فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پی بمباردمان(بمباران) مجلس شورای ملی، بی درنگ انبوهی از مقاومت ها و مخالفت های داخلی و خارجی علیه محمدعلی-شاه آغاز شد. اوضاع کشور از جنبه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رو به وخامت نهاد و شاه که مشروعیتش زیر سؤال رفته بود، از هر سو تحت فشار آزادی خواهان قرار گرفت. او که به هیچ وجه نمی خواست تجربه «ناخوشایند» مجلس شورای ملی را تکرار کند، به تأسیس یک پارلمان خاص موسوم به «مجلس شورای مملکتی» روی آورد؛ مجلسی که به جای ملت، بر برخی از طبقات اجتماعی خاص تکیه داشت. حال مسئله این است که مجلس شورای مملکتی چه بود و چرا تأسیس شد و چه نقشی ایفا کرد؟ چه ترکیبی از نیروهای اجتماعی در آن حضور داشتند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی تحلیلی، این مجلس به مثابه مهم ترین راه برون رفت از بحران در دوره پرتلاطم استبداد صغیر، مورد بررسی قرار گیرد؛ از مدافعان و پشتیبانان آن سخن گفته شود و کامیابی ها و ناکامی آن را مورد ارزیابی قرار گیرد. در نهایت، نگارنده به این نتیجه رسیده است که محمدعلی شاه با استفاده ابزاری از دین و با هدف نابودی مشروطیت و دستاوردهای آن، یک مجلس تشریفاتی و انتصابی موسوم به مجلس شورای مملکتی را جایگزین مجلس شورای ملی کرد تا به سبک ناصرالدین شاه حکمرانی کند، اما با مقاومت آزادی خواهان و سقوط او از تخت سلطنت، تلاش های مزبوحانه او ناکام ماند.
علل انحطاط اجتماعی بندر لنگه(1277ش تا 1328ش/ 1897م تا 1949م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بندر لنگه از سال 1213ش/ 1834م. بندر اصلی لارستان و محل آمد و شد کالاهای وارداتی و صادراتی خلیج فارس تا سال 1277ش/ 1897م بود که پس از آن پویایی اجتماعی و تجاری اش افول کرد. به نظر می رسد با تکیه بر عامل اقتصادی صرف نمی توان انحطاط اجتماعی این بندر را توضضیح داد و باید علل سیاسی و ایدئولوژیک نیز نقشی همتراز با علل اقتصادی را در نظر داشت. پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی وبا کاربرد نظریه تعیّن چندبعدی overdetermination)) دو عامل دیگر یعنی ساختار سیاسی و ایدئولوژیکی را در کنار ساختار اقتصادی این بندر بررسی و تحلیل نموده و این فرضیه را به آزمون گذاشته است که: «تناقضات ساختاریِ (تناقضات سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی) تشکل اجتماعی بندر لنگهاز سال 1278ش./1899م.، انحطاط اجتماعی آن را موجب گشت.» . تعرفه های جدید گمرکی( 1278ش/1899م،) لجام گسیختگی مأمورین دولتی و غیر بومی دفاتر گمرکی، ناامنی سیاسی و اجتماعی پس کرانه های لنگه پس از انقلاب مشروطیت، قانون انحصار تجارت، قانون خدمت نظام اجباری و فرمان «کشف حجاب اجباری» و وجود راه های فرار از این تناقضات (مهاجرت انسانی و مهاجرت سرمایه، قاچاق و رشوه) انحطاط اجتماعی بندر لنگه را در پی داشت.
سلامت و باورهای عامیانه در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری و مرگ و میر بر اثر بیماری های واگیردار و ناشناخته یکی از واقعیت های اجتماعی دوره قاجار محسوب می شود. ادراک ابتدایی انسان پیشامدرن از بدن و زمینه های زیستی ابتلا به بیماری ها ریشه در باورهای عامیانه مردمان و منعکس کننده بخشی ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه آن روز بود. مقاله حاضر به بررسی باورهای عامیانه و کنش های متعاقب آن در مواجهه با بیماری ها بعنوان واقعیت اجتماعی پرداخته و درصدد پاسخ گویی به این دو پرسش است: باورهای عامیانه دربارة علل وقوع بیماری ها در این دوره چه بودند؟ چه راهکارهایی جهت بهبود و درمان بر حسب باورهای عامیانه تجویز می شد ؟ مطالعه اسنادی منابع تاریخی و تحلیل نظری یافته های مستخرج از منابع نشان می دهد باورهای عامیانه نقش مهمی در حفظ سلامت چه از باب بروز بیماری و چه درمان داشته است. در نزد عموم طرق تامین درمان و سلامت در اشکالی چون رجوع به طب سنتی و بهره گیری از شیوه های درمانی معمول بود. انتساب بیماری به امور ماور الطبیعه راه های حمل اوراد و طلسم ها را بعنوان روش های درمان دیده می شد و همچنین برخورداری از انرژی های افراد و اشیا مقدس به نیت شفابخشی این امور گویای نبود امکانات، عدم شناخت ساختار بدن در مواجهه با بیماری های عفونی پیچیدگی های بیماری در اعضای درگیر از یکسو و تلاش برای جلوگیری از وخامت احوال و حفظ بقا بود.
بررسی عملکرد سازمان بازرسی شاهنشاهی در دوره اول حیاتسازمان (1351-1337ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدد و تکثر نهاد های اطلاعاتی و مراجع نظارتی، از مهم ترین ویژگی های حکومت پهلوی دوم بود که این امر از ترس و نگرانی وی از بروز مخالفت های داخلی نشأت می گرفت. بازرسی شاهنشاهی به عنوان یک سازمان اطلاعاتی- امنیتی در نتیجه شرایط داخلی کشور در سال های پس از کودتای 28 مرداد 1332ش. در اواخر دهه سی ایجاد شده و با یک وقفه چند ساله و تأسیس مجدد در 1347ش. تا آخر عمر رژیم پهلوی برقرار بود. حیات این سازمان به دو دوره مشخص تقسیم می شود؛ دوره اول زیرنظر سپهبد یزدان پناه و دوره دوم تحت ریاست ارتشبد حسین فردوست. سازمان در زمان ریاست یزدان پناه (1351-1337ش.) برای اطّلاع از وضعیت داخلی کشور و مبارزه با مشکلاتی چون فساد اداری و کارشکنی مقامات، نظارت بر فعالیت دیگر نهاد های امنیتی به فعالیت پرداخت و گزارش های زیادی تهیه نمود؛ ولی در ن هایت سودمندی زیادی برای حکومت پهلوی نداشت و نتوانست آرزو های محمدرضاشاه را برآورده کند. بر این مبنا پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از روش تحلیل تاریخی، و بر پایه منابع اسنادی و کتابخانه ای عملکرد (اقدامات و حوزه فعالیت) سازمان بازرسی شاهنشاهی و نتایج و پیامد های آن در دوره اول را بررسی کند.
اهداف و کارکردهای کنسولگری روسیه در رشت نیمه دوم عصر قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی بزرگ یا رقابت دو امپراتوری توسعهطلب روسیه و انگلیس در
قرن نوزدهم برای سروری بر آسیای مرکزی، واقعیتی بود که ایران
ناخواسته درگیر آن شد. استراتژی، قواعد و تاکتیکهای این بازی
که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر شد،
شامل تأسیس نمایندگی سیاسی و کنسولگریهای این دو قدرت در
ایران نیز میشد. در عصر قاجار دولتهای انگلیس و روسیه پس از
تأسیس نمایندگیهای سیاسی در تهران، برای تأمین منافع خود، به
افتتاح تدریجی کنسولگری در شهر رشت مبادرت ورزیدند که تا آغاز
سدة بیستم به شبکههایی گسترده در سطح کشور تبدیل شدند.
پژوهش حاضر به بررسی علل تأسیس کنسولگری در رشت و
کارکردهای آن میپردازد. این مطالعه نشان میدهد که افتتاح
کنسولگری در رشت از سوی انگلیس یا روسیه، بیش از هر چیز از
اهداف سیاسی راهبردی این دو دولت ناشی میشد.
ظهیرالدوله: نوسازی تصوف با اغراض تجدد در انجمن اخوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متصوفه در قبال دگرگونی های عصر قاجار، دو رویه در پیش گرفتند؛ گروهی روال و سنت خود را ادامه دادند و گروهی تصمیم به انجام اصلاحات و تغییر گرفتند؛ بیان نسبت انجمن اخوت با تصوف و فتوت از یک سو و با فراماسونری از سوی دیگر، در رویکردی تاریخی هدف اصلی نوشته حاضر است. پژوهش این مدعا را مطرح می کند که قصد ظهیرالدوله؛ موسس انجمن اخوت در اولویت نخست، نه صوفی سازی بلکه تربیت نخبگان به منظور ترقی و بهبود زندگی مردم بوده است. برخلاف نظر کسانی که انجمن اخوت را انجمنی ماسونی معرفی کرده اند، انجمن اخوت؛ انجمنی شبه ماسونی، اخلاق مدار و کانونی فرهنگی برای رواج برابری و برادری بوده که از ادبیات عرفانی و میراث تصوف هم بهره گرفته و با برگزاری نشست های فرهنگی و هنری نو و تغییر ساختار سنتی صوفیه به تربیت اخلاقی افراد اقدام کرده است.
جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی نهضت آزادی ایران
حوزههای تخصصی:
نهضت آزادی ایران از جمله گروه های سیاسی سازمان یافته و فعال در دوره قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که در ایام اقامت امام خمینی(ره) در پاریس به او ملحق و همراه و مدافع آن گردید. دانش و تجربه کار تشکیلاتی این جریان سیاسی موجب گردید تا هنگامه تشکیل اولین دولت جدید، اکثریت اعضای آن را به خود اختصاص دهد. در طول جنگ تحمیلی، به ویژه پس از فتح خرمشهر، این جریان سیاسی با استناد به برخی مبانی دینی و اعتقادی اسلام، مواضع و عملکرد متفاوتی با نیروهای انقلابی در خصوص تداوم جنگ و ضرورت پایان دادن به آن اتخاذ نمود. مواضع نهضت آزادی در طول سال های جنگ تحمیلی، از حمایت کامل تا انتقاد شدید از مسئولان و سران نظام جمهوری اسلامی در تغییر بود. آنان در سیاست خارجی، تابع نظریه حسن همجواری و تنش زدایی از طریق دیپلماتیک بودند. تغییر اساسی در مواضع و گفتمان سیاسی نهضت آزادی پس از فتح خرمشهر، به موازات کنار گذاشته شدن از صحنه سیاست، در نهایت آن ها را مبدل به اقلیتی معترض در درون نظام ساخت. این مقاله با نگاهی به نگرش جریان سیاسی مذکور به انقلاب اسلامی و جایگاه جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی آنان و با تأکید بر نظریه گفتمانی لاکلا و موفه، و نیز پیوستگی انقلاب و جنگ مارتین وایت، مواضع و عملکرد نهضت آزادی را در مراحل مختلف جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می دهد.
نگرش قبیله ای ترکمانان سلجوقی و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش قبیله ای ترکمانان به حکومت و الگوی ملکداری ایرانی دو گفتمان رقیب در دوره سلجوقی بودند که هر کدام تلاش می نمودند تا رقیب را از صحنه بیرون کنند، یا این که نگرش دیگر را تحت سلطه قرار دهند. در نگرش قبیله ای حکومت متعلق به تمام قبیله بود و خاندان حاکم به نمایندگی از آنها به حکومت می پرداخت. این نوع نگرش که نماینده اصلی آن امرای ترکمان بودند، قدرت رییس قبیله را محدود به سنت های ایلی می-نمود. اما در الگوی ملکداری ایرانی که در ابتدا برای ترکمانان بیگانه بود، قدرت در دست فرمانروا متمرکز بود. وی جایگاه فرابشری داشته و سایه خدا بر روی زمین بود و از این رو صاحب اموال و انفاس بوده و قدرت مطلق داشت. دیوانسالاران ایرانی مروّجان اصلی این نوع تفکر بودند و تعارض امرای ترکمان با وزرای ایرانی در قالب تقابل دو نگرش به حکومت قابل بررسی است. مقاله حاضر تعارض این دو نگرش را از مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر ساختار حکومت سلجوقی دانسته و بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی نگرش قبیله ای سلجوقیان و بویژه امرای ترکمان و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی بپردازد. بر اساس آن چه در این مقاله حاصل شد، غزهای سلجوقی در بدو ورود به ایران تفکری محدود به سنت های قبیله و توأم با تمرکزگریزی داشتند و علیرغم تلاش های عناصر دیوانسالار ایرانی و موافقت سلاطین سلجوقی، نگرش قبیله ای امرای ترکمان پس از دوره خواجه نظام الملک که تحت تأثیر الگوی ملکداری ایرانی بود، با شدتی بیشتر نمود یافت که سبب تضعیف جایگاه دیوانسالاران و پیکارهای مداوم میان شاهزادگان و امرای سلجوقی بود.
بازتاب اوضاع اقتصادی و رفاه اجتماعی قرن پنجم در سفرنامه ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها منابعی هستند که با استفاده از آن ها می توان به بررسی مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، تاریخی، جغرافیایی، نوع لباس، خوراک و آداب و رسوم و غیره پرداخت. در میان سفرنامه های فارسی، سفرنامه ناصر خسرو را شاید بتوان دقیق ترین منبع در نوع خود به شمار آورد. توصیف ناصر خسرو در این اثر از مکان ها، جوانب مختلف را در بر می گیرد. یکی از این جنبه ها توجّه به وضعیّت اقتصادی مناطق است. وی با دقّت، به توصیف اوضاع اقتصادی مناطقی که در طی سفر از آن ها عبور کرده، از جمله وضعیّت تجارت، کشاورزی، صنعت و عوامل موثّر بر رشد اقتصادی شهرها و نیز شاخص های رفاه مانند عمارت ها، تولیدات کشاورزی و مشاغل پرداخته است. رونق و شکوفایی اقتصاد شهرها بیشتر به عواملی چون: تدبیر حاکمان، شرایط اقلیمی، رواج تجارت و تنوّع مشاغل بستگی داشته است. بر اساس توصیف های ناصر خسرو، مصر از جهات مختلف، از اقتصاد و رفاه بهتری برخوردار و از نظر شکوه عمارت ها، تنوّع محصولات و گوناگونی مشاغل در میان شهرها شاخص بوده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است.
منازعه بر سر دلالت فرمان مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه با صدور فرمان مظفرالدین شاه مبنی بر تأسیس مجلس شورای ملی، معترضان سیاسی خشنود شدند و دست از تحصن کشیدند، اما موضوعی که بر دامنه ی ابهام ها افزود، محتوا و دلالت اصلی این فرمان بود. سرعت تحولات انقلاب موجب شد این مساله حل نشده باقی بماند؛ زیرا در آن فضای متلاطم تنها به یک تفاهم زودگذر بین شاه و مخالفان نیاز بود تا بحران بست نشینی و مهاجرت هر چه سریع تر پایان یابد. بدین ترتیب منازعه ی اصلی بر سر فهم و تفسیر دلالت فرمان شاه به مرحله ی نهادسازی منتقل شد و از فردای پیروزی انقلاب خود را در شکل کشاکش های سیاسی نمایاند. این اختلاف ها هم در تدوین نظامنامه انتخابات و هم در تدوین قانون اساسی و هم در تاجگذاری شاه بروز یافت. مساله این بود که فرمان مظفرالدین شاه ناظر برکدام نوع از نظام سیاسی و چه سنخ از پارلمان بود، آیا یک مجلس مشروطه مدنظر بود و یا یک مجلس مشورتی؟ این مقاله با روش توصیفی و تبیینی می کوشد تا نشان دهد که چگونه تلقی های متفاوت از ماهیت و محتوای فرمان مشروطیت به پایان رسید. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد که گفتمان مشروطه خواهان و خوانش آن ها از فرمان مشروطه پس از یک رشته منارعات سیاسی در فرایند گذار از نهضت مشروطه به نظام مشروطه، سرانجام بر خوانش دولت و دربار چیرگی یافت و فرمان شاه به مثابه مجلس مشروطه نگریسته شد نه یک مجلس دولتی یا مشورتی.
بنیاد ها و تحول اندیشه غالبانه صفویان از شیخ جنید تا شاه اسماعیل (نقش آیین های اهل حق (کاکه یی )، علویان و شبک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طریقت صفوی در طول حیات خود تحولات دینی متمایزی را تجربه
نمود. تحولات و تطورات اندیشه دینی طریقت صفوی، از شیخ جنید
تا شاه اسماعیل، موضوع بررسی این مقاله است. این پژوهش با تکیه
بر منابع دوره صفوی و منابع دینی آیینهای مورد مطالعه و با رویکرد
توصیفی تحلیلی، چگونگی تحول اندیشه دینی طریقت صفوی را –
مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد. میتوان گفت همه
پژوهشها و تحقیقات جدید، دورة نوین اندیشة صفویان را تأیید
مینمایند، منتها اختلاف در منشأ، آغاز و چگونگی تحول این دورة
جدید است. بنابراین موضوع اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی
سیر این تحول، منشأ و نتایج برآمده از آن است. در این پژوهش
نشان داده شده که تحولات صورت گرفته طریقت صفوی، از دورة
شیخ جنید تا شاه اسماعیل، تحت تأثیر آیینهای اهل حق )کاکهیی(،
شبک و علویان بوده است.
بررسی جایگاه اقتصادی عتبات عالیات در روابط ایران و عثمانی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است جایگاه اقتصادی عتبات عالیات میان دو دولت صفویه و عثمانی بررسی شده و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور ایران و عثمانی ارزیابی شود. در این مقوله درباره سه رکن اساسی بحث شده است: 1. زیارت عتبات (زوار)؛ 2. موقوفات؛ 3. دفن اموات. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوران تسلط بر منطقه عراق، به ویژه عتبات عالیات و دستیابی به منافع اقتصادی آن، از جمله مباحث مهم برای دو دولت صفویه و عثمانی بود. چنان که ورود زائران ایرانی به اماکن مقدس عراق با رونق بازار، ایجاد کسب و کار، گسترش تجارت، رونق کاروانسراها و راهداری ها و رفع بیکاری همراه بود. در این وضعیت، ورود انبوه زوار نوعی «صادرات نامرئی» برای عراق بود که می توانست در رفع مشکلات اقتصادی مردم عراق کمک کند. در این میان، موقوفات و نذور سلاطین صفوی و عثمانی و زوار شیعه در عتبات عالیات، بر اهمیت اقتصادی این منطقه می افزود و رونق اقتصادی منطقه را موجب می شد. درآمد اقتصادی دیگری که این منطقه برای دو دولت عثمانی و صفوی داشت، دریافت وجوه متعدد برای کفن و دفن اموات و قیمت هنگفت زمین در آنجا بود.
جغرافیای اقتصادی ارمینیه از منظر مورخان و جغرافی نویسان مسلمان «قرن 1- 7ﻫ . ق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارمینیه به عنوان یکی از مهم ترین بخش های منطقه قفقاز به علت قرار داشتن بر سر راه جاده ابریشم و مرزهای جهان اسلام با دارالکفر، همواره نقش بارزی در تاریخ تحولات این منطقه ایفاء نموده است. با وجود این که ضعف ناشی از نبود مدارک و اسناد آماری در تاریخ نگاری اسلامی همواره یکی از موانع عمده برای تشریح جغرافیای اقتصادی ارمنستان و دیگر مناطق مختلف تحت سیطره جهان اسلام بوده است؛ اما اشارات اجمالی و گاه ناچیز جغرافی دانان و سفرنامه نویسان ایرانی و مسلمان نیز نتوانسته این ضعف موجود را مرتفع نماید. این پژوهش درصدد است تا با رویکردی توصیفی و تحلیلی که اساس آن بررسی آثار جغرافی نویسان و مورخان ایرانی و عرب قرون اولیه هجری است، ضمن بررسی جغرافیای اقتصادی این منطقه، به شناسایی و تبیین عوامل اثرگذار بر این قضیه بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که با وجود تهاجم پیاپی اقوام بیگانه به سرزمین ارمینیه و تأثیرات مخرّب آن در اقتصاد این منطقه؛ اما برخی ویژگی های اقلیمی و طبیعی مساعد هم چون وجود دشت های وسیع و حاصل خیز، ناهمواری های بسیار مرتفع و غنی از معادن، دریاچه ها و رودهای گوناگون سبب شده است تا زمینه های لازم جهت تولید انواع صنایع دستی، محصولات کشاورزی و باغی، پرورش کرم ابریشم، پرورش دام و حیوانات بارکش قوی و زیستِ برخی گونه های نادر ماهیان آبزی و صدور آنها به دیگر مناطق جهان اسلام و شکوفایی اقتصادی و توسعه بازرگانی و تجاری ارمینیه گردد.
بررسی تاریخچه تشیع صوفی مآبانه در فارس
حوزههای تخصصی:
هم زمان با حمله ی اعراب به ایران مردم فارس نیز همگام با سایرین دین اسلام را پذیرفتند. از آن جا که این منطقه دارای موقعیّت ویژه ای از لحاظ جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی در کشور بوده است طبیعی است که هرگونه تحول سیاسی و دینی را سریع بپذیرد. بر این اساس این پژوهش درصدد بررسی رشد تشیع و تصوف در فارس و دلایلی که موجبات تجمّع عارفان بزرگ در این منطقه به عنوان مرکزی برای تصوّف و تشیّع شد، می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
تأثیر ثبات فرهنگی هرات عصر تیموری بر پیشرفت اهل فرهنگ و هنر...
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمن جامی (817-898ق.) از شاعران و محققان و عارفان سرشناس سده نهم هجری در سیزده سالگی به همراه پدرش «احمد بن محمد الدشتی» که از نام آوران منطقه جام قلمداد می شد، رهسپار هرات گردید و از محضر علما و دانشمندان آن منطقه کسب فیض نمود. جامی به واسطه نبوغ ذاتی در اندک زمانی در هرات علوم متداول عصر خود را فرا گرفت. هرات در دوران جامی به مدد حاکمان علم دوستی همچون شاهرخ (850-807ق) و سلطان حسین بایقرا (911-875ق.) دوران طلایی رونق علمی خود را تجربه کرد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش می باشد که میزان ثبات سیاسی-فرهنگی حاکم بر هرات، مقارن با دوران حیات جامی تا چه حد به عنوان بستری برای رشد و نمو این عالم در عصر تیموری موثر بوده و متعاقبا تا چه میزان بر تعاملات آنان تاثیر داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که به دلیل سیاست های اعمالی از سوی دربار شاهرخ و سلطان حسین، زمینه ثبات و آرامش نسبی در کلیه شئون زندگی اقشار گوناگون جامعه فراهم آمد که این امر تا حد بسیاری رونق و درخشش علمی هرات را در پی داشت. بر این اساس می توان بیان داشت، حضور جامی در این بستر، در کنار عواملی چون نبوغ ذاتی یکی از دلایل رشد و تعاملات نسبتا گسترده او با دربار در زمینه علم و فرهنگ محسوب می گردد.
نقش قبیله شیعی بنو عبدالقیس در حیات فرهنگی و اجتماعی کوفه در عصر حضور ائمه(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنوعبدالقیس، از قبایل عربی شمال شبه جزیره هستند که از قرن ها پیش از اسلام، در بحرین قدیم (شامل: کویت، احساء، قطر و مجمع الجزایر بحرین کنونی) ساکن بوده اند. پس از تأسیس شهر کوفه، جمعی از افراد قبیله یادشده، به این شهر مهاجرت کردند و منشأ برخی فعالیت ها و تغییرها در مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر کوفه در عصر حضور امامان شیعه(ع) شدند. این نوشتار، پس از اشاره به پیشینه اسلام آوردن و تشیع گروی بنو عبدالقیس و سابقه محبت و ارادت آنها نسبت به خاندان پیامبر، حضور ایشان را در کوفه با روش توصیفی تحلیلی و نیز بهره گیری از منابع رجالی شیعه و با هدف شناخت نقش فرهنگی و اجتماعی آنها، گزارش و جمع بندی کرده است. ازاین رو، مقاله پیش رو، به شناسایی پنجاه تن از شخصیت های حدیثی این خاندان در کوفه و معرفی آثار آنها در زمینه: حدیث، فقه، کلام و شعر، جایگاه آنان در جمع قاریان، مدرّسان قرآن و خطیبان، مناصب حکومتی آنها و سرانجام معرفی مساجد عبدالقیس، شامل: مسجد سهله، مسجد صعصعة بن صوحان و مسجد زید بن صوحان، به عنوان سه مسجد منسوب به این قبیله، همت گماشته است.
نقش راه های ارتباطی ولایت اردشیرخٌرَّه برگسترش تجارت آن در دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت پر رونق اردشیرخٌرَّه که با وسعت نسبتاً زیاد بیشتر سواحل بنادر تجاری خلیج فارس را در بر می گرفت احتیاج به شبکه منظمی از راه های ارتباطی و تجاری داشت. شبکه راه های کاروان رو از روزگاران قدیم از آسیای صغیر گرفته تا ماوراءالنهر، عموماً به کناره های شمالی و شرقی خلیج فارس (سواحل اردشیرخٌرَّه) منتهی می شد و محصولات ماوراء دریا برای مصرف و صدور به بنادر ولایت اردشیرخٌرَّه آورده و از آن جا به هندوستان چین و شرق آفریقا صادر می شد. اردشیرخٌرَّه بنا به موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیر شاهراه های تجاری زمینی و دریایی یک قطب تجاری و حلقه ی ارتباط جهان شرق و غرب محسوب می گردید. ما در این مقاله به بدنبال این هستیم تا با رویکردی تاریخی و توصیفی و با استفاده از روش کتابخانه ای ابتدا به بررسی راه های ارتباطی زمینی و دریایی ولایت اردشیر خوره پرداخته و سپس نقش این راهها را در رونق تجارت و آبادانی آن مورد تحلیل قرار دهیم و در ادامه نیز محصولات صادراتی و وارداتی اردشیرخٌرَّه مورد بررسی قرار می گیرد.
سیر تحول هنر خوشنویسی و انواع خطوط آن در مکاتب هنری عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از هنرهای اسلامی- ایرانی در دوره صفویه هم زمان با رشد و اعتلای دیگر هنرها به شکوفایی رسید. یکی از شیوه های پرداختن به هنر خوشنویسی در عصر صفوی بازنگری در مورد مکاتب و خطوط مختلف خوشنویسی در این دوره است. سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف ایران تحت حکومت صفوی شکل گرفته اند، که در مجموع می توان هنر خوشنویسی این دوره را، در پنج مکتب مورد تحلیل و بررسی قرار داد. مکتب تبریز، با بهره گیری و ترکیب و تلفیق از سنت های هنری مکاتب هنری هرات، شیراز و ترکمانان (تبریز) شکل گرفت. مکتب قزوین، با انتقال پایتخت به قزوین در سال 955 ق، خوشنویسان تبریزی، در ابتدا مکتب قزوین را در ادامه مکتب تبریز تأسیس کردند. مکتب مشهد، ابراهیم میرزا هنرمندانی را که پس از روی گردانی شاه تهماسب از هنر، اخراج شده و یا مهاجرت کرده بودند، در مشهد پذیرا شد. پاسخ مثبت این هنرمندان به ابراهیم، منجر به شکل گیری مکتب هنری مشهد شد. مکتب شیراز، از قرن نهم هجری شروع شده و تا پایان سده ی دهم به فعالیت خود ادامه داد، هم از سبک ترکمانان و هم سبک صفوی بهره برده است. مکتب اصفهان، واپسین مکتب خوشنویسی عصر صفوی در اصفهان شکل گرفت. در این دوره، سنت ها و اقلامی که در گذشته برای خوشنویسی استفاده می شد، کماکان مورد استفاده خوشنویسان و علاقه مندان قرار داشت، اما قلم های جدیدتر تعلیق و نستعلیق در دربار و قلمرو صفویان اهمیت فراوان یافت. در اواخر دوره صفویه نیز، شاهد شکل گیری خط شکسته نستعلیق هستیم. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی به مکاتب رایج در عصر صفوی و نقش آن ها در رشد و گسترش هنر خوشنویسی می پردازد.
افول روند فتوحات غزنویان در هند بعد از سلطان محمود؛ فروکش کردن انگیزه های جهادی با تضعیف بنیادی حکومت غزنوی
حوزههای تخصصی:
غزنویان از همان ابتدای استقرار حاکمیت خود یعنی از عصر سبکتکین در راستای منافع اقتصادی و کسب شهرت به عنوان غازی حملات خود را به هند آغاز کردند. این حملات در روزگار حاکمیت سلطان محمود به اوج خود رسید به گونه ای که سلطان محمود در طول 33 سال حاکمیت خود 17 بار به هند حمله کرد. منافع اقتصادی زیاد ناشی از غنائم بدست آمده از هند و مشروعیت و مقبولیتی که نتیجه حمله به هند با عناوین غازی و عامل گسترش اسلام در هند عاید سلطان محمود و پدرش سبکتکین شده بود، باعث شد تا پادشاهان بعدی غزنوی سنت غزا در هند را ادامه دهند و از مواهب آن بهرمند شوند. با این وجود سنت غزا در هند بعد از سلطان محمود آن گونه که باید همچون روزگار سلطان محمود با جدیت پیگیری نشد. به نظر می رسد. کاهش بنیه نظامی دولت غزنوی بعد از مرگ محمود و اشتغال آن ها به مقابله با امپراطوری قدرتنمند سلجوقیان در عدم توجه به غزا در هند بی تأثیر نبود. این پژوهش درصدد است با بررسی منابع اصلی روند انجام سنت غزا در هند توسط حاکمان غزنوی بعد از را و در لابلای آن دلایل کاهش حملات به هند بعد از مرگ سلطان محمود را مورد واکاوی قرار دهد.