گونه که قبلاَ وجود داشته، دوباره سازی نمایند. به نظر می آید این رویکرد از منظر مبانی اجرایی در تکمیل عملیات مرمّتی نظیر ساخت و ساز یا چگونگی جبران کمبودهای اثر در تعارض با بینش های نوین مرمّتی قرار دارد.
روش پژوهش: روش پژوهش در این تحقیق ، میدانی و شیوه دستیابی به اطلاعات منابع کتابخانه ای می باشد.
نتایج پژوهش: این بررسی ها نشان می دهد که چون روش متن و حاشیه به نوعی دخالت در اثر محسوب می شود، تا اندازه ای محدود شده و مرمّت نوین، جایگزین آن گردیده است؛ البته هنوز می توان چسب سریش را یکی از بهترین چسب های مورد استفاده در مرمّت آثار کاغذی دانست؛ زیرا بعد از گذشت سده ها همواره خاصیت خود را حفظ کرده است. با این حال مشکل این چسب، رنگ زرد آن است که بنا به گفتة استادان فن، به شرط آنکه خوب عمل آید، هنوز بهترین کاربرد را در این هنر دارد.
بررسی مفهوم قلمرو و اهمیت مرز و مرزداری در دوران ماد و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزبندی و مفهوم مرز در ملل گوناگون تاریخ و پیشینه دارد. ایرانیان منشأ سرحد و مرز را به دوران اساطیری رساندند و در دوران تاریخی نیز به حدود و ثغور قلمرو خویش واقف بودند و با سکونت دادن اقوام جنگاور در مناطق مرزی و بنیاد استحکامات مرزی بدین امر پا فشرده اند. بنابراین، در جواب این پرسش اساسی که «ایرانیان چه تصور و جهان بینی ای از مرز و سرحد داشته اند و چه اهمیتی برای آن قائل بودند؟» می توان گفت که ایرانیان از مرز و مرزداری، تعداد ساتراپ ها و حدود قلمرو خویش مفهوم روشنی داشتند. هم چنین با توسل به شیوة توصیفی تحلیلی در بررسی منابع تاریخی و بهره گیری از علم زبان شناسی می توان دریافت که برخی ساتراپ های مرزی در نامِ خود معنای مرز را دارند. بدین سان با استمداد از منابع تاریخی و هم چنین با رویکرد به پژوهش های نو در زمینة تاریخی و باستان شناسی می توان اذعان داشت که بزرگ ترین جنگ های دوران ماد و هخامنشی به سبب پاسداری و حراست از مرزهای ایران صورت گرفت و قلمرو ایرانیان را مرزهای طبیعی (رود هالیس) و مرزهای مصنوعی (دیوار مادی) تشکیل می داد که از قلمرو همسایگان مشخص و متمایز بود. شهریاران ایرانی همواره هر گونه تغییرات در مرزها، فزونی، و کاستی ها را در حدود و ثغور قلمرو خویش ثبت کرده اند.
نقش افزودنی ها بر کیفیت مرکب ایرانی: مطالعه موردی حنا و نمک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین لوازم کتابت و خوشنویسی، مرکب در نزد کاتبان و خوشنویسان ارزش ویژه ای داشته است چنان که
یک چهارم حُسن خط را در گرو مرغوبیت مرکب دانسته اند. متأسفانه استفاده فراوان مرکب سازان امروزی از مواد نامرغوب و عدم دقت لازم در فرآوری مرکب ها، و یا شاید عدم آگاهی آن ها از ترکیب مرکب های مرغوب قدیمی و در عمده ای از موارد سودجویی برخی، آثار ارزشمند خوشنویسان را که دیر یا زود جزء آثار موزه ای و ملی قرار می گیرد؛ در گذر زمان دچار آسیب های جدی مثل رنگ پریدگی، کپک، ریزش رنگ و نظایر آن کرده است. از آنجا که کارهای پژوهشی صورت گرفته در این زمینه هنوز به درستی راهگشایی در این زمینه نبوده است؛ پس، پژوهش در این زمینه امری لازم است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیرات افزودنی حنا و نمک بر روی مرکب سنتی است.
روش و رویکرد پژوهش: روش یافته اندوزی کتابخانه ای، آزمایشگاهی، اینترنتی و روش پردازش داده ها، توصیفی-تحلیلی ست. در این پژوهش پس از ساخت هفت نمونه مرکب مشکی با استفاده از رساله های کهن، پیرسازی تسریعی شامل آزمون های نور، کپک و دما بر روی نمونه ها بر طبق استاندارد انجام شد؛ سپس با استفاده از دستگاه pH سنج و رنگ سنج، نمونه ها pH سنجی و رنگ سنجی شدند. و درآخر با منابع و اطلاعات موجود، تحلیل و نتیجه گیری شد.
یافته های پژوهش: پس از بررسی های آزمایشگاهی معلوم شد، حنا علاوه بر خاصیت رنگدهی از رشد کپک ها در مرکب، چه به صورت مایع و چه مرکب بر روی کاغذ جلوگیری می کند؛ البته غلظت حنا، در خاصیت میکروب کشی آن تأثیر دارد .قابل ذکر است که مقدار زیاد حنا (معادل 14 گرم) به دلیل خاصیت اسیدی آن باعث رنگ پریدگی(تغییر رنگ) مرکب می شود؛ کمترین مقدار نمک نیز (معادل 1 گرم) علاوه بر جلوگیری از رشد کپک، مایه ثبات و دوام بیشتر مرکب بر روی کاغذ می شود.
مطالعه تطبیقی نقوش رودوزی های پوشاک زنان هرمزگان و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودوزی منسوجات دارای اهمیت خاصی است و با آداب و رسوم و فرهنگ ملل ارتباط تنگاتنگ دارد. زنان در این فعالیت نقش اصلی را بر عهده دارند. در ایران و هند، هنر رو دوزی جایگاه ویژه ا ی دارد. ارتباطات سیاسی و تجاری ایران با هند از زمان هخامنشیان وجود داشته و به خصوص در قرون 9ه.ق/15م تا 11ه.ق/17 م گسترش یافته است. به دنبال فعالیت های تجار هندی در ناحیه هرمزگان،که مربوط به اَواخر دوره ناصر الدین شاه و در زمان مظفرالدین شاه (1300 تا1344 ه / ق) می باشد.ارتباط فرهنگى و هنرى میان دو کشور افزایش یافت و زمینه ساز تأثیر هنر دو منطقه بر یک دیگر گردید. محور اصلی این پژوهش بررسی نقوش مشترک به کار رفته در رودوزی های پوشاک بانوانهرمزگان و هند می باشد. شیوه پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است که نقوش رودوزی های هرمزگان با هند، به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس ابتدا به معرفی انواع رودوزی ها در دو منطقه پرداخته شدهو سپس نقوش مشترک آن ها معرفی شده اند.این نقوشبه سه گروه نقوش هندسی، گیاهی وحیوانی تقسیم بندی می شوند که هر گروه انواع دیگری را شامل می شود واین نقوش در اکثر البسه زنان هرمزگان و هندوستان دیده می شود.