فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۵۲۱ تا ۱۱٬۵۴۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
109 - 129
حوزههای تخصصی:
پوشش مناسب و آراستگی ظاهری، یکی از موضوعات مهم سبک زندگی است که انسان ها در فطرت خود به آن علاقمندند. پوشش، از مولفه های مهم ارتباطات انسانی نیز به شمار می رود که در استحکام و انسجام افراد جامعه موثر است. دین مبین اسلام به این موضوع بسیار تاکید دارد و روایات نسبتا زیادی از معصومان(ع) در این باره نقل شده است. در میراث اسلامی، به پوشیدن برخی از لباس ها تشویق و از پوشیدن برخی دیگر نهی شده است. همچنین در زمینه رنگ، جنس، نوع، مکان و زمان مناسب پوشش، توصیه هایی وجود دارد که مسلمانان را به انجام این دستورات، ترغیب کرده است. امامان معصوم(ع) به عنوان اسوه و الگو در همه امور و مسائل زندگی، بنا بر اقتضای دستور اسلام، در دوره خود، پوششی را انتخاب کرده اند. با بررسی این گونه روایات و تحلیل رفتارشناسانه آنها می توان به علل، عوامل و اصول مهمی پی برد که در تعیین نوع پوشش، تاثیرگذار بوده اند. این مقاله، با روش تاریخی – تحلیلی، درصدد است با بررسی گزارش ها و روایات مربوط به پوشش در دوره امام حسن عسکری(ع)، وضعیت لباس و پوشش آن حضرت را بررسی کرده و اصول حاکم بر انتخاب نوع پوشش را با تاکید بر پوشش و آراستگی تحلیل کند.
تبیین سازگاری میان پذیرش رجعت و انکار تناسخ از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
21-28
حوزههای تخصصی:
«رجعت» و «تناسخ» از موضوعات بحث برانگیز در فلسفه و کلام شیعی است. برخی معتقدند که چون تناسخ باطل است، پس رجعت هم به دلیل مشابهت با آن، مردود و باطل است. صدرالمتألهین نیز در آثار خود به ویژه «اسفار اربعه»، تناسخ را با استفاده از ادله عقلی رد کرده؛ ولی در باب اثبات عقلی رجعت که از مدافعان آن است، سخنی به میان نیاورده و به روایاتی بسنده کرده است. اما سؤال اصلی این است که: چگونه صدرالمتألهین بین این دو جمع کرده؛ حال آنکه علی الظاهر ابطال تناسخ مستلزم ابطال رجعت نیز هست؟ در طی پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با هدف پاسخ به شبهات کسانی که آرای این فیسلوف بزرگ را متناقض می دانند، این فرضیه اثبات می شود که این دو مقوله با یکدیگر سازگارند و رد یکی لزوماً به معنای بطلان دیگری نیست. بنابراین با استفاده از براهین عقلی ایشان در رد تناسخ، همچون امتناع اعاده معدوم بعینه، امتناع بازگشت موجود بالفعل به حالت بالقوه، و این همانی، می کوشیم رجعت را اثبات کنیم.
بررسی نظریه کامپیوتری ذهن و برخی لوازم آن از منظر حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
75-84
حوزههای تخصصی:
در میان مسائل فلسفه ذهن، نظریه کارکردگرایی، ذهن را یک کارکرد می داند که ورودی را به خروجی تبدیل می کند. براساس این نظریه، با پذیرش تحقق چندگانه حالات ذهنی، می توان حالات ذهنی را در غیر انسان نیز یافت. ازآنجاکه کارکردگرایی بر نفی تجرد روح استوار است، دارای اهمیت خواهد بود. از سوی دیگر، علم النفس سینوی، هم نفس و هم تجرد آن را اثبات کرده است. ازجمله براهین برای اثبات نفس، برهان انسان معلق در فضاست و نیز برای اثبات تجرد نفس براهینی آورده که بر سلب ویژگی های بدنی و نفس جسمانیت نفس دلالت دارد.دیدگاه کارکردگرایی نیز لوازمی دارد که براساس حکمت سینوی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. ازجمله اینکه تمایز اشخاص براساس نظریه کارکردی ذهن، مادی انگارانه است؛ درحالی که حکمت سینوی ملاک صحیح را نفس مجرد می داند. بنابراین براساس حکمت سینوی، نظریه کارکردی ذهن دچار اشکالات متعدد و اساسی ای است که نمی توان با وجود آنها از نظریه کارکردی ذهن دفاع کرد. این تحقیق در پی آن است که نظریه کامپیوتری ذهن و برخی لوازم آن را از منظر حکمت سینوی با روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار دهد.
بررسی و مطالعه جعل اسناد پزشکی در صنعت بیمه
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم آذر ۱۴۰۰ شماره ۲۹
71 - 57
حوزههای تخصصی:
جعل اسناد و استفاده از سند مجعول، عامل مهم سلب آسایش عمومی، کاهش سطح اعتماد افراد و سازمان ها، از بین رفتن امنیت و سلامت جامعه و نیز زمینه ساز بسیاری از ضررهای مادی و معنوی است که به اشخاص حقیقی و حقوقی و سازمانها از جمله بیمه ها وارد می گردد. همچنین، باعث خدشه دار شدن حیثیت و یکی از عوامل اساسی ناکارآمدی اقتصادی و اجتماعی در جامعه محسوب می گردد. هدف مقاله حاضر بررسی و مطالعه جعل اسناد پزشکی در صنعت بیمه است . این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. نتیجه نشان می دهد که چنانچه آحاد جامعه با روش های تشخیص اصالت یا جعلی بودن اسناد آشنا باشند، جاعلین قادر به ارائه اسناد مجعول پزشکی از جمله اسناد115، اوراق پزشکی ، گواهی پزشکی، دستکاری اقلام دارویی تجویز شده و... نخواهند بود و از تحمیل ضرر به صنعت بیمه جلوگیری به عمل خواهد آمد. از این رو با آموزش شیوه های تشخیص و شناسایی اسناد مجعول پزشکی و راه های پیشگیری از جعل اسناد پزشکی می توان گام موثری در پیشگیری از جعل سند و استفاده از سند مجعول پزشکی برداشت.
پست مدرنیسم ایدئولوژیک از منظر نقد جامعه شناختی (بررسی موردی: قصیده فضیحه الثعلب اثر ابراهیم نصرالله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی ادبیات، از شیوه های نوین نقد ادبی است که شکل گیری آن به صورت روشمند و علمی به آغاز قرن نوزدهم میلادی بازمی گردد. به عقیده صاحب نظران عرصه جامعه شناسی ادبیات، هر اثر ادبی بیان هنرمندانه وقایع اجتماعی زمانه خویش است. در این شیوه نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با شرایط محیط اجتماعی و سیاسی، جهان بینی و نگرش پدیدآورنده اثر؛ و چگونگی انعکاس تصویر جامعه در جهان تخیلی و هنری او بررسی می شود. پست مدرنیسم نیز یکی از رویکردهای جدید قرن معاصر است که بر حوزه معنایی وسیعی؛ ازجمله هنر و ادبیات، فرهنگ و سیاست، و اقتصاد دلالت دارد و بیانگر مرحله جدیدی از تحولات تاریخ بشری است. این پژوهش سعی دارد به بررسی اجتماعی- سیاسی قصیده فضیحه الثعلب اثر ابراهیم نصرالله یکی از برجسته ترین شاعران و نویسندگان مقاومت فلسطینی بپردازد و وجوه پست مدرنیسم ایدئولوژیک را در آن ارزیابی کند. شیوه پژوهش توصیفی و روش تحلیل اطلاعات کیفی است. یافته ها نشان می دهد شاعر گرچه از لحاظ جنبه های صوری و تکنیکی؛ از تمهیدات و شگردهایی بهره برده است که شعر او را در زمره آثار پست مدرنیستی قرار می دهد ولی ازنظر محتوایی و معنایی با تکیه بر نگرش ایدئولوژیک خویش از برخی قواعد پست مدرنیسم عدول کرده و از آن در خدمت اشاعه باورهای عقیدتی خود بهره برده است. ابراهیم نصرالله در این قصیده کوشیده است تا در عین آفرینش یک اثر ادبی در قالب و صورتی نو، از چارچوب باورهای خویش خارج نشود و با برجسته ساختن ابعاد گوناگون ماهیت استکباری آمریکا از تفکر امپریالیستی این کشور انتقاد کند
رباعیات الخیام الأثیله
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
110 - 122
حوزههای تخصصی:
عدد غیر قلیل من البحاثه المتأخرین عن الخیام لم یعتنقوا بانتساب تلک الرباعیات التی قد اشتهرت باسم الخیام الی حکیم ریاضی و فلکی عالم ، کعمر بن ابراهیم الخیامی ، بما فیها من معانی خلیعه و الحادیه و استنکاریه. هذا و لم یصّرح أحد من معاصریه أو قریب من معاصریه فی انتسابها الیه. قام هولاء البحاثه بإقامه دلائل و قواعد اساسیه لتقییم الرباعیات الاثیله و معرفه شخصیه الخیام العلمیه و الدینیه . و یأملون أن هذا التقییم لیکون مشروع أولی للنقاد و الباحثین عن رباعیات الخیام الأصلیه . تصدّی هذا المقال لذکر رباعیات الخیام الحقیقیه فی بیان آراء هولاء البحاثه و النقاد.
جایگاه و چگونگی تأثیر تکریم در تربیت اخلاقی در دوره کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۱۱۵-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین جایگاه تکریم در تربیت اخلاقی و تحلیل چگونگی سازوکار تأثیر آن در رشد اخلاقی در دوره کودکی است. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی و تربیتی در رابطه با تکریم پرداخته است. نتیجه بررسی ها گویای آن است که تکریم از جهت آنکه سبب ایجاد احساس ارزشمندی می گردد زمینه شکل گیری خود پنداره مثبت در دوره کودکی می گردد. و خودپنداره مثبت عامل پذیرش ارزش های اخلاقی، تکلیف پذیری در برابر خدا، قانون پذیری در رابطه با جامعه و شجاعت و مسئولیت پذیری در دوره های نوجوانی وجوانی است. برای عملیاتی کردن اصل تکریم در اولین مرحله توانمندسازی مربیان و والدین، براساس مثلث افکار، احساس و رفتار است که ازجمله مهم ترین توانمندی های مربیان در سطح شناختی، انتظار واقع بینانه داشتن و در سطح عاطفی، پذیرش و عاطفه مثبت و در سطح رفتاری تعامل مثبت با توجه به ابعاد رشدی است.
Layered Semiotics of Surah Takāthur
حوزههای تخصصی:
At-Takāthur is one of the Meccan Surahs, which criticizes a part of the culture of the pre-Islamic society in terms of style and content. Like other Meccan Surahs it absorbs the audience to pay attention to Resurrection. A semiotic exploration of the signs of this surah, particularly its layered semiotics, reveals the messages behind its words and signs. In order to explain the first and apparent meaning of the verses, we analyzed the signs of this surah based on interpretive and literary sources. Findings show that in this surah on the horizontal axis, the choice of the words “Alhākum at-Takāthur” is reminiscent of a vain traditional behavior in the pre-Islamic era. This surah also considers visiting the graves with the intention of pride (extravagance) a fanatical approach to tribalism and a kind of irrational sanctification in pre-Islamic culture. On an intentional axis, the beginning words such as “Kallā” (the negative sign of the nexus-oriented) and “Thumma” (the connection of the nexus-oriented), “s” and “sawfa” refer to the condemnation and rejection of such useless behavior. These words also refer to the necessity of attention to a knowledge which will be occurred very soon.
بررسی آشنایی زدایی در استعارات دیوان ابن فارض و کلیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
19 - 38
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی شگردی است که ادیب از آن سود می جوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه بنمایاند و موضوع را به گونه ای بیان نماید تا درک دلالت های معنایی دشوار به نظر رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه ای برای شناخت سبک ادبی شمرده می شود. نگارندگان در جستار حاضر به روش تحلیلی به بررسی شگرد آشنایی زدایی در استعارات اشعار ابن فارض و مولوی می پردازند. تحقیق نشان از آن دارد که استعاره تماثلی در سروده های ابن فارض جایگاهی را به خود اختصاص نداده و بسامد آن در عرفان عاشقانه او نسبت به عرفان زاهدانه بیشتر است. استعاره تجسیدیه در اشعار این دو شاعر با بسامد نزدیک به هم رعایت شده، اندیشه های انتزاعی آنان را دنبال می نماید و نشان از دلبستگی شان به تأملات درونی -عرفانی است. هر دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم استعاره سبب دیریابی معنا شده اند تا از این طریق با برجسته نمودن الفاظ خویش، سبب لذت ادبی مخاطبین را فراهم آورند.
طراحی الگوی مقابله با سستی بر اساس آیات قرآن کریم: مسیر تدریجی، مستمر و متعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی مقابله با سستی به عنوان راهبردی برای حل یکی از مسائل جامعه های بشری است. رویکرد پژوهش ازنظر نوع داده ها کیفی، روش جمع آوری داده ها ازنوع کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیل مضمون است. جامعه آماری تحقیق، آیات قرآنی مرتبط با سستی (وهن) را شامل می شود. نمونه گیری از آیات به صورت هدفمند انجام شده است و همه آیات مرتبط با مفهوم وهن بررسی شده اند. روایی و پایایی داده ها با استفاده از نظر متخصصان و توافق بین دو کدگذار تعیین شده و یافته های حاصل از تحلیل مضمون آیات، الگویی مفهومی- مصداقی است که به شش عامل مقابله با سستی اشاره می کند: ارزیابی مقایسه ای موقعیت؛ تعدیل انتظار؛ معنایابی چالش ها؛ انتقال به محور اعتماد و اتکال پایدار؛ مرگ آگاهی؛ توجه به کسب منفعت اخروی. در پاسخ به این سؤال که چه کسانی در مقابله با سستی، موفق می شوند، در آیات به وضوح، «رِبّیّون» معرفی شده اند که مهم ترین ویژگی آن ها داشتن روحیه ایمانی با منطق فکری امید، اعتماد و کسب دستاوردهای چندگانه است؛ لذا راهبرد پیشنهادی برای عبور از سستی، و تلاش و مجاهده در حوزه های مختلف زندگی علاوه بر توجه به عوامل مقابله با این مسئله در محیط های آموزشی و تربیتی، فعال کردن یادگیری مشاهده ای در متربیان برای بهره مندی از الگوی مصداقی رِبّیّون و عمل کردن به آن در مسیری تدریجی، مستمر و متعالی است.
رابطه ولایت الهی وضرورت انسان کامل درحکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
227 - 250
حوزههای تخصصی:
مساله ی این جستار، بررسی رابطه تحقق ولایت مطلق حق تعالی ووجود انسان کامل واعتبارمناصب ولایت درحکمت متعالیه است.پرسش این است که چه ارتباطی بین تحقق ولایت الهی ازسویی ووجود انسان کامل وجعل نبوت وامامت ازدیگرسوی درنظام فلسفی حکمت متعالیه وجود دارد؟ دراین پژوهش، مدعای رابطه ی ضروری بین ولایت مطلق حق تعالی وتحقق انسان کامل به عنوان مظهراسماء الهی واعتبارمناصب ولایت(نبوت وامامت) برای وی، تبیین می شود. طبق سنت الهی ازبدوآفرینش انسان تا ختم نظام عالم درهرعصری، انسان کامل وولی الهی وجود دارد. ضرورت تحقیق،دراهمیت موضوع ولایت است واینکه توحید حقیقی نظری وعملی برای انسان، ازمشکاه ولایت وتولی به ولایت ولی الهی حاصل می شود.وجه تمایزاین تحقیق، درطرح موضوع مسأله محور وتبیین فرضیه ها است. روش پژوهش،توصیفی وتحلیلی ازطریق تحلیل مفهومی وگزاره ای است. مهمترین نتایجی که این تحقیق به آنهادست یافته عبارتنداز:1- ولایت مطلق بالذات به حق تعالی اختصاص دارد و دارای وجوه واقسامی است. 2- انسان کامل، حق مخلوق به ؛یعنی جهان به سبب اوآفریده شده وغایت مطلوب جهان است.3- انسان کامل، مظهراسم جامع وجامع اسماء است.4- انسان کامل، دارای مقامات ومراتبی است. 5- ولایت الهی، مستلزم خلافت انسان کامل است.6- ضرورت نبوت نبی (ع) وامامت امام(ع) ثابت است. 7-ولایت تشریعی الهی، مستلزم تداوم تکلیف وهدایت انسان کامل است.8- تداوم تکلیف الهی، مستلزم استخلاف وظهورمنجی (عج) درآخرالزمان است.
سیمای پیامبر اکرم (ص) در قرآن از منظر مفسران فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
117 - 140
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار اهمیت شناخت رسول خدا(ص) و ویژگی های آن حضرت در قرآن بیان می شود و در ادامه ضمن دقت در آیات قرآن، به خطای برخی مفسران در معرفت شخصیت والای پیامبر خاتم(ص) اشاره می شود. در پایان به این نتیجه می رسد که اگر آیاتی از قرآن درباره آن حضرت از آیات متشابهات است، لازم است با محکمات قرآن بررسی شده، معنای واقعی از آن استنباط گردد و به ظاهر آیه اکتفا نشود.
بررسی مقایسه ای زندگی پس از مرگ از نگاه سیدمرتضی و جان هیک(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
65 - 96
حوزههای تخصصی:
جسم انگاران مسلمان و مسیحی سعی در تبیین جسم انگارانه از آموزه معاد دارند. در نگاه نخست، پنداشته می شود که یگانه انگاری انسان و جسم انگاری معاد، مسیری مشابه و نزدیکی را در اسلام و مسیحیت طی کرده است. این نوشتار سعی در تبیین مشابهت <em> </em>ها و تفاوت های جسم انگاری در اسلام و مسیحیت دارد. ازاین رو با روش مطالعه کتابخانه ای آثار سیدمرتضی و جان هیک به عنوان دو الهی دان تأثیرگذار در اسلام و مسیحیت، این مسئله را مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه آن که، هرچند هر دو با تکیه بر منبع معرفتی عقل به اثبات امکان معاد پرداخته اند؛ اما تفاوت در زمینه های گرایش به جسم انگاری سبب شد سیدمرتضی از جسم انگاری معاد به یگانه انگاری انسان برسد و جان هیک از یگانه انگاری انسان به جسم انگاری معاد کشیده شود. برهان هیک در اثبات امکان معاد، به خاطر دربرگرفتن همه افراد بشر بر برهان سیدمرتضی برتری دارد. هر دو اندیشمند در تبیین حقیقت انسان و معیار این همانی با وجود بُعد زمانی، نزدیک به هم قدم برداشته ، ولی در تبیین معاد جسمانی متفاوت عمل می کنند. سیدمرتضی در سازگاری دیدگاهش با آموزه های دینی می کوشد؛ در مقابل هیک آموزه های مسیحی مخالف دیدگاهش را مردود می خواند.
ضرورت تمسّک به مجموعه قرآن کریم و عترت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رجوع به قرآن کریم و لزوم تمسّک به آن همواره مورد توجه عموم مسلمانان بوده است. لزوم تمسک به اهل البیت: نیز برای راه یابی به علوم قرآن، به ویژه در فقه و استخراج تخصّصی احکام و مبانی و اصول اعتقادات، مورد توجه برخی از مسلمانان آگاه می باشد. لیکن التزام به این مهم از دیرباز فراز و نشیب های بسیار زیاد داشته است. حکام بنی العبّاس با منزوی نمودن حجج الهی: و دور ساختن مردم از آنها این وظیفه را از یاد برده اند که آثار مخرّب آن تا مدتی طولانی ادامه داشته است؛ از جمله تحریف واقعیت و معنای مراجعه به این دو یادگار گرانبهای پیامبر در دریافت حقایق مبنائی مبدأ و معاد و دگرگونی هایی در مباحث دیگر مانند مبحث الفاظ و حقیقت اختیار و موضوع عالم تشریع. در این مقاله به تعدادی از این مغایرتهای پیامدهای علوم بشری با حقایق کتاب و سنت در جای خود اشاره می شود. کشف این مغایرتها عملاً تنها از طریق رجوع خالص و مبرّا از تأویلات علوم بشری به مجموعه قرآن و حجج الهی: تحت عنوان «حجیت جمعیه قرآن کریم و عترت» فراهم گشته است. این نوشتار به بازخوانی و یادآوری نکاتی چند در این موضوع از دیدگاه محدثان و فقهاء عظام رضوان الله علیهم می پردازد که مورد اتفاق تمام عقلاء اندیشمند در مباحث قرآنی می باشد.
بررسی دیدگاه قرآن و روانشناسی نسبت به موفقیت بر اساس نظریه ی زمینه ای
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به وجوه تشابه و تمایز دیدگاه قرآن و روانشناسی به «موفقیت» و شرایط، تعامل ها و پیامدهای آن، رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای به کار گرفته شد. با اعمال سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی درباره داده های قرآن و روانشناسی، الگوهای پارادایمی تدوین و با توجه به آن ها تعریف موفقیت ارائه شد. در الگوی قرآن «فلاح» به عنوان مقوله اصلی و «فطرت خداجو»، «لطف الهی»، «باور به آخرت» به عنوان شرایط علّی؛ «آزادی» و «ورود به صراط مستقیم» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «روابط مثبت» و «قدرت درونی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودسازی»، «عبودیت»، «دینداری»، «ولایتمداری» و «سرعت و سبقت» به عنوان راهبرد مطرح شدند. در الگوی روانشناسی «شکوفایی» به عنوان مقوله اصلی انتخاب و «خودشناسی» و «غایت گرایی» به عنوان شرایط علّی؛ «آزادی»، «محیط مناسب» و «انگیزش» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «هیجان ها و عواطف مثبت»، «روابط مثبت» و «ویژگی های شخصیتی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودکفایی و خودمدیریتی»، «کار و تلاش»، «تفکر و سبک تبیین مناسب» و «تأخیر کامروایی لذت جویی» به عنوان راهبرد مطرح شدند. یافته ها نشان داد هر دو دیدگاه موفقیت را رشد و تحقق انسان می دانند که در دیدگاه قرآن باعث فلاح و ورود به حیات طیبه شده و منتهی به قرب و فوز الهی می گردد اما در دیدگاه روانشناسی به منظور نیل به شکوفایی، تعالی و بهزیستی صورت می پذیرد. قرآن، الگوی پارادایمی موفقیت را حول محور «خداوند» ترسیم می کند درحالیکه در الگوی روانشناسی، «انسان» محور اصلی است.
اصل سنخیت در حکمت مشاء و تأثیر آن بر رابطه هستی شناختی نفس و قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشائیون به وجودداشتن رابطه علّی ومعلولی فاعلی میان نفس انسانی و قوای آن معتقدند و قوا را دارای حیثیتی تعلّقی و انفکاک ناپذیر از نفس می دانند مطابق با مباحث کلان، علیت فاعلی، مقتضی سنخیت میان علت و معلول است که تنها درضمن نوعی خاص از سنخیت وجودی تحقق می یابد؛ زیرا سنخیت، مستلزم برتری فاعل های ایجادی بر معالیل آن ها و بیانگر تشکیک وجودی میانشان است؛ پس رابطه علّی ومعلولی فاعلی میان نفس و قوا از این امر مستثنا نیست و نوع رابطه هستی شناختی میان آن ها براساس اصلی ترین قواعد حکمت مشاء، یعنی اصل سنخیت، قابل شناسایی است. در این شناخت هرنوع کثرت و تباین عزلی محض میان نفس و قوا، یعنی تباین ماهوی و وجودی، مستلزم انکار قطعی رابطه علّی ومعلولی فاعلی میان آن هاست و ارتباط تکوینی و حیثیت تعلّقی انفکاک ناپذیر قوا از نفس را نقض می کند؛ پس انتساب علیت به نفس درضمن الفاظی مانند اصل، مبدأ و منبع به معنای هستی بخشی وجود عینی نفس نسبت به قوا و انتساب معلولیت به قوای نفس درضمن الفاظی همچون معالیل، فروع و توابع به معنای تحصّل یافتن وجود عینی قوا ازجانب نفس انسانی است و ممکن نیست قوایی که شعبه ها، فروع و لوازم علت فاعلی خود هستند، با واقعیت عینی آن بی نونت وجودی به تمام ذات داشته باشند؛ بنابراین، نفس در یک امر مشترک، مساوی با قوا یا فروتر از آن ها نیست؛ بلکه برتری وجودی نفس انسانی بر قوای آن ضرورت دارد؛ به گونه ای که نفس، اصل باشد و قوا فروع و توابع آن باشند. درواقع، این الفاظ بر نوعی وحدت حقیقت و کثرت واقعیت نفس و قوا دلالت دارند که این حکما در آموزه های هستی شناختی نفس و قوا از آن سخن گفته اند و صدرا از این آموزه ها برای تأیید نظریه اتحاد نفس و قوا در حکمت متعالیه بهره برده است.
قواعد تفسیر لغوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
241 - 260
حوزههای تخصصی:
شناسایی قواعد تفسیر لغوی به معنای راهکارهای ضابطه مند در معناشناسی واژه های قرآن کریم، ضرورتی است که با توجه به پیش فرض های مفسر و برخی نقائص در عملکرد لغویان، در نظر داشتن آن در فرایند تفسیر نتایج شگرفی به دنبال دارد. در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی، قواعد از کتب تفسیری و لغوی استخراج و بررسی شده اند. مهم ترین این قواعد عبارتند از: کاربرد غالب ، تقدیم معنای شرعی بر عرفی و لغوی، عدم اعتماد به مجرد لغت، تقدم اقوال مفسران متقدم بر لغویان. یافته ها نشان می دهد که توجه به همه قواعد، منابع و قرائن در تفسیر لغوی تأثیرگذار هستند و مجرد لغت کارآیی ندارد. این قواعد با اصول ادبی و واژه شناسی منطبق بوده و با اجرای آن، مفاهیم و مدالیل قرآنی همیشه قابل استفاده خواهند بود. به منظور شناسایی قواعد تفسیر لغوی از نتایج به دست آمده در این پژوهش استفاده شود.
واکاوی مبانی و رویکردهای رجالی آیت الله هاشمی شاهرودی
منبع:
پژوهش های رجالی سال چهارم ۱۴۰۰ شماره ۴
73-92
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله، واکاوی مبانی و رویکردهای رجالی آیت الله هاشمی شاهرودی است. برای دستیابی به این مهم، تقریرات نُه سال آخر دروس خارج فقه ایشان بررسی شد. به طور کلی مبانی فکری آیت الله شاهرودی در اعتبار سنجی حدیث را می توان به دو دسته کلی «مبانی رجالی» و «مبانی مصطلح الحدیثی» تقسیم کرد. رویکرد اصلی ایشان در اعتبار سنجی روایات بر اساس «وثاقت صدوری» است؛ البته ایشان ابتدا به بررسی سندی می پردازد و سپس به قراین دیگر روی می آورد. بنابراین وی علاوه بر بررسی سندی احادیث، اجماع علما، عمل اصحاب و یا اعراض از آن را مد نظر قرار می دهد. بر این اساس، گاهی از روایت صحیح السند به جهت دلالی و موارد وثاقت صدوری چشم پوشی می کند. آیت الله شاهرودی در دامنه توثیقات عام، قائل به پذیرش قاعده توثیق مشایخ ثقات ثلاثه، توثیق مشایخ علی بن ابراهیم، نقل اجلا و توثیق خاندان آل ابی شعبه است و در مقابل، اعتبار مراسیل ابن ابی عمیر را بر نمی تابد و در پذیرش قاعده توثیق راویان کامل الزیارات، مردد است.
نقدی بر نظریه علامه طهرانی مبنی بر حرمت تقویم هجری شمسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹
113 - 126
حوزههای تخصصی:
مشروعیت تقویم هجری قمری از ضروریات فقهی است؛ اما نسبت به تقویم هجری شمسی چنان ضرورتی مطرح نیست و مسأله قابل بحث است. به نظر علامه طهرانی، این تقویم اساساً فاقد موازین بوده و از جهات متعددی غیر مشروع است. از نظر ایشان مهم ترین عناوین حرام منطبق بر موضوع عبارتند از: نسیء، بدعت، تفرقه میان مسلمانان و لزوم جدایی دین از سیاست؛ عناوینی که نه تنها تطبیق آنها بر تقویم هجری شمسی صحیح نیست، که القا کننده نوعی تقابل بین تدین و تمدن - که تقویم شمسی از مظاهر آن است- نیز هست. مقاله حاضر به مناسبت حلول طلیعه قرن 14 هجری شمسی، به بررسی و نقد این تطبیقات و ادله آن می پردازد.
مفهوم شناسی توبه
منبع:
مناهل سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ شماره ۱
3-24
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اخلاقی پر بسامد در منظومه معارف اسلامی، توبه است. هدف پژوهش حاضر آن است که این موضوع اخلاقی را مفهوم شناسایی کند؛ تا از این رهگذر بتوان تفسیر دقیق تری از آیات و روایات، و نیز سبک زندگی مورد نظر اسلام برای مسلمانان ارائه نمود. یافته های پژوهش حاضر آن است که توبه گام بعد از استغفار است و ترکیبی است از پشیمانی از انجام گناه، به همراه بازگشت از انجام فعل قبیح و تدارک آنچه از بین رفته است در حالی که تائب قصد کرده به هیچ وجه آن عمل را تکرار نکند. این مفهوم گرچه در پژوهش های بسیار مورد تدقیق نظر دانشیان علوم قرار گرفته، اما پژوهشی که به مفهوم شناسی توبه، آن هم به صورت کارا و دارای متد علمی که از آن به مفهوم شناسی مفاهیم دینی یاد می شود پرداخته باشد، طبق فحص نگارنده تا کنون یافت نشده است. روش گردآوری اطلاعات در نوشته حاضر، کتابخانه ای و روش نگارش آن، توصیفی تحلیلی می باشد.