فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات اعتبارات خرد بر اشتغال زنان روستایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر در توسعه کاآفرینی زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ریشه تا همیشه
بررسی راهبردهای سیاست اشتغال در حوزه ی مادری در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید، بخش مهمی از چالش های مربوط به اشتغال زنان، با نقش مادری آنها پیوند دارد. وقوع تغییراتی مهم در کمّ و کیف ایفای نقش مادری در جامعه ی ایران و ربط معنادار این تغییرات به مقولات تحصیل و اشتغال زنان، اهمیت توجه به این عرصه را به خوبی نشان می دهد. بدیهی است که مدیریت کلان چنین تغییراتی، در راستای حمایت و تسهیل مادری، در کنار بهره مندی از توانمندی ها و فرصت های زنان در روند توسعه ی کشور، بر عهده ی حاکمیت است و سیاست اجتماعی یکی از ابزار کارآمد در مدیریت تحولات اجتماعی به شمار می رود. «سیاست اشتغال» یکی از بخش های سیاست اجتماعی است و راهبردهای آن در حوزه ی مادری بر مجموعه تدابیر و اقدامات حاکمیت در راستای تأمین درآمد و تسهیل اشتغال برای گروه مادران صدق می کنند. این پژوهش، مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی و با مطالعه ی کلیه ی سیاست های تقنینی و اجرایی مصوّب مراجع مختلف سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران از سال 1358 تا سال 1394 به مطالعه و تحلیل این راهبردها، در دو سطح کلان و خرد پرداخته است. در انتها، مقولات کلان «تحقق عدالت» و «تأمین درآمد» از تحلیل سیاست های کلی نظام و مقولات «سیاست های تسهیلی» و «سیاست های تأمین درآمد» از بررسی راهبردهای سطح خرد حاصل شد.
عوامل اقتصادی مؤثر بر اشتغال زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به نقش زنان، اهمیت دادن به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آن ها به بازار کار می تواند زمینه بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه را فرآهم آورد. به همین دلیل شناخت مجموعه عوامل زمینه ساز مشارکت هرچه بیش تر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی و اجتماعی کشور اولویت ویژه ای دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر متغیرهایی چون نرخ پوشش آموزش ابتدایی، متوسطه و عالی برای دختران، سهم ارزش افزوده بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی (شاخص مراحل توسعه)، مجذور سهم ارزش افزوده صنعت (شاخص توسعه یافتگی)، نسبت ازدواج به طلاق (شاخص اجتماعی – فرهنگی)، سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی (شاخص اندازه دولت ) بر اشتغال زنان در ایران طی سال های 1390-1347 بود. بدین منظور از مدل شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در دوره مورد بررسی افزایش درجه توسعه یافتگی کشور و بالا رفتن سطح تحصیلات زنان، بیش ترین تأثیر را در افزایش سهم زنان در نیروی کار داشته است.
زنان، اینترنت و آموزش و راه دور
حوزههای تخصصی:
تبیین الگوهای سیاستی و تحولات سیاست گذاری اجتماعی ایران درحوزة «مادری/ اشتغال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزة «مادری/ اشتغال» به همزمانی نقش های مادری و شغلی برای زنان اشاره دارد که از جهات مختلفی قابل تأمل و نیازمند تدبیر و مدیریت است. تدابیر حاکمیت در راستای تسهیل این امر، تحت مقولة «سیاست اجتماعی» که از ابزار مدیریت مخاطرات اجتماعی و پاسخ به نیازهای گروه های خاص می باشد قابل تحقق است. این پژوهش با هدف فهم تحولات و الگوهای حاکم بر سیاست های اجتماعی در حوزة «مادری/ اشتغال»، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. مهمترین نتایج این پژوهش عبارت است از:1- سیاست گذاری ایران در چهار دهة اخیر به دلیل تغییر تسهیلات ارائه شده بر اساس تعداد فرزندان، از مهمترین ابزارهای تنظیم جمعیت به شمار رفته است. 2- سیاست گذاری در این حوزه، تأخیری و پسینی بوده است. 3- در سیاست های تسهیلی ایران خدماتی در راستای حمایت از شیردهی طبیعی مادران شاغل اختصاص داده شده است. اما افزایش گرایش به مصرف شیرخشک و ارتباط آن با سیاست گذاری تسهیل مادری، می تواند نشان دهندة عدم اجرای مطلوب سیاست های مربوطه باشد. 4- برخی از تحولات نوشتاری خدمت پاره وقت، از کفایت آن کاسته است. 5- الگوهای سیاست گذاری ایران در شاخص های «جمعیت» و «مراقبت»، چندوجهی، عمدتاً مستقیم و به سمت ترویج و تحکیم الگوی «مرد نان آور/ زن مراقب» بوده است.
تعارض کار- خانواده در پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تعارض کار- خانواده در پرستاران انجام شد. در این مطالعه توصیفی- مقطعی 374 پرستار شاغل در هشت مرکز آموزشی درمانی شهر رشت به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون[1] ارزیابی شدند داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعارض کار – خانواده از نظر فشار و تعارض خانواده- کار از نظر زمان، بیش ترین حیطه تأثیر گذار در تعارض پرستاران هستند. مدل رگرسیون نشان داد که از بین عوامل فردی علاقه به شغل، شغل دوم و نگهداری از سالمندان یا فرزند معلول در حیطه تعارض کار با خانواده و علاقه به شغل، داشتن شغل دوم، نگهداری از سالمندان یا فرزند معلول و شرایط شغلی همسر در حیطه تعارض خانواده با کار معنادار و مرتبط است. یافته های این پژوهش به اهمیت ایجاد تعادل در زندگی خانوادگی و شغلی پرستاران تأکید می کند ،به طوری که با آگاه کردن مسئولان از نتایج این پژوهش می توان گام مهمی در جهت کاهش مشکلات پرستاران و افزایش کیفیّت خدمات رسانی به آن ها برداشت.
بسترهای اقتصادی موثر بر تصمیم گیری زوجین به طلاق؛ مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله فهم چگونگی اثرگذاری بسترهای اقتصادی بر تصمیم گیری زوجین برای طلاق است. داده های مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه عمیق با 40 زن و مرد مطلقه در شهر تهران می باشد. یافته ها نشان می دهد بیکاری و اشتغال ناپایدار، و کسب درآمد از مسیرهای نادرست، وابستگی مالی به خانواده ها، شرایط بد اقتصادی جامعه و فشار مضاعف بر منابع درآمدی خانواده و مدیریت نامناسب منابع مالی خانواده از جمله مسائل مالی افراد در زندگی مشترک بوده است. این مسائل به صورت زنجیره ای با تعاملات کمتر زوجین درون زندگی مشترک، کاهش سطح رفاه خانواده و بتدریج افزایش اختلافات و تضادهای فکری و رفتاری زوجین همراه شده است. بر اساس این مطالعه مشکلات اقتصادی علت بلافصل طلاق نیست بلکه زمینه ساز شرایط دیگری می شود که که نهایتاً به طلاق منجر شود. در واقع مشکلات اقتصادی عامل پنهان و تأخیری است و با یک اثر تأخیری، بر تصمیم زوجین به طلاق اثر می گذارند.
گذار از نظام ناشایستگی به سوی شایسته سالاری پژوهشی چند مقطعی در مورد وضعیت شغلی زنان دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان گونه های متعدد نظام های مدیریتی و حکومتی, دو گونه در موفقیت سازمان ها و جوامع از یک سو و در اضمحلال آنها از سوی دیگر بسیار تاثیرگذار بوده اند. این دو گونه عبارتند از : ناشایست سالاری یا کاکیستوکراسی و شایسته سالاری یا مریتوکراسی. در تحقیقی چند مقطعی, نگارنده وضعیت چند دانشگاه کشور را از منظر گزینش مسوولان رده های مدیریتی و همچنین جو فرهنگی حاکم بر آنها مورد بررسی قرار داده است. سه دانشگاه تهران, شهید بهشتی, و علامه طباطبایی در یک دوره بیست ساله بررسی شدند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که چنانچه کاکیستوکراسی و مریتوکراسی را در دو سر یک پیوستار قرار دهیم, ثقل گزینش ها فاصله قابل تاملی با قطب مریتوکراسی داشته است.
به نظر می رسد چنانچه انتخاب ها بدون سوگیری های خاص صورت می گرفت, شتاب پیشرفت دانشگاه ها افزایش می یافت و توسعه متعادل نظام دانشگاهی و به تبع آن کل کشور, عملی تر می شد. در انتهای مقاله پیشنهادهایی مطرح می شوند که امید است با کاربست آنها فاصله موجود در نظام دانشگاهی با قطب مریتوکراسی کاهش یابد و کشور از توانمندی های نیروی انسانی متخصص خود به درستی بهره مند شود.
رابطه جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی دبیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه رابطه جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی بوده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دبیران زن ناحیه 2 شیراز در سال تحصیلی 1392- 1391 بوده اند، که تعداد آنها برابر با 1000 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 278 نفر بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه عملکرد شغلی منصور (1381)، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1399) و پرسشنامه جهت گیری زندگی آنتونوفسکی (1987) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. از بین مولفه های جهت گیری زندگی، دو مولفه مدیریت پذیری و معناداری با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معنادار دارند و بین تمامی ابعاد جهت گیری با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
پیامدهای توانمندسازی زنان در حرفه وکالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۲ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
سن ازدواج و موفقیت حرفه ای زنان؛ بررسی تطبیقی مطالعات تجربی در کشورهای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوری در جامعه ی ما وجود دارد که اگر دختران زود ازدواج کنند، چون تحصیلات خود را به پایان نرسانده اند، شغل خوبی به دست نخواهند آورد. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که این باور تا چه اندازه واقعی است؟ آیا واقعاً دختران با به تأخیر انداختن ازدواج خود آینده ی شغلی خوبی خواهند داشت؟ آیا قطعیت این باور تا آن اندازه است که بتوان گفت این یک گزاره ی عام و جهان شمول است که در همه ی شرایط و حالت ها مصداق دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، تحقیقات تجربی انجام شده در کشورهای مختلف درباره ی تأثیر سن ازدواج در موفقیت شغلی زنان (درآمد، امکان اشتغال و موقعیت شغلی) با استفاده از روش «شمارش قاعده مند» بررسی شدند. نتایج نشان داد، علیرغم آنکه برخی تحقیقات میان سن ازدواج و موفقیت شغلی زنان رابطه ی مثبت را گزارش داده اند، اما بسیاری تحقیقات دیگر چگونگی رابطه میان این دو متغیر را به ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه و نیز دوره ی زندگی خانوادگی زن منوط دانسته اند. از سوی دیگر تحقیقاتی که افزایش سن ازدواج را با موفقیت شغلی زنان همراه دانسته اند، عوامل واسطی برای این رابطه برشمرده اند که تغییر این عوامل از طریق سیاست گذاری کلان اقتصادی- اجتماعی ممکن است؛ لذا اصل رابطه ی میان سن ازدواج و موفقیت شغلی تغییرپذیر است.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه مشاغل خانگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کاربردی باهدف بررسی متغیرهای مؤثربرتوسعه مشاغل خانگی ازدیدگاه زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب و کارشناسان، با روش توصیفی - پیمایشی در سال 90 انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل15000زن روستایی و50 کارشناس صاحبنظر در زمینه مشاغل خانگی می باشد، حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفرزن روستایی و 50 نفرکارشناس تعیین گردیده است. روایی پرسشنامه به روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ(72/.)تأیید شد، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای با انتساب متناسب بودکه در دو مرحله انجام شد. نتایج نشان می دهند که مهم ترین متغیرهایی که باعث توسعه مشاغل خانگی می شود از دید زنان: داشتن مهارت، تخصص و تجربه، انگیزه ی کسب استقلال بیش تر، معرفی و دیدار با الگوها و افراد موفق است، اما مهم ترین این متغیرها ازدیدکارشناسان: برگزاری کلاس های آموزشی، برطرف نمودن نیاز مالی زنان، ایجاد بازار محلی برای فروش محصولات است. هم چنین، نتایج نشان می دهد: بین سطح تحصیلات و عضویت در تشکل ها با ایجاد و توسعه شغل خانگی توسط زنان رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه بین جنسیت و تعهد سازمانی با توجه به سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین جنسیت و تعهد سازمانی با توجه به سن در دستگاههای اجرایی استان گیلان بود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه استاندارد آلن و میر (1990) بود. جامعه آماری پژوهش، کارکنان سازمان های دولتی استان گیلان بود (N =10688) که نمونه به وسیله جدول کُُهن، مورگان و کرجسای 371 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS 18 و با کمک ضریب رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها نشان دادند میزان تعهد سازمانی ادارات در این پژوهش بالاتر از حد متوسط (میانگین 66 درصد نمره کل ) بود. بالاترین نمره میانگین تعهد سازمانی به تعهد هنجاری تعلق گرفت. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که بین جنسیت و تعهد سازمانی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری هیچ گونه ارتباط معنی داری وجود ندارد، ولی بین جنسیت و تعهد عاطفی ارتباط وجود دارد. زمانی که متغیر سن به معادله رگرسون اضافه شد تأثیر قابل ملاحظه ای بر ارتباط بین جنسیت و تعهد سازمانی، عاطفی و مستمر نداشت، اما سن موجب شد که رابطه معنی داری بین جنسیت و تعهد هنجاری بوجود بیاید
بررسی تجربة زیستة حضور زنان در مشاغل مردانه؛ مطالعة موردی زنان آتش نشان و زنان رانندة تاکسی ون شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان، در مفهوم جدید آن، فعالیت اقتصادی ایشان در ساعت های معین و دور از محیط خانه تعریف می شود که هر روز ابعاد وسیع تری به خود می گیرد. مسئله از آن جا آغاز می شود که اشتغال تحت تأثیر ویژگی های جنسیتی قرار گرفته و عناوینی با نام مشاغل مردانه و مشاغل زنانه ایجاد شده است. در نتیجة این تقسیم بندی، برای ورود زنان به یک سری از مشاغل در جامعة ما ممنوعیت های قانونی یا اجتماعی ایجاد شده است. از آن جا که این مسئله در جامعه تأثیرگذار است، توجه مسئولان امر و متخصصان امور اجتماعی را به خود جلب کرده است. در نهایت، آن چه در جامعه مشاهده می شود اتخاذ سیاست های مبهم و تصمیم گیری های متعارض در این عرصه است؛ بنابراین در این پژوهش تفکیک جنسیتی افقی مشاغل و به همین منظور تجربة زیستة زنان حاضر در مشاغل مردانه بررسی شده است. روش تحقیق کیفی است و داده ها از طریق مصاحبة عمیق جمع آوری شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها نتایج در چند گروه گردآوری شد و علل ورود زنان به مشاغل مردانه، مشکلات زنان در این مشاغل، و کارکردهای حضور زنان در مشاغل مردانه نتیجه گیری شده است. در نهایت، به نظر می رسد چیستی تجربة زیستة زنان حاضر در مشاغل مردانه با توجه به تیپولوژی مشاغل متفاوت است.