مطالب مرتبط با کلیدواژه

شاهنامه خوانی


۱.

واژه گزینی فردوسی و نقش آن در انتظارآفرینی و گوش سپاری به شاهنامه خوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه واژه گزینی فردوسی شاهنامه خوانی انتظارآفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۳ تعداد دانلود : ۷۰۴
بازگوکردن یا خواندنِ داستان، قصه، روایت و غیره در مجالس سابقه ای بس کهن در تاریخ فرهنگی ایران زمین دارد. قِسمی از این سنت در روزگار فردوسی نیز رواج داشته و به صورت شاهنامه خوانی ظهور می یافته است. حکیم توس با علم به این موضوع و امیدی که به خوانش نامورنامة خویش داشته است، در به کارگیری برخی واژگان که بر مفهوم ""صدا"" دلالت دارند بسیار هنرمندانه رفتار کرده و از این طریق اسباب فزونی اشتیاق شنوندگانِ شاهنامه را فراهم آورده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که فردوسی برای القای مفهوم ""صدا"" واژگانی را برگزیده است که یا دامنة معنایی بسیار فراخی داشته اند، یا خود درصدد گسترده سازی دامنة معنایی آنها برآمده است و بدین ترتیب هنگام به کارگیری این واژگان، ضمن آنکه تمام حواس شنونده را به یافتن منبع تولید ""صدا"" یا همان مصداق معطوف کرده است، تعلیق و انتظاری خُرد و کوتاه پدید آورده است که وقتی قرینِ آشنایی زدایی می شود، بر زیبایی و جذابیت سرودة او می افزاید. نویسنده با اذعان به اینکه شیوة واژه گزینی فردوسی که در این مقاله محل بحث قرار گرفته است یگانه شیوه ای نیست که به انتظارآفرینی و گوش سپاری به شاهنامه خوانی می انجامد و سرایندة نامورنامة ایرانیان برای انتظارآفرینی در این مجموعة عظیم شگردها دارد، بر آن است تا به بازنمایی جزئی از توانایی و خلاقیت فردوسی بپردازد که طی قرن های متمادی در گیرایی کلام شاهنامه خوانان نیز تأثیرگذار بوده است، ولی تاکنون هدف توجه و بررسی قرار نگرفته است.
۲.

بررسی و تحلیل آخر خوش شاهنامه با تأکید بر مبانی سنت شفاهی روایات حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقالی شاهنامه خوانی آخر شاهنامه حلقه سیستانی شاهنامه کردی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه ضرب المثلها
تعداد بازدید : ۱۶۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۱۰
مثل «شاهنامه آخرش خوش است» مثلی معروف در فرهنگ عامه ایرانیان است که بار معنایی آن دو وجه مختلف دارد. غالب محققان این مثل را کنایه و اشاره ای طنزآلود به اتفاقی ناخوشایند در پایان اثر استنباط کرده اند(1). اما به نظر می رسد که لااقل در فرهنگ عامیانه و در ادبیات شفاهی نقالان، این مثل در حالت عکس نیز کاربرد داشته است. مقاله حاضر بر آن است تا با گزارش بنیادها و دامنه داستانی دو سنت نسبتاً مستقل «رسمی» و «غیر رسمی» روایات حماسی ایرانی، ضمن تأکید به وجه تعریضی مثل مذکور، پنجره ای تازه در استدراک برخی معانی و مفاهیم حماسی بگشاید. بدین منظور، مبحث اصالت و گستردگی سنت کهن شفاهی اساس کار این تحقیق قرار گرفته و بنا به ضرورت موضوع، ساختار و فرم دو شاخه تنومند از روایات شفاهی ایرانی یعنی «حلقه حماسی سیستانی» و «شاهنامه کردی» را که محتملاً از دسترس گفتمان تأثیرگذار «روایت رسمی» مصون مانده اند به بحث کشیده است. استنباط این تحقیق چنین است که مثل «شاهنامه آخرش خوش است»، در سطح درک و دریافت برخی راویان و حماسه خوانان از شاهنامه، در سنت روایت شفاهی، معنایی دگرگونه یافته است. همچنین این تحقیق نشان می دهد که روایت شفاهی شاهنامه گاه چه تفاوت های بنیادینی با روایت فردوسی پیدا کرده و این دو، از منظر ساختار و درون مایه، دارای اختلاف های چشمگیری هستند. بنابراین پایان خوش شاهنامه، در بخشی از سنت روایت شفاهی، به بازگشت قدرت به گروه پهلوانان شاهنامه و انتقام گیری آذربرزین فرزند فرامرز از بهمن، آخرین شاه کینه جوی کیانی اشاره می کند.
۳.

جستاری بر شاهنامه خوانی، نقالی و قصه پردازی در ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قصه پردازی ایرانیان نقالی شاهنامه خوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲۶ تعداد دانلود : ۳۶۲۲
در ایران سنت قصه پردازی به دوره باستان باز می گردد. پس از نفوذ دین اسلام در میان ایرانیان به علت مغایرت موسیقی با شرع مبین، خنیاگران جای خود را به نقالان دادند و بازیگری و نمایش جای موسیقی را گرفت. با ظهور حکیم توس و خلق اثر همیشه جاویدش، شاهنامه خوانی نیز در کنار نقالی و قصه پردازی رواج یافت. در قرون پنجم تا هفتم با سرایش حماسه های مذهبی و تاریخی قلمرو نقالی و شاهنامه خوانی گسترده تر شد. در عهد صفویان این سنت مورد توجه خاص شاهان واقع شد و به وسیله ای در جهت تبلیغ مذهب شیعه، انسجام طوایف ایرانی و تقویت روحیه ی جنگاوری ایرانیان در برابر عثمانی ها مبدل گردید. اما پس از صفویه نقالی و شاهنامه خوانی ابزار سرگرمی و تفریح مردم در قهوه خانه ها بود، تا اینکه در روزگار ما با ظهور تلویزیون، رادیو و دیگر وسایل ارتباط جمعی و نیز در اثر عدم استقبال مردم از قهوه خانه ها، نقالی جای خود را به شیوه های جدید نمایش چون تئاتر داد. بنابراین در پژوهش حاضر کوشش می شود تا ضمن ارائه ی گزارشی از سیر تاریخی سنت قصه خوانی، نقالی و شاهنامه خوانی در ایران از گذشته های دور تا به امروز به بیان وجوه اشتراک و تفاوت های موجود بین این شیوه ها و تاثیر آنها در ادبیات فارسی پرداخته شود و نقش این گونه هنرها بر ایجاد و حفظ روحیه ی ملی گرایی در میان ایرانیان تبیین گردد. شیوه ی تحقیق در این جستار توصیفی، تحلیلی لست و گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع تالیفی و مقالات تحقیقی موجود در این زمینه صورت می پذیرد.
۴.

شاهنامه انسجام بخش ایرانیان در عهد صفویان

کلیدواژه‌ها: شاهنامه شیعه انسجام ملی صفویان شاهنامه خوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۵۱۵
شاهان صفوی، نه تنها با شعر و ادب مخالفتی نداشتند؛ بلکه خود از مشوّقان و حامیان شاعران بودند. سند این ادعا، شاهنامه حکیم فردوسی است که در این دوره نیز، همچنان ارزش تاریخی خود را حفظ کرده بود. در این تحقیق کوشیده ایم تا با استفاده از شیوه تحلیل و توصیف و با تکیه بر مطالعه منابع کتابخانه ای، به این پرسش پاسخ دهیم که چرا و به چه دلایلی، شاهنامه در نزد شاهان صفوی اهمیت داشته است؟ بر این اساس، یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخص شاه اسماعیل اول، این اثر ارجمند را در کنار مذهب شیعه، به عنوان دومین عامل انسجام بخش اقوام ایرانی در نظر گرفت؛ چرا که شاه اسماعیل اول و جانشینانش، اولاً خود را ایرانی؛ از نسل پادشاهان ایران باستان و جانشینان آنان می دانستند و شاهنامه را سند هویتی خویش قرار داده بودند؛ ثانیاً از نقش تاریخی شاهنامه در حفظ کیان ایران در طول تاریخ، در کنار مذهب شیعه، در نزد ایرانیان شیعه مذهب آگاه بودند؛ ثالثاً در جنگ با عثمانی ها و ازبک ها، اشعار شاهنامه را به عنوان عامل روحیه بخش سربازان ایران به کار می بردند. از این رو، در نشر و گسترش شاهنامه کوشیدند و آن را گرامی داشتند.
۵.

تأثیر شاهنامه خوانی بر پرخاشگری، مهارت اجتماعی و هویت ملّی نوجوانان

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
زمینه و هدف: ایران کشوری با آثار فرهنگی و هنری ارزشمندی بوده که شاهنامه فردوسی یکی از این موارد است. متأسفانه به رغم وجود چنین گنجینه ارزشمندی و بهره برداری هایی که می توان از آن به خصوص در امر آموزش انجام داد، استفاده های محدودی از آن به عمل آمده است. بر این اساس، این مطالعه در پی بررسی تأثیر برگزاری دوره های شاهنامه خوانی بر پرخاشگری، مهارت اجتماعی و هویت ملی دانش آموزان بوده است . روش پژوهش: این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش در حوزه مطالعات نیمه آزمایشی قرار دارد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان پایه چهارم مدارس دخترانه شهر خرم آباد تشکیل داده اند. نمونه گیری در این مطالعه با استفاده از روش در دسترس انجام گرفت. بر این اساس، پس از انجام مذاکرات اولیه و اخذ مجوز از والدین دانش آموزان، در نهایت تعداد 30 نفر از جامعه آماری معرفی شده به عنوان نمونه پژوهش تعیین گردیدند. سنجش پرخاشگری با استفاده از پرسش نامه آرنولد اچ باس و پری (1992)، سنجش مهارت اجتماعی با بهره گیری از پرسش نامه گرشام و الیوت (1990) و همچنین، سنجش هویت ملّی با تکیه بر پرسش نامه باتمانی (1384) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در این مطالعه با توجه به نرمال نبودن داده های حاصله با استفاده از آزمون ویلکاکسون انجام شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که میانگین پرخاشگری دانش آموزان پس از برگزاری دوره شاهنامه خوانی به صورت معنی داری (با سطح معنی داری 0/00) به میزان 827 /0 کاهش یافته است. تحلیل توصیفی داده ها نشان می دهد که میانگین مهارت اجتماعی و هویت ملّی به ترتیب به میزان 0/648و 0/758 در سطح معنی داری 0/002 و 0/001 افزایش یافته است . نتیجه گیری: نتایج این مطالعه آماره Z بالاتر از 96/1 را برای هر یک از متغیرها نشان می دهد که تفاوت معنادار میانگین ها را قبل و بعد از دوره شاهنامه خوانی نشان می دهد. بر این اساس می توان بیان داشت که دوره های شاهنامه خوانی می تواند اثرات مثبتی در جنبه های روانشناختی کودکان بر جای گذارد