فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۰۱ تا ۸٬۴۲۰ مورد از کل ۷۸٬۶۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۱۹۴-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
علاویه عنوان یکی از سلاسل صوفیه شمال آفریقاست که شیخ احمد العلاوی (۱۲۸۶ ۱۳۵۳ق / 1869 1934م ) آن را پس از مرگ استادش بوزیدی بنا نهاد. این سلسله یکی از معروف ترین انشعابات طریقت درقاویه شاذلیه است و با تلاش مشایخ و بزرگان خود همچون احمد العلاوی (مؤسس طریقت) شیخ عده بن تونس، شیخ محمد المهدی بن تونس، خالد بن تونس و نیز انتشار ده ها جلد کتاب و مجله، توانسته است در مناطق مختلفی از جهان رواج پیدا کند. احمد العلاوی طریقت خویش را بر اموری چون تبعیت از کتاب و سنت، سیره خلفای راشدین، تهذیب نفس، آزادی از قیودات شیطان و نیز توجه به عشق، محبت و صداقت در سلوک عرفانی پایه گذاری کرد. از مهم ترین انشعابات علاویه می توان به طریقت مریمیه اشاره کرد که با وفات شیخ احمد العلاوی در سال 1353ق/ 1934م توسط فریتیوف شوآن پایه گذاری شد. همچنین باید طریقت علاویه و مریمیه را دو جریان جدایی طلب از اصل سلسله شاذلیه دانست؛ چراکه به رغم وجود ایرادات موجود در وصایت و اجازه ارشاد از ناحیه مشایخ ایشان، دست به تأسیس طریقتی جدید زده و از اصول قطعی سلسله عبور کرده اند، که در این میان دو مسئله وصایت معنوی و عدم پایبندی به شریعت بیشترین سهم را دراین باره به خود اختصاص داده است.
جستاری دررفتارشناسی متفاوت برخی از اصحاب امامیه با اهل بیت(ع) در چگونگی رفتار با مخالفان سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
59 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات مهم امامان(ع) در عصر حضور، ظهور علویان تندرو و جدال و رقابت آنان با امامان شیعه بود؛ اختلافی که به انشعاب علویان به دو خاندان «حسنی» و «حسینی» و جدایی برخی از آنها از راه و رسم سیاسی و کلامی امامان شیعه(ع) و ظهور برخی فرقه های شیعی منجر شد. با وجود این، اختلاف در مواضع و اهداف سیاسی، تنها ویژه آن دسته از شیعیانی که به طور علنی راه خود را از امامان جدا و مخالفت علنی و عدم پذیرش امامت منصوص و مفترض الطاعه بودن آنها را اظهار کردند، نبود؛ بلکه در میان اصحاب خاص امامان و کسانی که در فرهنگ تشیع هیچ جریان خاص فرقه ای به نام آنان ثبت نشده نیز شواهدی بر اختلاف روش و منش سیاسی آنها با امامان در زمینه چگونگی رفتار با مخالفان سیاسی وجود دارد. نوشته پیش رو، با استناد به منابع تاریخی و رجالی و حدیثی، کوشیده است بر پایه ارائه مصادیقی از اختلاف روش و منش اصحاب شاخص امامان(ع)، به تبیین چرایی و چگونگی این تفاوت مواضع آنها با ائمه(ع) بپردازد و تأثیر آن را در تحلیل دانشوران شیعی از راه و رسم امامان(ع) نشان دهد.
رؤیه الله بین الإمکان والعدم فی تفاسیر المذاهب الإسلامیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
142 - 166
حوزههای تخصصی:
تعُد مسأله رؤیه الله تعالى من أهم المسائل العقدیه التی دار سجال المتکلمین حولها بناء على المذاهب التی أنتموا إلیها معتمدین فی إثبات دعواهم على العقل ونص القران الکریم والموروث الروائی، هذه المقاله تستقرء بعض الآیات التی تناولها مفسرین المذاهب الشائعه بین المسلمین واختلاف أرائهم حولها تبعا للاتجاه العقدی التی تبنوها، فذهب بعضهم الى إمکان رؤیه الباری دون تجسیم وزعم آخرون أنها ممکنه بلا کیف وذهب بعضهم إلى عدم وقوعها فی الدنیا رغم الإمکان وأصر آخرون على استحالتها فی الدنیا والآخره،وتکمن أهمیه الدراسه فی تحریر هذه المساله الشائکه التی دارت فی اروقه المذاهب حول إمکانیه رؤیه الباری وعدمها وطرق الاستدلال على ذلک ضمن منهج وصفی یهدف لتحلیل المساله وبیانها من اجل التقریب بین المذاهب حیث لمسنا تشتتاً قائم بینهم، فقد ذهب أهل السنه إلى القول بجواز رؤیه ال ل ه تعالى یوم القیامه ووقوعها للمؤمنین واستدلوا علیه من القرآن الکریم والسنه النبویه و تمسکوا بظواهر النصوص لعدم وجود قرینه عندهم للتأویل، وذهبت المعتزله والشیعه إلى القول بعدم جواز رؤیه ال ل ه تعالى ی وم القیامه وعدم وقوعها، واستدلوا على العقل فی تأویل الآیات القرآنیه لأنهم قطعوا بأن الرؤیه یلزم منها الجهه والمقابله والتحیز واتصال الشعاع بین الرائی والمرئی، وکل هذه المعانی یجب تنزیه الله عنها وهی شروط لا یمکن تخلفها بینما رأى السنه إمکان تخلف هذه الشروط.
تحلیل و بررسی مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق کازرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
287 - 320
حوزههای تخصصی:
ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی، ملقب به شیخ غازی و شیخ مرشد، از مشایخ صوفیه در قرن چهارم و پنجم هجری و پایه گذار طریقه کازرونیه در فارس، تأثیر بسیاری در ترویج عرفان اسلامی داشته است. با وجود تحقیقات گسترده درباره زندگی و احوال شیخ ابواسحاق، برخی ابعاد طریقه عرفانی او هنوز ناشناخته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استناد به منابع موثق و دست اول، تصویری روشن و علمی از مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق ارائه می شود. این هدف با استفاده از الگویی متشکل از پاسخ های مشروح به چند سؤال محقق می گردد: در طریقه عرفانی شیخ ابواسحاق، مبدأ و مقصد سلوک کجاست؟ میان مبدأ و مقصد چند منزل با چه ترتیبی قرار گرفته اند؟ میزان اهمیت منازل چقدر است؟ توانایی های لازم برای کسب دستاوردهای هر منزل کدام اند و چگونه حاصل می شوند؟ در منابع پاسخ دقیقی برای همه این سؤالات یافت نشد؛ اما بر اساس قراین، نتایج حاصل بدین قرار است: در مشرب عرفانی شیخ مبدأ توبه، مقصد توحید و منازل زهد، ورع، فقر، صبر، توکل، رضا، مراقبه، محاسبه، محبت، خوف و رجا، اُنس، اطمینان، مشاهده، عشق، صحو، اخلاص، فناء فی الله و بقاء بالله، میان آن ها قرارگرفته اند که در بین این منازل ورع نقش برجسته تری دارد. ابواسحاق رویکردی فعال در عرفان داشته و با سامان دهی تشکیلات نظامی و جهاد با غیرمسلمانان به ترویج اسلام پرداخت؛ همچنین با احداث خانقاه ها و ارائه خدمات به فقرا و مسافران، طریقه کازرونیه را به جریانی دیرپای که گستره فعالیت آن چندین قرن از آناتولی تا هند و چین ادامه داشته، تبدیل کرد.
ابعاد و مولفه های عرفی شدن و دلالت های نظری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
485 - 465
حوزههای تخصصی:
موضوع عرفی شدن از دیرباز دستمایه ی تحقیقات فراوان بوده است با این توضیح که اغلب تحقیقات برای سنجش عرفی شدن میزان دین داری جامعه را می سنجند و حالت معکوس دین داری را عرفی شدن قلمداد می کنند. اما مقاله ادعا دارد که عرفی شدن پدیده ای مستقل از دین داری است و برای سنجش آن نیز باید سنجه های مناسب احصا شوند. لذا نویسنده تلاش دارد با تحدید معنایی عرفی شدن، سطوح، ابعاد و مولفه های آن را نشان دهد. مقاله نشان می دهد که عرفی شدن در سه سطح کلان، میانه و خرد و در سه بعد اجتماعی (جامعوی)، دینی و فردی حادث می شود. عرفی شدن اجتماعی دارای سه مولفه ساختاری، فرهنگی و سازمانی است و در سه حوزه اجتماع، سیاست و اقتصاد اتفاق می افتد. عرفی شدن دینی نیز که در شکل «پذیرش ارزش ها، معیارها و قواعد عرفی» و «منفعت طلبی» نمود پیدا می کند به دو سطح کلان و میانه مربوط می باشد. عرفی شدن فردی، به عرفی شدن انگیزه ها، ارزش ها، عقاید، احساسات، شناخت ها و رفتارهای فرد اشاره دارد.
بررسی دیدگاه شاه عبدالعزیز دهلوی در کتاب تحفه اثناعشریه درباره شرایط امامت و دلایل امامت بلافصل امیرالمؤمنین (ع) ازمنظر شیعه
منبع:
کلام حکمت سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
29 - 51
حوزههای تخصصی:
شاه عبدالعزیز دهلوی یکی از علمای سلفی هند دشمنی آشکاری با شیعه داشته و با نوشتن کتاب تحفه اثنی عشریه علیه شیعه به اختلافات شیعه و سنی دامن زده است. وی در کتاب تحفه اثنی عشریه اعتقادات شیعیان را رد کرده در دوازده باب، اتهامات مختلفی را علیه شیعه مطرح کرده که باب هفتم آن درباره امامت، جنجالی ترین باب آن است. هدف از نوشتار حاضر نقد و بررسی دیدگاه شاه عبدالعزیزدر مورد امامت است. در نوشتار حاضر نظر وی درباره دو مبحث مهم امامت یعنی، شرایط امامت شامل انتخاب امام توسط مردم، حضور امام، عدم عصمت، عدم افضلیت و آیات دال بر امامت بلافصل امیرالمؤمنین (ع) یعنی، آیه ولایت، تطهیر و سابقون با رویکرد کلامی و روش عقلی و نقلی بررسی شده است.
تحلیل و بررسی دو رویکرد کلامی در پاسخ به آیات نافی عصمت پیامبر اسلام (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
299 - 325
حوزههای تخصصی:
ثمره پذیرش عصمت انبیاء،حجیت گفتار، کردار و تقریر آنان است. پیامبر اسلام(ص) به ادله قطعی از عصمت تامّ برخوردار است، اما برخی با استناد به ظواهرآیاتی چند، بر عصمت پیامبر شبهاتی وارد نمودند. این نوشتار در صدد است با روش توصیفی، تحلیلی و با هدف بررسی دو رویکرد در پاسخ دهی به آیات نافی عصمت پیامبر اسلام(ص) به تحلیل پاسخ های ایجی در کتاب «المواقف» و علامه طباطبایی در تفسیر «المیزان» بپردازد. یافته ها نشان از آن دارد که اختلاف رویکردی آن دو، به اختلاف در مبنای کلامی راجع است؛ چون ایجی به عنوان یک متکلم اشعری اهل سنت به پاسخ می پردازد و علامه طباطبایی به عنوان مفسر قرآن و فیلسوف شیعی اثناعشری به شبهات نافی عصمت پاسخ می دهد. علی رغم این اختلاف، هر دوی آن ها با پذیرش عصمت پیامبر اسلام(ص) عقیده دارند که با بررسی شأن نزول و ارجاع متشابهات به محکمات و با تکیه بر مبانی کلامی و دقت نظر در آیات موضوعی، شبهات ادعایی، ناشی از فهم ظاهری آیات بوده و قابل ارتفاع هستند.
واژه ی «مجنون» در میزان نقد، واکاوی مجدد و تحلیل آراء اخیر
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
155 - 188
حوزههای تخصصی:
برخی اخیراً ادعا نموده اند که واژه ی «مجنون» در قرآن براساس نظریه معنی، با «کاهن»، «ساحر»، «معلم» و«شاعر» هم نشین شده و از آن جا که این واژه ها نزد عرب جاهلی دارای بار مثبت معنایی هستند، لذا «مجنون» به معنای «دیوانه» صحیح نیست که بار معنایی منفی دارد. «جن زده» ترجمه صحیح «مجنون» است که ارتباط با جن را به ذهن متبادر می کند. هدف این پژوهش، یافتن مقصود و بار معنایی واژه ی «مجنون» در کاربردهای قرآنی است که با روش تحلیلی - توصیفی و با یافتن نمونه های قرآنی، به این پرسش، پاسخ مناسب یافته شده است. دست آورد این پژوهش این است که واژه ی «مجنون»، همیشه با واژه های فوق هم نشین نشده؛ بلکه با هرکدامشان یک یا دو مرتبه و یا به صورت انفرادی، به کار رفته است. همچنین اگر مُلَقَّب کردن به کاهن، مُعَلَّم و شاعر در جاهلیت، نشانه رفعت باشد، مُلَقَّب بودن به کذّاب از هم نشین های مجنون، چنین نیست و مفسران، مجنون را به فرد دارای جنون، تفسیر کرده اند که بار معنایی مثبتی ندارد. در چهار مورد نیز، پیامبر (ص)توسط کفار، با «بِهِ جِنَّه» توصیف شده که مفسران آن را به معنی«دیوانگی» گرفته اند. خدا نیز در چهار آیه با تعبیر «ما بِصاحِبِکُم مِن جِنَّه» این صفت را از حضرت نفی کرده است.
چاپ نوشت (۵): قرآن های کم ورق خطی و چاپی در عصر قاجار و قرآن سی ورقی میرزا زین العابدین شیرازی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۸)
49 - 85
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر مؤلف ضمن ارائه مقدمه ای مختصر به معرفی نسخه های خطی قرآن هایی کامل و کم ورق که در کتابخانه های ایران موجود است می پردازد و ضمن ارائه دسته بندی از این نوع قرآن ها به معرفی یکی از متداول ترین انواع آن، یعنی قرآن های سی ورقی پرداخته و ضمن معرفی اولین چاپ های این نوع از قرآن ها یکی از شاخص ترین آنها که به قلم میرزا زین العابدین شیرازی در ایران کتابت و در استانبول به چاپ رسیده را به تفصیل معرفی می نماید.
تحلیل تاریخیِ دو منبع جامع علوم قرآنِ قرن نهم؛ بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
19 - 32
حوزههای تخصصی:
برای جریان شناسی علمیِ منابع علوم قرآن، نگارش منظمی که عوامل موثر بر تطور و نگارش منابع مهم علوم قرآن را با تحلیل تاریخی برای دانش پژوهان این رشته به تصویر بکشد، موجود نیست. بررسی حاضر، تحلیل تاریخی منابع جامع علوم قرآن قرن 9 بوده که با روش پژوهش کیفی، داده های تحلیلی را در مورد تاثیرگذاریِ «بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی» و رابطه دو کتاب مذکور با کتب جامع هم عصرِ آن؛ «مواقع العلوم بلقینی» و «فضائل القرآن عسقلانی»، برای مخاطبان تخصصی رشته علوم قرآن بیان کرده است. کتاب بصائر با توجه به سنجش احوالات علمی، فرهنگی و سیاسی آن روزگار در مباحث جامع علوم قرآن تاثیرگذاری قابل قبولی داشته است. کتاب فضائل القرآن از حیث کارکرد، ساختار و محتوا رتبه ای پایین تر از بصائر دارد. کتاب مختصرِ مواقع العلوم از کتاب مفصلِ بصائر، تاثیرگذاری کمتری داشته و تاثیرگذاری در عرصه علوم قرآن را در قرن 9 سیر نزولی می دهد. مباهات کافیجی بر کتاب التیسیر و از سوی دیگر کوچک شمردن این کتاب توسط سیوطی، تاثیرگذاری آن را متوسط نشان می دهد. این نتایج، کمک کننده به فهم جریان علم(علوم قرآن) کرده و دانش و بینش کمّی و کیفی دانش پژوهان را نسبت به «تاریخ منابع علوم قرآن» تکمیل می کند.
نقش روش تغییر موقعیت در تربیت اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گزینش موقعیت برتر و قرار گرفتن در آن، از روش های مؤثر تربیتی محسوب می شود. درخصوص تأثیرات روش «تغییرِ موقعیت» در تربیتِ اخلاقی، این پرسش مطرح است که این روش چه تأثیری در پیشگیری و درمان آسیب های اخلاقی و نیز رشد معنوی و اخلاقی دارد؟ همچنین در هریک از حوزه های سه گانه فوق چه راهکارهایی در منابع اسلامی ارائه شده است؟ هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به پرسش های فوق از منظر علامه مصباح یزدی(ره) است. روش تحقیق «توصیفی تحلیلی» بوده و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که براساس روش «تغییرِ موقعیت»، راهکارهای «سیر در آفاق»، «انجام مناسکِ عبادی»، «فرار از موقعیتِ آسیب زا»، «پرهیز از همنشینی با هواپرستان» و «فاصله گرفتن از موقعیت های زمینه سازِ گناه» به منظور پیشگیری از بروز آسیب های اخلاقی تأثیرگذارند. همچنین برای درمان انحرافات اخلاقی از «انجام مناسکِ عبادی»، «همنشینی با صالحان» و «هجرت از موقعیتِ گناه» استفاده می شود. برای رشد اخلاقی نیز «انجام مناسکِ عبادی»، «همنشینی با صالحان» و «حرکت در مسیرِ معنویت» نمونه هایی از کاربرد این روش محسوب می شوند.
روش های استدلال امیرالمؤمنین علی (ع) بر خلافت بلافصل خویش بر پایه شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
57 - 74
حوزههای تخصصی:
مسئله خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی (ع) از جمله مسائل کلامی مناقشه انگیز بین اهل سنّت و اهل تشیع بوده و هست. بررسی منطقی و منصفانه جهت حل مسئله می تواند راه صواب را فراروی جویندگان حقیقت قرار دهد. هدف این نوشتار، بازشناسی و تبیین روش های امیرالمؤمنین (ع) بر امامت و خلافت بلافصل خویش بر پایه شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی است. پرسش اصلی تحقیق آن است که امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه، با عنایت به شرح آیت ا.. مکارم شیرازی، با چه روش هایی و چگونه به دفاع از امامت و خلافت بلافصل خویش استدلال فرمود؟ این مقاله به روش بررسی متون و تحلیل محتوا تهیه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که امیرالمؤمنین علی (ع) هم با روش ارائه استدلال منطقی از نوع شکل دوم و هم از روش معرفی صریح خود به عنوان امام، اثبات کردند که تنها او شایسته امامت و خلافت بلافصل پیامبر اعظم (ص) بوده اند.
حکمرانی؛ گفت وگو و سرمایه اجتماعی در اندیشه و سیره سیاسی امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
201 - 234
حوزههای تخصصی:
امام رضا(ع) در دوره خاصی از نظر فکری و اجتماعی به سر می بردند. ایشان تحت شرایطی پیشنهاد منصب ولایت عهدی از طرف مامون را می پذیرند و سعی دارند جامعه را با راهبردهایی منطقی در مسیر حقیقی دین اسلام هدایت کنند. هدف اصلی این مقاله این است که چهارچوب تحلیلی چهارمرحله ای اسپرینگز بر راهبردهای امام رضا(ع) در آن دوره برای هدایت مردم و تمشیت امور را بازسازی کند. بر این اساس، ابتدا به ارزیابی و چشم انداز ایشان از مشکلات و وضعیت آن روز جامعه اسلامی می پردازد. سپس بی نظمی و ناهنجاری های جامعه را از نظر آن امام ریشه یابی می کند. همچنین جامعه مطلوب و راه حل امام رضا(ع) برای رسیدن به آن را مطالعه می کند. از نظر امام رضا(ع) مهم ترین مشکل و بی نظمی آن روز جامعه اسلامی، انحراف در وجوه گوناگون از دین اسلام است. ایشان راه حل مشکلات را پیاده کردن یک ساختار اجتماعی و سیاسی خاص در چهارچوب اسلام می داند که در قالب امروزی آن ایجاد نوعی حکمرانی مطلوب است. البته ایشان قبل از ولایت عهدی، بیشتر حوزه اجتماعی حکمرانی را دنبال و پس از آن به تمام ابعاد توجه می کند. تحقق این حکمرانی هم در قالب گفت وگو در تمام ارکان اجتماعی است. آن امام بزرگوار از این طریق و با اعتماد، همبستگی و مشارکت اجتماعی و به عبارتی با ایجاد سرمایه اجتماعی بسیاری از اهداف خود را تحقق می بخشد
أثر طفولة مفید الوحش والعلاقات الأسریّة في سلوکه في روایة «نهایة رجل شجاع» للکاتب السّوریّ حنّا مینه دراسة نفسیّة تحلیلیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ روایه "نهایه رجل شجاع"، تبدو مسرحاً خصباً للبحث فی موضوع الطفوله وأثرها فی شخصیّه الفرد، نظراً لما تترکه التربیه القاسیه من عظیم أثر فی نفوس الأبناء، فضلًا عن تأثیر المجتمع والأتراب فی سلوکیّات الأفراد. إنّ تناول روایه «نهایه رجل شجاع» للکاتب «حنّا مینه» فی دراسه نفسیّه، موضوعٌ له أهمیّته الخاصّه، لأنّ الکاتب من أعمده الرّوایه العربیّه المعاصره، ورکّزت الروایه على أهمیّه حیاه الطفل فی بناء شخصیّه الرّجل. لذلک ستقوم هذه المقاله على کشف تأثیر الطّفوله الّتی عاشها مفید الوحش -بطل روایه نهایه رجل شجاع- فی شخصیّته رجلًا. تعالج هذه المقاله دور الأب والأمّ فی الوصول إلى الهویّه الشّخصیّه للبطل ودور المعلّم والأتراب وأهل الضّیعه، کأصحاب المجتمع، فی رسم الملامح الشّخصیّه للطّفل. وما نستنتجه من هذه مقاله: تجسّد «نهایه رجل شجاع» صوره الطفل المعنّف الّذی تلقّى القسوه فی مجتمعه، بدءًا بالأسره حیث الاختلال العاطفیّ، فلم تستطعِ الأمّ الحنون أن تعوّض بلطفها وتضحیاتها قسوه الوالد وعدم تسامحه، ثمّ فی المدرسه حیث المعلّم الذی نفّره من الصّفّ وکرّهه العلم، إلى أتراب عزفوا بقیثارته لحن الشّقاء والشّغب، وأخیراً مع أهل الضّیعه حیث المختار الظّالم، والمتبارین فی عرض اقتراحاتهم لتعذیبه. شخصیّه «مفید الوحش» الّتی تعبّر عن شخصیّه رجال کثر عاشوا فی أجواء مماثله، وتلقّوا تربیهً قمعیّهً، ترکت انعکاساتها السلبیّه فی المجتمع. إنّ سلوک مفید الطفل –بطل الروایه- الباحث دوماً عن المشاکل، ردّ فعل طبیعیّ للتّربیه الّتی تلقّاها، والقائمه على ظلم الوالد فی ظلّ مجتمع شرقیّ ذکوریّ، یلعب فیه الرجل الدور البالغ، وفی کنف أمّ مهیضه الجناح، لا ثقل لکلمتها ولا مجال لبثّها سوى عبر دموع جیّاشه. بما أنّ هذا البحث یهدف إلى دراسه أثر الطّفوله فی تکوین شخصیّه الفرد، کان لا بدّ من اللّجوء إلى المنهج النفسیّ-التحلیلی لإنجاز الدراسه.
قرض به شرط قرض در فقه امامیه
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷
25 - 48
حوزههای تخصصی:
گرفتن و دادن قرض از امور ناگزیر جامعه است و چه بسا هر انسانی بدان مبتلا می شود. امروزه بسیاری از قراردادهای قرض الحسنه ی بانک ها ، مؤسسات مالی و صندوق های خانوادگی و...، مشروط به افتتاح حساب و ماندن مقداری پول، برای مدتی نزد بانک یا صندوق است، تا پس از گذشت مدتی معین، به سپرده گذار وام داده شود. آیا چنین شرطی با توجه به اینکه اشتراط هر گونه شرطی که منفعتی برای قرض دهنده به دنبال داشته باشد، ربوی و حرام است؛ جایز است؟ در این مقاله طی یک تحقیق بنیادی، به روش کتابخانه ای و با رجوع به منابع متعدد قرآنی، حدیثی و فقهی، و با نظر به زشتی شدید ربا، انواع شرط در ضمن عقد قرض، به ویژه قرض به شرط قرض، به صورت توصیفی-تحلیلی و موشکافانه، بررسی شده و پس از بیان اینکه اشتراط منفعت مادی برای وام دهنده در ضمن عقد قرض موجب ربوی شدن قرض می شود، مسأله ی مورد بحث با توجه به آیات و روایات مورد بررسی دقیق فقهی قرار گرفته است. تا مشروعیت یا عدم مشروعیت چنین شرطی به اثبات رسد.
مقام بیان، بررسی و نقد دیدگاه ها
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
55 - 73
حوزههای تخصصی:
اصولیون متاخر، استفاده «اطلاق» از لفظ را مشروط به فراهم آمدن «مقدمات حکمت» می دانند. یکی از این مقدمات «در مقامِ بیان بودنِ متکلم» است. از آن جا که مطالب مطرح شده توسط بزرگان علم اصول در خصوص این مقدمه با بیان های گوناگونی طرح گردیده است، در این نوشتار به جهت سهولت و تدقیق در به کارگیری مبحث «اطلاق» به نقل، جمع بندی و بررسی دیدگاه های مختلف در خصوص برخی فروعات این مقدمه پرداخته ایم. این پژوهش که با روش توصیفی–تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام گردیده، ضمن بررسی اقوال برخی علما، در پی پاسخ به سه پرسش برآمده است. اول این که «در مقام بیان بودن متکلم دقیقا به چه معناست؟». در پاسخ به این پرسش تلاش شده مفهوم دقیق مقام بیان با وضوح بیشتری ارائه گردد. پرسش دوم این است که «چگونه می توان احراز نمود که متکلم در مقام بیان می باشد؟». در پاسخ باید گفت ظاهرِ کلامِ متکلم است که موجب می شود بتوان وی را در مقام بیان دانست. سومین و مهمترین پرسش این گونه مطرح شده است که «در جایگاه شک در این که متکلم در مقام بیان باشد تکلیف چیست؟». پاسخ این است که در موارد شک می توان متکلم را در مقام بیانِ تمامِ مراد دانست اما نکته این جاست که غالبا نمی توان این بیان را به تمام جهات نسبت داد و سیره عقلا نیز بر این قرار نگرفته است.
تحلیلی بر گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک» با روش ریشه شناسی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزاره «سبّح بحمد ربّک» و مفهوم «تسبیح به حمد» بارها در قرآن کریم تکرار شده است و این تکرار، نشان از اهمیت بالای آن در بینش و منش قرآنی دارد. پرسش از معنای تسبیح به حمد، از ابتدا موردتوجه عالمان و مفسران بوده و آنچه درباره این تعبیر قرآنی بیان شده، عمدتاً مبتنی بر پیش فرض ها در علم کلام و مبحث صفات الهی بوده است. از این رو نمی توان فهمی متأخر مبتنی بر دانش کلام را به کلام خداوند نسبت داد. این پژوهش در پی پاسخ به این مسأله است که تسبیح به حمد در قرآن کریم و متناسب با فرهنگ دینی عرب، چه معنای دقیقی داشته است. این پژوهش مبتنی بر روش ریشه شناسی و با استفاده از داده های زبا ن های سامی و متون مقدس، پیشینه دو مفهوم تسبیح و حمد را مرور کرده و از این رهگذر به بازخوانی معنای تسبیح به حمد در قرآن کریم پرداخته است. در پایان مشخص شد حمد در گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک»، نه معنای ستایش که معنای شوق و علاقه را دارد و تسبیح به حمد، حاکی از نوعی ستایش و مناجات مبتنی بر عشق ورزی و توجه قلبی است. همچنین تسبیح به حمد برخلاف تسبیح (مطلق)، اشاره به ستایشی غیرمناسکی دارد.
گونه شناسی قدرت و سازوکارهای نفوذ رهبر از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
مسائل رهبرى با روان بشر سروکار دارد. جلب همکارى و به حرکت درآوردن آن ها به سوی هدفى مقدّس و عالى مهارت و ظرافتی فوق العاده مى خواهد. امروز پس از پیشرفت هاى حیرت انگیز روان شناسى، جامعه شناسى، انسان شناسى و مدیریت، هنگامی که سیره رهبرى اولیای خدا مطالعه می شود به دست می آید که دقیق ترین ملاحظات روانى، بر اصول دقیق علمى رهبرى منطبق است؛ بنابراین مى توانستند تا اعماق دل هاى مردم نفوذ کنند؛ مردم آنچه داشتند را در طبق اخلاص مى گذاشتند. بااین وجود، دانش مدیریت و رهبری هنوز بر ناشناختگی و ناکافی بودن دستاوردها برای شناخت و نفوذ به ابعاد پنهان انسان اعتراف دارد. قرآن کریم، با بیان رهبری پیامبران، سازوکارهای گوناگون و اثربخشی را برای نفوذ در اختیار رهبران قرار می دهد. روش پژوهش در این مقاله برای یافتن پاسخِ مسئله پژوهش از قرآن کریم، تفسیر موضوعی شهید صدر بوده است. نتیجه آن شد که قدرت رهبر بر سه گونه «قدرت تخصص و اطلاعات»، «قدرت اخلاق» و «قدرت معنوی» استوار است. هرکدام از این قدرت ها برای تأثیرگذاری بر بُعد خاصی از وجود آدمی کارآمد می باشد. همچنین برای نفوذ، 13 سازوکار به دست آمد که رهبر باید از آن ها با توجه به سطح دانش، شرایط عاطفی و وضعیت روحی مخاطبان استفاده کند.
جرح محمّد بن سنان توسط فضل بن شاذان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
293 - 314
حوزههای تخصصی:
محمد بن سِنان (م220ق) از راویان امام کاظم، امام رضا و امام جوادb به شمار می آید. از رهگذر وجودش در سلسله أسناد صدها روایت کتب أربعه، نقش ممتاز در انتقال میراث روایی دارد. از طرفی، فضل بن شاذان (م260ق) که از اصحاب امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکریb و از ثِقات و رجا ل شناسان نامدار عصر حضور و از راویان ابن سنان است، وی را با سخنانی متعدد، دستخوش جرح شدید قرار داده و او را «کاذب مشهور» قلمداد کرده است. این مقاله که از نظر گردآوری به روش کتابخانه ای و از نظر محتوایی با روش توصیفی – تحلیلی سامان یافته، به چرایی ارزیابی و نقد سخنان فضل بن شاذان پرداخته است. دریافت نویسندگان این بوده که علّه العلل نسبت کذب و غلّو، اختلاف مبنایی آن دو است؛ زیرا ابن سنان اقبال ویژه به تأویل آیات در مورد اهل بیتb، نقل کرامات و دیدگاه تعمیم دانش آنان دارد؛ در حالی که ابن شاذان رویکرد ضدّ جریان غلو دارد و بر دیدگاه تحدید علوم امامانb تصریح می کند. بنابراین جرح محمد بن سنان بعید به نظر می رسد و وثاقت او تقویت می شود.
الخصائص الشکلیّه للغزلیّات العربیّه والفارسیّه: دراسه مقارنه إحصائیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
113 - 140
حوزههای تخصصی:
یعدّ الغزل من الأغراض والفنون الشعریّه المهمّه فی الأدبین العربیّ والفارسیّ، إذ أقبل علیه الشعراء العرب والفرس منذ القدیم واهتمّوا به شکلاً ومضموناً. وتکشف لنا الدراسه التاریخیّه والشکلیّه التأثّرات المتبادله بین الغزل العربیّ والفارسیّ فی أصولهما الشکلیه والإیقاعیّه. وهذا الأمر دفعنا إلى معالجه هیکلیّه هذا النوع من الشعر وأوزانه معتمدین على المنهج المقارن لکی یتضح لنا مدى التأثّر والتأثیر فی هذا الإطار. ونهدف بإنجاز هذه الدراسه إلى الکشف عن الاختلافات ووجوه الشبه الموجوده بینهما وکذلک التلاؤم والتناسب الموجودین بین المضمون والشکل الخارجی للغزل بین الأدبین. فحسب هذا نقسّم البحث إلى ثلاثه مباحث؛ أوّلاً نعالج البناء الفنی للغزل بین الأدبین ثمّ نقوم بدراسه أوزان الغزلیّات العربیّه والفارسیّه. وأخیراً نفرد مبحثاً خاصّاً بملاءمه أوزان الغزلیات مع المعنى فی الأدبین. على مستوى أوزان القصائد والمقطوعات الغزلیّه فی الأدب العربیّ نرى أنّ شعراءها أکثروا من نظمها فی الأوزان المعروفه بشکل عام، غیر أنّهم أهملوا الأوزان القصیره وقلّلوا من الأوزان المجزوءه، ورأینا الفرس قد استحسنوا نظم الغزلیّات فی الأوزان الطویله ذات المقاطع الکثیره (أکثر من 13 مقطعاً) لاسیّما فی القرنین السابع والثامن وما بعدهما، وهو ما نراه واضحاً فی غزلیّات سعدی وحافظ الشیرازی ولعلّه یکون من أهمّ العوامل الّتی أدّت إلى إقبال الناس على غزلیّاتهما، فلکلّ من الأوزان المستعمله فی الغزلیّات الفارسیّه والعربیّه خصائص ملاءمه لنفسیّه الشاعر فی نظمه الغزلیّه. فالشاعر یختار الأوزان الّتی أنِستها أذواق أصحاب اللغه.