فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۶۱ تا ۵٬۵۸۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
369 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه شبکه های ارتباطی سهام، موضوع مهمی برای کشف ارتباطات بالقوه بین شرکت های مختلف محسوب می شود؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ساختار ارتباطی شرکت های موجود در بازار سرمایه بر مبنای قیمت، بازده و حجم معاملات سهام با رویکرد شبکه است.
روش: روش این پژوهش کمّی و از نوع تحلیل شبکه است. داده های پژوهش در بازه زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ گردآوری شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش مبنای هم بستگی، از میزان ارتباطات بین شرکت های مختلف کاسته می شود و بی نظمی افزایش می یابد. در واقع، هر چقدر مبنای هم بستگی بیشتر در نظر گرفته شود، احتمال تأثیرپذیری از یک متغیر مشترک یا تأثیرگذاری متقابل کمتر می شود که این مسئله به کاهش ارتباط بین سهام منجر خواهد شد. از سوی دیگر، در شبکه ارتباطی شرکت هایی هستند که در مقایسه با بقیه، در موقعیت مناسب تری قرار دارند. آن ها ممکن است از تعداد ارتباط بیشتر، دسترسی به اطلاعات سریع تر و تأثیرگذاری بیشتر بر تغییرات قیمت سایر واحدها برخوردار باشند؛ در نتیجه این شرکت ها می توانند تعیین کننده و پیشرو باشند یا به بیانی دیگر، نقش بازیگران کلیدی و تأثیرگذار را در ساختار حاکم ایفا کنند. افزون بر مطالب بیان شده، نتایج نشان داد که در دوره دوم سال ۱۳۹۹ نسبت به دوره اول، شبکه های ارتباطی بسیار بی نظم تر و پراکنده تر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت شبکه های ارتباطی بازار سرمایه و نقش تعیین کننده شرکت های کلیدی، تحلیل الگوی روابط کمک می کند تا با آشکارسازی ساختار شبکه ای بازار سرمایه، تلاشی در جهت افزایش شفافیت، کاهش ریسک و به دنبال آن بهبود تصمیم گیری، خط مشی گذاری، بهینه سازی پرتفوی و غیره صورت گیرد.
تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر شاخص قیمت مسکن در ایران؛ کاربردی از رهیافت GMM سری زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
433 - 452
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر شاخص قیمت مسکن در ایران است؛ از این رو تحلیل ارتباط بین بازار ارز و بازار مسکن، می تواند به سیاست گذاران و تصمیم گیران اقتصادی، برای اتخاذ سیاست های مناسب در زمینه بازار ارز و مسکن کمک کند.روش: در این پژوهش، از روش قارچ برای برآورد متغیر بی ثباتی نرخ ارز استفاده شده است؛ سپس برای بررسی اثرگذاری بی ثباتی نرخ ارز بر شاخص قیمت مسکن در دوره زمانی 1399 تا 1370، از روش GMM سری های زمانی 1399 تا 1370 استفاده شده است.یافته ها: نتایج برآوردها نشان داد که بی ثباتی نرخ ارز، بر قیمت مسکن تأثیر منفی و معناداری دارد. وقفه شاخص قیمت مسکن، وقفه درآمد های نفتی، نرخ تورم، نقدینگی و شهرنشینی، بر قیمت مسکن تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. همچنین سایر نتایج مطالعه، تأثیر منفی و معنادار متغیرهای نرخ بهره، بازدهی بازار طلا و بازدهی بازار سهام، بر قیمت مسکن در اقتصاد ایران را نشان می دهد.نتیجه گیری: یکی از پارامترهای اثرگذار بر قیمت مسکن، بی ثباتی نرخ ارز است و نتایج پژوهش نشان داد که بی ثباتی نرخ ارز، بر شاخص قیمت مسکن در ایران اثر منفی داشته است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که بانک مرکزی، به منظور کاهش بی ثباتی در بازار ارز و اثرگذاری آن بر بازارهای موازی، از جمله بازار مسکن، سیاست های مناسب ارزی را اتخاذ کند.
چرخه توسعه و بخش بندی تامین کننده با استفاده از سیستم استنتاج عصبی- فازی انطباقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تتولیدکنندگان، بمنظور توسعه ی تامین کنندگان استراتژیک خود، آنها را بخش بندی می کنند. بخش بندی تامین کننده موجب ایجاد ارزش و هم افزایی در ارتباط با تامین کننده می شود. هدف این مقاله، ارتباط توسعه ی تامین کننده و بخش بندی تامین کننده با استفاده از سیستم استنتاج عصبی-فازی انطباقی در صنعت خودروسازی ایران است. برای تحقق این هدف، ابتدا برای مقوله های توسعه ی تامین کننده، با استفاده از سه روش، سه سیستم عصبی-فازی طراحی می شوند. سپس با استفاده از دو روش کلاسیک و چهار الگوریتم تکاملی، آنها را بهینه سازی و مناسبترین سیستم عصبی-فازی انتخاب می شود. در مرحله بعد نمره ی توسعه برای 53 تامین کننده از تامین کنندگان استراتژیک صنعت خودرو در چهار مقوله پیش بینی می شود، براساس نمره های بدست آمده، تامین کنندگان بخش بندی می شوند. در نهایت، فعالیتهای لازم برای توسعه ی هرکدام از تامین کنندگان پیشنهاد می شوند. نتایج نشان می دهدکه صنعت خودروسازی ایران در توسعه ی مقوله های ناملموس و محیطی، عملکرد قابل قبولی داشته اما، در توسعه-ی مقوله های ملموس و روابط ضعیف عمل کرده است. بر این اساس، تولیدکنندگان صنعت خودروسازی ایران، باید بترتیب اولویت بکارگیری فعالیتهای مرتبط با توسعه ی روابط، قابلیتهای ملموس، قابلیتهای ناملموس و قابلیتهای محیطی را رعایت کنند. با توجه به اینکه در این حوزه، مطالعات اندکی صورت گرفته است، در پایان، ضمن مقایسه ی این مطالعه با یکی از مطالعات خارجی انجام گرفته، پیشنهاداتی برای صنعت خودروسازی ایران و همچنین پژوهشهای آینده ارائه می شود.
تاثیر رهبری حکمت محور بر رسالت حرفه ای با سرزندگی سازمانی و کنشگری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
261 - 270
حوزههای تخصصی:
به طور کلی دانشگاه ها و به ویژه دانشگاه محقق اردبیلی برای اینکه بتوانند کارکنانی سرزنده و شاداب داشته باشند، باید به نقش رهبری حکمت محور در رسالت حرفه ای بپردازند همین امر منجر می شود که به رسالت اصلی خود که همان ارتقاء و توسعه دانش روز در سطح جامعه می باشد، دست نیابند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر رهبری حکمت محور بر رسالت حرفه ای با نقش میانجی سرزندگی سازمانی و کنشگری استراتژیک در بین کارکنان و اساتید دانشگاه محقق اردبیلی می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر روش انجام دادن تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان و اساتید دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 630 نفر بوده که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 239 نفر به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. در قسمت تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS22، Smart PLS به بررسی تاثییر متغیرهای پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته شد. نتایج نشان داد که رهبری حکمت محور بر رسالت حرفه ای تاثیرگذار بوده است. در این میان شاخص رهبری حکمت محور بر سرزندگی سازمانی، همچنین سرزندگی سازمانی بر رسالت حرفه ای، و از سوی دیگر کنشگری استراتژیک بر رسالت حرفه ای و در نهایت رهبری حکمت محور بر کنشگری استراتژیک اثرگذار بوده است.
شناخت و فهم پدیده پشیمانی استراتژیک مدیران سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
157 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از خطاهای مدیریتی مدیران که حاصل اتخاذ تصمیمات غیر بهینه می باشد، پشیمانی استراتژیک است که به صورت کاهش عملکرد، کارایی و اثر بخشی مدیران سازمان های دولتی خود را نمایان ساخته و لطمات و صدمات جدی برای سازمان های دولتی به بار می آورد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل ایجاد کننده و پیامدهای پشیمانی استراتژیک در مدیران سازمان های دولتی با روش نقشه شناختی فازی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته و بر مبنای پژوهش های کیفی و کمی است که از نظر فلسفه در زمره پژوهش های قیاسی استقرایی می گنجد. جامعه آماری پژوهش مدیران سازمان های دولتی هستند که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن-ها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی و پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفته است
طراحی الگوی ارزشیابی عملکرد دولت در حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
15 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت یا ناکامی دولت ها با اجرای منطقی خرده سیستم های مدیریت دولتی به ویژه ارزشیابی عملکرد سنجیده می شود. ارزشیابی عملکرد حوزه سلامت به منزله ضرورتی اجتناب ناپذیر، بر مؤلفه های ملی و بین المللی دلالت دارد. متأسفانه جایگاه فعلی حوزه سلامتِ ایران در سطح بین المللی، از ناکارآمدی نسبی عملکرد دولت حکایت دارد. از این رو، این پژوهش درصدد ارائه الگوی ارزشیابی عملکرد دولت در حوزه سلامت، برای توسعه دانش کاربردی در زمینه مطالعات سازمانی است که به مرور، بخش قابل توجهی از حوزه های وظیفه ای دولت را نیز در بر می گیرد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر رویکرد، کیفی است که از رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین در راهبرد «نظریه داده بنیاد» استفاده شده است. به منظورگردآوری داده ها، با 19 نفر خبره دانشگاهی- اجرایی شامل متولیان و صاحب نظران در امر ارزشیابی عملکرد حوزه سلامت، مصاحبه های باز انجام شد. فراگرد اکتشاف و تجزیه و تحلیل آن، با روش نمونه گیری ترکیبی هدف مند و گلوله برفی، تا مرحله اشباع نهایی ادامه یافت. تحلیل داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، انجام شد.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش شامل 87 مقوله فرعی و شش مقوله اصلی مفهوم سازی شده، بر اجرای الگوی ارزشیابی عملکرد منطبق بر مؤلفه ها و شاخص های کارا و مؤثر پیشنهادی، با استفاده از دانش متخصصان بومی خط مشی گذاری و بهره گیری از معیار های بین المللی، تأکید دارند.محدودیت ها و پیامدها: شیوع ویروس کرونا و عدم دسترسی آسان به خبرگان مصاحبه، از زمره محدودیت های پژوهش بود.پیامدهای عملی: انجام موفق راهبرد، تابعی از زمینه ساز اجرایی، تحت عنوان «ارزشیابی و پایش قوی» به منزله شرط علّی رخداد بوده، «اجرای کارآمد» به همراه «جامعیت پایگاه داده اطلاعات» و «موقعیت پایدار»، منجر به پیامد نهایی یعنی «بهینگی منابع و مصارف»، «دستیابی به اثربخشی سازمانی» و «افزایش کارایی و بهره وری دولت» شده، زمینه تحقق دولت رفاه را فراهم می کند.ابتکار یا ارزش مقاله: در این پژوهش، مهم ترین مؤلفه ها و شاخص های ارزشیابی عملکرد دولت در حوزه سلامت در قالب الگوی پیشنهادی ارزشیابی عملکرد که ابتکار این پژوهش است، شناسایی و ویژه سازی شدند.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
آزمون تجربی تغییر طبقه بندی جریان های نقدی: شواهدی از عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
53 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، جریان وجه نقد عملیاتی دارای حائز اهمیت است. تغییر طبقه بندی روشی است، که مدیران می توانند از آن برای تغییر جریان های نقدی بهره گیرند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تغییر طبقه بندی جریان های نقدی در میان صورت جریان وجوه نقد است. روش: برای اندازه گیری تغییر طبقه بندی جریان های نقدی، از متغیرهای مبتنی بر نشانه هایی از جریان های نقدی استفاده شده است. آزمون فرضیه های پژوهش، با استفاده از نمونه آماری شامل 70 شرکت با عرضه عمومی اولیه پذیرفت ه شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1383 تا 1398 با استفاده از رگرسیون چندگانه انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد بین جریان نقد خروجی فعالیت های سرمایه گذاری و تأمین مالی (همچنین جریان نقد ورودی فعالیت های سرمایه گذاری) با جریان وجه نقد عملیاتی غیرمنتظره ارتباط مثبت (منفی) معناداری وجود دارد؛ اما جریان نقد ورودی فعالیت های تأمین مالی با جریان وجه نقد عملیاتی غیرمنتظره ارتباط معناداری ندارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش از درگیر شدن این شرکت ها در تغییر طبقه بندی جریان های نقدی، از طریق جابجایی جریان های نقدی در میان طبقات مختلف صورت جریان وجه نقد، در سال قبل از عرضه حمایت می کند. یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری سرمایه گذارانی که قصد خرید سهام این شرکت ها را دارند، مؤثر واقع شود.
عوامل مؤثر بر آمادگی لجستیکی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ های ترکیبی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
209 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: در جنگ های ترکیبی، لجستیک نقش اساسی و کلیدی در ارتقاء آمادگی رزمی و برتری عملیاتی نیروها در میدان نبرد دارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء آمادگی لجستیکی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ های ترکیبی آینده است.روش: پژوهش حاضر با توجه به اینکه به دنبال مفهوم سازی و تکمیل مبانی نظری پدیده موردمطالعه است، از حیث هدف اکتشافی بوده و از حیث روش شناسی، کیفی با روش فرا ترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش نیز متشکل از مطالعات کیفی معتبر در حوزه آمادگی لجستیک نظامی از سال 2010 تا 2022 میلادی می باشد.یافته ها: بر اساس تجزیه وتحلیل داده ها، تعداد 5 مؤلفه شامل بسیج منابع یکپارچه، خبرگی در طرح ریزی عملیاتی، پایداری زنجیره تأمین، آمادگی ذهنی و چابکی عملیاتی به عنوان عوامل مؤثر بر ارتقاء آمادگی لجستیکی آجا در جنگ های ترکیبی آینده استخراج گردید.نتیجه گیری: در جنگ های ترکیبی، آمادگی لجستیکی از طریق برنامه ریزی هدفمند منابع و امکانات لجستیکی و ایجاد سیستم لجستیک ترکیبی مبتنی بر ملاحظات و شاخص های جنگ ترکیبی ازجمله ارتقاء آمادگی ذهنی سرمایه انسانی، یکپارچگی، سرعت عمل، انعطاف پذیری و ایمنی در عملیات، قابل دستیابی است. بنابراین برای جنگ های آینده، آمادگی لجستیک نظامی نیازمند تحول پارادایمی و عبور از تفکر فرماندهی لجستیک کلاسیک به لجستیک ترکیبی است.
شناسایی رابطه فرسودگی شغلی و اعتیاد به کار با تعهد سازمانی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت شهربان شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه فرسودگی شغلی و اعتیاد به کار با تعهد سازمانی در شرکت شهربان شهرداری تهران بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، کلیه کارکنان شرکت شهربان شهرداری تهران می باشند که تعداد آنها 500 نفر می باشد. تعداد نمونه بر اساس جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان برابر با 217 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده بر اساس تعداد کارکنان انتخاب شد. روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای و میدانی بوده است. جهت گرد آوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندرد نعهد سازمانی آلن و مایر، فرسودگی شغلی مسلش و اعتیاد به کار اسپنز و رابینزبه درجه بندی لیکرت 5 گزینه ای (کاملاً موافقم-موافقم-نظری ندارم-مخالفم-کاملاً مخالفم) مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS و آزمون های آمار توصیفی و استنباطی مانند آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنوا و ازمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داد میان اعتیاد به کار و فرسودگی شغی با ابعاد تعهد سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که سهم تعهد سازمانی در تبیین فرسودگی شغلی و اعتیاد به کار کارکنان متفاوت است.
ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
506 - 530
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه پیچی دگی و دگرگونی های فزاینده فضای کسب وکار که از توسعه فناوری اطلاعات و ظهور ابزارهای تع املی تحت وب 2 نشئت گرفته است، به شکل گیری بسترهایی همچون شبکه و رسانه اجتماعی منجر شده است که علاوه بر تغییر دادن فرایندهای حوزه بازاریابی و تجارت الکترونیک، باعث شده است تا بنگاه ها برای سازگاری با این محیط و کسب مزیت رقابتی، به انتخاب ابزارها و استراتژی های تهاجمی تر تمایل بیشتری داشته باشند. در این بین، انتخاب و توسعه تجارت اجتماعی که در بستر همین تحولات گسترده رخ داده است، برای انتخاب یکی از این ابزارها سودمند است. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی به شمار می رود و از نگاه هدف توسعه ای محسوب می شود. برای جمع آوری و غربالگری منابع، در یک دوره ده ساله، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، از روش فراترکیب استفاده شد و در این بین، از مجموع ۲۲۱ سند مرتبط با موضوع، ۷۶ مقاله بررسی شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با روش تحلیل مضمون، در نهایت 33 مضمون پایه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی با عنوان «ارزش آفرینی اجتماعی»، «هم افزایی فناورانه» و «هنجارسازی اجتماعی» کشف و برچسب گذاری شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای توسعه تجارت اجتماعی، می بایست به این عوامل توجه ویژه ای کرد: اعتمادسازی اجتماعی، بازاریابی شبکه ای، ارزش آفرینی مشترک، ریسک کنترل شده، تعاملات محتوا محور، حمایت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و ارزشی با مشتری، تبادل تجربه های شناختی عاطفی، پشتیبانی پلتفرمی، تولید تعاملی محتوا و اشتراک گذاری اجتماعی، بازتولید سرمایه اجتماعی و توسعه تعاملات اجتماعی.
تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی (مطالعه موردی شرکت فولاد امیر کبیر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
182-207
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین رویکردهای توانمندسازی کارکنان به منظور ایجاد قابلیت های دانشی، مهارتی و رفتاری؛ سرمایه گذاری در دوره های آموزش ضمن خدمت است. سازمان ها با توجه به اهمیت آموزش تلاش می کنند، فرصت هایی را برای رشد و بالندگی کارکنان خود فراهم آورند تا بدینوسیله بتوانند به رسالت و اهداف خویش نائل گردند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی در شرکت فولاد امیرکبیر کاشان و طراحی مدل مفهومی در این رابطه می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری 380 نفر از کارکنان شرکت فولاد امیرکبیر کاشان بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری در دسترس، 191 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ساخته محقق استفاده شد که روایی آن پس از اعمال نظرات استاد راهنما، نهایی گردید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ (82/0) به دست آمد. جهت تحلیل داده های جمع آوری شده و بررسی فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است. آموزش و بهسازی منابع انسانی بر توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی کارکنان تأثیرگذار است. توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است.
تحلیل مؤلفه های توسعه گردشگری اجتماع محور در مناطق روستایی؛ مطالعه موردی: شهرستان های مریوان و سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
241-268
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف گردشگری اجتماع محور، ایجاد منافع برای جامعه محلّی است. با وجود این درکشورهای در حال توسعه، تحقق آن با مشکلاتی همراه بوده است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تحلیل مؤلفه های توسعه گردشگری روستایی با رویکرد اجتماع محور انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، روستائیان بالای 15 سال روستاهای هدف گردشگری شهرستان های مریوان و سروآباد استان کردستان بود. به منظور تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و استنباطی از جمله مقایسه میانگین و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد به ترتیب مؤلفه های «شمول گرایی و شبکه سازی افقی»، «توانمندسازی و تقویت زیرساخت ها»، «نوآوری باز و تقاضامحوری»، «حفظ اصالت محلی» و «انتفاع و مشارکت عادلانه» از مهمترین مؤلفه های توسعه گردشگری اجتماع محور در نواحی روستایی به شمار می رود. این مطالعه می تواند نقش عمده ای در ارائه بینش صحیح، در زمینه چگونگی ارتقاء مشارکت جوامع محلّی در صنعت گردشگری و انتفاع آنها داشته باشد.
کارت ارزیابی بخش عمومی، اثربخشی سیستم های اطلاعات حسابداری و عملکرد پایدار در بخش عمومی (مورد مطالعه ادارات دولتی شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بر دولت ها برای بهبود عملکرد فشار فزاینده ای وارد شده، در این راستا اهمیت دستیابی به عملکرد پایدار نیز دوچندان شده است. اثربخشی سیستم اطلاعات حسابداری در نهادهای بخش عمومی نقش مهمی در دستیابی به عملکرد پایدار ایفا می کند با این وجود اثربخشی سیستم های اطلاعات حسابداری به دلیل بروز تغییرات سریع در دنیای اقتصاد جهانی نمی تواند به تنهایی به عملکرد پایدار دست یابد. بر این اساس، تقاضای روزافزونی برای ایجاد چارچوبی از ارزیابی وجود دارد که مناسب با ویژگی های سازمان بخش عمومی برای جهت دهی، مدیریت و ارزیابی عملکرد به سمت دستیابی به عملکرد پایدار می باشد کارت ارزیابی بخش عمومی برای اندازه-گیری عملکرد، مدلی راهبردی، نتیجه محور، و چندبعدی به شمار می رود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پذیرش کارت ارزیابی بخش عمومی، اثربخشی سیستم اطلاعات حسابداری و عملکرد پایدار در بخش عمومی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کارکنان مالی ادارات دولتی شهر بوشهر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه به تعداد 168 نفر تعیین، 175 پرسشنامه توزیع و در نهایت تعداد 124پرسشنامه تکمیل شده دریافت و با استفاده از معادلات ساختاری و بکارگیری نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد که پذیرش کارت ارزیابی بخش عمومی بر اثربخشی اجزای سیستم اطلاعات حسابداری یعنی سیستم ورودی داده، سیستم پردازش داده، سیستم ذخیره سازی و سیستم صورت های مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این، اثربخشی اجزاء چهارگانه سیستم اطلاعاتی حسابداری بر عملکرد پایدار تأثیر مثبت و معنادار دارد.
شناسایی اصول مدیریت در نهادهای دینی: مطالعه موردی مسجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حقیقت، مقدمه و پیش نیاز طراحی الگوی مدیریت در مسجد به عنوان اساسی ترین نهاد دینی در اسلام، همان ترسیم اصول مدیریت مسجد است. بر این اساس، مقصود از تدوین این نوشتار، اکتشاف اصول یا مبناهایی است که نحوه مدیریت در نهاد دینی مسجد را با عنایت به مردمی بودن این نهاد، هدایت می کند. برای تحقق این هدف، منابع و مستندات دینی یعنی قرآن، روایات و سیره، مطالعه و مفاهیم مرتبط با آنها واژه سازی و استخراج شد. دستیابی به مفاهیم در مدل پژوهش با مطالعه اسنادی و تحلیل منطقی متون مرتبط و از نگاه نظریه پردازی، مبتنی بر روش تخیل نظام مند صورت گرفته است. روش دلفی نیز برای اعتبارسنجی و تأیید مدل اکتشافی استفاده شد. براساس نتایج این تحقیق، فقه مداری، تقدس مداری، اخلاص مداری، تزکیه محوری، سنت مداری و طهارت مالی شاخص های اصول ارزشی را شکل می دهند. وحدت مداری، امام محوری، داوطلب گرایی، چندکارکردگرایی، مردم داری، شایسته گزینی، نظم مداری، نمازمحوری و معرفت مداری شاخص های اصول کارکردی را تشکیل می دهند که میزان اهمیت و اولویت آنها از نگاه خبرگان محاسبه شده است. از پیشنهادهای اساسی این مقاله، رعایت این اصول از مجرای آموزش، ترویج و گفتمان سازی آنها برای جذب حداکثری و حفظ شاکله مردمی مساجد است.
الگوی استراتژیک هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تاکید بر دانشگاه های نسل چهارم و پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
137 - 166
حوزههای تخصصی:
هم آفرینی ارزش، موضوعی است که توجه بسیاری از نهادها و سازمان ها و به خصوص دانشگاه ها را به خود جلب نموده است و ارائه الگویی جامع، فراگیر و کاربردی به ویژه در آموزش عالی می تواند بسیار راهگشا باشد. بدین لحاظ هدف این تحقیق نخست شناسایی عوامل، مولفه ها و پیامدهای هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تاکید بر دانشگاه های نسل چهارم و پنجم و طراحی الگوی مفهومی مربوطه، و سپس ارائه و بررسی الگوی جامع و بومی هم آفرینی ارزش دانشگاهی در آموزش عالی ایران می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، با رویکرد آمیخته اکتشافی می باشد. در بخش کیفی تحقیق جهت شناسایی عوامل، مولفه ها و پیامدهای هم آفرینی ارزش از روش متاسنتز و جهت پالایش این موارد و طراحی الگوی مفهومی از روش دلفی فازی و نظرات 20 نفر از خبرگان استفاده شد. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه اساتید دانشگاه های دولتی استان کرمان به تعداد 1250 نفر هستند، که بر اساس جدول مورگان تعداد 295 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. الگوی تحلیلی با استفاده از داده های جمع آوری شده در این بخش پس از تحلیل عاملی انجام گرفته با با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و با نرم افزار Smart PLS 3 بررسی گردید. نهایتا مدل استراتژیک هم آفرینی ارزش دانشگاهی با 16 عامل، 23 مولفه و 13 پیامد و هر کدام در سه دسته طراحی و آزمون شد و به عنوان مدلی پیشنهادی جهت هم آفرینی ارزش دانشگاهی ارائه شد. برازش مدل نهایی نشان از وضعیت بسیار مناسب مدل تحقیق دارد.
ارائه مدلی برای سیاست گذاری بودجه در برنامه های ارتباط دانشگاه با جامعه با رویکرد پویایی شناسی سیستم (موردمطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
9 - 39
حوزههای تخصصی:
تاکنون در ایران اقدامات مختلفی در راستای افزایش همکاری های دانشگاه و جامعه، به خصوص صنعت انجام شده است؛ اما نبود نگاه سیستمی و پویایی های موجود باعث شده است تا ارتباط دانشگاه با جامعه به خوبی بررسی نشود و بسیاری از زوایا نادیده گرفته شود. در این راستا هدف مطالعه حاضر، ارائه مدل پویای ارتباط دانشگاه با جامعه با رویکرد پویایی شناسی سیستم برای رفع موانع و تعارضات با توجه به داده های تاریخی است. برای این منظور سه متغیر اصلی مقاله نویسی، کیفیت آموزش و طرح های برون دانشگاهی در نظر گرفته شده است. ارتباط بین این شاخص ها در مدل پژوهش حاضر از طریق متغیر ظرفیت در دسترس اعضای هیئت علمی است که منبع مشترک بین هر سه متغیر اصلی نیز است. برای اعتبارسنجی مدل از آزمون بازتولید رفتار و تحلیل حساسیت مدل استفاده شد. پس از تأیید اعتبارسنجی مدل سیاست های مختلف بررسی و بهترین سیاست به منظور بهبود سه متغیر اصلی با توجه به منبع مشترک ظرفیت در دسترس اعضای هیئت علمی انتخاب شد. یافته های شبیه سازی نشان داد که تسهیم بودجه دانشگاه در شاخص های اصلی مقاله نویسی، کیفیت آموزش و طرح های برون دانشگاهی تحت تأثیر اختلاف مقاله نویسی، کیفیت آموزش و طرح های برون دانشگاهی با مقدار هدف گذاری شده نتایج قابل قبولی داشته است.
طراحی مدل نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
350 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف: نوآوری، عامل مهمی است که بر تمایل مشتریان برای خلق ارزش مشترک تأثیر می گذارد. نوآوری می تواند انگیزه و علاقه سازمان (هتل) را در خلق ارزش مشترک با مشتری تحریک کند؛ از این رو نوآوری یک متغیر پیشایند است که بر تمایل مشتریان به خلق مشترک تجارب خدمت اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت هتلداری در ایران اجرا شده است.
روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت، اکتشافی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، در کنار مطالعات کتابخانه ای مدنظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان و کارشناسان بازاریابی و خدمات هتلداری و اساتید دانشگاهی بودند. برای شناسایی خبرگان، از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که طی آن با توجه به کفایت داده ها با 14 خبره مصاحبه شد.
یافته ها: بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، کدهای استخراج شده نهایی در قالب 87 مفهوم و 29 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده، در 6 طبقه هسته ای شامل پدیده محوری، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مقوله های شرایط علّی عبارت اند از: توسعه زیرساخت های ارتباطی آنلاین؛ انطباق خدمات و فرایندهای هتل با سلایق و خواسته های مشتریان؛ نوآوری باز و پویایی رقابت. مقوله های محوری عبارت اند از: کسب دانش مولد؛ ادراک مشتریان از خدمات برتر؛ تجسم تجربه مشتری؛ پیشنهاد مشتری برای بهبود؛ تبلیغات شفاهی؛ تعامل مشتری با مشتری دیگر؛ تعامل مشتری با تأمین کننده خدمت و تعامل مشتری با محیط فیزیکی و اجتماعی خدمت. مقوله های راهبردی عبارت اند از: راه اندازی باشگاه مشتریان؛ ابتکاری بودن خدمات؛ بازارمحوری و توسعه تعاملات با مشتریان. مقوله های زمینه ای عبارت اند از: ساختار هتل؛ ساختار ارتباطی؛ سرمایه فرهنگی و تیم محوری. مقوله های مداخله گر عبارت اند از: عوامل سیاسی؛ عوامل اجتماعی فرهنگی؛ عوامل اقتصادی؛ موانع مدیریتی وعدم حمایت دولت و نهادهای حکومتی و در نهایت، مقوله های پیامدی عبارت اند از: بهبود کیفیت خدمات؛ کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها؛ نگهداشت مشتری و توسعه خدمات. نکته مهم این است که برای موفقیت در نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری، باید به این مقوله ها توجه ویژه ای شود.
قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر در بازار ثانویه با استفاده از رویکردهای قطعی، احتمالی و تصادفی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
255 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به دنبال تبیین رویکردهای مختلف قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر در بازار ثانویه و به کارگیری آن ها برای قیمت گذاری این محصول در صنعت بیمه کشور است. روش: روش پژوهش از نوع کمی است و با استفاده از رویکردهای قطعی، احتمالی و تصادفی، به قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر در بازار ثانویه برای ایران پرداخته شده است. برای این منظور، از جدول زندگی ایران که از ابتدای سال 1400 از سوی بیمه مرکزی ابلاغ شده است و جدول زندگی فرانسه که پیش از این مورد استفاده شرکت های بیمه کشور بوده است، برای محاسبه احتمالات مرگ ومیر و بقا استفاده شده است. همچنین، این احتمالات بر اساس وضعیت سلامتی و سبک زندگی بیمه شده تعدیل شده است. علاوه براین، نتایج قیمت گذاری با استفاده از سه رویکرد یاد شده، با ارزش بازخرید بیمه نامه عمر مقایسه شده است. یافته ها: یافته های پژوهش برای فروش یک بیمه نامه تمام عمر در بازار ثانویه، حاکی از آن است که ارزش بازخرید بیمه نامه از قیمت محاسبه شده بر اساس رویکردهای احتمالی و تصادفی، کمتر و از قیمت محاسبه شده بر اساس رویکرد قطعی، بیشتر است. همچنین، استفاده از جدول زندگی بومی در قیمت گذاری اوراق مبادله، بر اساس رویکرد احتمالی به نفع بیمه گذار و بر اساس رویکرد قطعی و تصادفی، به ضرر او خواهد بود. نتیجه گیری: به منظور برآورده کردن تکلیف قانونی مهم برنامه ششم توسعه و افزایش ضریب نفوذ بیمه های زندگی، ورود به عرصه های جدید، از جمله بازارهای ثانویه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر، به تدوین مقررات و اقدام های نظارتی نیاز دارد تا بتوان مفروضات لازم، از جمله بازده مورد انتظار و ضریب تعدیل احتمالات مرگ ومیر را تعیین کرد.
Efficient Machine Learning Algorithms in Hybrid Filtering Based Recommendation System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The widespread use of E-commerce websites has drastically increased the need for automatic recommendation systems with machine learning. In recent years, many ML-based recommenders and analysers have been built; however, their scope is limited to using a single filtering technique and processing with clustering-based predictions. This paper aims to provide a systematic year-wise survey and evolution of these existing recommenders and analysers in specific deep learning-based hybrid filtering categories using movie datasets. They are compared to others based on their problem analysis, learning factors, data sets, performance, and limitations. Most contributions are found with collaborative filtering using user or item similarity and deep learning for the IMDB datasets. In this direction, this paper introduces a new and efficient Hybrid Filtering based Recommendation System using Deep Learning (HFRS-DL), which includes multiple layers and stages to provide a better solution for generating recommendations.
هوش مصنوعی و تغییرات در صنعت رسانه
حوزههای تخصصی:
تطبیق با تغییرات محیطی از ضرورتهای سازمانهای رسانهای فعال در صنعت رسانه است. توسعۀ تکنولوژی یکی از مهمترین این تغییرات محیطی است که صنعت رسانه را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است. زیرساختهای هوش مصنوعی و ابزارهای توسعهیافته توسط آن، در محیط صنایع دگرگونیهای اساسی ایجاد کرده و صنعت رسانه هم مانند دیگر صنایع، تحت تأثیر این پدیدۀ تکنولوژیک قرار گرفته است؛ از این رو در آیندهای نزدیک، شاهد تحولات اساسی در حوزههای مختلف صنعت رسانه خواهیم بود. محققان حوزۀ مدیریت رسانه، بایستی به این تغییرات بیندیشند و برای بهرهگیری از ابزارهای هوش مصنوعی و مقابله با چالشهای آن، راهحلهای مناسب را بیابند. تولید و انتشار اخبار، تبلیغات، منابع انسانیِ سازمانهای رسانهای و سیاستگذاریِ صنعت رسانه، حوزههایی از صنعت رسانه هستند که بهطور حتم با ورود هوش مصنوعی دگرگون خواهند شد.