مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
اختلالات خوردن
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات خوردن و اختلال وسواس فکری – عملی همایندی بالایی با یکدیگر دارند. تکانشگری یک ویژگی مشترک بین این دو اختلال است. هدف این مطالعه مقایسه تکانشگری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی و اختلالات خوردن و افراد بهنجار است.
مواد و روش ها: این مطالعه بر روی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و اختلالات خوردن که در سالهای 1390-1389 در کلینیک بزرگمهر شهر تبریز تحت درمان قرار گرفتند، و با روش نمونهگیری در دسترس انجام شده است. گروه بهنجار با گروههای بالینی همتا شدند. برای جمعآوری اطلاعات از آزمون تکانشگری Barratt استفاده شد.
یافتهها: جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان میدهند که گروههای بالینی در مقایسه با گروه بهنجار تکانشگری بیشتری نشان میدهند، اما هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای بالینی وجود ندارد. با توجه به زیرمقیاسها، نتایج نشان میدهد که در تکانشگری توجهی و تکانشگری بیبرنامگی تفاوت معنیداری بین بیماران مبتلا به وسواس و اختلالات خوردن با گروه بهنجار وجود دارد، اما هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای بالینی دیده نمیشود. در تکانشگری حرکتی هیچ تفاوت معنیداری بین سه گروه دیده نمیشود.
نتیجه گیری: میزان بالای تکانشگری و مؤلفههای آن بین بیماران قابل توجه است و میتواند توجیهکننده مشکلات این بیماران در بازداری رفتاری و به تأخیر انداختن نیازها باشد.
اختلال پرخوری: یک مقاله مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روانی/ روان تنی شمار می روند که باعث ایجاد مشکلات فراوان در سلامت جسمی و عملکرد روانی و کیفیت زندگی می شوند. با وجود این که اختلال پرخوری شایع ترین اختلال خوردن به شمار می رود، همچنان مورد بررسی زیادی قرار نگرفته است. در مقاله حاضر پس از مروری بر تعریف، طبقه بندی، اپیدمیولوژی و پاتوفیزیولوژی انواع اختلالات خوردن، به بررسی بیشتر اختلال پرخوری خواهیم پرداخت.
رابطة فشار اجتماعی و تصویر بدنی با اختلالات خوردن در دانشجویان دختر ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة فشار اجتماعی و تصویر بدنی با اختلالات خوردن در دانشجویان دختر ورزشکار و غیرورزشکار بوده است. 195 دانشجوی دختر (92 ورزشکار و 103 غیر ورزشکار) از میان دانشجویان غرب کشور انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامة تصویر بدنی، پرسش نامة فشار اجتماعی و پرسش نامة اختلالات خوردن استفاده شد. نتایج نشان می دهد بین فشار اجتماعی و اختلالات خوردن در گروه ورزشکار (49/0=r) و همچنین بین این دو متغیر در گروه غیرورزشکار (46/0=r) رابطة مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0p<). بین تصویر بدنی و اختلالات خوردن در گروه ورزشکار (32/0-=r) و نیز بین این دو متغیر در گروه غیرورزشکار (29/0-=r) رابطة منفی و معنی داری وجود دارد (05/0p<). مقایسة میانگین نمرات ورزشکاران و غیرورزشکاران نشان میدهد میانگین نمرات اختلالات خوردن در ورزشکاران بیشتر از غیرورزشکاران است. همچنین، میانگین نمرات تصویر بدنی دانشجویان ورزشکار بیشتر از دانشجویان غیرورزشکار است (05/0p<)، اما میانگین نمرات فشارهای اجتماعی دانشجویان دختر ورزشکار کمتر از دانشجویان دختر غیرورزشکار است (05/0p<). در این پژوهش، بیشتر دانشجویان با تصویر بدنی متوسط ضعیف، دارای اختلال خوردن بوده اند و از لحاظ آماری، فشار اجتماعی و تصویر بدنی با اختلالات خوردن رابطة معنی داری دارند. نتایج تحقیق حاضر نشان دهندة این است که تصویر بدنی ضعیف و فشار اجتماعی زیاد اختلالات خوردن را افزایش می دهد.
نقش جنسیت در ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در جمعیت دانشجویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود پذیرش تفاوت های جنسیتی در شیوع و نشانه شناسی اختلالات خوردن تحقیقات اندکی وجود دارند که ساختار عاملی اختلالات خوردن را بین دو جنس مقایسه کرده باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در دو گروه از دانشجویان مؤنث و مذکر بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 1008 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نگرش های خوردن پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی و آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: در مردان و زنان سه عامل رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی به ترتیب بیشترین واریانس نگرش های اختلال خوردن را تبیین می کنند (95/35 و 63/34 درصد واریانس کل). همسانی درونی عامل ها در زنان بیشتر از مردان است. هم چنین زنان در نگرش های اختلال خوردن نمرات بیشتری کسب می کنند (001/0 < P، 02/2= t).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، مطالعه حاضر ساختار عاملی مشابهی را در نگرش های اختلال خوردن برای زنان و مردان پیشنهاد می کند.
مقایسة اثر دو روش تمرینی ایروبیک و پیلاتس بر تصور بدنی و اختلالات خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر مقایسة اثر دو روش تمرینی ایروبیک و پیلاتس بر تصور بدنی و اختلالات خوردن در دانشجویان دختر بود. بعد از تکمیل پرسشنامه تصوربدنی و اختلالات خوردن توسط شرکت کنند گان دردسترس،60 نفر به صورت هدفمند انتخاب، و در چهار گروه همگن قرار گرفتند. سپس گروه های تجربی به مدت هشت هفته با شدت متوسط و سه جلسه در هفته و به مدت 45 دقیقه برنامه های تمرینی ایروبیک و پیلاتس را اجرا کردند. نتایج نشان داد دو روش تمرینی ایروبیک و پیلاتس بر کاهش خطراختلال خوردن و تصور بدنی مطلوب، اثر گذار بوده است؛ وبین اثر تمرین پیلاتس وایروبیک برتصوربدنی واختلال خوردن،بین دوروش تمرینی تفاوت معناداری وجود نداشت. استفاده از این دو روش تمرینی می تواند در ایجاد تصور ذهنی مطلوب از بدن و کاهش خطر اختلال خوردن در دانشجویان دختر مفید باشد.
تأثیر عصرگرایی و کیفیت خواب بر اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر عصرگرایی و کیفیت خواب بر اختلال خوردن دختران دانش آموز دبیرستانی بود. نمونه مورد مطالعه شامل210 دانش آموز بود که این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. این پژوهش یک طرح توصیفی و از نوع همبستگی بود که برای گرد آوری داده ها از مقیاس ترکیبی بامدادگرایی (CSM)، پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQI) و آزمون بازخورد اختلال خوردن (EAT-26) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عصرگرایی با اختلال خوردن و زیر مقیاس های آن رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین کیفیت خواب با اختلال خوردن و زیر مقیاس های آن نیز رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون با روش مرحله ای بیانگر پیش بینی اختلال خوردن در دختران دانش آموز از روی متغیرهای عصرگرایی و کیفیت خواب می باشد. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش، توجه ویژه به کیفیت و الگوهای خواب دختران نوجوان پیشنهاد می شود.
پیش بینی اختلالات خوردن بر اساس رگه های هوش هیجانی و سبک زندگی کارآمدی وزن در دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
225-232
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اختلالات خوردن بر اساس رگه های هوش هیجانی و اطمینان به خود در مدارس دخترانه متوسطه دوم منطقه رحمت آباد وبلوکات انجام شد. روش تحقیق از نوع همبستگی پیش بین می باشد. حجم نمونه 112 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل سال تحصیلی 95-94 بودند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه آزمون نگرش به تغذیه کارنر و همکاران(1979)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی پترایدز و همکاران(2004) و پرسشنامه سبک زندگی کارآمدی وزن کلارک و همکاران(1991) می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 و آزمون آماری رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام تحلیل شد. یافته ها نشان داد اطمینان به خود در خوردن پیش بینی کننده بهتری در تشخیص اختلالات خوردن نسبت به رگه های هوش هیجانی است و مؤلفه دسترسی به مواد غذایی در بین مؤلفه ها بیشترین پیش بینی کنندگی را دارد. بنابراین بین اطمینان به خود با اختلالات خوردن رابطه وجود دارد و اطمینان به خود در خوردن (خودکارآمدی) در پیش بینی اختلالات خوردن سهم بیشتری نسبت به رگه های هوش هیجانی دارد. اما در پیش بینی جوع، خود آگاهی از رگه های هوش هیجانی و در پیش بینی کنترل دهانی و عادات غذایی، دسترسی به مواد غذایی از مولفه های سبک زندگی (خودکارآمدی) نقش مهمتری دارند. بر اساس این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در پیش بینی اختلالات خوردن به عنوان یکی از مشکلات شایع در دانش آموزان، متغیرهای شناختی، خودآگاهی و اثر گارسیا دخیل می باشند و با مداخله های محیطی، تمرین های اصلاح شناختی و افزایش هوش هیجانی می توان از وقوع این اختلال جلوگیری نمود.
رابطه تصویر بدنی، کیفیت زندگی و استرس ادراک شده با اختلالات خوردن دانش آموزان دختر و پسر
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
19-32
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویر بدنی، کیفیت زندگی و استرس ادراک شده با اختلالات خوردن در بین دانش آموزان دختر وپسرسال چهارم مقطع متوسطه شهرستان بهبهان بود. تعداد آزمودنی ها200نفر(100پسر و 100دختر) بود که به صورت تصادفی مرحله ای از جامعه مذکور انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه تصویر بدنی(BICI)، کیفیت زندگی(WhOQOL BERF)، استرس ادراک شده (PSS) و اختلالات خوردن اهواز(AEDI). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ازضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد، نتایج نشان داد بین تصویر بدنی و اختلالات خوردن در زمینه بی اشتهایی و پر اشتهایی روانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. و بین کیفیت زندگی و اختلالات خوردن رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین استرس ادراک شده و اختلالات خوردن رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین تصویر بدنی و کیفیت زندگی پیش بینی کننده اختلالات خوردن دانش آموزان می باشند.
اثربخشی آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شدت علائم بالغین مبتلا به اختلالات خوردن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به «اثربخشی آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شدت علائم بالغین مبتلا به اختلالات خوردن» پرداخته شده و سؤال اصلی بدین ترتیب تدوین شده است به چه میزان درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر نگرش به تغذیه و بازخورد خوردن موثر است؟ روش تحقیق، نیمه آزمایشی بوده و به مقایسه متغیر اصلی تحقیق در گروه آزمایش و گروه گواه پرداخته شده است. جامعه تحقیق حاضر را تمامی مراجعین مبتلا به اختلالات خوردن مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بهار تشکیل می دهند. در تحقیق حاضر با پیروی از روش هدفمند، افراد دارای اختلال خوردن شناسایی شده و سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر (15 نفر گروه گواه و 15 نفر گروه آزمایش) از مراجعه کنندگان 18 تا 65 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق از دو پرسشنامه آزمون نگرش به تغذیه کارنر و همکاران، آزمون بازخورد خوردن گارنر و گارفینگل به عنوان ابزار استفاده شده است که هر دو پرسشنامه دارای روایی و اعتبار مطلوبی هستند. در نهایت، با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس یک طرفه به آزمون سؤال های تحقیق پرداخته شد و یافته های تحقیق نشان داد که آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر نگرش به تغذیه و بازخورد خوردن مؤثر بوده است.
مقایسه ی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر نارضایتی از تصویر بدنی در افرادی با علائم اختلالات خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
95 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر نارضایتی از تصویر بدنی در افرادی با علائم اختلالات خوردن بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل مراجعان مبتلا به اختلال خوردن بیمارستان چمران بود. تعداد 36 نفر به روش دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هرگروه 12 نفر) جایگزین شدند. افراد هر سه گروه، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران را تکمیل کردند. گروه اول تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه دوم تحت درمان هیجان مدار قرار گرفتند و گروه کنترل، درمانی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو روش درمانی بر کاهش نارضایتی از تصویر بدنی اثربخش بودند، لیکن بین دو درمان تفاوت معناداری وجود نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت هر دو درمان می تواند نارضایتی از تصویر بدنی را کاهش دهد و درمانگران می توانند از هر دو رویکرد برای افراد دارای علائم اختلالات خوردن استفاده کنند.
نقش واسطه ای شفقت خود در رابطه بین اختلالات خوردن و رفتارهای خود آسیب رسان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
117 - 128
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه اختلالات خوردن یکی از مورد توجه ترین اختلالات روانی به شمار می روند و شیوع آن در دهه های اخیر افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای شفقت خود در رابطه بین اختلالات خوردن و رفتارهای خود آسیب رسان در دانشجویان دختر صورت گرفت.
مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی_همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری رگرسیونی بود. جامعه آماری 250 نفر از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال 1400-1399 در دانشگاههای شهر گرگان بودند. که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های شفقت به خود نف (2003)، آسیب به خود سانسون (1998) و پرسش نامه بازخورد خوردن گارنر (1979) پاسخ دادند. برای ارزیابی مدل های مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSS و Liserl_8.80 استفاده گردید.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد مدل مورد نظر از برازش مطلوبی برخوردار است. در مجموع، یافته ها موید این بود که شفقت به خود در دانشجویان می تواند تاثیر اختلالات خوردن و رفتارهای خودآسیب رسان را واسطه گری کند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده در پژوهش، با تدوین برنامه هایی به منظور افزایش شفقت به خود دانشجویان، می توان اختلالات خوردن و رفتارهای خودآسیب رسان را کاهش داد.
مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونی سازی الگوهای رسانه، باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۶
66 - 92
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونی سازی الگوهای رسانه و با توجه به نقش میانجیگر باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی، در دانشجویان دختر انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. 298 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر در سال تحصیلی 99-98 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به سیاهه نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005)، ویراست سوم مقیاس نگرش های اجتماعی-فرهنگی در مورد ظاهر (تامپسون و همکاران، 2004)، پرسشنامه باورهای اختلال خوردن (کوپر و همکاران، 1997) و آزمون بازخورد خوردن (گارنر و همکاران، 1982) پاسخ دادند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این تحلیل برای برآورد پارامترهای مدل از روش حداکثر درستنمایی و برای بررسی معناداری اثرات مدل از روش بوت استراپ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSV24 و AMOSV24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل در حد مطلوبی هستند. بررسی پارامترهای مدل نشان داد که تمام اثرات مستقیم مدل معنادارند؛ همچنین، اثرات غیرمستقیم درونی سازی الگوهای رسانه بر علائم اختلالات خوردن از طریق باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی نیز معنادارند. به طور کلی، این نتایج نشان می دهند که درونی سازی الگوهای رسانه منجر به تقویت باورهای ناکارامد افراد در مورد خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی می شود و از این طریق، علائم اختلالات خوردن نیز در آنها شدت می یابد. این نتایج اهمیت ویژه درونی سازی الگوهای رسانه در بروز مشکلات و ناسازگاریهای خوردن را در زنان ایرانی نشان می دهد. بنایراین، می توان با مدیرت کردن اثرات رسانه، این مشکلات را در جامعه زنان کاهش داد.
سنجش میزان اختلالات خوردن و ارتباط آن با هوش هیجانی (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
237 - 252
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانی های سازمان بهداشت جهانی است، زیرا این اختلالات بیشترین میزان مرگ ومیر را در بین بیماری های روانی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، مطالعه حاضر تلاش دارد میزان اختلالات خوردن را در دختران دانشجو با هدف مشخص کردن ارتباط بین این اختلالات و هوش هیجانی، که به منزله یک متغیر روانشناسی اجتماعی شناخته می شود، تعیین کند. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازه گیری، پرسشنامه بسته پاسخ است. جامعه آماری شامل دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1391 1392 به تعداد 4514 نفر است که از این تعداد، 400 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و ابعاد آن با اختلالات خوردن و ابعاد آن رابطه منفی و معنادار دارد؛ به این معنی که هر اندازه خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی، و در کل هوش هیجانی آزمودنی ها افزایش یابد، اختلالات خوردن در آن ها کاهش می یابد و برعکس. براساس تجزیه و تحلیل رگرسیونی از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیر هشیاری اجتماعی با 24 / 1 beta= - مهم ترین عامل پیش بینی کننده تغییرات در اختلالات خوردن است.
رابطه بین سلامت روان با اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
271 - 293
حوزه های تخصصی:
اختلالات خوردن از جمله عواملی است که موجب محدودیت های کارکردی شده و قابلیت های تحصیلی و شغلی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت روان با اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دانشگاه دختر صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه الزهرا (س) است(12315نفر). بدلیل عدم دسترسی حضوری به دانشجویان و تسهیل در روند پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای 150 نفر انتخاب شدند و ابزارهای سنجش را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه سلامت عمومی روان (GHQ)، پرسشنامه نگرش به خوردن (Eat26) و پرسشنامه داده های وارسی بدن (BCQ) بود.ند.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با استفاده از آزمون آماری همبستگی ورگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ابعاد سلامت روان می تواند اختلالات خوردن (خوردن های آشفته ) و رفتارهای وارسی بدن را پیش بینی کنند (05/0>p). در نتیجه مداخلاتی که افسردگی و اضطراب فرد را هدف قرار دهند، می توانند به کاهش اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن کمک کنند.
بررسی عوامل مرتبط با نارضایتی از تصویر بدن در بین ورزشکاران بدن ساز شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۲
99 - 108
در دنیای امروز، جوانان در معرض بدن ایده آل لاغر و عضلانی قرار دارند و این مسئله باعث افزایش نارضایتی بدنی و تاثیر آنان نسبت به بدن موجودشان شده است. بنابراین جوانان سعی می کنند بدن خود را با تصویر آرمانی و انتظارات فرهنگی جامعه هماهنگ و نزدیک سازند. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر نارضایتی از تصویر بدن در بین ورزشکاران بدن ساز شهر یزد است. روش انجام پژوهش، پیمایش و جامعه آماری، ورزشکاران بدن ساز شهر یزد است که 116 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد شده، استفاده گردید. داده های پژوهش با بهره گیری از آمارتوصیفی، همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش، میان متغیرهای اختلالات خوردن، آرمان گرایی، عضویت در باشگاه و نارضایتی از تصویر بدن رابطه معنادار وجود دارد، اما میان متغیر عملکرد و نارضایتی از تصویر بدن رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که در معادله رگرسیون 8/34 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود.