مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلاسفه مسلمان


۱.

مرجعیت علمی قرآن کریم و نقش آن در راهبری فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرجعیت علمی قرآن قرآن کریم فلسفه اسلامی فلاسفه مسلمان مدیریت و راهبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۹
مرجعیت علمی قرآن کریم به معنای اثرگذاری آن در یک حوزه دانشی قلمرو وسیعی دارد. این اثرگذاری می تواند به گونه های مختلفی نظیر منبع بودن، الهام بخشی، کمال بخشی، داوری و تغییر رویکرد و نگرش تصویر شود. ازاین رو، شامل مباحث درون علمی و برون علمی هر دانش می شود. این مقاله به بررسی نقش اثرگذار قرآن کریم در مدیریت و راهبری فلسفه اسلامی می پردازد و این مهم را به روش توصیفی تحلیلی از طریق تبیین تأثیر تعالیم وحیانی و قرآنی در شکل دهی به شخصیت فیلسوف مسلمان، تغییر اهداف فلسفه و نیز اولویت بندی و چینش مسائل فلسفی اثبات می کند و نشان می دهد که جهت گیری و رویکرد کلی فلسفه اسلامی تا حد زیادی در همه این مسائل از تعالیم قرآنی متأثر است. نتیجه چنین تأثیری آن است که فلاسفه اسلامی غایت فلسفه را معرفت الله و تشبه به خداوند با خصوصیات موردنظر دین اسلام دانسته اند و فلسفه اسلامی برخلاف فلسفه یونان، کاملاً توحیدمحورانه به طرح و بررسی مباحث فلسفی می پردازد.
۲.

تحلیلی بر ضرورت و امتناع مدینه نزد فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدینه گرایی (زندگی مدنی) بی وطن گرایی (انزوا) جهان وطن گرایی (آوارگی) فلاسفه مسلمان فارابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۷۲
تحلیل فلسفی اندیشه های فارابی نشان می دهد که مباحث او در خصوص نسبت انسان فاضل و مدینه فاضله نهایتاً راه به دو سر طیف بی وطنی (انزوا) و جهان وطن گرایی (آوارگی) می برد: از یک سو انسان فاضل در مدینه محقق می شود و از سوی دیگر مدینه غیرفاضله، امکان فضلیت مندی انسان را منتفی می کند و انسان فاضل به بیرون از مدینه سوق داده می شود. از این نظر مدینه امری ممتنع است چون سازندگان مدینه یعنی انسان های فاضل یارای ساخت مدینه خود را ندارند. از سوی دیگر، او ذیل بررسی انواع مدینه های غیرفاضله به ضرورت مدینه می پردازد. او در بحث از معموره فاضله گذر از مدینه گرایی به جهان وطن گرایی را تجویز می کند. معموره، اجتماع بزرگ همه جماعت های بشری در سراسر زمین است که با ریاست واحد، بر اساس اعمال فضیلت مندانه هدایت می شود. گویی معموره فقط می تواند در قالب فاضله تصور شود که آن نیز در حد یک آرمان باقی می ماند. در میانه بحث از مدینه های غیرفاضله از یک سو و مدینه و معموره فاضله از سوی دیگر، و با نظر به عدم تحقق عینی مدینه و معموره فاضله، او به نفی مدینه و اثبات کرانه های مدینه نظر می دهد؛ در اینجا به جای مدینه فاضله، فرد فاضل مد نظر قرار می گیرد. با این حال، او همچنان در بحث از مدینه های غیرفاضله، زندگی در اجتماع مدنی را به رسمیت می شناسد.