فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۴۱ تا ۶٬۳۶۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطلوب پروردگار برای آدمی، آبادانی زمین و بهره برداری از خیرات و برکات آن است. طلب عمران زمین از جانب مولابه بندگان صادر شده است که دال بر مطلوبیت آبادانی نزد مولا و وجوب کفایی آن است. به نظر می رسد که این آبادانی، با استقرار در زمین و برنامه ریزی برای سکونت در آن شکل می گیرد. اما سؤال این است: حکم اولی آبادانی و ساخت وساز مسکن چیست؟ چه دلایلی بر آن قائم است؟ کاربری مسکونی به دلیل آیات کریمه در برخی شرایط وجوب و در برخی شرایط احکام تکلیفی دیگری را بر می تابد. از مجموع روایات مانند احیای موات، بنای حائط، کاروانسرا و... نیز حکم اولی ساخت وساز، جواز برداشت می شود، اما به دلیل سیره عقلا و قواعد فقهیه حفظ نظام، لاضرر، عمران و تأمین رفاه، ساختن مسکن در حد کفایت و مطلوب واجب است. برای به دست آوردن یافته های پژوهش که با رویکرد توصیفی، تحلیلی حاصل شده است ازمنابع و قواعدفقهی و نیز سیره عقلا بهره جسته شده است.
ماهیت حقوقی وصیت به وقف در حقوق ایران و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
77 - 10
حوزههای تخصصی:
وصیت به وقف به عنوان یکی از انواع وصایا و تصرفات حقوقی معلق بر فوت فرد، مورد توجه فقها و حقوق دانان بوده است. اما ماهیت این نوع وصیت همواره مورد اختلاف نظر بوده و آن را منطبق با هیچ یک از وصایای عهدی و تملیکی نمی دانند، بلکه معتقدند چون در نتیجه وصیت به وقف، فکّ ملکیت نسبت به مال موصی رخ می دهد، این نوع وصیت ذیل قسم سومی از وصایا یعنی وصیت به فکّ الملک و در عرضِ وصایایی همچون وصیت به عِتق و ابراء جای می گیرد. لیکن با ملاحظه مقررات کنونیِ دو نظام حقوقی ایران و مصر درمی یابیم که وصیت به وقف از مصادیق وصیت تملیکی محسوب می شود. به موجب این نوع از وصیت، وقف مال به صِرف انشاء وصیت و بدون نیاز به انشاء مستقل از سوی موصی له یا موصی لهم محقق می گردد. با توجه به شناسایی شخصیت حقوقی برای موقوفه در حقوق ایران و مصر که از نتایج آن، دارایی مستقل، اهلیت تملک و دارا شدن حق و تکلیف برای شخص حقوقی است، عین مال به محض فوت موصی از مالکیت وی خارج شده و به شخص حقوقیِ موقوفه تملیک می گردد. بنابراین وصیت به وقف، به اعتبار تملیک عین مال موصی به شخص حقوقی موقوفه، وصیت تملیکی به شمار می رود.
بررسی فقهی - حقوقی تاثیر ارتداد بر مهریه زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
267 - 290
حوزههای تخصصی:
لازم بودن عقد نکاح و اهمیت آن موجب گشته تا انحلال آن، محصور در موارد معینی باشد و بر هم زدن آن به هر سبب یا اسبابی ممکن نبوده و منوط به اختیار زوجین نباشد. انفساخ یکی از عوامل انحلال نکاح است و از جمله اسباب آن ارتداد است. از مباحث مهم در انحلال نکاح به سبب ارتداد یکی از زوجین، وضعیت مهریه زوجه می باشد که حکم مربوط به آن در قوانین ایران بیان نگردیده است و قضات و حقوق دانان برای دریافت حکم موضوع باید به آراء فقها مراجعه نمایند. در فقه شیعه، آراء مختلفی در خصوص وضعیت مهریه زوجه در صورت ارتداد یکی از زوجین مطرح شده است. عدم صراحت قانون گذار در بیان حکم موضوع و تفاوت آراء فقها با توجه به فروض مختلف مسئله، ضرورت انجام پژوهشی را در پاسخ به این پرسش ایجاب نمود که تکلیف مهریه زوجه در حالت ارتداد هریک از زوجین در نظام حقوقی ایران و فقه شیعه به چه صورت است؟ لذا طی یک پژوهش اکتشافی توصیفی به بررسی موضوع پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که به دلیل عدم بیان حکم موضوع در قوانین ایران، باید به آراء فقها مراجعه گردد. در بررسی آراء فقها مشخص گردید که با توجه به وجوه مختلف موضوع، نظرات متعددی مطرح گردیده است و در این نوشتار سعی شده تا اقوال و ضابطه ها بررسی، و حکم مسئله در حالات مختلف تبیین گردد.
تأملی بر دلایل ممنوعیت سکونت اهل کتاب در مکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
291 - 312
حوزههای تخصصی:
مسئله مهمی که امروزه برای مسلمانان مطرح است و اهل کتاب نیز در آن ذی نفع می باشند، این است که آیا بر اساس قرآن کریم و مستندات فقهی، اهل کتاب با ملاحظه اینکه به کتاب آسمانی معتقدند، می توانند در شهر مکه سکونت نمایند یا این آموزه ها با آنان نیز همچون کفار و دشمنان اسلام برخورد نموده و آن ها را از اقامت گزیدن در آنجا محروم و ممنوع نموده است؟ در این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی تدوین گردیده، به این مسئله پرداخته است و با استفاده از ابزارهای فقهی، دلایل ممنوعیت آن ها را مطرح نموده و مورد نقد و بررسی قرار داده است. نتیجه تحقیق، عدم کفایت آیات قرآنیِ مورد استناد و نیز عدم دلالت روایت مطرح شده بر مدعاست و در نتیجه در شرایط عادی به استناد اصل اولیه آزادی انسان ها در انتخاب محل سکونت خود، حکم به جواز آن می شود.
نظام انضباط هیجانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
49 - 72
حوزههای تخصصی:
انضباط هیجانی ترکیبی نو و بدیع، ناظر بر نظم و انضباط در حوزه هیجانات است و به احساسات کنترل شده و سنجیده نظر دارد. این پژوهش با هدف تبیین ساختار نظام مند انضباط هیجانی در قرآن و به شیوه تحلیلی توصیفی نگاشته شده است و با استناد به آیات بیان می دارد که انضباط هیجانی در قرآن دارای ساختاری کامل شامل هر چهار رکن اساسی یک شبکه نظام مند و سیستماتیک است. این پژوهش در بخش مبانی به اختصاص علم به خیر و شر واقعی به خداوند، گذرا بودن دنیا، آگاهی و احاطه خداوند بر امور، حکومت اراده خداوند، برتری در سایه ایمان، همراهی خدا، انحصار عزت در خداوند، زوال غم و اندوه به خواست خدا، بازگشت به سوی خدا؛ در بخش مقدمات ایجابی به پیروی از دستورات الهی، نیایش از روی خوف و رجاء، شادی به فضل الهی، درک زودگذری دنیا؛ در مقدمات سلبی به اجتناب از ولایت شیطان، عدم ترس از مردم؛ در بخش الزامات به صبر، کظم غیظ، بخشش، شکایت به خدا؛ و در موانع به رفتار با غیظ، کم طاقتی و شادی به غیر حق دست یافته و در نهایت شبکه مفهومی انضباط هیجانی را در قرآن کریم ترسیم نموده است.
قاعده تقدیم مصالح شهری بر مصالح شخصی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
37 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حل مسائل فقه شهر و شهرنشینی، تزاحم منافع شخصی افراد با منافع عمومی شهر است. این امر به قدری مصادیق متعدد دارد که می توان از آن به عنوان یک قاعده فقهی یاد کرد. براساسِ این قاعده، در تزاحم بین مصالح شهری و منافع شخصیِ افراد همواره لازم است منافع شهر را مقدم کرد. برای اثبات این امر به ادله متعددی ازجمله برخی آیات قرآن، سیره عقلا، قاعده حرمت اخلال نظام و ارتکاز شرعی تمسک شده است. نتیجه اما این است که نمی توان همواره حکم به تقدیم یکی از این دو بر دیگری کرد، بلکه تقدم هریک تابع اهم بودنِ آن نسبت به دیگری است. بنابراین هریک از مصالح شهری و مصالح فردی که اهم بود، بر دیگری مقدم می شود، اگرچه معمولاً این مصالح شهری است که اهم از مصالح فردی قرار می گیرد و مصالح فردی غالباً در جانب «مهم» قرار می گیرند. کلید واژه ها: قاعده فقهی، مصالح شهری، مصالح شخصی، اهم و مهم، اِخلال نظام.
بازخوانی ادله حد قتل برای مرد غیرمسلمان به واسطه زنا با زن مسلمان «نقد فقهی بند پ ماده 224 قانون مجازات اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
7 - 33
حوزههای تخصصی:
از تتبع در متون فقهی به دست می آید که مشهور فقیهان امامی قائل به ثبوت حد قتل برای زنای غیر مسلمان با زن مسلمان می باشند؛ لکن برخی متأخرین حکم مزبور را محل تأمل دانسته و در مسئله توقف نموده اند. قانون گذار به تبعیت از قول مشهور، در بند پ ماده 224 قانون مجازات اسلامی، زنای مرد غیر مسلمان با مسلمه را به عنوان یکی از مصادیق مستوجب حد قتل ذکر کرده است. اهمیت مسئله دماء در شریعت مقدس اسلام، نگارندگان را بر آن داشت تا به بازخوانی ادله فتوای موردنظر بپردازند؛ بدین منظور در جستار حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای سامان یافته است، پس از بیان اقوال فقیهان به تحلیل و بررسی ادله دیدگاه مشهور پرداخته شده است. در پایان این نتیجه حاصل شد که با توجه به ضعف سندی و دلالی روایات مورد استناد، مهدورالدم دانستن غیر مسلمان به مجرد زنا با زن مسلمان، مخالف با اصل حقن دماء و احتیاط در نفوس است و لذا شایسته است مجازات چنین شخصی در پرتو سایر ادله شرعی تحلیل گردیده و کیفر مناسبی در خصوص این عمل در نظر گرفته شود.
بررسی چالش های فقهی دیدگاه مشهور نسبت به عدم صحت شاهد فرع شدن زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
63 - 88
حوزههای تخصصی:
گاه حضور شاهد اصل در برخی موارد در محکمه ممکن نیست و نقش و اهمیت شاهد فرع در این گونه موارد نمایان می شود. برخی اوقات شاهد فرع مرد نیست و ممکن است زنی گواه بر شهادت شاهد اصل باشد. عده اندکی از فقها شاهد فرع شدن زنان را در موارد خاص می پذیرند، درحالی که نگاه سختگیرانه مشهور فقها نسبت به شهادت زنان موجب شده است تا شهادت فرع زنان را مورد پذیرش ندانند. پرداختن به دیدگاه مشهور و نقد و بررسی ادله آنان، به ما در رسیدن به مقصودی عقلایی خارج از تأثیرات عوامل غیر مستقیم در استنباطات فقهی کمک شایانی می نماید. از این رو این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که ادله مشهور دال بر عدم پذیرش شاهد فرع شدن زنان مورد مناقشه است و بنابر ادله ای همچون اصل عدم برتری، قیاس اولویت، طریقیت شهادت به عنوان ملاک، عمومیت ادله وتنقیح مناط ماده 186 ق.م.ا، پذیرش شهادت زن به عنوان شاهد فرع به صورت مطلق اثبات می شود.
تبیین پارادایمیک علم و فناوری در ایران معاصر؛ تمهیدات فقاهت حکیمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر مهم ترین دغدغه جامعه علمیِ پسا انقلابی ایران، دست یازیدن به پیشرفت و بسترسازی برای تمدن آفرینی به عنوان غایتِ حرکت های علمی و پیشرفت مدار بوده است، پرسش این نوشتار از جریان شناسیِ مبتنی بر علم و مدعیان غایتِ پیشرفت، یعنی ظرفیت های دو راه، دو جریان و دو دستگاه فکریِ «فقاهتِ حکیمانه» و «روشنفکری- تکنوکراسی لیبرال» است که با یک پیشینه تاریخی قابل اعتنا، مخصوصاً از اوان مشروطیت تاکنون، در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند. هدف این پژوهش، با اشاره کوتاه به ویژگی های کلی هر کدام از آنها در حوزه علم و فناوری(از سخت افزاری تا نرم افزاری و انسانی آن)، ترسیم و برجسته سازی هماوردیِ این دو جریان در یک چشم انداز تمدنی است. بررسی های این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و در یک مطالعه ی اسنادی، نشان داد که با انقلاب اسلامی و اندیشه های فقاهت حکیمانه و پیوستگی کوشش ها و مجاهدت های بسیار و مقاومت در برابر جریان متمایل به غرب، تغییرات پارادایمی مهمی در حوزه علم و فناوری صورت گرفته است؛ مشخصه کانونی آن برجسته شدن یک «مسیر متمایز» و جریانِ «علم نافع» و «مولد» در برابر جبهه پیرو تمدن هژمون جهانی، و هموار سازی و ریل گذاری راه «رستاخیز علمی»، با تلاش در بسط و تعمیق نظریه «العلم السلطان»، تحول علوم انسانی، تبدیل نظام دانایی به توانایی، حرکت در مرز علم و گام نهادن در مسیر نیازهای کشور و رهایی از تقلیل گرایی، یک سونگری و یک جانبه گراییِ توسعه مادی و این جهانی غربگرایان است، و البته غلبه گفتمانی و فراگیری آن در سطح ملی، با تداوم مجاهدت های مومنانه اصحابِ دانشگاه ایرانی-اسلامی، و همچنین کاربست عملیاتی توصیه های اهل نقد و نظر و پیشنهادات مطرح شده در این نوشتار نیز، ممکن و نزاع دو سده اخیر را تعیین تکلیف می کند.
ارزیابی معنویت مدرن در معنا بخشی زندگی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیته که بیانگر تازگی، گسست از گذشته و ورد به آینده ای در حال ظهور است، بر تمامی جنبه های زندگی از جمله دین تاثیرگذار بوده است و در تضاد با نقش ادیان الهی از جمله نقش مهمی که اینگونه ادیان در معنا بخشیدن به زندگی دارند قرار گرفته و به دنبال معنا و هدف جدیدی از زندگی است. به همین جهت در پژوهش حاضر با بررسی نقش معنویت مدرن در معنای زندگی به دنبال پاسخ به این سؤال است که معنویت مدرن چگونه به زندگی معنا داده و دارای چه نقاط قوت و ضعفی است؟روش پژوش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه صورت گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن بوده است که معنویت مدرن نیز زندگی انسان را دارای معنا و هدف می داند و با داشتن امتیازاتی مانند تاکید بر عقلانیت مدرن، ملاحظه شرایط انسان مدرن، دغدغه های کاهش و درد انسان مدرن... در وهله اول جهت ایجاد معنای زندگی جذاب، معقول و کارآمد به نظر می رسد؛ ولی از آن جایی که معنویت مدرن انسان محور است و تنها از عقلانیت خود بنیاد برای شناخت معنویت استفاده می کند، این تصویر اولیه از معنویت مدرن از بین می رود؛ بنابراین معنویت مدرن در بحث معنای زندگی به حداقل ها اکتفا کرده است و بیشتر رویکردی پراگماتیستی دارد که نوعاً روشی تسکینی و تخدیری برای انسان می باشد.
مبانی فقهی مشروعیتِ مسئولیت کیفریِ نقض تعهدِ مقابله با خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
951 - 974
حوزههای تخصصی:
در برخی مشاغل، افراد موظف به مقابله با خطرند. مرزبان، رزم آورِ صحنه نبرد با دشمن، پلیسِ حافظ امنیت، آتش نشانِ در شرایط پرخطر و سایر مشاغلی که وظیفه و ایفای تعهد در آنها به طور طبیعی با خطر و تحمل آن ملازمه دارد. هرچند هم به لحاظ فقهی و هم به لحاظ اصل ماده 152قانون مجازات اسلامی، اضطرار، رافع مجازات است، اما قانونگذار در تبصره همین ماده، به افراد موظفِ به حکم قانون یا وظیفه، اجازه استناد به خطر و اضطرار برای ترک وظیفه را نداده و نقض تعهد را جرم دانسته که مآلاً مستحق کیفر (مسئولیت کیفری) هستند. صحت و روایی این تبصره را می توان مستند به ادله و برخوردار از مبانی فقهی مستحکم دانست و بدین طریق آن را موجه و مدلل ساخت و صبغه خاص شرعی به آن بخشید. قاعده اقدام، حرمت فرار از زحف، اصل فراگیرِ احساس مسئولیت، حرمت اعانت بر اثم، لزوم تحقق امنیت روانی جامعه، بخشی از مبانی حکم موردنظرند. شیوه تحقیق، توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای است.
Characteristics of Near-Death Experiences (NDE) according to the Transcendent Wisdom and its Function in giving Meaning to Human Life(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۹, Issue ۳۰, Spring ۲۰۲۲
143 - 173
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES: philosophical rational analysis of Muslim philosophers about death now with reports from revived people or pre-death experiences which especially in the last century has attracted the attention of branches of psychology, has created this issue that What is the relationship between experimental findings and rational explanations in Islamic philosophy? This question was a starting point to investigate the descriptions of the nature and characteristics of near-death experiences according to the rational philosophical viewpoint particularly the Transcendent wisdom. METHOD AND FINDING: The present study was conducted according to the analytical-descriptive methodology, and the data were collected using the library research approach. The findings showed that near-death experiences arise when the bonds of the soul to the body get weakened, and this pushes any material veils aside and guides them to the imaginal world. As the rupture gets more profound, humans sense more in-depth experiences with added features in their lifes. The experiencers become free from the constraints of place and time as the two elements are absent in the imaginal world. The unity that such people sense arises due to achieving higher levels of understanding when their bonds to their bodies get more weakened. Experiencing heaven and hell in such experiences can be attributed to being exposed to the truth of actions. CONCLUSION: Sadr ul-Din Shirazi viewed love as the result of insight and existential unity. Being united with divine beloveds leads to happiness, while unity with sensual beloveds brings about agony in the imaginal world. Simultaneously experiencing love and unity with the light occurs due to the increased existential vastness and the achievement of a more in-depth understanding of love.
نقد تفسیری- ترجمه ای واژگان نقض، عهد و میثاق در آیه 27 سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش ها در تفسیر و ترجمه قرآن کریم، در لغات قریب المعنی است که از آن ها به مترادفات تعبیر می شود. با پذیرش اصل عدم ترادف در قرآن کریم، اهمیت و ظرافت کار تفسیر و ترجمه قرآن بیش تر آشکار می شود؛ زیرا گاهی در برابر چندین واژه از واژگان قرآن کریم در زبان مقصد تنها یک لفظ می توان بیان کرد. دقت در گزینش واژگان ترجمه در این گونه موارد، مخاطب را به معنا و هدف اصلی و حکمت گزینش این واژگان از سوی خداوند متعال نزدیک تر کرده و علاوه بر رعایت موازین نهفته در حقیقت واژه ها، به آشکار کردن اعجاز بلاغی قرآن، بیش از پیش می پردازد، پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی درصدد بوده است با انتخاب یک نمونه از این واژگان مترادف که واژه عهد و میثاق در ذیل آیه 27 سوره بقره می باشد و بررسی واژه نقض که از افعال مشترک به کار رفته برای این دو واژه در قرآن کریم است، ابتدا جنبه های معنایی واژه ها را تبیین نماید و با توجه به این جنبه ها و تفاوت های معنایی تبیین گشته، رویکرد مترجمان و مفسران را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و در پایان معادل واژگانی مناسبی را در ترجمه فارسی ارائه کند؛ نتایج پژوهش نشان می دهد واژه نقض یک مفهوم شنیداری و صدا داشتن را در خود نهفته دارد که در زبان فارسی معادل دقیقی ندارد و دو واژه عهد و میثاق مترادف نیستند و دارای تفاوت معنایی ظریفی می باشند که مناسب است در ترجمه ها انعکاس یابند.
نقد ادله فمینیستی بر «آزادی سقط جنین به دلیل حقوق اخلاقی مادر و جنین » بر اساس روش شناسی بنیادین در فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادی سقط جنین یکی از مطالبات جدی فمینیستی است که در گرایشات مختلف با استدلال های مختلف پی گیری می شود. در بعضی از استدلال های فمینیستهای سوسیال به این مطالبه در جهت احراز حقوق اخلاقی مادر و جنین پرداخته می شود. لزوم آزادی سقط جنین به دلیل حق جنین در خصوص برخورداری از شرایط زیستی مطلوب یا به دلیل توجه به کیفیت مادری ، همچنین به دلیل منع الزام زن به فداکاری به عنوان حق اخلاقی زن ،همچنین حق زن به انتخاب آگاهانه ، از جمله ادله ای است که برخی فمینیستهای سوسیال مطرح کرده اند. براساس روش شناسی بنیادین هر نظریه علوم انسانی متأثر از بنیادهای نظری بستر تکون خود است و بدون لحاظ آنها قابل فهم نیست . در نتیجه ارزیابی صحیح نظریه ، منوط به بازشناسی و بررسی بنیادهای مذکور است. ادله فمینیستی مذکور نیز با دعاوی خود مبنی برحق اخلاقی مادر و جنین ، در بنیادهای ناظر در مکاتب فلسفه اخلاق بستر خود شکل گرفته است.این مقاله با بررسی این ادله طبق روش شناسی بنیادین ، مبانی فلسفه اخلاقی ادله مذکور را مشخص و ازاین طریق نقد بنیادین آنان را میسر نموده است.
ویژگی ها وشاخصه های لفظی و محتوایی استخراج اصول اخلاقی با تاکید بر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول اخلاقی در نظام های اخلاقی ضمن آن که می تواند خط و مشی اخلاقی آن نظام را سامان دهد در حل چالش های اخلاقی نیز کارگشاست. نظام های اخلاقی بر اساس نوع نظریه اخلاقی خود اصول اخلاقی را پیشنهاد می دهند که گاهی اصول مشترک همه نظام های اخلاقی است. این مقاله با هدف استخراج اصول اخلاقی قرآن با رویکرد فرا اخلاقی سامان یافته است. بررسی و تحلیل آموزه های قرآن و روایات اسلامی – که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است- نشان می دهد می توان بر اساس شاخص های لفظی چون هیئت و ماده وشاخصه های محتوایی چون تاکید، فراوانی ، تکرار و تقدیم، به مهم ترین اصول اخلاقی مورد نظر آموزه های دینی دست یافت. این اصول ضمن برخورداری از ویژگی هایی چون جامعیت ، هدفداری، سازگاری، برخورداری از اولویت و پایه ای بودن برای اخلاق نقش هدایت گری اخلاقی مومنان را ایفاکرده در برخی چالش ها و موقعیت های دشوار اخلاقی کارگشا هستند.
ارزیابی نگره «تمثیل» و «نمادین» دانستن مفاد آیه «میثاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه دانشمندان اسالمی معتقدند که بر اساس آیه 271 سوره اعراف، بین خداوند و انسانها مکالمه ای وجود داشته و در این مکالمه، انسانها به ربوبیت خدا اقرار کرده اند؛ ولی در مورد »واقعی« یا »نمادین« بودن این مکالمه و اقرار، بین اندیشمندان اسالمی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی از دانشمندان اسالمی داللت آیه »میثاق« بر وجود »عالم ذر« را مورد تایید قرار داده و در نتیجه معتقدند این مکالمه و اقرار، »واقعی« و در عالم مادی قبل از آفرینش انسان در دنیا بوده و مفاد آیه حاکی از آن »واقعه« است. برخی دیگر، استفاده »عالم ذر« از آیه »میثاق« را مورد انکار قرار داده و معتقدند عالمی به نام »عالم ذر« وجود ندارد؛ ولی بعضی از اینان، مفاد آیه مذکور را »تمثیل« و »نمادین« عنوان کرده و درنتیجه این اقرار را »واقعی« ندانسته اند. بعضی دیگر، »تمثیل«و » نمادین« دانستن مفاد آیه را غیرقابل قبول و این میثاق و اقرار را »واقعی« دانسته اند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اوال، الزمه انکار استفاده »عالم ذر« از آیه میثاق، پذیرش »تمثیل« و »نمادین« دانستن مفاد آیه میثاق است، نمیتوان استفاده »عالم ذر« از آیه میثاق را مورد انکار قرار داد و در عین حال، آن میثاق و اقرار را »واقعی« دانست. ثانیا، »تمثیل« و »نمادین «دانستن مفاد آیه »میثاق« از جهات متعددی بر خالف ظاهر آیه »میثاق« بوده و در نتیجه غیرقابل قبول است.
بررسی راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی در روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
113 - 128
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده است تنظیم هیجان، نقش مهمی در ابعاد مختلف زندگی انسانی ایفا می کند. در روایات اسلا می نیز توصیه هایی در زمینه نحوه تنظیم و تغییر هیجان ها وجود دارد. هدف از این مقاله بررسی راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی در روایات موجود در متون اسلا می و تطبیق آن با راهبردهای ارائه شده در علم روان شناسی است. روش پژوهش تحلیلی تطبیقی بوده و با استفاده از کلیدواژه های مرتبط با هیجان ، در منابع روایی جستجو شده و احادیث بر اساس نوع راهکار موجود در آن دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که علاوه بر راهبردهای علم روان شناسی، در روایات اسلا می نیز راهبردهای دیگری جهت تنظیم هیجان درون فردی وجود دارد که شامل اذکار خاص، دعا، استغفار، تغذیه، رفاقت، نظافت و نماز است. می توان این راهبردها را به عنوان راهبردهای تنظیم هیجان معنوی مذهبی در نظر گرفت و از آنها برای تنظیم هیجان و آموزش به افراد بهره برد.
جرح محمّد بن سنان توسط فضل بن شاذان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
293 - 314
حوزههای تخصصی:
محمد بن سِنان (م220ق) از راویان امام کاظم، امام رضا و امام جوادb به شمار می آید. از رهگذر وجودش در سلسله أسناد صدها روایت کتب أربعه، نقش ممتاز در انتقال میراث روایی دارد. از طرفی، فضل بن شاذان (م260ق) که از اصحاب امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکریb و از ثِقات و رجا ل شناسان نامدار عصر حضور و از راویان ابن سنان است، وی را با سخنانی متعدد، دستخوش جرح شدید قرار داده و او را «کاذب مشهور» قلمداد کرده است. این مقاله که از نظر گردآوری به روش کتابخانه ای و از نظر محتوایی با روش توصیفی – تحلیلی سامان یافته، به چرایی ارزیابی و نقد سخنان فضل بن شاذان پرداخته است. دریافت نویسندگان این بوده که علّه العلل نسبت کذب و غلّو، اختلاف مبنایی آن دو است؛ زیرا ابن سنان اقبال ویژه به تأویل آیات در مورد اهل بیتb، نقل کرامات و دیدگاه تعمیم دانش آنان دارد؛ در حالی که ابن شاذان رویکرد ضدّ جریان غلو دارد و بر دیدگاه تحدید علوم امامانb تصریح می کند. بنابراین جرح محمد بن سنان بعید به نظر می رسد و وثاقت او تقویت می شود.
تبیین اجمالی نظریه طراحی هوشمند ناظر به نظریه تکامل داروینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ شماره ۲۹۶
25-38
حوزههای تخصصی:
نظریه طراحی هوشمند به عنوان نظریه ای علمی که منتقد نگاه های داروینی به مسئله چگونگی پیدایش موجودات زنده است، از سوی افرادی همچون استیون مَیر، ویلیام دِمبسکی و مایکل بِهی در اواخر قرن بیستم مطرح شد. این جریان، که هم روش مطالعه و سبک بیانِ ادعا و هم نحوه استدلال آوری اش، همان روش رایج علمی است، توانسته در قرن حاضر طرفداران قابل توجهی در سرتاسر عالم بیابد. براساس مدعای طرفداران این نظریه، وقتی به ابعاد مختلف طبیعت نگاه می کنیم، می یابیم که پیچیدگی های تقلیل ناپذیر یا تعیین شده در ساختار زیستی جانداران وجود دارد؛ پیچیدگی هایی که بدون در نظر گرفتن مؤلفه های «هدف»، «طراحی»، «عامل شخصی هوشمند» و... نمی توان با روش صحیح علمی آنها را توضیح داد. هدف از این پژوهش، آشنایی مخاطبان به ویژه مخاطبان رشته های الهیاتی با این دیدگاه علمی ضد نظر تکامل داروینی است. ازاین رو، پژوهش حاضر با استفاده از روشی توصیفی، ابتدا به طور مختصر دیدگاه داروین را ارائه می کند؛ سپس نظریه طراحی هوشمند و مؤلفه های مهم این دیدگاه درباره منشأ پیدایش موجودات زنده را، براساس گفته ها و استدلال های دانشمندان مطرح آن تبیین می کند؛ در پایان نیز میزان سازگاری این دو دیدگاه بررسی می شود.
مرجعیت علمی قرآن کریم و نقش آن در راهبری فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
9-18
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن کریم به معنای اثرگذاری آن در یک حوزه دانشی قلمرو وسیعی دارد. این اثرگذاری می تواند به گونه های مختلفی نظیر منبع بودن، الهام بخشی، کمال بخشی، داوری و تغییر رویکرد و نگرش تصویر شود. ازاین رو، شامل مباحث درون علمی و برون علمی هر دانش می شود. این مقاله به بررسی نقش اثرگذار قرآن کریم در مدیریت و راهبری فلسفه اسلامی می پردازد و این مهم را به روش توصیفی تحلیلی از طریق تبیین تأثیر تعالیم وحیانی و قرآنی در شکل دهی به شخصیت فیلسوف مسلمان، تغییر اهداف فلسفه و نیز اولویت بندی و چینش مسائل فلسفی اثبات می کند و نشان می دهد که جهت گیری و رویکرد کلی فلسفه اسلامی تا حد زیادی در همه این مسائل از تعالیم قرآنی متأثر است. نتیجه چنین تأثیری آن است که فلاسفه اسلامی غایت فلسفه را معرفت الله و تشبه به خداوند با خصوصیات موردنظر دین اسلام دانسته اند و فلسفه اسلامی برخلاف فلسفه یونان، کاملاً توحیدمحورانه به طرح و بررسی مباحث فلسفی می پردازد.