فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۲۶۱ تا ۱۲٬۲۸۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
غالب منطق دانان مسلمان، علم حصولی را با ملاک فکر به بدیهی و نظری تقسیم می کنند. هدف این پژوهش، بررسی مفیدبودن این تقسیم در منطق تصدیقات است. فایده اصلی این تقسیم با غرض رسیدن به حقیقت در دانش منطق، نشان دادن نیاز به منطق در گذر از گزاره های بدیهی به گزاره های نظری است؛ اما در بدیهیات به دلیل یقینی بودنشان، نیازی به این دانش نیست. با تحلیل فکر و قضایای مختلف بدیهی به این نتیجه می رسیم که «بداهت» نمی تواند عامل یقینی بودن تصدیق باشد چراکه برخی بدیهیاتِ افرادِ دیگر از نظر ما کاذب است. یقینی بودن هرکدام از بدیهیات به عاملی غیر از بداهت آن ها مربوط است. هرچند همه بدیهیاتِ ما برای خودمان یقینی است اما در سنجش افکار دیگران به عامل تصدیقِ شخصِ مقابل توجه نداریم و استدلال او را از حیث قواعد صوری و مادی استدلال، بررسی می کنیم. فکر در هیچ مبحثی در منطق به جز تقسیم علم به بدیهی و نظری موردبحث واقع نشده و این شاهدی بر مفیدنبودن این تقسیم است. تقسیم جایگزین، با ملاک وجود یا عدم وجود استدلال، علم را به مبنایی و بنایی تقسیم می کند. بررسی صحت استدلال در تصدیق های بنایی، در دانش منطق صورت می گیرد. منطق تصدیقات، علم خطایابی در استدلال است نه فکر.
فیاض لاهیجی و قرائتی متفاوت از نظریه صور مرتسمه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم الهی به مخلوقات پیش از خلقت آن ها، یکی از پیچیده ترین مباحث الهیات درباب صفات خداوند متعال محسوب می شود که درباره آن، نظرات گوناگونی مطرح شده است. یکی از معروف ترین این نظریات، نظریه صور مرتسمه ابن سیناست که در این مقاله، قرائت محقق لاهیجی از آن را بررسی و تحلیل می کنیم. محقق لاهیجی، ابتدا قرائت مشهور ابن سینا درباره صور مرتسمه را پذیرفته است که بنابر این قول، خداوند متعال قبل از آفرینش اشیا، به آن ها به واسطه صور مرتسمه ای علم دارد که قائم به ذات الهی هستند و این علم، فعلی و از لوازم ذات است. فلاسفه و متکلمین اسلامی پس از بوعلی سینا بر این نظر، انتقادات مختلفی وارد کرده اند؛ لذا محقق لاهیجی قرائتی متفاوت را درباره نظریه صور مرتسمه به دست داده است تا از اشکالات این نظریه رهایی یابد. به عقیده وی علم اجمالی، عین علم تفصیلی است و این تفصیل در تحلیل ذهن آدمی ریشه دارد؛ وگرنه علم خداوند متعال، عین ذات وی و ازنوع واحد و بسیط است و به همین جهت، قرائت متفاوت محقق لاهیجی به نظریه علم اجمالی درعین علم تفصیلی ملاصدرا نزدیک می شود.
شاخصه های مدیریت علوی در جهت تحقق و احیای مدیریبت اسلامی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم دی ۱۴۰۰ شماره ۳۰
65 - 52
حوزههای تخصصی:
از مفاهیم کلیدی که همواره در جوامع بشری دارای جایگاه ارزشمندی بوده و با توجه به نوع خلقت انسان و استعدادهای نهفته در وجود او می تواند در تکامل و پیشرفت جوامع بشری مورد توجه ویژه قرار گیرد، بحث مسئولیت و مسئولیت پذیری و مدیریت است. مدیریتی که در فرهنگ های مختلف به نوع ارزش ها و نگاه مردمان جوامع بستگی دارد، در اسلام به عنوان تکلیف و امانت به مدیر واگذار می گردد. از آنجا که خداوند سبحان مدیریت و حاکمیت مطلق جوامع بشری و عالم وجود را برعهده دارد، وجود انبیا و امامان و اولیای الهی می تواند الگوی شایسته ای برای تحقق یک مدیریت سالم، متعالی، تکلیف گرا و مردم دار باشد. در این تحقیق با استفاده از سیره ی عملی حضرت امام علی علیه السلام شاخصه هایی از مدیریت علوی به عنوان الگوی مدیریت اسلامی معرفی و نگاهی هم به آنچه می بایست در گام دوم انقلاب اسلامی تحقق پیدا کند و ضرورت آن احساس می شود، داشته ایم، و اشاره ای هم به تناسب موضوع با شعارسال 1400 می شود.
اعتبارسنجیِ تعاریف «معجزه» در منابع اسلامی، با محوریت قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث کلامی که در ذیل آیات تحدی شکل گرفت، مبحث "معجزه" است. اندیشمندان این اصطلاح را برای سند و نشانه نبوت پیامبران جعل کرده اند؛ اما تعریف متقن و جامعی برای معجزه ارائه نداده-اند، هر کسی با توجه به شناخت و درک خود از قرآن کریم و برخی گزارشات تاریخی و همچنین آیات تحدی موجود در قرآن، تعریفی برای معجزه ارائه کرده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. معجزه در لغت، اسم فاعل و به معنای عاجز کننده می باشد که اندیشمندان مسلمان آن را برای فعلی خارق الطبیعه که سند و مثبِت رسالت مدعی نبوت بوده می باشد، انتخاب کرده اند؛ 2. معجزه بر اساس آیات قرآن در خصوص معجزات حضرت عیسی و موسی7و ادلّه عقلی از ضروریات و لوازم پیامبری است و آنچنان که برخی از اندیشمندان بیان داشته اند ضرورت دفاعی صِرف نیست؛ 3. ضرورت ارائه معجزه ، استدلال و برهان آفرینی آن می باشد تا عقل بتواند صدق ادعای مدعی نبوت را تأیید کند؛ 4. معجزه در دلالت خود بر صدق مدعی نبوت نیاز به قواعد اصولی ندارد؛ 5. بهترین تعریف جامع و مانع از نظرگاه قرآن، معجزه عبارت است از: صدور دفعی فعلی خارق الطبیعه از مدعی نبوت جهت دلالت بر صدق مدعای خود.
تبیین نقش غذای حلال در دوران بارداری بر شکل گیری شخصیت اخلاقی کودک(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
غذای حلال و تأثیر آن بر تربیت انسان و داشتن نسلی پاک و صالح، همواره در آموزه های دین اسلام مورد تأکید بوده است. هدف این پژوهش، بررسی و تبیین نقش غذای حلال بر رشد جنین و شکل گیری شخصیت اخلاقی کودک است. بدین منظور، این نوشتار با رویکرد توصیفی و تحلیلی، به مطالعه و بررسی آیات قرآن کریم، روایات و آثار مرتبط و استنباط از آنها پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر این است که بین تغذیه و شکل گیری شخصیت اخلاقی کودک هم رابطه مستقیم و هم رابطه غیر مستقیم وجود دارد. غذای حلال یا طیبی که مادر در دوران بارداری مصرف می کند، به صورت مستقیم از طریق خون و وراثت به جنینی که از مادر تغذیه می کند، منتقل می شود. در این صورت، هم بر رشد جسمی و تکامل اندام های جنین مؤثر است و هم به دلیل تأثیر گذاری مستقیم بر رفتار و کردار مادر، در بروز رفتار آتی کودک و بینش ها و گرایش های عملی او نیز تأثیرگذار است. همچنین، غذای حلال به صورت غیر مستقیم بر خلق و خوی مادر تأثیرگذار بوده و توسط حامل های وراثت منتقل شده، در منش و رفتار آتی کودک ظهور می یابد.
پندارشکنی قرآن کریم با محوریت واژه «علم» در سطوح متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پندارشکنی و تصحیح اندیشه انسان ها یکی از مهم ترین مأموریت های کتب آسمانی است. قرآن کریم به عنوان جامع و کامل ترین متن وحیانی نسبت به بسیاری از اندیشه ها و توهمات غلط بشری انتقاد داشته، در سطوح متن وحیانی خود سعی در گسست خیالات موهومی دارد که برخلاف حقایق جهان هستی در ذهن ها شکل گرفته و عامل شقاوت انسان ها گردیده است. این واژه ها و ساختارها و جملات در عین تنوع هرکدام مأموریت و وظیفه ای خاص برای اصلاح اندیشه ها به عهده دارند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و شناخت معنا پندارشکنی آیات حاوی خانواده واژه «علم» در سطوح متن بررسی گردیده، به نتایجی دسته یافته است که مهم ترین آنها عبارت اند از: شناسایی سه سطح واژه و ساختار و جمله پندارشکن می باشد که در 45% آیات حاوی آنها، آموزش مستقیم و در 55% با روش اطلاع رسانی غیرمستقیم صورت گرفته که در 74% این گروه از آیات، پندارشکنی با واسطه دیگران و در مابقی با واسطه پیامبر اسلام(ص) صورت گرفته است. نوع لحن و آهنگ کلام در 61% موارد مقتدرانه و شدید و گویش مابقی این گروه از آیات با فراوانی 39% مقتدرانه و ملایم بوده و خطاب تقریباً در 50% این آیات متوجه مسلمانان بوده، رویکرد اصلی آنها پندارشکنی آموزشی می باشد و در نیمی دیگر قرآن کریم به دلیل عناد و پافشاری مشرکان و کافران در پندارهای سقیم خود برای تأثیرگذاری بیشتر و ایجاد تنبه، اکثراً با لحن شدید و بیان همراه با تهدید به دنبال گسست پندارهای ناصحیح و اصلاح آنها می باشد.
اهمیت «تأکید» و روش های آن در ساخت اطلاعی گفتمان تعلیمی الانسان الکامل نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۸-۵
حوزههای تخصصی:
بررسی نظام متنی و چگونگی توالی کلمات در بخش آغازگر/ پایان بخش و توجه به ساخت اطلاعی، نوع آغاز گرها، بی نشانی و نشان دار بودن ساختار جمله، کارکرد قیدها و ادات نفی در جمله ها و بندهای معنایی دو رساله «در بیان آداب اهل تصوف» و «آداب خلوت» از کتاب الانسان الکامل بر اساس رویکرد نقش گرای هلیدی، متوجه کاربرد مکرر و معنادار انواع مختلفی از ابزارهای بیانی «تأکید» در این متن می شویم. ساختارهای نشان دار جمله که اغلب دلالت به معنای تأکید دارند، کاربرد گسترده آغازگرهای بینافردی (وجه نما و زمان دار)، کاربرد معنادار قیدهای زمانی دارای مفهوم استمرار و تأکید، ایجاد حصر و قصر با کاربرد قیدهای نفی و تأکید، القای مفهوم تأکید به همراه حروف ربطی بیانِ حکم و علت، کاربرد تکرار به عنوان ابزار تأکیدی، در نهایت حتی کاربرد ابزارهای بیانی تأکید در جمله هایی با ساختارهای بی نشان، نمایانگر تمرکز گفتمان نویسنده بر مقوله تأکید است. نتیجه این بررسی که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفت و تحلیل این یافته هاها در کنار بافت موقعیت تولید اثر، نشان می دهد که هدف نگارش در این متن، نه بازگویی مکرر گفته های پیشینیان، که جلب توجه مخاطب به این «تأکید و اهمیت» است. گفتمان غالب نسفی در این دو رساله، گفتمانی تعلیمی تأکیدی است و نویسنده برای القای این گفتمان از انواع روش های تأکید در زبان فارسی بهره می گیرد.
بررسی نقش آفرینی فقه موجود در قوانین هنری
حوزههای تخصصی:
محور پژوهش در این مقاله، پی جویی و بررسی نقش «فقهِ موجود» در عرصه قانون گذاری هنر و باملاحظه مصادیق هنرها در حوزه حکومت، می باشد. نویسنده با طرح و تبیین «نقشِ فقه» در فرایند قانون گذاری در حقوق اسلامی و تعیین شاخص کیفی ارزیابی، تلاش کرده است با روش توصیفی تحلیلی؛ تصویر قابل قبولی از الگوی حضور و نقش آفرینی فقه در فرایند سیاست گذاری و قانون گذاری هنر، ارائه نماید. لذا موضوع از این حیث ماهیتی نوین دارد. روند حل مسئله با تکیه بر شاخص های کیفی تعیین شده، پیش رفته و در ادامه منطبق بر آن ها، نسبت فقه با قوانین موجود در رشته های مختلف هنری، مورد ارزیابی قرارگرفته و پاسخ نهایی ارائه شده است. اهمیت و ضرورت پاسخ به مسئله، گذشته از معرفت زایی اکنون آن، خود را در آینده پژوهی فقه هنر آشکار می سازد؛ به ویژه آن دسته که باهدف احصاء و تبیین آسیب های فقه موجود و همچنین بایسته های آن در نسبت با قوانین، نگاشته شده اند.
رونق تولید از نگاه قرآن با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
55 - 71
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رونق تولید و بهبود وضعیت اقتصادی یکی از دغدغه های اساسی نظام های سیاسی اسلامی است. پژوهش حاضر به بررسی رونق تولید از منظر قرآن کریم و دیدگاه های رهبر معظم انقلاب اسلامی می پردازد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و مراجعه به متون دینی از جمله قرآن کریم، بیانات و دیدگاه های رهبر معظم انقلاب اسلامی است. ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله حاضر، اصول و قواعد اخلاقی از جمله ارجاع دهی، استفاده دقیق و علمی از منابع در دستور کار قرار گرفته است. یافته ها: استفاده از خلاقیت و کارآفرینی، حرمت ربا، تلاش و خرد جمعی برای تولید مضاعف و مصونیت بخشی به حوزه اقتصاد، بیانگر دیدگاه قرآن کریم و به تبع آن مقام معظم رهبری است. نتیجه گیری: رونق تولید نیازمند اصل تعاون و همگرایی و دوری از فعالیت های غیرمولد برای افزایش ثروت است. اقتصاد اسلامی، رونق تولید را بر مبنای قرار داشتن آن در مسیر سعادت دنیوی و اخروی انسان قابل پذیرش می داند.
بررسی آراء رجالیان درباره احمد بن علی بن کلثوم و اعتبارسنجی احادیث وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
526 - 509
حوزههای تخصصی:
احمد بن علی بن کلثوم از مشایخ مشترک عیّاشی و کشّی و از راویان متهم به غلوی است که درباره او آراء رجالی مختلفی وجود دارد. این راوی از سوی شیخ طوسی متهم به غلو گردیده، درحالی که از سوی کشی توثیق شده است. در این تحقیق از طریق بررسی اقوال رجال شناسان درباره احمدبن علی بن کلثوم و واکاوی اسناد و مضمون روایاتش، به این نتیجه دست می یابیم که قرائن موجود اتهام احمدبن علی بن کلثوم به غلو را تقویت می کند. ثانیاً مقصود از واژه «القوم» در عبارت شیخ کشی درباره ابن کلثوم (کان من القوم)، با توجه به قرائن موجود در کلام کشی، به معنای غالیان است. ثالثاً تأمل در روایات ابن کلثوم این نکته را خاطر نشان می سازد که سخنی که حاکی از اعتقادات غلوآمیز باشد، در روایات وی وجود ندارد و باید گفت که روایات غلوآمیز او، به فرض صحت انتساب او به غلو، به خوبی گزینش و پالایش شده اند. و رابعاً از بین روایات باقی مانده از احمد بن علی بن کلثوم، فقط 3 مورد از روایات او دارای مویداتی است که بر صحت مضمون اخبار او دلالت دارد. مابقی روایات او متفرد بوده و این روایات، با توجه به اینکه همه مشایخ احمدبن علی بن کلثوم به واسطه اتهام به غلو یا تخلیط تضعیف شده یا مجهول می باشند، قابل پذیرش نیستند.
چگونگی تأثیرپذیری شیخ صدوق از مشایخ حدیثی و تأثیرات آن در انتقال احادیث منتقله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اتهاماتی وارده بر شیخ صدوق، اثرپذیری بی ضابطه او از مشایخ شیعی عنوان شده است. از سویی دیگر برخی در ذیل روایات منتقله، بهره گیری وی از مشایخ عامه را نیز دلیل ورود روایات ناصحیح عامه به منابع حدیثی شیعه دانسته اند. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به چگونگی بهره گیری شیخ صدوق از نظرات مشایخش بپردازد تا چارچوب های وی در میزان و حوزه های اثرپذیری از مشایخش را تبیین کند. اثرپذیری شیخ صدوق از مشایخ شیعی در موضوعات رجالی، اعتقادی، تفسیری، لغوی، فقه الحدیثی، نقد الحدیثی و تاریخی بوده است. اما صدوق در این اثرپذیری ضابطه مند بوده و دیدی نقادانه به این نظرات داشته است. هم چنین او در اخذ روایات از مشایخ عامه از پذیرش هر روایتی اجتناب نموده و با اهدافی هم چون اثبات حقانیت شیعه، اقرار آن ها در فضایل اهل بیت (ع)، وحدت بین شیعه و سنی به نقل روایات آن ها پرداخته است اما دید نقادانه خود را نیز در این بین انعکاس داده است. شناخت کافی صدوق بر فقه عامه سبب شده است تا فتاوای صدوق از اثرپذیری از مشایخ عامه مصون بماند. در مباحث غیرفقهی نیز نقل روایات عامه یا در تأیید روایات و عقاید شیعه بوده یا در موضوعات کم اهمیت بوده است. مشایخ عامه صدوق در انتقال روایاتی هم چون سهوالنبی، تحریف قرآن و سبعه احرف نیز نقشی نداشته اند.
بررسی نسبت مولوی با عشق در دیوان شمس تبریزی بر اساس پیوندهای عاطفی چهارگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۲۰۶-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین واژگان، مفاهیم و ارکان علم عرفان، عشق است. این پدیده در نزد عرفا و روان شناسان به عنوان عامل رفتار و معرفت محسوب می شود. چنین اعتباری باعث برقراری پیوندهای عاطفی متنوع و شگفت انگیزی بین شاعران و عارفان با پدیده عشق و با سایر پدیده ها شده است. از آنجا که بسامد واژه عشق در آثار مولوی بیش از سایر عرفای شاعر است، بدین خاطر از سوی قاطبه ادبا و مولوی پژوهان مبنای اندیشه، تخیل و رفتار او همین پیوند عاطفی شدید و عمیق او با عشق پنداشته و فرض می شود. حال این پژوهش درصدد برآمد که بر اساس الگوی پیوندهای عاطفی بین شاعر و شیء فتوحی، به تحلیل این پنداشت و فرض در آینه دیوان شمس تبریزی بپردازد و بررسی کند که در واقع آیا مبنای رفتارهای مولوی همین پیوند عاطفی او با عشق است یا پیوندی از جنس دیگر است؟ سرانجام یافته ها و داده های پژوهش حاکی از این شد که اولاً الگوی فتوحی در اثبات وجود یا عدم پیوند عاطفی بین شاعران و اشیا (پدیده ها) و تبیین انواع آن کاربرد مفیدی دارد؛ ثانیاً اثبات شد که آن چهار پیوند اصلی الگوی فتوحی بین مولوی و عشق وجود دارد و حتی پیوندهای فرعی دیگری نیز بین این دو، غیر از پیوندهای الگوی فتوحی برقرار شده است؛ اما از بین این پیوندها، بیشترین پیوندی که بین مولوی و پدیده عشق برقرار شده، پیوند «وصف شیء» است و از چشم انداز الگوی پژوهش، پیوند وصف شیء ضعیف ترین، نازل ترین و پایین ترین سطح پیوند بین شاعر و یک شیء است و این پیوند، اساساً عاطفی نیست؛ پس پیوند بین مولوی و عشق، عاطفی نیست.
رفع اتهام از حضرت یوسف (ع) در جریان نگهداری بنیامین
حوزههای تخصصی:
از جمله قصصِ حاوی برخی متشابهات در قرآن کریم، داستان نگهداری بنیامین توسط حضرت یوسف (ع) است که در آیات شصت و نهم تا هفتاد و نهم از سوره مبارکه یوسف (ع) ذکر شده است. تشابه موجود در این آیات که با ارجاع به محکمات رفع می شود عبارت اند از: ایراد تهمت سرقت از جانب یک پیامبر در ملأ عام به افراد ظاهراً بی اطلاع و توسل آن پیامبر به دروغ برای اجرای نقشه خویش. یافته های پژوهش بر اساس تفاسیر فریقین و برخی دقت های ظریف مفسران، نشان می دهد که حضرت یوسف (ع) در این مسئله، هیچ اتهامی را نسبت به برادرانش وارد نساخت، نسبت ناصحیحی نسبت به آنان نداد و هیچ دروغی از حضرتش صادر نشد. مراد از «إِنَّکمْ لَسارِقُونَ»(یوسف/70)، سرقت یوسف (ع) از پدر در دوران کودکی ایشان است که برادرانش انجام دادند؛ پس برادران یوسف (ع) سارق بودند و لازم بود آبرویشان در ملأ عام لکه دار شود. خداوند متعال نیز نقشه ای را از طریق حضرت یوسف (ع) به اجرا درآورد تا تنبه لازم نسبت به برادران به وجود آید. روش رسیدن به مطلوب در این متن، بررسی تطبیقی میان تفاسیر و استخراج مطالب موافق عصمت انبیا (ع) از آنهاست که از طریق تحلیل و توصیف حاصل شد.
بررسی سندی و متنی دعای رجبیه امام صادق (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
139 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از ادعیه ماه رجب، دعای رجبیه امام صادق (علیه السلام) است که با عبارت «یا من أرجوه» آغاز می گردد. ازاین رو، به همین عبارت نیز مشهور گردیده است. در این جستار به بررسی نقل های گوناگون این دعا، آداب و زمان های خواندنش، شأن صدورهای آن و نهایتاً به معانی لغات و عبارات آن پرداخته شد. سرانجام نشان داده شد که این دعای رجبیه، علاوه بر وجود برخی اشکالات سندی، ضعف برخی از راویانش و اختلاف نقل های آن، می توان با توجه به وجود اسانید متعدّد، جبران اسنادی برخی نقل ها، نقل محدّثان بزرگی همچون کلینی، کَشّی و سیّد بن طاووس در آثار خود و نیز علوّ معانی آن، صدور این دعا از غیر معصوم را دور از حقیقت می نمایاند. بنابراین، دعای مورد بحث، معتبر و قابل استناد به امام معصوم است.
پی جویی و روشنگری اندیشه رهایی در سخنان پیران خراسان
حوزههای تخصصی:
خاستگاه نخستین اندیشه های عرفانی و نخستین مشایخ تصوف در ایران، سرزمین خراسان بزرگ بوده و اندیشه رهایی که لب تصوف و عرفان، و انگیزه و آماج بزرگ رهروان می باشد، در سخنان صوفیه و پیران خراسان بازتاب های گسترده ای داشته است. در پژوهش حاضر، تاریخ اندیشه رهایی در تصوف خراسان و سیر تطور اندیشه رهایی در سخنان و آموزه های پیران قدیم خراسان و قومس با روش واکاوی-سنجشی؛ که بر پایه بررسی سیر تاریخی و بهره گیری از متون دست یکم می باشد، واکاوی شده است. اندیشه رهایی از دنیا در نخستین تجارب زاهدانه خراسان و قدمای معنویت خراسان تا زمان مولانا دیده می شود و همواره یک اصل مسلم در نزد تمام ایشان بوده است. اما اندیشه رهایی از خود و مرگ در زندگی با واژگانی همچون نیستی، فنا و بقا، خلاص، خودی و بیخودی، مرگ و تولد دوباره، و نواهای جذبه آمیزی همچون سبحانی و اناالحق همپوشی دارد. سیر تاریخی و گشت و گذر معنوی اندیشه رهایی در عرفان خراسان از رهایش و آزادی مبتنی بر زهد، عبادت و ریاضت آغاز می گردد و در رهگذر تطور و گسترش خود به رهایی عاشقانه (راه عشق) و فنای عاشق در معشوق می رسد.
احوال شخصیه تازه مسلمان ازمنظر فقه امامیه و قوانین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احوال شخصیه آن صفاتی است که قانون مدنی آنها را موضوع آثار حقوقی برای اشخاص قرار می دهد. نظر به اینکه مقررات مذکور می تواند زندگی خانوادگی افراد را تحت الشعاع قرار دهد و موقعیت هایی مانند ورود در دین جدید، ازجمله اسلام، موجبات تغییر در احوال شخصیه فرد را فراهم آورد، پرداختن به این موضوع بسیار حائز اهمیت خواهد بود. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از کتب معتبر فقهی، قصد پاسخ گویی به این سؤال را دارد که وضعیت احوال شخصیه و به طور خاص نکاح تازه مسلمان در فقه و حقوق ایران چگونه است و چه شرایط و حقوقی برای او در نظر گرفته شده است. با توجه به بررسی های صورت گرفته، این موضوع ازجمله موضوعاتی است که از خلأهای قانونی محسوب می گردد و کمتر بحث و مطلبی در این زمینه در مقالاتِ فقهی و حقوقی دیده می شود. در فقه امامیه، دررابطه با احوال شخصیه تازه مسلمان، به طور پراکنده ذیل مباحث خانواده مطالب ارزشمندی وجود دارد. یکی از قواعدی که در این زمینه بسیار کارگشاست و مورد استناد قرار می گیرد، قاعده فقهی جب است. طبق این قاعده، برخی از احکام وضعی به این دلیل که قبل از اسلام آوردن ازسوی تازه مسلمان واقع شده است، از وی رفع می گردد و همین مطلب تشویقی برای ورود به اسلام خواهد بود. نظر به اهمیت بسزایی که در اسلام بر تحکیم خانواده وجود دارد، حکم بر صحت نکاح و عدم فروپاشی خانواده تازه مسلمان قرار گرفته، مگر مواردی که مصلحت افتراق بیشتر از مصلحت ادامه زندگی مشترک است که در این موارد، گناهی بر تازه مسلمان نیست، اما ادامه زوجیت مورد نهی واقع شده است، مانند نکاح با محارم نسبی. بنابراین طبق فقه امامیه، اصل نکاح و آثار آن حتی اگر مخالف با قواعد اسلامی واقع شده باشد، به رسمیت شناخته می شود.
شاخصه های اخلاقی کارگزاران در بیانیه گام دوم با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
124 - 149
حوزههای تخصصی:
رهبران ، مسئولان و کارگزاران دولتی و غیردولتی از مهم ترین خواص افراد حکومت در نهادینه کردن و تقویت اخلاق جامعه اند. طبق منشور اخلاقی امام علیA در نهج البلاغه و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ، رهبر حکومت اسلامی که در رأس کارگزاران و متصدیان امور عامه مردم قرار دارد ، باید سه اصل مهم اخلاقی عزّت ، عفّت نفس و ساده زیستی که اصول محوری تمام فضایل و مکارم اخلاقی کارگزاران است را دارا باشد. یافته های پژوهش حاضر که با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با روش و تکنیک اسنادی و بهره گیری از نهج البلاغه و مراجعه به منابع مکتوب دینی و بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی سامان یافته است ، نشان می دهد که در حوزه اخلاق فردی ، کارگزاران با خودسازی و ایجاد جامعه بر اساس مبانی اسلام ، می توانند تمدن عظیم اسلامی را ایجاد کنند. این امر با خصلت خاص نیرومندی در دین و دوراندیشی کارگزاران محقق خواهد شد. برای هر یک از کارگزاران اعم از نظامیان ، قضات و داوران ، مدیران و کارمندان ، نمایندگان و دبیران ، بازرگانان و صاحبان صنایع در نهج البلاغه و بیانات رهبری ، مبانی اخلاقی تبیین شده است و رعایت و پایبندی به هر یک از آن ها زمینه ساز تمدن عظمای ولایت و امامت امام عصر (عج) خواهد بود.
قرینه ارتکاز و کارایی آن در حلّ مسائل جدید فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
7 - 34
حوزههای تخصصی:
ماهیت قرینه ارتکاز و اثر آن بر دلالت لفظی و نقش آن در حلّ مسائل فقهی از مباحث مهم اصولی است. پرسش نخستین آن است که این گونه قرینه چگونه شناخته می شود و چگونه از قرائن دیگری مثل قرینه انصراف و قرینه مناسبت متمایز می شود و اقسام سیره های عملی چگونه مبتنی بر ارتکازات ذهنی شکل می گیرد. پرسش دیگر آن است که چگونه می توان از این گونه قرینه در حل مسائل فقهیِ مستحدثه استفاده کرد. بنابراین جایگاه شناسی قرینه ارتکاز در استنباط حکم سؤالی اساسی در پیش روی ماست. اگر قرینه ارتکاز را هر معنایی بدانیم که در ذهن رسوخ دارد و مستقلاً مورد توجه نیست و منشأ آن نیز ناشناخته مانده است، باید آن را ازقبیل قرائن متصله لبی بدانیم که همواره بازگشت به قرینه قطعی عقلی ندارد و خودْ منشأ قرینیتِ قرینه انصراف و قرینه مناسبت حکم و موضوع و نیز قرینه انصراف است.بنابر نظام طولی خاصی میان این سه گونه قرینه شکل می گیرد و اصالت و تبعیت در قرائن قابل تطبیق خواهد بود. با جست وجو در منابع اصولی برای قرینه ارتکاز دو گونه کارایی می توان تصور کرد: اول کارایی در تعیین مدلول لفظی و دوم کارایی در شکل گیری سیره عقلایی و متشرعی. با توجه به جایگاه سیره های عقلایی و متشرعی در شناخت حکم و موضوع حکم و نیز دلالت دلیل لفظی بر حکم یا موضوع، می توان اهمیت دخالت ارتکازات در شکل گیری سیره ها و نقش آن را در کشف حکم یا موضوعِ حکم پی برد.در بررسیِ سه نمونه از مسائل مستحدثه یعنی مسئله تبرعی یا معاملی بودن خدمات زن در خانه براساس شرط ضمنی و مسأله ضمان بانکی در شکل جدید آن و مسأله بی حسی موضعیِ محل اجرای حد یا قصاص با ابزارهای پزشکی، به این نتیجه می رسیم که قرینه ارتکاز نقش تعیین کننده در فهم دلیل لفظی و ایجاد تعمیم یا تضییق دلالت لفظی و انعقاد یا عدم انعقاد اطلاق دارد.
واکاوی انسجام درونی سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۴۶
161 - 194
حوزههای تخصصی:
تبیین انسجام درونی آیات قرآنی در مواجهه با گسسته انگاری آیات، یکی از دغدغه های مفسران معاصر به شمار می آید. شناسایی خطوط ارتباطی آیات در یک سوره، به فهم ارتباط وثیق آیات با یکدیگر و دستیابی به مقصود آن سوره می انجامد و روش نوینی در تفسیر قرآن به شمار می آید. در این نوشتار با استفاده از روش تحلیل محتوا، انسجام درونی آیات سوره اسراء مورد بررسی قرار گرفته است. موضوعات اصلی مطرح در سوره اسراء، بنی اسرائیل، امت مسلمان و وعده الهی می باشد. در این سوره ضمن یادکرد برهه های حیات قوم بنی اسرائیل و بهانه جویی های ایشان و عبرت آموزی از آنان، مسلمانان به توحیدمحوری وپذیرش حجت الهی دعوت شده اند و از بازگشت به فرهنگ جاهلی، انکار رسالت، تکذیب آیات الهی برحذر داشته شده اند. سرانجام ظهور وعده حق الهی بشارتی است که به هر دو قوم، مسلمانان و بنی اسرائیل داده می شود. از رهگذر تحلیل محتوای سوره اسراء ، هدف مهم سوره که همانا دعوت مردم به تمهید برای تحقق وعده الهی است، برداشت می شود.
الزام اخلاقی در قبال فقر و گرسنگی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
28 - 46
حوزههای تخصصی:
پدیدهٔ فقر، معضلی پیچیده است که نه به راحتی می توان برای آن راه حلی ارائه کرد و نه حتی آن را تعریف یا اندازه گیری کرد. با وجود پیشرفت های چشم گیر بشر در عرصه های مختلف، هنوز بیش از ۶۰۰ میلیون نفر در جهان وجود دارند که در تلاش برای به دست آوردن یک وعده غذای کافی هستند. این بحران، همپای بحران تغییرات اقلیمی، از مبتلا به ترین مسائلی است که امروزه گریبان بشر را گرفته و روزانه تاثیرات آن ملموس تر می شود. با وجود تحقیقات بسیاری که بر روی اثرات مخرب فقر شده، اما بسیاری از متفکرین همچنان این مسئله را به عنوان یک مسئلهٔ حاشیه ای در نظر گرفته و حتی کمک به فقرا را امری بی ثمر می دانند. در مقابل این افراد نظریه پردازان بسیاری ضمن رد استدلال های ایشان، به اهمیت و ضرورت کمک به فقرا و ریشه کنی فقر در جهان پرداختند. از این رو، ما در این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی، ضمن بررسی مسئلهٔ فقر و ابعاد ویرانگر آن به بیان نظر فیلسوفان اخلاق در ساحات فایده گرایی و وظیفه گرایی در این زمینه پرداخته و تا حد توان، انتقاد های وارد به هر یک از آن ها را مطرح کردیم. در نهایت به این نکته رسیدیم که با توجه به تمام آراء مطرح شده، به نظر می رسد کمک به فقرا و گرسنگان جهان، نه تنها ضروری است، بلکه یک وظیفه و الزام اخلاقی است که در صورت بی توجهی به آن، زندگی ما هر چه باشد، اخلاقی نخواهد بود.