فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نارضایتی از تصویر بدنی دانشجویان دختر بر اساس ابعاد شخصیت با واسطه گری فعالیت و مقایسه های مبتنی بر ظاهر در اینستاگرام انجام شده است. این مطالعه به لحاظ روش، در زمره ی پژوهش های همبستگی قرار می گیرد. نمونه پژوهش شامل 301 دانشجوی دختر از بین دانشجویان سال سوم و چهارم دانشگاه های کازرون است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به پرسشنامه های نگرانی درباره تصویر بدنی، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت، پرسشنامه میزان فعالیت در اینستاگرام و پرسشنامه محقق ساخته ی مقایسه های مبتنی بر ظاهر پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos22 استفاده شده است. یافته ها نشان داد که از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، تنها روان رنجورخویی است که می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم، با واسطه سطح فعالیت در اینستاگرام و مقایسه های مبتنی بر ظاهر، نارضایتی از تصویر بدنی دانشجویان دختر را پیش بینی کند. بدین ترتیب می توان گفت که روان رنجورخویی دختران دانشجو ضمن افزایش مستقیم نارضایتی آن ها نسبت به تصویر بدنی، با افزایش فعالیتشان در اینستاگرام و در نتیجه، افزایش مقایسه های مبتنی بر ظاهر، میزان نارضایتی آن ها از تصویر بدنی را بالا می برد. این یافته، با توجه به اقبال وسیع جامعه جوان ایرانی به اینستاگرام در سال های گذشته، بایستی مورد توجه خانواده ها، دست اندرکاران آموزش کشور و نیز فعالان حوزه زنان قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی بر خود متمایزسازی و خشونت زوجین
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
31-47
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی بر خود متمایزسازی و خشونت زوجین شهر مشهد انجام شده است. از جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش هر گروه پنج زوج (10 نفر) و در گروه کنترل پنج زوج (10 نفر) به صورت ساده جایگزین شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تمایز- خود و پرسشنامه خشونت زناشویی استفاده شد. مداخلات بر روی 2 گروه به صورت 10 جلسه دوساعته در هفته انجام شد و گروه کنترل، هیچ درمانی را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آمار استنباطی شامل تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی با اثربخشی معناداری در خود متمایزسازی و خشونت زوجین همراه بودند، علاوه بر آن نتایج نشان داد که درمان روابط موضوعی در مقایسه با درمان یکپارچه اثربخشی بهتری در افزایش خودمتمایزسازی داشته است و نیز درمان یکپارچه در مقایسه با درمان روابط موضوعی اثربخشی بهتری در کاهش خشونت زناشویی داشته است.
بررسی عوامل تأثیرگذار در استفاده از بدن در آثار هنرمندان هنر اجرا و هنر محیطی (با تأکید بر آثار سه هنرمند زن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
567 - 597
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو به بررسی آثار هنرمندان فعال زن در حیطه «هنر اجرا» و «هنر محیطی» پرداخته است. مندیتا، وندرمولن و گودرزی، هنرمندان انتخاب شده در این پژوهش، بدن زنانه خود را به عنوان مدیوم اصلی برای خلق آثار هنری شان در طبیعت به کار گرفته اند. هدف کلی این پژوهش بررسی عوامل تأثیرگذار بر ایجاد شباهت ها و تفاوت ها در نحوه ارائه و استفاده از بدن زن در چیدمان ها یا اجراهایی است که هنرمندان هنر محیطی، در قیاس با حضور یا نقش بدن در هنر اجرا، در آثارشان استفاده کرده اند. پژوهش حاضر سؤالات در برگیرنده دو سؤال است: در نحوه ارائه عصر بدن در طبیعت چه شباهت ها و تفاوت هایی بین آثار هنرمندان مورد پژوهش وجود دارد؟ همچنین، نحوه ارائه و استفاده از عنصر بدن در آثار هنرمندان مورد پژوهش چگونه است؟ روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در راستای اهداف پژوهش، مصاحبه و پرسش نامه هایی نیز انجام شده است. شیوه تجزیه و تحلیل مطالب به صورت کیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بدن در آثار هر سه هنرمند به عنوان یک ابژه و مدیوم اصلی به کار گرفته شده است، اما تفاوت های فرهنگی، جغرافیایی، خصوصاً باورهای مذهبی آن ها، توانسته تأثیر مهمی در نحوه ارائه متفاوت و سمبلیک هنرمندان از بدنشان در ارائه آثار هنری شان داشته باشد.
مقایسه آسیب پذیرهای بادوام: باورهای ارتباطی زوجین، عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی در بین زنان و مردان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه آسیب پذیرهای بادوام: باورهای ارتباطی زوجین، عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی در بین زنان و مردان متقاضی طلاق می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زن و مردهای متقاضی طلاق در شهرستان اردبیل بود. بدین منظور در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، از بین این زوجین متقاضی طلاق، تعداد 200 نفر (100 نفر زن و 100 نفر مرد) به روش هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق مشارکت کردند. خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسشنامه شخصیتی NEO-FFI، مقیاس خانواده اصلی و پرسشنامه باورهای ارتباطی جهت سنجش متغیرهای مورد نظر به کار گرفته شدند. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که در گروه مردان مسیر عملکرد خانواده اصلی با باورهای ارتباطی (21/0- =β)، مسیر عملکرد خانواده اصلی با روان رنجورخویی (29/0- =β) و مسیر روان رنجورخویی با باورهای ارتباطی (32/0 = β)، معنادار است. در گروه زنان، مسیر عملکرد خانواده اصلی با روان رنجورخویی (24/0- =β) و مسیر روان رنجورخویی با باورهای ارتباطی (29/0 = β) معنادار است. همچنین، نتایج آزمون بوت استروپ نشان می دهد که در هر دو گروه، روان رنجوری خویی بین عملکرد خانواده اصلی و باروهای ارتباطی زوجین نقش میانجی دارد. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که مدل مفروض در هر دو گروه از برازش مطلوبی برخوردار است و عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی تعیین گرهای مهم باورهای ارتباطی زوجین می باشد.
مطالعه تطبیقی خشونت علیه زنان در مناطق کردنشین ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان از ریشه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متعددی نشأت می گیرد که در بسترهای خانوادگی خاصی تشدید می شود، در پژوهش حاضر عوامل اجتماعی موثر بر خشونت علیه زنان در مناطق کرد نشین ایران و عراق به صورت تطبیقی بررسی گردیده است به این منظور تعداد 400 نفر از زنان46-18 ساله شهرهای کرمانشاه و اربیل( هر کدام 200 نفر) انتخاب گردید. نظریات: یادگیری اجتماعی،شبکه ، کارکردگرایی و هماهنگی فرهنگی به منظور ارائه مدل مفهومی با استفاده از متغیرهای: تجربه خشونت، دخالت بستگان،تضادهای خانوادگی و اعتقادات دینی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد؛ متغیر تضادهای خانوادگی در هر دو شهر بر خشونت علیه زنان تاثیر مثبت داشتند و متغیرهای؛ تجربه خشونت در نسل قبلی،دخالت بستگان و اعتقادات دینی در اربیل بر متغیر وابسته تاثیر نداشت اما این متغیرها بر خشونت علیه زنان در کرمانشاه تاثیر داشتند. متغیرهای مستقل تحقیق توانستند 43 درصد از تغییرات خشونت علیه زنان در اربیل و 48 درصد از تغییرات متغیر تابع در کرمانشاه را تبیین نمایند. میزان کلی خشونت علیه زنان در اربیل50 درصد و در کرمانشاه 35.8 درصد برآورد شد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که خشونت علیه زنان در مناطق کرد نشین ایران کمتر از مناطق کرد نشین عراق می باشد.
بازنمایی جنسیت در انیمیشن های ایرانی (مطالعه موردی انیمیشن های مهارت های زندگی برای کودکان و بچه های ساختمان گل ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
25 - 46
حوزههای تخصصی:
آنچه در مطالعات فرهنگی و رسانه ای اهمیت زیادی دارد شیوه بازنمایی نقش ها، خرده فرهنگ ها، گروه ها، اقوام، جنسیت و غیره است. حال هنگامی که پای مخاطب کودک به میان می آید، اهمیت این آموزش ها دوچندان می شود، زیرا کودکان با تماشای ژانر محبوبشان انیمیشن آموزش های مقدمانی در رابطه با نقش ها، کلیشه ها و هویت جنسیتی را می آموزند. هدف این مقاله مقایسه انیمیشن های مهارت های زندگی برای کودکان و بچه های ساختمان گل ها از منظر جنسیت است. مقاله پیش رو با تکیه بر تحلیل کیفی و رویکرد نشانه شناختی براساس آرای جان فیسک به واکاوی و بررسی کلیشه های جنسیتی رایج در دو مجموعه ذکرشده می پردازد. بدین منظور، همه قسمت های دو انیمیشن مطالعه شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد در هر دو برنامه از لحاظ تعداد کاراکترها زنان و مردان به میزان تقریباً برابر بازنمایی شده اند. در مجموعه مهارت های زندگی برای کودکان مردان اغلب با صفات برتر و شایسته تری مانند قدرت تفکر و تصمیم گیری بالا، دانایی و کاردانی، اعتمادبه نفس بالا، ارتباطات اجتماعی گسترده، خوشرویی و خوش صحبتی بازنمایی شده اند. درحالی که بازنمایی زنان اغلب با بدنمایی و توأم با کلیشه های جنسیتی سنتی مانند غرغرکردن، شایعه پراکنی، وابستگی و عدم استقلال شخصی، غیبت کردن، عدم کنترل خشم و پرخاشگری، گریه کردن در هنگام مشکلات و دستپاچگی است. در مقابل، انیمیشن بچه های ساختمان گل ها نگاهی مثبت تر و مساوات طلبانه تری به جنسیت دارد. مردان در این مجموعه با صفاتی چون خانواده دوستی، قدردانی، مبادی آداب و اجتماعی بودن، پرتلاش و حمایت گربودن به تصویر کشیده شده اند و در بازنمایی زنان صفات بارزی چون زیبایی و آراستگی، آینده نگری، توجه به جزئیات، تجهیز به مهارت های متعدد، تسلط بر خود و منطقی بودن، باانگیزه و مستعد مشهود است.
ناداری شوهر: طلاق قضایی یا تأمین اقتصادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مرد در فقه اسلامی و حقوق خانواده ایران، مسئول تأمین معیشت همسر و فرزندان است. اگر مردی با وجود تمکن مالی از انفاق به همسر خودداری نماید، باید رفتارش را اصلاح نموده یا همسرش را طلاق دهد. درباره مردی که به علت تنگدستی قادر به انفاق نیست، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. گروهی زن را مکلف به صبر بر ناداری شوهر می دانند؛ گروهی دیگر برای وی حق فسخ نکاح قائل شده اند؛ راه حل گروهی دیگر الزام شوهر به طلاق است. قانون مدنی ایران از نظریه اخیر تبعیت کرده و طلاق به علت عجز شوهر از انفاق را مشروعیت بخشیده است. در نتیجه، فقر در حقوق خانواده ایران در شمار اسباب انحلال نکاح قرار دارد! دیدگاه های مذکور مورد انتقاد است؛ زیرا الزام زوجه به صبر بر ناداری شوهر موجب تحمیل ضرر به او است. از سوی دیگر، انحلال نکاح به فسخ یا طلاق مبتنی بر قواعد حقوق خصوصی خانواده بوده و با مسئولیت حمایتی دولت ناسازگار است. روایات فراوانی در خصوص لزوم تأمین اقتصادی خانواده توسط امام یا حاکم مسلمین وارد شده است. مبتنی بر این روایات، اسناد بالادستی و قوانین اجرایی در جمهوری اسلامی ایران به طور مکرر بر ضرورت تأمین اقتصادی خانواده توسط دولت تأکید می کند. بر این اساس، راه حل فقهی- حقوقی این نوشتار برای مسئله مزبور، بهره جویی از ظرفیت حقوق عمومی خانواده و تأکید بر لزوم نقش آفرینی دولت در تأمین اقتصادی خانواده است. از این طریق، زمینه طلاق از بین رفته و ناداری شوهر از شمار علل انحلال نکاح حذف می شود.
پرسه زنی زنانه و گذار از ابژه بت واره به سوژه ناظر: مطالعه موردی فیلم کلئو از 5 تا 7(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 23
حوزههای تخصصی:
در نظریه فیلم سال های اخیر، سینما در غالب موارد به مثابه تکنولوژی برآمده از ظهور کلانشهر مدرن و مدرنیته شهری در نظر گرفته می شود. تجربه ادراکی پرسه زن مرد (فلانور)، به منزله سرنمون تجربه ادراکی مدرنیته، اغلب به مثابه الگویی برای تحلیل تجربه ادراکی تماشاگر فیلم مورد مطالعه قرار می گیرد. بااین حال، به رغم آنکه پرسه زنی تا سال ها عملی ذاتاً مردانه محسوب می شد، زنان در سال های انتهایی سده نوزدهم کوشیدند جایگاه خود را به عنوان ناظر متحرک در میان فضاهای شهری به دست آورند. این مقاله تلاش دارد با تمرکز بر چگونگی ظهور زنان در شهر و فرایند پرسه زنی، ویژگی های پرسه زن مؤنث (فلانوس) را مشخص کند و تمایزهای آن را با پرسه زن مذکر آشکار کند. این پژوهش نشان می دهد تمرکز بر ویژگی های ادراکی پرسه زن مؤنث می تواند در به چالش کشیدن نگره های مسلط، که ادراک و نگاه سینمایی را ذاتاً ادراک و نگاهی مردانه در نظر می گیرند، یاری رسان باشد. مقاله حاضر با بررسی فیلم کلئو از 5 تا 7 ، ساخته آینس واردا، مشخصه های منحصربه فرد پرسه زنی زنانه را بازشناسی می کند و نحوه بازنمایی تعامل سوبژکتیو زنانه با شهر به هنگام عمل پرسه زنی را بررسی می کند.
استنباط خط مشی اسلامی اشتغال زنان مبتنی بر روش شناسی دیدگاه نظام مند فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان موضوعی است که پژوهش های فقهی فراوانی درباره ی آن انجام شده است. نتیجه ی بیشتر این پژوهش ها نیز جواز اشتغال زن با رعایت شرایط و حدود است. روش استنباطی این پژوهش ها حاکی است که عموماً به صورت نظام مندی به این موضوع نگریسته نشده است. با التفات به نقش مستقیمی که نگاه فقیه در استنباط وی دارد، در این پژوهش با نگاه نظام مند به مقوله ی اشتغال زنان پرداخته شده است. مسئله ی اصلی این مقاله، استنباط خط مشی اسلامی اشتغال زنان و نحوه ی تحقق آن در دولت اسلامی است. در استنباط احکام شرعی در موضوع اشتغال زنان با روش نگاه نظام مند این نتایج به دست آمد: اشتغال زن، فی نفسه امری جایز است، اما نمی توان آن را به خط مشی های عمومی نیز سرایت داد و نتیجه گرفت که خط مشی اشتغال نیز می تواند نسبت به مردان و زنان یکسان باشد، بلکه نظر به تکلیف تأمین نفقه ی زن و فرزندان بر مرد، اگر خط مشی های اشتغال زن و مرد کاملاً برابر در نظر گرفته شوند، منافی عدالت خواهد بود. خط مشی اسلامی اشتغال، در مشاغلی که مراعات احکام شرعی ترجیحی نسبت به یک جنس خاص ندارند، اولویت و تقدم را به مردان می دهد و دولت اسلامی برای تحقق و اجرای آن باید خود دولت و کارفرمایان خصوصی را به تبعیت از این خط مشی ملزم کند.
حقوق ممتازه ی جامعه ی زنان نسبت به مردان، در فقه اسلام و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
73 - 96
حوزههای تخصصی:
بررسی مجموعه ی مقررات فقه اسلام و حقوق ایران روشنگر این است که نه تنها عدالت حقوقی میان جامعه ی زنان و مردانحکم فرما است؛ بلکه محقق در این راستا با احکامی مواجه می شود که قانونگذار، به صورت کاملاً جانبدارانه ای زنان جامعه را مورد حمایت ویژه قرار داده است . برخلاف رویکرد فمینیسم نسبت به تعامل اسلام با جامعه ی زنان، کمیّت و کیفیت این مقررات، تا حدی است که حتی احتمال تبعیض جنسیتی در اسلام به نفع زنان به ذهن متبادر می شود.بهره مندی از حقوقِ مطالبه ی نفقه، مهریه، جهیزیه، اجرت المثل ایام زوجیت، اجرتِ رضاع و شیردهی، نحله، متاع به معروف، اولویت در حضانت اطفال، امکان الزام مرد به داشتن فرزند، حق تقدم در دریافت مهریه و نفقه نسبت به سایر طلبکاران و عدم تکلیف درخصوص شرکت در جنگ، نمازجماعت، انجام وظایف خارج از منزل و انجام خدمت عمومی از جمله امتیازات ویژه ای هستند که در اسلام و حقوق ایران، صرفاً به زنان جامعه اختصاص یافته است.از دیگر نتایج تقریر چنین قواعد حمایتی،وضعِ تکالیف محدودترو سهل تر برای جنس مؤنث نسبت به جنس مذکر در حوزه ی قوانین است. مقاله ی حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی، درصدد پاسخ گویی به انتقادات فمینیسم به رویکرد اسلام به جنس زن از بعد فقهی و حقوقی است و با ارائه ی مستندات، به نقد ادله ی مخالفان در خصوص موضوعات ارث، دیه، حق طلاق، قضاوت، شهادت، ولایت پدر بر دختر در ازدواج که از دیدگاه ایشان، به عنوان مهم ترین تبعیضات میان زن و مرد در حوزه ی مقررات شرعی و قانونی تلقی گردیده، پرداخته شده است.
بررسی جلوه های زنانه در رمان عامه پسند با تکیه بر فمینیسم ( با تأکید بر آثار برگزیده ی فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی و فتّانه حاج سیّد جوادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
187 - 214
حوزههای تخصصی:
در رمان عامه پسند ایرانی، زنان نقش مؤثری به عنوان نویسنده برعهده دارند و با خلق شخصیّت های زنانه و شرح زندگی آنان، جلوه های زندگی زن ایرانی را منعکس می کنند. نقد زنانه با دو گرایش عمده به تحلیل نقش زن با توجه به جلوه های حضور زنان در اثر و نویسنده ی خلّاق آن می پردازد. در گرایش نخست با تأکید بر متن، جایگاه و نقش زنان بررسی می شود و خوانش زنانه ی متن مهم است. در گرایش دوم خلاقیّت نویسنده ی زن و زبان زنانه ارزیابی می شود. بررسی جلوه های زنانه در آثار نویسندگان زن علاوه بر این که دیدگاه خاصّ نویسنده را نشان می دهد، جایگاه زنان را در جامعه ی معاصر منعکس می کند. این مقاله به شیوه ای تحلیلی- توصیفی با انتخاب آثار برجسته ی نویسندگان متعدّدی همچون فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی و فتّانه حاج سیّد جوادی، آن ها را از دیدگاه جلوه های زنانه تحلیل می کند. یافته ها نشان می دهد که جلوه های زنانه، در دو سطح فرم و محتوا نقش زنان را در این آثار مشخّص می کند و این نقش با توجّه به دیدگاه فمینیستی در دو بخش جنسی و جنسیتی طبقه بندی می شود. پس از تعیین نقش زنان در این آثار به مقایسه ی آن با تفکّرات و اندیشه های فمینیستی می پردازد و تفاوت نقش زنان را در این آثار مشخّص می کند. نقش و جایگاه زنان در آثار پیشگفته، با تفاوتی عمده نوعی خودآگاهی زنانه را نشان می دهد که اغلب بر اطّلاع از جایگاه متعارف زنان و انعکاس آن استوار است و هیچ تمایلی به سمت دیدگاه های افراطی فمینیستی مشاهده نمی شود.
بررسی نقش مذهب و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی امنیت روانی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به طور طبیعی میل به زایش و تولید مثل دارند. مادر شدن یکی از اصلی ترین نیازهای آن ها محسوب می شود و زنانی که به طور طبیعی قادر به فرزندآوری نیستند، درگیر بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی خواهند شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نقش و ابعاد مذهب و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی امنیت روانی زنان نابارورصورت گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که بر روی زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری نوین مشهد انجام شد. بدین منظور 89 زن نابارور واجد شرایط شرکت در پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داد ه ها شامل سنجش نگرش معنوی (شهیدی و فرج نیا، 1391)، پرسشنامه امنیت روانی (مازلو ، 1952) و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005) بود. تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با کمک نرم افزارSPSS و Lisrel انجام شد. یافته ها نشان داد از بین دو بعد مذهب و مؤلفه ی توانایی معنوی و همچنین از بین ابعاد تحمل پریشانی هیجانی، جذب و ارزیابی می توانند به صورت معناداری امنیت روانی را پیش بینی کنند. مذهب و تحمل پریشانی هیجانی، امنیت روانی زنان نابارور را تحت تاثیر قرار می دهند. اتکا به خداوند و منابع معنوی می تواند امنیت روانی افراد را بالا برده و در نتیجه این افراد حس کنترل و تسلط بیشتری بر شرایط داشته باشند
بازخوانی هویت زنانه و اصل مادینه هستی در آثار هنرمند خودآموخته، پروین جلالی، برمبنای نظریه قطعه و تناقض لیندا ناکلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
251 - 269
حوزههای تخصصی:
کاربرد مضامین و محتوای زنانه در آثار هنرمندان زن امری بدیهی و متداول است و از این طریق هنرمند به بازیابی لایه های پنهان درون و هویت فردی خود و جامعه زنان دست می یابد. زنان هنرمند خودآموخته نیز در این میان توجهی ویژه به این امر از خود نشان می دهند. مام زمین و مادینگی هستی، که در همه ادوار تاریخ تمدن بشر مورداحترام بوده، در آثار هنرمند خودآموخته، پروین جلالی، نیز با تلفیق فرم ها، تجلی زنانه آن به ظهور نشسته است. آثار این هنرمند در حال حاضر جایگاهی بین المللی یافته و قابلیت رقابت با هنرمندان خودآموخته جهانی را دارد. این مقاله با بازخوانی هویت زنانه در آثار جلالی در نظر دارد به تحلیل صوری و محتوایی آثار او از منظر دو مفهوم قطعه و تناقض از آرای لیندا ناکلین بپردازد. یافته های حاصل از مطالعه و تحلیل آثار این نقاش نشان می دهد که هنرمند به منظور نشان دادن هویت زنانه و جایگاه اجتماعی زن، تصویری فراواقع گرایانه از تلفیق فرم های انسانی و گیاهی ارائه می دهد. در این آثار، مفهوم قطعه از طریق پیوندِ صفاتِ زنانه با مام طبیعت تصویر شده و مبحثِ تناقض نیز با نشانه هایی چون: تقابل های دوگانه، نمایش روایت گونه، آشفته و پرالتهاب از جهانِ معلقِ امروز و تأکید بر اصل مادینه هستی در ارتباط است. روش تحقیق این مقاله تحلیلی توصیفی است که براساس منابع کتابخانه ای و مستندات تصویری و مصاحبه با هنرمند به نگارش درآمده است.
نگرشی اجمالی به حقوق و محرومیت های زنان در ایرانو انگلستان با رویکردی بر نظر امام خمینی(ره)
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
49-57
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بیان نقاط اشتراک، قوت و ضعف دو کشورِ ایران و انگلستاندرحقوق و محرومیت های زنان می باشد. جامعه مورد مطالعه زنان است که به صورت مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفت. روش پژوهش تحلیلی، توصیفی و تطبیقیاست، بر این اساس ازطریق منابع فارسی و لاتینِ کتابخانه ای با مراجعه به کتاب ها، و مقالات، اطلاعات لازم گردآوری گردید و سپس به بررسی و تحلیل پرداخته شد.مجموع مباحث مطرح شده ونتایج تحقیق گویای این است که، برخلاف آنچه که در کشورهای غربی مطرح می گردد و خودشان را طرفدار حقوق زن قلمداد می نمایندو حقوق اسلام را ناقض حقوق زنان می دانند، متفکران غربی تا پایان قرن نوزدهم اساساً سخنی از حقوق زنان به میان نیاوردند و زنان تا قرن بیستم حتی از اساسی ترین حقوق خود، یعنی حق مالکیت محروم بودند و تمدن غرب هنگامی به حقوق زنان اعتراف کرد و به ندای حق خواهیِ زنان پاسخ مثبت داد که نظام سرمایه داری به نیروی کارِ زنان نیازمند شد درحالی که دین اسلام ضمن توجه به کرامت و جایگاه والای زن در جامعه و خانواده، توجه ویژه ای به سعادت دنیوی و اخروی زن می نماید.
تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر گرایش به حجاب (مطالعه ی موردی: گرایش به حجاب در بین زنان 18 تا 32 ساله شهرستان لالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
343 - 366
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با استفاده از رویکرد پیمایشی و بر اساس نظریات گزینش عقلانی، برچسب زنی های ناسنجیده، یادگیری کجروی و خرده فرهنگ ها مورد تحقیق قرار گرفته است . نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران، تعداد300 نفر اززنان 18 تا 32 ساله مقیم در شهرستان لالی بوده،که به صورت غیر احتمالی و با روش هدفمند گزینش شده اند. در این تحقیق متغیرهایی نظیر سن، شغل، میزان دینداری، تربیت خانواده و میزان استفاده از رسانه های گروهی بر متغیر وابسته ی نگرش به حجاب مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. با توجه به پارامتریک و رابطه ای بودن سطح فرضیات(به جز فرضیه ی اول) از آزمون هایی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیری و جهت تجزیه و تحلیل فرضیه ی پارامتریک اول از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه بین آزمودنی ها بهره برده شد . در نتیجه به جز متغیر رسانه های جمعی، بین سایر متغیرهای مستقل دیگر نظیر: شغل، میزان دینداری، تربیت خانواده و سن با نگرش به مقوله ی حجاب رابطه ی مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد.
تغییر نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده، خودکارآمدی ماموگرافی در مورد غربالگری سرطان سینه: مداخله آموزشی در زنان 40 تا 60 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان سینه عامل اصلی مرگ ناشی از سرطان در زنان است. غربالگری ماموگرافی می تواند در پیشگیری و تشخیص زودهنگام سرطان سینه کمک کند. در افزایش نرخ انجام غربالگری ماموگرافی متغیرهای متعددی دخیل هستند از این رو هدف از پژوهش حاضر تغییر نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادارک شده و سازه خودکارآمدی ماموگرافی به منظور ایجاد قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی با استفاده از یک برنامه مداخله ایی در میان زنان بود. از میان 300 زن در بازه سنی 40 تا 60 که به مرکز بهداشت ناحیه 1 و 2 شهر اراک مراجعه داشتند بر اساس نمره دریافتی در پرسشنامه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده و خودکارآمدی ماموگرافی، 30 زن انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گروه ازمایش 3 جلسه آموزشی دریافت کرد (هر جلسه 60 دقیقه). در اخر پس آزمون برای دو گروه اجرا شد و شرکت کنندگان طی دو ماه از لحاظ انجام ماموگرافی پیگیری شدند. مطابق با نتایج بعد از مداخله، تغییرات معناداری در گروه آزمایش در خودکارآمدی ماموگرافی، نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادارک شده، قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی به دست آمد. همچنین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری در نمرات متغیرها نشان داد. به طور کلی پژوهشگران می توانند سازه خودکارآمدی ماموگرافی را در کنار مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده به همراه متغیرهای دموگرافیک به منظور ارتقای رفتارهای مربوط به سلامتی به کار ببرند.
زمینه ها و پیامدهای اخذ شرط وکالت زنان در طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۳
147 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی زمینه ها و پیامدهای حقوقی– اجتماعی اخذ شرط وکالت در طلاق برای زنان است. این پژوهش با روش کیفی و تحلیل تماتیک از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با کارشناسان مرتبط انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد عوامل درخواست اخذ شرط وکالت زنان در طلاق از منظر پاسخ گویان مواردی نظیر دشواری پروسه ی دادرسی، ناکامی های حقوقی، فردگرایی متورم، شکل گیری منیت در زندگی، قدرت طلبی، گسترش بی اعتمادی، ضرورت های اجتماعی، رهیافت متظاهرانه، ناامنی روانی-اجتماعی و آینده نگری در زندگی است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد، کاهش هزینه های طلاق، بازدارندگی از ظلم، زمینه سازی برابری، اعتمادسازی و امنیت آفرینی از پیامدهای مثبت و منیت و خودخواهی، کاهش اطاعت پذیری زنان، کاهش آستانه ی تحمل زنان در زندگی، کشاکش منفعت طلبانه، تصویر ذهنی منفی و زمینه ساز آینده ی نامطلوب از پیامدهای منفی اخذ شرط وکالت زنان در طلاق است.
شناسایی پیامدهای طلاق والدین بر فرزندان؛ مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق معضلی اجتماعی است که پیامدهای فردی و اجتماعی مهمی دربردارد. فرزندان از جمله گروه های آسیب پذیری هستند که تحت تأثیر طلاق قرار می گیرند. این پژوهش کیفی با هدف شناسایی پیامدهای طلاق والدین بر فرزندان و با استفاده از روش پدیدارشناختی تفسیری انجام شد. مشارکت کنندگان این مطالعه از میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند که والدینشان از هم طلاق گرفته بودند و حداقل دو سال از زمان جدایی آنها گذشته بود. نمونه گیری مبتنی بر هدف بود که با سیزده مشارکت کننده انجام گرفت. مصاحبه نیمه ساختار روشی بود که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت و فرایند مصاحبه و تحلیل داده ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق روش دیکلمن شناسه گذاری و تحلیل گردید. نتایج تحلیل مصاحبه ها به استخراج ۲۴ مفهوم و هفت مقوله منجر شد. بر اساس نتایج، ناامنی در تعاملات اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات ساختاری خانواده، مشکلات تحولی و رشدی، نشانگان افسردگی، الگوهای ناکارامد سازگاری و مشکلات تحصیلی به عنوان پیامدهای طلاق والدین بر فرزندان شناسایی شد.
نقش راهبردی بانوی قهرمان کربلاء در اشعار شاعران مسیحی عرب معاصر
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
135-148
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی بازتاب شخصیت حضرت زینب (س) - به عنوان پرچمدار نهضت کربلا- در شعر شاعران مسیحی معاصر است زیرا شخصیت والا و نقش تعیین کننده ایشان در حوادث عاشورا و مابعد آن، از جمله خطبه های افشاگرانه ای که برای بیداری افکار عمومی، بیان مظلومیت اهل بیت (ع) و افشای هویت دشمنان آنان ایراد کردند، سبب شده است تا نویسندگان و شاعران زیادی از آیین و مذاهب مختلف به مدح و ستایش ایشان به عنوان نماد ظلم ستیزی و آزادگی بپردازند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی می باشد و از طریق منابع کتابخانه ای مورد برررسی و واکاوی قرار گرفته اند. جامعه ی آماری مورد بررسی در این پژوهش دیوان اشعار شاعرانی مانند بولس سلامه، ریمون قسیس، جورج شکور، جوزف هاشم و میشال سلیم کعدی است. یافته های پژوهش نشان داد که شاعران مسیحی در اشعار خویش بیشتر روی نقش حضرت زینب (س) در کربلا و حوادث بعد از آن ازجمله حضور در واقعه عاشورا، ایراد خطبه در مجلس یزید و عبیدالله و دفاع از جان امام سجاد (ع)، روشنگری در مورد قیام عاشورا، رسوایی خاندان اموی و ... توجه داشته اند و حضرت زینب (س) را نماد و الگویی برای مبارزه با استعمار و ظلم ستیزی دانسته و در عصر معاصر،خود را ادامه دهنده راه ایشان در مبارزه با ظلم و بیداد می دانند.
وضعیت حقوقی قربانیان ناپدید سازی اجباری اشخاص با توجه ویژه به زنان و کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپدید سازی اجباری اشخاص یکی از جرائم بسیار جدی و در موارد متعدد جنایتی بینالمللی است که عمدتاً توسط دولتها علیه مخالفان انجام میگردد. این پدیده که هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح قابلیت ارتکاب دارد، عمدتاً شهروندان را هدف خشونت قرار میدهد و با ایجاد حالت عدم اطلاع و عدم اطمینان از وجود مجنیعلیه، او و خانوادهاش را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس در نوشتار حاضر ضمن مفروض قلمداد کردن مفهوم ناپدید سازی اجباری، فرضیه مقاله با رویکردی توصیفی به دنبال اثبات این گزاره است که اگرچه درصد کمتری از قربانیان مستقیم این جرم را زنان و کودکان تشکیل میدهند، لکن بیشترین صدمات و آسیبها را از ارتکاب این جنایت زنان و کودکان متحمل میشوند. درواقع پس از بررسی عملکرد نهادهای قضایی و شبه قضایی بینالمللی اثبات میگردد که ارتکاب ناپدید سازی اجباری اشخاص، به طرز قابلتوجهی قربانیان را از حقهای بشری متعددی ازجمله حق حیات، حق افراد به شناسایی شخصیت حقوقی، حق منع شکنجه و رفتارهای غیرانسانی و حق به دانستن حقیقت محروم مینماید.