فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۷۳٬۹۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
تُمثّل (المقاومه) فی فکر آیه الله الخامنئی سرّ نجاح العالم الإسلامیّ، وفی هذا المقال سنبیّن أبعاد تلک المقاومه من وجهه نظر قائد الثوره آیه الله الخامنئی بالاستناد إلى الإطار النّظری ل (أرکان الحرکه) وبأسلوب استقصائیّ واستقرائیّ إلى جانب أسلوب الدلاله المُستخدَم فی علم المنطق وأصول الفقه. بالاستناد إلى (أرکان الحرکه) تتألّف کلّ حرکه من سته عناصر، هی: المبدأ والمقصد والمتحرّک والمُحَرِّک والزّمان والمکان. ووفق هذا الإطار، فقد انتظم بحثنا هذا فی ستّه محاور: ۱) نقطه بدء المقاومه. ۲) غایه المقاومه. ۳) محور المقاومه. ۴) قاده المقاومه. ۵) زمان المقاومه ومُقتضیاتها. ۶) مکان المقاومه ومسارها. وکما أنّ للحرکه جهات ومقاصد متعدّده، فإنّ للمقاومه أیضًا جهات کثیره یمکن تصنیفها تحت عنوان (المقاومه الدینیّه) و(المقاومه غیر الدینیّه). ویخلص الکاتب فی بحثه هذا إلى أنّ المقاومه فی فکر قائد الثوره تمتاز بطابع دینیّ واضح، وبناءً على هذا الفکر، فإنّ المقاومه یتمّ تفعیلها على یَد أفراد مؤمنین وأحرار - وخصوصًا الشباب مهما کان أصلهم وعرقهم ولونهم ووطنهم - مستعدّین لمواجهه الاستکبار (المتحرّک) ومُصرّین على إخراج الولایات المتّحده من المنطقه (المبدأ)؛ من أجل تحریر المستضعفین، وتخلیصهم من ظلم الطغاه واستکبارهم (المقصد)؛ وذلک على أساس التعالیم الإسلامیّه الخالصه التی بیّنها الإمام الخمینیّ وقائد الثوره آیه الله الخامنئی (المُحرِّک) فی أیّ زمان (الزمان) وعلى المستویات الثلاثه: الوطنیه والإقلیمیه والعالمیّه (المکان)؛ اقتداءً بالنّهضه التی قام بها الشعب الإیرانیّ المسلم بقیاده الإمام الخمینیّ والنّجاح الباهر الذی حقّقته نهضته. هذا، ویُعدّ اعتماد إطار (أرکان الحرکه) فی هذا البحث، من إبداعات المقال الحالی.
شرایط غیرمصرح صحت و اعتبار شرط (در قانون مدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
313 - 340
حوزه های تخصصی:
ماده 190 قانون مدنی ایران درباره شرایط اساسی صحت معامله و راجع به توافقات مستقل و اصلی بوده و قانون گذار در سرایت این شرایط به شروط ضمن عقد تصریح ندارد. سکوت قانون مدنی در دامنه شمول ماده 190 نسبت به شروط ضمن عقد، موجب اختلاف نظر بین حقوق دانان گردیده است. از طرفی مواد 232 و 233، شرایط اختصاصی صحت شرط را بازتاب داده است؛ اما این شرایط نسبت به زمان حاضر کامل و کافی نبوده، پاسخ گوی مسائل نوظهور در این عرصه نیست. تغییر شرایط و ظهور پدیده های تازه اجتماعی، ضرورت توسعه و بازنگری در شرایط صحت شرط را می طلبد. در طرح پیشِ روی با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، شرایط اختصاصی صحت شرط با تأسیس دو شرط اجتهادی و بدیع یعنی لزوم سازگاری شرط با قواعد زیربنایی و مرور زمان تکمیل و تشریح شده است. همچنین در شرایط عمومی صحت شرط (اعتبار شرط)، نظریات تازه بر مبنای فقه امامیه و حقوق مدنی ایران، کانون مطالعه قرار گرفته است؛ به نحوی که شرط ضمن عقد در شرایط اساسی (به کلی یا در برخی عناوین) تابع قواعد عمومی قراردادها می باشد.
بحثی در شناخت مثنوی محمد کریم خان کرمانی و اندیشه های عرفانی مصنف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
88 - 65
حوزه های تخصصی:
محمد کریم خان کرمانی، رهبر گروه شیخیه کرمان و از جانشینان شیخ احمد احسائی و پیشوای بزرگ مکتب عقیدتی-عرفانی شیخیه است. یکی از آثار وی مثنوی ای است که بر وزن مثنوی مولوی و در بیش از هزار و نهصد بیت سروده شده است. هدف نگارندگان در پژوهش حاضر، نقد و تحلیل اثر مذکور از منظر عرفان و اندیشه های مکتبی شاعر (شیخیه) است. این پژوهش مبتنی بر سندکاوی و روش توصیف و تحلیل محتوای کیفی است. مهمترین خصیصه اثر، یادکرد مبانی شیعی است که به صراحت و صورتی منتقدانه طرح شده اند. زبان اثر در بسیاری از مواضع کهن و البته جزیل و ادبی است. محمد کریم خان کرمانی در سرودن مثنوی اش، هماره به مثنوی مولانا نظر دارد و ابیات نسبتاً متعددی در استقبال از ابیات مثنوی سروده است. ساختار روایی اثر مانند مثنوی مولوی است و مبتنی بر حکایات اصلی و فرعی است. در اغلب قصه ها، پیام حکایت ها به صورت مستقیم بیان شده است.
نظارت بر قدرت سیاسی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۴۶
107 - 136
حوزه های تخصصی:
نظارت بر قدرت سیاسی در تحلیل سازه قدرت سیاسی دارای اهمیت ویژه ای است، مسأله مقاله حاضر بررسی عناصر نظارت بر قدرت سیاسی از منظر قرآن است. فرضیه؛ از منظر آیات قرآن نظارت بر قدرت سیاسی، توسط عناصر درونی و بیرونی به صورت ترکیبی صورت می گیرد. روش تحلیل مقاله نیز تفسیر موضوعی قرآن بابهره گیری از روش استنطاق یا برون قرآنی شهید صدر می باشد. قرآن، عناصری را برای نظارت بر قدرت سیاسی بیان کرده است که از دو طریق نظارت درونی که شامل: تقوا، عدالت، نظارت خداوند، نظارت ملائکه، نظارت پیامبران و امامان، نظارت اعضاء و جوارح، نظارت مکان و طبیعت و امانت دانستن قدرت سیاسی می شود. و نظارت بیرونی نیز شامل: محور قراردادن شریعت، نظارت مردم بر مراکز قدرت، کیفردهی دنیوی، نظارت عمومی، نصیحت ائمه مسلمین می باشد. نتیجه آن که، نظارت درونی، تأثیر قاطع و غیرقابل اغماض در جلوگیری از شکل گیری منازعات قدرت در عرصه سیاسی و تبدیل جامعه به میدان تنازع و جدال قدرت ها را دارد. همچنین نظارت بیرونی اگر چه لازم و اجتناب ناپذیر است، اما از محدودیت هایی برخوردار است و به تنهایی نمی تواند از شکل گیری منازعات قدرت سیاسی و تبدیل جامعه به میدان تنازع و جدال قدرت ها جلوگیری کند، اما توانایی خاتمه دادن به منازعات و جدال های قدرت سیاسی را دارد.
روش های ایجادی تربیت اخلاقی در بعد عاطفی؛ با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان تربیت یافته اخلاقی، فردی است که ضمن کنترل بر عواطف خود، آنها را در مسیر رضایت الهی ایجاد و ابراز می کند. ازاین رو، باید عواطف پسندیده، به وسیله روش هایی در جان متربی، ایجاد و در ادامه، تثبیت و تقویت شود و در صورت وجود عواطف ناپسند در انسان، اصلاح و به نوعی نابود شود. اگر مربی در مسیر برطرف کردن خصلت های ناپسند اخلاقی در بُعد عاطفی موفق باشد، ولی نتواند عواطف پسندیده اخلاقی را جایگزین آنها کند متربی دچار خلأ روحی می شود و از کمال و سعادت اخلاقی باز می ماند. ازاین رو، می توان به اهمیت روش های ایجادی تربیت اخلاقی در بعد عاطفی پی برد. هدف این مقاله، استخراج روش های ایجادی تربیت اخلاقی در بعد عاطفی، با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی اسنادی و با مراجعه به یادداشت ها، تألیف ها و سخنرانی های استاد صورت گرفته است. این تحقیق نشان می دهد که برای ایجاد عواطف ممدوح در تربیت اخلاقی، می توان از روش های تقویت دل، آگاهی بخشی، ارائه الگوی عاطفی پسندیده، ترغیب، محبت و مهرورزی، معاشرت نیکو، تلقین، تکرار و ذکر بهره گرفت.
مرگ ارادی از دیدگاه سید حیدرآملی و تحلیل عرفانی و روانشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی مرگ ارادی و اقسام آن از دیدگاه سیدحیدر آملی پرداخته است و سعی شده با تحلیل عرفانی و روانشناختی، گونه های مرگ ارادی را تبیین نماید. بعقیده نگارندگان، هریک از اقسام مرگ ارادی نوعی سلوک عملی محسوب میشوند. قدر مشترکی میان همه مرگها وجود دارد که عبارتست از فاصله گرفتن از تعلقات اینجهانی. پرسش اصلی آنست که چگونه میتوان تحلیلی عرفانی و روانشناختی از انواع مرگ بروایت سیدحیدر آملی ارائه داد؟ بر این اساس، دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1) قدر مشترکی میان انواع مرگها وجود دارد و آن جدا شدن از تعلقات اینجهانی و فاصله گرفتن از آنهاست؛ حال، نوع این فاصله گرفتنها میتواند متفاوت باشد؛ گرسنگی، پوشیدن لباسهای خاص و ... همه اینها میتوانند ما را از تعلقات اینجهانی دور کنند. 2) دستاورد دیگر این پژوهش، تحلیل عرفانی و روانشناختی مرگ ارادی است؛ مثلاً مرگ سبز بمعنای پوشیدن لباس کم ارزش است و بنابرین با نپوشیدن لباسهای غرورآمیز و اشرافی، سالک به مرگ ارادی میتواند بمیرد. رنگ سبز نماد تعادل و پایداری است و سالک با مرگ ارادی و از بین بردن نفسانیات، در خود به تعادل و جاودانگی دست پیدا میکند.
بررسی تطبیقی مشروعیت حیل ربادرمذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
409 - 433
حوزه های تخصصی:
مشهور فقهای مذاهب اسلامی مشروعیت و جواز حیل ربا را مستند به نص قرآن و احادیث می دانند. نوشتار حاضر بر آن است که دلایل جواز حیل ربا را با توسل به روش های فقهی از قرآن و حدیث استنباط کند و در پی آن به تطبیق ادله فقهای امامیه و اهل سنت در این خصوص بپردازد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در تحقیق نشان داده می شود که با استناد به کتاب و سنت و قواعد فقهی می توان مشروعیت حیل ربا را به اثبات رساند. علاوه بر فقه امامیه که حیل ربا را با استفاده از قواعد «لاضرر» و «نفی حرج» و «ملازمه عقل و شرع» مجاز می داند. اهل سنت هم در قالب اشکال دیگری همچون قرارداد بیع تورق و «بیع استغلال» و «بیع عینه» آن را مشروع دانسته اند. بنابراین می توان صرفاً با لحاظ نکات و ظرایف حیل ربا، شائبه ربا در معامله و ربویت را در قراردادهایی که احتمال ربا در آنها می رود، از بین برد و آن را مشروع تلقی کرد.
طراحی مدل اخلاق حرفه ای دبیران تربیت بدنی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۳)
97 - 126
حوزه های تخصصی:
تربیت بدنی و ورزش، بخش مهمی از برنامه آموزشی مدرسه و فرآیند تربیت و پرورش دانش آموزان را تشکیل می دهد و رعایت اصول اخلاق حرفه ای از سوی معلمان ورزش، امری اساسی در کیفیت آموزش تلقی می گردد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل اخلاق حرفه ای دبیران تربیت بدنی است که با روش کیفی مبتنی بر نظریه مبنایی (با رهیافت ساخت گرایانه چارمز) انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحب نظران حوزه اخلاق و ورزش است که برای گزینش مصاحبه شوندگان از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر روش نظری استفاده شد. برای سنجش روایی ابزار از معیارهای اسکینر و همکاران و برای سنجش پایایی از پایایی بازآزمون بهره گرفته شد. فرآیند تحلیل داده ها نیز مبتنی بر سه مرحله کدگذاری اولیه یا باز، کدگذاری متمرکزشده و کدگذاری نظری انجام پذیرفت. در نهایت، مدل اخلاق حرفه ای دبیران تربیت بدنی در سه سطح شامل عوامل مؤثر بر اخلاق حرفه ای، سطوح اخلاق حرفه ای و پیامدهای آن شکل گرفت.
تأملاتی در معنای دین و انواع آن با تأکید بر اندیشه های ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
141 - 164
حوزه های تخصصی:
حقیقت دین پدیده دیرپایی است که همواره پرسش های فراوانی را در ذهن پژوهشگران موضوع دین مطرح کرده است. تاریخ پیدایش دین، خاستگاه دین، سرشت و تعریف دین، انواع دین و نیز چگونگی کارکردهای فردی و اجتماعی آن، برخی از همین ابهام هاست که خاطر فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. درازدامنی این پدیده و تأملات پیرامونی آن، نگارنده را بر آن داشته تنها با تمرکز بر معنای دین حق و انواع آن از نگاه عرفانی به ویژه ابن عربی، برخی از این چالش های موجود را پاسخ دهد؛ لذا پرسش اصلی این نوشتار آن است که معنای دین و انواع آن با تأکید بر اندیشه های ابن عربی کدام است؟ پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی نشان می دهد ابن عربی با تقسیم دین حق به تأسیسی و امضایی سه معنای تشکیکیِ انقیاد، جزا و عادت را در دین تأسیسی نهفته دانسته است. توجه به این سه معنا، ضمن دریافت دقیق ماهیت دین، از حقایق قرآنی بسیاری در این باره نیز پرده بر خواهد داشت. تقسیم دین به مستقیم و غیر مستقیم نیز از دیگر تقسیمات اوست.
نقد سازگاری توحید قرآن و کتاب مقدس در اندیشه دنیز ماسون (با نگاهی به اندیشه تفسیری ملاصدرا)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
95 - 122
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به تثلیث در کتاب مقدس مسیحی از چالش ها ی بسیار مهم برای متکلمان مسیحی بوده است؛ به ویژه برای کسانی که کوشیده اند در بحث تطبیقی آن را سازگار با توحید در قرآن نشان دهند. خانم ماسون با اذعان به برتری قرآن در مسئله توحید در قرآن و برخی ضعف های اندیشه مسیحی در آن، تلاش دارد از این چالش بیرون آمده، به نوعی اندیشه تثلیث را سازگار با توحید نشان دهد؛ اما در این راه موفق نبوده است. تلاش برخی محققان بر آن است دیدگاه او را متفاوت با اندیشمندان مسیحی دیگر و متأثر از اندیشه عرفانی اسلام نشان دهند؛ اما تبیین دیدگاه او نشان می دهد اندیشه او با دیگر اندیشمندان مسیحی تفاوت ندارد. همچنین اندیشه او متفاوت با دیدگاه عرفانی است که از وحدت وجود سخن گفته اند. اعتقاد به تثلیث با هر نوع تقریری از آن با دیدگاه قرآن تفاوت بنیادی دارد. این تفاوت و انتقاد بنیادی به عقیده تثلیث با دقت در آیات قرآن و اندیشه تفسیری برخی اندیشمندان مانند صدرا به طور روشن قابل بازیابی است.
بررسی حق مالکیت انسان نسبت به محیط زیست از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی مالکیت انسان نسبت به محیط زیست یکی از مهمترین مسائل مربوط به رابطه انسان و محیط زیست است. تفکر رایج و امروزی حق مالکیت مطلق و ذاتی انسان نسبت به طبیعت و سایر موجودات آن، مجوزی برای تصاحب کامل و در نتیجه تخریب و نابودی محیط زیست و پایمال کردن حقوق آن توسط انسان، گردیده است. در این مقاله به روش کتابخانه ای، آیات مرتبط با بحث مالکیت و دیدگاه مفسران و لغت دانان درباره آنها توصیف و تحلیل گردیده است. در قرآن کریم تأکید می شود که خداوند مالک حقیقی، ذاتی و ابدی همه آفریده های گوناگون در جهان است. در آیاتی که عبارات «سَخَّرَ لَکُم»، «خَلَقَ لَکُم» و «جَعَلَ لَکُم» ذکر گردیده، مراد اثبات حق مالکیت انسان بر موجودات دیگر طبیعت نیست؛ بلکه مقصود بیان استفاده صحیح انسان از نعمات دنیوی، یادآوری الطاف الهی و شکرگزاری به خاطر آن است. هر چند قرآن کریم بر حق مالکیت موقت، تَبعی و دنیایی انسان در مدت زمان حیات خود صحه می گذارد؛ اما این نوع مالکیت انسان نسبت به اشیاء در محیط زیست مطلق، حقیقی و اصیل نیست و هم چنین دارای چهارچوب و حدودی است که خارج از آن حدود و ثغور پذیرفته نیست. درک این حقیقت که انسان حق مالکیت مطلق بر آفریده های خداوند ندارد، باعث می شود که در حفظ حقوق آنها و احترام به ارزش ذاتی آنها اهتمام بیشتری ورزد.
سقوط حد سرقت در صورت نبود عضو متعلق قطع در فقه شیعه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
73 - 100
حوزه های تخصصی:
یکی از مجازات ها در حد سرقت، قطع عضو است. از موضوعات مهم در این زمینه، چگونگی اجرای مجازات سارقانی خواهد بود که دارای محل اقامه حد نیستند. پرسش بنیادین این است که آیا در صورت نبود عضو متعلق قطع، حد سرقت منتفی خواهد شد؟ گروهی از فقیهان، به قطع عضو دیگر گرایش پیدا کرده اند؛ البته در این مسئله که چه عضوی باید قطع شود، دیدگاه ها گوناگون است. در مقابل، بیشتر فقیهان چنین دیدگاهی را نپذیرفته اند و به طور مفصل به آنها پاسخ گفته اند. از دید این گروه، با انتفای موضوع حکم، خود حکم نیز منتفی می شود و مجازات حد (قطع) در چنین مسئله ای ساقط خواهد بود و به عضو دیگر انتقال نمی یابد. در نوشتار پیش رو تلاش شده است که دیدگاه های فقیهان و مبانی آنها درباره این مسئله واکاویده و ارزیابی شوند. نخست فرضی بررسی خواهد شد که سارق در هنگام سرقت، دارای عضو متعلق قطع است، ولی پس از سرقت و پیش از اقامه حد، فاقد این عضو می شود و سپس به فرضی که سارق در هنگام سرقت، فاقد عضو متعلق قطع است، پرداخته خواهد شد؛ تا از این رهگذر قضاوت صحیحی میان آرای مختلف فقیهان ارائه شود و در پایان قانون ها در این زمینه، مطرح و پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.
بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مرتبط با زنان در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در نهج البلاغه موردتوجه و بحث قرارگرفته است، زنان هستند. جایگاه زنان در کلام حضرت علی (ع) بعضاً محل اختلاف بین مترجمان بوده و بحث های فراوانی را در پی داشته است. در پژوهش حاضر سعی برآن است تا به این دو پرسش پاسخ دهیم که آیا جنسیت و ایدئولوژی مترجم می تواند تفاوتی در ترجمه متن کتابی مذهبی همچون نهج البلاغه ایجاد کند و مترجمان زن و مرد از چه دسته بندی هایی بر اساس مدل تحلیل انتقادی گفتمان فرحزاد و چه راهکارهایی بر اساس مدل زوبرگا در جهت اعمال ایدئولوژی خود استفاده کرده اند. مقاله حاضر، با هدف بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مربوط به زنان در نهج البلاغه با توجه به ترجمه محمد دشتی و ناهید آقا میرزایی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در ترجمه این سخنان، ایدئولوژی مترجمان نقش بسزایی داشته است و منجر به تفاوت های چشمگیری در ترجمه های آن ها شده است. همچنین بررسی تأثیر جنسیت مترجم، نشان داد میان ترجمه مترجم مرد از موضوعات مربوط به زنان و اعمال بار منفی در انتقال معنا رابطه مستقیمی وجود ندارد و مترجم مرد در بسیاری از موارد برخلاف مترجم زن با نگرشی مثبت نسبت به زنان به ترجمه پرداخته است.
ضمانت کیفری حقوق اقتصادی زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
75 - 91
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زوجه در روابط با زوج دارای حقوق متعددی است. بخشی از این حقوق تحت عنوان حقوق مالی و اقتصادی یاد می شود. حقوق اقتصادی زوجه شامل مواردی چون مهریه، نفقه، نحله اجرت المثل می باشد. هدف اصلی مقاله حاضر این است که ضمانت اجرای کیفری حقوق اقتصادی زوجه را بررسی نماید. مواد و روش ها: مقاله پیش رو توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع پرداخته است. یافته ها: همه مصادیق حقوق اقتصادی زوجه دارای ضمانت کیفری نیست. بهره گیری از ضمانت کیفری در روابط زوجین چندان با بنیان و فلسفه خانواده و ازدواج که مبتنی بر علاقه است سازگار نیست، بر همین اساس رویکرد قانون گذار در این خصوص حداقلی است. ملاحظات اخلاقی: در مراحل مختلف نگارش مقاله، اصول اخلاقی و علمی از جمله بهره گیری علمی و دقیق از منابع علمی رعایت شده است. نتیجه گیری: در خصوص حقوق اقتصادی زوجه صرفاً در مورد مهریه و نفقه ضمانت کیفری پیش بینی شده است. در خصوص مهریه نیز با صدور بخشنامه اخیر قوه قضائیه که برای اجرای احکام حبس عدم پرداخت مهریه محدودیت قائل شده است، عملاً ضمانت کیفری منتفی شده است. قانون گذار برای نفقه نیز ضمانت کیفری حبس تعیین کرده است اما واقعیت امر این است که مجازات حبس برای ترک انفاق تأثیری بر وضعیت زوجه ندارد. بنابراین بهتر است به جای مجازات حبس، مجازات های دیگری از جمله محکومیت به کار اجباری در مراکز معین و پرداخت دستمزد آن به محکوم له در نظر گرفته شود.
بررسی و نقد رویکرد انتقادی محمد عابد الجابری بر عقلانیت عربی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۹۸-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
این مقاله در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول به دنبال بررسی رویکرد انتقادی عابدالجابری در بررسی میراث عربی-اسلامی می باشد در این بخش با روش کتابخانه ای به توصیف ابعاد مختلف نظریه جابری پرداخته ایم. او برای بنیاد نظریه خود سه مدخل اساسی تعریف می کند: اول نقد رویکردهای لیبرالی، مارکسیستی و بنیادگرایانه در بررسی میراث، دوم تعریف عقل و عقلانیت و سوم فرآیند روش شناختی جهت بررسی میراث می باشد. جابری بعد از این سه مدخل به نقد عقلانیت عربی-اسلامی در دو سطح تکوین تاریخی و بافت ساختاری و در سه حوزه معرفت، سیاست و اخلاق می پردازد. در بخش دوم با مبنای روش شناسی بنیادین به بررسی نظریه جابری در دو سطح عوامل معرفتی منطقی و عوامل وجودی اجتماعی پرداختیم. بر این مبنا نتیجه گرفتیم که مواضع هستی شناسی و معرفت شناسی جابری در مسیر روش شناسی های برساختی تفسیری حرکت می کند و حوزه های معرفتی که مبتنی بر استقلال سوژه هستند را فعال می کند. در نتیجه مبانی فکری جابری و روش شناسی که وی برای رسیدن به نظریه خود طی می کند در بستر عقلانیت های غربی است.
وصیت تملیکی و ماترک متوفی مدیون از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وصیت تملیکی و ماترک متوفی مدیون از موضوعات و مباحث مهمی فقهی حقوقی است که محل بحث و نظر است. در این مقاله تلاش شده به بررسی این مهم پرداخته شود که وضعیت وصیت تملیکی و ماترک متوفی مدیون به چه صورت بوده و رویکرد فقه و حقوق در خصوص خیارت ارث مدیون مستغرق چگونه است. مواد و روش ها: مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: تصرفات وارث در ترکه بایستی در راستای ادای دین متوفی باشد تا مشروع و معتبر قلمداد شوند. دیون متوفی به وراث تعلق ندارد، بلکه به ترکه تعلق دارد. برای اینکه ترکه آماده پیوستن به دارایی ورثه شود باید تصفیه گردد و دیون و واجبات مالی مورث مقدم بر تملک وارثان می باشد. همچنین خیار حق است و به صورت قهری قابل انتقال به ورثه می باشد. نتیجه گیری: مستغرق بودن دین در ترکه سبب نمی شود که خیار به ورثه منتقل نگردد اگرچه مالی که در آن خیار مطرح است به دلیل وجود دین به ورثه منتقل نمی شود.
واکاوی گستره دلالت آیه «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ» در پرتو قاعده تفسیری «جری و تطبیق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۴۴
195 - 216
حوزه های تخصصی:
فهم دلالت و تشخیص گستره دلالت عبارات قرآنی، تحت تأثیر عوامل گوناگون گاه امری دشوار و پیچیده می نماید. آیه «و قرن فی بیوتکن» از جمله آیاتی است که فهم دلالت و گستره مخاطب آن مورد اختلاف واقع شده و پارادایم ها و گفتمان های زمانه کنونی بر این اختلافات دامن زده است. نظر به اختلافات موجود در مورد آیه مذکور، این مقاله آهنگ آن کرده تا دلالت و گستره دلالت آن را با به کارگیری قاعده «جری و تطبیق» به بررسی بنشیند. این بررسی و مطالعه با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و امکان و ضرورت جری و تطبیق آیه مذکور و تعمیم آن بر همه زنان از دیدگاه مفسران، قرآن پژوهان و فقها به اثبات رسیده است. فهم دلالت و تشخیص گستره دلالت عبارات قرآنی، تحت تأثیر عوامل گوناگون گاه امری دشوار و پیچیده می نماید. آیه «و قرن فی بیوتکن» از جمله آیاتی است که فهم دلالت و گستره مخاطب آن مورد اختلاف واقع شده و پارادایم ها و گفتمان های زمانه کنونی بر این اختلافات دامن زده است. نظر به اختلافات موجود در مورد آیه مذکور، این مقاله آهنگ آن کرده تا دلالت و گستره دلالت آن را با به کارگیری قاعده «جری و تطبیق» به بررسی بنشیند. این بررسی و مطالعه با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و امکان و ضرورت جری و تطبیق آیه مذکور و تعمیم آن بر همه زنان از دیدگاه مفسران، قرآن پژوهان و فقها به اثبات رسیده است.
مطالعه ی تطبیقی طلاق در فرهنگ جاهلیت و قرآن با تکیه بر بسترهای معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نظام فکری رایج مردم جاهلی درباره ی مسائل زنان، زمینه ای برای درک و فهم بهتر قوانین و احکام مربوط به زنان در اسلام فراهم می کند. مسئله ی « طلاق » از جمله مباحثی است که بین فرهنگ جاهلی و اسلام تفاوت های باینی داشته و قرآن با رویکرد تحول گرا و اصلاحی در این خصوص، در جامعه بشریت نقش اساسی ایفا کرده است؛ اصلی ترین وجوه افتراق « طلاق » آسان و ساده انگاری آن در میان عرب جاهلی بود؛ این مسئله بر گرفته از بستر معرفتی فرهنگ جاهلیت نسبت به حقوق زن و تضعیف آن در امر « طلاق » است. در عصر جاهلیت « طلاق » بدون هیچ مقدمات و شرایط و لواحقی (جز رضایت مرد) به وقوع پیوسته و هدف از آن انتقام جویی یا تنبیه زن یا قبیله ی وی بود. در حالی که اسلام برخی از انواع « طلاق » از جمله: ایلاء، ظهار و عضل را لغو و بعضی دیگر از جمله: طلاق رجعی، خلع، مبارات و بائن را تعدیل نمود. زن پس از « طلاق » به دلیل تعصب افراطی مرد، حق ازدواج با مرد دیگر (حتی بعد از عده) را نداشت؛ عدم محدودیت « طلاق » و نیز غیر کلامی بودن آن ابزاری در دست مرد به منزله ی آزار زن بود. عده ی « طلاق » در زمان جاهلیت، در منابع تفسیری و تاریخی از جمله مباحث مورد تناقض است ؛ در حالی که با استنادات قرآنی و روایی در اسلام این امر مورد تاکید قرار گرفته و طبق دیدگاه مفسران مراد از « ثَلا ثَهَ قُرُوء » در آیه ی قرآن، دلالت بر سه بار پاک شدن از حیض، به منظور اتمام دوره ی عده است. لذا هدف اسلام در مسئله ی « طلاق » ارائه ی الگوی مطلوب انسانیت و تکریم مقام زن است . گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای (از طریق مراجعه به کتب تاریخی و شعری عرب جاهلی و کتب تفسیری) و پردازش آن ها به روش مقارنه ای و تحلیلی است.
بررسی تطبیقی معلومیت ثمن در حقوق مدنی ایران و مصر با رهیافتی به مستندات فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
37 - 65
حوزه های تخصصی:
هنگام انعقاد قرارداد شماری از معاملات نوظهور، مانند پیش خریدها و سفارش تولید کالا، قیمت کالا معلوم و قطعی نیست؛ درحالی که این دسته از قراردادها با توجه به نظام حقوقی ایران به موجب موادی مانند 190 و 338 ق.م قابل پذیرش نیست. به همین جهت پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی تحلیلی به مقایسه ماهوی شرط معلومیت ثمن در نظام حقوقی ایران و مصر پرداخته است. در هر دو نظام حقوقی، لزوم معلومیت ثمن تصریح شده است؛ در نظام حقوقی مصر قابلیت تعیین ثمن از مصادیق معلومیت آن به شمار آمده است، ولی معیار در نظام حقوقی ایران، تحقق علم تفصیلی به ثمن است، مگر در عقود مسامحه ای، نظیر عقد ضمان، هبه، صلح و... که علم اجمالی در آنها کافی است. پژوهش حاضر پس از بازخوانی اندیشه های حقوقی ایران و مستندات فقهی آن، لزوم معلومیت ثمن را به عنوان شرط وجودی نپذیرفته و مراد فقها از شرط مذکور را به امر عدمی، یعنی غرری نبودن ثمن معامله تفسیر کرده است که با این وصف، پذیرش نظام حقوقی مصر، یعنی قابلیت تعیین ثمن مشروط به غرری نبودن آن صحیح و شرعی است و به همین سبب، ظاهر حقوق مدنی ایران در معلومیت ثمن مانند ماده 216 ق.م، مخالف تفسیر فقهی مذکور تلقی شده است.
اجرت المثل کار زوجه در حقوق افغانستان و میزان کارایی قوانین جهت دستیابی به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرت المثلِ کارهای زوجه در منزل، به عنوان یکی از حقوق مالی وی در قوانین افغانستان به رسمیت شناخته شده و طبق شرایط خاصی قابل مطالبه است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مفهوم، مبانی حقوقی، شرایط و ضمانت اجراهای اجرت المثل زوجه در منزل می پردازد و نتیجه می گیرد که برخی از شرایط آن، مانند شرطِ «دستور» زوج و «عدمِ قصد تبرع»، به نحوی اند که اِثبات آن با توجه به ویژگی های خاصِ زندگی مشترک، با دشواری های زیادی مواجه است و عملاً منجربه محرومیت زنان از این حق می شود که جهت ایجاد سهولت در این خصوص، پیشنهاد جایگزین نیز ارائه شده است. افزون بر این، براساس قانون « احوال شخصیه اهل تشیع»، اجرت المثل از حیث زمانی، فقط «بعد» از طلاق یا فوت زوج قابل مطالبه دانسته شده است؛ درحالی که این محدودیت با قواعد و مبانیِ فقهی و حقوقی قابل دفاع و پشتیبانی نیست و نیازمند بازنگری و اصلاح به نظر می رسد.