فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۲۶۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی روابط فرازناشوئی براساس ویژگی های شخصیتی، رضایت جنسی و سبک های دلبستگی بود. روش تحقیق برمبنای مفروضه های تحقیقات غیرآزمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان خیانت دیده شهر تهران در سالهای 1396 و 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 200 انتخاب شدند. گروه نمونه، پرسشنامه های خیانت زناشویی مرامی و خادمی (1392)، رضایت جنسی هادسون، هریسون و کروسکاپ(1981)، پرسشنامه شخصیت 5 عامل بزرگ و سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990) را تکمیل کردند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، بین ویژگی های شخصیتی، رضایت جنسی و سبک های دلبستگی و متغیر روابط فرازناشویی زوجین همبستگی معنادار وجود دارد که از بین متغیرهای مذکور متغیرهای روان رنجورخویی(P
مدل یابی علّی طلاق عاطفی در زنان بر اساس صفات تاریک شخصیت: با نقش میانجی عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی علّی طلاق عاطفی بر اساس صفات تاریک شخصیت با نقش میانجی عزت نفس جنسی در بین زنان شهر اردبیل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زنان شهر اردبیل تشکیل داد که در پاییز 1398 در این شهر سکونت داشتند. تعداد 150 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس طلاق عاطفی گاتمن، پرسشنامه سنجش صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و پرسشنامه عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز استفاده شد. داده های جمع آوری شده، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که صفات تاریک شخصیت ﻣﺎﮐﯿﺎولﮔﺮاﯾﯽ، سایکوپاتی و خودشیفتگی اثر مثبت و معنی داری و عزت نفس جنسی اثر منفی و معنی دار بر طلاق عاطفی دارند. همچنین صفات تاریک شخصیت علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیر مستقیم و از طریق میانجی گری عزت نفس جنسی نیز بر طلاق عاطفی اثر گذار می باشد؛ که با توجه به مقدار آماره VAF مشاهده گردید که 5/36 درصد از تأثیر ماکیاول گرایی بر طلاق عاطفی، 7/31 درصد از تأثیر خودشیفتگی بر طلاق عاطفی و 5/34 درصد از تأثیر سایکوپاتی بر طلاق عاطفی از طریق عزت نفس جنسی می تواند تبیین گردد. نتایج مطالعه حاضر اهمیت مداخلات هدفمند معطوف به تغییر یا تعدیل صفات تاریک شخصیت و تقویت عزت نفس جنسی برای پیشگیری یا کاهش طلاق عاطفی را خاطر نشان می کند.
روایت های بوم گرایانه از جهان بینی های زنانه (با تأکید بر آثار داستانی منیرو روانی پور و زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات بومی دارای ویژگی های خاصی است که درواقع خواسته ها و آرمان های مردم یک بوم را در کنار فرهنگ و آداب ورسومشان ترسیم می کند. نگارندگان در این مقاله به صورت تطبیقی به دنبال بررسی آن شرایط فرهنگی و اجتماعی و چگونگی انعکاس آن در آثار روانی پور و پیرزاد هستند. درواقع به دنبال آن هستیم تا از طریق تطبیق بازنمودهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی در آثار این دو، مسئله زیست بوم و جهان بینی های زنانه را تبیین نماییم. هر دو نویسنده در داستان هایشان موفق شده اند تا با تکیه بر روایتی بوم گرا در مسیری گام بردارند که در جهت کشف و آشکارگی هویت زنانه و آسیب پذیری و تنهایی آنان در یک جامعه مردسالار هست. علیرغم اینکه هر دو نویسنده از محیط جنوب برخاسته اند، اما روانی پور بهتر به بازنمایی بومی گرایی در آثارش پرداخته است درحالی که نگاه و رویکرد پیرزاد به محیط و زیست بوم خود به مثابه یک ناظر بی طرف است. بااین وجود هر دو نویسنده ضمن درک شرایط سخت جامعه مردسالارانه شان، تلاش کرده اند تا بر اساس مؤلفه هایی که ادبیات در اختیار آنان قرار می دهد، از عناصر حیاتی جامعه گذر کرده و به خلق مناسبت هایی دست بزنند که تنها از طریق زبان ادبی قادر به آفرینش آن هستند.
اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوا صورت گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهش های شبه آزمایشی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه زوجین ناشنوای شهر اصفهان. نمونه این پژوهش شامل 20 نفر داوطلب از زوجینن ناشنوا یا نیمه شنوای شهر اصفهان بود که به صورت غیرتصادفی (در دسترس) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، در حالی که گروه گواه در لیست انتظار بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای بسته آموزشی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه روابط خانوادگی اولسون و بارونز (2004)، پرسش نامه تعارضات زناشویی (تجدیدنظر شده، 1375، MCQ-R)، پرسش نامه بخشش تامپسون و همکاران (2005) و مقیاس صمیمیت (الکسیس جی، واکر و لیندا تامپسون، 1983، IS)، هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) استفاده شد. نتایج ب دست آمده نشان داد آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، بخشش و صمیمیت به طور معنادار مؤثر بوده است، اما این آموزش بر کاهش کل تعارضات زناشویی مؤثر نبوده است (05/0< p). طبق یافته های این پژوهش می توان گفت آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت روش مناسبی برای بهبود روابط زناشویی، افزایش بخشش و همچنین افزایش صمیمیت در زوجین ناشنوا بوده است.
جایگاه زن در عرفان و تصوف اسلامی (با تکیه بر آثار سنایی، عطار و جامی)
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
53-69
حوزههای تخصصی:
زن به عنوان نیمی از جامعه ی انسانی در پژوهش های نوین، جایگاهی ویژه دارد. نظر به دگرگونی عمده ای که در نگرش به این عنصر برجسته ی اجتماعی در عصر حاضر به وجود آمده، مطالعه ی دیدگاه های طبقات گوناگون جامعه در خصوص زن برای شناخت جامع و دقیق تر او امری ضروری است. صوفیه (عرفا) به دلیل جایگاهی والا و مثبت که در میان طبقات جامعه دارند، دیدگاهشان از اهمیتی ویژه برخوردار است. در این مقاله تلاش می شود جایگاه زن از نظر سه تن از صوفیه (سنایی، عطار و جامی) تحلیل و بررسی شود. آنچه در نمود نخست دریافت می شود، این است که آنان بیشتر اندیشه های خود را از آموزه های متعالی قرآن و احادیث نبوی دریافت نموده اند. در وهله ی دوم از حاصل این پژوهش درمی یابیم که نگاه مثبت و احیاناً منفی آنان نسبت زنان امری احساسی یا شخصی نیست، بلکه آنچنان که -گاه در قرآن کریم و کلام بزرگان دین هم با نمونه هایی از آنها روبرو می شویم، اغلب واکنشی است در برابر رفتار منفی و ناشایست فردی و نقش هایی که برخی از زنان ایفا نموده اند. انتقاد از رفتار نادرست انسان ها، نه خود آنها امروزه از دیدگاه روانشناسی نیز مورد تأیید است. برخورد منفی با رفتارهای ناپسند و شخصیت منفی افراد، امری است که اختصاص به جنس زن ندارد؛ مردان بسیاری از جمله ابوجهل ها و ابولهب ها در قرآن کم نیستند که از آنها به بدی یاد شده است. عرفای بزرگ ما به اقتضای حال و مقام سخن، گاه زنانی را به عنوان اسوه و الگو معرفی کرده اند که مردان باید درس مردانگی، توکل، فداکاری از آنها بیاموزند. چنانکه می دانیم حسن بصری بی حضور رابعه مجلس نمی گفت.
زنان کارآفرین و ورود موفقیت آمیز به حوزه کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه زنان نیز برای رفع نیازهای اجتماعی در حوزه کسب وکار، به اندازه مردان کار می کنند اما محیط کاری تلویحاً مردانه شرکت ها، دستیابی به اهداف اجتماعی را بسیار دشوار نموده است. در این راستا حرکت به سوی کارآفرینی اجتماعی می تواند بهترین ابزار برای یک رقابت برابر باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پیشران های ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی است. رویکرد این پژوهش کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران، دست اندرکاران و خبرگان حوزه های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی به خصوص کارآفرینی زنان با 5 سال سابقه کاری مفید تشکیل می دهند که با روش غیر احتمالی گلوله برفی و از طریق مصاحبه با 14 نفر اشباع نظری حاصل شده است. روش تجزیه تحلیل داده ها با توجه به استراتژی پژوهش تحلیل مضمون می باشد که درنتیجه 56 شاخص اولیه، 37 کد گزینشی، 7 تم فرعی و 3 تم اصلی برچسب گذاری گردید. نتایج نشان می دهد بر ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی می بایست به عوامل «توانمندسازی چندگانه» با شاخص های «تحریک کننده ها» و «تسهیل گر» و عوامل «ظرفیت سازی پویا» که دربرگیرنده «تثبیت کننده ها» و «بسترسازی» است توجه نمود؛ زیرا این اقدامات موجب «خلق ارزش اجتماعی» از طریق «حمایت سازها»، «هنجارهای اجتماعی» و «هم افزایی اجتماعی» می شود.
کندو کاوی در سیستم معانی ذهنی مدیران و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
211 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه کند و کاوی در سیستم معانی ذهنی مدیران و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر درباره علل اعتیاد زنان به مواد مخدر در استان کرمانشاه است. روش این تحقیق، کیفی از نوع نظریه بنیادی است. نمونه این پژوهش 14 نفر از مدیران ستادها، شورا ی مبارزه با موادمخدر و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر در استان کرمانشاه هست که به دو روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق و بدون ساختار استفاده شده است. از تجزیه و تحلیل داده ها سه مقوله مفهومی اصلی با عنوان تسهیل کننده درونی، تسهیل کننده ارتباطی و تسهیل کننده بیرونی به دست آمد که مقوله های مفهومی اصلی از 9 مقوله فرعی ضعف اعتقادات مذهبی و اخلاقی، لذت گرایی کاذب، کسب منفعت آسان، عدم آگاهی از مضرات مواد، خرده فرهنگ استفاده مواد در جشن ها و مناسبات، باورهای عامیانه در مورد خواص دارویی، دسترسی آسان، ضعف قانون و بیکاری ساخته شده است. براساس مقوله هسته پژوهش، شرایط مبارزه کنونی تحت عنوان کاهش عرضه خیلی جواب گو نیست؛ باید روش کاهش تقاضا، برنامه های آمورزشی، برنامه های اقتصادی برای تغییر و بازنگری در قوانین مدنظر قرار گیرد.
بررسی جامعه شناختی احساس طرد شدگی زنان در بین خانواده های زن سرپرست تحت پوشش اداره بهزیستی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی درک وچگونگی تفاسیر کنشگران از مسئله طرد اجتماعی که با رویکردی برساختی و برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریه زمینه ای استفاده شده است و با تعداد 30 نفر از زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهر مشهد مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفته است، یافته ها حاکی از یک فضای جنسیت زده است که روابط را تحت سیطره خود قرار داده و عاملی در جهت طرد درون گروهی و برون گروهی است. از خلال تحلیل ها هشت مقوله عمده: طرد خودخواسته، احساسات ناشی از حقارت و بی هویتی، اختلال در سلامت اجتماعی و روانی، عادت واره های فرهنگی، زنانه شدن فقر، بازتولید کلیشه های جنسیتی، تعدد و فشار نقش، ایجاد بدیل های جبران کننده و عدم اعتماد به استمرار حمایت های نهادی و خانوادگی از بطن مفاهیم استخراج شد که در نهایت به تولید مقوله هسته ای با عنوان ناکامی قابلیتی مبادرت ورزیدیم
تحلیل وضعیت حضور زنان در مناصب سیاسی در جهان معاصر و ایران (از دهه سوم قرن بیست ویکم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
190 - 165
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن بیست میلادی، به دنبال فراگیری فرایند جهانی شدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ به ویژه از قرن بیست ویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست به عنوان پدیده ای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، این پژوهش توصیفی-تحلیلی به شیوه گردآوری اسنادی و تحلیل و مقایسه برخی آمارها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که با عنایت به روند وضعیت جهانی حضور زنان در مناصب سیاسی، وضعیت حضور زنان در مناصب ایران و امکانات و موانع مربوط، چگونه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ایران از نظر زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حتی نسبت به بسیاری از نظام های محافظه کار منطقه، در جایگاه نامناسبی قرار دارد و بنا به افزایش ثبت نام زنان ایرانی در انتخابات و افزایش سطح تحصیلات و تلاش ایشان برای ورود به سیاست و با توجه به فراگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک در عصر ارتباطات، با افزایش تقاضای زنان برای نقش آفرینی در عرصه سیاسی مواجه خواهیم شد. در این راستا، باید بر امکاناتی از قبیل تحصیلات تکمیلی زنان در رشته های مرتبط با مدیریت سیاسی، سابقه تصدی مناصب میانی و... تکیه کرد. همچنین باید با اتخاذ تدابیر حمایتی نظام در راستای افزایش سهم زنان در مناصب و بهبود وجه بین المللی کشور، فرهنگ سازی در راستای نمایاندن عرصه سیاست به عنوان عرصه حضور دو جنس و افزایش خودباوری زنان، از تأثیر موانع دستیابی زنان ایرانی به مناصب سیاسی کاست.
هفت سوال «ندا» از دو نماینده زن در مجلس شورای اسلامی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و تحلیل تاثیر فلات شغلی در استرس شغلی زنان (مطالعه موردی: شعب بانک پاسارگاد در منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد بررسی تاثیر فلات شغلی بر روی استرس شغلی زنان در سازمان به انجام رسیده است. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق، زنان شاغل در بخش ستادی شعب بانک پاسارگاد در منطقه 6 شهر تهران می باشند. این تحقیق از لحاظ نوع، توصیفی بوده و از لحاظ هدف نیز کاربردی است. جهت گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. تحلیل و آزمون فرضیات پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفته است. در بخش آمار استنباطی، با استفاده از مدل معادلات ساختاری و ضرایب تحلیل مسیر، به بررسی تاثیر فلات شغلی بر روی استرس شغلی زنان پرداخته شده است. مدل معادلات ساختاری در این پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل تعیین شده که بر اساس آن، فلات محتوایی و فلات ساختاری، با در نظر گرفتن نقش میانجی فلات زیستی زنان، تاثیر معناداری بر روی استرس شغلی زنان در جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش داشته اند.
بررسی شخصیت پردازی زنان در رمان «هرس»
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
67-80
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شخصیت پردازی زنان در رمان «هرس» از نسیم مرعشی می باشد. جامعه در این تحقیق شامل شخصیت های زنان در رمان مذکور می باشد. مقاله ی حاضر، به شیوه ی تحلیلی – توصیفی، در ابعاد گوناگون، به بررسی شخصیت پردازی زنان در رمان «هرس» پرداخته است. در این اثر داستانی، نسیم مرعشی با استفاده از فضاهای متعدد روایی، سرنوشت یک خانواده ی جنگ زده را در دوره ی زمانی طولانی روایت می کند. نتایج حاکی از آن است که، اغلب شخصیت های زنان این داستان پویا هستند، زیرا در طی حوادث جنگ، امیدواری ها و شور و شعف زندگی و انرژی های سازندگی و خلاقیت، در وجود شخصیت ها رنگ باختند، و این افراد را دچار تحول و دگرگونی کردند.
بررسی زمینه های تغییر و تحوّل در حقوق و جایگاه زنان در آغاز قرن چهاردهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تحولات جایگاه زنان در دوره های مختلف تاریخی و نیز بیان زمینه های تغییر در حقوق و جایگاه آنان در جوامع اسلامی در آغاز قرن چهاردهم هجری است که بر اساس روش تاریخی تحلیلی، از نوع تحلیل محتوا می باشد. ظهور دین اسلام سرآغاز تحولاتی عظیم در حقوق و جایگاه زنان بود. زنان در دوران پیامبر(ص) در تمامی عرصه های اجتماعی فعالیت و اظهارنظر می نمودند؛ اما این دوران عزّت، چندان به طول نینجامید و پس از وفات پیامبر(ص) عواملی همچون بازگشت به سنت های جاهلی، رواج فساد، آمیزش با فرهنگ های بیگانه، رواج اندیشه های مردسالارانه، ظهور دیدگاه های افراطی، نگاه ابزاری به زنان و بی توجهی به آموزش آنان، زمینه های انحطاط در جایگاه زنان را در جامعه فراهم نمود و زن ارزش، احترام و جایگاه اجتماعی اش را از دست داد. با آغاز قرن چهاردهم هجری عواملی همچون ظهور انقلاب صنعتی و فرانسه، رواج مباحث تجددگرایانه، استعمار و استبداد و مبارزه با آن، ظهور سرمایه داری و شهرنشینیِ زنان، پیشرفت های بشر در تکنولوژی های جدید، احتیاج مبرم به اصلاحات در امپراتوری عثمانی، علاوه بر ایجاد تحولات گسترده در جوامع اسلامی، بار دیگر زمینه های تحوّل در حقوق و جایگاه زنان را پس از دوره ی رکود فراهم نمودند و سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در حقوق آنان گردید.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر سازگاری و تاب آوری زوج های جوان
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
95-108
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر سازگاری و تاب آوری زوج های جوان شهر بشرویه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز فرهنگی- تربیتی کانون عترت، کانون امیرالمؤمنین و مرکز بهداشت شهر بشرویه در سال 1396 می باشند. نمونه آماری پژوهش شامل 24 زوج که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. روشپژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سازگاری بل (1961) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید و پس از آن گروه آزمایش طی 8 جلسه یک ساعته تحت آموزش مهارت های ارتباطی قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک راهه نشان دادند؛ در پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معناداری در سازگاری و تاب آوری داشته و بر اساس مشخص شد آموزش مهارت های ارتباطی موجب افزایش سازگاری و تاب آوری زوج ها شده بود.
استراتژی جمهوری اسلامی ایران در واکنش به سلب حق حیات در ترور شهید فخری زاده (دانشمند هسته ای)
حوزههای تخصصی:
در حالی که راه کار جامعه بشری در مقابله با تروریسم دولتی، انعقاد کنوانسیون های متعدد با محوریت تروریسم است، اما ایالات متحده آمریکا و اسرائیل با مبادرت به جرایم بین المللی و اتخاذ راه کارهای غیرقانونی از جمله ترور، امنیت دولت های رقیب را نشانه گرفته و با اقدامات تروریستی، صلح و امنیت بین المللی را در معرض خطر قرار داده اند. ترور دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی ایران به خصوص ترور اخیر محسن فخری زاده (از دانشمندان نخبه کشورمان و مهره اصلی برنامه هسته ای ایران)، از جمله این اقدامات است که برخلاف ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر است و در قالب تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل تعریف می شود. اما آنچه در این میان قابل توجه است، عدم اراده جدی سازمان ها و دادگاه های بین المللی در راستای مبارزه عملی با تروریسم و سکوت مجامع بین المللی در مقابل جنایت های تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی است که سبب مصونیت دول متخاصم گردیده و آن ها را برای ارتکاب اقدام های تروریستی گستاخ می کند. در این مقاله، نویسنده با بررسی حق حیات و نهی سلب آن در اسلام و قواعد بین المللی، به این سؤال پاسخ می دهد که جمهوری اسلامی ایران در راستای محکومیت عاملان اصلی ترور شهید فخری زاده، بایستی چه راهبردی اتخاذ نماید؟ فرض اساسی این مقاله در پاسخ به سؤال اصلی، این است که طرح دعوی در دادگاه های بین المللی، اقدام متقابل، اشراف اطلاعاتی و مقابله با نفوذ در دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی، پیش گیری از جرایم پول شویی، اعمال کیفرهای مالی و تحریم کشورهای حامی تروریسم و ایجاد چالش در حرکت های تروریستی از طریق وسایل ارتباط جمعی، از مناسب ترین راه کارها در این خصوص است.
تأثیر برنامه های ماهواره ای بر سبک زندگی و حقوق بشر
حوزههای تخصصی:
امروزه گذشت زمان و تغییرات جوامع و فرهنگ ها معانی جنگ و تخاصم را تغییر داده است . اگر درگذشته جنگ تنها به مفهوم فیزیکی آن و تجاوز نظامی به قلمرو دیگر کشورها مدنظر بود ، امروزه با ابزارهای فرهنگی عمده و در پوشش تعاملات فرهنگی قصد تخریب و براندازی دیگر ملل را داشته و دارند . یکی از فناوری های جدید ماهواره های پخش مستقیم هستند. بر این اساس تخریب فرهنگ دیگر ملل از طریق بمباران های تبلیغاتی و ارسال برنامه های ماهواره ای خود دلیلی است بر این قصد که دولت های قدرت طلب به دنبال نفوذ به داخل دیگر ملل هستند. امروزه برنامه های ماهواره ای فرهنگ ها ، ایدوئولوژی ، علایق و رفتار آدمیان را تحت تأثیر قرار داده است . برنامه های ماهواره ای در کنار آثار مثبت و منفی موجب بروز معضلات روحی و جسمی بی شماری گردیده است. با توجه به این که این ابزار توانسته تحولات بی شماری به همراه آورد، این سوال مطرح می شود که با توجه به عدم تفاهم دولت ها در مورد اصول حقوقی حاکم بر پخش برنامه های ماهواره ای و به چالش کشیده شدن امنیت فرهنگی کشورها آیا اسناد حقوق بشری می تواند اهداف مدنظر اسناد حقوق بشری را در رابطه با تأمین حیثیت و کرامات انسانی حاصل نماید. توجه به نتایج حاصل از پخش برنامه های ماهواره ای به ویژه سریال ها و کلیپ موزیک ها نشان می دهد که اسناد حقوق بشری فقط در مرحله نگارش مانده و در مرحله عمل نتوانسته اند موجب تأمین امنیت بشر شوند. مطالب این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.
بررسی سبک زنانه در رمان کوچه اقاقیا(نوشته راضیه تجّار)
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۵
61-74
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش استخراج مؤلّفه های زنانه نگاری مؤثّر در سبک نگارش رمان کوچه اقاقیا نوشته راضیه تجّار است. نتایج اولیّه نشان می دهد که این مؤلّفه ها عبارتند از: زبان زنانه، عواطف زنانه و مسائل فرهنگی مربوط به زنان در این رمان. زبان زنان در این رمان دارای تکرار کلمات یا اجزای جمله برای تشدید و تأکید بر حسّ عاطفی مورد نظر است. بیشتر زنان این رمان از گفتارهای قطعی می پرهیزند و در گفتار اغلب آنها نوعی تعریض وجود دارد. حضور دویست و نود و هشت واژه رنگی و تعدّد به کارگیری رنگ های مختلف با جزئیّات آن در زبان اشخاص این رمان بدان صبغه ای زنانه بخشیده است؛ علاوه براین، عاطفه مادری یکی از قوی ترین انواع و اشکال عواطف زنانه در این رمان است. کاربرد کمتر دشواژه ها نیز بر سبک زنانه آن تأکید دارد. همچنین در رمان مورد مطالعه بنا به دلایلی همچون، فقر علمی و فرهنگی اغلب زنان در موقعیّت های مبهم، به خرافات و باورهای عامیانه ای روی آورده اند. در این رمان مصادیق متعدّدی از مسائل فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که نگاه ابزاری به زنان را آشکار می کند و نشان می دهد که حقوق اجتماعی زنان آن دوران همسطح مردان نیست.
اثرپذیری مذاهب فقهی اسلامی از فقه روایی حضرت فاطمه(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهل بیت پیامبر(ص) نزد مذاهب اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و فقهای مذاهب در موارد متعدد پیش از صدور فتوا، به اقوال و افعال رسیده از آنان مراجعه می کرده اند. حضرت فاطمه(س) به عنوان بارزترین شخصیت اهل بیت پیامبر(ص)، مورد اهتمام مذاهب اسلامی قرار دارد. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، به چگونگی و میزان اثرپذیری مذاهب اسلامی از فقه روایی ایشان پرداخته شده است. از بررسی آنها پی می بریم که مذاهب اسلامی در موضوعات عبادی و خانواده از روایات حضرت فاطمه(س) اثر پذیرفته اند، به طوری که روایات ایشان به عنوان یک قول معتبر در کنار اقوال دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله روایات حضرت فاطمه(س) که مذاهب اسلامی با استناد به آنها به صدور فتوا پرداخته اند، یا در صدور فتوای آنها اثرگذار بوده است، عبارتند از:غسل دادن زن متوفا توسط شوهرش، تعیین وقت اجابت دعا در روز جمعه، استفاده از تابوت برای میت زن، حکم انجام دادن عقیقه و تعیین کسی که بر برده زناکار اقامه حد می کند. استقاده از تابوت برای میت زن از اختصاصات فقهی حضرت فاطمه(س) می باشد که مورد استناد فقهای مذاهب اسلامی قرار گرفته است.
نقش عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و مذهبی در روابط فرازناشویی زنان متأهل و ارائه یک مدل درمان بر اساس عوامل مرتبط: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل فردی، خانواگی، اجتماعی و مذهبی مرتبط با روابط فرازناشویی زنان در قالب یک پژوهش کیفی به منظور ارائه یک مدل درمانی جدید صورت گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر دارای دو مرحله بود: مرحله اول به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی صورت گرفت. در مرحله دوم نیز تدوین پارادایم درمان روابط فرازناشویی با استفاده از روش عناصر مشترک انجام شد. گردآوری اطلاعات در مرحله اول طی سه گام صورت گرفت: گام اول، بررسی مقالات مرتبط با عوامل تأثیرگذار در روابط فرازناشویی به روش کیفی و مرور نظام مند بود. گروه نمونه 28 مقاله چاپ شده داخلی از میان مقالات مرتبط بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درگام دوم مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته با 17 نفر زنان دارای تجربه رابطه فرازناشویی انجام شد و اعضای نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گام سوم نیز شامل مصاحبه کیفی با متخصصین حوزه زوج و خانواده درباره علل موثر بر رابطه فرازناشویی بود که با استفاده از روش دلفی انجام شد. در نهایت با استناد به اطلاعات به دست آمده از این سه گام مدل درمانی جدید جهت درمان روابط فرازناشویی زنان با استفاده از روش عناصر مشترک طراحی و تدوین گردید. یافته ها: طبق یافته های مرحله اول پژوهش، 64عامل موثر در بروز رابطه فرازناشویی زنان موثر است که در چهار حیطه فردی-شخصیتی، خانوادگی-تربیتی، فرهنگی-اجتماعی و عوامل مذهبی-اعتقادی تنظیم شد. در مرحله دوم با استناد به عوامل شناسایی شده موثر در بروز رابطه فرازناشویی زنان، مدل درمان جدید
زمینه ها و پیامدهای اخذ شرط وکالت زنان در طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۳
147 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی زمینه ها و پیامدهای حقوقی– اجتماعی اخذ شرط وکالت در طلاق برای زنان است. این پژوهش با روش کیفی و تحلیل تماتیک از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با کارشناسان مرتبط انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد عوامل درخواست اخذ شرط وکالت زنان در طلاق از منظر پاسخ گویان مواردی نظیر دشواری پروسه ی دادرسی، ناکامی های حقوقی، فردگرایی متورم، شکل گیری منیت در زندگی، قدرت طلبی، گسترش بی اعتمادی، ضرورت های اجتماعی، رهیافت متظاهرانه، ناامنی روانی-اجتماعی و آینده نگری در زندگی است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد، کاهش هزینه های طلاق، بازدارندگی از ظلم، زمینه سازی برابری، اعتمادسازی و امنیت آفرینی از پیامدهای مثبت و منیت و خودخواهی، کاهش اطاعت پذیری زنان، کاهش آستانه ی تحمل زنان در زندگی، کشاکش منفعت طلبانه، تصویر ذهنی منفی و زمینه ساز آینده ی نامطلوب از پیامدهای منفی اخذ شرط وکالت زنان در طلاق است.