فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
امــواج سـه گـانـة جنبشهای زن مدارانه دهه های اخیر در مغرب زمین که نتیجة قطعی تبعیضهای ناروا علیه زنان و بی توجهیهای دیانت تحریف شدة حاکم به حقوق آنان بود که منجر به یکدستی و وحدتی میان زنان شد و سبب احراز تساویهای عادلانه و غیر عادلانه گردید؛ امروزه بدون هیچگونه تحلیل همه جانبه و جمعبندی معقولی با نمایی غیر واقعی زنان مسلمان را نیز متوجه خود ساخته و برخی با احساس روشنفکری از آن استقبال نمودهاند. بدون توجه به اینکه اسلام، تنها مکتبی است که از ابتدا در احقاق حقوق همه جانبة زنان جامعترین و عادلانه ترین برنامه را در نظام احکام و اخلاقیات خود داشته است؛ آنها بدون در نظر داشتن جایگاه زن در نظام هستی، حقوق و وظایف انسانی و الهی او در اسلام با نگاهی اومانیستی، او را بریده از خانواده و خارج از مسئولیت همسری و مادری دیده و در پی اعتراض و زیر سوال بردن اسلام میباشند. در این مقال به مقایسه حقوق زن در جوامع غربی و اسلامی می پردازیم.
پیش بینی طلاق بر اساس صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختیژگیهای جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مشخص کردن صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختی پیش بینی کننده طلاق در زوجین شهر تهران بود. طرح این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای و روش نمونه گیری خوشه ای بود. به این منظور از بین مجتمع های قضایی خانواده شهر تهران، سه مجتمع به صورت تصادفی انتخاب و از بین زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده 60 نفر (30 زوج) انتخاب شدند. برای گروه نمونه زوجین عادی نیز از بین مناطق شهرداری تهران سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب، و از طریق سرای محله های آن 30 زوج انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (فرم کوتاه)، سیاهه نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) و جمعیت شناختی در نمونه های مورد نظر اجرا شد. یافته ها نشان داد که از بین ابعاد آزمون پنج عاملی در روان رنجوری، تجربه گرایی و وظیفه شناسی و از بین ابعاد آزمون SCL-90 بجز روان پریشی در دیگر مقیاسها، بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0 > P). نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک دو ارزشی نشان داد که متغیرهای افسردگی، افکار پارانوییدی، تعداد فرزندان، میزان درامد و روان رنجوری، قویترین پیش بینی را برای احتمال در معرض طلاق قرار گرفتن زوجین فراهم می کند به این شکل که افزایش افسردگی، افکار پارانوییدی و روان رنجوری احتمال طلاق را افزایش می دهد و افزایش تعداد فرزندان و میزان درامد احتمال طلاق را کاهش می دهد. این یافته ها اهمیت ویژگیهای شخصیتی، اختلالات روانی و عوامل جمعیت شناختی را در پدیده طلاق نشان می دهد.
خواجه نوری، بیژن: بررسی و تحلیل اجمالی نقش اجتماعی زنان در تاریخ ایران
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی (اینترنت و ماهواره) بر از هم گسیختگی خانوادگی در شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درحالی که اغلب ازدواج ها با عشق شروع می شود و زوجین قصد دارند به یکدیگر احترام بگذارند، در طول زمان، مسائلی پدید می آید که جدایی زوجین را در پی دارد یا زندگی مشترک، بدون احساس و عاطفه ادامه می یابد. با توجه به تأثیر فناوری های نوین ارتباطی عصر مدرن بر وقوع چنین پدیده ای، پژوهش حاضر به بررسی نقش اعتیاد به آن فناوری ها (اینترنت و ماهواره) بر از هم گسیختگی خانوادگی (طلاق قانونی و عاطفی) شهروندان شهرکرد می پردازد. مطالعة حاضر از نوع پیمایشی است و روایی مفاهیم موجود در پرسشنامه، از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. جامعة آماری پژوهش، شامل تمامی خانواده های ساکن در شهرکرد در سال 1392 است که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 236 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور تبیین رابطة اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی با از هم گسیختگی خانوادگی، علاوه بر اثرگذاری مستقیم، از متغیرهای واسط (تأثیرهای غیر مستقیم) نیز استفاده شده است. به این معنا که ابتدا تأثیر اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی بر هریک از متغیر های واسط و سپس تأثیر هریک از متغیرهای واسط بر از هم گسیختگی خانوادگی سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که بین اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی و تمایل به ارتباط دوستی و جنسی خارج از چارچوب خانواده، گرایش به غرب، تضعیف ارزش ها و کاهش دینداری، افزایش احساس بیگانگی اجتماعی و بی هویتی در جامعه، رابطة مستقیم وجود دارد. از سوی دیگر، تأثیر هریک از متغیرهای فوق، بر از هم گسیختگی خانوادگی نیز مستقیم و معنادار است و این بدان معناست که با افزایش هریک از متغیرهای واسط فوق، بر میزان از هم گسیختگی خانوادگی افزوده می شود. همچنین در رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام، تأثیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی و نیز تمایل به ارتباط دوستی و جنسی خارج از چارچوب خانواده بر از هم گسیختگی خانوادگی معنادار است و این دو متغیر، حدود 68 درصد از تغییرهای مسئلة از هم گسیختگی خانوادگی را تبیین می کنند (683/0R2=).
تدقیق در پیامدهای اجتماعی تحصیلات عالی در زنان:زنان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از نتایج یک تحقیق تجربی درباره پیامدهای اجتماعی تحصیلات عالی در زنان شهر تهران است. در چند دهه گذشته زنان در ایران تحرک فرهنگی و آموزشی بارزی را تجربه کرده اند؛ به طوری که فقط در بخش آموزش عالی شاهد افزایش چشمگیر حضور زنان بوده ایم. ارتقای سطح تحصیلات زنان آثار و نتایج متعددی بر روابط، شرایط و موقعیت های اجتماعی-اقتصادی آنان در جامعه داشته و در مقابل منشا تغییرات و تحولاتی در روابط آنان با محیط اجتماعی شده است.در تحقیق حاضر تاکید عمده بر تاثیرات تحصیلات عالی در زنان بر سن ازدواج، میزان باروری، کنترل خشونت خانگی، احساس خود اثربخشی، مشارکت اجتماعی و فرصت های اشتغال در خارج از خانه بوده است.روش تحقیق در مطالعه حاضر از نوع توصیفی و مبتنی بر پیمایش است. از این منظر تحقیق از نوع همبستگی علی و پس رویدادی است.جامعه تحت مطالعه را زنان 18 تا 60 سال شهر تهران تشکیل می دهند که بر اساس سرشماری سال 1385 حدود 2730275 نفر است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران با احتساب دقت احتمالی 5 درصد حدود 384 نفر محاسبه شده است که با استعانت از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای(pps) انتخاب شده است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که:با برخورداری زنان از تحصیلات عالی، سن ازدواج در آنان افزایش پیدا کرده و در مقابل میزان باروری آنان کاهش پیدا می کند، هم چنین میزان کنترل آنان بر خشونت خانگی افزایش می یابد، میزان مشارکت آنان در فراشدهای اجتماعی ارتقا پیدا می کند و بالاخره با افزایش سطح تحصیلات عالی، فرصت های بیش تری برای اشتغال در محیط خارج از خانه برای آنان فراهم می شود. با این توصیف نتایج تحقیق تفاوت معناداری را میان دو گروه از زنان دارای تحصیلات عالی و فاقد تحصیلات عالی از حیث شیوه های فرزندپروری و میزان مشارکت در فرایند تصمیم گیری های مربوط به امور خانه و خانواده نشان نداد.
بررسی سبک زندگی زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش به بررسی تفاوت بین سبک زندگی زنان شاغل و غیر شاغل اختصاص دارد. جامعه آماری این پژوهش را زنان شاغل و غیر شاغل متاهل 49-25 سال شهر ساری مرکز استان مازندران تشکیل می دهند که حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تصادفی 450 نفر می باشد. روش پژوهش پیمایشی و از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. برحسب یافته های پژوهش اکثر زنان دارای سبک زندگی سنتی می باشند. و آزمون های مقایسه میانگین ها نشان می دهد بین سبک زندگی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد، این تفاوت در ابعاد سبک زندگی(روابط اجتماعی، مدیریت بدن، الگوی خرید) کاملا مشهود است. دیگر نتایج ناشی از تحلیل همبستگی پژوهش نشان می دهند بین سن، تحصیلات، درآمد خانواده با سبک زندگی، رابطه معناداری وجود دارد و منزلت شغلی زنان شاغل از عوامل تاثیر گذار بر نوع سبک زندگی آنان است. تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان می دهد به ترتیب سن افراد و سپس نوع فعالیت ودررتبه بعدی درآمد خانواده و تحصیلات به گونه نسبی قدرت تبیین نوع سبک زندگی را دارند. در نهایت، بر اساس نمودار تحلیل مسیر، تحصیلات زنان نقش اصلی را در نوع سبک زندگی دارا می باشد.
تحلیل محتوای تصویر زن در تبلیغات تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگهی های بازرگانی به عنوان یکی از برنامه های تلویزیونی در نمایش و بازتولید جایگاه زنان در جامعه و تداوم کلیشه های جنسیتی مؤثرند.
هدف اصلی این پژوهش بررسی و مطالعه کلیشه های جنسیتی موجود در آگهی های بازرگانی است. برای نیل به این مقصود از نظریه نمایش جنسیت گافمن و فنای نمادین تاچمن استفاده نموده ایم. در این پژوهش آگهی ها ابتدا با توجه به موضوع، تفکیک شده اند، سپس به بررسی کلیشه های جنسیتی پرداخته شده است تا مشخص شود آیا در آگهی های بازرگانی ایران به ویژه با توجه به محتوا، از این حیث تفاوتی در کلیشه سازی وجود دارد.
روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل محتوای کمی است. جامعه آماری مورد نظر عبارت است از آگهی های پخش شده در ساعات پربیننده 23-20 از سه شبکه سراسری پرمخاطب سیما (اول، دوم و سوم) از نیمه فروردین تا پایان خرداد 1392، روش گردآوری داده ها نیز پرسش نامه معکوس می باشد.
نتایج پژوهش حاکی است در آگهی ها میان جنسیت بازیگر نقش با حضور در آگهی، شخصیت اصلی آگهی، شیوه تماس با اشیاء، مناسکی شدن فرمان بری، نوع شغل، عقب نشینی روانی، حضور در موقعیت خانواده و صدای راوی رابطه معنادار وجود دارد و موضوع آگهی در شیوه نمایش تفاوتی ایجاد نمی کند. علت این امر، تداوم، ثبات و حضور پررنگ کلیشه های جنسیتی به شکل قوی در انواع آگهی، ورای موضوع آن است، که، در همه انواع آن، بازتولید می شود.
هم اندیشی بررسی مسایل و مشکلات زنان؛ اولویت ها و رویکردها
حوزههای تخصصی:
مردسالاری اسطوره های یونان باستان و تأثیر آن در عصر روشنگری اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش فمینیستی غرب در اعتراض به فرهنگ مردسالارانة دوره روشنگری شکل گرفت. نگارنده مقاله حاضر با توجه به مستندات علمی معتقد است باورهای مردسالارانه مدرنیته تحت تأثیر اسطوره پردازی های یونان باستان بوده است؛ زیرا نظریه پردازی های دوره روشنگری مسبوق به رنسانس اروپاست و شعار رنسانس بازگشت به عصر طلایی یونان باستان بوده است. بر این اساس، رویکرد مردسالارانه اسطوره پردازان یونانی؛ یعنی هومر و هزیود در نظریه های فلسفی اجتماعی دوره روشنگری تأثیر گذاشت و درنتیجه، زنان را موجوداتی فرعی و تبعی معرفی کرد که حضورشان منحصر به حوزة خصوصی است و از حضور در عرصه های عمومی و اجتماعی محروم اند.
تاثیر کسب و کار های خانگی بر توانمندی اجتماعی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این تحقیق بررسی تاثیر کسب و کارهای خانگی بر توانمندی اجتماعی زنان روستایی شهرستان اسلام آبادغرب است. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و ابزار گرد آوری اطلاعات به صورت پرسشنامه و همگام با مصاحبه بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل 265 نفر از زنان روستایی که دارای کسب و کارخانگی می باشد که 161 نفر از آنان (براساس فرمول کوکران) به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق توسط متخصصین تایید گردید و جهت تعیین پایایی ابزار، از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای بخش های مختلف بطور میانگین در حد 92/0 بود. جهت انجام آزمون های آماری از نرم افزار SPSS و آزمون های نیکویی برازش و مدل سازی معادلات ساختاری، از نرم افزار لیزرل (Lisrel)، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل طراحی شده معادلات ساختاری برای توانمندسازی زنان روستایی منعکس کننده یک برازش مطلوب و درحد انتظار می باشد. علاوه بر این یافته های تحقیق حاکی از آن است که توانمندی اجتماعی 3/63 درصد از زنان در حد بالایی است. هم چنین توانمندی اجتماعی با نوع کسب و کار خانگی ارتباط معنا دار دارد.
بررسی نهادهای حقوقی خانواده از منظر اخلاق اسلامی
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش ارزش های اخلاقی به عنوان یکی از عناصر شکل دهنده قواعد حقوق خانواده موضوع اصلی این مقاله است. این تحقیق بر آن است تا با بیان مفهوم ارزش های اخلاقی، مبانی حقوق اسلامی و راه های کشف علل و مبانی حقوق اسلامی به ارزش های اخلاقی به عنوان یکی از مبانی حقوق اسلامی و به ویژه، حقوق خانواده بپردازد. در این راستا سه مورد علقه زوجیت، مهریه و نفقه درنظر گرفته شده است.
اراده ی خداوند مبنای حقوق اسلامی است و بقیه مبانی از اراده ی او سرچشمه می گیرند. عقل به ملازمه ی میان مبنابودن فطریات در وضع قوانین الهی و مبنابودن ارزش های اخلاقی، که یکی از گرایش های فطری است، پی برده و کشف می کند که ارزش های اخلاقی به عنوان یکی از گرایشات فطری در وضع قوانین شرعی نقش مبنایی دارد. اثبات این ملازمه توسط عقل و بررسی آیات و روایات، در حقوق خانواده که نهادی مبتنی بر روابط میان انسان هاست، روشن تر است. عقل انسان به ملازمه ی میان مبنابودن فطریات در ایجاد علقه ی زوجیت و مبنابودن ارزش های اخلاقی، که یکی از گرایش های فطری است، پی می برد. این کشف عقلی به طریق مشابه در مورد مهریه و نفقه نیز وجود دارد. به کمال رساندن ارزش های اخلاقی علت (مبنا) تشکیل و ایجاد خانواده (علقه زوجیت) است، بخشش و دادن هدیه از سوی مرد، که یک ارزش اخلاقی است، مبنای مهریه است و مبنای نفقه نیز یک ارزش اخلاقی (ایثار و انفاق) است.
ملاک حقوق زنان و مردان
منبع:
کتاب نقد ۱۳۷۹ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
نگرشی نو به ادله ناظر به قضاوت زنان در فقه امامیه و رویه عملی حقوق موضوعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثر نابرابری های جنسیتی در اشتغال و آموزش بر شاخص توسعه انسانی (1990- 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین معیار ها برای سنجش توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند. در جوامع پیشرفته و توسعه یافته ، حضور زنان مؤثر تر و پررنگ تر است. از آن جا که توزیع عادلانه موقعیت ها و منابع میان زنان و مردان موجب رشد اقتصادی و بهره وری بیش تر می شود، بررسی تأثیر نابرابری های جنسیّتی بر شاخص توسعه انسانی، به عنوان معیاری برای سنجش توسعه اقتصادی، ضرورت می یابد. در این پژوهش به کمک داده های تابلویی و روش سیستم معادلات همزمان، با استفاده از نرم افزار استاتا(STATA)، اثر نا برابری های جنسیّتی در آموزش و اشتغال بر شاخص توسعه انسانی و مقایسه بین این دو اثر، در سه گروه کشورهای در حال توسعه، در حال گذار و توسعه یافته طی سال های 1990 تا 2010 بررسی شد. نتایج نشان داد که نابرابری های جنسیّتی در اشتغال و آموزش، بر شاخص توسعه انسانی اثر منفی دارند و نابرابری جنسیّتی در اشتغال بر شاخص توسعه انسانی نسبت به نابرابری های جنسیّتی در آموزش اثر بزرگ تری دارد.
تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی در میان دختران و زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با رشد فرهنگ مصرفی و رسانه های ارتباط جمعی ، بدن اهمیت بسیاری یافته است. یکی از مسائل مطرح شده در حوزة جامعه شناسی بدن، مدیریت بدن است که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته است که در آن افراد با تغییر ویژگی های ظاهری بدن خود به ساخت بدن اجتماعی مبادرت می ورزند. در پژوهش حاضر عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در این پدیده با استفاده از نظریه های بوردیو، گیدنز، فدرستون، ترنر و گافمن بررسی شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1391 انجام شده است. حجم نمونه را 530 نفر از زنان و دختران 15 تا 45 سالة شهر تبریز تشکیل داده اند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن اند که میان متغیرهای پذیرش اجتماعی، احساس فشارهای اجتماعی، سرمایة فرهنگی، وضعیت شغلی و تأهل، طبقة اجتماعی و استفاده از رسانه های جمعی خارجی با مدیریت بدن رابطة مستقیم و میان متغیرهای دین داری و استفاده از رسانه های جمعی داخلی با مدیریت بدن رابطة معکوس برقرار است. متغیرهای ذکرشده در مجموع 41 درصد از تغییرات مدیریت بدن را تبیین کرده اند.
بررسی عوارض و تبعات اعتیاد همسر از طریق مقایسه زنان عادی و زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسرِ (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور ) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزّت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی ، بعد خانوار ، متراژ منزل مسکونی پدری فرد ، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزّت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
نواندیشی دینی و مسأله زن
بررسی سیاست گذاری اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم در حوزه ی زنان و خانواده، وضعیت و جایگاه اشتغال زنان و تمهیدات سیاستی، قانونی و برنامه ای اندیشیده شده برای آن، جهت تحقق وضعیت مطلوب نظام سیاست گذاری است. بی شک محتوا و چگونگی پرداختن نظام سیاست گذاری به این موضوع، یکی از عوامل تأثیرگذار در تعیین وضعیت و جایگاهی مطلوب برای آن به شمار می رود. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد بررسی سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران در حوزه ی اشتغال زنان و توصیف وضع موجود است. در این راستا، با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، متن کلیه ی سیاست ها و قوانین مصوب در نهادهای اصلی سیاست گذار و قانون گذار در جمهوری اسلامی ایران از طریق احصاء و تبیین مقولات و موضوعات مورد توجه در این سیاست ها و قوانین
بررسی شد. سیاست گذاری اجتماعی با محور کلان سیاست های تشویقی- ترویجی که خود شامل دو دسته مقوله ی «اشتغال متناسب زنان» و «اشتغال بدون قید زنان» و محور کلان سیاست های حمایتی شامل دو محور خردتر «حمایت از زنان شاغل» و «حمایت از غیرشاغلین زن» می باشد، به موضوع اشتغال زنان توجه کرده است. با این حال، بسیاری از سیاست های کلی فاقد پشتوانه در قوانین جاری جهت عملیاتی شدن بوده و لذا در حد شعار باقی مانده است.
اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی بر کیفیت زندگی و رفتار کارآفرینانه زنان دچار ناتوانی جسمی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که به تعیین اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی بر چه گونگی زندگی و رفتار کارآفرینانه زنان دچار ناتوانی جسمی حرکتی شهر اصفهان بپردازد، به همین منظور، پس از انتخاب تصادفی 40 نفر از زنان 18 تا 35 ساله جامعه معلولین شهر اصفهان، به عنوان نمونه پژوهش، و اجرای پرسش نامه کیفیت زندگی، 20 نفر از آن ها، که کیفیت زندگی شان از دیگر آزمودنی ها پایین تر بود، به عنوان نمونه نهایی انتخاب، و به گونه یی تصادفی، به گروه آزمایشی و گروه گواه تقسیم شدند. برگزاری 9 نشست هفتگی 120 دقیقه یی آموزش گروهی خودکارآمدی برای گروه آزمایشی و اجرای پس آزمون بر روی هر دو گروه، به وسیله همان پرسش نامه های پیش آزمون، افزون بر استفاده از مقیاس رفتار کارآفرینانه و پرسش نامه مشخصات جمعیت شناختی، و نیز تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مانکووا نشان داد که تاثیر آموزش یادشده بر کیفیت زندگی و رفتار کارآفرینانه این زنان و نیز بر نمره های زیر مقیاس سلامت روانی پرسش نامه کیفیت زندگی معنادار است، اما تاثیر آن بر سلامت جسمانی و سلامت محیط کیفیت زندگی معنادار نیست.