فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
استفاده از رزین های دی ترپنویید حداقل از قرن ششم هجری در ایران و از قرون میانه در اروپا جهت ساخت ورنی گزارش شده و در طول زمان با دستورالعمل های مختلف بکار رفته اند. شناسایی این رزین ها در نمونه های تاریخی و بررسی دگرگونی های رخ داده در فرآیند کهنگی آن ها، به روش های مختلفی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. از این میان طیف سنجی مادون قرمز به عنوان یکی از روش هایی که نیاز به نمونه کمی داشته و ارزان و در دسترس است، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. ساختار شیمیایی رزین های دی ترپنویید در دو دسته عمومی طبقه بندی می شوند: رزین های مرکب از ساختارهای آبیتان و پیماران شامل کلوفان و تربانتین ونیزی، و رزین های متشکل از ساختارهای لبدان و پیماران شامل سندروس و انواع کوپال. ساختارهای آبیتان تشکیل بسپار نمی دهند، اما لبدان ها فرآیند بسپارش را طی زمانی کوتاه طی می کنند و به همین دلیل نیز بیشترین کارآیی را در ورنی های روغنی – رزینی پیدا کرده اند. همین ویژگی ها موجب عملکرد متفاوت دو دسته رزین فوق طی فرآیند پیری و تولید محصولات تخریب شده که این امر تا حدود زیادی در شناسایی ساختار اصلی رزین به روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه کمک می کند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی شاخصه های شناسایی رزین های دی ترپنویید در طیف بینی مادون قرمز تبدیل فوریه به روش مروری پرداخته و تلاش شده است تا شاخصه های هر رزین بر اساس گزارش های مختلف و ساختار رزین بررسی و معرفی شود. ضمن آنکه به دلیل استفاده از رزین ها در ورنی های روغنی – رزینی، شاخصه های شناسایی روغن بزرک نیز مورد بررسی و مرور قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که فرآیند اکسیداسیون رزین ها در ورنی های حلالی و روغنی – رزینی یکسان بوده اما شناسایی آن ها در ساختار ورنی های روغنی – رزینی به دلیل تأثیر اکسیداسیون روغن بر شاخصه های شناسایی طی فرآیند پیری دشوار است.
بررسی علل افول تمدن اسلامی از دیدگاه شکیپ ارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده درباره افول تمدن اسلامی تاکنون مقالات و کتب متعددی به رشته تحریر درآمده است و نویسندگان سعی کرده اند بر اساس مبانی فکری و انگاره های ذهنی خویش علل این افول را بررسی کنند.یکی از برجسته ترین این متفکران شکیب ارسلان(1286-1366)بود که بر خلاف جریان های بنیادگرا و غربگرا،گرایش نوگرایی اسلامی داشت و سعی کرد در آثارش به خصوص کتاب«لماذا تأخر المسلمون و لماذا تقدم غیرهم» به این سئوال تاریخی مهم جواب دهد که چرا مسلمانان در عرصه تمدن از غیر مسلمان عقب ماندند.او پس از سفرهای فراوان به کشورهای مختلفی مثل آمریکا،شوروی سابق و اسپانیا راز عقب ماندگی را در دو عامل داخلی و خارجی جستجو کرد که مهمترین عوامل داخلی از نگاه وی جهل،علم ناقص،فساد اخلافی ،ترس و نومیدی و استبداد بود.ارسلان از تأثیرات و نفوذ کشورهای غربی در قالب های سیاسی،اقتصادی و تبشیری و نیز همجواری کشورهای اسلامی با کشورهای استعمارگر به عنوان عوامل خارجی در انحطاط تمدن اسلامی یاد کرده است در این مقاله به روش توصیف همراه با تحلیل و با تکیه بر آثار شکیب ارسلان درصدد پاسخ به علل افول تمدن اسلامی از دیدگاه این دانشمند هستیم. واژگان کلیدی:شکیب ارسلان،انحطاط تمدن اسلامی،استبداد،فساد اخلاقی#,
شیخیة کریم خانی و تحولات اقتصادی و اجتماعی کرمان در دورة قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ احمد احسایی(د. 1241 ق/1825 م) در دورة قاجار با استفاده از منابع معرفتی چهار جنبش فکری: صوفیه، فلسفه، اخباری و اصولی درصدد برآمد نحلة جدیدی تأسیس کند و بین اصول عقاید مکتب شیعه وحدت و همدلی ایجاد کند؛ اما این نحله که به شیخیه موسوم گردید بر دامنة اختلافات درونی شیعه افزود و حتی خود احسایی از سوی برخی از علمای شیعه تکفیر شد. پس از مرگ سید کاظم رشتی، یکی از شاگردان او، حاج محمد کریم خان،پسر حکمران کرمان، ابراهیم خان ظهیرالدوله (حک:1218 1240ق/1803 1824م) با توضیح و تبیین یکی از اصول اعتقادی مکتب شیخیه یعنی رکن رابعموفق شد شاخة شیخیة کرمان را پدید آورد. این فرقه نوظهور به زودی پیروانی در کرمان و برخی توابع آن به دست آورد که تا پایان عمر قاجاریه در تحولات محلی مؤثر واقع شدند.ابراهیم خان ظهیرالدوله به سبب علاقة شدیدی که به افکار و اندیشه های شیخ احمد احساییداشت از مریدان وی گردید، سپس فرزندان و دیگر اعضای خاندان وی به این طریقه تمایل یافتند.ابراهیم خان ظهیرالدوله نخستین حاکمی بود که پس از قتل و غارت های آغا محمدخان منشأ خدمات عمرانی و رفاهی در کرمان و دیگر شهرهای این ایالت گردید. این خاندان با تصاحب اراضی کشاورزی و حفر کانال های آبرسانی و قنات تحول عمده ای را در عرصة مالکیت اراضی کشاورزی و تولید داشتند. مضافاَ آنکه برخی از افراد این خاندانِ شیخی مسلک به حکمرانی این ایالت منصوب شدند. تجار شیخی نیز با تأسیس برخی از مراکز تجاری و قیصریه نیز به نوبة خود سهم قابل توجهی در رونق بازار و حیات اقتصادیِ این ایالتداشتند. برخی از طبیبان ماهر و چیره دستِ کرمانی از خاندان شیخی مسلک ابراهیمی بودند. نیز برخی دیگر از افراد این خاندان برای اولین در کرمانمرکز بهداشتی و درمانیتأسیس نمودند که خوداز شاخصه های مهمرشد عمومی سلامت افراد جامعه به شمار می رود.از دیگر خدمات رفاهی که به وسیلة این خانداندر این شهر انجام گرفت می توان به اولین عکاس خانه و احداث خطوط تلگراف و راه های ارتباطی اشاره نمود.
القاب و عناوین پادشاهان اشکانی بر روی سکه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و در دسترس ترین منابع برای شناخت و مطالعه ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و هنری دوران اشکانی، سکه های باقی مانده از آن دوره است. کتیبه ها و عنوان های درج شده بر سکه های اشکانی، که غالباً به زبان یونانی نوشته شده اند، دارای اهداف و کاربردهای گوناگونی بودند که از آن جمله می توان به کاربرد سیاسی، خانوادگی و قومی، و همچنین ابعاد مذهبی آن ها اشاره کرد. دلیل چنین استفاده ای را می توان از ماهیت سکه ها دریافت که در دنیای آن روز، غیر از کاربرد اقتصادی و تجاری، ابزاری کارآمدی جهت رساندن پیام شاهان اشکانی به جوامعِ مختلفِ تحتِ نفوذشان محسوب می شد. در نیمه دوم پادشاهی اشکانی، رفته رفته عنوان هایی به زبان پهلوی بر سکه ها ظاهر می شوند و در دهه های پایانی این پادشاهی، عنوان های یونانی کاربردِ تبلیغاتی خود را از دست داده و به صورت عنصری کم اهمیت و در بسیاری موارد ناخوانا، در سکه های این دوران باقی می مانند. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای در کنار بررسی های موزه ای و تحلیل داده های به دست آمده، به روند شکل گیری، ماهیت و دلایل افول جایگاه کتیبه ها در سکه های اشکانی می پردازد.
تأملی در پیش گامی ابراهیم بن هاشم در نشر حدیث کوفیان در قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کوفه در قرن دوم و سوم، یکی از مهم ترین مراکز علمی شیعه بود که توانست در حوزه های گوناگون علوم، به ویژه علوم حدیث، مرجعیت یابد. روایت، نقل و کتابت حدیث و نیز آموزش و تعلیم و تعلم احادیث اهل بیت علیهم السلام در کوفه سبب شد میراث باارزشی از احادیث ثبت و ضبط شود و از کوفه به مراکز و نقاط دیگر شیعی انتشار یابد. اهمیت انتقال احادیث کوفیان به نقاط دیگر و تأثیر آن بر گسترش و پیشرفت تشیع سبب شده است در منابع حدیثی و تراجم نگاری، از برخی محدثان به عنوان نخستین کسانی یاد شود که حدیث کوفیان را منتقل کرده اند. برای نمونه، اصحاب امامیه «ابراهیم بن هاشم» را نخستین کسی دانسته اند که احادیث کوفیان را در قم منتشر کرد. اما با بررسی دقیق منابع، به نظر می رسد نمی توان وی را نخستین انتشاردهندة احادیث کوفیان در قم دانست و پیش از او افراد دیگری این احادیث را به قم منتقل و آن را انتشار داده بودند. این نوشته با بررسی شواهد تاریخی و حدیثی، تأملی بر این نقل مشهور اصحاب امامیه دربارة ابراهیم بن هاشم دارد.
ظرفیت های فرهنگ سیاسی تشیع در آفرینش تمدن نوین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ های پیشرو با ارائة عناصر تمدن ساز، انگیزه بخش و غایت آفرین، نقشی اساسی در خلق تمدن های بشری بر عهده دارند. فرهنگ پیشرو تشیع به عنوان عامل بسترساز در پیروزی انقلاب اسلامی، در مرحلة تمدن سازی نیز از قابلیت های بسیاری برخوردار است. این پژوهش با رویکرد «تحلیلی- توصیفی» و مبتنی بر روش «مطالعات اسنادی»، در پی دستیابی به پاسخ این سؤال بنیادین است که فرهنگ سیاسی تشیع از چه ظرفیت هایی در پی ریزی تمدن نوین اسلامی برخوردار است؟ بدین روی، درصدد است تا جایگاه و نقش عملی این مؤلفه ها در ظهور دولت های قدرتمند شیعی در قرون اولیه اسلامی را از لحاظ علمی بررسی کند. براین اساس، می توان گفت: بعد سیاسی فرهنگ تشیع با ارائة عناصر تمدن سازی همچون توان بسیج بالا، رهبری عالمانه، عقلانیت، و شریعت محوری، در کنار پویایی بخشی به لایه های گوناگون در سایة انگیزه های بی پایانی همچون عدالت طلبی و تحقق جامعة آرمانی در قالب فرهنگ انتظار، و همچنین طراحی الگوی نوین تمدن اسلامی، می تواند نقش بسزایی در فرایند تمدن سازی جامعة اسلامی ایفا کند.
نقشِ «موضوع» در روشن ساختن مفهومِ «متنِ تاریخ نگارانه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نبود تصویری روشن از چیستی «متنِ تاریخ نگارانه»، مفهوم سازی و نظریه پردازی در حوزه مطالعاتِ نظریِ دانش تاریخ را با دشواری هایی روبه رو ساخته است. این دشواری تا تشخیص مصادیق متن تاریخ نگارانه از سوی پژوهشگران حوزه تاریخ تاریخ نگاری دامن گسترانده است. به نظر می رسد برای یافتن راه برون رفت از این وضعیت، به الگویی از متون تاریخی نیاز داریم که با تکیه بر آن بتوان به مفهوم متن تاریخ نگارانه وضوح بخشید و به مدد آن، تشخیص مصادیق را ضابطه مند کرد. این نوشتار با چنین هدفی و با این پیش فرض سامان یافته است که گونه هایی از آثار مکتوب تاریخی در دست است که بر سر تلقیِ آن ها به عنوانِ متنِ تاریخ نگارانه، اجماعی نامصرح وجود دارد و بنابراین می توان آن ها را «متونِ الگو» نامید. بر اساس یافته های این مقاله «رخداد تاریخی» را می توان فصل مشترک موضوعات این دسته از متون و عنصر بنیادی متون تاریخ نگارانه و ملاک تشخیص مصادیق شمرد. بر اساس تعریفی که از «رخداد تاریخی» در متن مقاله ارائه شده است، موضوعاتِ متونی همچون طبقات، سفرنامه، زندگی نامه، انساب و مزارات یک موضوع غیرتاریخی است و در نتیجه، ماهیتِ این آثار، متفاوت از ماهیت متون تاریخ نگارانه ارزیابی شده است.
روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاِشراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف است. این روش شناسی، ما را با یکی از الگوهای تاریخ نگاری که همانا ترکیب روش موضوعی با روش سال به سال(حولیات)، انتخاب روش مشاهده و تجربه مستقیم و اختصارنویسی در تاریخ نویسی است، آشنا می سازد. مسعودی، اولین مورخ اسلامی است که ظهور تفکر انتقادی را در تاریخ نگاری اسلامی بنیان نهاد. اصولا تاریخ نگاری مسلمانان تا قبل از ظهور او، از ضعف گفتمان انتقادی رنج می برد. نوع نگرش مسعودی به منابع تاریخ نگاری اش، در دو اثر ارزشمند و به جامانده از وی یعنی مروج الذهب و التنبیه و الاشراف، سرآغاز فصل جدیدی در تاریخ نگاری اسلامی شد و بعدها ابن خلدون، نه تنها به این روش، پای بند بود بلکه آن را به درجه اعلایی رساند. در نگارش کتاب التنبیه و الاشراف، اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصری که مسعودی در آن می زیست، تاثیرگذار بوده، اما شرط تام به شمار نیامده، در کنار این عامل، ذوق و قریحه نویسنده، و ذهن خلّاق وی نیز، نقشی اساسی را داشته است.
نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی بر محوطهٔ باستانی سنجر
حوزههای تخصصی:
فرایندهای ژئومورفولوژیکی در طول حیات بشر کنش های متفاوتی داشته و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده اند. این تحقیق نگاهی دارد به نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی طی 6000 سال قبل در محوطه باستانی سنجر که در فاصله20 کیلومتری شهر شوش واقع شده است. در این تحقیق ابتدا با بکارگیری تصاویر ماهواره ای، نرم افزار ArcGIS و نقشه های زمین شناسی منطقه مذکور بررسی شد. طی این مراحل مخروطه افکنه هایی در جهت شمال محوطه باستانی از طریق تصاویر ماهواره ای مشاهده گردید. سپس عملیات میدانی و بازدید از محوطه مورد مطالعه صورت گرفت. در عملیات میدانی، ترانشه هایی تا عمق6 متر از سطح دشت ایجاد گردید و بعد از تعیین سن نسبی از طریق سفال نگاری، از هرلایه نمونه هایی برداشت شد. نمونه ها در آزمایشگاه پس از انجام مراحل جدا سازی ذرات خاک با ماده مخصوص،از طریق روش هیدرومتری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج حاصله از روش هیدرومتری و همچنین بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهواره ای مشخص نمود که دو عامل رسوبات آبی از (دو منبع مخروطه افکنه ها و کانالها) و رسوبات بادی با منشا شمال غرب نقش مهمی در انتقال رسوبات و تدفین آثار باستانی محوطه سنجر داشته اند.
تاریخ نگاری احسان طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های تاریخ نگاری احسان طبری را می توان بدین قرار برشمرد: تاریخ نگاری از پایین (بررسی تاریخ خلق یا توده مردم)، ساختاری نگریستن به پدیده ها و رویدادها، ریشه یابی و بررسی زنجیره ای حوادث برای درک تحولات زمان حال (طبری دغدغه حال و آینده دارد)، توجه به رخدادهای دیگر مناطق جهان و دیگر دوره های تاریخی برای فهم بهتر حادثه و رویداد موردنظر خود، استتناج قاعده و قانون از پدیده های تاریخی، اعتقاد به پیش بینی و تکرارپذیر بودن آن و اعتقاد به حرکت جبری و تکاملی تاریخ. با وجود این، طبری به علت پایبندی شدید به مرام مارکسیستی، بسیاری از واقعیت ها و حقایق تاریخ ایران را نادیده می گیرد و رهیافت نظری خود را بر پدیده های تاریخی تحمیل می کند؛ هرچند که خود معتقد به چنین امری نیست
پردازش شخصیت های مزدک و انوشیروان در نگارش های میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باز شناسی تاریخ کهن ایران از قرن نوزدهم میلادی و گسترش مفاهیمی چون ناسیونالیسم، اندیشه های ملی گرایانه ومساوات طلبانه در میان روشنفکران دوره قاجار، منجر به بازنگری متجددانه در بازپردازی های پیشین پیرامون برخی شخصیت های تاریخیِ تاریخ ایران باستان توسط برخی نویسندگان دوره قاجار شد. این پژوهش در پی بررسی بازپردازی شخصیت های تاریخی ایران باستان در نگارش های تاریخ نویسان دوره قاجار و نگرش های روشنفکران دوره مشروطه به این پدیده است. در این پژوهش بر روی دو شخصیت خاص تاریخی ایران، مزدک و انوشیروان تمرکز شده است که به نظر می رسد آخوندزاده و کرمانی نیز در پردازش این شخصیت ها از یک طرف تحت تاثیر متون دساتیری و از طرف دیگر اندیشه های انقلابی گری و جنبش های اعتراضی در کنار آشنایی با مباحث سیاسی روز بوده اند. هر چند که تا کنون در رابطه با بازپردازی تاریخ ایران باستان در دوره قاجار بحث ها و پژوهشهای مختلفی انجام شده است، اما تاکید عمده این پژوهش بیشتر بر روی بازنگری در بازپردازی های تاریخ ایران باستان و بازآفرینی متفاوت شخصیت های تاریخی فوق در آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی به عنوان دو تن از تجددطلبان دوره پیشا مشروطه است. پژوهش پیش رو که به روش تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در قالب نگرش توصیفی- تحلیلی، گردآوری شده است، نشان می دهد که آخوندزاده و کرمانی با محوریت مباحث سیاسی زمانه خود مانند مسأله جمهوریت و اندیشه های سوسیالیستی به بررسی شخصیت و جایگاه تاریخی مزدک و انوشیروان پرداخته اند.
بازگشت غزالی به تدریس در عصر سنجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام محمد غزالی از شخصیت های برجسته علمی درتاریخ اسلام که افکار وآثار او علاوه بر تأثیر در علم و سیاست زمانه خویش، بر سده های پس از خود نیز موثر واقع شد و حیات فکری او داوری های گوناگونی را درطول تاریخ به خود دید. بااین حال برخی از جنبه های ورود غزالی به دستگاه سلطان سنجر سلجوقی و پذیرش تدریس نظامیه نیشابور هنوز جای بررسی دارد؛ این مطلب از اهمیت ویژه ای برخوردار است که بدانیم چرا پس از یک دوره گرایش به تصوف دوباره در سال 499ه.ق به دعوت سنجر سلجوقی و وزیرش فخرالملک پاسخ مثبت داد؟ مساله ی دیگر اینکه دلیل کناره گیری او پس از یکسال چه بوده و چه عواملی دیگر بار او را به بازگشت ترغیب کرد؟
پژوهش حاضر با رویکرد جامعه شناسی و زمینه شناسی تاریخی و بهره گیری از منابع تاریخی نشان داد که عوامل سیاسی قبل و بعد دوره حکمرانی سنجر از جمله مرگ برکیارق و قدرت گرفتن سنجر و خاندان نظام الملک تاثیر زیادی در گرایش غزالی به نظامیه نیشابور برای تبلیغ مذهب اهل سنّت در زمان پادشاهی نیرومند داشته است؛در حالی که ضعف دولت سلجوقی، قتل فخرالمُلک، حسادت و توطئه فقهای نیشابور از عوامل جدایی او از نظامیه نیشابور در فترت یکساله بوده است.
جستاری در کاربرد «امیرالمؤمنین» در فرهنگ و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
در مطالعات تمدنی اسلام، «امیرالمؤمنین» یکی از واژه های پرکاربرد و مهم است و عموماً بر کسی اطلاق می شود که رهبری سیاسی جامعه اسلامی را بر عهده دارد، اما آیا در وضع اولیه به همین معنا بود یا تغییری در آن رخ داده؛ آیا دارای مصداق معینی بوده یا درگذر زمان و تابع نیاز جامعه اسلامی پدید آمده است، همیشه مباحثی را به خود معطوف داشته است. این مقاله با رویکردی علمی و جدای از نگره های عقیدتی بر آن است تا جایگاه آن را درگذر زمان به اجمال نشان دهد با این فرضیه که به رغم دینی بودن منشأ آن، در عهد حاکمیت اسلامی معنای سیاسی یافته که حتی از سوی امامان نیز مورد استناد و تأیید قرارگرفته است، چنانکه به زودی در معنای سومی نیز به کاررفته است، اما همه این ها با یکدیگر قرابت مفهومی دارند.
شایسته سالاری یا امتیاز فضلی در رسائل سیاسی عصر قاجار ( مطالعه موردی رسائل سیاسی عصر ناصرالدین شاه قاجار )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی از رسایل سیاسی عصر ناصری از مفهومی بنام امتیاز فضلی سخن گفته شده است که می توان آن را برابر نهاد واژه شایسته سالاری دانست.شایسته سالاری فرایندی است که با جریان عقلانی سازی امور در قرون جدید شکل گرفته و هم سوی با عرفی شدن در خدمت ترقی و پیشرفت جوامع قرار گرفت.تحول اجتماعات ابتدایی و ساده و کهن ، به جوامع پیچیده و پیشرفته امروزی ، و پیدایش تمایزات و ناهمگونی های پرتعداد ، تقسیم کار و شایسته سالاری را پدیده ایی ضروری و اجتناب ناپذیر ساخته است. رسائل سیاسی عصر ناصری با نقد مضرات و زیان های ناشی از نبود شایسته سالاری ، از مفهومی به نام امتیاز فضلی سخن گفته اند. دانش ، مهارت ، تخصص گرایی ، اخلاق حرفه ایی و تجربه برآمده از عمل ؛ مهم ترین شاخص هایِ شایسته سالاری است که در رسائل فوق از آن با عناوینی همچون لیاقت و کفایت ، علم و عمل و خبرویت یاد شده است. مساله اصلی پژوهش حاضر تبیین معنا و گستره این اصطلاح و واکاوی دلایل و علل رواج یا ترک این موضوع و نتایج حاصل از آن در ترقی یا انحطاط ایران عصر ناصری است. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق تحلیلی - تبیینی ، رسائل سیاسی عصر ناصری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
امکان سنجی استفاده از دوغاب زیستی برای تثبیت ماسه های روان در مناطق کویری با رویکرد حفاظت از بقایای باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستان شناسی در مناطق بیابانی همواره در معرض تخریب و دفن شدن به وسیله ماسه های روان در طی توفان های ماسه ای هستند و نگهداری از این مناطق و بقایای آن ها در مراحل کاوش و در ادامه از مهم ترین اقدامات حفاظت باستان شناسی است. در همین راستا استفاده از روش های تثبیت بیولوژیکی برای تولید سیمان های کلسیتی، که به عنوان روشی نوین جهت تحکیم و تثبیت زمین در مهندسی ژئوتکنیک است، ظرفیتی جدید برای عملیات حفاظت در کاوش به وجود آورده است؛ به نحوی که در این روش ها از میکروارگانیسم های غیر بیماری زایی که به طور طبیعی در محیط خاکی یافت می شوند، برای تثبیت خاک، ماسه های روان استفاده می گردد. در این تحقیق، امکان سنجی استفاده از روش بهسازی بیولوژیکی با استفاده از باکتری های کلسیت ساز، جهت تثبیت ماسه های روان در محوطه های تاریخی و همچنین حفاظت بقایای باستان شناسی در حین و بعد از کاوش مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش برای تثبیت بیولوژیکی خاک (ماسه بادی و خاک ماسه ای) تحت شرایط بهینه، از باکتری های مصرف کننده اوره به نام Sporosarcina Pasteurii و از دو نوع خاکِ طبیعی مناطق کویری و ماسه شناسنامه دار ریخته گری استفاده گردیده است. به نحوی که بعد از اعمال دوغاب زیستی استحکام بخش با استفاده از آزمایش های مکانیکی میزان تأثیر این روش در بهسازی خاک ماسه ای ارزیابی شد، جهت تعیین میزان نفوذ ماده استحکام بخش و عمق بهسازی خاک، قالبی از جنس PVC با ارتفاع m1 با ماسه به صورت خشک تا چگالی gr/cm3 6/1 متراکم شد و مورد بهسازی قرار گرفت. برای کنترل میزان کارکرد روش و بررسی کیفی مقاومت سطحی ایجاد شده از آزمون نفوذ استاندارد با استفاده از سنبه gr 250 در دو حالت تر و خشک استفاده گردید. که نتایج نشان داد دوغاب بیولوژیکی مورد استفاده قادر به تحکیم ماسه بادی تا عمق cm 50 است و تثبیت ماسه با مواد دوغاب زیستی موجب شده تا نفوذ سنبه در هر دو حالت بسیار کاهش یافته و حتی به صفر برسد.
بررسی اختلاف چهار جریان عمده وهابیت در دهه های شصت و هفتاد میلادی در زمینه تکفیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین تاثیر درآمدهای نفتی در پیدایش نهادهای جدید (آموزش و مطبوعات) در ایران و نقش این عوامل در شکل گیری زمینه های انقلاب اسلامی ایران (۱۳۳۲ تا 1357 ش/1953 تا ۱۹۷۹ م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ قرن اخیر ایران، همواره متاثر از درآمدهای ناشی از نفت بوده است. به نظر می رسد، بررسی تغییرات و تحولات این سال ها بدون توجه به جایگاه نفت و تاثیر آن در عرصه های گوناگون، عملی مشکل یا غیر ممکن است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش نفت در شکل گیری زمینه های انقلاب اسلامی ایران است تا از زاویه ای نو، بخشی از علل و عوامل شکل گیری و وقوع انقلاب در ایران تبیین شود. با استفاده از دو متغیر واسطهِ آموزش و مطبوعات، درآمدهای نفتی ارتقاء ادراک عمومی و سطح آگاهی جمعی مردم ایران را باعث شد. این امر نقش مهمی در به وجود آمدن بسترهای سیاسی و اجتماعی و روانی لازم، برای شکل گیری و وقوع انقلاب اسلامی ایران ایفا کرد که نارضایتی عمیق یکی از مهم ترین آنان بود. در این پژوهش، روش شرح و تبیین (Explanation ) به کار گرفته شده و به فراخور، از منابع مختلف تاریخی مانند اسناد، کتاب ها، مقالات و نشریات استفاده شده است.
سیاست موازنه منفی دکتر مصدق و بازتاب های خارجی آن
حوزههای تخصصی:
سیاست موازنه منفی در ایران، اولین بار توسط دکتر محمد مصدق در جریان درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد، که رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت 1330 تا 28 مرداد 1332 شمسی، به مدت 27 ماه سیاست موازنه منفی در سیاست داخلی و خارجی کشور به اجرا در آمد و شرایطی را به وجود آورد که نتایج خاص خود را داشت. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، درصدد بازنمایی تأثیر شکل گیری سیاست موازنه منفی بر تحولات داخلی و نتایج آن در روابط خارجی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست موازنه منفی، به مرور به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در تقابل با جریان خارجی تبدیل گردید.
نفوذ غرب در نقّاشی ایران از ابتدای حکومت قاجار تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی قاجار یکی از مهم ترین مقاطع هنری ایران محسوب می گردد، چراکه تأثیر پذیری از هنر غرب به ویژه در نقّاشی به صورت محسوسی بروز یافت. با وجود اینکه هنر نقّاشی در دوره ی قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود، در برابر وجوه متنوع هنر غرب که تا حد بسیار زیادی به صورت ظاهری دریافت می گردید، تحت تاثیر قرار گرفت. در این بین تلاش هم زمان و درعین حال متناقض برای تقلید از سنت های درباری و متعاقبا دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن نه تنها بازگشت صحیح و مستقل به روش های سنتی نبود، بلکه هنرمندان و حامیان آنان نیز در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی نیز چندان موفقیتی به دست نیاوردند و صرفا نمود بصریِ آن به صورت التقاطی سطحی در آثار هنری و ثمره ی آن کاهش تدریجیِ اسلوب ایرانی و گرته برداری از آثار نقاشّان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبک هایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی روند نفوذ سبک های غربی در نقّاشی ایران از ابتدای دوره قاجار (1210ق/ 1795م.) تا پایان عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313ق/ 1895م.) و متعاقبا رویکرد پادشاهان قاجار و نقّاشان درباری پرداخته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
تحلیل اصلاحات ارضی ایران(دهه 1340) برمبنای روش شناسی ساختار -کارگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه اصلاحات ارضی که از دهه 40 آغاز گشت و تا قبل از انقلاب سه مرحله را پشت سر گذراند موضوعی است که می توان ابعاد مختلف ان را از منظرهای متفاوت علمی بررسی نمود. به لحاظ اقتصادی برهم زدن تغییر شیوه تولید سنتی، به لحاظ جامعه شناختی تغییر در بافت و سلسله مراتب قدرت در جامعه روستایی و در نتیجه مهاجرت روستائیان به شهرها و شکل گیری جامعه توده ای (یکی از منابع مهم انقلاب اسلامی) و به لحاظ تاریخی، مرحله نوینی را در تاریخ معاصر ایران پدید آورد. اما با این حال اصلاحات ارضی با وجود موفقیت هایی در ان مقطع، به اهداف مورد نظر نائل نیامد. در این راستا سوال مطرح شده ان است که چرا اصلاحات ارضی با وجود موفقیت هایی فراوان به اهداف مطلوب خود نرسید؟ به عبارت دیگر چرا برنامه فوق مطابق با برنامه و اهداف از پیش تعیین شده ی ان، آنگونه که باید و شاید، به هدف مورد نظر نرسید؟ فرضیه مطرح شده ان است که فقدان بسترهای فرهنگی-اجتماعی (یا ساختارها) از یک سوی و نیز عدم همکاری مناسب کارگزاران (یعنی مالکان، دهقانان و شاه) از سوی دیگر باعث گردید تا برنامه اصلاحات ارضی با وجود موفقیت هایی به اهداف مطلوب نرسد. پژوهش حاضر با استفاده از روش و نظریه ساختار-کارگزار (ساخت یابی) به این مهم دست یافته است که ضعف کناکنش دو سطح ساختار (عدم آمادگی شرایط فرهنگی-اجتماعی) و کارگزار (عدم همکاری مالکان، دهقانان و شاه) موجب نرسیدن برنامه اصلاحات ارضی به اهداف مطلوب شده است.