فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۴۱ تا ۱۱٬۷۶۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
221-236
حوزههای تخصصی:
«مقاومت» از واژه های بنیادین و فطری است که ریشه قرآنی دارد و با مفاهیم و آیات اجتماعی قرآن ارتباط معناداری دارد. بر أساس دلالت های لغوی و تفسیری می توان آن را معادل با توحید، عدالت و در نهایت، اسلام قرار داد که این امر مهم و ذاتی، گاه با برداشت های نارسا به إفراط و تفریط کشیده شده و بیشتر بر روش مقاومت مانند: تقابل، جنگ و قتال توجه شده است. هدف از این پژوهش توسعه معنایی و تفسیری «مقاومت» و آشکارسازی ظرفیت اسلام در پاسخ به نیازمندی های اجتماعی و مقابله با تفکر غرب است که تبیین آن در تحقق و تقویت نظام سیاسی و اجتماعی اسلام بسیار مؤثر است. مقاومت در قرآن بر توحید، عدالت و فطرت بنا شده است و بر تحقق أصل حاکمیت خدا بر سرنوشت انسان، تشکیل حکومت، إقامه قسط، آبادانی زمین و عدم پذیرش ولایت و ربوبیت غیر خدا تأکید دارد.
نقدهای علامه حسن زاده آملی بر براهین «تناهی ابعاد اجسام»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ی تناهی یا عدم تناهی عالم طبیعت که از جمله مسائل مطرح شده در هندسه و در طبیعیات قدیم بوده،یکى از مسائل فلسفى به شمار می آید که با استعانت و استمداد از قضایاى ریاضى مبرهن شده است. غرض از بیان این مسأله، اثبات محدودیت عالم جسم و جسمانى و تعیین پایان و منتهی الیه جهان ماده و عالم طبیعت بوده است. اما نه از این حیث که چون هر جسمی، ابعاد سه گانه ی محدودی دارد، پس عالم نیز محدود خواهد بود، چون عالم چیزی نیست جز موجودات آن، بلکه سخن روی افلاک، به ویژه محدد الجهات متمرکز شده است، که اصولاً ماوراء افلاک و اصطلاحاً فراتر از سطح فلک الافلاک چست؟ آیا خلاء است یا ملاء؟ یا نه خلاء است و نه ملاء؟ اگر خلاء است آیا می توان در آنجا امتدادی را تصویر نمود؟ اگر چنین است، از چه نوع امتدادی است؟ طبیعی دانان در پاسخ به سؤالات فوق براهینی آورده اند که منتج به اثبات مسأله ی تناهی ابعاد شده است. نوشتار حاضر، پس از بیان دیدگاه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا به نمایندگی از فلسفه ی مشاء، فلسفه ی اشراق و حکمت متعالیه، به بیان نقدهای علامه حسن زاده بر این براهین پرداخته است. از نظر ایشان چون براهین مذکور در اثبات تناهی عالم جسمانی ناتوانند و از آنجا که آثار و افعال الهى منحصر به عالم شهادت مطلقه نیست، بلکه ورای عالم جسم، عالم یا عوالم دیگری نیز وجود دارد با مخلوقات خاص هر عالم،ما را به این حقیقت می رساند که نه تنها کلمات وجودی خداوند سبحان که اطوار و شئون اسمائى او هستند، غیرمتناهى اند، بلکه کلمات عالم جسمانى، و همچنین عالم جسمانی نیز غیرمتناهى است.
شکوه انقلاب، حیرت نخبگان
نخستین ترجمه گروهی قرآن کریم
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۴۹ و ۵۰
چشم انداز فقه بر هنر نمایش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه ۱۳۷۴ شماره ۴ و ۵
حوزههای تخصصی:
مبانی نظریه اتحاد عقل و معقول
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی نظریه اتحاد عاقل و معقول نشان میدهد که این نظریه در حوزه اندیشه اسلامی، نخست در عرفان مطرح شد و پس از آن ملاصدرا آن را در فلسفه صورتبندی کرد. صدرالمتألهین برای نیل به این هدف، برخی از اصول فلسفه خود را به عنوان مقدمه به کار گرفت و به این ترتیب نه تنها اتحاد عاقل و معقول را با دلایل و براهین فلسفی به اثبات رساند، بلکه این نظریه را با دستگاه فلسفی خود متلائم ساخت. نگارنده در این مقاله مقدمات یاد شده را به عنوان مبانی نظریه اتحاد عاقل و معقول مورد بحث قرار داده است. این مقاله گام دوم در جهت بررسی تحلیلی این نظریه است که در پی انتشار مقاله «نگاهی به پیشینه نظریه اتحاد عاقل و معقول» (متین شماره 11 و 12) به نگارش درآمده است.
واکاوی نظریه وجوب تعیینی قصاص در قتل عمد در مقایسه با نظریه تخییر
حوزههای تخصصی:
در مورد مجازات قتل عمدی و حدود اختیارات اولیای دمّ در اعمال آن، میان فقهای مذاهب مختلف اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. نظر مشهور در فقه امامیه بر آن است که مجازات قتل عمدی اولاً و بالذات قصاص است و اخذ دیه از قاتل نیازمند تراضی بین ولی دمّ و قاتل می باشد.این نظریه که برخی آن را مقتضای مذهب امامیه دانسته و بر آن ادعای اجماع نموده اند، به نظریه «وجوب تعیینی قصاص» معروف است. در مقابل، برخی از فقها هم معتقدند که ولی دمّ میان قصاص یا عفو جانی و اخذ دیه مخیر است و هر کدام از آنها را که بخواهد می تواند انتخاب کند. از این نظریه هم به «نظریه تخییر» تعبیر می شود. مقاله حاضر به نقد و بررسی مبانی علمی و فقهی هر یک از این دو نظریه در فقه امامیه و مذاهب اهل سنت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نظریه وجوب تعیینی قصاص با توجه به ضعف مبانی نظری آن از یک طرف و آثار و پیامدهای سوء ناشی از آن از طرف دیگر، از اعتبار علمی و عملی لازم برخوردار نیست. لکن نظریه تخییر، نظریه ای است که هم پشتوانه های نظری محکمی دارد و هم بهتر می تواند حقوق اولیای دمّ و جامعه را تأمین کند. از طرف دیگر، به دلیل وجود مرجّحاتی چون موافق اصل احتیاط بودن، هماهنگی با ظاهر آیات قرآنی و شأن نزول این آیات بر نظریه وجوب تعیینی قصاص مقدم است.
عوامل تشکیل دهنده شخصیت سالم
شیوه های مواجهه با «دشمن» در قرآن کریم و کتاب مقدس عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان ابراهیمی راه کارهای رفتاری مناسبی در برخورد با دشمن ارائه می دهد که مطابق با رسالت آنان، از اصول اخلاقی مشخصی برخوردار است. این پژوهش، به بررسی و مقایسه اشتراکات و افتراقات قرآن کریم و تنخ در برخورد با دشمنان، برای دستیابی به رفتار مسالمت آمیز بین پیروان این دو دین می پردازد. منظور از «دشمن»، دشمنان عقیدتی جامعه دینی مسلمانان و یهودیان است که براساس آیات قرآن کریم، به گروه های «مشرک»، «کافر»، «منافق» و «اهلِ کتاب معاند» و در تنخ، به گروه های «ملحد» و «بنی اسرائیل خاطی» تقسیم شده اند. در قرآن کریم، برخورد مسلمانان با دشمن، همراه با تعقل و یاری خداوند است. در تنخ، خداوند با دشمنان برخورد می کند و در این زمینه تعقل انسان ها نقش چندانی ندارد. قرآن کریم در رفتار با دشمن، سیر مشخصی از رفتار ملایم تا قاطع را ترسیم می کند. در کتب مؤخرِ کتاب مقدس عبری، می توان شاهد رفتارهای اخلاق محور با دشمن بود، اما تناقضات موجود در تنخ، مخاطب را در دریافت الگوی صحیح رفتاری در برخورد با دشمن دچار تردید می کند. در تنخ، برخورد با دشمن به دلیل نگاه غالب قومی آن، از سنخ طرد مطلق غیر خود و حالت تدافعی است؛ اما قرآن کریم، فارغ از اختلافات قومی، رفتاری مبتنی بر اخلاق ارائه می دهد که شمول گرا و مفید برای همه نژادهاست.
بررسی جایگاه صلح فرهنگی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف نگاه برخی منتقدان معاصر، به نظر می رسد که ادیان و متون مقدس آنها می توانند در زمینه ی نفی خشونت و اهتمام در ایجاد صلح، نقش کارساز و مهمی داشته باشند. به طور خاص، برای ره یافتن به فرصت هایی که متون مقدس در این زمینه فراروی انسان عصر حاضر قرار می دهد، می توان از نظریات خشونت و صلح بهره برد تا چارچوبی مشخص استخراج گردد. پژوهش حاضر بر آن است تا از مجرای نظریات پیشتاز در این زمینه، برخی آیات قرآنی مرتبط را مورد توجه قرار دهد. با توجه به تقسیم خشونت/صلح به انواع مستقیم، ساختاری و فرهنگی، و اهمیت خشونت/صلح فرهنگی که زمینه ساز و مشروعیت بخش شکل های دیگر خود است، می توان مشاهده کرد که قرآن کریم در آیات خود به مخالفت با خشونت فرهنگی پرداخته و توصیه ها و قابلیت های مناسبی در جهت برقراری صلح فرهنگی دارد. در زمینه ی تولید صلح فرهنگی نیز می توان بر عنصر همدلی متمرکز شد که قرآن کریم آن را بیش از هر چیز با زبان اشتراکات انسانی معرفی می کند؛ اشتراکاتی که می تواند در سه مقوله ی متافیزیکی، زیستی و تاریخی دسته بندی گردد.
"رساله خطى جواهر الفرائض در ارث "(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زن و عرفان
ولایت فقیه از دیدگاه ابن فهد حلى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
منابعى که به مسأله ولایت فقیه پرداختهاند،2 نقطه آغازین طرح نظریه ولایت عامه فقیه را قرن دوازدهم و سیزدهم هجرى، و ملا احمد نراقى را مؤسس آن مىدانند؛ اما در حقیقت این نظریه از آغاز غیبت کبرا در فقه شیعه مطرح بوده است. در زمان شیخ مفید ظهور ابتدایى داشته و در قرن نهم «ابن فهد حلى» استوانههاى اساسى این تفکر را پایه ریزى کرد و آن را با صراحت در فقه شیعه مورد بحث قرار داد. پس از اوست که ملا احمد نراقى در تلاشى بهنگام میراث سلف را احیا و تجدید کرد. آنچه نقش ابن فهد به عنوان پایهریز این تفکر را مورد تأکید قرار مىدهد این بیان ابن فهد است که: بر فقیه اقامه حدود به نیابت از ولى عصر جایز است و لازم است مردم او را یارى کنند، فقیه به نیابت از امام معصوم مجاز به دریافت خمس و مصرف آن است و نیز فقیه مىتواند به نیابت از معصوم به اقامه نمازجمعه اقدام کند. هر یک از این آرا مىتواند دلیل و گواه ادعاى مقاله باشد.
توحید شهودی از منظر امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین رکن وصول به وحدت از منظر عرفا شهود عرفانی است. به تعبیر ایشان فاصله میان انسان و پدیده ها در آگاهی شهودی از میان می رود و حقایق به شکل حضوری بر عارف هویدا می گردد. در حالی که نزد فلاسفه نیل به وحدت از رهگذر وجود محقق می گردد و نزد عارف این مهم از طریق شهود حاصل می شود. تبیین اصل شهود وحدانی نشانگر جایگاه توحید در دایره صعود و نزول است. در قوس نزول، وجود و کثرات به ظهور می رسند. خالق به خلق تبدیل می شود و مراتب شکل می گیرند. در این مرتبه سالک ظهورات را به نظاره می نشیند و کثرت را موجود می یابد. مشاهده او در این مرتبه بصری است. حال آنکه در قوس صعود سالک بصر را رها کرده و با بصیرت حقایق را شهود می کند. توحید در قوس صعود رقم می خورد. جایی که در آن کثرات رنگ می بازند و سالک پلکان تنزیه را با قدم سلب می پیماید. شاید به تعبیری بتوان گفت نهایت توحید همان نهایت تنزیه و سلب است. به تعبیر امام نیز سالک در اوج تنزیه به عالی ترین مرتبه توحید که همانا «تسبیح» است واصل می گردد. و این نشان از آن دارد که «وجود» در قوس نزول متحقق می گردد حال آنکه در قوس صعود تحقق از آنِ «شهود» است. وجود، متضمن ایجاب، تشبیه و کثرت است اما شهود، متضمن سلب، تنزیه و وحدت است. فیلسوف به اثبات وجود نزولی و عارف به اثبات شهود صعودی می پردازند.
نقد و بررسی «اشتراط ضمان در اجاره» در پرتو دیدگاه امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمام فقیهان در این مسأله اتفاق نظر دارند که عین مستأجره نزد مستأجر امانت است و در صورت تلف یا عیب عین مستأجره او ضامن نخواهد بود، مگر اینکه افراط یا تفریط کرده باشد. و همانطور که صاحب جواهر این نکته را بیان می کند در این مسأله بین فقیهان اجماع وجود دارد. اما در صورتی که شرط ضمان در عقد اجاره صورت گیرد آیا باز حکم، عدم ضمان مستأجر است یا خیر؟ در اینجا میان فقیهان اختلافی وجود دارد. مشهور بین فقها آن است که شرط ضمان در اجاره صحیح نیست ولی بعضی از بزرگان همچون سید مرتضی و محقق اردبیلی و صاحب ریاض و همچنین صاحب عروه شرط ضمان در اجاره را هم صحیح دانسته اند. گروهی از این فقیهان با قیاس اجاره به عاریه، شرط ضمان مستأجر را صحیح دانسته و بر اساس «المؤمنون عند شروطهم» شرط را لازم الاجرا دانسته اند. چون در باب عاریه شرط ضمان صحیح دانسته شده است، لکن فقهای دیگر می گویند: در باب عاریه نیز حکم برخلاف قاعده است و آن نیز به دلیل ورود حدیث خاصی است وگرنه قیاس در مذهب ما جایز نیست. در این مسأله نظر امام هم موافق با صاحب عروه، مخالف مشهور است که شرط ضمان در اجاره را صحیح دانسته و حکم به صحت شرط ضمان در اجاره می کند. در مقابل محقق خویی و صاحب المستمسک موافق با مشهور بوده و شرط ضمان در عین مستأجره را صحیح نمی دانند.
مبانی حقوق بشر در اسلام از منظر آیة الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه احساس امنیت و تمایل به سفرهای داخلی: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در سال های اخیر رشد و توسعه یافته است و طبق پیش بینیهای جهانی این روند رو به رشد همچنان ادامه دار خواهد بود. اما از جانب دیگر این صنعت نسبت به ناآرامی، بیثباتی و نا امنی بسیار شکننده و حساس است. به همین علت برنامه ریزان فرهنگی تمام تلاش خود را برای حفظ امنیت گردشگران به کار میبندند. بر همین اساس تمایل به سفر ارتباط کاملی با امنیت سفر و مقصد دارد. برای آزمون این فرض، تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین احساس امنیت و تمایل به سفر صورت پذیرفت. در این مسیر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و بررسی شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن بوده است که رابطه مثبت و معنیداری میان متغیرهای جنس، احساس امنیت و انگیزه سفر با متغیر وابسته برقرار بوده است. از جانب دیگر متغیرهای سن، احساس نگرانی و تحصیلات رابطه معناداری با متغیر تمایل به سفر نداشته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که دو متغیر انگیزه سفر و احساس امنیت در مجموع 19 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند.