فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تدفین و توجه به دنیای پس از مرگ، در بین همه اقوام از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ به همین دلیل ما شکل گیری اشکال مختلفی از تدفین در یک سرزمین واحد، در طول دوران های مختلف و بر اساس دین و اعتقادات آنها را شاهدیم. سیستان از این قاعده مستثنی نبوده و در ادوار مختلف، اَشکال متنوعی از تدفین را تجربه کرده است. سنت آرامگاه سازی اسلامی از قرن ششم هجری قمری به بعد در سیستان پدیدار شد و پیش از این تاریخ، آثاری از آرامگاه به دست نیامده است. در این نوشتار سعی شده است از طریق پژوهش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، تنوع اشکال تدفین و ویژگی های آرامگاه-های حوزه زَهَک سیستان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از این مطالعات، بیان کننده این مهم است که تغییرات صورت پذیرفته در شیوه های تدفین مربوط به حوزه مورد مطالعه، ناشی از تأثیر عوامل جغرافیایی و سنت های دیرین مردمان منطقه بر اساس باورهای دینی آنان و همچنین بازتابی از شرایط اقتصادی دوره های مختلف و تفاوت های مذهبی ساکنان سیستان بوده است.
کارکرد نهاد حِسبَه در برقراری امنیت اجتماعی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نهاد های تشکیلات اداری حکومت های مسلمان که در برقراری بخشی از امنیت اجتماعی شهرها و حفظ اخلاق عمومی و سلامت فضای کسب و کار و رعایت امور شرعی در جامعه، نقش مهمی برعهده داشت، دیوان احتساب یا حِسبه بود. این نهاد بنابر ضرورت اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، وابسته به تشکیلات قضایی پدید آمد، اما گستره وظایف آنْ امور اقتصادی، اجتماعی و امنیت عمومی جامعه اسلامی را دربرگرفت. در این مقاله ضمن تبیین کارکردهای مختلف نهاد حِسبَه، نقش آن در تأمین امنیت اجتماعی و حفظ ارزش ها و هنجارهای دینی در جامعه بررسی می شود. یافته پژوهش نشان می دهد که برآیند کارکردهای این نهاد در حوزه نظارت بر اجرای مسائل شرعی و حفظ اخلاقیات جامعه و در حوزه اقتصادی که حفظ نظم و سلامت امور اقتصادی و نظارت بر عملکرد اصناف و بازاریان بود، به برقراری امنیت اجتماعی شهرها منجر می شد.
کاوش و گروش؛ مطالعه موردی زندگی و آثار مراد ویلفرد هوفمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام بر اثر آموزههای اصیل و کاربردی اش از آغاز ظهورش موضوع کنج کاوی های جویندگان حقیقت بوده است؛ چنان که بسیاری از پژوهش گران غربی سده های اخیر به انگیزه های گوناگون، گوشه و کنار آن را بررسیده و شماری از آنان بدان گراییده اند. باری، آگاهی اندکی درباره دلایل کاوش ها و گرایش هوفمان به اسلام در آثار پژوهش گران یافت می شود. جست وجو درباره چگونگی مسلمان شدن نامسلمانان غربی، کار نادری نیست، اما بررسی تحلیلی و موشکافانه دلایل گروِش و چگونگی اسلام آوری هوفمان و اندیشه های اسلام شناسانه و آثار اسلام شناختی او، کاری نوپدید است. این مقاله به پاسخ گویی چیستی همین دلایل می پردازد. گمان می رود کِشش های اسلام و رانِش های مسیحیت از این دلایل بوده باشد. به تعبیر دیگر، هوفمان نخست بر اثر کمبودهای آیین نیاکانی اش از آن جدا شد و در کَند و کاوهای حقیقت خواهانه اش، به اسلام رسید و گرایید. با بررسی گونه شناختی و مطالعه موردی زندگی و آثار مراد ویلفرد هوفمان به چگونگی اسلام آوردن این شخصیت برجسته علمی و کاتولیک متعصب بر اثر مطالعه قرآن کریم و مشاهده زندگی مسلمانان، می توان پاسخ گفت. او آثار فراوانی در این باره پدید آورد و اندیشه های اسلامی را درونی کرد؛ چنان که به اجرای مناسک و عبادات اسلامی، بسیار ملتزم بود.
تاریخ نگری محدث قمی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدث قمی بخش عمده ای از آثار علمی خود را به نگارش تاریخ اختصاص داد. علی رغم استقبال گسترده از آثار تاریخی وی، درباره نگرش تاریخی او پژوهش درخوری انجام نگرفته است. در این مقاله با نگاهی نوپردازانه به متن آثار تاریخی محدث قمی بینش تاریخی نویسنده ترسیم گردید و روشن شد آغاز و پایان هستی را جلوه ای از مشیت الهی می داند که برای جهان و آفرینش آرمانی در نظر گرفته شده است. محدث قمی نقش رهبران دینی و حاکمان را در سعادت و یا شقاوت جامعه برجسته می داند. تعریف و فایده مندی تاریخ از نظرگاه محدث قمی شرح تجارب و احوال گذشتگان است و این تجربه انگیزی تاریخ، فایده و سودمندی روشنی در زندگی مادی و معنوی انسان دارد و راه رسیدن به کمال را به سالکان می نمایاند. بدین سان، می توان گفت اساس اندیشه و فهم تاریخ نگاری محدث قمی بر اهمیت به ایده تحکیم ایمان و اعتقادات مذهبی جامعه شعیه استوار شده است. او تاریخ را کاربردی و مردمی می نگریست و می کوشید در زمانی که تألیف آثار علمی به زبان عربی ارزش بود به زبان فارسی و به شکلی روان اندیشه های خود را مکتوب کند.
تأملی بر آرشیو سازی رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، شمار کاربران شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، گوگل پلاس، اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی به سرعت در حال افزایش است؛ بنابراین، پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن بررسی متون در خصوص آرشیوسازی رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای جدید و تعاملی انتقال اطلاعات به معرفی برخی از نرم افزارهای ویژة آرشیوسازی محتوا بپردازد و درنهایت به عنوان یک مطالعة موردی، بعضی از رسانه های اجتماعی موردِ استفادة کاربران داخلی را در پایگاه آرشیو اینترنتی ارزیابی کند.
روش/رویکرد پژوهش: در مقالة حاضر از روش بررسی متون دربارة آرشیوسازی وب، برداشت داده از نرم افزارهای رسانه های اجتماعی و نیز برای بررسی رسانه های اجتماعی از روش توصیفی با رویکرد پیمایشی استفاده شده است.
یافته های پژوهش: پژوهش حاضر نشان داد که بیش از ده نرم افزار برای آرشیوسازی رسانه های اجتماعی وجود دارد که اکثر آن ها هزینه دار هستند اما هنوز در ایران نرم افزاری برای برداشت محتوای رسانه های اجتماعی و آرشیوسازی آن ها وجود ندارد.
نتیجه گیری: داشتن برنامة راهبردی در این زمینه اهمیت دارد. بااین حال، خروجی و محتوای این منابع زودگذر است و برای طولانی مدت دسترس پذیر نیست. درواقع می توان از این منابع، استفادة آنی کرد و برای استفاده های آتی باید تدبیری اندیشید.
بررسی مسئله تغییر تابعیت اتباع ایران و عثمانی و واکنش دولت ایران نسبت به آن در فاصله سال های 1900-1922م/ 1317-1341ه.ق از خلال منابع و اسناد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجاورت دو حکومت ایران و عثمانی و مشابهت های فرهنگی و تاریخی آن ها سبب شد در دوره قاجار تعداد بی شماری از اتباع دو طرف به دلیل مشکلاتی که در وطن خود با آن مواجه بودند به کشور همسایه مهاجرت و تغییر تابعیت دهند. اگرچه شماری از مهاجرین نیز در ابتدا ضمن زندگی و کسب وکار در کشور همسایه، تابعیت خود را حفظ کرده، ولی پس از مدتی تابعیت خود را تغییر می دادند. از اینرو این موضوع مهم است که دلایلی باعث می شد این افراد، تابعیت خود را تغییر دهند و واکنش دولت ایران در قبال تغییر تابعیت اتباعش چگونه بود؟. این مقاله با روش کتابخانه ای اسناد موضوع را مورد بررسی و نتیجه حاصل نشان می دهد دلایلی چون اختلافات مذهبی، بدرفتاری مأمورین و دولت ها، بیرون آمدن اتباع از قید قوانین کشور خود و شرایط اقتصادی موجبات تغییر تابعیت افراد زا فراهم می اورد و این امر اغلب با اعتراضات پی درپی دولت ایران همراه بود.
باستان گرایی در نهضت فرهنگی شعوبیه
حوزههای تخصصی:
شعوبیه از نهضت های مهم در تاریخ و تمدن اسلامی است. پس از روی کار آمدن امویان اصل بزرگ برابری و مساوات که از زمان پیامبر(ص) و در حکومت علوی (ع) مبنا قرار گرفته بود؛ جای خود را به برتری نژاد عرب بر سایر اقوام و تحقیر موالی و ملل دیگر بخصوص ایرانیان داد. نهضت شعوبیه اولین حرکت در برابر موج برتری جویی اعراب بود و برای رسیدن به اهداف خود مراحلی همچون: حزب عربی، حزب تسویه و نهضت شعوبیه را طی کرد. در این میان نخبگان ایرانی برای تجدید استقلال و احیاء فرهنگ باستانی ایران تلاش نمودند و با اقدامات خود حس ملیت و انتقام را در ایرانیان برانگیختند. شعوبیه برای نشر عقاید خود و تحریک حس ملی ایرانیان اغلب از ابزار شعر و ادبیات استفاده کردند. این مقاله درصد است با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و منابع به بررسی موضوع بپردازد.
بررسی فلسفه زروان در تفکرّات دینی بر پایه اندرزنامه های پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زُروان نام یکی ازایزدان باستانی است که درنوشته های پهلوی خدای زمان بوده و در دوره میانه به عنوان خدای یگانه ظهور می یابد؛ به عبارتی در دوره میانه، زروان شخصیتی کاملاً مستقل یافته و در رأس اهورا مزدا و اهریمن، ثنویّت زردشتی را تحت تأثیر قرار می دهد. نمونه چنین تفکّری در اساطیر دیگر ملل نیز دیده می شود و همواره زمان در دیدگاه بشری به عنوان خدای خالق جهان مورد نظر بوده است. حضور و نقش نحلة زروانی و این ایزد زمان در ایران زمین و تفکّرات ایرانیان، به گونه ای است که حتّی شخصی چون مانی که برای جلب افکار عموم، نام خدایان هر منطقه را بر نام ایزد بزرگ خویش(پدرِ عظمت) می گذارد، نام زروان را برای پدر عظمت بر می گزیند. مسئله اصلی پژوهش این است که زروان چه تأثیری بر اندیشة ایرانی و دین مزدیسنی گذارده است و بازتاب این نقش را به چه صورت در متون ایرانی میانه می توان مشاهده نمود؟ گفتنی است که برای بررسی این ایزد و رّدپای زروان گرایی و تأثیرآموزه های آن بر دین مزدیسنان و افکار ایرانیان متون پهلوی و به ویژه اندرزنامه های پهلوی، از منابع مورد استناد و معتبر قابل ارجاع هستند که می توان آنها را به عنوان متونی که بیانگر شیوه تفکّر دینی در این دوره بوده اند، ملاک ارزیابی قرار داد و و باور به این خدا را در آنها پیگیری کرد و با رویکردی توصیفی-تحلیلی ملاحظه کرد که برخی آموزه ها و مؤلّفه های زروان باوری همچون تقدیرگرایی، زن ستیزی و باور به تأثیر نجوم و ستارگان در سرنوشت آدمی و همچنین توسّل به دعا و قربانی، در باورهای مزدیسنی نقش نمایان و پر رنگی دارند.
تپه کرسف محوطه ای از دوره اسلامی میانی در شهرستان خدابنده استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
89 - 110
حوزههای تخصصی:
تپه کرسف، در جنوب غربی شهر کرسف و در شهرستان خدابنده استان زنجان قرار گرفته است. این اثر باقیمانده کوچکی است از تپه ای بزرگتر که متاسفانه در اثر فعالیت های انسانی از گذشته تا کنون، حجم بسیار کمی از آن باقی مانده است. به علت حجم بالای تخریب های صورت گرفته در محوطه و نجات بخش باقی مانده محوطه و جمع آوری حداکثر اطلاعات ممکن، تصمیم به کاوش در این محوطه گرفته شد. طی فعالیت های باستان شناختی در این محوطه، چند ترانشه و گمانه در ابعاد مختلف برای کاوش افقی و درک وضعیت معماری و نیز لایه نگاری و شناسایی تسلسل فرهنگی محوطه و نیز درک بهتر از وسعت محوطه و تشخیص هرچه بیشتر عرصه آن ایجاد گردید. با کاوش در این محوطه، شواهدی از آثار معماری از دوره میانی اسلامی (قرون ششم و هفتم هجری قمری) همراه با یافته های سفالی خصوصاً سفال های با نقش کنده زیر لعاب های سبز و سفید و سفالی خاص از این دوره با عنوان سفال نوع گروس بدست آمد.
بررسی آثار توفیق سبحانی در ارتباط با تاریخ و فرهنگ عثمانی و ترکیه
حوزههای تخصصی:
مقوله فرهنگ به عنوان یک عنصر مهم در مناسبات انسانی حدّ و مرزی را نمی شناسد و در طول تاریخ موجب نزدیکی ملّت ها بوده است. از همین رو شناخت فرهنگ ها و خرده فرهنگ های مختلف همواره از سوی ساکنان سرزمین های مختلف یک خواسته اساسی است. دو سرزمین ایران و عثمانی هرچند به لحاظ سیاسی در برهه های مختلفی از تاریخ دچار چالش و تنش های بسیار بودند، اما از نظر فرهنگی در تبادل فرهنگی به سر می برده اند و تأثیر و تأثّر دوسویه با بررسی های دقیق قابل مشاهده است. از این رو در دوران معاصر حرکتی از سوی فرهیختگان هر دو سمت آغاز شده است تا علاوه بر شناخت تاریخ و سرزمین مجاور خویش در صدد بازیابی عناصر فرهنگی متعلق به فرهنگ خودی در سرزمین بیگانه باشند. در ایران نیز در همین زمینه و بستر کسان بسیاری به تکاپو و تلاش افتادند تا بتوانند با حرکت به سمت ترکیه که باقی مانده ای از دولت بزرگ عثمانی است، هر چه بیشتر عناصر فرهنگ ایران را هویدا سازند. می توان از کسانی همچون مجتبی مینوی، محمد امین ریاحی و توفیق سبحانی در این ارتباط یاد کرد. تکیه اصلی در این مقاله بر روی توفیق سبحانی است تا مشخص شود این فرد تا چه حدی در ارتباط با ترک شناسی و عثمانی شناسی فعالیت داشته است. همچنین برای بازیابی عناصر فرهنگ ایرانی در عثمانی و ترکیه چه کرده و از این رهگذر چه آورده هایی را برای میهن خود به ارمغان آورده است. سبحانی با توجه به حوزه تخصصی خود بیشتر در عرصه ادبیات و مولوی پژوهی و تصوّف ورود کرده است. ضمن آنکه فهرست نویسی نسخه های خطی کتابخانه های ترکیه از کارهای شاخص اوست.
روند رواج و برگزیدن نام های کیانی در میان شاهان و شاهزاده گان سلاجقهٔ روم
حوزههای تخصصی:
حکومت سلاجقهٔ روم در حدود 470 ه . ق با جدا شدن از حکومت سلجوقیان بزرگ به همت یکی از بزرگان این خاندان به نام سلیمان بن قتلمش در بخشی از سرزمین جدایی ناپذیر روم در قلب امپراتوری بیزانس یعنی در منطقه آسیای صغیر تاسیس گردید. با تاسیس این سلسله شاهد نفوذ، احیا و گسترش هویت فرهنگ ایرانی، زبان فارسی و به کار گیری روش سیاست-مداری و احیای سنت های ایرانشهری و مشروعیت گزینی در خارج از مرز های ایرانشهر و درون سرزمین روم رقیب جهانگشای ایران پیش از اسلام هستیم اما شاید مهم ترین موضوع مرتبط با اندیشه ایرانی و احیای سنت های ایران باستان در حکومت سلجوقیان روم حضور اسامی ایرانی و شاهنامه ای بخصوص نام شاهان کیانی در اسامی پادشاهان و شاهزاده گان سلجوقی هستیم روند رواج نام های کیانی که با سلطنت غیاث الدین کیخسرو اول هفتمین سلطان این سلسله آغاز گردید، تا پایان دوران سلاجقه در نام شاهان و شاهزادگان سلجوقی تکرار می شود. چرایی و چگونگی نفوذ عناصر ایرانی و نام های کیانی، پرسش اساسی در این پژوهش است که با رویکردی تحلیلی و تفسیری، تلاش شده به شناسایی عوامل مؤثر و میزان نقش این عوامل در اشاعه اندیشه ایرانی گرایی در میان سلاجقه روم پرداخته شود و به علل و چگونگی انتخاب نام های پادشاهان حماسی ایران توسط سلاجقه روم پاسخ داده شود.
مرکب آهن مازو: بررسی روش ساخت، خوردگی و روش های درمان خوردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدفپژوهش حاضر، آشنایی با مرکب آهن مازو، روش ساخت، خوردگی این مرکب و روش های درمان خوردگی آن، در آثار نگارش شده بر روی تکیه گاه (محمل) کاغذی می باشد. هدف دیگر، رفع و یا به حداقل رساندن آسیب ناشی از کاربرد روش های حفاظتی، با استفاده از انتخاب و به کارگیری روش درمان مناسب هنگام برخورد با آثار دارای خوردگی مرکب آهن مازو و کنترل خوردگی مرکب در آن ها است که البته این امر با داشتن آشنایی از روش های موجود میسر می گردد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، پژوهشی بنیادی است که جمع آوری داده ها در آن بر پایة اطلاعات حاصل از مطالعات کتابخانه ای و پایگاه داده ها انجام شده است و تحلیل و بررسی ها بر اساس داده های به دست آمده از این مطالعات، صورت گرفته است. مطالعه و پژوهش در خصوص مرکب آهن مازو و روش های درمان خوردگی آن، به صورت پراکنده در تحقیقات انجام شده است. در این پژوهش، این مطالعات متمرکز و طبقه بندی شده و مزایا و معایب هر روش نیز ذکرشده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: مرکب آهن مازو از چهار جزء اصلی زاج، مازو، صمغ عربی و آب تشکیل شده است. اکسیداسیون فلزِ کاتالیست و هیدرولیزِ اسیدی دو علت اصلی تخریب آثار نگارش شده با مرکب آهن مازو می باشند. دو روش فیزیکی و شیمیایی (آبی- غیرآبی) برای حفاظت آثار حاوی مرکب آهن مازو به کاررفته اند. هرکدام از روش های استفاده شده دارای معایب و مزایای خاص خود است و هیچ کدام به طور کامل، تضمین کنندة حفاظت از مرکب در طولانی مدت نمی باشند.
تاریخ نگاری در ایران باستان؛ ماهیت و روش آن با توجه به رویکردهای مختلف به مفهوم «تاریخ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند ایران باستان جایگاه امپراتوری های بزرگی بود که باعث بخش عظیمی از تحولات جهان در آن زمان شد،به علت برجای نماندن اثر سترگ تاریخی از آن دوران، برخی مورخان به این نتیجه رسیده اند که ایرانیان باستان فاقد هرگونه آگاهی و آثار تاریخی هستند. در این مقاله سعی شده است برپایة شواهد، مدارک و اسناد تاریخی شامل کتیبه ها، روایت های مورخان یونانی- رومی، و همچنین آثار بر جای ماندة نوشتاری از ایرانیان باستان و بررسی آن ها با دستگاه دینی و فلسفی ایشان، نشان داده شود که در ایران باستان نوعی از تاریخ نگاری وجود داشته است که منابع تاریخی ملل دیگر صحت آن را تأیید می کنند.این تاریخ نگاری دارای ویژگی های خاصی بود که در قالب جهان بینی و تاریخ نگری دینی، معنا و مفهوم پیدا می کرد و رویداد های تاریخی و نقش انسان در تاریخ به دستاویز این نگرش تفسیر و تعبیر می شد. این تاریخ نگاری که در چهارچوب الهیات زردشتی تعریف می شد، با آنچه مورخان یونان باستان از تاریخ و تاریخ نگاری درک می کردند، یکسان نبود. این شیوه تاریخ نگری، روایتی از انسان و جایگاهش در جهان و زمان ارائه می داد که با تعاریف جدید از ماهیت و جایگاه انسان، به مثابة موجودی مطلقاً تاریخی، در تضاد است؛ از این رو نوع تاریخ نگاری آن نیز با شاخصه های تاریخ نویسی جدید و یک اثر تاریخی که عنوان «علمی» بر خود دارد، متفاوت است.
تصویر زن ایرانی در سفرنامه های فرانسویان از اوایل دوره قاجار تا انقلاب مشروطه بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه نویسان فرانسوی عصر قاجار در گزارش های خود، به مسأله ی زنان توجه ویژه ای نشان داده اند. از آن جایی که زنان شهری کارکردی متفاوت با زنان روستایی در ایران داشتند، این موضوع بازتابی جدی در سفرنامه های آنان داشت. پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه ی بازنمایی استوارت هال و روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که نگرش سفرنامه نویسان فرانسوی نسبت به زنان ایران در دوره قاجار چگونه بوده است؟ در پاسخ می توان این مدعا را مطرح کرد که دو نگرش کلی در مقوله ی زن از این سفرنامه ها قابل استنباط است: نگرش تحسین آمیز و دیگر، نگاه شرق شناسانه نسبت به زن ایرانی. نگاه نخست، بیشتر مثبت و نگاه دوم تا حدودی منفی است. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که هرچند سیاحان فرانسوی در سفرنامه هایشان، زن ایرانی را از جهات متعددی مورد توجه و گاه آنان را مورد ستایش قرارداده اند و توصیف های آنان با توجه به محدودیت هایشان در مطالعه ی زنان جامع بوده است؛ ولی در بازنمایی این مؤلفه ها چندان موفق عمل نکرده اند.
واکاوی تأثیر متقابل نظام اداری و ساختار قدرت در دوره امویان و مقایسه آن با عصر اول عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد اداری به عنوان یکی از ملزومات تداوم ساختار سیاسی حکومت، در تثبیت اقتدار خلافت اموی و عباسی (عصر اول) نقش داشته است. با توجه به تکوین نظام اداری در دوره اموی و استمرار قدرت بنی امیه تا حدود یک قرن و نیز تکامل این نظام در دوره عباسی، پژوهش حاضر به واکاوی نقش، تأثیر و رابطه متقابل دیوان سالاری و اقتدار سیاسی در استمرار قدرت خلافت اموی و عباسی می پردازد. یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از مفهوم اقتدار سنتی وبر انجام شده است، نشان می دهد که حکومت اموی با الگوبرداری از نظام اداری امپراتوری های ساسانی و بیزانس، مشخصات پاتریمونیالیسم یافت، اما مشکلات داخلی، اختلاف های مذهبی و نابرابری اجتماعی از موانع عمده ارتقای دیوانسالاری در این دوره بود. درحالی که حکومت عباسی با اقتدار خلیفه، تقسیم وظایف، گسترش دواوین، تمرکز نظام اداری و کنترل دیوانسالاران توسعه یافت؛ شیوه حکومتی ای که وبر آن را نظام پاتریمونیال بوروکراتیک نامیده است.
بررسی تأثیر ضد قارچی عصاره گیاه کبیکج جهت حفاظت آثار کاغذی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی خاصیت ضد قارچی و قدرت مهارکنندگی گیاه کَبیکَج در برابر مهم ترین قارچ های مخرب آثار کاغذی مانند گونه های آسپرژیلوس نایجر، آسپرژیلوس فومیگاتوس، آسپرژیلوس فلاووس، پنیسیلیوم، و کلادوسپوریوم است.
روش و رویکرد پژوهش: روش پژوهش، تجربی-آزمایشگاهی بوده و روش یافته اندوزی، مطالعات کتابخانه ای و آزمایشگاهی است. غلظت های مناسب بر مهار رشد قارچ ها، با روش ترکیب دو عصارة آبی و هیدروالکلی در محیط کشت سابورود دکستروز آگار تعیین شد. برای سنجش قدرت بازدارندگی عصاره ها بر روی کاغذ، نمونه های کاغذ فیلتر پیرسازی شده در سه گروه کنترل، آغشته شده به عصارة آبی و هیدرو الکلی، با سوسپانسیون های قارچی تلقیح شد و تأثیر عصاره ها بر روی ساختار کاغذ با آزمون های تعیین میزان اسیدیته، مقاومت کششی، رنگ سنجی، و آنالیز دستگاهیATR-FTIR مورد بررسی قرار گرفت.
یافته های پژوهش: با توجه به نتایج آزمایش ها، گیاه کَبیکَج قدرت مناسبی در کنترل رشد عوامل قارچی دارد. در نمونه های کاغذی آغشته به عصارة آبی در نسبت1:20، و در نمونه های کاغذی آغشته به عصارة هیدروالکلی تا نسبت1:180، عصارة گیاه به طور کامل مانع رشد هر پنج گونة قارچی شد. بیشترین حساسیت به عصاره ها در جنس پنیسیلیوم و کلادوسپوریوم مشاهده شد که درصد بازدارندگی عصارة هیدروالکلی با غلظت 1:200 در جنس پنیسیلیوم 57/99 درصد، و کلادوسپوریوم 78/99 درصد بود. پس از پیرسازی در نمونه های کاغذی تیمار شده با هر دو عصاره، میزان pH حدود4/0واحد کاهش یافت. براساس نتایج رنگ سنجی، با افزایش پارامتر(زرد-آبی) شدت زرد شدگی با کاهش پارامتر (روشنایی-تاریکی) تیرگی کاغذ بیشتر شد. پس از پیرسازی، در نمونه های تیمار شده با عصارة آبی، حدود 46/0واحد و عصارة هیدروالکلی حدود41/0 واحد، کاهش مقاومت کششی مشاهده شد. به طورکلی، عصارة هیدروالکلی، در مقایسه با عصارة آبی، قدرت بیشتری در مهار رشد قارچ و تأثیرات رنگی، و کاهش مقاومت کششی کمتری داشته است.
گاهنگاری مطلق (14C) و نسبی محوطه دوه گُز خوی با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شواهدی از دوره مس و سنگ انتقالی، دالما و پیزدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود برخی سوالات و ابهامات موجود در گاهنگاری باستان شناختی شمال غرب ایران، این محوطه به عنوان یکی از محوطه های کلیدی پیش از تاریخ این منطقه برای کاوش انتخاب گردید. در این پژوهش سعی بر آن است تا با ارائه گاهنگاری دقیق و لایه نگاری منسجم به ابهامات اساسی از جمله وضعیت فرهنگی منطقه در دوران نوسنگی جدید/مس و سنگ انتقالی، مس و سنگ قدیم (دالما) و نیز مشخص شدن وضعیت منطقه در دوران مس و سنگ میانی و جدید پرداخته شود. در این پژوهش با استفاده از گاهنگاری مطلق کربن 14 و روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS) شش نمونه از قطعات ذغال جهت تاریخگذاری مطلق مورد آنالیز قرار گرفته است که نتایج بدست آمده توانسته به برخی از ابهامات جدول گاهنگاری شمال غرب ایران پاسخ گوید. قبل از کاوش های کول تپه هادیشهر و دوه گُز خوی هیچ گونه گاهنگاری دقیقی برای بازه زمانی حد فاصل حسنلو دوره VIII (پیزدلی) و حسنلو دوره VII (یانیق) ارائه نگردیده است. همان گونه که کاوش ها و مطالعات پیشین بازگو می کنند حسنلو دوره VIII تا VII یک بازه زمانی هزار ساله را در بر می گیرند، اما نکته اساسی در این رابطه، وجود تنها دو دوره یعنی دوره پیزدلی و یانیق (کورا – ارس II) خود حاوی یکسری ابهامات فراوانی است، چراکه بر اساس مطالعات و کاوش های جدید مشخص گردیده است که چندین دوره در حد فاصل حسنلو VIII و VII قابل تاریخگذاری است. همین موضوع یکی از ایرادات اساسی در ارتباط با جدول گاهنگاری است که برای باستان شناسی پیش از تاریخ این منطقه ارایه گردیده است. نتایج آنالیزها در نهایت بازه زمانی 5400-5000 ق.م. را برای دوره مسو سنگ انتقالی (Dava Göz I)، 5000-4500 ق.م. برای دوره مس و سنگ قدیم یا همان دوره دالما (Dava Göz II)، 4500-4200 ق.م. برای دوره مس و سنگ میانی و جدید 1 یا همان دوره پیزدلی (Dava Göz III) و در نهایت بازه زمانی 4200-3800/3700 ق.م. برای دوره مس و سنگ جدید 2 (Dava Göz IV) پیشنهاد می دهند.
شناسایی انواع نگاتیوهای شیشه ای بر اساس خواص بصری آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسنادِ تصویری یکی از ارزشمندترین میراث های فرهنگی هر ملت و قومی است و عکس در این میان، یکی از مهم ترین آن ها درزمینه بازیابی و دستیابی به تصویری، از فرهنگ و تمدن گذشته است. شناخت مواد و فناوری های بهکار گرفته شده برای تولید هر اثر هنری- تاریخی، نه تنها از منظر تاریخی، بلکه به منظور به کارگیری مناسب ترین روش جهت نگهداری و حفاظت حائز اهمیت است. پژوهش حاضر اولین جستار به زبان فارسی است که به بررسی نگاتیوهای عکاسی پایه شیشه ای و روش های شناسایی آن ها از طریق خصوصیات ظاهری پرداخته است.
هدف: هدف از این تحقیق معرفی انواع نگاتیوهای عکاسی پایه شیشه ایو شناسایی انواع آن ها از طریق ویژگی های ظاهری است.
روشورویکردپژوهش:پژوهش حاضر از نوع بنیادی نظری و کاربردی است که با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، اینترنتی و اسناد آرشیوی مرتبط با موضوع انجام گرفته است.
یافته های پژوهش:بر اساس مطالعات انجام شده نگاتیوهای عکاسیِ پایه شیشه ای به طورکلی به سه گروه آلبومینی، کلودیونی و ژلاتینی تقسیم بندی می شوند. هر یک از انواع نگاتیوها دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند که می توانند از طریق آن ها شناسایی شوند. در این تحقیق، روش هایی مانند بررسی ضخامت شیشه، نحوه برش آن، رنگ تصویر، نظم امولسیون و لایه ورنی در لبه های شیشه، میزان یکنواختی شیشه و امولسیون بر روی تکیه گاه شیشه ای و ... به عنوان روش هایی به منظور بازشناسی سریع این دسته از آثار معرفی شده اند.
بررسی و تحلیل نظامهای تاریخگذاری وقایع در تاریخنگاری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورخین جهت مرتب سازی وقایع از نظام های گاهشماری رایج بهره می گرفتند تا به وقایع خود بعد زمانی بخشیده و به اصطلاح انها را تاریخگذاری کنند. الگوهای تاریخگذاری وقایع و انگیزه های پشت پرده انها مسئله تحقیق حاضر است. زمینه این تحقیق تاریخنگاری سلسله ای عصر صفوی است، که در آن می توان سامانه های مرتب سازی وقایع را به دو دسته اصلی موضوعی و سالنگاری تقسیم کرد. نگاه ما به دنبال تحولاتی است که در این دوره تاریخی در شیوه های تاریخگذاری رخ داده است و تاریخ های موضوعی از منظر موضوع این تحقیق تغییری رانشان نمی دهند. پس تنها سالنگاری، که خود به سه شاخه فرعی (عصری، چرخه ای، جلوسی) تقسیم می شود محل توجه خواهد بود. در تحلیل روشهای سالنگاری خواهیم دید که می توان رابطه معناداری میان روشهای تاریخگذاری سالنامه ای و مقام و موقعیت شاه در منظومه فکری جامعه صفوی یافت، یا مورد تایید قرار داد. همانطور که احتمالاً حجم تاریخ های تولید شده در این عصر نیز تا حدی تابع همین عامل است: یعنی با مطلق شدن قدرت شاه، از تعداد و شاید نیاز به تاریخنگاری کاسته می شود و در عوض بر آثاری داستانی که به ستایش شاه می پردازند افزوده می شود. به این منظور ابتدا اصولی که مورخین صفوی برای مرتب سازی وقایع برگزیده اند بررسی می شود. سپس به معرفی روشهای اصلی تاریخگذاری سالنگارانه در این دوره و توزیع تاریخی آنها پرداخته می شود.