فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
189 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سرمایه روان شناختی و سرمایه فرهنگی با خشونت خانگی علیه زنان در زنان متأهل بود. این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع همبستگی و نمونه آماری آن 156 زن متأهل بود که از بین جامعه ی کارمندان زن متأهل و شاغل در آموزش و پرورش شهرستان بهبهان با روش نمونه گیری تصادفی ساده گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ)، سرمایه فرهنگی (CCQ) و پرسشنامه خشونت خانگی بودند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و کاننی انجام شد. نتایج نشان داد که مولفه های سرمایه روانشناختی و سرمایه فرهنگی پیش بین های منفی خشونت خانگی عله زنان بودند. نتایج تحلیل همبستگی کاننی نشان داد که چهار متغیر بنیادی برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و پیش بین مورد نیاز است و هر چهار بعد از خرده مقیاس هایی از مجموعه پیش بین و ملاک تشکیل شده اند. ضرایب بنیادی برای چهار بعد اول به ترتیب 87/0، 64/0، 58/0 و 31/0 به دست آمد. کمبود سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با دریافت خشونت خانگی بیشتر در زنان همبسته است، از این رو برنامه های آموزشی برای ارتقای این مهارت ها در زنان متاهل پیشنهاد می شود.
بررسی فقهی و حقوقی چالشهای بیماریهای واگیردار با حقوق وتکالیف خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری هایی که قدرت سرایت بالایی دارند همانطور که تمام ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار می دهد، بر روابط حقوقی میان افراد نیز تأثیر به سزایی گذاشته و با برخی حقوق و تکالیف تعارض هایی را ایجاد کرده است. قواعد حل تعارض میان ضرر رساندن به خود و اضرار به دیگری اقتضا می کند که ترک قرنطینه (به عنوان مؤثرترین راهکار کنترل بیماری در جامعه) برای فرد مبتلا به چنین بیماری هایی به دلیل تقدم مصالح و سلامت جامعه بر فرد حرام باشد. از سوی دیگر با نگاه تکلیف مدارانه به حضانت، وجوب حضانت کودک مبتلا به این بیماری برای والدینی که افراد پرخطر محسوب می شوند، به دلیل حکومت قاعده لاضرر برداشته می شود؛ ولی با لحاظ ماهیت حق مدارانه حضانت و اطلاقات ادله ایثار ممکن است نتوان حکم به حرمت نگهداری از کودک داد. در نقطه ی مقابل نیز اگر والدین مبتلا به این بیماری شدند و کودک در معرض خطر این بیماری قرار گرفت، قاعده لاضرر اقتضا می کند جهت حفظ سلامتی کودک، تا زمان سلامتی والدین، حضانت از آنان سلب شود. همچنین به دلیل حکومت قاعده لاضرر بر ادله ی اولیه وظیفه ی وجوب نفقه از عهده ی زوج بیمار ساقط است و نهادهای حمایتی حکومت باید شرایط رفاهی فرد مبتلا به این بیماری را فراهم کند یا مشاغلی که ملازمه با ترک قرنطینه ندارد، فراهم کند
صلح پژوهی در سرپرستی زوج بر زوجه
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است. در تمام نهادهای اجتماعی در راستای صلح و آرامش، فردی به عنوان سرپرست تعیین می شود. خانواده که مهمترین نهاد اجتماعی است از این امر جدا نیست و برای به سامان رسیدن برنامه ها و سیر حرکتش نیازمند یک مسئول و سرپرست است. در نظام خانواده، سرپرستی امور آن برعهده مرد نهاده شده است و در آیه 34 صوره نساء تصریح به این امر شده است. در گستره اختیارات سرپرست دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی بر این باورند که براساس این آیه اطاعت از مردان بر زنان به طور مطلق و همانند اطاعت بردگان است و از طرفی بعضی افراد سودجو از این دستور الهی سوء استفاده کرده اند و از تکلیف قوامیت به عنوان اهرم فشار علیه زنان استفاده می کنند و آرامش خانواده را مختل می کنند. از نظر برخی دیگر، قوامیت به عنوان تکلیف بر مرد دانسته شده است که مرد موظف است به امور خانواده اهتمام ورزد و لزوم اطاعت منحصر به مسائل زناشویی است نه در کل امور زندگی و در نهایت گروهی دیگر از این آیه، لزوم تصدی مناصب اجتماعی توسط مردان را برداشت کرده اند. اسلام قوامیت را به معنای تکلیف دانسته نه به معنای سلطه مطلق بر زنان اگرچه لازمه ریاست اطاعت است البته نه اطاعت در تمام حیطه های زندگی. اطاعت زن از مرد تنها در محدوده مسائل زناشویی است. نوشتار حاضر علاوه بر تبیین ماهیت و گستره قوامیت، رابطه سرپرستی مردان در خانه را با مؤلفه های صلح بررسی می کند ازجمله عدالت محوری، تعاون و همبستگی، احساس مسئولیت و ... . دستاورد نوشتار حاضر این است که قوامیت مرد، نوعی مسئولیت برای اداره کانون خانواده است که به دنبال آن، تکالیف و وظایفی برعهده مرد خواهد آمد از جمله لزوم نفقه و رفتارعادلانه و ... . نوشتار حاضر درصدد تبیین ماهیت و گستره قوامیت و مشخص کردن محدوده اطاعت زوجه از زوج است تا بدین وسیله موجبات صلح و آرامش در خانواده فراهم شود و از نزاع های خانوادگی پیش گیریی شود و به همین ترتیب زمینه صلح در اجتماع فراهم شود.
بازنمایی زن در گفتمان کنش گران حقوق زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
165-191
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل گفتمان کنشگران موافق و مخالف ورزش و اشتغال زنان و بررسی بازنمایی زن در آن می پردازد و با روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کیفی و کمّی به این پرسش ها پاسخ می دهد: گفتمان های رقیب در حیطه ورزش و اشتغال زنان کدامند؟ زن در این گفتمان ها چگونه بازنمایی می شود؟ جنسیت چه تأثیری بر انتخاب های واژگانی سخنران دارد؟ داده ها به شیوه کتابخانه ای و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای گردآوری شده اند و شامل 16 متن سخنرانی در 5 سال اخیر است. بر مبنای نتایج، دو گفتمان اصلی تجددگرا و سنتی در رقابت هستند. مخالفین بیشتر به گفتمان سنتی و موافقین به گفتمان تجددگرا و گاهی به عناصر گفتمان سنتی برای اقناع مخاطب ارجاع می دهند. زن در گفتمان سنتی در قالب نقش های کلیشه ای مادری، همسری، کدبانوگری، خانه داری، فرزندآوری و فرزند پروری و موجودی وابسته به مرد بازنمایی می شود. در گفتمان تجددگرا علاوه بر نقش زن در خانواده بر نقش های اجتماعی او نیز تاکید می شود. دشواژه-هایی مانند زنا، چشم هرزهی هوسآلود مرد، تجاوزات جنسی، شغل روسپی گری، دلاّلان جنسی و غیره؛ همچنین واژه های ایدئولوژیک مانند انقلاب، عفت و عفاف و ارجاع به سن زن برای ازدواج تنها در گفتمان مردان دیده شد و مردان بیشتر از واژ های اسلام و مسلمان استفاده کرده اند.
بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در پیش بینی سبک تصمیم گیری در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
123 - 134
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری نقش گسترده ای در زندگی افراد دارد و شناخت مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری برای رویارویی با مسائل مختلف در جهان امروز لازم است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی در پیش بینی سبک تصمیم گیری دانشجویان دختر بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی در سال 1395 بود که 150 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و پرسشنامه تصمیم گیری گردآوری و با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون همزمان به وسیله نرم افزار 24spss بررسی شدند. نتایج نشان داد سبک تصمیم گیری عقلانی با راهبرد ملامت و ملامت دیگران رابطه منفی، سبک تصمیم گیری شهودی با راهبرد ملامت و با راهبرد دیدگاه دیگری رابطه منفی، سبک تصمیم گیری اجتنابی با راهبرد تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد و دیدگاه گیری، با راهبرد ارزیابی رابطه منفی و با راهبرد نشخوارگری و ملامت دیگران و فاجعه سازی رابطه مثبت دارد. سبک تصمیم گیری وابسته با راهبرد ملامت و فاجعه سازی رابطه مثبت و با راهبرد دیدگاه گیری رابطه منفی دارد. سبک تصمیم گیری آنی با راهبرد ملامت دیگران و راهبرد فاجعه سازی رابطه مثبت و با راهبرد دیدگاه گیری رابطه منفی دارد. با توجه به نقش راهبردهای نظم جویی شناختی در پیش بینی سبک تصمیم گیری، از این رو می توان با آموزش مناسب به افراد در شناسایی و کاربرد صحیح راهبردهای نظم جویی، از اتخاذ تصمیماتی که ممکن است عواقب بدی در پی داشته باشد جلوگیری کرد. بنابراین با آموزش راهبردهای مناسب تنظیم هیجانی به افراد، می توان سبک تصمیم گیری آن ها را بهبود بخشید.
شناسایی عوامل مؤثر بر احساس امنیت زنان در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان خرقان غربی شهرستان آوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
381 - 406
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار روستایی بدون مشارکت هدفمند گروه های مختلف مردم، از جمله زنان، امکان پذیر نیست. ولی در حاشیه قرار گرفتن زنان در جامعه و استفاده نکردن آن ها از امکانات و فرصت ها نسبت به مردان، سبب تشدید احساس ناامنی آن ها در جامعه می شود. فراهم کردن زمینه های احساس امنیت زنان روستایی در جهت بهبود کیفیت فعالیت اجتماعی آنان امری ضروری است و تحقق آن در گرو شناخت وضعیت احساس امنیت زنان و عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای دهستان خرقان غربی واقع در شهرستان آوج اند که با استفاده از فرمول کوکران 182 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در قالب نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثر مؤلفه های احساس امنیت در منطقه مطالعه شده وضعیتی پایین تر از حد مطلوب عدد 3 دارند و به عبارتی زنان ساکن در منطقه احساس امنیت مطلوبی ندارند. همچنین، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در احساس امنیت زنان در منطقه مطالعه شده عبارت است از عوامل اجتماعی با ضریب 99 / 0، عوامل فرهنگی با ضریب82 / 0 و عوامل اقتصادی با ضریب 81 / 0.
حقوق اقلیت های قومی - مذهبی در اسناد بین المللی حقوق بشر
حوزههای تخصصی:
اعلامیه ها و اسناد بین المللی حقوق بشر همواره بر ضرورت حقوق یکسان افراد تأکید داشته اند و اصل برابری مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، گواهی بر اهمیت رفع تبعیض از جامعه انسانی وتأکید بر این موضوع است که اقلیت های قومی، مذهبی و زبانی باید باتوجه به اصولی نظیر عزت، آزادی، برابری و حق مشارکت در تعیین سرنوشت، به حقوق انسانی خود دست یابند و هرگونه تبعیض نسبت به آن ها مردود است. مجموعه اسناد حقوق بشری بعد از جنگ جهانی دوم به موضوع اقلیت ها توجه داشته و تمام حقوق شهروندان عادی را برای اقلیت ها نیز مشروع می دانند.باتوجه به اهمیت حقوق اقلیت ها در نظام های سیاسی چندفرهنگی، این مقاله درپی پاسخ به این سؤال است که اقلیت های قومی و مذهبی براساس اسناد بین المللی حقوق بشر دارای چه حقوقی هستند؟ در پژوهش حاضر، نگارنده با استفاده از روش توصیفی و استناد به اسناد حقوق بشری، بیان می دارد که اقلیت های قومی و مذهبی، با دارا بودن حقوق چندوجهی، می توانند موجودیت، هویت، ارتباط، مشارکت، فرهنگ و ارزش های خود را حفظ کنند و دولت ها حق تعرض به آن ها را ندارند و همان گونه که اصل مشارکت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای همگان مورد تأکید است، اقلیت ها نیز می توانند در عرصه های مختلف اجتماع به کنش گری بپردازند و حق تعیین سرنوشت به آن ها اجازه فعالیت سیاسی و حتی تأسیس حزب و انجمن را هم می دهد.
تجربه ی زیسته ی دختران ساکن در اقامتگاه (مطالعه ی پدیدارشناختی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۹
117 - 142
حوزههای تخصصی:
در نگاه اول شاید انتخاب شیوه ی زندگی فردی تصمیم شخصی به نظر برسد، اما با نگاهی عمیق تر می-توان گفت دگرگونی های شکل گرفته در شیوه ی زندگی افراد، گذشته از آن که متأثر از تحولات جاری جامعه است، خود زمینه ساز و اثر گذار بر شکل گیری تحولات آتی خانواده و جامعه نیز خواهد بود. نتایج به دست آمده از مطالعات و پژوهش های صورت گرفته در سال های اخیر نشان می دهد در پی تغییراتی چون افزایش تحصیلات و مهاجرت دختران زندگی در اقامتگاه ها در شهرتهران افزایش یافته است. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری اسمیت، فلاور و لارکین، فهم و تفسیر دختران ساکن در اقامتگاه و تجربه ی زیست آنها از این شیوه زندگی را مطالعه کرده است. جامعه ی آماری پژوهش 16 نفر از دختران ساکن در اقامتگاه در شهر تهران است. داده ها با استفاده از مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد تنهایی مفرط، احساس تعلیق در زندگی، بی هدفی، کاهش روابط با خویشاوندان از تجاربی است که این دختران پشت سر می گذارند.
اقسام شروط ضمن عقد نکاح برای پرداخت مهریه
حوزههای تخصصی:
خانواده در اسلام قداست و منزلت خاصی دارد و برای تحکیم روابط بین زوجین احکام و دستورات خاصی صادر کرده است. یکی از موضوعاتی که در آسان کردن تشکیل خانواده و استواری روابط خانوادگی رابطه مستقیم دارد موضوع مهریه است. مقدار مهریه و نحوه پرداخت آن از مباحث قابل توجه است. امروزه در عقدنامه ها قید عندالمطالبه یا عندالاستطاعه منشأ نگرانی ها و مشکلاتی شده است. اهداف نوشتار حاضر بیان اقسام شروط ضمن عقد نکاح برای پرداخت مهریه و جلوگیری از اختلافات بین زوجین برای پرداخت مهریه و یا مطالبه مهریه در اثر جهل نسبت به شرط عندالمطالبه یا عندلاستطاعه است. دستاوردهای پژوهش حاضر به این قرار است: مهر سه قسم دارد: مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه. در مورد مقدار مهریه بین فقهای امامیه اختلاف وجود دارد. مشهور فقها معتقدند که در مهر حداقل و حداکثر وجود ندارد. درباره ماهیت مهریه برخی می گویند که مهریه در زمره عقود معاوضی و برخی دیگر می گویند قراردادی است اگر در زمان عقد، مهر معین نشود و بعد از عقد نکاح مهر معین شود. شروط ضمن عقد برای پرداخت مهریه دو قسم است: الف) شرط عندالاستطاعه که مبانی فقهی آن مواردی مانند قدرت پرداخت، قاعده نفی عسر و حرج و عمومات «المؤمنون عند شروطهم» است؛ ب) شرط عندالمطالبه که برای اثبات آن نیازی به مبانی فقهی نیست؛ زیرا اصل در دیون این است که به محض مطالبه طلبکار، مدیون باید دین را پرداخت کند، پس در وجود و قراردادن این دو شرط هیچ اشکالی وجود ندارد و می توانند به عنوان شرط ضمن عقد برای پرداخت و مطالبه مهریه قرار گیرند.
برجسته سازی زبان زنانه در مجموعه داستان «رویای مادرم» اثر آلیس مونرو
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
75 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برجسته سازی عناصر زبان زنانه در کتاب آلیس مونرو می باشد. جامعه مورد بررسی داستان های کتاب رویای مادرم بود. نمونه پژوهش نشانه های نوشتاری و زبانی زنانه نوشته های آلیس مونرو بود. طرح پژوهش کیفی است. جمع آوری داده ها با گزینش واژه های جنسیت زده نوشتار نسخه فارسی کتاب صورت گرفت. در پژوهش حاضرچندین داستان از نوشته های آلیس مونرو با نشانه های فراوانی از نوشتار و زبان زنانه به کمک روش تحلیل محتوا مورد کاوش قرار گرفت تا با تکیه بر واحدهای معمول روش تحلیل محتوا موضوعِ تجربه ی زبانِ زنانه برجسته شود. درضمن برای حفظ توازن میان زبان به عنوان یک محصول اجتماعی و ترجمه به عنوان ابزار تعامل اجتماعی، بیش از کلمات بر شخصیت و فضای داستان توجه شده است. پژوهش حاضر بر این باور است که ترویج و برجسته سازی عناصر زبان زنانه، راهی به سوی عدم تداوم نابرابری جنسیتی را فراهم خواهد آورد. با روش تحلیل محتوادر مجموع از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در ادبیاتِ جنسیت زده، موضوعِ تجربه ی یک جنس، عامدانه مورد توجه کمتری قرار می گیرد تا تجارب زنانه در جوامعی با ساختارهای پنهان مردانه، بازتاب یابد. بدین ترتیب نوشتار زنانه گاهی در این برجسته سازی راهی به سوی افراط برده و مردان را بی اثر تصویر می کند.
مریم؛ زنی در مقام ولایت یا نبوت؟ بازخوانی داستان مریم در قرآن و تقابل آن با تفسیر مرد محورانه از این داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان زندگی حضرت مریم از جمله داستانهای مشترک قرآن و اناجیل اربعه (عهد جدید) است. با وجود این مریم در این داستانها نقش و جایگاه یکسانی ندارد. با استناد بر اناجیل ویژگی های مهم مریم به اعتبار مادر عیسی بودن و تولد معجزه آسای او است. اما این تصویر در فرهنگ و سنّت مسیحی به تدریج تا آنجا تحوّل می یابد که مریم به شخصیتی مقدّس بدل می شود و مقام الوهیّت پیدا می کند. به این تصویر در قرآن اشاره می شود و در واقع حکایت قرآن از داستان مریم با نفی این دیدگاه همراه است. امّا در مجموع آنچه در قرآن حکایت می شود بسیار فراتر از روایت اناجیل است. در آیات قرآن ویژگی هایی برای مریم نقل می شود که بی شباهت به ویژگی های انبیاء نیست. هرچند که مفسرّان به ویژه مفسرّانی با گرایش های عرفانی تلاش کرده اند این ویژگی ها را به گونه ای دیگر تفسیر کنند و در نهایت مریم را واجد مقام ولایت بدانند. در این مقاله ضمن سیر تحوّل جایگاه مریم در مسیحیّت و اسلام بازگو می شود به این موضوع مهم نیز پرداخته می شود که چرا در سنّت اسلامی مریم و بالطبع زن، از مقام نبوّت باز می ماند و در تصوّف و عرفان اسلامی مقام او تنها در حد یک ولی پذیرفته می شود.
بازکاوی مشروعیت شرط عدم رجوع از طلاق رجعی در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائلی که امروزه در فقه امامیه و حقوق ایران محل بحث بوده و زمینه تشتت آرای قضات را فراهم آورده موضوع رجوع در طلاق است که به عنوان حقی برای مرد در طلاق های رجعی در نظر گرفته شده است . در همین راستا در صورتی که زوجه ضمن عقد لازمی بر مرد شرط نماید که مرد بعد از طلاق رجعی، حق رجوع نداشته باشد و نتواند حق خود را اعمال نماید، آیا می توان شرط مزبور را صحیح دانست یا باید حکم به عدم صحت شرط مزبور نمود. در همین راستا برخی به استناد حکم بودن رجوع و عدم امکان شرط خلاف حکم، شرط مزبور را باطل دانسته اند اما در مقابل برخی آن را حق مرد دانسته و بر همین اساس به علت ماهیت حق، آن را قابل اسقاط می دانند که برای اثبات مدعای خود، به ادله ای استنادنموده اند. لذا این دسته از فقها و حقوقدانان، شرط را صحیح دانسته اند. با فحص از ادله می توان دریافت که حکم بودن رجوع در طلاق از منطوق روایات کشف شده و نیز اسقاط رجوع،هم چنین توجه به مصالح خانواده، به علاوه آن که شرط مزبور، اسقاط ما لم یجب بوده و نمی توان آن را صحیح دانست.
تحلیل و ارزیابی ادله فقهای امامیه پیرامون مرجعت زنان با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناصب سیاسی- اجتماعی زنان از مسائل پرچالشی است که از دیرباز محل مناقشه اندیشمندان بوده است. مرجعیت زنان از مناصب پرچالش اجتماعی مرتبط با حوزه دین است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آراء مفسران و فقیهان موافق و مخالف مرجعیت زنان به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. پژوهش حاضر با تحلیل مهم ترین ادله قائلان به عدم جواز مرجعیت زنان توسط فقهای شیعه، به وجوه ناتمام این ادله اشاره کرده و به این نتیجه دست یافت که دلیل قاطع و خدشه ناپذیری بر عدم مشروعیت تصدی مرجعیت از جانب زن در دسترس نیست مگر اصرار بر مذاق شارع. لازم است با توجه به تأثیر شرایط زمان و مکان در استنباط فقهی، گسترش مطالبات اجتماعی از سوی زنان و نظرات آیت الله خامنه ای در مدیریت اجتماعی کشور، دراین مورد تدقیق بیشتری شود. همچنین در پژوهش حاضر با طرح نظریه تفصیل، بیان شد که اجماع مرکبِ ادعایی در این زمینه، سخن پایانی نیست و برخی از فقها حداقل درباره مرجعیت زن برای زنان، نظر مساعد دارند.
تعیین کننده های اجتماعی و فرهنگی نگرش دانشجویان به سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۷
109 - 130
حوزههای تخصصی:
سقط جنین، به عنوان مسئله ای اجتماعی- پزشکی در سالهای اخیر افزایش یافته است. مقاله ی پیش رو، به بررسی عوامل و تعیین-کننده های نگرش دانشجویان به سقط جنین می پردازد. روش مطالعه کمی- پیمایشی با حجم نمونه 384 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران می باشد. نتایج نشان داد که نگرش مثبت به سقط جنین در بین زنان بیشتر از مردان، افراد بدون همسر بیشتر از افراد دارای همسر، فارس ها بیشتر از بلوچ ها و ترکمن ها، و جوانان زیر 25 سال بیش تر است. علاوه بر این، نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که متغیرهای درگیری در فعالیتهای فراغتی، نگرش مثبت به معاشرت فرازناشویی، و برابری گرایی جنسیتی اثر افزایشی و در مقابل، متغیرهای دینداری و ارزش فرزند اثر کاهشی بر نگرش به سقط جنین دارند. در مجموع این متغیرها حدود 46 درصد از واریانس نگرش نسبت به سقط جنین را تبیین کرده اند. از اینرو، تحولات ارزشی و فرهنگی در جامعه ایران به ویژه در میان جوانان موجب تغییر نگرش ها نسبت به سقط جنین شده است.
الگوی پارادایمی حضور بانوان تماشاگر در استادیوم های فوتبال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فوتبال تبدیل به یک پدیده اجتماعی شده که هواداران بسیار زیادی را به خود جذب کرده است. هدف از این پژوهش ارائه الگوی پارادایمی حضور بانوان تماشاگر در استادیوم های فوتبال در ایران است که با روش تحقیق کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. از طریق نمونه گیری گلوله برفی و با انجام 14 مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید دانشگاه ها و متخصصان رشته فوتبال، اشباع نظری حاصل شد. روایی و اعتبار داده ها از دو روش بازبینی توسط محققین و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش تعیین شد. نتایج تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از 12 مفهوم اصلی است که این یافته ها در چارچوب الگوی نهایی شامل: عوامل فردی و حقوقی به عنوان عامل علّی، عوامل زیرساختی و برنامه ریزی به عنوان شرایط زمینه ای، عوامل سیاسی به عنوان مداخله گر و حضور کنترل شده به عنوان راهکار مناسب برای عادی سازی حضور بانوان در استادیوم های فوتبال می باشد. با توجه به الگوی ارائه-شده، افزایش امنیت رفتاری و امنیت اخلاقی در استادیوم ها، توسعه بازاریابی صنعت فوتبال، رشد فرهنگی تماشاگران و افزایش کیفیت برگزاری مسابقات فوتبال در ایران را به عنوان پیامد های مثبت حضور بانوان در استادیوم های فوتبال می توان ذکر کرد.
تحلیل انتقادی گفتمان غالب در داستان زن زیادی (اثر جلال آل احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
103 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل انتقادی گفتمان غالب در داستان زیادی اثر جلال آل احمد با استفاده از رویکرد نورمن فرکلاف می باشد. جامعه مورد بررسی داستان «زن زیادی» از مجموعه داستان هایی به همین نام از جلال آل احمد است. نمونه پژوهش نشانه های قدرت و مسائل اجتماعی و تاریخی داستان زن زیادی است. طرح پژوهش کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح توصیف، تبیین و تحلیل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش در این اثر جلال آل احمد نشان از حضور قدرتمند گفتمان سلطه و مردسالارانه در داستان و هم زمان در جامعه زمان وی و حتی در اندیشه خود نویسنده دارد. در نتیجه وجود فرهنگ برتری جنیستی مردان و حیات گفتمان سلطه گری و سلطه پذیری، به حاشیه رانی و منفعل نگه داشتن زنان به دست داده است. نکته مهمی که با تحلیل انتقادی گفتمان داستان به دست آمد آن است که ذهنیت استبدادی بیش از قدرت استبدادی در نهادینه ساختن این فرهنگ نقش دارد. از این رو است که شخصیت اصلی داستان در چنین نظامی بیش از آن که مغلوب قدرت و تصمیم مردان خانواده خود باشد، قربانی اندیشه تکامل نیافته و انفعال خود و پذیرش گفتمان سلطه و نهادینه ساختن آن در خود است.
مطالعه تجربه اجتماعی ازخودبیگانگی در زنان و ارائه راهبردهای برای رهایی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
485 - 507
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی محصول دنیای مدرن است که بر اثر تغییر در شیوه تقسیم کار، فرایند تولید و سلب مالکیت در جهان شروع به گسترش کرد که نتیجه آن چند پارگی روابط فرد با خود و جهان پیرامون و از بین رفتن اصالت انسانی است و در این بین زنان متأثر از سیاست های نابرابری و تبعیض جنسیتی، محرومیت های ناشی از سلب مالکیت و نگاه ابزاری و شیءوارگی در رسانه به شدت تحت تأثیر این مسئله قرار گرفتند. بنابراین، هدف از این تحقیق کشف و تفسیر تجربه زنان در باب ازخودبیگانگی و ارائه راهبردهای برایی رهایی از آن با استفاده از روش نظریه مبنایی است. برای گردآوری داده ها از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شده است که 20 نفر از زنان شهر مشهد انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته اند و داده های به دست آمده نیز طی سه مرحله کدگذاری تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد: مقوله هایی از قبیل: تبعیت از سلطه، شخصیت نمایشی و سایر مقولات علی که در متن تفسیر شده اند موجب ایجاد و تشدید ازخودبیگانگی در زنان شده و وجود این شرایط توأم با تضعیف قدرت اراده و اختیار در آنان فرصت تجربه کردن، شناخت از خود و استعدادها را در آنان کاهش داده است. بنابراین، برای رهایی از این جهان محصور شده زنان راهبردهای متعددی را ارائه کرده اند که مهم ترین آن ارتقای سطح آگاهی و شناخت از خود و جهان پیرامونشان است تا بتوانند به نوسازی اصالت خود مداومت ورزند و جهان اجتماعی خود را توأم با آزادی و آگاهی خلق کنند.
بررسی تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج در دانشجویان دختر مجرد تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج بود.جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی بود که نمونه ای به حجم 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل ماتریس کوواریانس یا همبستگی (تحلیل مسیر) است. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج پارک و روزن (2012)، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران(1995)، مقیاس اهمیت ازدواج بلت (2016)، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی (2014) و مقیاس آمادگی ازدواج جانسون و همکاران (2011) می باشند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفه کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمانبندی ازدواج و آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج می شود. مؤلفه های دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند.
توسعه مفهومی حق بر سلامت زنان و تحلیل آن در سیاست گذاری های کلان و خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
529 - 555
حوزههای تخصصی:
در جوامع توسعه یافته، حق بر سلامت مفهوم وسیعی یافته و حق دسترسی به آن در ابعاد مختلف بازتعریف می شود. تبیین حق بر سلامت زنان تحت تأثیر جنسیت و تجربه تغییرات متعدد در طول دوره های زندگی آنان، واجد اهمیت خاص است و نیازمند ایجاد ساختار جدید مبتنی بر آگاهی و معرفت دقیق بر نیازها و عوامل مؤثر بر آن است. در اندیشه حقوق عمومی، تأمین سلامت همگانی و حفظ بهداشت شهروندان از تکالیف اساسی دولت هاست که مداخله دولت شامل طیف وسیعی از اقدامات در راستای ارتقای سطح سلامت از طریق تدوین قوانین و نظارت بر آن ها و با هدف اجرای فرایندها و سیاست های کلان اثربخش در این حوزه می شود. این پژوهش، که با هدف شناسایی ابعاد مختلف حق بر سلامت زنان و تکالیف دولت ها نگاشته شده است، از نظر نوع کیفی و به لحاظ روش به صورت توصیف و تحلیل اسناد مربوطه انجام شده است. حق بر سلامت زنان را در ابعاد متعدد جسمی، معنوی، روانی، اجتماعی، شغلی، زیست محیطی و فکری شناسایی و شاخص سازی کرده است. یافته های تحقیق و بررسی اسناد بالا دستی و سیاست گذاری های کلان حاکی از آن است که نه تنها قوانین موجود فاقد اثر بخشی لازم در عمل و اجرا هستند، بلکه از جنبه ماهوی صرفاً به برخی از ابعاد حق بر سلامت زنان توجه شده است. بنابراین تدوین برنامه جامع تقنینی سلامت زنان در همه حوزه ها مبتنی بر سیاست های کلان تحول محور به منزله یکی از شاخص های توسعه یافتگی ضرورت دارد.
نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شکایات جسمانی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
199 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شکایات جسمی بیماران زن افسرده بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام زنان افسرده ی اساسی شهر شیراز بود. بدین منظور با روش نمونه گیری در دسترس، 101 زن مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که به کلینیک های روانپزشکی و روانشناختی شهر شیراز مراجعه کرده بودند، پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو(TAS-20)، مقیاس چندگانه ی حمایت اجتماعی درک شده(MSPSS) و اختلالات روان تنی ریاحی و همکاران(1386) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شکایات جسمی رابطه ی معکوس معنی دار و بین ناگویی هیجانی و شکایات جسمی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده بر شکایات جسمی اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. همچنین مدل تحقیق قادر به برآورد 38/0 از تغییرات شکایات جسمی بیماران زن افسرده بود. بنابراین حمایت اجتماعی ادراک شده هم به طور مستقیم و هم از طریق ناگویی هیجانی می تواند بر سلامت جسمی زنان مبتلا به افسردگی تاثیر بگذارد. بعنوان نتیجه گیری میتوان گفت که زنان بعنوان سنگ زیر بنای هر جامعه یی نیازمند دریافت توجه و حمایت و تشخیص زودهنگام اختلالات خلقی جهت پیشگیری از تبدیل به مشکلات جسمانی، هستند