فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۶٬۰۰۰ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۱
91-104
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دیدگاه های نظریه پردازانی همچون: پیاژه، کلبرگ، فروید و بندورا در مورد رشد و تحول اخلاقی پرداخته است. رویکرد توافق ذهنی اخلاق، پرورش اصول وعقاید منطقی در افراد را مورد تاکید قرار می دهد. نظرات پیاژه وکلبرگ در این الگو گنجانده می شود. برای پرورش اخلاقیات دراین الگو پیشنهاد می شود که به آموزش اصول منطقی، عقاید و انجام وظیفه همراه با بحث ومناظره کلاسی پرداخته شود. رویکرد مراقبت بر اساس نظرات گلیگان در انتقاد به کلبرگ مطرح شده و بررسی و ارائه ارزش ها ی افراد و دادن مسوولیت به آن ها را در پرورش اخلاق، مفید تلقی می نماید. رویکرد الهیاتی، رشد اخلاقی را براساس دستورات خداوند به خصوص از زبان قرآن واحادیث، مطرح نموده است. در بررسی تفاوت رشد قضاوت اخلاقی در پسران و دختران، نتایج نشان داد که قضاوت اخلاقی پسران بیشتر مبتنی بر عدالت و امور انتزاعی است، اما تصمیم گیری اخلاقی دختران بر مبنای ابراز عواطف، مراقبت از خود ودیگران، احساس مسؤولیت نسبت به نوع انسان، حساسیت نسبت به دیگران و حقوق آنان استوار است.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
بررسی عوارض و تبعات اعتیاد همسر از طریق مقایسه زنان عادی و زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسرِ (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور ) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزّت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی ، بعد خانوار ، متراژ منزل مسکونی پدری فرد ، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزّت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
بررسی روابط علی بین نقش های جنسیتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی، در همسران افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر روابط علی بین نقش های جنسیّتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی در همسران افراد معتاد بررسی شد. طرح پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه همسران افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان بودند که 120 نفر از آن ها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد علاوه بر پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، به پنج پرسشنامه: نقش جنسی بم (BSRI)، سرسختی روان شناختی(HI)، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، هم وابستگی (CODI) و سبک های اسنادی پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-17 و Amos-5 استفاده شد. یافته ها نشان داد نقش های جنسیّتی مردانه تأثیرات معناداری در ارتقاء سطح سرسختی روان شناختی و تاب آوری دارد، در حالی که نقش های جنسیّتی زنانه چنین تأثیراتی را ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده تأثیر معکوس نقش های جنسیّتی مردانه و تأثیر مستقیم نقش های جنسیّتی زنانه روی هم وابستگی بود. شاخص های برازش مدل یابی معادلات ساختاری، مدل کلی پژوهش را تأیید کردند و اثرات مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
بررسی عوامل اجتماعی- خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از منزل در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرار از منزل، از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند و با توجه به پیامدهای سوء آن، یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه شناخته می شود. آسیبی که می تواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دختران فراری و دختران عادی از نظر متغیرهای اجتماعی خانوادگی انجام شد. مطالعه ی حاضر با روش مورد- شاهدی انجام شد. بدین منظور 30 نفر از دختران فراری در مرکز خدمات اورژانس اجتماعی یزد، که تمام شماری شدند و 30 نفر از دختران عادی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود خانواده ها به آسیب پذیری دختران نوجوان توجه داشته باشند و جامعه نیز آگاهی خود را نسبت به نیازهای روحی و عاطفی دختران بالا ببرد.
بررسی اثر بخشی رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) بر بخشش و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین اثر بخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر بخشش و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام پذیرفت. طرح تحقیق در این پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از پرسشنامه بخشش ری و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینرجهت گردآوری داده ها استفاده گردید.جامعه آماری پژوهش زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سه ماهه سوم سال 92 بودند. نمونه گیری در این تحقیق به روش هدفمند بوده است و نمونه های بالینی از بین مراجعین به 5 مرکز مشاوره شیراز که به دلیل خیانت، مراجعه کرده و داوطلب شرکت در پژوهش بودند30 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. برنامه درمانی بر مبنای رویکرد پذیرش و تعهد در طی10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه به صورت مشاوره گروهی انجام شد. و پس آزمون 6 ماه بعد نیز بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتایج نشان دهنده تاثیر رویکرد پذیرش و تعهد بر بخشش بامیزان تاثیر 72/0 بود. بین میانگین نمرات پس آزمون سازگاری زناشویی زنان گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری با میزان تاثیر 77/0 وجود داشت. تحلیل کوواریانس تاثیر اثر را در بعد رضایت زناشویی 58/9، در بعد همبستگی دو نفری 65/24، در بعد توافق دو نفری 60/87 و در در بعد ابراز محبت 62/9 در سطح (005/0>P) معنادارنشان داد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که اثرات درمانی این رویکرد در پیگیری نیز همچنان حفظ شده بود.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پدیده مزاحمت جنسی زنان در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این مطالعه، فراهم آوردن توصیفی همه جانبه از وضعیت مزاحمت جنسی (از نوع مزاحمت خیابانی) زنان و هم چنین بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر اصفهان است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه، 400 نفر اتخاذ شد. پژوهش حاضر از جهت دستیابی به اطلاعات، پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرس و جو در قالب پرسشنامه ای با سؤالات باز/ بسته و طیف های گوناگون استفاده شده است. آزمون فرضیه ها حاکی از آنست که بین وضعیت ظاهری زنان و مزاحمت جنسی رابطه معناداری وجود دارد، بین گرایش مذهبی و مزاحمت جنسی در مردان رابطه معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در زنان معنادار و معکوس است. در مردان با افزایش شرکت در جلسات اجتماعی، مزاحمت جنسی کاهش می یابد و در زنان با افزایش حضور پلیس در سطح شهر، مزاحمت جنسی کاهش می یابد.
ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی از طریق برنامه آموزش تاب آوری برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثر بخشی آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری شهرستان بهشهر در سال 91 انجام شد. روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای با حجم 50 نفر از میان مادرانی که در مرکز اختلال های یادگیری در سطح مدارس شهرستان بهشهر بودند، انتخاب شد که نیمی از آن ها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت اند از: پرسشنامه تاب آوری 25 سؤالی کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه سلامت روان 28 سؤالی گلدبرگ (1972) و پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سؤالی ویر و شربورن (1992). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری (p<0.01) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نشان دادند که میانگین کیفیت زندگی و سلامت روان مادرانی که تحت آموزش قرار گرفتند، از مادرانی که تحت این آموزش قرار نگرفتند، در پس آزمون و آزمون پیگیری بیشتر بود. نتایج نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اختلال یادگیری، اثرگذاراست و نیز برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری اثر معنی داری دارد. لذا استفاده از این برنامه برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری توصیه می شود.
حمایت اجتماعی و میزان سلامت اجتماعی همسران جانبازان اعصاب و روان شهر تهران
حوزه های تخصصی:
در تحقیق پیشرو رابطه حمایت اجتماعی با میزان سلامت اجتماعی همسران جانبازان اعصاب و روان با استفاده از تکنیک پیمایش مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی می باشد که رابطه بین حمایت اجتماعی و میزان سلامت اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری مورد بررسی همسران جانبازان اعصاب و روان ساکن شهر تهران در سال 1388 می باشند که تعداد آنها 6900 نفر بوده و از بین آنها 340 نفر را از طریق نمونه گیری طبقه بندی متناسب انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه داده ها را گردآوری و تجزیه و تحلیل نموده ایم. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که هرچه همسران جانبازان از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردار باشند، متناسب با آن از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار خواهند بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که خانواده مهمترین منبع کسب حمایت اجتماعی از نظر همسران جانبازان محسوب می گردد. با توجه به اینکه همسران جانبازان در مدت زمان طولانی با شوهران خود پیوند عاطفی داشته و به این ترتیب وضعیت سلامت اجتماعی آنان تحت تاثیر قرار می گیرد بنابراین ضرورت دارد که مداخلاتی از نوع حمایت اجتماعی از جمله حمایت های عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری جهت بهبود وضعیت سلامت اجتماعی آنها صورت گیرد.
مطالعه تأثیر زنان در عرصه هنر موسیقی دوران میانیِ اسلام بر اساس نقوش سفالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
427 - 444
حوزه های تخصصی:
هنر موسیقی در ایران سابقه ای طولانی دارد. در اوایل دوره اسلامی، هنر موسیقی نکوهش شد. در دوره امویان، موسیقی همچنان با مخالفت برخی از فقیهان و گروهی از عموم مسلمانان روبه رو شد. اما در سده های بعد، با توجه به استقبال حکومت های متعدد و نگرش عالمانه بسیاری از بزرگان و دانشمندان آن دوران، این هنر مورد توجه عموم واقع شد. به کار بردن نقش زنان نوازنده روی سفالینه ها، در دوره های سلجوقی و ایلخانی، به دلایل متعددی انجام گرفت. این نقوش می توانند منبع ارزشمندی برای بررسی جایگاه هنر موسیقی و موقعیت اجتماعی زنان آن دوران باشد. این مقاله در پی آن است که با مطالعه نقوش سفالینه های دوره میانی اسلامی واقع در گنجینه های هنری و همچنین بر اساس متون کهن، به چگونگی موقعیت اجتماعی زنان هنرمند عرصه موسیقی و نقش آنان در تکامل هنر موسیقی آن دوران بپردازد. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیق های بنیادی است و از نظر روش تحقیقی تاریخی تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها با منابع تاریخی کتابخانه ای انجام گرفته و در ادامه، تحلیل نمونه های سفالی موزه ها در دوره های مختلف و به ویژه دوره میانی اسلام، با تمرکز بر نقش زن بررسی شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که بسیاری از نوازندگان آن دوران، همچون بانوان نوازنده، در جامعه خود جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسبی داشته اند. همچنین، نقوش سفالینه های این دوره نشان می دهد که زنان بیشتر سازهای زهی و کوبه ای می نواختند.
برساخت اجتماعی عشق در تجربه زیسته زنان: بررسی کیفی مسائل و تبعات روابط عاشقانه دختران مجرد تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
471 - 488
حوزه های تخصصی:
انتخاب همسر در میان نسل جدید، اغلب یا محصول پیدایی عشق و تعلقات عاطفی است یا به شکل گیری روابط عاشقانه و رمانتیک پیش از ازدواج منتهی می شود. قلّت تحقیقات جامعه شناختی پیرامون این سوژه، ضرورت بررسی بسیاری از ابعاد موضوع را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش فهم عمیق تجربه زیسته زنان از روابط عاشقانه و آشکار کردن ابعاد آسیب زای این روابط است. از این رو، تحقیق حاضر از نوع کیفی با روش مورد پژوهی است. نمونه گیری نظری بر مبنای اشباع نظری و استقرای تحلیلی به انتخاب 20 نفر از زنان دارای روابط عاشقانه پیش از ازدواج منجر شده است. معیار انتخاب این افراد تجربه روابط عاشقانه در گذشته یا حال حاضر، منطقه محل سکونت، وضعیت درآمد و سطح تحصیلات (پایگاه اقتصادی اجتماعی) است. یافته ها بر مبنای مصاحبه با مشارکت کنندگان نشان می دهد که تقلیل گرایی عاطفی و اهمیت صرف رفع نیاز عاطفی به همراه اهمیت امر ازدواج می تواند به شکل گیری روابط عاشقانه نابرابر و تلقی عشق به مثابه ملجائی عاطفی از دیدگاه زنان منجر شود. بدین معنا که در چنین روابطی، زنان به فرد مورد علاقه محوریت می بخشند و هر نوع فداکاری بی چشم داشتی را برای وی انجام می دهند و بدین ترتیب، در این زمینه مردان از حمایت عاطفی بیشتری بهره مند می شوند. شرایط مؤثر بر تشدید نیاز عاطفی زنان مؤثر واقع می شود عبارت است از خانواده سخت گیر یا سهل گیر و همچنین شبکه دوستان آن هم از طریق تقویت چشم و هم چشمی عاطفی. اندیشه تقلیل گرایانه زنان به تلقی شخص مورد علاقه به منزله منبع انحصاری رفع نیاز عاطفی منجر می شود و در نتیجه آنان در تعامل با فرد مقابل، انفعال رفتاری و همانندسازی هویتی با معشوق را در پیش می گیرند.
در جست و جوی ردپای زنان مادی در منابع تاریخی و بقایای باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
489 - 503
حوزه های تخصصی:
دانسته های ما درباره بخش های مختلف جامعه ماد، به دلیل کمبود منابع نوشتاری هم زمان و شواهد باستان شناسی روشن، بسیار ناقص و پراکنده است و به همین دلیل اظهار نظر دقیق درباره مواردی چون وضعیت زنان این دوره، دشوار و گاهی مخاطره آمیز است. نتایج این پژوهش که با تکیه بر همان منابع تاریخی کم شمار و مدارک باستان شناسی کمرنگ و مرتبط با دوره ماد به دست آمده، تاحدودی نشان می دهد که جامعه ماد نیز، همچون دیگر جوامع و مردمان روزگار خود، جامعه ای مردسالار بوده که در آن پدر در رأس خانواده قرار داشته و سایر اعضا، از جمله بانوی خانه، تابع وی بوده است. در جامعه سنتی ماد، مشاغل مردانه و زنانه مشخص و تعریف شده بود و هر دو جنس وظایف خاص خود را داشت که بر توانایی ها و قابلیت های فیزیکی و ذهنی آن ها استوار بود. علاوه بر آن، به نظر می رسد زنان نقش مهمی در تصمیم گیری های درون خانواده، استحکام بنیان های آن، حفظ و تداوم سنت ها و پویایی اقتصاد خانواده و جامعه ماد داشته اند.
سهم زنان ایران در تولید و استناد های علمی در حوزه های اولویت دار علم و فناوری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر سنجش سهم زنان ایران در تولید و استناد های علمی حوزه های اولویت دار علم و فناوری ایران بود. این پژوهش از نوع مطالعات علم سنجی است که به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شد. جامعه آماری کلیه آثار نمایه شده زنان ایران مرتبط با اولویت های سطح الف علم و فناوری نقشه جامع علمی بود که در پایگاه وب آو ساینس طی سال های2010 - 2000 ، حداقل از یک نویسنده زن منتشر شده است. ابتدا 4844 رکورد کتاب شناختی بر اساس کلیدواژه های مرتبط با هر حوزه، از این پایگاه استخراج شد که پس از تفکیک جنسیّت1198 رکورد باقی ماند. یافته های توصیفی نشان داد که مشارکت زنان در تولید علم حوزه فناوری زیستی نسبت به سایر حوزه ها بیش تر است و نیز، بیش ترین میزان برون دادهای علمی زنان ایران در پایگاه وب آو ساینس در حوزه زیست محیطی و کم ترین آن در هوافضا بوده است. تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین استناد به تولیدات علمی زنان ایران در حوزه های موضوعی اولویت دار علم و فناوری اختلاف معناداری وجود دارد. بین میانگین استناد به حوزه میکرو با حوزه های نفت و گاز، اطلاعات و ارتباطات و هوافضا و نیز بین زیست محیطی با اطلاعات و ارتباطات و هوافضا تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی قاعده ی قضایی «الحاکم ولی الممتنع» و کاربرد آن در حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس مفاد قاعده « الحاکم ولی الممتنع» چنانکه شخصی از ادای حقوق دیگران امتناع ورزد حاکم پس از احراز امتناع به جهت جلوگیری از هرج و مرج و حفظ نظم عمومی و اجرای عدالت اجتماعی نسبت به ادای حقوق رأساً اقدام می نماید. امتناع در فرآیند دادرسی احراز می گردد. لذا قاعده الحاکم ولی الممتنع، قاعده قضایی بشمار می آید. یکی از رهیافت های اجرای قاعده از ناحیه حاکم، دعاوی خانوادگی است . اهم موارد اجرای قاعده در دعاوی خانوادگی به شرح ذیل می باشد: 1- امتناع زوج از پرداخت نفقه با وجود توانایی در پرداخت 2- امتناع زوج از طلاق زوجه با وجود عجز از پرداخت نفقه 3- امتناع ولی غایب به غیبت طولانی و بی خبر شوهر از طلاق 4- امتناع زوج از طلاق یا رجوع در ایلاء و ظهار 5- امتناع زوج یا زوجه از انتخاب حَکَم در فرض بیم از جدایی زوجین در این موارد حاکم به جهت ولایت بر ممتنع تکلیف شرعی و قانونی او را بانجام رساند. قانونگذار در برخی مواد قانون مدنی از جمله در ماده 1129 اجرای این قاعده را در حقوق کنونی حاکم بر کشور، به رسمیت شناخته است .
بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
29 - 44
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به اینترنت به استفاده مفرط از اینترنت (روزانه بیش از سه ساعت) اطلاق می شود. این پدیده به منزله یک بیماری، آسیب روانی یا اجتماعی، و یک مشکل گسترده با پیامدهای جدی است که بین دانش آموزان و دانشجویان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد، در سال تحصیلی 1391 1392، انجام شد. طرح این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود و 335 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO، و پرسشنامه ادراک تعامل اجتماعی گلاس بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی، t مستقل، و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 وجود دارد. بین ویژگی های شخصیتی با ادراک تعامل اجتماعی نیز رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 مشاهده شد. همچنین، یافته ها نشان داد بین ادراک تعامل اجتماعی با اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 001 / 0 وجود دارد. در میزان اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری بین دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود دارد (01 / 0p<)، ولی در میزان ادراک تعامل اجتماعی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
283 - 296
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل ساکن خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1390 بودند. سی نفر که بالاترین نمره را در سیاهه باورهای ارتباطی به دست آورده بودند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش سیاهه باورهای ارتباطی زناشویی (RBI) است. روش تحقیق شبه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه آزمایش در نه جلسه، هر هفته یک جلسه، آموزش با رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری شرکت کردند. پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل در گروه آزمایش مؤثر بوده است.
تأثیر دین داری در گرایش دختران به فرار از منزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند. بیشتر تحقیقات جامعه شناختی در این زمینه پیرامون مسائل خانوادگی بوده و از نقش دین داری و اعتقادات دینی که از اهمیت فراوانی برخوردار است، غفلت شده است. در پژوهش پیش رو، کوشش بر آن است تا با کمک اطلاعات تجربی به دست آمده از تحقیق و چهارچوب نظری مبتنی بر نظریه پیوند اجتماعیِ هیرشی، که دارای چهار بعدِ پیوستگی دینی، التزام دینی، مشارکت دینی، و باور دینی است به تبیین تأثیر دین داری در گرایش به فرار از منزل پرداخته شود. روش پژوهش پیمایشی است و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسش نامه خوداجرا گردآوری شده است. جمعیت تحقیق مورد مطالعه همه دانش آموزان دبیرستانی بابلسر، در سال تحصیلی 91 - 92، بوده که تعداد کل آن ها 1597 نفر است. از این تعداد، 370 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ایِ تصادفیِ متناسب مطالعه شدند و داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Lisrel تحلیل شد. نتایج داده ها حاکی از این است که از بین ابعاد دین داری بیشترین تأثیر متعلق در باور دینی و بعد از آن مشارکت دینی بوده است و دو بعد دیگر، یعنی پیوستگی دینی و التزام دینی، معنادار نبوده است. در کل، نتایج داده ها نشان داده است که مذهب می تواند، به منزله عامل حمایتی، تأثرپذیری جوانان را از رفتارهای انحرافی کاهش دهد
اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه زنان متاهل شهر تهران را در بر می گیرد که طی سال 1392 با مراجعه به مراکز مشاوره، خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند. از بین داوطلبان واجد شرایط به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جلسات آموزشی آنها طی 10 جلسه 2 ساعته برگزار شد و در خاتمه هر دو گروه مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی شخصی 9 سؤالی کامینز و لو (2006) بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر، بهزیستی شخصی زنان را به طور معناداری در پس آزمون و آزمون پیگیری افزایش داده است (05/0p<). با توجه به داده های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که از آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر می توان در افزایش بهزیستی شخصی زنان استفاده کرد.
اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری برمعیارهای ارتباطی غیر واقعی و صمیمیت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری برمعیارهای ارتباطی غیر واقعی و صمیمیت زناشویی زنان انجام گرفته است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جایگزینی تصادفی استفاده شد. جامعه پژوهش را تمامی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده بهزیستی شهرستان هرسین تشکیل دادند که پس از اعلام عمومی برگزاری دوره 30 نفر از افراد واجد شرایط انتخاب شدند که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر درگروه کنترل به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند و از هردو گروه پیش آزمون (مقیاس صمیمیت واکر وتامپسون و پرسشنامه معیارهای ارتباطی ویژه بوکام و همکاران) به عمل آمد و گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش گروهی شناختی رفتاری قرار گرفت و سپس با آزمون های مذکور پس آزمون به عمل آمد. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار میانگین دو گروه (آزمایش و کنترل) در پس آزمون و تاثیرآموزش شناختی رفتاری در کاهش معیارهای ارتباطی غیر واقعی و هم چنین افزایش صمیمیت زناشویی زنان بود. نتایج نشان داد که کاهش معیارهای ارتباطی غیر واقعی از طریق آموزش مؤلفه های رویکرد شناختی رفتاری موجب افزایش صمیمیت زناشویی زنان می شود.