فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
293 - 312
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر امید دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1397 1398 بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه گواه بود. برای اندازه گیری امید از پرسش نامه امید اشنایدر و همکاران (1991) استفاده شد. روش نمونه گیری داوطلبانه بود. ابتدا روی 45 نفر داوطلب شرکت در تحقیق پیش آزمون اجرا شد. سپس آن ها به طور تصادفی به سه گروه واگذار شدند و از سه گروه، به صورت تصادفی دو گروه به عنوان گروه آزمایشی 1 و 2 و گروه دیگر به منزله گروه گواه در نظر گرفته شد. آن گاه دو گروه آزمایشی به ترتیب تحت درمان فعال سازی رفتاری و آموزش سرمایه های روان شناختی قرارگرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، برای هر سه گروه (جمعاً 38 نفر) پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان دهنده معنا دار بودن تفاوت نمره های پس آزمون امید مجموع گروه هاست (008 / 0=P). مقایسه زوجی نشان داد که هر دو نوع مداخله آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری موجب افزایش معنادار امید در مقایسه با گروه گواه شده است (به ترتیب 003 / 0=P و 019 / 0=P)، اما دو گروه آزمایشی از نظر نمره های امید با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشتند. از یافته ها چنین نتیجه گرفته می شود که به رغم اینکه درمان فعال سازی رفتاری از روش های سنتی مبتنی بر درمان اختلالات روان شناختی و آموزش سرمایه های روان شناختی از مداخلات مبتنی بر روان شناسی مثبت است، هر دوی این مداخله ها بر متغیر امید تأثیر دارند و می توان از هر دوی آن ها برای افرایش امید استفاده کرد.
پنج عامل بزرگ شخصیت و کمال گرایی مثبت و منفی به عنوان پیش بین های علائم اختلال بدشکلی بدن دختران نوجوان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اختلال بدشکلی بدن با پنج عامل بزرگ شخصیت و کمال گرایی مثبت و منفی در دانشجویان دختر شهر شیراز انجام شد. مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و بر روی300 نفر از دانشجویان دختر 22-18سال شهر شیراز در دانشگاه فاطمیه و دانشگاه شیراز و به شیوه ی نمونه گیری دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های ترس از تصویر بدن لیتلتون (BICI, 2005 (، نئو فرم کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت(NEO-60) و پرسش نامه ی استاندارد کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت و پرسش نامه جمعیت شناختی بودند. داده ها توسط نرم افزار 21-spss مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. با توجه به نتایج تحلیل ضریب همبستگی پیرسون به دست آمده، نشان داد که بین متغیر های نوروز گرایی، توافق گرایی و برون گرایی با اختلال بدشکلی بدن همبستگی مثبت معنادار وجود دارد و بین متغیرهای وجدانی بودن و گشودگی با اختلال بدشکلی بدن همبستگی معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد از میان پنج عامل بزرگ شخصیت بین نوروز گرایی (بتا = 395/0) برون گرایی (بتا = 144/0) و توافق گرایی (89/0 = بتا) با اختلال بدشکلی بدن ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. بین اختلال بدشکلی بدن با کمال گرایی منفی رابطه ی معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کمال گرایی منفی قوی ترین پیش بین برای اختلال بدشکلی بدن می باشد (477/ 0= بتا). علاوه بر این بین کمال گرایی مثبت با اختلال بدشکلی بدن رابطه غیرمستقیم وجود دارد (224/0 = بتا). بدین معنی که باافزایش مولفه ی کمال گرایی مثبت، اختلال بدشکلی بدن کاهش پیدا می کند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، سه عامل نوروز گرایی، برون-گرایی و توافق گرایی قوی ترین پیش بین ابتلا به اختلال بدشکلی بدن می باشد و همچنین کمال گرایی منفی می تواند موجب افزایش بروز اختلالات شود که این کمال گرایی منفی می تواند در ارتباط با متغیر صفات شخصیتی که از مولفه های مهم در پیش بینی اختلال بدشکلی بدن می باشد موجب ایجاد و تشدید اختلالات شود؛ درحالی صفات شخصیتی مطرح شده با کمال گرایی مثبت می تواند نتیجه ی عکس کمال گرایی منفی را بیان کند.
بازشناسی عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان از فضای شهری (نمونه موردی: شهرک اکباتان تهران)
حوزههای تخصصی:
خوانایی یکی از از ویژگی های اساسی محیط های شهری با کیفیت به شمار می رود که به فرد برای درک صحیح و عمیق پیرامون، امکان برقراری ارتباط مطلوب بین فرد و محیط شهری را فراهم می سازد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویر ذهنی افراد در قالب نقشه های شناختی از محیط، سبب می شود افراد هنگام حرکت در فضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. امروزه درپی شهرسازی مدرن و پیدایش مجتمع مسکونی های مدرن، به علت کم بودن کیفیت گوناگونی، شاهد ضعف در خوانایی هستیم که شهرک اکباتان به عنوان نمونه ای از شهرسازی مدرن، دارای ضعف در خوانایی است و از آنجا که جنسیت نیز مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی و قومیت بر ادراک و ترجیح محیط تأثیر می گذارد و از این بین زنان بیشترین جمعیت جامعه را تشکیل می دهند که حضور آنها منوط بر خوانایی و امنیت در محیط می باشد، لذا هدف این مقاله شناخت و ایجاد فضای شهری خوانا برای بانوان در شهرک اکباتان می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش است: چه عواملی بر خوانایی بانوان از شهرک اکباتان مؤثر بوده و میزان پراکندگی عوامل در شهرک به چه میزان است؟ این تحقیق به روش کیفی انجام گردیده و برای ارزیابی نهایی از تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. این پژوهش ابتدا به بازتعریف مفاهیم خوانایی، تصویر ذهنی، نقشه شناختی، ادراک بانوان با استفاده مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای می پردازد، سپس براساس مفاهیم مستخرج از بخش نظری پژوهش، شناسایی عوامل خوانایی در شهرک اکباتان به روش میدانی و حضور در شهرک، تهیه نقشه های ذهنی، پرسشنامه محقق می گردد، سنجش داده با استفاده از درصد و ارزیابی پایایی با نرم افزار SPSS انجام گرفته است. بررسی های انجام گرفته حاکی از آن است که بانوان بومی با مدت سکونت بالا و شناخت زیاد، شهرک را محیطی خوانا تلقی می نمایند. در واقع آن ها به واسطه تصویرذهنی که از شهرک و مؤلفه های خوانایی دارند، احساس سردرگمی نمی کنند. عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان در شهرک به ترتیب میدان بسیج، بیمارستان صارم و خیابان نفیسی محسوب می شوند و بخش های خارج از بلوک های مسکونی دارای خوانایی بیشتری نسبت به بخش های داخلی بلو ک ها هستند.
تحلیل جامعه شناختی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند: ارائه یک نظریه زمینه ای در شرایط بحران کرونا در شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
امروزه در مواجه با بحران ویروس کرونا، از یک سو مسئله سبک زندگی زنانی که مستقیماً با بیماران کرونایی در ارتباط هستند مورد توجه قرار گرفته است و از سوی دیگر کیفیت روابط اجتماعی زنان کارمند در تعامل با سرمایه اجتماعی (اعتماد، شبکه های ارتباطی و مشارکت) شهروندان با برنامه های بهداشتی ستاد مبارزه با کرونا قرار دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند دانشگاه علوم پزشکی کرمان در دوران کرونا است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نظر نوع مطالعه از نوع تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1399 می باشد. روش نمونه گیری هدفمند در دسترس می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش را 28 نفر از کارکنان زن در این مرکز می باشند. از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش: کنترل یا اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه های تحلیلی واستفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است. داده ها بر طبق رویه مبتنی بر نظریه زمینه ای در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و گزینشی (محوری) تجزیه و تحلیل شده اند. براساس یافته های به دست آمده عواملی ازجمله: ساختار زمینه ای مشارکت، کیفیت شبکه های ارتباطی، اعتماد و ترس از امنیت شغلی به عنوان مهم ترین عوامل علی، سبک زندگی در دوران کرونا (تقویت شبکه های مجازی، تماشای فیلم و سریال مجازی، پیدایی آگاهی سیاسی، خرید اینترنتی و ...) به عنوان شرایط زمینه ای، بی تفاوتی اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گروهی به عنوان شرایط مداخله گر، کیفیت بخشی به خدمات بهداشتی، ارتقای سلامت روانی و بهداشت محیطی به عنوان مهم ترین راهبردها و نابسامانی اقتصادی، بهداشت و درمان، حمایت اجتماعی ضعیف و از خود بیگانگی اجتماعی به عنوان پیامدها معرفی می شوند. نتایج بررسی نشان می دهد که می توان از طریق بهره گیری از فضای مجازی، سرمایه اجتماعی سلامت محور را در زنان کارمند تقویت کرد که در آن آموزش های لازم جهت رعایت پروتکل های بهداشتی از طریق شبکه های مجازی ایجاد و اعتماد اجتماعی مجازی به آن دامن زده و مشارکت های فعالانه ای را به دنبال داشته باشد.
مدل سازی عوامل مؤثّر بر ایجاد تبعیض جنسیّتی در مدیریّت ورزش کشور از دیدگاه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مدلسازی عوامل مؤثّر بر ایجاد تبعیض جنسیّتی در مدیریّت ورزش کشور از دیدگاه کارکنان اداراه ورزش و جوانان استان یزد بود. این تحقیق به لحاظ نحوهی گردآوری دادهها توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد، همچنین از لحاظ ماهیّت و هدف اجرا کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیّه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان یزد بودند، که تعداد آنها 251 نفر در سال 1398 بود، با توجّه به محدود بودن تعداد جامعه به منظور مدلسازی مورد نظر در پژوهش، تعداد کلّ جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه ی محقّق ساخته بود که روایی صوری آن توسط 8 تن از اساتید صاحب نظر و روایی سازه آن توسط تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ 0.85 تأیید گردید. براساس نتایج آزمون مدل تحقیق به ترتیب عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیّاسی و قانونی، سازمانی، شخصیّتی و فردی در ایجاد تبعیض جنسیّتی در سازمان های ورزشی مؤثّر می باشند. در انتخاب مدیران ارشد در سازمان های ورزشی باید انتخاب براساس توانایی و کارایی افراد، در اولویّت قرار داشته باشد.
پیامدهای اختلال در احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای اختلال در احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی انجام شد. این پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیل محتوا انجام شد و اطلاعات آن با استفاده از مصاحبه عمیق با 60 نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران که با نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک به اشباع رسیدن مقولات حاصل از تحلیل مصاحبه ها انتخاب شدند، جمع آوری شد. داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی به شیوه گرانهایم و لوندمان تحلیل گردید که پنج مقوله اصلی شامل مواجهه زن با بحران و تزلزل، جایگزین یابی برای آرامش مفقود، مواجهه همسر با بحران و تزلزل، مواجهه فرزندان با بحران و تزلزل و تعاملات برون خانوادگی نامطلوب و یک درون مایه شامل بحران و تزلزل خانواده، استخراج شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که اختلال در آرامش زنان در زندگی زناشویی پیامدهای مختلفی برای اعضای خانواده داشته است که بیانگر مواجهه خانواده با اختلال جدی در ثبات و تعادل است. همه پیامدها به طورمجدد عامل اختلال در آرامش واقع شده و چرخه معیوب اختلال در احساس آرامش در زندگی زناشویی را بازتولید می کنند.
رابطه کیفیت ارتباط والد- فرزندی با خودکنترلی دانش آموزان با واسطه گری ارتباط مبتنی بر حل مسئله؛ ارائه یک الگوی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای ارتباط مبتنی بر حل مسئله در رابطه کیفیت ارتباط والد فرزندی با خودکنترلی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 95 96 شهرستان کرمانشاه دربرگرفت. 240 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و داده ها به روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های ارتباط والد فرزند بارنس، اولسون (1982)، خودکنترلی هامفرید، (1982) و ارتباط مبنی بر حل مسئله توسط مک کوبین، تامپسون و مک کوبین، (1996) جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی برای طراحی یک الگوی مناسب از تحلیل مسیر پیش بینی خودکنترلی در دانش آموزان استفاده شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارتباط مبنی بر حل مسئله در رابطه با ارتباط والد فرزندی و خودکنترلی نقش واسطه ای را ایفا می کند. نتایج پژوهش مؤید این است که کیفیت ارتباط والد فرزندی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با واسطه گری ارتباط مبنی بر حل مسئله بر خودکنترلی تأثیر دارد؛ لذا می توان با تقویت تبادلات باز و صریح بین والدین و فرزندان مهارت کنترل و مدیریت رفتارها و هیجانات را در دانش آموزان ارتقا بخشید.
مردان و واگذاری وکالت در طلاق: پیامدها از منظر صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
163 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به «پیامدهای واگذاری شرط توکیل در طلاق از جانب مردان» به منزله ی یک پدیده ی اجتماعی انجام شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش با رویکرد کیفی و تکنیک مصاحبه نیمه-ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل مضمون تحلیل شده است. با توجه به ملاحظات نظری، واگذاری وکالت مرد در طلاق تمام ابعاد حیات آنان را تحت الشعاع خویش قرار داده، ضمن اینکه می تواند مثبت یا منفی تلقی گردد. بسترهای درخواست اخذ شرط از منظر مصاحبه شوندگان حقوقی، فرهنگی اجتماعی بوده و براساس یافته-های تحقیق، کارشناسان عواملی مانند اطاله دادرسی قضایی، برداشت فمینیستی، شکل گیری منیّت در زندگی، ناکامی های حقوقی، قدرت طلبی، بی اعتمادی اجتماعی، ضرورت های اجتماعی، بزرگ منشی متظاهرانه، ناامنی روحی و خودتنظیمی در زندگی را از جمله بسترهای شکل دهنده این پدید می دانند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که پیامدهای مثبت معطوف به مردان از دیدگاه کارشناسان، واگذاری شرط در ازای بذل مهریه که دِین مرد تلقی می گردد، بسیاری از مشکلات را حل می نماید. همچنین آثار منفی معطوف به مردان، فروگذاری تعهد اقتصادی، اقتدارزدایی خاموش، تله رهاشدگی، مخفی کاری و تظاهر اخلاقی، ناامنی روانی و محدودیت بخشی است.
رابطه ی نا گویی خلقی با کیفیت رابطه در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
271 - 288
حوزههای تخصصی:
پدیده ی طلاق در پی عوامل مختلفی رخ می دهد که یکی از آنها عوامل روانشناختی است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی میان ناگویی خلقی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متقاضی طلاق انجام گرفت. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور 384 زن از بین کلیه ی زنان متقاضی طلاق در تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ها ی کیفیت ادراک شده (PRQC) و مقیاس خلقی تورنتو (TAS) بود. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمره کل ناگویی خلقی و مولفه های آن یعنی دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>p). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه دشواری در شناسایی احساسات و نمره کل ناگویی خلقی به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین رابطه زناشویی ادراک شده دارند و در مجموع 65% از واریانس رابطه زناشویی ادراک شده را به طور معنی داری پیش بینی می کنند (01/0>p). نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت ناگویی خلقی و مؤلفه های آن در پیش بینی رابطه زناشویی ادراک شده می باشد و این عوامل می توانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند. ب
عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با فعالیت های ورزشی زنان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی مرتبط با فعالیت های ورزشی زنان انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه صورت گرفته است و در نمونه ی مورد مطالعه، 600 نفر از زنان 20 تا 65 سال شهر شیراز مورد سنجش قرار گرفتند. نظریه ی سرمایه های پیر بوردیو از نظریات جامعه شناسی به عنوان چهارچوب نظری انتخاب گردید. تحلیل داده ها نیز توسط برنامه ی نرم افزاری Spss انجام شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس و رگرسیون برای بررسی روابط و یا مقایسه ی متغیر ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که 3/58 درصد از زنان، هیچ گونه فعالیت ورزشی ندارند که چیزی بیش از نیمی از زنان می باشد. متغیرهای مورد بررسی شامل طبقه ی اجتماعی، تفکر قالبی، سرمایه ی بدنی، اعتماد اجتماعی و مشارکت فرهنگی است. آزمون فرضیات نشان داد که میان تمامی متغیرهای ذکر شده( طبقه ی اجتماعی، تفکر قالبی، سرمایه ی بدنی، اعتماد اجتماعی و مشارکت فرهنگی) و فعالیت های ورزشی زنان رابطه ی آماری معناداری وجود دارد.
بررسی ملاک های همسرگزینی در میان اقوام ساکن در چهارمحال وبختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
173-198
حوزههای تخصصی:
ملاک های انتخاب همسر از پیچیدگی های خاصی برخوردار بوده و هماهنگی این ملاک ها در بدو زندگی در تشکیل و تقویت بنیان خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است .تحقیق حاضر به منظور بررسی ملاک های همسر گزینی در میان اقوام ساکن در چهارمحال وبختیاری انجام شده است.بدین منظور با استفاده از روش پیمایشی و بر اساس فرمول کوکران تعداد 440 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند.برای بررسی مهمترین ملاک های همسر گزینی از پرسشنامه اولویت بخشی ملاک های همسر گزینیPCSSI استفاده گردید که پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ برابر با 786/0 بدست آمد..نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده های حاکی از آن است که تقریبا "میان اقوام ساکن در چهارمحال وبختیاری" از نظر ملاک های همسر گزینی تفاوت چشمگیری وجود ندارد .تحلیل کلی نشان داد که دربین اقوام ساکن در چهارمحال عشق وعلاقه ،سلامت روانی، عفت وپاکدامنی ،نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج ومسئولیت پذیر بودن مهمترین ملاک ها هستند و ملاک های: قومیت یکسان ،جذابیت ظاهری، تناسب موقعیت اجتماعی ،خانوادگی ،تحصیلات، شغل ودر آمد در مراتب پایین تری از اهمیت قرار داشتند.
حق ورود بانوان ایرانی به ورزشگاهها آری یا خیر؟ (نگاهی به موانع و چالش های فقهی - حقوقی حضور زنان ایرانی در ورزشگاه ها)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس تعارضات زناشویی با نقش واسطه ای افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
141-157
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس تعارضات زناشویی با نقش واسطه ای افسردگی پس از زایمان بود. روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری زنان زایمان کرده مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر تهران در سال 1396 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 149 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه های افسردگی پس از زایمان ادینبرگ از کاکس، هولدن و ساگوسکی(1987)، ناپایداری ازدواج ادواردز، جانسون و بوث(1987) و تعارضات زناشویی براتی و ثنایی(1372) بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار ایموس نسخه 24 صورت گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از روش بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. به طورکلی نتایج نشان داد تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند. مسیرغیرمستقیم تعارضات زناشویی نیز از طریق افسردگی پس از زایمان با ناپایداری ازدواج معنادار بود. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر ناپایداری ازوداج است. بنابراین می تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از ناپایداری ازدواج مفید فایده باشد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
21-32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز دفاتر رسمی طلاق شهر تهران در پاییز 1397 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و نگرش های ناکارآمد ویسمن و بک (1979) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.گروه آموزش، مداخله شناختی- رفتاری را در 9جلسه 90دقیقه ای در هر هفته دو جلسه (به صورت گروهی) دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی – رفتاری بر کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق مؤثر است.
پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنوی در یک جمعیت غیر بالینی از زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنوی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه مربیان زن متاهل مهدهای کودک منطقه 3 تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 93 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎر-آن، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﻮش ﻣﻌﻨﻮی ﮐﯿﻨﮓ (2008) و ﺷﺎﺧﺺ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪاری ازدواج (ادواردز و ﻫﻤﮑﺎران، 1987) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS اﺳﺘﻔﺎده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه معنادار و معکوسی بین ابعاد هوش هیجانی و ناپایداری ازدواج، همچنین وجود رابطه معنادار و معکوس بین ابعاد هوش معنوی و ناپایداری ازدواج وجود دارد همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هوش هیجانی و هوش معنوی توان پیش بینی ناپایداری ازدواج را دارند. یافته های این پژوهش از اهمیت متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنویی در پیش بینی ناپایداری ازدواج حمایت می کند، یعنی بالا بودن هوش هیجانی و هوش معنوی، ناپایداری ازدواج کاهش می یابد.
داوری قراردادی در حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیا سیاست کلی نظام حقوقی ج.ا. ایران تشویق به داوری و نهادینه سازی آن است. داوری در نظام حقوقی ایران کارکرد دوگانه دارد؛ در قانون آیین دادرسی مدنی، داوری مبنای قراردادی دارد و نهادی شبه قضایی است. این نهاد می تواند در عرض محاکم قضایی به حل و فصل دعاوی بپردازد. در حالی که داوری در قانون حمایت خانواده یک الزام قانونی در دعوای طلاق غیرتوافقی و نهادی غیرقضایی است و هدف آن صرفاً ایجاد صلح و سازش می باشد. به همین دلیل، داوری قراردادی از ظرفیت بیشتری برای حل و فصل دعاوی از جمله دعاوی خانواده برخوردار است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که داوری در قانون حمایت خانواده بسیار کم فایده و نقش آن در حل مسایل خانواده ناچیز است. بر این اساس، بهتر است از ظرفیت داوری قراردادی در حقوق خانواده استفاده شود. از طریق داوری قراردادی، زوجین به اختیار خود ملتزم می شوند که مسایل میان خود را از طریق داور توافقی حل و فصل نمایند و از مراجعه به دادگاه خودداری کنند. با وجود قرارداد داوری، زوجین حق دادخواهی در محاکم قضایی را از خود سلب کرده و جز با توافق نمی توانند موضوع داوری را در دادگاه مطرح نمایند. هرچند داوری قراردادی مسأله جدیدی نیست، ولی استفاده از این راهکار فقهی- حقوقی برای حل و فصل دعاوی خانواده، ایده جدیدی است که در این پژوهش بررسی شده است.
طراحی و تبیین مدل پارادایمی کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی: کمیته امداد امام خمینی (ره) استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 171
حوزههای تخصصی:
زنان و دختران بیشتر از مردان در معرض استثمار، فقر، خشونت و سوء تغذیه قرار دارند و فرصت تحصیل و آموزش برایشان کمتر فراهم است. کارآفرینی اجتماعی به زنان فرصت می دهد سرنوشت خویش را در دست گیرند. کارآفرینی اجتماعی در مقایسه با سرمایه گذاری سنتی و دولتی، دستیابی به استقلال، توانمندی و مشارکت اجتماعی بیشتری را برای زنان میسر می کند. این مطالعه درصدد است با استفاده از روش پژوهش کیفی و به کارگیری راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد به ارائه الگویی از کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در کمیته امداد امام خمینی(ره) بپردازد و عوامل مؤثر بر شکل گیری این فرایند و پیامدهای حاصل از آن را شناسایی و تشریح کند. در این زمینه، با هجده نفر از متخصصان دانشگاهی و مددکاران خانواده کمیته امداد امام خمینی(ره) در استان فارس به عنوان نمونه آماری به صورت نظری و هدفمند و به شیوه نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و متن های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج نشان داد سیاست های توانمند ساز به منزله پدیده محوری و در تعامل با عوامل دیگر موجب شکل گیری کارآفرینی اجتماعی می شود. نحوه ارتباط این عوامل در مدل نهایی پژوهش نشان داده شده است. ظرفیت سازی، تقویت جسمی روانی و قوانین حمایتی در شکل گیری سیاست های توانمندساز تأثیر بسزایی دارند که درنهایت این نگرش پایه ای برای به وجود آمدن پدیده کارآفرینی اجتماعی می شود.
بازتاب برابری خواهی جنسیتی در ترجمه کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب مقدس به منزله ی متن مبنا در دو دین یهودیت و مسیحیت از اهمیت بسیاری برخوردار است. در قرن بیستم ظهور نظریات جدید در حوزه ترجمه راه را برای ورود نگرشی نو، مبتنی بر اصول و ارزش های برابر خواهانه، به ترجمه ی کتاب مقدس هموار کرد. در برخی ترجمه های جدید مترجمان کوشیدند با حذف عناصر جنسیتی، بازنگری در الگوهای قدرت و به کاربردن زبانی شمول گرا مطابق با معیارها و ارزش های عصر جدیداز انحصارگرایی و مردسالاری حاکم بر کتاب مقدس بکاهند.پژوهش پیش رو، ضمنبررسی اجمالی مبانی نظری در حوزه ترجمه، بر آن استبا ارائه توضیحات و مثال هایی عینی ورود اندیشه برابری خواهی را به حوزه ترجمه ی کتاب مقدس و بازتاب آن را در ترجمه هایی موسوم به ترجمه های شمول گرا نشان دهد و در نهایت توفیق آن را از منظربرابری خواهی جنسیتی بررسی کند.
مقایسه رویکرد معروف گرا و حقوق گرا در انعطاف بخشی به روابط همسران و حقوق زنان (با تأکید بر آیه 228 سوره بقره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تبیین و مقایسه دو رویکرد معرو ف گرا و حقوق گرا و تأثیر آن بر انعطاف روابط همسران و حقوق زنان، به بررسی «اصل معاشرت به معروف» در آیه 228 سوره بقره پرداخته و نگرش قرآن پژوهان را واکاوی، مقایسه و ارزیابی کرده است. نتایج بررسی این دو رویکرد نشان می دهد که در برداشت های حقوق گرا، جایگاه اساسی قاعده معروف، به حاشیه رفته، یا اصلاً مورد توجه قرار نگرفته و تبیین آیه، بیشتر به جنبه حقوق ثابت و خشک در روابط همسران اختصاص یافته است. برخلاف برداشت های معروف گرا که در آن ها، لفظ معروف، کاربردی گشته و در کانون توجه قرآن پژوهان قرار گرفته است و نیز به عنوان یک اصل در روابط همسران، به چگونگی روابط آن ها و حقوق زنان انعطاف بخشیده است. نگاه معروف گرا به اصل معاشرت به معروف را می توان به دو شاخه معروف گرایی الزامی و غیر الزامی تقسیم کرد. معروف گرایی الزامی، برخلاف معروف گرایی غیر الزامی، به اصل مزبور به عنوان اصلی اخلاقی-حقوقی می نگرد و به آن ضمانت اجرایی می دهد که در پرتوی آن، روابط همسران در کنار معیارهای ثابت دینی- بر پایه عرف متدینین، از انعطاف برخوردار گشته و به حقوق اجتماعی زنان از جنبه های مختلف جریان بخشیده است. این نوع نگرش در آثار برخی از مفسّران و حقوقدانان معاصر، جایگاه برجسته ای را به خود اختصاص داده است.
بازنمایی زنان در فیلم های آپارتاید: مطالعه ی موردی دو فیلم وینی ماندلا و سارافینا
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
33-48
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی بازنمایی نقش زنان در فیلم های مربوط به آپارتاید آفریقای جنوبی می باشد. این مقاله، از میان فیلم های ساخته شده درباره ی آپارتاید به عنوان جامعه هدف، بازنمایی زنان در دو فیلم وینی ماندلا و سارافینا را که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده اند، مورد مطالعه قرار می دهد. مقاله حاضر به شیوه ی تحلیلی – توصیفی، به چگونگی بازنمایی زنان در دو فیلم مذکور پرداخته و جایگاه زنان در این فیلم ها را بررسی می نماید. در این پژوهش، از روش مطالعه و تحلیل فیلم برای بررسی و تفسیر داده ها استفاده شده است. در نتایج پژوهش نیز مشخص شد که بازنمایی زنان در این فیلم ها، شخصیت هایی پویا، مهربان، باهوش، سخت کوش و دارای روحیات بزرگ است. آن ها اگرچه ممکن است مرز زنانگی را شکسته و وارد حیطه های مردان شوند و بخواهند نقوش مردانه بازی کرده و به هر نوعی وارد دنیای ناشناخته مردانه شوند، بااین حال بعد زنانه ی شان درنهایت آنها را عقب می کشد و آنها همچنان با آرامش و آینده نگری زنانه اوضاع را کنترل می کنند.