فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
95 - 117
حوزههای تخصصی:
کودک همسری و تزویج صغار از مسائل مهم جامعه اسلامی است که از جنبه های فقهی- حقوقی به طور مکرر بررسی و نظریات متفاوتی ازسوی موافقان و مخالفان آن بیان شده است. از مهم ترین ادلّه قرآنی بر نکاح صغیره، آیه چهارم سوره طلاق است که هر دو گروه موافقان و مخالفان به آن استناد جسته اند. پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل دیدگاه مفسران فریقین در دلالت این آیه بر مسئله کودک همسری به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار فقهی و فقه القرآنی در این موضوع بررسی شد. نتایج بررسی ها نشان داد که گروهی از علمای فریقین، با تکیه بر آیات و روایات و نیز استناد به تنافی آیه چهارم سوره طلاق با آیه عدّه طلاق و آیات دالّ بر کارکردها و اهداف ازدواج، به اختصاص آیه فوق به غیرصغیره و عدم دلالت آن بر جواز ازدواج با کودک نابالغ، معتقدند. گروهی دیگر نیز، باتوجه به تفاوت اصل صحّت نکاح یا اصل لزوم آن و اعتقاد به محرمیت به مثابه جوهره و عنصر محوری نکاح، دلالت این آیه را بر صغیره یا کودک نابالغ به نحو خاصّ (منحصر به صغیره) یا عامّ (اعم از صغیره و غیرصغیره) پذیرفته اند. براساس دیدگاه برگزیده، منطوق و مفهوم آیه نشان می دهد که محور بحث در آن، دختران نابالغ است. این دیدگاه، محصول قرائن درون متنی، بینامتنی و فرامتنی است که در نهایت، جواز مسئله کودک همسری را از این آیه استنباط می کند.
تبیین تأثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرد اجتماعی پیامدهای جبران ناپذیری بر روح و روان مطرودین دارد و آنان را با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد یکی از آسیب های طرد اجتماعی افزایش گرایش به مصرف مواد مخدر است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تاثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان مراجعه کننده به مراکز ترک و بازتوانی معتادان در شهر تهران انجام شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود، جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز فوق شهر تهران بود که تعداد 385 نفر از آنان بعنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان دادند؛ متغیرهای مستقل تحقیق در مجموع حدود 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین نموده و توضیح داده اند و حدود 60 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق خارج از مدل مغهومی محقق ارزیابی شده است، همچنین بر اساس نتایج تحقیق متغیرهای هفتگانه؛ روابط اجتماعی غیرحضوری، روابط اجتماعی حضوری، مشارکت انجمنی، حمایت های بین گروهی، حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیر انجمنی به ترتیب بیشترین تأثیر منفی را در گرایش به مصرف مواد مخدر بر عهده داشتند، در مقابل متغیر مستقل طرد از بازار کار در گرایش افراد مورد مطالعه به مصرف مواد مخدر تأثیر مثبت داشت. بعبارت بهتر متغیرهای؛ روابط اجتماعی حضوری، روابط اجتماعی غیرحضوری، مشارکت انجمنی و حمایت های بین گروهی و حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیرانجمنی اثر کاهنده بر گرایش به مصرف مواد مخدر داشته اند اما طرد از بازار کار اثر افزاینده داشته است، آزمون تحلیل مسیر نیز نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره را مورد تأیید قرار داد.
مطالعه تاثیر روان درمانی گروهی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی یک بیماری شایع روانی است و در زنان بیش از مردان شیوع دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی الگوی روان درمانی یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. از میان زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمان در سال 1400، سی نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش، طی12جلسه تحت گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی قرارگرفتند. ابزار گردآوری، پرسشنامه افسردگی بک بود که پیش از شروع گروه درمانی و یک هفته پس از پایان جلسات گروه درمانی بر روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری داده ها نشان داد میزان افسردگی گروه آزمایشی پس از انجام مداخله درمانی به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (5/8=F و 006/0=p). همچنین شاخص اثر (مجذور اتا) حاکی از آن است که 19درصد واریانس افسردگی در گروه آزمایش به وسیله متغیر مستقل یعنی گروه درمانی یکپارچه توحیدی تبیین می شود. بنابراین، مراکز مشاوره و روان درمانی می توانند از این روش برای درمان افسردگی زنان استفاده نمایند.
واکاوی ادله تأدیب زن ناشزه در فقه مقارن و حقوق کشورهای اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تأدیب زوجه در صورت نشوز، بر اساس آیه 34 سوره نساء و روایات وارده از معصومین((ع))، امری مشروع است. با توجه به مبانی قرآنی، روایی و نظرات فقیهان مذاهب اسلامی، نشوز موضوع این آیه، فقط نافرمانی در استمتاع جنسی شوهر را شامل می شود. برای علاج نشوز زوجه، رعایت ترتیب بین وعظ، هجر و ضرب لازم است. زدن در مقام تأدیب، نباید به حداقل مقدار ارش و دیه برسد. با توجه به این قیود و شرایط، باید گفت که این آیه، بیش از آنکه به دنبال مشروعیت بخشی به خشونت خانگی باشد، اتفاقاً درصدد محدود کردن خشونت علیه زنان است. بنابراین، آیه مذکور، مقرره طلایی نفی خشونت علیه زنان در قرآن است. در قوانین جزایی کشورهای اسلامی، دراین زمینه سه رویکرد، قابل مشاهده است: برخی از کشورها صراحتاً آن را مشروع تلقی کرده و جرم ندانسته اند؛ برخی نیز به صورت ضمنی آن را پذیرفته اند. قوانین برخی دیگر از کشورها مانند ایران، در این موضوع، ساکت است. بااین وجود، ازآنجاکه تمامی قوانین مزبور، این حق را بر اساس شریعت پذیرفته اند، از نظر حقوق دانان این کشورها، رعایت حدود شرعی توسط شوهر لازم دانسته شده است. با توجه به قیود و شرایط مطرح شده، که مورد تأدیب زوجه را بسیار محدود، مضیق و متفاوت از مواردی از قبیل تأدیب فرزند کرده است، سکوت قانون ایران، بهترین موضع گیری است. در صورت تعدی شوهر از حدود مزبور، علاوه بر ایجاد مسئولیت کیفری و محکومیت به قصاص یا دیه حسب مورد، می تواند مجوز درخواست طلاق توسط زوجه به استناد عسر و حرج باشد.
بررسی تأثیر اعمال منافی عفاف بر انحلال نکاح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تأثیر اعمال منافی عفاف بر انحلال نکاح، اعمّ از فسخ و طلاق، از موضوعات بحث برانگیز در فقه اسلامی و موضوع پژوهش کنونی است. مقصود از «عفاف» در عنوان مسئله، مفهوم خاص آن یعنی «پاک دامنی» یا حفظ دامن از آلودگی شهوانی است. مبتنی بر این معنی، هر عمل فرازناشویی، که باعث آلودگی دامن انسان به شهوت جنسی باشد، «منافی عفاف» نامیده می شود. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی، مسئله مذکور را در دو بعد متفاوت بررسی کرده است. در بعد نخست، تأثیر اعمال منافی عفاف بر فسخ نکاح و در بعد دوم، تأثیر آن بر طلاق بررسی شده است. پژوهش کنونی نشان داده است هرگاه بعد از عقد نکاح معلوم شود زن یا شوهر، قبل از عقد، عفیف نبوده است، این مسئله حقی برای هیچ یک از طرفین عقد ازدواج در فسخ نکاح ایجاد نمی کند؛ مگر درصورتی که عفیف بودن، شرط ضمن عقد قرار گیرد. در بعد دوم مسئله، درصورتی که در دوران زناشویی، زوج مرتکب عمل منافی عفاف گردد، برای زوجه حق طلاق ایجاد می شود.
بررسی تجربیات زیسته دختران دانشجو از دخترانگی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 113
حوزههای تخصصی:
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند در کنش های اجتماعی و تربیتی افراد نقش مهمی داشته باشد. این مقاله به بررسی تجربیات زیسته دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. نمونه های مورد بررسی 22 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان هستند. تعداد نمونه ها براساس اصل اشباع نظری تعیین شد. جمع آوری داده ها نیز به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانشجویان از دخترانگی کدگذاری و مقوله بندی شدند. پس از کدگذاری، شش مقوله و سه مضمون اصلی استخراج شدند. مضامین اصلی استخراج شده شامل ویژگی های دخترانگی، مسائل دخترانگی و عاملیت دخترانگی است. بررسی تجربیات زیسته دختران نشان می دهد اگرچه نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانشجویان از دخترانگی نشان می دهد آن ها به دلیل دختربودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آن ها در زندگی اجتماعی و روزمره احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانشجویان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد ناراضی اند و خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
بازکاوی صحّت هبه سکه و قابلیت رجوع از آن؛ با تأکید بر آموزه های فقهی و نگاهی به رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
99 - 116
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروزی مرسوم است مهر زوجه را سکه قرار می دهند و گاهی زوجه بعد از عقد نکاح اقدام به هبه سکه به زوج کرده که در برخی موارد بعد از هبه، رجوع از آن را قصد می کند. پژوهش حاضر باهدف پاسخ به این سؤال که وضعیت حقوقی عمل مزبور چیست و اینکه آیا رجوع از آن جایز است یا نه، به شیوه تحلیلی- اسنادی انجام شده است. با بررسی های صورت گرفته، مطالعه یا تحقیقی که مسئله حاضر را بررسی کرده باشد، یافت نشد. بدین منظور تمام منابع مکتوب علمی در این موضوع بررسی و مشخص شد که مسئله پژوهش حاضر، معرکه آرای میان فقها و حقوق دانان است. گروهی قائل به بطلان آن هستند و عمل حقوقی انجام شده را ابراء تلقی کرده و آثار آن را بار می کنند. گروهی هم تحقق آن را در قالب عقد هبه می پذیرند که بر هردو نظر، آثار متفاوتی مترتب می شود. نتایج بررسی ، تحلیل و ارزیابی نظریات و آراء این است که هبه سکه صحیح است و استدلال قائلین به بطلان، اشکالات اساسی دارد. در مورد قابلیت رجوع از آن با تبیین اختلاف در رویه قضایی و با تحلیل مبانی، این نتیجه به دست آمد که به دلیل تلف شدن مال موهوبه، رجوع از هبه آن ممکن نیست.
کرونا، قرنطینه خانگی و دورکاری:مطالعه تجربه زیسته زنان هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
63 - 89
حوزههای تخصصی:
همه گیری کروناضمن ایجاد چالش های عدیده بر زندگی زنان با تغییر سبک زندگی اثراتی را بر وضعیت تعاملات و امور خانواده و و ضعیت شغلی بانوان برجای گذارد که تا مدت ها بعد از پایان همه گیری نیز این تاثیرات همچنان باقی خواهد بود. بدین جهت این پژوهش پدیدارشناسانه،درصدد مطالعه تجارب زیسته زنان عضو هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه هادر خصوصتاثیرات دورکاری در ایام کرونا با استفاده از رویکرد کیفی و بهره گیری از نمونه گیری هدفمند بوده است. در این مطالعه با 30 نفر از بانوان هیئت علمی،مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. یافته های مطالعه حاکی از آن است که دورکاری بانوان هیئت علمی با تبعات مثبتی نظیر دیجیتالی شدن و فرصت آفرینی های جدید،مدیریت زمان برای امور شغلی و خانوادگی و خانگی شدن زندگی همراه بوده است؛ روایت زنان هیئت علمی از قرنطینه ایام کرونا از نکات مثبت شامل:تجربه مراقبت از خود و دیگران،اخلاق مراقبتی در زندگی فردی و اجتماعی،تغییر شکل سبک تعاملات خانواده،تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و تغییر شکل برنامه های مناسبتی بوده است؛ هرچند برخی از مشارکت کنندگان به چالش های قرنطینه و دورکاری هم اشاره داشتند.
پیش بینی وابستگی به تلفن همراه بر اساس کمرویی با واسطه نیازهای اساسی روان شناختی در نوجوانان دختر: بررسی نقش تعدیل کننده انسجام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری تعدیل شده نیازهای اساسی روان شناختی توسط انسجام خانواده در رابطه کمرویی با وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان دختر انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 283 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس بازنگری شده کمرویی چیک و باس (چیک، 1983)، شاخص اعتیاد به تلفن همراه (لئونگ، 2008)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی (دسی و رایان، 2000) و مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده فیشر (فیشر و همکاران، 1992) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس (مدل 4 و 59) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روان شناختی رابطه بین کمرویی و وابستگی به تلفن همراه را میانجی گری می کنند و رابطه بین کمرویی با وابستگی به تلفن همراه و نیازهای اساسی روان شناختی و نیز رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و وابستگی به تلفن همراه توسط انسجام خانواده تعدیل می شود. بر این اساس، با افزایش ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و ارتقای انسجام خانواده، کمرویی و در نتیجه وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان کاهش می یابد. یافته های این پژوهش برای درک سازوکار پیچیده تأثیر کمرویی بر وابستگی به تلفن همراه مفید است و پیامدهایی عملی برای پیشگیری و کاهش وابستگی نوجوانان به تلفن همراه دارد.
روان شناسی زبان و نقش های جنسیتی زنانه در حسب حال های شاعران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
45 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روان شناسی زبان و نقش جنسیتی زنانه در حسب حال های شاعران زن می باشد. جامعه پژوهش، حسب حال های منظوم شاعران زن بود. نمونه پژوهش، اشعار مرتبط با حسب حال اشعار سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد، سپیده کاشانی و طاهره صفارزاده بود. روش پژوهش ترکیبی (توصیفی، تحلیل قیاسی،آماری) بود. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شد. داده های به دست آمده نشان داد، تحلیل و تفسیر نقش های جنسیتی انعکاس یافته در متن حسب حال های شاعران زن، بر اساس نظریه عینک جنسیتی ساندرا بم بوده است وی با شرح اوصاف 20 گانه قوی برای زنان در نقش های جنسیتی، الگویی را برای تعیین میزان باورداشت زنان به هویت وبرچسب های جنسیتی که فرهنگ و قدرت برای آنان پسندیده و طراحی نموده است در اختیار قرار می دهد. نشانه های معنی داری از تصویر ذهنی راوی از "من" او، در بافت زبانی حسب حال تجلی می یابد که می تواند طرح واره هویتی-جنسیتی مؤلف را برای تحقیقات روان شناختی ترسیم و تکمیل نماید. هم چنین نتایج نشان داد که واژگان در حسب حال های زنان، نشانه های حسی-عاطفی عمیق زنان و تعهد آنان در مقابل جهان (دیگری،طبیعت، جامعه) را نشان می دهد. زنان در برابر نیازهای "دیگری" خونگرم و حساس هستند. غم و اندوه، پذیرش سرنوشت، فرودستی، توسل به باورهای مذهبی و بعضا اعتقادات خرافی برای نجات از گرفتاری های شخصی و جمعی، تعهد در انجام رسومات اجتماعی-فرهنگی و مطیع بودن، به عنوان ویژگی های اصلی هویتی-جنسیتی زنان نمود دارد. جملات ساده و کوتاه در شعر زنان، بیان گر ویژگی هایی چون عدم صراحت، کوتاه آمدن، پذیرش و عدم انتقاد یا مطالبه حق از سوی زنان است.
تاثیر روش های جدید درمان ناباروری بر طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، «تأثیر روش های جدید درمان ناباروری بر طلاق» با هدف رفع ابهام از بند «ده» از شروط ضمن عقد سند رسمی ازدواج، بر پایه فقه اسلامی و حقوق ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پرسش اصلی و بنیادین این است که اگر در ضمن عقد نکاح، شرط فرزند دار شدن درج شود و ضمانت اجرای آن برای زوجه، وکالت در طلاق قرار داده شود و پس از عقد، زوج توانایی بارداری زوجه به صورت طبیعی را نداشته باشد؛ اما این امکان به کمک شیوه های نوین پزشکی وجود داشته باشد، زوجه اختیار استفاده از حق طلاق را خواهد داشت؟ به گفته دیگر شرط باروری منحصر و محدود به روش-های طبیعی است یا باروری به کمک شیوه های نوین پزشکی نیز کافی می باشد؟ به نظر می رسد با توجه به متون فقهی و حقوق ایران، سنجه ی بنیادین در شرط فرزندآوری، «امکان» و «قابلیت» فرزند آوری است؛ نه این که فرزندآوری به ناگزیر باید به صورت طبیعی باشد. بدین ترتیب، آن دسته از آراء دادگاه ها که بیان داشته اند فرزندآوری باید به صورت طبیعی باشد، با مبانی فقهی و حقوقی ناسازگاری دارند. خلاصه کلام این که در جهت کاهش چالش طلاق، باید گام های محکم تری برداشته شود؛ نه این که قانون گذار و رویه ی قضایی، خود زمینه ساز انحلال نکاح باشند. نتیجه ی این تحقیق در صورت تبدیل شدن به رویه قضایی، موجب «تحکیم نهاد خانواده» خواهد شد.
رفع سایه های شخصیتی بانوان ایرانی با بررسی و تغییر شیوه های پوشاکی بر اساس دیدگاه کهن الگویی جین شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
649 - 672
حوزههای تخصصی:
جین شینودا بولن (پیرو مکتب یونگ) با توجه به اسطوره های یونانی، هفت کهن الگو (آتنا، آرتمیس، هستیا، دیمیتر، پرسفون، هرا و آفرودیت) را در ناخودآگاه انسان متمایز کرد و به زنان امروزی تعمیم داد؛ چنانچه این کهن الگوها از حالت تعادل خارج شوند برخی ویژگی های شخصیتی به سایه فرو می روند؛ جهت تعادل کهن الگوها علاوه بر روش های روانکاوی می توان از تغییر سبک پوشش به عنوان یک راه بهبود تکمیلی استفاده کرد. پرسش این است که چگونه می توان بر اساس دیدگاه کهن الگویی جین شینودا بولن، لباس اجتماعی را که در جهت رفع سایه های شخصیتی (بانوان) مؤثر باشد طراحی کرد؟ در این زمینه می توان با شناخت سایه های شخصیتی، نقاط ضعف و قوت آن ها، و با توجه به تأثیری که پوشش بر روان دارد، اقدام به طراحی سبک پوششی کرد که در جهت تکمیل درمان ثمربخش باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و کمی است و ابزار مورد استفاده در جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری 254 نفر از بانوان 45-20 ساله شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. طبق آمارگیری انجام شده، حدود 40 درصد از بانوان تهرانی دارای سایه شخصیتی هستند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در قالب آمار توصیفی به صورت فراوانی و درصد انجام شد. نتایج حاکی از آن است که چنانچه بتوان از طرح، نقش، فرم، رنگ، طراحی و... که شخص را درگیر ارتباط با خود کند در سبک پوششی استفاده کرد، می توان از آن به عنوان یک راه حل در کنار راه حل های روان کاوانه دیگر بهره برد.
زنان در هزارتوی اشتغال: بررسی کیفی راهبردهای زنان در دستیابی به فرصت های شغلی (مورد مطالعه: زنان شاغل شهر مشهد در سال 1398- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
171-195
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان، به واسطه زمینه های تاریخی فرهنگی و شرایط ساختاری مختلف، عموما با چالش ها و موانع جدی روبرو بوده است. واکاوی تجارب و شناسایی راهبردهای زنان در به دست آوردن فرصت های شغلی می تواند در روشن ساختن این چالش ها و راه های غلبه بر آنها موثر باشد. روش انجام پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بوده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نوزده تن از زنان شاغل در شهر مشهد به دست آمده است. مطابق با نتایج حاصل، پدیده مرکزی تحت عنوان «کاریابی زنان: موازنه میان هویت یابی، امنیت جویی و استقلال طلبی» صورت بندی شد. این پدیده با مجموعه ای از شرایط زمینه ای از قبیل «گسترش فرصت های شغلی ناپایدار در بازار کار» و «تحول در معیارهای اعتباریابی زنان در جامعه ایرانی»، شرایط علی همچون «چگالی زنان شاغل در شبکه اجتماعی پیرامونی»، «چالش های نقشی- هویتی» و «برخورداری از مهارت ها و مدارک حرفه ای» و همچنین شرایط مداخله ای مانند «تحصیلات»، «تاهل و تجربه اقتصادی مرتبط با آن» و «تجربه زیسته در خانه پدری» احاطه شده بود. اتخاذ راهبردهایی نظیر «پرسه زنی در بازار کار»، «تجربه های کارآفرینانه»، «کاریابی مبتنی بر تجارب پیشین» و «تکیه بر شبکه های اجتماعی پیرامونی»، پیامدهایی از قبیل «اولویت یابی درآمد بر امنیت شغلی»، «استقلال نسبی اقتصادی زنان» و «زنانه شدن تدریجی بازار کار» به دنبال داشته است.
مطالعه نقش زنان در ادبیات نمایشی دوران تکوین در ایران براساس تحلیل و گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
119 - 139
حوزههای تخصصی:
حضور شخصیت های زن در نمایشنامه های دوران تکوین ادبیات نمایشی ایران، یعنی قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم، حالات و جلوه های متفاوتی یافته و به شکلی متناقض نما [1] طرح شده است. دگرگونی های جامعه شناختی در سده سیزدهم خورشیدی که حاصل رویارویی با جهان غرب بود، رشد موقعیت زنان را ضروری می کرد و به ترس و اضطرابی دامن می زد که با برجسته شدن این جایگاه همراه بود. این دوران هم زمان با شکل گیری ادبیات نمایشی و تئاتر در ایران به مثابه پدیده ای جدید است که نویسندگان و کنش گران این عرصه آن را بستر مناسبی برای طرح مسائل اجتماعی و سیاسی تلقی می کردند. در پژوهش حاضر با ابتنا به رویکرد بازتاب در جامعه شناسی هنر که آثار هنری را آینه ای در برابر اجتماع تلقی می کند، تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه های شاخص این دوران از نویسندگانی مانند آخوندزاده، میرزاآقا تبریزی، کمال الوزاره محمودی، عبدالحسین نوشین، حسن مقدم و رفیع حالتی صورت گرفته است. نمایشنامه های منتخب به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ای که نورمن فرکلاف پیشنهاد می دهد، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده اند. در سطح توصیف به پلات نمایشنامه به منزله یکی از مهم ترین جنبه های درام و کارکرد شخصیت های زن در آن پرداخته شده است. در سطح تفسیر با نگاهی به وقایع اجتماعی مربوط به زنان در این دوره، مقایسه ای میان کنشگری زنان در نمایشنامه و میزان و نقش آنان در جامعه انجام شده است. درنهایت در مرحله تبیین، علت فاصله تغییر الگوهای اجتماعی و نقش زنان در نمایشنامه ها بررسی شده است. نتیجه تحلیل نمایشنامه ها در بستر گفتمانی دوران نشان می دهد با اینکه در این زمان همواره بر نقش کلیدی زنان در اجتماع و ارتقای آنان تا حد سوژه سخنگو به عنوان یکی از نمودهای پیشرفت تأکید می شود، همچنان حاکمیت گفتمان مردسالارانه و هراس از برکشیدن زنان، با اقتدار بر نمایشنامه های این دوران صدساله سایه افکنده است؛ به طوری که نقش زنان یا با مفاهیمی مانند مکر، فریبکاری و توطئه همراه است یا شخصیت های نمایشی زن در حد ابژه نظربازی مردان و اغواگری باقی می مانند.
بررسی نظریه حقوق واحد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
93 - 122
حوزههای تخصصی:
منظور از نظریه حقوق واحد خانواده این است که بعد از انعقاد نکاح، قواعد حقوقی واحدی بر خانواده حاکم شود که متضمن حقوق و تعهدات اعضای آن به ویژه زوجین باشد تا خانواده درجایگاه نهادی اجتماعی مورد حمایت قرار گیرد. براین اساس، پژوهش حاضر باهدف بررسی نظریه حقوق واحد خانواده که در صدد برقراری صحیح عدالت حقوقی و قضایی برای استحکام، تقویت و حمایت اجتماعی از خانواده است به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب حقوقی در این مسئله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی ها ﻧﺸﺎن داد که تعدد قوانین در حوزه خانواده که سبب عدم شفافیت وظایف و تعهدات اعضای خانوده است، موجب سست شدن بنیان خانواده شده است. بنابراین، ﺧﺎﻧﻮاده که نهادی ﺑﻨﯿﺎدین در ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﮐﺎﻧﻮن اﺻﻠﯽ رﺷﺪ اﻧﺴﺎن است باید تابع حقوق واحدی باشد تا از استحکام لازم برخوردار شود. اهداف این نظریه عبارتند از: استحکام خانواده، تحدید حاکمیت اراده اعضا، حاکمیت قانون واحد، حمایت از زنان و کودکان در نهاد خانواده و هدفمند شدن مدیریت خانواده. اصول زیربنایی این نظریه شامل اصل ساختارنگری به خانواده، رعایت عدالت و احسان و قواعد عام مشترک مذاهب اسلامی که مورد پذیرش تمام مذاهب اسلامی باشد.
مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس آسیب های پیچیده و روابط موضوعی با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعه مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان شناسی در سال 1400 در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر اساس نقطه برش 75 به بالا در پرسشنامه میلون-3 ، 209 شرکت کننده با اختلال وسواس فکری- اجباری و دارای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون-3، روابط ابژه بل، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران و توانمندی خود مارکستروم و همکاران را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که روابط ابژه و ترومای پیچیده با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری رابطه مستقیم و معنادار دارند و توانمندی خود با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری رابطه منفی و معنادار دارد (01/0>p). همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود از برازش مطلوبی برخوردار است (01/0P
مادری در قلمرو اجتماعی- فرهنگی: یک مطالعه کیفی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روابط بین نسلی خانواده ایرانی، مادری یکی از ستون اصلی خانواده شمرده می شود و پاسداشت نقش مادر در فرهنگ ایرانی- اسلامی جامعه ایران همواره مورد تأکید و توجه بوده است. با این وجود، انجام پژوهش های اجتماعی و فرهنگی در ایران با تمرکز خاص بر موضوع مادری، از جمله خلأهای پژوهشی است که نیازمند کنکاش های علمی بیشتری است. از این رو، بررسی دغدغه های اجتماعی و فرهنگی مادر هدف اصلی این مقاله است که با روش کیفی انتقادی کارسپیکین انجام شده است. داده های تحقیق بر مبنای مصاحبه عمیق با 15 مادر دارای فرزند زیر دو سال گردآوری شد. یافته ها شامل مقولاتی مانند فرسایش جسمانی/ روانی مادر، دغدغه مندی های رشد کودک، تعدّد نیاز با افزایش سن فرزند، حساسیت مادر به واسطه کنترل ناپذیری فرزند، آشفتگی در تدبیر امور منزل، تکلیف محوری فرزندپروری بر مادر، قدرت مرز های جنسیتی در عمل، ترجیح جنسیتی، موقعیت اجتماعی متزلزل مادر و ... به دست آمد. نتایج نشان دهنده رنجیدگی و تشویش فکری مادران نسبت به برخی ساختار های اجتماعی و فرهنگی است که از طریق قواعد و هنجار ها، در منزلت اجتماعی و فرهنگی مادران نقش داشته و همین امر موجب فشار نقش بر آن ها می شود. برپایه نتایج تحقیق ضرورت دارد قوانینی در جهت تسهیل و بهبود بستر های حمایتی و عاطفی از مادران تصویب شود. همچنین، بسترهای اجتماعی و فرهنگی موجود جامعه، به نحو مؤثرتری درجهت ابقاء و ارتقاء منزلت مادر، به عنوان یک نقش پرافتخار در فرهنگ ایرانی- اسلامی به خدمت گرفته شود.
تحلیلی بر رویه قضایی در خصوص حق بر تصویر زنان در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
91 - 123
حوزههای تخصصی:
زنان جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند. امروزه نیز با گسترش فضای مجازی که بخشی از واقعیت های جامعه ی انسانی به آن منتقل شده است، برخی افراد با استفاده از تصویر زنان اهدافی همچون اخاذی، تهدید، کسب درآمد، هتک حیثیت آن ها و ... را دنبال می کنند. این مسأله زنان را در وضعیتی قرار داده که اگر از حق بر تصویر آن ها در فضای مجازی حمایتی خاص و ویژه به عمل نیاید، دچار بروز آسیب های مادی و معنوی جدی به ابعاد مختلف شخصیت آنان می شود. این پژوهش با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای، به روش توصیفی - تحلیلی و همچنین با بررسی تعدادی پرونده و رأی صادره از قضات قوه قضائیه نگارش یافته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد تنها در بند ب ماده 5 قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیر مجاز می نمایند مصوب1386، مستقیماً از حق بر تصویر زنان در شرایط خاص حمایت شده است. همچنین آنچه بیشتر مورد توجه محاکم بوده، انتشار تصاویر مستهجن و مبتذل زنان می باشد. در آرای قضایی حمایت های قانونی از حق بر تصویر زنان بیشتر در جهت تعیین مجازات های کیفری می باشد.
مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته ی زنان در خانواده های چند همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته زنان خانواده های چندهمسر و توصیف تجارب زیسته آن ها است. از آنجا که کمتر به روایت ها و تجارب این زنان و چالش های مواجه با آن، پرداخته شده ، مطالعه در این خصوص می تواند صدای این گروه در حاشیه باشد. روش پژوهش، پدیدارشناسی از نوع توصیفی و میدان مطالعه، خانواده های چند همسر شهرستان میناب در استان هرمزگان است. روش نمونه گیری، هدفمند و شیوه ی دسترسی به صورت گلوله برفی بوده و با 33 نفر از زنانی که در چنین خانواده هایی سالها زندگی کرده اند، مصاحبه ی نیمه ساختمند انجام گرفته و در نهایت روایت های ایشان با استفاده از تکنیک کدگذاری کلایزی تحلیل شده است. تحلیل داده ها منجر به کشف 5 مفهوم کلیدی زندگی تباه شده، واکنش های عاطفی ناسازگارانه، آشفتگی های روحی و روانی، زن دوم؛ سوگلی، آرامش در زندگی و مواجهه با هوو: از نزاع تا ترحم، همچنین 17 مفهوم ثانویه و 105 مفهوم اولیه شد. نتایج نشان داد که امروزه دیگر پدیده چندزنی برخلاف تصور که به عنوان امری فرهنگی و نسبی گرایانه نگریسته می شد، هنجاری قابل قبول برای زنان میدان مطالعه نیست. این پدیده برای زنان با شرایط، مذهب و فرهنگ یکسان همانقدر دردناک و رنج آور تلقی شده است که برای زنان دیگر با مذهب و شرایط متفاوت نیز دردناک و رنج آور درک شده است و این کاملا یک امر درونی در همه زنان می باشد.
تجارب زیسته تغییرات سبک زندگی مادران شاغل در دوران همه گیری ویروس کووید--19 به روش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته مادران شاغل از تغییرات سبک زندگی خود در مواجهه با همه گیری ویروس کووید-19 انجام شد. روش: این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی انجام شد. جامعه آماری مادران شاغل در حوزه های گوناگون آموزشی(هنری، فرهنگی، علمی) در سال 1401-1400 شهر تهران بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و پس از تعداد 20 نفر به نقطه اشباع رسید. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش پدیدارشناسی اسمیت تحلیل شدند. یافته ها: در این پژوهش 8 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی بدست آمد که مضامین اصلی عبارتند از: عادات جسمانی، آسیب پذیری روانی، مشکلات شغلی، تغییر الگوی هزینه-درآمد، تعارضات زوجین، تعارضات مادر-فرزندی ، حضور اجباری در خانه و دشواری مسئولیت های مراقبتی. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دهنده ضرورت توجه همه جانبه به مسائل و چالش های مادران شاغل در مواجهه با پدیده چندبعدی و پیچیده همه گیری ویروس کووید-19 و پیامدهای متعدد مثبت و منفی آن در عرصه سبک زندگی آنان است. نتایج این پژوهش برای برنامه ریزان فرهنگی وعرصه سلامت روان حائز اهمیت است.