فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
753 - 779
حوزههای تخصصی:
با مشاهده کتاب شریف الفقیه شیخ صدوق، از فقهای متصل به عصر غیبت امام زمان (عج)، می توان اذعان داشت که ایشان در مباحث مربوط به انحلال نکاح نیز مانند سایر ابواب فقهی، نظرهای خلاف مشهور فقهای امامیه دارد که در پنج مورد به ترتیب عبارت اند از: 1. عدم احتساب طلاق سنی (به معنی الاخص) در سه طلاقی که موجب حرمت زوجه می شود؛ 2. اقرب الاجلین (وضع حمل یا سه ماه)، ملاک عده زن باردار؛ 3. اختبار عنین بودن زوج با ادعای آن از سوی زوجه با سه طریق: نشاندن زوج در آب سرد، خوراندن ماهی تازه به زوج، نهادن عطر زعفران در رحم زوجه؛ 4. ایجاد حرمت ابدی در صورت لعان زوجه نسبت به همسر ناشنوایش؛ 5. انحصار موجب لعان در نفی ولد. با این حال، فتاوی مذکور از پشتوانه متقن روایی بهره می برد، ازاین رو می توان فارغ از اجماعات و شهرت های فقهی موجود، به داوری و گزینش میان نظریات فقهی ایشان دست زد و چه بسا عاملی برای تغییر مباحث باب دوم از کتاب هفتم (در انحلال عقد نکاح) قانون مدنی که اغلب در بیان احکام از نظر مشهور پیروی جسته است، باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی-انتقادی و گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اسنادی است.
آثار و کارکردهای فردی اخلاص با تکیه بر نگرش علامه طباطبایی و مفسران معاصر شیعه
منبع:
قرآن و عترت سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
7 - 28
حوزههای تخصصی:
در آیین مقدس اسلام، به عنوان متکامل ترین نسخه شریعت الهی که تضمین سعادت دنیا و آخرت بشر را در همه اعصار برعهده دارد، اخلاص گرانبهاترین گوهر خزانه قلب و روح آدمی است و چشمه های حکمت و دانش را بر زبان انسان جاری می کند و با نورانی کردن چشم بصیرت، پیروزی انسان را تضمین می کند. دستور بندگی خالص در قرآن علاوه بر واژه اخلاص و مشتقّات آن، با کلمات و عبارت هایی مانند: ﴿یُریدُونَ وَجْهَه﴾ و ﴿أَسلم وجهه لله﴾ آمده است. باوجود آنکه گستره اخلاص در قرآن شامل تمام باورهای اعتقادی، اعمال عبادی و صفات پسندیده اخلاقی است، اما آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرارگرفته است، مباحثی است که با توجّه به آیات قرآن و دیدگاه مفسّران معاصر شیعه و به ویژه علامه طباطبایی درباره آثار و کارکردهای فردی اخلاص آمده است. این نوشتار با رویکرد توصیفی _ تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب کتابخانه ای، ایمنی از شیطان و هوای نفس، خشوع همه چیز برای انسان، تقویت خرد، پاداش مضاعف، نجات از دشواری، قرار گرفتن تحت ولایت خدا، برخورداری از دین کامل، بصیرت دل و نیل به میل را از جمله آثار فردی اخلاص در نگرش علامه طباطبایی و مفسران معاصر شیعه دانسته است.
تحلیل و بررسی مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق کازرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
287 - 320
حوزههای تخصصی:
ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی، ملقب به شیخ غازی و شیخ مرشد، از مشایخ صوفیه در قرن چهارم و پنجم هجری و پایه گذار طریقه کازرونیه در فارس، تأثیر بسیاری در ترویج عرفان اسلامی داشته است. با وجود تحقیقات گسترده درباره زندگی و احوال شیخ ابواسحاق، برخی ابعاد طریقه عرفانی او هنوز ناشناخته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استناد به منابع موثق و دست اول، تصویری روشن و علمی از مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق ارائه می شود. این هدف با استفاده از الگویی متشکل از پاسخ های مشروح به چند سؤال محقق می گردد: در طریقه عرفانی شیخ ابواسحاق، مبدأ و مقصد سلوک کجاست؟ میان مبدأ و مقصد چند منزل با چه ترتیبی قرار گرفته اند؟ میزان اهمیت منازل چقدر است؟ توانایی های لازم برای کسب دستاوردهای هر منزل کدام اند و چگونه حاصل می شوند؟ در منابع پاسخ دقیقی برای همه این سؤالات یافت نشد؛ اما بر اساس قراین، نتایج حاصل بدین قرار است: در مشرب عرفانی شیخ مبدأ توبه، مقصد توحید و منازل زهد، ورع، فقر، صبر، توکل، رضا، مراقبه، محاسبه، محبت، خوف و رجا، اُنس، اطمینان، مشاهده، عشق، صحو، اخلاص، فناء فی الله و بقاء بالله، میان آن ها قرارگرفته اند که در بین این منازل ورع نقش برجسته تری دارد. ابواسحاق رویکردی فعال در عرفان داشته و با سامان دهی تشکیلات نظامی و جهاد با غیرمسلمانان به ترویج اسلام پرداخت؛ همچنین با احداث خانقاه ها و ارائه خدمات به فقرا و مسافران، طریقه کازرونیه را به جریانی دیرپای که گستره فعالیت آن چندین قرن از آناتولی تا هند و چین ادامه داشته، تبدیل کرد.
«صورت بندی مفهومی قاعده های زرین و سیمین در نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
422 - 405
حوزههای تخصصی:
یکی از عام ترین آموزه های کهن اخلاقی برابر دانستن خود با دیگران، قاعده زرین نام دارد که در گستره زمانی و مکانی از دیرباز مورد توجه مکاتب مختلف قرار گرفته است. این قاعده به عنوان ارزش و هنجار مهم اخلاقی با اتخاذ دیدگاه دیگری سبب ساز درک متقابل افراد از یکدیگر شده و خود سنگ بنای موازین دیگر اخلاقی به شمار می رود. لازمه ی اجرای این قاعده شناخت دقیق نیازها، خیر و شر دیگران با وجدان خویشتن است. قاعده زرین یعنی با دیگران آن گونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود و قاعده سیمین، آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند، بطور صریح و یا با تقریرهای مختلف در نهج البلاغه مورد تاکید قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای سعی در تببین تقریرهای مختلف قاعده زرین و سیمین در نهج البلاغه را دارد. بر اساس نتایج این بررسی انصاف، عدالت، یکسان انگاری منافع خویشتن با دیگران، عیب پوشی، هم نشینی با اقشار مختلف جامعه و ادب آموزی خویشتن از جمله صورت های مفهومی قاعده زرین در کلام امام علی(ع) است.
رویکرد علامه طباطبایی نسبت به روایات اجتماعی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از روایات معصومان )ع( بهمثابه ثقل اصغر، یکی از مهمترین و اساسیترین منابع تفسیری برای هر مفسر است. مفسران هرکدام بهنوعی از روایات استفاده کردهاند، اما در شیوه بهرهگیری و استفاده از این منبع ارزشمند، دیدگاه و عملکرد متفاوتی دارند. دراینبین، علامه طباطبایی در مورد بهکارگیری روایات در تفسیر قرآن، دقت و توجه ویژهای مبذول داشته است. یکی از انواع روایاتی که ایشان در موارد قابلتوجهی به آن پرداختهشده است؛ اخباری است که با مباحث اجتماعی، حوادث و شخصیتهای جامعه ]بهویژه در عصر نزول[ مرتبط است. ایشان در خلال تفسیرش بحثی با عنوان «بحثهای روایی » را مطرح کرده و با بررسی دقیق و همهجانبه روایات، مخصوصاً عرضه روایات بر قرآن، بهطور مفصل روایات را ارزیابی نموده و اجتهاد سایر مفسران را در مورد بهکارگیری روایات در تفسیر قرآن نقد و بررسی کرده است. نوشتار پیشِ رو که با روش توصیفی_ تحلیلی و با ابزار کتابخانهای انجامشده، درصدد کشف رویکرد علامه نسبت به روایات اجتماعی در تفسیر المیزان است. حاصل مطالعه حاضر چنین است که مؤلف المیزان با مبانی مختلفی ازجمله ملاک عرضهی روایات بر قرآن، در موارد متعدد و از جوانب مختلفی، روایات مربوط به مباحث اجتماعی را تحلیل نموده، با رویکردهای مختلفی ازجمله: بررسی سندی، دلالی، نقد روایات اسباب نزول و شأن نزول، بررسی جری و تطبیق، نقد انواع استفادههای مفسران در بهکارگیری روایات، بررسی فقه الحدیثی، تأیید و بهرهگیری از احادیث و...، بهصورت گستردهای به تصحیح، تحلیل و تنقیح اینگونه روایات پرداخته است
تحلیل ارتباطات انسانی در سوره انفال مبتنی بر نظریه استخلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال دوم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۷)
56 - 78
حوزههای تخصصی:
قرآن از قوانین الزامآوری سخن گفته است که از آنها به سُنن تعبیر کرده که در علوم اجتماعی به آن سنتهای اجتماعی گفته میشود. بر اساس دیدگاه اجتماعی شهید صدر، سه عنصر طبیعت، انسان و رابطه آنها، جامعه را تشکیل میدهند که از این رابطه بر اساس مبانی قرآنی شهید صدر، به استخلاف تعبیر شده است. مسئله این پژوهش فهم چگونگی نوع رابطه انسان با دیگر انسانها بر اساس نظریه استخلاف در آیات مرتبط در سوره انفال است که با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف کشف نوع ارتباط انسان با دیگر انسانها بر اساس آیات سوره انفال بوده است تا مدل ارتباطات انسانی در جامعه انسانی و بر اساس نظریه استخلاف شناسایی شود. این مسئله با توجه با آیات سوره انفال، قابلتقسیم به ارتباطات در سطح جامعه خرد )نظام خانواده( و سطح کلان میشود. درمجموع یافتههای این مقاله نوع ارتباط با فرزند و اصلاح ذات البین بهعنوان مصداق اتم ارتباطات خانوادگی را در سطح خرد و انفاق به مردم، تألیف قلوب و صلح در سطح کلان موردبررسی قرار داده است. ارتباط انسان با دیگر انسانها در سطح خرد یا ارتباطات درون خانوادگی بهعنوان کوچکترین واحد اجتماعی، باید با توجه به این نکته باشد که فرزند و همسر انسان، ممکن است وسیله آزمایش او باشد و رابطه انسان با آنها، باید بر مبنای استخلاف )شایستگی زن و فرزند برای پذیرفتن مقام خلافت الهی( بهصورت بالفعل باشد. کمک و دستگیری از دیگران، تألیف قلوب و صلح ازجمله موارد برای افزایش سطح همبستگی اجتماعی برای ارتباطات انسان با انسان های دیگر در سطح کلان است. ارتباطاتی که همگی باید بر مبنای نظریه استخلاف و بر پایه محبت به همه انسان ها برای ایجاد آمادگی در آن ها برای رسیدن به مقصود خلقت یعنی دستیابی به مقام خلافت و جایگزینی خداوند متعال در زمین ایجاد گردد.
مروری نظام دار بر مفهوم منش های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف بررسی و تشریح تلاش های صورت گرفته در زمینه مفهوم سازی منش اخلاقی انجام شد، مروری نظام دار است که با استفاده از روش مرور کتابخانه ای انجام شد. برای انجام پژوهش، کلیدواژه های فارسی و انگلیسی منش اخلاقی، اخلاق و فضیلت های منش در پایگاه های شناخته شده در بازه زمانی سال های 1970 تا 2023 جستجو و 38 مقاله استخراج شد. بر اساس معیارهای میزان ارتباط با موضوع پژوهش و اعتبار نویسندگان و مجلات منتشرکننده، 32 مقاله انتخاب گردید. یافته ها نشان داد در سال های اخیر، روان شناسان اخلاق برای پیش بینی رفتار اخلاقی به بررسی آن دسته از صفات شخصیتی می پردازند که با رفتار اخلاقی مرتبط هستند. در پی جهت گیری اخیر، مدل های مختلفی با عناوین متفاوت اما با مضمون مشابه منش های اخلاقی پدید آمده است. از بین مدل های منش اخلاقی به نظر می رسد مدل سه مؤلفه ای کوهن و همکاران (2014) که منش اخلاقی را در قالب ساختاری چندوجهی شامل مؤلفه های انگیزشی، توانایی و هویتی مفهوم سازی می کند، در تعیین و مفهوم سازی مؤلفه ها و مکانیسم های تشکیل دهنده منش اخلاقی از جامعیت بیشتری برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند هم به لحاظ نظری و هم کاربردی مؤثر واقع گردد. از جنبه نظری، پیشایندهای شخصیتی رفتار اخلاقی و غیراخلاقی تفسیر شده است. همچنین از نظر کاربردی، این یافته ها می تواند در ارزیابی منش اخلاقی، یاری بخش روان شناسان علاقه مند به این حیطه باشد. علاوه بر آن، یافته های پژوهش حاضر می تواند در تعیین ملاک های مناسب هنگام گزینش و جذب نیرو در سازمان ها مؤثر باشد.
شناسایی و تحلیل اهمیت عوامل کلیدی رفتار اخلاقی کارکنان با بکارگیری رویکرد سوارا فازی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
69 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه در تجزیه و تحلیل رفتار کارکنان سازمان ها؛ توجه به اخلاق بسیار ضروری است. رفتارهای اخلاقی کارکنان نماد بیرونی سازمان ها را تشکیل می دهد که خود حاصل ارزش های گوناگون اخلاقی بوده که در سازمان بروز یافته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل اهمیت عوامل کلیدی اخلاق سازمانی با استفاده از رویکرد سوارا فازی می باشد. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش، در قالب تحقیقات کیفی- کمی قرار می گیرد. جامعه -آماری پژوهش را کارشناسان با تجربه در حوزه منابع انسانی تشکیل می دهند. 14 نفر اعضای نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده و به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته در اختیار ایشان قرار گرفته است. روایی پرسشنامه، به صورت محتوایی توسط خبرگان این حوزه مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آن نیز با روش ضریب کندال با مقدار 81/0 تأیید گردید. با بررسی-های صورت گرفته از مرور ادبیات تحقیق به روش تطبیقی و نظرخواهی از خبرگان، 16 عامل کلیدی اخلاق سازمانی شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ عوامل کلیدی پایبندی به اعتقادات، ویژگی های فردی و شخصیتی و ساختار اخلاق گرا بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند؛ از این رو، به منظور تقویت اخلاق حرفه ای در سازمان باید بیشترین توجه به این عوامل کلیدی معطوف گردد. همچنین، عوامل کلیدی وجود علاقه و انگیزه و همسویی با ارزش های سازمان کمترین وزن را کسب نموده اند.
بررسی انتقادی دیدگاه آلوین پلنتینگا درباب آموزه بساطت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۲
103 - 124
حوزههای تخصصی:
بساطت الهی در معنای این همانی ذات و صفاتِ خداوند از مهمترین آموزه های خداباوری کلاسیک است. بر مبنای خداباوری کلاسیک از آنجا که هرگونه ترکیب نشان از وابستگی کل به اجزا دارد و خدا بی نیاز محض است، پس هیچ گونه ترکیبی در خداوند راه ندارد. اتکای این آموزه بر مباحث متافیزیکی مانند «شیء» و «ویژگی» منجر به برخی انتقادات از سوی بعضی از فیلسوفان تحلیلی معاصر شده است.در نگاهِ انتقادی آلوین پلنتینگا، عینیت ذات و صفت، همچنین این همانی صفات با یکدیگر، با تکیه بر مبانی متافیزیکِ تحلیلی به این می انجامد که اولاً خدا فقط یک صفت داشته باشد و آن صفت چیزی نیست جز «خودش» و ثانیا پذیرش چنین عینیتی، صفت(و یا ویژگی) بودنِ خداوند را در پی خواهد داشت. مبتنی بر این دیدگاه ویژگی ها، هویت انتزاعی دارند و تمامی هویات انتزاعی هم از نظر علّی بی اثرند. در نتیجه، پذیرش این مبانی منجر به ناسازگاری آموزه بساطت با دیگر صفات خداوند همچون قیّومیت او می شود. در نهایت یا می باید به آموزه بساطت به دیده شک نگریست و یا از مبانی متافیزیکی دیگری برای توضیح رابطه ذات و صفات الهی دفاع کرد. مقاله حاضر کوششی است برای توضیح این ناسازگاری و نشان می دهد با پذیرش ویژگی بی حدی ذات در الاهیات کلاسیک، تبیین متافیزیکی رابطه ذات و صفات در خداوند، الگوی دیگری غیر از متافیزیک مقبول پلنتینگا می طلبد. دیگر آنکه با وجود عینیت ذات با برخی ویژگی ها مانند ویژگی «وحدت» و ویژگی «این همان بودن» تبیین آنها با الگوی رابطه مصداق یافتگی خلاف شهود و مستلزم تسلسل است.
خداباوری و شر گزاف: بررسی پاسخ ویلیام هسکر به مسأله ی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۳
73 - 94
حوزههای تخصصی:
شر گزاف شری است که موجود عالم و قادر مطلق بتواند مانع آن شود بی آن که به سبب این ممانعت، خیری برتر از دست رود، و یا شری بدتر یا برابر با آن ایجاد شود. ویلیام رو معتقد است وجود شر گزاف تهدیدی جدی برای خداباوری است. پترسون با توسل به اراده آزاد، آن دو را سازگار می داند. به نظر هسکر استراتژی پترسون در خصوص شر صرف موفقیت آمیز است ولی در خصوص شر گزاف کارآمد نیست. پاسخ هسکر در دسته پاسخ های همسازگرایانه قرار می گیرد با این تفاوت مهم که به نظر او، خداباوری و وجود شر گزاف نه تنها سازوار هستند بلکه وجود شر گزاف برای باورمند بودن به خداوند با اوصاف اصلی الهی، ضروری تلقی می شود. هسکر به مفهوم "اخلاق ژرف" متوسل می شود. به نظر او، برای آنکه انسان ها انتخاب های اخلاقی مهم داشته باشند، اخلاق نباید تضعیف شود. به نظر هسکر این پاسخ، برخلاف پاسخ اختیارگرایانه، حتی در مواجهه با شر طبیعی گزاف نیز کارگر است زیرا فضایل اخلاقی زیادی هستند که در مواجه آدمی با بلایای طبیعی امکان تحقق دارند؛ خیرهایی همچون آگاهی، دوراندیشی، شجاعت، احتیاط، هم کاری و... . در این مقاله، استدلال هسکر و برخی از انتقادهای وارد بر این استدلال را مورد بررسی قرار داده ایم.
نقش کار شایسته در رعایت موازین حقوق بشری کارگران با رویکردی به آموزه های فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
287 - 305
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق بشر در محیط کار شامل موارد زیادی از حق اشتغال تا حمایت اجتماعی است. در اعلامیه حقوق بشر و سایر اسناد حقوق بشری بر حق انتخاب شغل، عدم تبعیض و حق برخورداری از شرایط منصفانه و انسانی تأکید شده است. در مقاله حاضر به نقش کار شایسته در رعایت موازین حقوق بشری کارگران با رویکردی به آموزه های فقهی پرداخته می شود. مواد و روش ها: مقاله توصیفی - تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که کار شایسته در رعایت موازین حقوق بشری کارگران تأثیرگذار است. اشتغال، منع کار اجباری، دستمزد عادلانه، حق داشتن تشکل صنفی و حمایت اجتماعی از سازوکارهای تأثیر کار شایسته بر تحقق موازین حقوق بشری کارگران است. در فقه نیز به مؤلفه های حقوق بشری کارگران درخصوص حمایت اجتماعی، دستمزد عادلانه و عدم کار اجباری تأکید شده است. نتیجه گیری: تأثیرگذاری کار شایسته لزوماً همیشه مثبت نیست. گاهی بایسته ها و استاندارهای مورد تأکید کار شایسته سبب نقض موازین حقوق بشری کارگران می شود. این امر که در کشورهای در حال توسعه روی می دهد در مواردی به دلیل تعیین حداقل سن کار، سبب اخراج کودکان کار از کارخانه ها و سوق دادن آن ها به شغل های کاذب می شود.
التحلیل البنیوی للشخصیات فی روایه «زرایب العبید» على ضوء نظریه کلود برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الدراسه البنیویه للروایه، کنوع أدبی ممتاز، من خلال تحلیل المکوّنات الداخلیه ووصف العلاقات بین هذه الاجزاء، تؤدی إلى توضیح مکنوناتها الخفیه. إنّ الروائی والمفکر الفرنسی الشهیر «کلود برمون» فتح باباً جدیداً فی هذ المجال، إنّه تأثر بأفکار البنیویین الأوائل وخاصهً بآراء «براب» بتصمیم نمط جدید للتحلیل البنیوی للسرد؛ نمط یمکن تکییفه مع أی لغه وأیّ أسلوب. وفقاً لهذه النظریه، إنّ السرد هو مجموعه متناغمه وذات صله من المتوالیات التی تشکل بنیه القصه. یؤدی تجمیع هذه المجموعات إلى تعزیز المخطّط العام للسرد. إنّ شخصیات القصه تلعب بما یتناسب مع وجودها وتأثیرها فی السرد دوراً فی تشکیل الحبکه وسلسله الأحداث. روایه «زرایب العبید» للمؤلفه اللیبیه «نجوی بن شتوان» عمل روائیّ ممتاز جدیر للاهتمام من ناحیه البنیه والمحتوی. یدور موضوعها المأساوی حول نظام العبودیه المسیطره علی المجتمع اللیبی خلال سنوات الاحتلال العثمانی والاستعمار الإیطالی. هذا المقال یدرس بمنهج وصفی-تحلیلی هذه الروایه وشخصیاتها، أفعالهم وردود أفعالهم، فی سیاق السرد وسیتم فحص مسار الأحداث علی اساس نظریه برمون. یحاول البحث، تحلیل میزات الشخصیات المرکزیه للروایه والمؤثرات فی تغییرها. النتائج التی حصلت علیها هذه الدراسه وفقاً لنموذج برمون، هی أنّ ترتیب الأحداث وتطورها وتسلسلها فی الروایه ذات انسجام واتساق فنیّ یعبّر عن المجتمع وظروفه المأساوی وأنّ الشخصیات فیها دینامیکیه ومتعدده الأدوار لدیهم قدره الاختیار ففی لحظات مختلفه یلعبون أدواراً متباینه فتؤدی أفعالهم أحیاناً إلى النجاح وأحیاناً الی الخیبه.
سردیةُ لغةِ الآخَرِ المماثلِ الجسدیةِ في الأبیاتِ القصصیةِ لعُمَرِ بن أبي ربیعة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمر بن أبی ربیعه هو الشاعر الإسلامی والأموی الشهیر الذی تناوَل الغزل غرضاً مستقلاً قائماً بنفسه ودیوانُه کلُّه فی الغزل یحکی ما وقع بین عُمر وحبیباته. ومِن الطبیعی أخذت الهیئه الجسدیه للعاشق والمعشوق مداها فی الفضاء الشعری لدیه. وللجسد أهمیه بالغه فی اللغه وخاصه فی الشعر الغزلی الغنائی وهذه الدراسهُ تَتناولُ مَظاهرَ وصفِ جَسد المُحِبّ والمُحَبّ وخاصّه جسد المرأه الّتی تتجلّی کالآخر المماثل خلال غزل عمر بن أبی ربیعه وتبحث عن الأسالیب الّتی استعملها الشاعر لتوصیف جوارحهما مِن الصیغ اللّفظیه کالصفات والأفعال والصّور البلاغیه؛ کما تُلمُّ الدراسه بسردیه لغه الآخر المماثل الجسدیه بوصفه علامهٌ تواصلیهٌ وتعبیرٌ معتمَدٌ علی لسان الحالِ بدلَ الکلمه. یجری البحثُ علی النهج التوصیفی والتحلیلیّ بالاعتماد علی نظریات السرد مَدعوماً بالإحصاء الذی سلّط الضوء علی جانب دراسه لغه الجسد فی شعر الشاعر وعیَّن عدد الدلالات المختلفه لأعضاء الجسد من حیث کونها توصیفیه أو تراسلیه. تدلّ نتیجه البحث علی أنّ أکثر ما وصفها الشاعر من الجسد یختصّ بجسم المعشوق ومُعجَمُهُ الجسدیّ النّسوی مُستمدّ مِن التّراث العربی الشّعری وصوره لا تکاد تخرج عن دائره المخزون البیانی العربیّ. ولِجَسدِ الآخر المماثل دلالاتٌ عاطفیهٌ ورُموزٌ عُرفیهٌ تَتجلَّی فِی بَعض حرکات أعضاء ذلک الجسدِ وإیماءاتها، وفیما یتعلّق بالجسد من أثواب وزینه، ونصل أخیراً إلی أنّ الجسد شارک ک بُؤره دلالیهٍ وخِطابیه حمل مُستویات وَعی الشاعر ولاوَعیه ضمن لغه الشاعر الغزلیه.
بررسی تطبیقی روایات تأویلی اثناعشری و اسماعیلی ناظر به آیات توحیدی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
3 - 27
حوزههای تخصصی:
بحث تأویل یکی از مباحث مهم در جهان اسلام است. مسئله اصلی اینتحقیق بررسی تطبیقی روایات تأویلی اثناعشری و اسماعیلی ناظر به قرآن کریم درحوزه معارف توحیدی است. تا کنون میراث اسماعیلی با روایات تأویلی اثناعشریدر مباحث اعتقادی به ویژه معارف توحیدی اشتراک زیادی دارند؛ برای نمونه: تأویلآیه نور، تأویل عرش و کرسی، تأویل اسمای حسنای خداوند. بررسی سندیروایات تأویلی مشترک نشان گر نقش فعال راویان متهم به غلوّ و راویان دارای گرایش فطحی و واقفی است. در نتیجه، به صورت موجبه جزئیه تأثیرپذیری منابع حدیثی اثنا عشری و اسماعیلی در حوزه معارف توحیدی از جریان غلوّ و فرق انحرافی دوقرن نخست ثابت می شود. همچنین راویان مجهول در این اسناد به وفور یافتمی شوند که برخی از آنان گزارش شده اند. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به سامان رسیده است.
تحقیق و بررسی صحت انتساب فرقه مفضّلیه خطّابیه به مفضّل بن عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
80 - 97
حوزههای تخصصی:
مفضّل بن عمر یکی از راویان مهم عصر امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) و از اصحاب و یاران ایشان است که اختلاف رجالیان متقدم و متاخر در توثیق و تضعیف او، وی را به یکی از روات بحث برانگیز و مورد اختلاف در تاریخ حدیث شیعه تبدیل کرده است. ادعای گرایش و تمایل مفضّل به ابوالخطّاب و رهبری فرقه ای منشعب شده از جریان خطّابیه به نام مفضّلیه خطّابیه، از جمله علل اصلی جرح و تضعیف او به شمار می آید. مقاله پیش رو صحت و سقم این ادعا را مورد بررسی قرار داده و با واکاوی و تحلیل برخی از روایات، اقوال متکلمان و ملل نویسان فریقین درباره مفضّل و فرق منسوب به او یعنی مفضّلیه خطّابیه و مفضّلیه موسویه، ابوالخطّاب و جریان خطّابیه به این نتیجه رهنمون شده است که این ادعا و اتهام از جهات گوناگون تاریخی و حدیثی غیر قابل پذیرش و مورد خدشه است.
تأملی بر مطالعه ساختاری فرش دوازده ضلعی مقبره شاه عباس دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
317 - 340
حوزههای تخصصی:
فرش دوازده ضلعی مقبره شاه عباس دوم، بزرگ ترین فرش ابریشمی دوره صفوی است که در سال 1082 ق بافت آن تکمیل شد و هم اکنون به شماره ثبتی 1400 در موزه آستان مقدس حرم حضرت معصومه(س) در قم نگهداری می شود. هدف این پژوهش، مطالعه ویژگی های بصری و ساختاری این فرش و ارتباط آن با سقف مقبره است. در این راستا، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که بافنده تا چه اندازه از نقوش سقف مقبره الهام گرفته است؟ و چه ارتباطی میان عناصر گیاهی و مرکز فرش دوازده ضلعی مقبره شاه عباس دوم وجود دارد؟ تحقیق پیش رو، بر پایه مطالعات کیفی و از حیث روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و مطالب به شیوه کتابخانه ای و میدانی بر مبنای مطالعه ساختاری و بصری فرش گردآوری شده اند. نتایج یافته ها نشان داد که طراحی فرش دوازده ضلعی متأثر از نقوش سقف مقبره و هنر دوره صفوی است.
انسان شناسی عرفانی در اندیشه و آراء علامه حسن زاده آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان کامل نقش محوری در حدوث و بقای عالمِ وجود و استکمال نوعی آن از آغاز تا انجام هستی دارد و صاحب ولایت مطلقه و واسطه فیض در قوس نزول و صعود است. بدین سان اهل معرفت حقیقت محمدیه(ص) را «ام الاسماء» و «ام الاعیان» نامیده اند. شناخت همه جانبه انسان کامل از خاتم الانبیاء (مظهر ختم ولایت کلی بالاصاله) تا خاتم الاوصیاء (جلوه خاتم ولایت کلی به تبعیت) به قدر طاقت بشری امری مهم در نیل به مقام خلافت الهی و ضرورتی اجتناب ناپذیر برای حمل بار امانت خدای سبحان و وصول به مقام ولایت الهیه به شمار می آید. علامه حسن زاده آملی انسان کامل را به صورت جمعِ سالمِ نقل، عقل و کشف و به روشِ ترکیبی قرآن، برهان و عرفان مورد تحقیق و تدقیق قرار داده و بر این باور است که: 1. هرچه از دریای عالم غیب روانه می شود تا به ساحل وجود برسد، صورت آن بر دل انسان کامل پیدا می شود و وی از آن حال خبر دارد و درواقع قلب او مجلای اراده حق تعالی و مجرای فیض ربوبی است. 2. انسان واقعی و حقیقی در عرف عرفان، کسی است که به فعلیت رسیده است و اگرچه این استعداد نوعی در همه آدمیان تعبیه شده و راه رسیدن به ولایت الهیه به روی همگان باز است، در واقعیت همگان بدان دست نمی یابند. بنابراین: 1. انسان در عرف عرفان، انسان به کمال رسیده و فعلیت یافته است. 2. انسان کامل خلیفه الله است و در نظام هستی، هم «خلیفه مطلق» وجود دارد و هم «خلیفه مقید». «خلیفه مطلق» انسان کامل است؛ زیرا متخلق به تمام اسما و صفات الهی است. «خلیفه مقید» هم کسی است که بعضی از اسماء الهیه را در خود دارا بوده و نشان دهنده حق متعال از شئونی خاص و محدود است. 3. عالم ماده امکان استعدادی دارد و موجود مادی توانایی تکاملِ تدریجی خروج از مرتبه نازله به سوی مرتبه کامله (یعنی از نقص به کمال و از قوه محض به سوی کمال مطلق) را داراست. 4. انسان در سیر تکاملی خود، قابلیت آن را دارد که به مرتبه «عقل مستفاد» دست یابد. بدین روی انسان کامل صاحب «مرتبه قلب» است که از منظر حکیمان همان مرتبه «عقل مستفاد» است.
بررسی «تطهیر و تهذیب نفس» در دستگاه عرفانی یوحنای صلیبی (خوان دلا کروز)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تطهیر» یا «تهذیب نفس» بن مایه اندیشه عرفانی خوان دلاکروز، معروف به «یوحنای صلیبی» است، بلکه دقیق تر این است که بگوییم: تهذیب تاروپود اندیشه او را شکل داده است، به گونه ای که تقریباً هیچ آموزه ای بدون عنصر «طهارت» در دستگاه عرفانی او دیده نمی شود. بنابراین فهم کامل و جامع دستگاه عرفانی یوحنا مبتنی بر فهم دستگاه تهذیبی اوست. یوحنا طهارت را به دو مرحله «فعال» و «منفعل» تقسیم می کند. «طهارت فعال» عملی این سویی و از طرف سالک است و «طهارت منفعل» عملی آن سویی و از طرف حق است. یوحنا «شب تیره حس» و «شب تیره روح» را به عنوان مراتب طهارت مطرح می کند و آن دو را راه رسیدن به اشراق، عشق منور و «نکاح روحانی» می داند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی نظریه تهذیبی و جایگاه طهارت در دستگاه عرفانی یوحنا را تبیین و بررسی می کند.
آگاهی شیعه از امامان خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احادیث بسیاری در منابع حدیثی شیعه امامیه وجود دارد که در آنها نام کامل امامان از زبان پیامبر6 معرفی شده است. این اخبار از قول صحابه و تابعان و خود امامان دوازده گانه به طور مستقیم یا از قول رسول خدا6 نقل شده است. از سوی دیگر گزارش های تاریخی بسیاری وجود دارد که نشان می دهد نه تنها مسلمانان بلکه اغلب شیعیان از نام و نسب امامان خود آگاهی نداشته اند. این ناآگاهی در انشعاب فرق شیعی و ایجاد فرقه های منتسب به ائمه یا فرزندان ایشان بروز کرده و چنین القا می کند که اگر شیعیان از آن اخبار دوازده امام و نام و نسب کامل ایشان خبر داشتند، این رویدادها و انشعاب ها رخ نمی داد. پرسش اصلی این مقاله آن است که بی اطلاعی یا کم اطلاعی شیعیان از نام و نسب امامان خود به رغم وجود آن اخبار در منابع حدیثی مشهور امامیه، چگونه توجیه خواهد شد؟ مقاله پیش رو درصدد بررسی و حل این تعارض است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اولا تعداد روایات مشتمل بر نام کامل ائمه به اندازه ای نیست که در برخی کتاب ها شهرت یافته است و ثانیاً به نظر می رسد پس از دوره غیبت کبری که تعداد امامان برای شیعه روشن و قطعی شده، نقل های بعدی نیز به تناسب آن تکمیل شده است.
تبیین تاریخی تداوم و تحول در تعاملات اجتماعی عالمان شیعی و امیران آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
۷۸-۵۷
حوزههای تخصصی:
بنا بر عقیده فقهای شیعه هر گونه تعاملی که سبب تقویت حاکمان جائر شود، حرام و ممنوع است. بنا به گزارش های تاریخی عالمانی شیعه به تعامل با دولت آل بویه روی آوردند. از آنجا که فهم دقیق مسائل تاریخی بدون بررسی تحلیلی و تبیین علل اجتماعی ممکن نیست؛ لذا این مقاله به بررسی علل اجتماعی تعامل علمای شیعه با دولت آل بویه می پردازد. سؤال مقاله آن است که علل اجتماعی تعامل و همکاری علمای شیعه با امیران آل بویه چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که علل متعددی مانند تأکید اسلام بر تعاون و تعامل، پیشبرد اهداف مذهبی، جلوگیری از انزوا و طرد و سرکوب شیعیان از جامعه، سبب تعامل علمای شیعه با دولت آل بویه شد. از طرفی تعامل و تعاون به عنوان یک ارزش اخلاقی و شیوه رفتار و کردار در مجموعه اندیشه اسلامی جایگاه والایی دارد و به عنوان یکی از اصول کشور داری و مشخصه های دولت آل بویه مطرح است. پایبندی به همین ارزش اخلاقی موجب تعامل دولت آل بویه با علمای شیعه شد. از این رو علمای شیعه نیز به تعامل با آل بویه روی آوردند. این تحقیق با بهره گیری از روش تحلیلی - تاریخی، به بررسی علل اجتماعی تعامل علمای شیعه با دولت آل بویه پرداخته است.