فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
67 - 82
حوزههای تخصصی:
زنان، موتور محرکه مهمی برای رشد و توسعه هستند و پرورش سرمایه انسانی آنها بسیار با اهمیت است . زنان، به ویژه در ده سال اخیر تمام سالهای عقب بودن از تحصیلات عالی را یکباره جبران کرده اند. یک دلیل این امر، این است که موفقیت شغلی و حرف های زنان در گرو کسب تجربیات تحصیلی است؛ همچنین فرض بر این است که برخورداری زنان از آموزش عالی به مشارکت بیشتر آنان در بازار کار کمک می کند. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که سهم زنان از کل شاغلان دانش آموخته کشور در سال ۱۳۸۵ معادل ۳۱ درصد و سهم مردان ۶۹ درصد است؛ به عبارت دیگر، با وجودی که زنان و مردان سهم متعادلی درتعداد فارغ التحصیلان دارند (حدود 50-50) اما زنان دانش آموخته، در یافتن شغل با موانع بیشتری نسبت به مردان مواجه اند؛ به علاوه ، از مجموع 373 هزار بیکار دانشآموخته آموزش عالی سال ۱۳۸۵ کشور، 8/54 درصد از زنان و 2/45 درصد را مردان تشکیل می دهند. نرخ بیکاری دانش آموختگان در سال ۱۳۸۵ نیز در حد1/10درصد بوده است. با این ویژگی که این نرخ برای مردان 9/6 و برای زنان دانش آموخته 4/2 برابر بالاتر از این و برابر با 7/16 درصد است. همچنین، تغییر و تحولات ساختاری پدیدآمده در اقتصاد و در کیفیت نیروی کار به ویژه زنان، آن چنان که باید تفاوتی در گرایش های بازار کار نسبت به جذب و به کارگیری زنان به وجود نیاورده است . با وجود آنکه ترکیب و کیفیت زنان متقاضی کار ، به خاطر نیل به آموز شهای سطوح برتر، به طور چشمگیری متحول شده اما این عامل نیز نتوانسته است، در روند راهیابی آنان به مشاغل دگرگونی معناداری ایجاد کند
نقش رهبری سازمانی در پیاده سازی راهبردها و اسناد راهبردی در نهادهای انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
5 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، احصای عوامل و معیارهای موثر رهبری سازمانی در پیاده سازی راهبردها و اسناد راهبردی نهادهای انقلابی کشور با مطالعه موردی اسناد راهبردی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی است و به لحاظ روش، آمیخته از نوع اکتشافی به شمار می آید. در این تحقیق، پس از مرور مبانی نظری، پیشینه شناسی و مطالعات اکتشافی، مفهوم تحقیق تدوین گردید و با انجام مصاحبه(داده های کیفی) و تکمیل پرسش نامه(داده های کمی) توسط 72 نفر از خبرگان حوزه مدیریت راهبردی سپاه، داده های تحقیق گردآوری و با استفاده از روش معادلات ساختاری، تجزیه و تحلیل و الگوی نهایی، تکمیل و ارائه شد. الگوی ارائه شده از چهار بُعد حمایت و مطالبه گری، گروه ائتلاف مدیریتی، سبک رهبری متناسب و شایستگی های مدیریتی تشکیل شده است و هر یک از ابعاد نیز دارای مولفه هایی هستند و درمجموع، 18 مولفه پدیدار گردیده است.
بررسی و شناسایی جهت گیری برنامه های درسی در نظام آموزش عالی بر اساس رویکرد جامعه محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی متناسب نظام آموزش عالی به نیازهای جامعه در ابعاد مختلف یکی از چالش های اصلی در دهه های اخیر بوده است. متناسب با این چالش، هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی جهت گیری برنامه های درسی در نظام آموزش عالی بر مبنای رویکرد جامعه محوری بود. متناسب با این هدف از روش توصیفی_ تحلیلی و همچنین جهت پیشبرد پژوهش از گام های اجرایی روش اسنادی بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل مبانی نظری و پژوهشی (اسناد) داخلی و خارجی در راستای موضوع پژوهش بود که کل جامعه آماری (تمام شماری بدون بازه ی زمانی) به عنوان نمونه انتخاب شد. گرد آوری اطلاعات از راه مطالعات کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی صورت پذیرفت و تا زمان اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های بازخوانی متون و مطالعه منابع، شامل «طبقه بندی و جدول های مفهومی» و «تقلیل داده ها»، استفاده شد. همچنین به منظور بررسی اعتبار یافته ها از معیارهای خودبازبینی پژوهشگر در طی فرایند گرد آوری و تحلیل داده ها و همچنین از توسعه و توصیف غنی داده ها برای اطمینان از قابلیت انتقال پذیری استفاده شد. بر اساس یافته ها مفاهیم کلیدی چشم انداز و مأموریت نظام آموزش عالی جامعه محور را روشن و متناسب با آن هشت جهت گیری (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، فناورانه، زیست محیطی، آموزشی، پژوهشی) برای برنامه های درسی بر اساس ابعاد و کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی جامعه محور (آموزش، پژوهش، خدمات) تبیین شد.
الزامات استقرار نظام تضمین کیفیت در آموزش عالی و پژوهش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
123 - 157
حوزههای تخصصی:
کیفیت نظام آموزش عالی و پژوهش کشور و ایجاد سازوکارهای لازم برای ارزیابی آن، به عنوان یکی از مسائل اصلی این حوزه مطرح است. این پژوهش به منظور ارائه راهکارهایی برای اصلاح و تکمیل نظام تضمین کیفیت آموزش عالی و پژوهش کشور با بررسی اقدام ها و فعالیت های ارزیابی گذشته و تحلیل و آسیب شناسی وضعیت موجود انجام گرفته است. همچنین، به منظور شناسایی تجارب برتر، مطالعه تطبیقی نظام تضمین کیفیت آموزش عالی و پژوهش بر چهار کشور منتخب آمریکا، فرانسه، چین و ترکیه انجام شد. سپس به مطالعه اسنادی قوانین و اسناد بالادستی این حوزه در کشور پرداخته شد و آسیب شناسی از فعالیت های ارزیابی انجام شده ازسوی نهادهای متولی نظام آموزش عالی و پژوهش کشور صورت گرفت. روایی و پایایی پژوهش با روش بررسی متقابل و نظر متخصصان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و یافته های پژوهش ۹ آسیب اصلی را مشخص کرد: پراکندگی فعالیت های ارزیابی، دولتی و صوری بودن، ضعف رویکرد علمی و تخصصی، غلبه رویکرد کنترلی، مستمر نبودن ارزیابی ها، فردگرایی در ارزیابی ها، شفافیت پایین فعالیت های ارزیابی، کم توجهی به ذی نفعان مختلف آموزش عالی و پژوهشی، اثربخشی پایین فعالیت های ارزیابی. در پایان، برای رفع آسیب های موجود پیشنهادهایی ارائه شده است: ایجاد نهاد ملی تضمین کیفیت آموزش عالی، مشارکت دادن ذی نفعان مختلف، تغییر رویکرد از درون دادمحوری به برون دادمحوری، انتشار عمومی نتایج ارزیابی و استفاده از آن به عنوان ابزار سیاستی، ایجاد سامانه ملی اطلاعات آموزش عالی و پژوهشی و عضویت در شبکه های تضمین کیفیت بین المللی.
راهبردهای اجتماعی- ارتباطی پلیس برای مقابله با جرایم خشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
77 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف. نتایج یافته ها نشان می دهد که میزان برخی جرایم خشن از نزاع های فردی گرفته تا سرقت های به عنف و یا زورگیری در حد تقریبا بالایی است؛ بر این اساس، سوال اساسی این تحقیق آن است که راهبردهای پلیسی مقابله با جرایم خشن در کشورمان کدام است؟ روش شناسی. از نظر هدف، کاربردی، از نظر تجزیه و تحلیل داده ها کیفی – اکتشافی با تاکید بر مدل سوات است. روش جمع آوری داده ها میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز، مصاحبه ساخت یافته به وسیله پرسش نامه بوده است. جامعه نمونه این تحقیق 95 نفر از مدیران جایگاه 17 و 18 مرتبط با موضوع مقابله با جرایم خشن در درون سازمان ناجا در شهر تهران و 35 نفر از اساتید، نخبگان و فرهیختگان مرتبط با موضوع، در بیرون از ناجا که به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون خی دو و اولویت بندی فریدمن است. یافته ها و نتیجه گیری. به طور کلی، جامعه در خصوص پیشگیری و مقابله با جرایم خشن با مشکلات بسیاری مواجه است. ما نیازمند استفاده از تدابیر نظارتی مانند ثبت مجرمان خطرناک و خشن، آگاه سازی عمومی، استفاده از فناوری واپایش و نظارت الکترونیک هستیم. علاوه بر آن، فرهنگ گفت و گو و کنترل(واپایش) خشم باید به شکلی موثر تقویت شود. در کنار آن، بهره برداری از رویکردهای ترمیمی و میانجیگرانه نسبت به برخی از جرایم خشن (مانند نزاع های فردی و جمعی) برای جلوگیری از تشدید و تکرار این جرایم ضروری است.
تأثیر درس تفسیر موضوعی قرآن بر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز در بعد شناختی (بر اساس کتاب دکتر نصیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق به منظور تبیین تأثیر یا عدم تأثیر درس تفسیر موضوعی قرآن روی دانشجویان به منظور ارائه راهکارهای کاربردی انجام شده است. روش: روش پژوهش، ترکیبی(آمیخته) از نوع تبیینی(مدل پیگیری تبیین ها) بود؛ بدین صورت که در مرحله اول(مرحله کمّی) به منظور بررسی تأثیر درس تفسیر موضوعی قرآن در تغییر بعد شناختی دانشجویان از طرح آزمایشی یک گروهی پیش آزمون، پس آزمون استفاده شد. در مرحله دوم به منظور تبیین نتایج کمّی، داده های کیفی جمع آوری و تحلیل شد. در نهایت، داده ها توسط گروه تحقیق بررسی شد. جامعه آماری تحقیق همه دانشجویان شرکت کننده در کلاسهای تفسیر موضوعی قرآن(نیمسال اول 98-97) دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بود. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه بود که با استفاده از آزمون تی وابسته، تحلیل واریانس یک راهه و روش تجزیه و تحلیل دیلکمن بررسی شدند. یافته ها: نتایج بخش کمّی نشان می داد که درس تفسیر موضوعی قرآن تأثیر معناداری در بعد شناختی روی دانشجویان نداشته است. در بخش کیفی، دانشجویان دلایل این امر را ارائه تعصب گرایانه مطالب، کمّی بودن مطالب و متن محوری ذکر کردند. نتیجه گیری: لازم است در محتوا و شیوه ارائه درس تفسیر موضوعی قرآن کریم بازنگری شود و به شیوه ای انتقادی، سؤال محور و بر اساس نیاز فراگیران با مطالبی عمیق متناسب با فهم دانشجویان ارائه شود.
جغرافیای مطالعات برنامه درسی در ایران: قلمرو روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
145 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی و بازنمایی قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی در ایران بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع کمی و از نظر هدف جزو پژوهش های کاربردی بوده و به روش تحلیل مستندات انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، نشریه های تخصصی انجمن مطالعات برنامه درسی ایران بود که به منظور برآورد حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده (121 مقاله) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی تحلیل محتوا «دامنه قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی» و روش تجزیه وتحلیل داده ها براساس شاخص های تحلیل توصیفی و تفسیری انتخاب شد. نتایج نشان داد قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی ایران، قلمرویی کوچک و محدود است. سهم کل مقاله های مرتبط با قلمرو روش شناسی از تعداد 31 روش (74/91 درصد) تنها 16روش (36/47 درصد) بود که از این بین بیشترین فراوانی با تعداد 24مقاله (83/19درصد) به پژوهش کاوش تحلیل محتوا و کمترین فراوانی با تعداد 1 مقاله (83/0) به پژوهش های پژوهش روایی، پژوهش تلفیقی، پژوهش نظریه ای و پژوهش هنجاری تعلق داشته است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، به منظور بهبود وضعیت و گسترش قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی در ایران پیشنهادهایی ارائه شد.
کاربرد نظریه حوزه های معنایی در بررسی مفهوم کرامت بر پایه منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مفهوم کرامت بر اساس قرآن و روایات بود. روش: برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش کیفی معناشناسی زبانی و همچنین تحلیل محتوای متون دینی استفاده شد. یافته ها: کرامت از موسّع ترین مفاهیم دینی و شامل دو نوع ذاتی و اکتسابی است. کرامت اکتسابی بیشتر در علم روان شناسی مورد توجه قرار می گیرد. کرامت با مفاهیم متعددی مرتبط است. حس کرامت قابل آسیب و افزایش است. همچنین، کرامت صفت و ویژگی کلی است که به خود مرتبط است. عزت نفس به عنوان مؤلفه کرامت، به حریم خود و صفت لینت به چگونگی این حریم اشاره دارد. نتیجه گیری: کرامت مرتبط با خود است و به همین دلیل، از دیدگاه اسلامی با نظریه های روان شناسی خود و انسانگرایی راجرز شباهتها و تفاوتهایی دارد. نتایج این مقاله می تواند موجب غنای حوزه روان شناسی خود شود و توسط درمانگران در حوزه پیشگیری و درمان استفاده شود.
جایگاه دستگاه کاشف در سیاست کیفری مبارزه با قاچاق کالا و ارز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
105 - 130
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و گستردگی ارتکاب بزه قاچاق کالا و ارز، قانون گذار همواره درخصوص این بزه از سیاست کیفری افتراقی تبعیت نموده است که یکی از مصادیق آن، پیش بینی نهاد "دستگاه های کاشف" در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز می باشد. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و در پی پاسخ گویی به این سوال که «جایگاه دستگاه های کاشف در سیاست کیفری مبارزه با قاچاق کالا و ارز چیست»، سعی شده است که ضمن تبیین مفهوم و مصادیق دستگاه های کاشف، نقش آنها در سیاست کیفری مبارزه با قاچاق تبیین شود. درواقع، بین دستگاه کاشف و ضابط دادگستری، رابطه "عموم و خصوص من وجه" وجود دارد و مصادیق تمثیلی دستگاه های کاشف در ماده 36 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز پیش بینی شده است. از جمله وظایف و اختیارات دستگاه های کاشف، تهیه صورت جلسه کشف، تعیین ارزش اولیه کالا و ارز قاچاق، صلاحیت رسیدگی به برخی از پرونده های قاچاق و حق تجدیدنظرخواهی از آرای برائت و منع تعقیب دادگاه های انقلاب و شعب تعزیرات حکومتی است؛ علاوه بر این، آن دسته از کاشفینی که ضابط نیز می باشند، صلاحیت اعمال اختیارات ضابطین را در موارد کشف بزه قاچاق کالا و ارز دارا می باشند. در راستای حمایت از دستگاه های کاشف و مأموران آنها در مقام ایفای وظیفه، حمایت هایی در قانون پیش بینی شده است که سلب مسئولیت مدنی مأموران کاشف و پرداخت حق الکشف از آن جمله است؛ هرچند که وجود تعارضات و ابهامات قانونی و مشکلات عملی، در عمل، این حمایت ها را ناکارآمد نموده است.
مروری بر تجارب آزمایشگاه های زنده شهری با تاکید بر پیاده سازی شهرهای هوشمند مبتنی بر محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: در طی دو دهه گذشته بسیاری از شهرها در جهان، ایده شهر هوشمند را به منظور حل مسائل در برنامه ریزی و حکمرانی شهری با استفاده از ظرفیت فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات دنبال کرده اند. تجارب گذشته در این خصوص نشانگر یکی از بزرگترین چالش ها در اجرای شهرهای هوشمند می باشد که عموماً مربوط به خود فناوری نیست، بلکه مشکلاتی است که در حین انجام ایده اتفاق می افتد که عمدتاً به علت وجود نداشتن راهبرد مشترک و روشن بین ذینفعان برای تحقق شهرهای هوشمند است. پس از تغییر پارادایم های توسعه از نوآوری بسته به سمت نوآوری باز، خلاء ناشی از حضور مردم در فرآیند نوآوری و شکاف بین آنها و فشار فناوری، سیاستگذاران شهری را برآن داشت تا به سمت طراحی شبکه ای متشکل از تمامی ذینفعان در محیط هایی تحت عنوان آزمایشگاه های زنده شهری حرکت کنند.هدف: هدف این پژوهش، فهم مفهوم آزمایشگاه های زنده شهری از طریق مرور نظام مند تجربیات شهرهای موفق جهان در پارادیم نوآوری باز مبتنی بر محیط های هوشمند می باشد.مواد و روش: این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ فنون گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. بدین ترتیب اسناد مکتوب 16 تجربه آزمایشگاه زنده شهری به عنوان محیط بین سال های 2007 تا 2022 ، از طریق مرور نظام مند بر حسب موضوع، هدف، ضرورت اجرا و خروجی طرح مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر تمرکز شهرهای هوشمند بر مشارکت شهروندان و کاربران با سایر ذینفعان جهت ایجاد خدمات نوآورانه و تحقق هم آفرینی اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: با توجه به تجارب، پایین بودن سطح آموزش شهروندان جزو چالش های بسیار مهم در تحقق شهرهای هوشمند می باشد.
نقد و بررسی روایت های رایج از انقلاب علمی: به بهانه انتشار ترجمه فارسیِ کتاب از ارسطو تا نیوتن: پیدایش فیزیک نو نوشته برنارد کوهِن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
153 - 167
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان گفت اتفاقات اصلی در تحولات علمی قرن هفدهم، در دو رشته نجوم و فیزیک روی داد، و بعد راه به دیگر رشته های علمی برد. کتاب پیدایش فیزیک نو به طور خلاصه به ریشه ای ترین تحولات علمی آن قرن می پردازد، و به این منظور، فقط بر دو این رشته سرنوشت ساز علمی تمرکز می کند. این کتاب شامل نکات تاریخ نگارانه متعدد و مباحث بسیاری است که تأثیر ادبیات تخصصیِ تاریخ نگاری علم در قرن بیستم در آن آشکار است. کویره در نیمه قرن بیستم، تحولاتی اساسی در تاریخ نگاری انقلاب علمی ایجاد کرد و آثارش مبنایی شد برای پژوهش ها و تحقیقات بعدی که خود به حک و اصلاحات بسیاری منجر شد.ترجمه کتابی در زمینه تاریخ علم به دست یکی از اساتید پیش کسوت این رشته به اندازه کافی جای خوشحالی دارد، به ویژه وقتی مترجم خود از اعضای فرهنگستان زبان و از اعاظم فارسی دانی باشد، دیگر جای شک باقی نمی ماند که با ترجمه ای بی نظیر و خواندنی روبروییم. با وجود انبوه کتاب های تاریخ علمی ترجمه یا تألیف شده در زمینه تاریخ انقلاب علمی، جای خالی چنین کتابی به شدت حس می شد. زیرا آنچه ترجمه شده معمولاً یا بسیار عمومی است و وارد جزئیات لازم نشده، یا از دقت کافی برخوردار نیست، یا ترجمه خوبی ندارد. مترجم نه تنها کتابی ضروری را به فارسی برگردانده است، بلکه ترجمه ای روان، دقیق، و قابل اتکا به دست داده است.
ارائه الگوی ارزشیابی حکمرانی اقتصادی در ایران با استفاده از شاخص های ارزشیابی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
47 - 86
حوزههای تخصصی:
حکمرانی اقتصادی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های جهت دهی دولت ها به زندگی شهروندان بوده است. از یک سو سنجش میزان موفقیت دولت ها و سنجش مؤلفه های اقتصادی در بستر نهادی در هر کشور با توجه به اقتضائات سیاسی و اجتماعی معطوف به آن باید صورت پذیرد و از سوی دیگر، وجود اشتراکات متعدد در مباحث اقتصادی موجب شده برای برآورد عملکرد بتوان از سنجه های رایج در شاخص های بین المللی برای ارزشیابی عملکرد اقتصادی استفاده کرد. ازاین رو، در این پژوهش با بررسی شاخص های معتبر و چندوجهی ارزشیابی عملکرد بین المللی، با الهام از الگوی مطالعات موردی چندگانه و نظر خبرگان پژوهش، چهار شاخص ارزشیابی رفاه و کامیابی لگاتوم، سهولت کسب وکار، رقابت پذیری و حاکمیت قانون از میان 13 شاخص ابتدایی، انتخاب و مورد مطالعه دقیق قرار گرفته و ارکان اقتصادی این شاخص ها بررسی شده است. با استفاده از خروجی این مرحله و در فاز کمّی این پژوهش، برمبنای نتایج فاز کیفی، با استفاده از مدل معاملات ساختاری در نرم افزار Lisrel ارتباط و اهمیت سنجه های معطوف به اهداف راهبردی ایران از منظر خبرگان تحقیق از میان شاخص های مذکور استخراج و کشف شد. بر این اساس، الگوی ارزشیابی حکمرانی اقتصادی در پنج محور اصلی شامل کیفیت اقتصادی، زیرساخت های اقتصادی، محیط سرمایه گذاری، شرایط کسب وکار و بازار در 20 رکن طراحی شده است. در انتها به مدل اصلی پژوهش برای پیشبرد سیاست های اقتصادی خواهیم رسید که به چهار پیشنهاد اجرایی برای سیاستگذاری منجر شده است.
سه تفاوت مبنایی در علم دینی و علم سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین سه سؤال مبنایی در خصوص 1) رابطه معرفت نفس با علم دینی، 2) نسبت بین علم انسان، علم خدا و جهان، و 3) مزیت نسبی علوم انسانی- اسلامی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با نگرشی تحلیلی- تطبیقی به منابع دینی و علوم انسانی رایج صورت گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که: 1) توجه به معرفت نفس یکی از زمینه های لازم برای تحول در علوم انسانی است. 2) در تدوین نظریه علوم انسانی- اسلامی باید آموزه های وحیانی به عنوان دانش درجه اول قلمداد شود. 3) مزیت نسبی علم دینی، توانایی عبور از ظاهر به باطن امور است که از طریق درک جوهر اشیا حاصل می شود. نتیجه گیری: به دلیل تفاوتهای مبنایی در علم دینی و سکولار، رویکردهای تذهیبی و ترکیبی نمی توانند منتهی به تحول اساسی در علم رایج شوند و تنها یک فلسفه علم جدید می تواند کارساز واقع شود
مروری نظام مند بر مطالعات سیاست و بدن در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دورهٔ ناصری تاکنون، بدن همواره محل مناقشات، کشمکش ها و رقابت میان گروه های اجتماعی، احزاب سیاسی و گفتمان های مختلف در ایران بوده است. مقالهٔ حاضر قصد دارد با ارائهٔ تحلیلی از رویکردها، روش ها، مسائل، و یافته های حاصل از این مطالعات، و نقد و بررسی نقاط ضعف و قوت تحقیقات موجود، فضاها و زمینه های مغفول مانده در این حوزه را شناسایی کرده و به فهم عمیق تری از مسئلهٔ بدن به عنوان برساخته ای اجتماعی و سیاسی در مدرنیتهٔ ایرانی دست یابد. بنابراین، با اتکا به تحلیل محتوا و مضامین منابع موجود، به دنبال تحلیلی نظام مند از مسئله مندی، سنت مطالعاتی و روش شناختی این مطالعات هستیم. یافته های مقاله نشان می دهد سنت جامعه شناسی با دو رویکرد نظری پساساختارگرایانه و ساختارگرایانه رویکرد مسلط در مطالعات سیاست و بدن در علوم اجتماعی ایران طی دو دههٔ اخیر است. بدین لحاظ، در این تحقیقات اولویت اساسی با ساختار است و سوژه و کنش گر ایرانی، اگر هم دارای نقشی مؤثر باشند، تنها در درجهٔ دوم اهمیت قرارمی گیرند. در این معنا، اولویت تأثیر در حوزهٔ بدن همواره با سیاست است و در اغلب مواقع، جبر ساختار بر اراده گرایی کارگزار غلبه می کند. به لحاظ روش شناسی نیز، رویکرد اغلب محققان رویکردی تاریخی است که داده های خود را براساس اسناد آرشیوی و منابع تاریخی به دست آورده اند. همچنین، در اغلب این پژوهش ها روش تحلیل گفتمان و تبارشناسی فوکویی در تفسیر داده ها و یافته های موجود استفاده شده است. اما در بیشتر موارد، گفتمان های موجود در حوزهٔ بدن با تقلیل به دو گفتمان حاکم و گفتمان رقیب، یکسان انگاری شده اند. درواقع، اغلب این مطالعات گرفتار نوعی روایت کلان از مدرنیتهٔ ایرانی به طورعام و رابطه و نسبت میان سیاست و بدن در ایران به طورخاص بوده اند.
تحلیل راهبردی اقتصاد آموزش عالی هنر در ایران و پیشنهاد راهبردهای توسعه پایدار و پویاسازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
32 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به ابعاد اقتصادی از مهمترین عوامل موفقیت نظام آموزش عالی در عرصه هنر است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل راهبردی اقتصاد آموزش عالی هنر در ایران با تأکید بر تحصیلات تکمیلی و تدوین راهبردهای لازم بوده است.روش پژوهش: براساس وضعیت شناسی، مسائل راهبردی این حوزه در 45 گزاره مشخص و در چارچوب مدل راهبردی PESTEL تحلیل شد. به منظور اولویت بندی نظام مسائل راهبردی، پرسشنامه ای در اختیار 30 نفر از متخصصان مطالعات راهبردی فرهنگی، هنری، اقتصادی و آموزش عالی قرار گرفت؛ همچنین، از روش ماکسی ماکس برای اولویت شناسی نظام مسائل راهبردی استفاده شد.یافته ها: تعداد 11 راهبرد جهت تحقق اقتصاد پویا و توسعه پایدار در آموزش عالی هنر با تأکید بر تحصیلات تکمیلی ارائه شد: 1. استقلال نهادی-کارکردی مراکز دانشگاهی؛ 2. تعامل مؤثر و ارتباط حداکثری مراکز دانشگاهی هنر با بخش های اقتصادی و صنعتی داخلی و خارجی؛ 3. متناسب سازی رشته ها با مهارت های شغلی و بازار کار؛ 4. اتخاذ رویکرد تأمین مالی مبتنی بر اقتصاد درون زای دانشگاه؛ 5. فرهنگ سازی و آگاهی بخشی نسبت به اهمیت کارکردی اقتصاد هنر و کارآفرینی؛ 6. استفاده مراکز دانشگاهی از فناوری های نوین به منظور درآمدزایی؛ 7. استفادهئاز ظرفیت های موجود در جریان غیررسمی آموزش و مهارت های هنری؛ 8. ایجاد محیط خلاقانه و پویا در مراکز دانشگاهی؛ 9. ایجاد مؤسسات آموزش عالی و مراکز پژوهشی مختص به اقتصاد هنر و کارآفرینی؛ 10. وضع قوانین حمایتی و تسهیلگر ویژه فعالیت های اقتصادی و کارآفرینانه؛ 11. معیارسازی کارآفرینی و اقتصاد هنر در قوانین جذب دانشجویان و اعضای هیئت علمی.نتیجه گیری: تسهیل حرکت مراکز دانشگاهی هنر از وضع کنونی به سوی دانشگاه کارآفرین هنر، نیازمند هم افزایی ساختارهای مدیریتی و سیاست گذاری کشور به عنوان ذینفعان اصلی نظام آموزش عالی است.
بازخوانی میراث بلاغت قدیم در پرتو پژوهش های زبانشناسی جدید خوانشی در کتاب «البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغه العَربیهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه در چگونگی بهره گرفتن از میراث بلاغت قدیم در محافل علمی، میان پژوهشگران اختلاف نظر است. گروهی براین باورند که باید این میراث بلاغی را کناری نهاد و با بلاغت جدید غربی همگام شد. گروهی دیگر بر این باورند که باید بلاغت قدیم را اصل قرار داد و از یافته های زبانشناسی و سبک شناسی کمک گرفت و بین این دو ارتباط برقرار کرد. کتاب«البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغهِ العَربیهِ» نوشته أسامه البُحَیری تلاش می کند تا دیدگاه دوم را اساس کار خود قرار دهد تا پلی بین بلاغت قدیم و یافته های جدید زبانی و بلاغی ایجاد کند. این مقاله با کمک گرفتن از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا پس از نقد شکلی کتاب، دیدگاه های نویسنده را استخراج و سپس به تحلیل آن ها بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییر در تقسیم بندی سکاکی، توجه به مساله خروج از مقتضای ظاهر در علم بدیع، توجه به ساختار داخلی متن، پرداختن به نقش خواننده در هنجارگریزی و پر رنگ شدن هنجارگریزی در گفتمان ادبی معاصر از مهمترین ویژگی های کتاب است. اشکال های تایپی فراوان، انتخاب فونت نامناسب، نداشتن فهرست اعلام و ابیات و اشعار، از مهمترین کاستی های کتاب است. نویسنده در مقدمه کتاب تاکید دارد که در تحلیل بلاغی خود متن را اساس قرار داده، اما در کتاب اثری از اساس قرار دادن متن به عنوان یک واحد تحلیل بلاغی نیست.
امکان تولید علم دینی از منظر علامه مصباح یزدی و دکتر علی پایا
حوزههای تخصصی:
بنیادی ترین پرسشی که پیش از استخراج علوم انسانی (مانند علوم تربیتی و روان شناسی) از منابع اسلامی مطرح می شود، امکان یا عدم امکان تولید علم دینی است. مقاله حاضر با هدف بازخوانی نظریه علم دینی علامه مصباح یزدی به عنوان قائل به امکان و دکتر علی پایا به عنوان قائل به عدم امکان و مقایسه آراء ایشان با رویکرد تربیتی نگاشته شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای انجام شده است. منابع استفاده شده فلسفی و تربیتی هستند. این نوشتار در پنج محور مفهوم شناسی واژه علم و دین، تعریف علم دینی، بررسی امکان و عدم امکان علم دینی از نگاه آیت الله مصباح یزدی و دکتر پایا، تکنولوژی دینی، و در محور آخر به بررسی آراء پرداخته است. مطابق یافته ها و پس از مقایسه آراء، تولید علوم انسانی ازجمله علوم تربیتی بر پایه دین امکان پذیر است؛ زیرا ازیک سو گزاره های ارزشی مانند گزاره های واقع نما و مطابق با شأنیت علم، کاشف حقیقت هستند و از سوی دیگر، دین منبعی برای آموزه های ارزشی و تربیتی است.
اسلامی سازی علوم، ضرورتی چالش برانگیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رهیابی به ظرفیت ها و قابلیت های فرهنگ و علوم اسلامی در روزگار معاصر و نیز بهره گیری شایسته از آنها برای تمدن سازی و سازگاری هرچه کامل تر با حرکتهای نوین جهانی. روش: توصیف وتحلیل مسئله بر اساس واقعیت علوم انسانی و اسلامی و نیز بررسی و تطبیق نظرات موافق و مخالف اسلامی سازی علوم. یافته ها: فرایند اسلامی کردن علوم با وجود تفاوتهای جزیی آن با بومی سازی علم، نیازمند شناخت دقیق ضرورتها و چالشهای مسیر و اجتناب از انحصارنگری در رفع و حل آنهاست.رهیافت حاصل از آن فرایند، با وجود عدم مقبولیت نزد برخی صاحب نظران، از حیث مبانی نظری و روشهای عملیاتی، بر وجود نوعی وحدت غایت شناسانه ومناسبات معنادار میان دانش های اسلامی، دلالت داردکه در صورت بازنگری در نگرشها و ذهنیت های مسبوق به آن در ناحیه اندیشمندان مسلمان، شاید بتوان میزان سازگاری و ناسازگاری آن دانشها را با دستاوردهای علمی تمدن غرب سنجید وگستره جدیدی از معرفت شناسی را بر روی طالبان حقیقت گشود. نتیجه گیری: فرایند اسلامی کردن علوم به فرض قرارگرفتن در مسیر درست آن؛ یعنی عدم تفکیک بین صورتهای یک علم و پرهیز از انحصارطلبی در ناحیه دانشمندان آن علم، نتایج مهمی چون: تعامل سازنده علم و دین، شکل گیری مطالعات بینرشته ای، عرضه الگوهای معرفتی کارامد و ارزش آفرین با تکیه بر جهان بینی الهی، همپایی و هماهنگی با رشد و توسعه یافتگی سایر علوم، رواج نظامهای هماهنگ در حوزه های کاربردی جامعه اسلامی،کاهش خلأهای معرفتی و در نتیجه، زایش بایسته های پژوهشی نوین را به دنبال خواهد داشت.
بررسی تأثیر سیاست های کلان اقتصادی و نوسان آنها بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
365 - 403
حوزههای تخصصی:
براساس تئوری های مالی، ساختار سرمایه از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد که شناخت این عوامل در ارزیابی و تعیین سطح مطلوب ساختار سرمایه شرکت ها حائز اهمیت است. ازاین رو هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سیاست های کلان اقتصادی و نوسان آنها بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بنابراین دو دسته سیاست های کلان اقتصادی و نوسان های آنها و تأثیر هریک از این عوامل بر اهرم مالی به عنوان نماینده و شاخص ساختار سرمایه مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. برای این منظور، نمونه ای متشکل از ۲۰۶ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ انتخاب و با استفاده از دو مدل ایستا (رگرسیون خطی چندگانه) و پویا (خودرگرسیون برداری با وقفه های توزیعی ((ARDL) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون مدل های ایستا نشان داد که متغیرهای عرضه پول، مخارج دولت و نوسان مخارج دولت تأثیر منفی و معنادار و متغیرهای نرخ تورم و نوسان عرضه پول تأثیر مثبت و معنادار بر اهرم مالی شرکت ها دارد. همچنین با توجه به نتایج حاصل از آزمون مدل های پویا، در بلندمدت متغیرهای عرضه پول، نرخ ارز و نوسان عرضه پول تأثیر مثبت و متغیرهای مخارج دولت، نرخ تورم، نوسان نرخ ارز، نوسان مخارج دولت و نوسان نرخ تورم تأثیر منفی بر اهرم مالی شرکت ها دارد. در شرایطی که شرکت ها اغلب درخصوص زمان، محتوا و تأثیر احتمالی تصمیم های مرتبط با سیاست های اقتصادی و نوسان در آنها با عدم اطمینان مواجه اند، موضوع بررسی پیامدهای سیاست های اقتصادی و نااطمینانی در آنها، مهم جلوه می کند. یافته های پژوهش، از اهمیت نقش ثبات سیاست های اقتصادی در محیط فعالیت شرکت ها و تصمیم گیری های مرتبط با تأمین مالی حکایت دارد.
پرتوی نو بر زندگی و کارنامه علمی عمادالدین شیرازی و جایگاه اودر سنت پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
161 - 174
حوزههای تخصصی:
عمادالدین محمود بن قطب الدین مسعود بن عمادالدین محمود بن فخرالدین احمد، نامور به عمادالدین شیرازی، نامورترین عضو خاندانی شیرازی بود که دست کم چهار نسل پیاپی از آنان از نیمه دوم سده 9 تا نیمه نخست سده 11 ق، پیشه پزشکی داشتند. عمادالدین با نگارش مهم ترین تک نگاری فارسی در باره آتشک (سیفلیس) شهرتی بسزا یافته است؛ اما به رغم این آوازه، در پژوهش های معاصر اشتباهات بسیاری در باره او رخ داده است که بیشتر آن ها ریشه در آثار سیریل لوید الگود، پژوهشگر انگلیسی تاریخ پزشکی ایران دارد. الگود، به رغم اشتهار به تسلط بر فارسی و عربی، با درک نادرست متون کهن فارسی، در باره مورد محتوای آثار عمادالدین و خاندان او اشتباهاتی چشم گیر مرتکب شده است. الگود همچنین به اشتباه عمادالدین را به انتحال بخش هایی از خلاصه التجارب بهاءالدوله حسینی نوربخش در رساله آتشک متهم کرده است. خلط میان رساله بیخ چینی عمادالدین با رساله ای در همین باب از فردی ناشناس به نام نور الله مشهور به علاء /علاءالدین نیز منشأ اشتباهاتی دیگر در باره عمادالدین بوده است. از این رو، افزون بر بررسی چند و چون بهره گیری عمادالدین از خلاصه التجارب، برای ترسیم چشم اندازی درست تر از زندگی و کارنامه عمادالدین تلاش شده است