فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۸۰۱ تا ۱۴٬۸۲۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
524 - 507
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم در تفاسیر قرآن، بحث محکم و متشابه است. یکی از عرفا و مفسرین غرب اسلامی در سده ششم هجری، ابن برّجان است. این پژوهش به دنبال بررسی دیدگاه ابن برّجان درباره محکم و متشابه است. روش این پژوهش، اسنادی و توصیفی-تحلیلی است. یافته ها حاکی از این است که از دیدگاه ابن برّجان معنای اولِ متشابه، تفصیلِ محکم است. مبنای او در این معنا، سلسله مراتب وحی الهی و نزول آن است که عبارت است از: ام الکتاب (یا همان کتاب مبین و لوح محفوظ)، حروف مقطعه و قرآن. معنای دوم متشابه عبارت است از شبیه بودن آیات با یکدیگر در اعجاز و حقانیت، شباهت آیات قرآن با آیات کتاب مبین و شبیه بودن برخی آیات قرآن با برخی دیگر که منجر به اشکال و تحیر در خواننده می شود. از نظر ابن برّجان حروف مقطعه از جهتی محکم و از جهتی متشابه هستند. همچنین شباهت ها و شواهد لازم برای تأثیرپذیری ابن برّجان از دیگران یافت نشد و به نظر می رسد دیدگاه او درباره محکم و متشابه مبتنی بر دریافت و اجتهاد خود او از آیات قرآن و روایات نبوی است.
بررسی سیر تحول فرایند آموزش و راهنمای مذهبی حجاج در دوران قاجار و پهلوی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
75 - 98
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو با استفاده از اسناد، منابع و گزارش های تاریخی به بررسی فرایند آموزش مناسک و هدایت مذهبی حجاج در کاروان های زیارتی می پردازد. زمان مورد مطالعه دوران تاریخی قاجار و پهلوی است و روش و رویکرد پژوهش، توصیفی تحلیلی می باشد.مسئله اصلی عبارت است از اینکه: فرایند آموزش و هدایت مذهبی حجاج و معتمران در کاروان های زیارتی دوره های تاریخی قاجار پهلوی به چه شکل و متأثر از چه عواملی بوده؟ و در حوزه وظایف کدام یک از افراد، گروه ها و یا طبقات اجتماعی تعریف می شده است؟ دستاوردهای این پژوهش نشان می دهند که این مهم، ابتدا ازجمله وظایف مُطوّفان و مُزوّران (ادلاء) بوده؛ ولی ازآن رو که آنان قادر به پاسخگویی به پرسش ها، رفع شبهات و حل مشکلات شرعی نبوده اند، درگذر زمان و بنا بر نیاز و ضرورت و با درخواست مردم، نهاد روحانیت عهده دار و متولی آن شده است.از مشکلات و آسیب های موجود در این حوزه می توان به عدم وجود متون و منابع آموزشی و همچنین فقدان سازوکارهای نظارتی اشاره نمود که متأسفانه تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشته است.
تبیین نظریه رابطه ذاتی نفس و بدن با نقدی بر نظریات ابن سینا و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
51 - 79
حوزههای تخصصی:
در باب نحوه ارتباط نفس و بدن تاکنون نظریات گوناگونی از جانب حکما مطرح گردیده به گونه ای که برخی همانند ابن سینا چنین ارتباطی را بر اساس فضای اصالت ماهیت عرضی و از نوع راکب و مرکوب می داند و برخی دیگر همچون ملاصدرا در مقابل بر اساس فضای اصاله الوجود و نظریه جسمانیه الحدوث بودن نفس ذاتی می داند. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیل اطلاعات و مقارنه آرا در پی آن است که نادرستی یا قابل دفاع نبودن هر دو نظریه مذکور را تبیین نماید و پس از آن نظریه رابطه ذاتی نفس و بدن را که تمایزات اساسی با نظریه ملاصدرا دارد تبیین کند. بر این اساس ابتدا نظریه ابن سینا در باب نحوه ارتباط نفس و بدن و اشکالات آن بیان می گردد پس از آن نظریه ملاصدرا در باب کیفیت ارتباط نفس و بدن تقریر می گردد تا به دنبال آن پیش فرضهای اصاله الماهوی در نظریه جسمانیه الحدوث ملاصدرا نمایان گردد و مورد انتقاد قرار گیرد. برای نقد ژرفتر بر نظریه ملاصدرا برخی ادله ملاصدرا بر حدوث نفس نیز مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد تا ناکارآمدی این ادله در اثبات حدوث نفس و به دنبال آن رابطه ذاتی نفس و بدنی که ملاصدرا در پی آن است مشخص گردد. در گام سوم نظریه رابطه ذاتی نفس و بدن که متمایز از نظریه ملاصدرا است در چهار بخش به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد و تمایزات آن با نظریه ابن سینا و ملاصدرا تبیین می گردد.
تحلیل شیوه های تربیت عقلانی حضرت یوسف (ع) از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
تربیت عقلانی در شناخت هستی و اصول اعتقادی نقش اساسی داشته و در صعود و هبوط فرد و جامعه تأثیرگذار است؛ می طلبد این مسئله از منظر قرآن به عنوان بنیادی ترین مرجع و جامع ترین منبع معارف اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. کلام وحی، پیامبران (ع) را نیکوترین الگو معرفی کرده است. پژوهش پیشرو شیوه های تربیت عقلانی حضرت یوسف (ع) را با روش توصیفی – تحلیلی و شیوه ی استنطاقی شهید صدر مورد تجزیه و تحلیل قرار داده؛ تا مشخص شود آن صدیق نبی (ع) از چه شیوه های برای تربیت مردم عصرش بهره گرفته است. هدف اساسی درک درست و روشمند شیوه های مدنظر از منظر قرآن است؛ چون تدوین نظام مند آن در حوزه ی علم و نظر نقش مهمی در فراهم سازی بستر نگرش عقلانی افراد و جامعه ی انسانی و اسلامی دارد.یافته ها نشان می دهد حضرت یوسف (ع) از شیوه های تربیت عقلانی متعددی استفاده نموده و اساسی ترین آنها استدلال های برهانی جهت ترویج و نهادینه سازی نگرش خدامحوری، معاد باوری، معرفت افزایی، تجربه اندوزی، اعطای دانش و حکمت و مشورت دهی هوشمندانه است. نتایج نهایی حاکی از آن است که ایشان با روش های اتخاذ شده، توانست مردم را از جهالت علمی و عملی نجات بخشد و باپشتکار و اخلاص و شایستگی های لازمی که داشت نه تنها آحاد جامعه بلکه مدیران و کارگزاران بی مروت و ستم پیشه را به سمت وسوی عقلانیت و انسانیت جهت داد. همچنین بدست آمده که شیوه های تربیت عقلانی آن پیشوای آسمانی به صورت جهانی، فرازمانی و فرامکانی مؤثر و کارآمد است.
بررسی ارتباط قیام حضرت احمد بن موسی علیه السلام و وجود بقاع متبرکه امامزادگان در استان کهگیلویه و بویراحمد
حوزههای تخصصی:
حضرت احمد بن موسی (س) و حضرت بی بی حکیمه(س) از فرزندان امام موسی کاظم (ع)بودند که در جریان ولایتعهدی امام رضا(ع) و سپس ورود امامزادگان به ایران همراه کاروان بنی هاشم وارد جنوب غربی ایران شد. ورود ایشان به جنوب ایران و استان کهگیلویه و بویراحمد باعث شد تا خاندان سادات موسوی و رضوی در سرتاسر این خطه از جنوب ایران ساکن و استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر جمعیتی صاحب درصد بالایی شیعه امامیه و سادات باشد. علیرغم اینکه چند قرن از ورود و سپس شهادت ایشان در منطقه می گذرد هنوز به ویژگی های شخصیتی، فضایل و نقش این امامزادگان در تاریخ امامت و گسترش تشیع در جنوب ایران پرداخته نشده است. در این مقاله با مراجعه به منابع تاریخی به تبیین نقش ایشان در حفظ و حراست از حریم ولایت و گسترش تشیع در جنوب ایران و خصوصا استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته شده است. نقش حضور ایشان و هیئت امامزادگان همراه به عنوان یک امامزاده صاحب احترام در منابع تاریخی وحدیثی شیعه بررسی و سپس میزان اثر گذاری حضور ایشان و امامزادگان همراه بر وضعیت مردم کهگیلویه و بویراحمد بررسی می شود. گسترش تشیع در جنوب ایران از دیگر ویژگی های بارز ایشان می باشد.
ماندگاری بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مبتنی بر مبانی فطری و کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۸۵-۲۰۴
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب در دو بخش مجزا، ابتدا به تبیین برکات انقلاب اسلامی در یک هفتگانه پرداخته است، سپس با نگاهی امیدوارانه و نویدبخش، توصیه های هفتگانه ای را به منظور حفظ کیان انقلاب اسلامی و تضمین آینده ای روشن و مسرت آمیز ارایه داده است. این مقاله، با تکیه بر خط سیر برگرفته از هفتگانه نخست، سعی دارد مبانی فطری و کلامی این بخش را تبیین و تشریح نماید. در این راستا، قرآن و روایات معصومین علیهم السلام، در جایگاه نخست منابع اصلی، همچنین رهنمودهای امام راحل و رهبر انقلاب، در جایگاه اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی، از جمله مستندات بخش مزبور را تأمین می کنند. همه محورهای هفتگانه در بیانیه مطابق خواست فطرت انسان و مستند به مبانی کلامی اسلام است. از این رو، بیانیه اولا با نگاه فطری، برای همه آحاد انسانی که به اقتضای فطرت خویش نظر می دهند و بر اساس آن رفتار می کنند حجت است و ثانیا از منظر کلامی برای همه کسانی که به آن مبانی اعتقاد و التزام دارند دلیل و راهنما خواهد بود. در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد اکتشافی- استنتاجی استفاده شده است تا بر اساس شواهد قرآنی و روایی، تجزیه و تحلیل روشنی از مبانی مزبور ارایه شود.
دراسه عثرات عناصر الاتساق فی الخطاب المکتوب لدى متعلّمی العربیه الإیرانیین جامعه کاشان نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
33 - 60
حوزههای تخصصی:
إنّ الکتابه هی المرحله الأخیره من مهارات اللغه الأربع فی تعلیم أیّ لغه؛ المرحله المتقدّمه التی یجب أن ینتج المتعلّم نصّاً أو خطاباً یراعی فیه مقوّمات النصوص والخطابات للغه الهدف. بما أن التماسک من مقومات الخطاب وجزءاً رئیساً فی أیّ نصّ فتناولت هذه الدراسه العثرات التی تحجب على اتساق الخطاب المکتوب. هناک مظاهر صوریه تعمل على تحقیق التماسک النصّی وتعالق الجمل بعضها ببعض. فقد أولى هالیدای وحسن الاهتمام بهذه المظاهر واعتبراها ضامنه للترابط بین الجمل فی أیّ نص. هذه المظاهر هی الاتساق النحوی، والاتساق المعجمی وآلیات الربط. من هذا المنطلق، ینوی هذا البحث بمنهجه الوصفی التحلیلی، تحلیل العثرات الاتساقیه للکتابه عند متعلّمی العربیه من الإیرانیین. تکوّن مجتمع الدراسه من 50 طالبهً دارسهً فی الفصل السابع من مرحله البکالوریوس بجامعه کاشان الحکومیه فی العامَین الدراسیَین 2016 2017 م و2017 -2018 م، وکانت أداه الدراسه ما جمعنا من وظائفهن الکتابیه فی ثلاثه موضوعات وصفیه. ظهر من خلال هذه الدراسه أنّ عدم استثمار الطالبات لمظاهر الاتّساق وتوظیفها الخاطئ قد أدّى إلى التشتّت النصی والتعبیر التحریری الردیء الضعیف واستنبط أنّ إحدى المؤشّرات الهامّه التی تحدّد نوعیّه الکتابه باللغه العربیه هی کیفیه توظیف مظاهر التماسک النّصی وإجادتها، حیث کلّما استخدم المتعلّم آلیات الربط أکثر أنجح فی نوعیّه الکتابه أکثر.
بازخوانی ترجمه فارسی عبارت قرآنی«نفختَ فیه من روحی» (حجر: 29) با تکیه بر کارکرد استعاره واژه «نفختُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
97 - 111
حوزههای تخصصی:
استعاره، در قرآن کریم حضور پردامنه ای دارد.دلایل وجود استعاره در قرآن هر چه که باشد، یکی از آن ها، بدون شک، کارکرد مهمی است که در بیان مفاهیم موردنظر قرآن ایفا می نماید.بدین لحاظ، ترجمه استعاره های قرآن دشوارتر از آن چیزی است که، در نگاه اول، به نظر می رسد.ضرورت توجه به کارکرد استعاره ازآن روست که غفلت از این شاخصه مهم، به گاه ترجمه قرآن، از تأثیرِ برابرِ آن در مخاطبان زبان مقصد به میزان زیادی خواهد کاست.براین اساس، هدف ما در مقاله حاضر، این است تا به شکل عملی، نقش تعیین کننده کارکرد در ترجمه استعاره های قرآن به زبان مقصد را به اثبات برسانیم.بدین منظور، ابتدا، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مراجعه به منابع مکتوب، انواع کارکردهای ذکرشده در آثار بلاغت دانان مسلمان برای استعاره های قرآن را مدّ نظر قرار داده و سپس به نظم قرآن به عنوان عامل مهم در تعیین کارکرد استعاره در قرآن اشاره کرده ایم.در ادامه، در بخش اصلی پژوهش، به شکل موردی، آیه 29 سوره «حجر» را ازنظر کارکرد استعاره و همچنین ازنظر مقولات مرتبط با تعادل ترجمه ای واکاوی کرده و تلاش های «خرمشاهی»، «فولادوند»، «آیتی» و «میبدی» در ترجمه فارسی این آیه، از نقطه نظر کارکرد استعاری، را با یکدیگر مقایسه کرده ایم.در پایان، نتیجه حاصله حاکی از آن است که بازتولید عبارت قرآنی موردبحث از طریق ترجمه تحت اللفظی، کارکرد عینیت بخشی استعاره آن را، طور کامل، در زبان فارسی بازتاب می نماید و ترجمه اشتباه میبدی از عبارت موردبحث، گواهی است بر این واقعیت که وی از کارکرد استعاره آن غافل بوده است.
رئالیسم جادویی در رمان «الأشجار واغتیال مرزوق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
187 - 204
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی یا واقع گرایی جادویی، ترکیبی از واقعیت، افسانه و تاریخ است که از جهان بینی سحرآمیز مردم آمریکای لاتین به دنیای ادبیات وارد شد. پرداختن به طردشده ها و ستم دیده ها در بستر واقعیتی آمیخته با خیال، اصل مشترک همه نویسندگان ژانر رئالیسم جادویی است. عبدالرحمن منیف، نویسنده و رمان نویس سعودی با تأثیرپذیری از ژانر رئالیسم جادویی، رمان «الأشجار واغتیال مرزوق» را نوشت تا داستان زندگی منصور عبدالسلام و الیاس نخله را به عنوان افراد طردشده و دورافتاده از جامعه روایت کند. منیف، طردشدگی منصور و الیاس را محصول عقب ماندگی جامعه عربی و ظلم مقامات حکومتی می داند. وی در «الأشجار واغتیال مرزوق»، اجازه داده تا منصور و الیاس، روایت رمان را در اختیار بگیرند و با ادبیاتی ویژه که آمیخته ای از واقعیت و خیال است، درباره زندگی خصوصی خود و مسائل جدی و چالشی جهان عرب گفتگو کنند. هدف از این پژوهش، تحلیل فضای انتقادی در رمان معاصر عربی است و انجامش ضرورت دارد، زیرا مطالعه روش های جدید، در رمان نویسی و تأثیر این روش ها در توسعه و تحول رمان عربی، بی نیاز از بحث و بررسی مستمر نیست. یافته های پژوهش نشان می دهد که منیف عالمانه و عامدانه دنیای تخیلی تاریکی ساخته است که از دو زوایه باید به آن نگریست: نخست این که در «الأشجار واغتیال مرزوق» جایی برای نور، حقوق بشر و کثرت گرایی وجود ندارد و افراد بدون توجه به وابستگی مذهبی یا طبقه اجتماعی، مورد اذیت و آزار قرار می گیرند. دوم این که در این رمان، انگیزه های قوی فردی، برای شورش علیه عوامل محدودکننده انسان وجود دارد. روش پژوهش در رئالیسم جادویی «الأشجار واغتیال مرزوق»، توصیفی- تحلیلی است.
شرح و تحلیلی بر روایت «اُوتِیتُ الکِتَابَ وَ مِثلَهُ مَعَهُ»
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳۵
59 - 78
حوزههای تخصصی:
براساس مدلول صریح روایت «اُوتِیتُ الکِتَابَ وَ مِثلَهُ مَعَهُ»، مثل کتاب (قرآن)، هم به پیامبر(ص) داده شده که آن نیز مانند کتاب (قرآن)، وحی نامیده شده است تا نقش اکمال کتاب را ایفا نماید. امّا سؤال اساسی و مهم این است که آیا نزول وحی بر پیامبر گرامی اسلام(ص) محدود به آیات قرآن است یا بر ایشان وحی دیگری غیر از قرآن هم صورت گرفته است؟ رویکرد و محور اصلی مقاله حاضر، شرح و تحلیل روایت فوق است. با توجه به مفهوم حدیث، آنچه در قرآن وجود دارد، «وحی قرآنی» است و آنچه در قالب روایات قطعی الصدور نبوی بیان شده، «وحی غیر قرآنی» است. نکته قابل توجه آن است که وحی قرآنی و غیر قرآنی، از عنصر و صبغه مشترکی به نام «آسمانی» و «الهی» بودن برخوردارند؛ اما عده ای از علما، وحی به پیامبر(ص) را محدود به وحی قرآنی کرده اند؛ در صورتی که شواهد قرآنی و روایی، به صورت قطعی و صریح بیانگر آن است که پیامبر(ص) نه فقط قرآن را از جانب خدا با خود آورده، بلکه به تعبیر خود ایشان، مِثل آن را نیز به همراه آن آورده است. این «مثل کتاب» (قرآن) همان سنّت نبوی است که در کنار هم، مکمل هم و تشکیل دهنده دین و شریعت هستند.
مفهوم سازی ارتباط «وحی» و «قلب » در قرآن
منبع:
کلام اهل بیت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 68
حوزههای تخصصی:
خوانش بینامتنیت (تناص) قرآنی در رمان موتٌ صغیرٌ اثر محمد حسن علوان
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های اخلاقی استادان زبان انگلیسی با توجه به سطح دینداری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
137 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش، بررسی دیدگاه های دانشجویان درباره ویژگی های اخلاقی استادان زبان انگلیسی با توجه به سطح دینداری دانشجویان بود. در این پژوهش، روش ترکیبی پیمایشی به کار رفت. در آغاز پرسش نامه سطح دینداری با توجه به طبقه بندی 81 دانشجو به گروه های بیشتر یا کمتر مذهبی سازگار و پایایی این پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. از میان 53 نفر از دانشجویان سال آخر رشته مترجمی زبان در دو دانشگاه در شهر قم که پرسش نامه را تکمیل کردند، 22 نفر از آنان در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. پس از تجزیه و تحلیل دقیق و چندباره از کدها و مقولات مصاحبه دانشجویان، یک موضوع اصلی (صداقت) شناسایی شد، سپس با توجه به سطح دینداری دانشجویان از طریق آزمون های خی دو و فیشر، مفهوم صداقت مورد بررسی قرار گرفت. از طریق تحلیل مفهومی، یک شبکه معنایی از ویژگی های اخلاقی استادان زبان براساس صداقت، به عنوان مهم ترین صفت اخلاقی استادان زبان به زعم دانشجویان شناسایی شد. از چنین پژوهش هایی می توان در برنامه ریزی آیین نامه های اخلاقی برای استادان زبان استفاده کرد.
مقایسه و ارزیابی دیدگاه و ادله مفسّران و حکما درباره کیفیت عذاب مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 108
حوزههای تخصصی:
عذاب مسخ یکی از سنت های مؤاخذه الاهی است که در پی انحرافات اعتقادی و اخلاقی گریبانگیر فرد یا گروهی خاص می شود. چنین سنتی در آیات قرآن دو گونه گزارش شده است: مسخ ظاهری که مختص قوم بنی اسرائیل بوده و به سبب نافرمانی از امر تحریم صید و به کاربردن حیله به آن مبتلا شدند؛ مسخ معنوی که عام است و همه انسان ها در معرض ابتلا به آنند. آیات بسیاری با الفاظ متفاوت یادآور گونه دوم از عذاب مسخ است. میان مفسّران فریقین درباره مسخ صوری بنی اسرائیل اختلاف نظر وجود دارد. این اختلاف سبب پیدایش سه دیدگاه در میان آنها با ادله متفاوت شده است. حکما، به ویژه پیروان حکمت صدرایی، نیز ضمن پای بندی به ظاهر آیات و روایات، بر اساس نظریه تناسخ ملکوتی و نوع الانواع تقریری دقیق تر پیش می کشند که مسخ ظاهری و باطنی را شامل می شود. این دیدگاه ها مبتنی بر تبعیت بدن ها از نفوس و توجه به نوع متوسط و جنس سافل است. در این پژوهش، به شیوه تحلیل محتوا، دیدگاه ها و دلایل مفسّران و حکما درباره کیفیت و انواع عذاب مسخ را بررسی و ارزیابی خواهیم کرد.
واکاوی تفسیری و نقد ترجمه آیات متناقض نما با عصمت پیامبران (مطالعه موردی آیات 31 تا 33 سوره ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن آیاتی وجود دارد که اسرائیلیات و برساخته های اهل کتاب در برخی منابع تاریخی و تفاسیر نقلی آن به چشم می خورد و خواننده ، هنگام مراجعه به تفاسیری که از منابع غیراسلامی، داستان های انبیا را اخذ و اقتباس نموده و مجعولات اهل کتاب را نقل کرده اند و نیز ترجمه های برگرفته از آن تفاسیر، دچار شبهه شده و مفهوم متناقض با عصمت انبیا برای او تداعی می شود. تفسیر و ترجمه ی صحیح این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال صحیح محتوای این دست از آیات، افزون بر نگاه داشت ساختارهای دستوری و بلاغی و همسانی تاثیر متن مبدا و مقصد، احاطه و اشراف ویژه به مبانی کلامی صحیح و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب می کند تا تلقی عدم عصمت پیامبران را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد بوده تا با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی آمیخته با نقد و انتخاب تعدادی از روشهای ترجمه تحت اللف ظی، امین، معنایی، تفسیری و آزاد به واکاوی تفسیری و نقد ترجمه آیات 31 تا 33 سوره ص بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که تفاسیر برگرفته از برساخته های اهل کتاب نه تنها با مبانی مسلم عقلی و نقلی بلکه با استدلال های ادبی نیز مغایرت دارد. از این رو تفسیر و ترجمه ای از این آیات مقبول می باشد که علاوه بر مبتنی بودن بر قوی ترین استدلال های ادبی، دلایل منقح و متقن کلامی مانند مقوله ی عصمت را دربر داشته باشد.
بررسی و نقد تفسیر وهابیت از صفات خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۱۷۵-۱۹۴
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم صفاتی به خدای سبحان نسبت داده شده که موهم تشبیه و تجسیم است. چیستی این صفات یکی از دغدغه های همیشگی قرآن پژوهان از آغاز رواج دانش تفسیر تا به امروز بوده است. از رهگذر همین دغدغه ها، مفسران با توجه به مرام اعتقادی و مذهب کلامی خویش، این آیات را تفسیر نموده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دو رویکرد کلی در باب صفات خبری وجود دارد؛ یکی رویکرد عقل گرایی و دیگری رویکرد ظاهرگرایی؛ وهابیت به رویکرد دوم تعلق دارند و رأی خود را دیدگاه اصیل اسلامی می دانند و سایر دیدگاه ها را بدعت تلقی می کنند، در مقابل علمای شیعه به نقد دیدگاه وهابیت پرداخته اند و با ارجاع متشابهات به محکمات و تقدم عقل برهانی به ظواهر نقلی و بهره وری از دلالت لفظی و تصدیقی، به فهم و تفسیر آیات مربوطه می پردازند. آنها قائل به نظریه «اثبات با تأویل» بوده، نظریه «عینیت صفات و ذات» و نظریه «تنزیه» را پایه تفسیر صفات خبری قرار داده اند.
ابعاد شناختی «قلب» در منظومه معرفتی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
239 - 257
حوزههای تخصصی:
مفهوم قلب در منظومه معرفت دینی، از منزلتی والا برخوردار بوده است. نصوص اسلامی، علاوه بر به کارگیری معانی و مصادیق قلب، در دو ساحت جسمانی و روحانی، از نقش آفرینی آن، در جهت اعتلای ابعادِ انسانی، سخن گفته اند. به رغم آنکه بازتاب نور در سایر ابعاد وجودی انسان از جایگاهی ویژه می نماید، این مطلب در مورد ساحت شناختیِ«قلب» نیز، مغفول مانده است. با این همه، این پژوهش با اتخاذ رویکرد پسینی، از رهگذر استنطاق در کاربست های قرآنیِ قلب، ابعادِ شناختی آن را به دو ساحت «منبع شناختی» و «ابزار شناختی»، قابل ارجاع می داند. از جانبی دیگر، کارکرد و بازتابِ بارقه ربانی بر ساحت قلبِ انسانی را می توان در مؤلفه هایی چون «گشودگی سینه و آرزوی تجافی از دار دنیا»، «نیل به مقام یقین و شهود عالم فراماده»، «بینش جامع گزینی و وارستگی از تنعمات دنیوی»، قلمداد نمود.
عشق به اهل بیت (ع) از منظر قرآن و سنت با تبیین آیه مودت
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
92 - 72
حوزههای تخصصی:
انس با قرآن کریم مشحون از عنایت خداوند متعال به «ذی القربی و اهل بیت علیهم السلام» است.آیه مودت (شوری/23) نشانه و نماد محبت وافر خداوند متعال به خاندان نبوت است . نظر به احادیث صحیح و مورد وفاق فریقین در مورد اهل بیت(ع) از جانب حضرت رسول اکرم (ص) چه بصورت احادیث قدسی و چه بصورت احادیث نبوی که در متن مقاله آمده است همگی دال بر ضرورت عشق به اهل بیت از سوی همه ی مسلمانان است . هدف ازین تحقیق پردازش عشق به اهل بیت (ع) از منظر قرآن و سنت نبی اکرم (ص)با تبیین آیه مودت است. براساس یافته های این مقاله بنابرروایات متعددی که از طریق نصوص دست اول اهل تشیع و اهل تسنن وارد شده است مصادیق مورد نظر آیه مودت همانا (ائمه اطهار علیهم السلام ) هستند . فلذا عشق به ائمه اطهار و محبت به آن سروران یک ضرورت دینی و وظیفه همگانی بر تمامی مسلمین به شمار می آید. روش به کارگرفته شده مطالعه کتابخانه ای و استفاده از آیات قرآن و متون اصیل دینی به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و کیفی است
بررسی تطبیقی تفسیر آیه 79 سوره نساء در انتساب شرور به خداوند، از دیدگاه آیه الله جوادی آملی و فخر رازی
حوزههای تخصصی:
مسئله ی انتساب شرور و حسنات به خداوند، به نوعی از فروع مسئله جبر و اختیار محسوب می شود؛ لذا عدم آگاهی صحیح از آن، موجب کج فهمی های بنیادی، در اصول اعتقادی هر فرد می شود. نوشتار حاضر، با روش توصیفی- تطبیقی، درصدد پاسخ به سؤال از مفهوم شر و نحوه انتساب آن به خداوند از منظر آیت الله جوادی آملی و جناب فخر رازی است. در برخی از آیات از جمله: آیه 78 سوره نساء، حسنات و سیئات از جانب خدا بیان شده است؛ اما در برخی از آیات دیگر، قرآن میان این دو تفکیک قائل شده و حسنات را از جانب خدا و سیئات را از جانب انسان دانسته است؛ از جمله: در آیه 79 سوره نساء که مورد بحث ما دراین نوشتار می باشد. نتیجه حاصله چنین است که، از منظر آیه الله جوادی آملی، همه خیرات و شرور از نزد خدای سبحان است و از آنجا که خداوند منشأ هر خیر و رحمتی است، خیرات نه تنها از نزد خداست بلکه از خدا نیز هست. ولی شرور فقط از نزد خداست (مِن عِندِالله)؛ ( 78/نساء)، اما از خدای متعال نیست؛ بلکه سبب قریب آن، اعمال خود انسان است. در حالی که فخر رازی، با پذیرش دیدگاه کسب، انتساب حسنات و شرور به خداوند را حقیقی می داند و اسناد شرور به انسان را، از باب «رعایت ادب» و یا «استفهام انکاری» می پندارد.
نقد دیدگاه آرتور جفری درباره مفهوم و مصادیق اسباط با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اسباط را برای اشاره بهشماری از پیامبران دریافتکننده وحی و نیز قبایل دوازدهگانه بنیاسرائیل بهکار برده است. آرتور جفری که بر اساس دیدگاه نخست خویش، اسباطِ دریافتکننده وحی را پیامبران دوازدهگانه یهود، معروف به انبیایِ صغار میدانست، گمان کرده که قرآن کریم با کاربرد اسباط بهمعنای قبایل دوازدهگانه بنیاسرائیل از یک سو، و یادکرد آنان بهعنوان دریافتکنندگان وحی از سوی دیگر، انبیای صغار را با قبایل دوازدهگانه بنیاسرائیل درهم آمیخته است. نسبت نادرستِ خلط بین مصادیقِ اسباط به قرآن بر انگاره بشری بودن آن استوار است. وی بعدها با تغییر دیدگاه خود درباره مصادیقِ اسباطِ دریافتکننده وحی، آنها را اشاره به پسران دوازدهگانه یعقوب7 دانسته است. دلایل و قراین متعددی نشان میدهد که دیدگاه آرتور جفری درباره خلط مصادیق اسباط، بهویژه تطبیق آنان بر پسران دوازدهگانه یعقوب7 و انبیای صغار، ناسازگار با روایت قرآن و ناشی از ناآشنایی وی با مفاهیم قرآنی و اثرپذیری از روایتِ عهد عتیق است. نزول وحی بر اسباط، لزوم ایمان مسلمانان به آنها، یادکرد آنان در کنار پیامبران و نفی یهودی و مسیحی بودن آنها از یک سو، و گزارش قرآن درباره رفتار پسران یعقوب با پدر و برادرشان یوسف7 و نیز فرازهایی از تاریخ شرکآلود و کفرآمیز حیات دینی یهود، بهویژه چگونگی برخورد آنان با انبیا از سوی دیگر نشان میدهد که اسباط دریافتکننده وحی نمیتوانند همان قبایل بنیاسرائیل یا برادران یوسف باشند و هویت جداگانهای دارند. ایشان افراد معین و برگزیدهای از میان نوادگان یعقوب7 بودهاند که افزون بر استمرار نژادی، به اعتبار جانشینی آن حضرت، پیروان معنوی او نیز به شمار می رفته اند. این جانشینان و رهبران الهی، به احتمال زیاد پس از یوسف ع و پیش از موسی ع در مصر و میان بنی اسرائیل رسالت داشته اند.