فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۷۳٬۹۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
حکومت اسلامی، معیار تشخیص و شاخصه های عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت اسلامی محوری ترین موضوع اندیشه سیاسی اسلام است که اسلام شناسان از مناظر گوناگونی به آن نگریسته اند. با وجود این، همچنان معیار واحد و روشنی به منظور تشخیص و قضاوت درباره ی اسلامی بودن یا نبودن یک حکومت وجود ندارد. از سوی دیگر، برای تشکیل حکومت اسلامی در عرصه ی عمل یا حرکت حکومت های موجود در جوامع اسلامی به سمت الگوی مطلوب خود، باید شاخصه هایی اجرایی از متن شریعت استخراج کرد تا راهگشای حکمرانان و مردم در تحقق عملی حکومت اسلامی باشند. این مقاله با هدف استخراج این معیار نظری و همچنین شاخصه های اجرایی و عملی آن، سعی کرده است با مراجعه به منابع اسلامی و بهره گیری از روش تحلیلی به این مهم دست یابد. در این زمینه به نظر می رسد حکومتی را می توان اسلامی نامید که در صدد اجرایی کردن تمامی ابعاد شریعت اسلام در سطح جامعه باشد؛ به تعبیر دیگر می توان از آن با عنوان اصل «حاکمیت شریعت» در حکومت اسلامی یاد کرد. تحقق عملی و واقعی حاکمیت شریعت نیز در گرو وجود سه شاخصه است: 1- لزوم قانونگذاری منبعث یا در چارچوب شرع، 2- مشروعیت حاکم و هیأت حاکمه؛ و در نهایت 3- شیوه ی حکمرانی شرعی یا اسلامی.
رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبایى
حوزه های تخصصی:
نقش سه عنصر عرب، ایرانی و ترک در سپاه عصر اموی و عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این نوشتار برآنیم تا نقش سه عنصر مهم و اصلى در سپاه عصر اموى و عصر عباسى را بررسى و تجزیه و تحلیل کنیم.عرب، نخستین عنصرى است که با پذیرش اسلام، هسته اولیه سپاه را بنیان نهاد و به عنوان تنها عنصر نظامى در عصر رسول خدا(ص)و خلفاى راشدین با قبایل متعدد و شعب متفرق خود به دفاع از دین، مقابله با فتنه پرداخت و گسترش اسلام در خارج از مرزهاى جزیرة العرب را پشتیبانى کد.اگرچه در عصر اموى و بویژه عباسى، سپاه از انحصار عرب بعنوان تنها عنصر خارج گشت، اما باز بر غم حضور ملیتها و عناصر نژادى دیگر باز هم عنصر عرب، نقش مهم و کلیدى در امور نظامى را داشت؛البته دوران معتصم را باید مستثنى ساخت.در میان این عناصر جدید، مهمترین آنان ایرانیان و ترکان بودند.ایرانیان بلحاظ کمّى و کیفى در بخش عمدهاى از عصر اموى و عباسى با حضور خود در عرصه نظامىگرى، رقیبى جدّى و مهم براى عنصر عرب گشتند.اما در برههاى از دوران عباسى یعنى خلافت معتصم، وقتى اعتماد این خلیفه به دلایلى از آن دو قطب و عنصر مقتدر نظامى دستگاه خلافت سلب گردید، عنصر جدیدى با نام مشارقه یا ترکان وارد صحنه شدند.در این دوران ب یکهتازهاى عرب و ایرانى پایان داده شد و ترکان، بدون رقیب جدى بر تمام امور و شئون خلافت بویژه امور نظامى و سپاه مستولى شدند.اگرچه این دوران، کوتاه بود اما تأثیرات مهمى از خود برجا گذاشت که مورد بررسى قرار خواهند گرفت.
"
قرآن کریم با ترجمه شعر فارسی
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۴۹ و ۵۰
موضوع فلسفه اولی در نظام فلسفی ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
بنیادی ترین مساله متافیزیک ارسطو مساله هستی ( وجود ) است و این نکته مسلم است که مساله هستی یا وجود و هست یا موجود در همه مراحل گسترش فلسفیش برای ارسطو هر چند نه به یک نحو مطرح بوده است این مساله در متافیزیک به شکل گسترده و مشخص بیان می شود ارسطو در متافیزیک علم به موجود را به شیوه های مختلف بیان نموده و به مناسبت موضوعات متعدد و متنوعی نیز برای آن قرار داده است در اغاز کتاب چهارم مابعدالطبیعه را علم مطالعه موجود چونان موجود می داند و در بخشهای دیگر متافیزیک مابعدالطبیعه بعنوان علمی که با موجود الهی غیر متحرک – موجود مفارق سر وکار دارد وهمچنین بعنوان علمی که از بالاترین اصول و مبادی و علل اشیا بحث می کند توصیف شده است و در جایی دیگر بعنوان علم به جوهر یا جوهر نخستین است از این رو از دیرباز شارحان و مفسران ارسطو و ارسطوشناسان در تعیین موضوع مابعدالطبیعه دچار تعارض و مشکل بوده اند که در نهایت حاصل قرنها تفسیر رای ارسطو در باب موجود بما هو موجود به دو تفسیر مختلف انتولوژی و تئولوژی منتهی می شود تفسیر یونانیان به موجودات مفارق و تفسیر فیلسوفان مسلمان فارابی و ابن سینا به موجود مطلق که این دو تفسیر تا کنون نیز مطرح است این پژوهش نیز با گزارش و تحلیل این دو تفسیر به جهت تبیین تمایز فلسفه این دیار از فلسفه یونان در صدد مقایسه رای ارسطو و فارابی در این مساله است
قواعد عام فقه و کاربرد آن در حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قواعد فقه خانواده، مجموعه قواعدی هستند که مبنای برخی از قوانین و مقررات در حقوق خانواده هستند یا در آن ها مؤثر واقع می شوند. از منظری قواعد فقه خانواده به دو دسته عام و اختصاصی تقسیم می گردند. مراد از قواعد عام، قواعدی است که علاوه بر حقوق خانواده، در دیگر معاملات یا عبادات نیز کاربرد دارند؛ مانند قاعده لاضرر، لاحرج، شروط غرور و الزام. در مقابل، قواعدی چون رضاع و فراش که تنها در حقوق خانواده کاربرد دارند، قواعد اختصاصی خانواده تلقی می شوند. در این مقاله، مهم ترین قواعد عام خانواده و برخی ره یافت های کاربرد آن ها در حقوق ایران ارائه می گردد. بعضی از احکام و گزارههای ناظر به حقوق خانواده مانند «رجوع» و «الطلاق بید من اخذ بالساق» ضابطه فقهی خانواده تلقی می گردند. جمع آوری قواعد و ضوابط فقهی و شناسایی بسترهای کاربرد آن ها، امکان شکل گیری رویه قضایی را در موارد فاقد نص قانونی به دست می دهد. و رهیافت های لازم برای تفسیر برخی قوانین را فراهم می آورد.
دیدگاه های مایکل فیشر در باره انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش انسان شناختی مایکل فیشر، انسان شناس امریکایی، درباره انقلاب اسلامی ایران نمونه ای خاص از رویکرد فرهنگی در مطالعه انقلاب ها است. هدف این نوشتار بررسی آرا و اندیشه های فیشر درباره انقلاب ایران و پیامدهای آن است. این مقاله با مرور پرسشهایی که فیشر درباره انقلاب اسلامی ایران مطرح ساخته آغاز می شود و سپس با بررسی چهارچوب اندیشه ورزی فیشر درباره انقلاب ایران، روش شناسی وی، نگاه او به ایران قبل از انقلاب، دیدگاهش در مورد امام خمینی(س)، تحلیلی که از علل ساختاری انقلاب ایران دارد و همچنین نظریاتش درباره پی آمدهای انقلاب ایران ادامه می یابد. در آخرین بخش مقاله نیز اندیشه های فیشر به صورت انتقادی مورد بررسی قرار می گیرد.
"ظلوم" و "جهول" مدح انسان یا مذمت انسان؟ (تحلیلی از آیه 72 سوره احزاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 176
حوزه های تخصصی:
آیه 72 سوره احزاب از مشکل ترین آیات قرآن است که مفسران در فرازهای مختلف آن دارای آرای مختلفی هستند. از جمله فرازهای این آیه، عبارت "إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولا" است که دیدگاه های مختلف مفسران را به دنبال داشته و به گونه ای سرگردانی در فهم آیه را در پی دارد. شمار زیادی از مفسران، این عبارت را سرزنش انسان دانسته اند و گروهی از مفسران متأخر، با برداشتی متفاوت، آن را مدح انسان دانسته اند. در این مقاله، با مراجعه به بیش از 150 تفسیر، به 10 معنا از ظلوم و 14 معنا از جهول در تفاسیر، دست یافتیم که بیشتر این آرا، از معنای واقعی این دو وصف در آیه شریفه به دور هستند. با بررسی و نقد دیدگاه مفسران طرفدار ذم انسان و دیدگاه طرفداران مدح، ادله هر دو گروه را ناتمام یافتیم. براساس یافته های پژوهش، این دو وصف به ویژگی طبیعی و اختصاصی انسان ها اشاره دارد که زمینه پذیرش امانت از سوی خدا شده تا در سایه آن، خود را از ظلم و جهل رهانیده و به عدل و معرفت برساند. از این رو، این عبارت به رغم سرزنش نما بودن، ذم انسان نمی باشد. چنان که برداشت مدح انسان از این اوصاف نیز دشوار و غیر قابل پذیرش است، و این دو صفت، تنها به بیان ویژگی های اختصاصی انسان اشاره دارد.
نگاهی به فواید و آثار فرزندآوری و فرزندپروری در آموزه های دینی با رویکردی اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۱ (پیاپی ۴۳)
33 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دلایل نظری و معرفتی فرزندآوری و فرزندپروری در آموزه های دینی است. این پژوهش کیفی است و با روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین نگاه اسلام درباره فرزندآوری و فرزندپروری، به تبیین آثار اجتماعی، اخلاقی، خانوادگی و معنوی آن نیز می پردازد و مباحث معرفتی را با رویکردی روان شناختی تحلیل می کند. نتیجه های این پژوهش نشان می دهد که فرزندآوری و فرزندپروری در نگاه دینی جایگاه والایی دارد و در آموزه های دینی نگرش مثبتی به آن ها وجود دارد و یکی از هدف های اساسی تشکیل خانواده، فرزندآوری و افزایش نسل صالح است. در بسیاری از آیات و روایات از فرزند با تعابیری زیبا یاد شده است؛ مانند مایه امید و خوشبختی، نور چشم، نعمت الهی، هدیه الهی، میوه دل، یاری کننده، علت ثواب و پاداش اخروی و رحمت و غفران الهی، باعث خیر و برکت، باعث قوّت قلب و شکفتگی. همچنین، محروم بودن و دوربودن از فرزند، باعث غم، اندوه، ناامیدی و اضطراب معرفی شده است. فرزندآوری و فرزندپروری باعث استحکام خانواده، رضایتمندی از زندگی، تأمین بهداشت روان، توسعه رزق، رشد اجتماعی، افزایش مهارت، شکوفایی استعدادها، کسب معنویت، رضایت الهی، تقویت روابط اجتماعی و ... می شود.
بازکاوى «تدبّر» در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«تدبر» اصلاح ویژهاى است که کلام وحیانى، آن را تنها براى غور و ژرفاندیشى در کل قرآن برگزیده است، و کاربردى جز در قرآنشناسى ندارد. در محافل و منابع قرآنى و در حلقههاى تفسیر، کلام و اخلاق، تا به حال از واژه تدبر و از ریشه و مشتقات و مفهوم آن، سخن بسیار رفته است. اما چه بسا که در مفهومشناسى آن، در تعابیر مترادف گونهاى همچون، تفکر، تعقل، تفقّه، تذکر، آینده نگرى و نیوشیدن کلام حق باجان و دل متوقف ماندهاند. این که جایگاه هر یک از تعابیر و واژهها در چیدمان سخن وحى چگونه بوده؟ در سامانه وجودى انسان با کدام یک از حواس شناخته شده در ارتباطند؟ چه ارتباط معنادارى میان آنها وجود دارد؟ هر کدام چه نقشى را در روح و روان انسان ایفا مىنمایند؟ هر کدام چه نقشى را در روح و روان انسانى ایفا مىنمایند؟ تدبر با واژههاى مشابه خود چه وجوه اشتراک و افتراقى دارند؟ پرسشهایى هستند که تا کنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. مقاله حاضر، این پرسشها را با استناد به دلایل قرآنى و گاه روایى، پاسخ گفته و در حد خود، نقاب از عروس معناى تدبر باز مىگشاید
جنبش های بنیادگرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح بنیادگرایی دینی در مورد گروه های بسته مذهبی به کار می رود که جریان اصلی خود را، که از میان آن برخاسته اند، به دلیل سازش کاری یا غفلت، متهم به فراموشی اصول بنیادین مذهبی می دانند و آن را قبول ندارند و خود را نماینده واقعی دین مزبور می دانند. در این مقاله، برای این که بتوان بنیادگرایی دینی را به منزله جنبشی اجتماعی بررسی کرد، به استفاده از نظریه ای مناسب در زمینه جنبش های اجتماعی نیاز است تا ابعاد بنیادگرایی دینی به منزله جنبشی اجتماعی بر ما روشن شود، بنابراین در این مقاله از نظریه کاستلز بهره جستیم و برای تبیین این جنبش ها در واقعیت از مدل عملی ـ نظری زاهد استفاده کردیم که، علاوه بر توجه به فرد و جامعه، به عامل رابطه در بحث جنبش اجتماعی توجه دارد و با استفاده از این مدل ابعاد جنبش اجتماعی (زمینه اجتماعی و سیاسی جنبش، ایدئولوژی، کنش گران، و خود جنبش) را از سه جریان بنیادگرای دینیِ، یعنی صهیونیسم مسیحی، گوش آمونیم، و القاعده بیرون آوردیم که هریک از آن ها مربوط به یکی از سه دین بزرگ ابراهیمی است. نهایتاً به نقاط مشترک بین این جنبش های بنیادگرا دست پیدا کردیم. این نقاط مشترک عبارت اند از: 1. پدیده ای جهانی اند؛ 2. معتقد به قطعیت متون مقدس اند، اما در عین حال برخوردی گزینشی با آن دارند؛ 3. خواهان بازگشت و تفسیر مجدد بنیادها و مبانی دینی طبق ایدئولوژی مورد نظر خودشان اند؛ 4. جهت گیری سیاسی خاصی دارند و در مقابل نظم سیاسی موجود ایستاده اند؛ 5. از سکولاریسم انتقاد می کنند و واکنشی افراطی به جریان های ضد دین رایج در دوران مدرن اند؛ 6. اکثر آن ها تحت تأثیر عقاید هزاره گرایانه اند.
نقد مبانی و روشهای تفسیری در کتاب «التفسیر و المفسرون)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۳ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این نوشتار به نقد و بررسی کتاب التفسیر و المفسرون دکتر ذهبی از دو جهت اقدام میکند: اول؛ از جهت روششناختی به خلط روش تفسیر به رأی با روش اجتهادی میپردازد. سپس خلط تفسیر عقلی و علمی را در این کتاب، تبیین میسازد و دیدگاه ذهبی را در مورد روش تفسیر علمی مورد انتقاد قرار میدهد. در نهایت به خلط روش و عقاید معتزله و شیعه توسط دکتر ذهبی اشاره و مواردی از آنها را برمیشمارد. دوم از جهت مبانی تفسیر؛ منابع تفسیر شیعه و اهل سنت را از نظر ذهبی ذکر و مورد نقد و بررسی قرار میدهد. در این بخش به موضوع نسبت تحریف قرآن به شیعه میپردازد و در ادامه جایگاه اهلبیت(ع) را در تفسیر تبیین میسازد.
ترمینولوژی مبانی و روشهای تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید هیچ کتابی به اندازه ی قرآن کریم مورد شرح و تفسیر قرار نگرفته باشد. بر اساس آمارهایی که از تفاسیر موجود و نیز اطلاعات کتاب شناسی به دست آمده، تاکنون بیش از سه هزار تفسیر بر قرآن کریم به سبکها و روشهای مختلف نوشته شده است. با این حال، هنوز عناصر اصلی دخیل در تفسیر نظری مبانی، اصول، قواعد، روشها و گرایشهای تفسیری در یک نظام منسجم تعریف نشده است و نوعاً مفسّران بدون شفاف سازی این گونه مباحث، به طور مستقیم به تفسیر آیات قرآن پرداخته اند. در سالهای اخیر کتابهای چندی دربارة اصول و مبانی و نیز و روشها و گرایشهای تفسیری نوشته شده است، ولی هنوز تعاریف موجود در این زمینه به هماهنگی و وضوح نرسیده است. این مقاله درصدد است عناصر موجود در تفسیر قرآن را در یک نظام دقیق اصطلاحی تعریف کند.
دو معامله در یک معامله(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تطور علم کلام
حوزه های تخصصی:
روشهای تربیت سیاسی کارگزاران از منظر امیر المؤمنین علی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی: