فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هرگاه نهاد دولت ضعیف شود، روحانیت از مرجعیت دینی وارد مرجعیت سیاسی و اقتصادی میشود و جلوههای این ورود، در جامعه رخ مینماید. در این صورت است که جنبش نوگرایی و اصلاحات (نظیر پروتستانیتسم) از درون این نهاد و بیرون از آن، پدید میآید تا از زیادهطلبی و اقتدار غیر عقلانی رهبری دینی در جامعه جلوگیری کند.
جریان زیرزمینی ذهن (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
آقای دکتر گلشنی در این گفتوگو به موضوع رابطه علم و فلسفه پرداخته است. وی معتقد است که روش علم و روش فلسفه تفاوت دارد ولی هر دو دسته دانشمندان و فیلسوفان اظهارات ناظر به حوزههای یکدیگر نیز دارند. دانشمندان مفروضات عام فلسفی دارند و نمیتوانند آنها را از طریق روشهای علمی اثبات یا نفی کنند. به نظر آقای گلشنی علم بومی معنادار است ولی به این معنا نیست که علم جهانی نداریم.
نقد مفهوم عقلی اعتزالی
حوزههای تخصصی:
آقای سروش در این سخنرانی، که در قم ایراد شده است، مقایسهای میان مکتب معتزله و مکتب اشاعره دارد و ویژگیهای عقلانیت هر یک را برمیشمرد. به نظر ایشان معتزله به عقلگرایی اروپایی و اشاعره به تجربهگرایی اروپایی نزدیکاند. در مکتب معتزله، قول به علیت، کلیات، عدل عقلی، حسن و قبح ذاتی، وجود اغراض در افعال خدا، جایز نبودن ترجیح بلامرجح و... نشانههای عقلگرایی و از بالا دیدن امور است. در مکتب اشاعره نفی علیت، نامگرایی، عدل تجربی، نفی حسن و قبح ذاتی، نفی غرض در افعال خدا، جواز ترجیح بلامرجح و... نشانههای تجربهگرایی و از پایین دیدن امور است.
بررسی و نقد نظریه امنیتی ساختن
حوزههای تخصصی:
امنیتی ساختن، نظریه ای است که از سوی مکتب کپنهاگ به منظور تحلیل مسائل امنیتی ارائه شده است. این نظریه بر اساس مفهوم اقدام گفتاری شکل گرفته و معتقد است که امنیت مفهومی مبتنی بر زبان می باشد و صرفاً پس از اظهارشدن به وجود می آید. نظریه امنیتی ساختن با طرح مفاهیمی همچون بازیگر امنیتی ساز، زمینه و مخاطب، مسائل مختلف مرتبط با این نظریه را در این چارچوب مورد بررس قرار می دهد. این نظریه بیشتر بر پایه معرفت شناسی سازه انگاری و رئالیستی قرار گرفته است. در این مقاله، به بررسی و نقد این نظریه می پردازیم. تحلیل و بررسی این نظریه از خلال پاسخ به پرسش هایی همچون چیستی امنیت، کیستی بازیگر امنیتی ساز، چیستی شرایط موفقیت در امنیتی کردن و زمان مناسب برای امنیتی کردن پدیده ها، انجام می پذیرد. در مقام نقد نیز مقاله حاضر شش نقد رایج و مطرح بر این نظریه را در ذیل شش عنوان «اضطرار و استثنائات»، «اقدام گفتاری استراتژیک»، «نوع اقدام»، «نوع تهدید»، «موفقیت» و «امنیت؛ مفهوم خودمصداقی یا نماد»، طرح می کند.
بررسی مقایسه ای انقلاب اسلامی ایران و انقلاب مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه مقایس ه ای، از جمله شیوه های فهم و نظریه پردازی انقلاب ها در چارچوب بررسی جامعه شناسی این پدیده است. مقاله حاضر، از این منظر به بررسی مقایس ه ای انقلاب اسلامی ایران و انقلاب 25 ژانویه مصر می پردازد و مفروضه آن این است که بدون این بررسی، فهم و تبیین انقلاب مصر ممکن نیست. پشتوانه نظری مقاله، نسل چهارم نظریه های انقلاب، یعنی نظریه فرایند انقلابی و همچنین، نظریه «فرصت سیاسی» در چارچوب جامعه شناسی جنبش های اجتماعی است. کاربست این نظریه ها در بررسی مقایسه ای انقلاب های ایران و مصر، نشان می دهد انقلاب اسلامی ایران فرصت سیاسی مناسبی برای جنبش انقلابی مصر فراهم نمود تا در زمانی کوتاه تر و با صرف هزینه ه ای کمتر به پیروزی برسد، اما درس ت گیری رژیم مبارک، ارتش مصر و ایالات متحده از انقلاب ایران موجب شده است آنها در پی محدودکردن فرصت اسلام گرایان برای تسخیر کامل فضای سیاسی و گذر از اسلام گرایی اجتماعی به اسلام گرایی سیاسی باشند.
درآمدی بر نقش اسلام در حل بحرانهای سیاسی - اجتماعی
منبع:
حصون ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
هر نظام سیاسى در جهان با دشمنانى داخلى و خارجى روبرو است. مخالفان داخلى مى کوشند با ایجاد بحران در جامعه، حکومت را تضعیف یا ساقط کنند. در جهان براى پیش گیرى یا مقابله با بحرانهاى اجتماعى، تمهیداتى اندیشیده اند، امّا آیا حکومت اسلامى نیز برنامه هایى براى جلوگیرى و مقابله با آن دارد؟ از متون اسلامى، سیره معصومین علیهم السلام و تاریخ اسلام برمى آید که دین مبین و جامع اسلام در این موضوع، به شناخت بحران و عوامل ایجاد کننده آن، نهراسیدن، پناه بردن به خداوند، مشاوره، برنامه ریزى، سازماندهى، نظارت و ارزیابى و... سفارش نموده و رهبران اسلام نیز آن را در عمل اجرا نموده اند.
اسلام گرایی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله میان اسلامگرایى و مسلمانى تفاوت گذاشته شده و به تاریخچهى دو دهه حاکمیت اسلامگرایى در ایران اشاره شده است . در کنار آن، پارهاى حوادث سیاسى بیستسال گذشته بیان شده و نیز مقایسهاى میان بینش اسلامگرایى و بینش جدید غربى صورت گرفته است .
اسلامگرایى و نه مسلمانى، تفکرى است که کلیه شئون سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى را از اسلام متوقع است و در واقع یک نگرش حداکثرى به دین دارد، و نه حداقلى .
مبانی نظری و عملی اقناع و مجاب سازی
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز از «اقناع» (متقاعد سازی) به عنوان یکی از کلیدیترین مؤلفه های «قدرت نرم» و «نفوذ اجتماعی» یاد میشود؛ زیرا از این طریق میتوان نظرات و اراده خود را بدون بهره گیری از زور و تطمیع بر دیگران تحمیل کرد و نظرات، نگرشها و رفتارهای آنان را دستخوش تغییر قرار داد. اهمیت اقناع در روابط اجتماعی، اعم از روابط بین فردی و روابط درون و برون گروهی و حتی در روابط سیاسی و دیپلماتیک، موجب شده در چند دهه گذشته چندین مدل و نظریه پیرامون این پدیده انسانی ارائه شود. مدل هاولند یکی از نخستین و البته پر استفاده ترین این مدلهاست. اهمیت این مدل از آن روست که تمامی عناصر یک ارتباط را مطمع نظر قرار میدهد و ویژگیها و مؤلفه های هر یک را نمایان میسازد. افزون بر مدل هاولند، چند مدل دیگر نیز به بحث پیرامون اقناع و مجاب سازی پرداخته اند. این مدلها به ویژه به سبب برخورداری از پشتوانه پژوهشی متقن و پرشمول، از غنای نظری و علمی فزون تری برخوردارند که از میان آنها مدل ناهماهنگی شناختی و مدل احتمال بسط از اشتهار بیش تری برخوردارند.
نظریه سازه انگاری متعارف و پژوهش در روابط بین الملل و استلزامات پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش سازه انگاری(1) (constructivism) به عنوان یکی از چارچوب های مهممفهومی و نظری در روابط بین الملل در دو دهه اخیر با افزایش علاقه به تحقیقاتتجربی در این چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب این رویکرد استلزامات خاصیدارد که متأسفانه در بسیاری از تحقیقات و پژوهش های جاری، به ویژه در پایان نامه هاو رساله های دانشجویی، کمتر رعایت می شود. به علاوه بسیاری از دانش پژوهان جوانروابط بین الملل که علاقه نظری به سازه انگاری دارند در اینکه چه دامنه ای ازموضوعات را می توانند از این منظر مورد تحقیق تجربی قرار دهند به تردید دچار می شوند.هدف این مقاله آن است که نشان دهد پژوهش سازه انگارانة متعارف چه استلزاماتی داردو چه حوزه های موضوعی ای را می تواند شامل شود. روش گردآوری داده ها در این مقالهکتابخانه ای و با اتکا به متون نظری و فرا نظری و نیز تحقیقات تجربی پیشین بودهاست و نشان می دهد که چگونه سازه انگاری می تواند پایه نظری پژوهش تقریباً در همهحوزه های موضوعی در روابط بین الملل باشد.
گفتگوی علم و دین
حوزههای تخصصی:
دکتر گلشنى وضعیت دین در جهان غرب را چنین ترسیم مىکند که بنیانگذاران علم نوین متدین بودند و سپس این اندیشه پیدا شد که با پیشرفت علم جاى دین گرفته خواهد شد. منشأ تعارضات میان علم و دین دخالتهاى نابجاى اصحاب آنها در حوزه یکدیگر است و واقعاً میان این دو تعارضى نیست؛ زیرا علم در طول دین است و آیات الهى در پرتو علم بهتر شناخته مىشود. نویسنده به رد نظریهاى مىپردازد که علم و دین را به جهت زبانشان متعارض مىدانند و ویژگىها و جایگاه زبان را در عرصه فهم و معرفت بیان مىکند و در نهایت به ترسیم جایگاه علم در جهان معاصر مىپردازد و اینکه بسیارى از دانشمندان اکنون دریافتهاند علم نیازمند به دین است نه تنها از آن رو که نمىتواند خودش را کنترل کند، بلکه بدان جهت که بسیارى سؤالات است که در علم بدون پاسخ مىماند.
استراتژی پژوهش کیفی در حوزه مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام هر فرایند تحقیق، تولید و توسعه علم است تا از این طریق بتوان کارایی و اثربخشی را افزایش داد. تحقیق در مدیریت، حوزه ای نظام مند از تحقیق در سازمان است که در جستجوی انجام اقدامات مؤثر به منظور بهبود و حل مسائل و موضوعات سازمانی و مدیریتی است. همانند سایر حوزه های پژوهشی، استراتژی های تحقیق کیفی در این حوزه نیز براساس دو بعد فلسفه علم (پوزیتیویسم و ساختارگرایی اجتماعی) و فلسفه انسان (اراده گرایی و جبرگرایی) دسته بندی می شوند و عبارت اند از: تحقیق پیمایشی، تحقیق موردی، تحقیق عملی و تحقیق پایه ور. بررسی نمونه های انجام گرفته از این نوع تحقیقات، به محققان مدیریت در درک و شناخت بهتر فرایند تحقیق کیفی و ایجاد آمادگی بیشتر کمک می کند.
دینداری و تجددگرایی
حوزههای تخصصی:
مسأله رابطه مدرنیته و اسلام یکى از مباحث مهم روزگار ماست. نگارنده در مقام بررسى این مسأله، ابتدا به ارائه تعاریف مفاهیم کلیدى بحث، مانند مدرنیته، مدرنیسم، مدرنیزاسیون و... مىپردازد و سپس، به اجمال، دیدگاه برخى از اندیشمندان معاصر را در باب تعارض یا سازگارى تجدد با اسلام بررسى مىکند. در ادامه، به مبانى چهارگانه مدرنیته با عنوان مبناى معرفتشناسى، اومانیسم، مبناى اقتصادى و مبناى دینى اشاره شده، چنین نتیجه گرفته مىشود که با نظر به این مبانى، میان مدرنیته و اسلام نوعى ناسازگارى وجود دارد.
آیا مقاومت در برابر قدرت امکان پذیر است؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو (1984-1926) که یکی از متفکران پر نفوذ عصر ما بود، با مرگش در 1984 خلایی پر نشدنی در صحنه روشنفکری به وجود آورد. کمتر تفکری در قرن کنونی به قدر او در تاریخ و فلسفه و ادبیات و علوم اجتماعی و حتی روانپزشکی تاثیر گذارده است. دید تازه ای که او در نتیجه داد و ستد فکری با پیشینیانش مارکس، نیچه، فروید و سارتر نسبت به مساله دانش و قدرت، عینیت و ذهنیت و شناخت و تکوین تاریخی و نقش اجتماعی این مفاهیم ایجاد کرد، اساس معرفت سیاسی را در غرب تکان داد و اندیشه نقاد را به قالبی مستقل از آرمانشهرها و ایدئولوژی های سیاسی ریخت.فوکو تعریفی تازه از قدرت ارایه می دهد، در تعبیر وی قدرت چیزی نیست که در تصاحب فرد یا افراد خاصی قرار گیرد بلکه همگی ما در خدمت قدرت هستیم و قدرت در همه جا وجود دارد. بنابراین نباید قدرت را تنها در اشکال رسمی آن (دولت، هیات حاکمه) جستجو نمود، زیرا قدرت در خرد ترین اجزای جامعه و ظریف ترین روابط انسانی وجود دارد (میکرو فیزیک قدرت). برخی منتقدان بر این باورند که فوکو مفهومی فراگیر از قدرت را ارایه می دهد و اگر قدرت در همه جا باشد دیگر بود و نبود آن فرقی نمیکند و اصولا مقاومت در برابر آن امکان پذیر نیست. هدف این نوشتار این است که برخلاف استدلال فوق احتجاج کرده و امکانات رهایی بخش و ظرفیت های مقاومت در آثار و زندگی او شناسایی نمود
مسئله دموکراسی:اصول دهگانه دموکراسی مبتنی بر مشارکت
حوزههای تخصصی:
جمهوریت در نظام سیاسی اسلام
حوزههای تخصصی:
بحث جمهوریت و نقش مردم و حکومت اسلامى به این پرسش باز مىگردد که «ملاک مشروعیت در اسلام» چیست؟ آیا مشروعیت همان مقبولیت است یا به معیارهاى دیگر باز مىگردد؟ از نظر نویسنده، مشروعیت خواه در زمان پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم و ائمه اطهارعلیهم السلام و خواه در عصر غیبت به نصب از طرف خداوند باز مىگردد و مردم در مشروعیت هیچ نقشى ندارد. ولى در تحقق و استقرار حکومت اسلامى، مردم نقش صددرصد داشته و تمام تأثیر مربوط به کمک مردم است.