مطالب مرتبط با کلیدواژه

روایات منتقله


۱.

بررسی شواهد منتقله بودن و نااستواری روایت خنده حام بن نوح در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدل خنده طبرسی نوح مجمع البیان حام روایات منتقله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۵ تعداد دانلود : ۶۱۳
نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره یکی از مصادیق روایات معروف به ""منتقله"" که به مسأله خندیدن حام به پدرش نوح7 اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل تسنن روایت خنده حام بن نوح را بدون تحلیل، نقل نموده اند. شیخ طبرسی گرچه روایت مورد بحث را نقل کرده اما به نظر می رسد آن را نپذیرفته است. علاوه بر بحث دلالی آن، که به سبب تسرّی گناه ادعایی حام بن نوح بر اولاد و نسل های بعدی وی، مخالف عدل الهی است؛ آنچه که در این خصوص مورد غفلت واقع شده است، ندرت نقل روایت خنده حام بن نوح در مصادر اولیه حدیثی شیعه و فراوانی آن در منابع اهل تسنن است؛ بلکه روایاتی نیز در کتب حدیثی شیعه و در مواردی در کتب اهل تسنن وجود دارد که مخالف آن است مانند حرمت شرب خمر در تمامی شرایع، نفرین حام به سبب مجامعت با همسرش در کشتی. وجود نقل هایی مرسل یا با سند ضعیف، وجود انگیزه انتقام جویی از کنعانیان به عنوان اولاد حام از سوی یهودیان با جعل حدیث مذکور، ایجاد وهن در مذهب تشیع با ورود اسرائیلیات از سوی برخی راویان ضعیف، شباهت میان نقل تورات و روایت خنده حام بن نوح، مخالفت با عدل الهی و وجود رگه های تعصبات نژادی و قومی، منتقله بودن آن را از کتب عامه توسط امین الاسلام طبرسی محتمل می سازد. بنابراین روایت مورد بحث از امام هادی7 صادر نشده است؛ بلکه به سبب اغراض سیاسی و تکیه بر سخنان امثال وهب بن منبه چنین نسبتی به ایشان داده شده است.
۲.

تحلیل روایت تفسیری منتقله ابن فحام درخصوص کاستی از آیه 33 آل عمران در امالی شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آل محمد روایات منتقله ابن فحام تحریف به کاستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۱ تعداد دانلود : ۷۶۴
شیخ طوسی در کتاب امالی، روایتی را از ابن فحام (شیخ عامی خود) نقل می کند مبنی بر اینکه امام صادقt آیه 33 سوره آل عمران را با عبارت «وآل محمد» قرائت می فرمود و تصریح می کرد که این عبارت در متن آیه نازل شده است. روایت یادشده گویای نوعی تحریف به کاستی در آیه شریفه است؛ درحالی که اعتقاد مشهور و اجماع علمای شیعه، عدم تحریف قرآن کریم است، چه به زیاده چه به کاستی. ابن فحام از اساتید و مشایخ شیخ طوسی است که برخی از علمای رجال شیعی و سنی او را عامی شمرده اند. در سند روایت نیز افرادی عامی، ضعیف و مجهول وجود دارند. روایت ابن فحام در هیچ یک از منابع شیعی پیش از شیخ طوسی نیامده است. علاوه بر اینها در روایت یادشده، شواهدی وجود دارد که دالّ بر منتقله بودن آن است. در این مقاله، هم شواهد درون متنی وهم شواهد برون متنی آن بررسی شده که همگی بیانگر انتقال روایت ابن فحام از مدرسه خلفا به مدرسه اهل بیتk است.
۳.

بررسی منتقله بودن روایت ذبیح بودن اسحاق (ع) در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسحاق اسماعیل ذبیح الله روایات منتقله طبرسی مجمع البیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۸۵
نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره یکی از مصادیق روایات معروف به "منتقله" که به مسأله ذبیح الله اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل تسنن روایت ذبح اسحاق (ع) را قبول کرده اند. طبرسی گرچه روایت مورد بحث را نقل کرده اما به نظر می رسد آن را نپذیرفته است. آنچه که در این خصوص مورد غفلت واقع شده ، عدم وجود روایت ذبح اسحاق منقول از مجمع البیان در مصادر اولیه حدیثی شیعه و قلّت آن در منابع متأخر شیعه است؛ بلکه روایاتی نیز در کتب حدیثی شیعه و در مواردی در کتب اهل تسنن وجود دارد که مخالف آن و بیان کننده ذبیح الله بودن اسماعیل (ع) است. وجود نقل هایی معدود در کتب عامه متقدم مانند ماوردی و نقل بدون سند (مرفوع)، منتقله بودن آن را از کتب عامه توسط امین الاسلام طبرسی محتمل می سازد. بنابراین روایت مورد بحث از امام علی (ع) صادر نشده است؛ بلکه به سبب اغراض سیاسی و تکیه بر سخنان امثال کعب الاحبار چنین نسبتی به ایشان داده شده است.
۴.

چگونگی تأثیرپذیری شیخ صدوق از مشایخ حدیثی و تأثیرات آن در انتقال احادیث منتقله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشایخ حدیثی روایات عامه روایات منتقله تأثیرات مشایخ عامه شیخ صدوق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۹
یکی از اتهاماتی وارده بر شیخ صدوق، اثرپذیری بی ضابطه او از مشایخ شیعی عنوان شده است. از سویی دیگر برخی در ذیل روایات منتقله، بهره گیری وی از مشایخ عامه را نیز دلیل ورود روایات ناصحیح عامه به منابع حدیثی شیعه دانسته اند. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به چگونگی بهره گیری شیخ صدوق از نظرات مشایخش بپردازد تا چارچوب های وی در میزان و حوزه های اثرپذیری از مشایخش را تبیین کند. اثرپذیری شیخ صدوق از مشایخ شیعی در موضوعات رجالی، اعتقادی، تفسیری، لغوی، فقه الحدیثی، نقد الحدیثی و تاریخی بوده است. اما صدوق در این اثرپذیری ضابطه مند بوده و دیدی نقادانه به این نظرات داشته است. هم چنین او در اخذ روایات از مشایخ عامه از پذیرش هر روایتی اجتناب نموده و با اهدافی هم چون اثبات حقانیت شیعه، اقرار آن ها در فضایل اهل بیت (ع)، وحدت بین شیعه و سنی به نقل روایات آن ها پرداخته است اما دید نقادانه خود را نیز در این بین انعکاس داده است. شناخت کافی صدوق بر فقه عامه سبب شده است تا فتاوای صدوق از اثرپذیری از مشایخ عامه مصون بماند. در مباحث غیرفقهی نیز نقل روایات عامه یا در تأیید روایات و عقاید شیعه بوده یا در موضوعات کم اهمیت بوده است. مشایخ عامه صدوق در انتقال روایاتی هم چون سهوالنبی، تحریف قرآن و سبعه احرف نیز نقشی نداشته اند.
۵.

سلیمان بن ارقم و محمد بن یونس در جریان جعل حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلیمان بن ارقم محمد بن یونس احادیث موضوعه روایات منتقله تدلیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
جعل حدیث از پدیده های آشکار در روایات اسلامی است. برخی از روایات جعلی از طریق شناسایی راویان آن مشخص می گردد. سند روایاتی که زنجیره افراد آن را وضاعان تشکیل داده اند، نشان از جعلی بودن حدیث است. ابن جوزی در الموضوعات به این افراد اشاره داشته و روایات مربوط به اینگونه افراد را نقل موضوعه به نام ثقات دانسته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی_ تحلیلی ضمن معرفی دو تن از افرادی که به نقل احادیث وضعی از ثقه معروفند، به بررسی روایات آنان پرداخته است. سلیمان بن ارقم متهم به وضع روایات از عایشه، ابوهریره، زهری، حسن بصری است. این افراد از دیدگاه شیعه توثیق نشده اند. محمد بن یونس نیز به نقل موضوعه از ثقات متهم است که سند احادیث وی بیشتر به معصومین منتهی می گردد. شرایط و عوامل محیطی رجالیان در وضاع و کذّاب نامیدن راویان مؤثّر است. نقل احادیث بدون بررسی، موجبات ضعف ابن ارقم و محمد بن یونس را در زمان خویش فراهم نموده در حالی که واضع حدیث نبوده اند. برخی از این احادیث با داشتن سند صحیح، به دلیل برخی شواهد مانند وجود «حدیث معارض»، «عدم سازگاری با علم»، «شبیه نبودن به کلام معصوم»، «متناسب نبودن با اعتقادات شیعه»، جعلی و موضوع دانسته شده اند. بنابراین امکان ورود روایات منتقله از اهل سنت به شیعه از طریق جعل سند صحیح نیز وجود داشته است.