فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۴۶۱ تا ۱۹٬۴۸۰ مورد از کل ۷۹٬۵۳۷ مورد.
منبع:
متین سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
ثبت اختراع ژن های انسانی، ثبت اختراعی بر مبنای ژن های انسان است. ژن هایی که از اعضای بدن انسان یا بافت های خاصی از بدن برداشته شده، مورد خالص سازی قرارگرفته و در یک آزمایشگاه مورد دست کاری قرارگرفته است. در حقوق بیگانه (آمریکا و اتحادیه اروپا)، با ثبت اختراع در این حوزه تحت شرایط خاص موافقت شده است. در نظام حقوق داخلی، مقنن با ثبت اختراع بر مبنای ژن انسانی نامأنوس است و هنوز به تصریح آن را وارد نظام حقوقی ننموده است. مقاله در پی توجیهات حقوقی ثبت اختراع بر مبنای ژن انسانی در نظام حقوق داخلی است و تلاش می نماید، ثبت اختراع در این حوزه را همگام با کشورهای تأثیر گذار در این زمینه، موجه نماید. نگارنده مصمم است با استدلال های حقوقی، ثبت اختراع بر مبنای ژن انسانی را وارد نظام اختراعات ایران نماید و اثبات نماید اداره ثبت اختراعات با مانعی جهت ثبت اختراعات بر مبنای ژن های انسانی مواجه نیست. در ادامه دیدگاه امام خمینی در باب اختراع مورد واکاوی مجدد قرارگرفته و برخلاف آنچه نویسندگان از فتوای امام مبنی بر نفی حق اختراع برداشت نموده اند، نگارنده با تحلیل فتوای ایشان به ویژه حکم اولیه و ثانویه به این نتیجه رسیده، که امام با حکمی ثانوی، حق اختراع را پذیرفته است.
شعور موجودات در قرآن و روایات5 (حشر و گواهی موجودات؛ حقیقت، مراتب و آثار اعتقادی آن)
حوزههای تخصصی:
قرآن و حدیث، بر حشر موجودات در روز قیامت و گواهی و شهادت آنها تصریح می کند. این برانگیختگی و گواهی افزون بر شعورمندی، گونه و مرتبه شعور آنها را نیز روشن می سازد. گروهی از متکلّمان و مفسّران، حشر موجودات مادون انسان را نابودی آنها می دانند و گروهی دیگر معتقدند که حشر آنها صرفا برای کیفر است. اشارات آیات کریمه و احادیث معصومان علیهم السّلام نشان می دهد که همه موجودات، محشور شده و به اندازه گستره و توان وجودی، درک و شعورشان حساب پس می دهند. اعتقاد به تسبیح، سجده، نطق، حشر، گواهی و دیگر مؤلّفه های شعور در موجودات، آثار و کارکردهای تربیتی، حقوقی، بهداشتی و نظری در پی دارد.
رهیافتی بر انواع سنت فعل و نحوه تأثیر شناخت نوع سنت بر استنباط احکام حج(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶
35 - 61
حوزههای تخصصی:
سنت از مهم ترین منابع و ادله دانش فقه است که به لحاظ نوع عمل و عکس العمل معصوم ع به سه نوع قول، فعل و تقریر او تقسیم می شود. بعد از قول، سنت فعل با توجه به عصمت معصومان (ع) جایگاه خاصی در بیان حکم دارد و امکان برداشت حکم از آن امری مسلم، ولی دارای شرایط خاص است که می توان کم توجهی بعضی از فقها به سنت فعل را مرتبط با شرایط خاص آن دانست؛ از این رو، شناخت هر چه دقیق تر فعل معصومان (ع) راه گشای استفاده از سنت فعل است. باب حج که مورد تأکید این پژوهش است دارای مزیت ویژه ای برای بررسی سنت فعل است؛ زیرا در این باب فعل نقش مهمی در بیان احکام دارد و وسعت زمانی آن و تعدد افعال آن بستر مناسبی را برای بررسی سنت فعل ایجاد می کند. در این تحقیق برخلاف رویه جاری که مراجعه به کتب اصول فقه است سعی شده با مراجعه به موارد و مصادیق استدلال به سنت در کتب فقهی و مباحث فقهی فقها که محل استفاده از سنت و مشخص کننده میزان اعتبار آن در کارزار استنباط است، به تقسیم صحیحی از سنت دست یافت. در بررسی موارد استدلال معصومان(ع) به سنت فعل و کیفیت و میزان استفاده فقها از آن در استنباط احکام می توان سنت را به اقسام اختصاصی، مبین، مسئول حج، مسئول اطرافیان و شخصی تقسیم کرد که هر یک از اقسام دارای مصادیق مختلفی در فقه است و درک صحیح هر یک از اقسام، تأثیر ویژه ای در برداشت حکم از سنت فعل دارد.
مسئله «امکان اخلاق» و وحدت گرایی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
325 - 347
حوزههای تخصصی:
مسئله «امکان اخلاق» در قرائت وحدت گرایانه عرفانی یکی از چالش های پیش روی متفکران حوزه نسبت اخلاق و عرفان است. یکی از نظریه های مهم در این حوزه، «ناسازگاری اخلاق با وحدت گرایی عرفانی» است، بدین معنا که این نگرش عرفانی اخلاق را ناممکن و بی معنا می سازد. در این نوشتار با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با ابتنای بر نگرش منطقی، ضمن تقریر مدعای قائلان به این نظریه، پیش فرض های آن ها درباره اخلاق و علت های ناسازگاری آن با وحدت گرایی عرفانی بررسی می شود. این پیش فرض ها را که درواقع، شرایط لازم کاربرد و اطلاق اخلاق اند، می توان تحت مقولات هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی تحلیل کرد: از حیث هستی شناختی اخلاق مستلزم کثرت اندیشی و قول به اصالت و واقعیت تمایزات میان امور مختلف است؛ از حیث انسان شناختی اخلاق مستلزم اثبات هویت های فردی مستقل است و بر اساس آن غیریت میان «خود» و «دیگری» شکل می گیرد و این امر برای ایجاد رابطه اخلاقی ضروری است و از حیث ارزش شناختی از مقوّمات تفکر و زبان اخلاقی، اعتبار مقولات ارزشی و هنجاری متمایز مانند خیر و شر، خوب و بد یا درست و نادرست است. به ادعای صاحبان این نظریه از لوازم منطقی وحدت گرایی عرفانی، نفی واقعیت تمایزات میان موجودات، انکار غیریت میان خود و دیگری و بی معنایی خیر و شر است و این امور در تضاد با پیش فرض های مذکور است و درنتیجه، شرایط کاربرد اخلاق را از میان می برد.
نگرش دینی و تأثیر آن بر اندیشه های سیاسی سنت آگوستین و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
اهمیت امام خمینی(ره) و سنت آگوستین در حوزه تمدن اسلام و غرب، به دلیل آن است که افکار و آثار هر دو منشأ تحولات عمیقی بوده است؛ از این رو مقایسه اندیشه های سیاسی این دو شخصیت اهمیت زیادی دارد. این مقایسه براساس سه محورِ «ماهیتِ سیاست»، «ارتباط دین و سیاست» و «وظیفه شهروندان»، با توجه به تأثیرپذیری محورهای مذکور از نگرش دینی آن دو شخصیت، صورت گرفته است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، مقایسه نگرش دینی امام خمینی و آگوستین و تأثیر آن بر اندیشه های این دو شخصیت است. بر اساس این، پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی با ماهیّت کیفی و رویکرد مقایسه ای است. جمع آوری داده ها نیز به شیوه کتابخانه ای انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهند گرچه دغدغه اصلی امام خمینی و آگوستین توجه به دین و برکشیدن آن بر فراز سیاست یا دینی کردن سیاست و درنهایت هدایت انسان به سوی حقیقت آسمانی و وحی و دستیابی او به رستگاری اخروی بوده است، نگرش و برداشت متفاوت آن دو متفکر از دین، باعث ایجاد تفاوت در باورهای سیاسی آنها شده است. آگوستین به جدایی بین امر سیاسی و امر دینی قائل است و سیاست را شرّ ضروری می داند که نتیجه آن، سلطه انسان بر انسان است؛ در حالی که امام خمینی معتقد است بین سیاست و دین پیوندی ناگسستنی وجود دارد و سیاست را تا حد قدسی ارتقا می دهد که وظیفه مهم هدایت انسان ها به سوی کمال را به عهده دارد.
آزمون ساختار عاملی و سنجش همسانی درونی پرسشنامه عوامل آموزشی مؤثر بر تربیت دینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون ساختار عاملی و سنجش همسانی درونی پرسشنامه عوامل آموزشی مؤثر بر تربیت دینی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی، و به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 4 شهر تهران بودندکه بر طبق جدول کریسی و مورگان (1970) شامل 381 نفر تعیین شد که شیوه ی نمونه گیری تصادفی- خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور بررسی روایی مربوط به پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS16، تایید روایی پرسشنامه از مدل تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار AMOS22 و جهت بررسی همسانی درونی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد تحلیل عاملی اکتشافی به استخراج شش عامل منجر گردید که این عامل ها، مجموعاً 43/59% از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می کنند . این عوامل عبارتند بودند از: فرهنگ سازمانی، کیفیت آموزشی، مقررات و قوانین آموزشی، کاربرد تکنولوژی آموزشی، توانایی های فردی معلمان و محتوای دروس آموزشی. شاخص های برازش مدل عاملی تأییدی پرسشنامه نشان داد مدل ارائه شده برازش مطلوبی با داده های تجربی دارد و وجود عوامل شش گانه مورد تأیید قرار گرفت. همچنین ضریب آلفای کرانباخ به میزان 76/0 نشان داد مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است. با توجّه به برازش مدل و اعتبار بالای پرسشنامه، از آن می توان جهت مطالعه و سنجش عوامل آموزشی مؤثر بر تربیت دینی دانش آموزان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش فلسفه به نوجوانان بر پرورش باورهای زیبایی شناختی و قضاوت های اخلاقی دانش آموزان دوره متوسطه: به روش حلقه کندوکاو فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فلسفه برای نوجوانان با روش کندوکاو فلسفی با بهره گیری از داستان های متون کلاسیک فارسی بر پرورش باورهای زیبایی شناختی و قضاوت های اخلاقی دانش آموزان دوره متوسطه انجام یافته است. روش پژوهش از نوع طرح شبه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تبریز می باشد که از بین مناطق 5 گانه، ناحیه 4 شهر تبریز انتخاب و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دو مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای زیبایی شناسی تقی زاده و بابایی (1396، به نقل از احمدی، 1396) و پرسشنامه قضاوت اخلاقی دورگانداسینها و میراوارما((Dorgandacinha & Miravarma,1998 استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که میانگین گروه ه آزمایش با مقدار اتای (61/0) در متغیر باورهای زیبایی شناسی و مقدار اتای (322/0) در متغیر قضاوت اخلاقی از میانگین گروه کنترل بالاتر است و تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. برنامه آموزش فلسفه برای نوجوانان به روش حلقه کندوکاو فلسفی بر باورهای زیبایی شناختی و قضاوت اخلاقی نوجوانان تاثیر مثبت دارد. پس می توان نتیجه گرفت که از طریق آموزش فلسفه برای نوجوانان می توان باورهای زیبایی شناختی و قدرت قضاوت اخلاقی آنان را تقویت کرد.
واکاوی صدامعنایی در قرآن کریم با تکیه بر نظریه اشتقاق ابن جنی مطالعه موردی ترکیب آواهای (ح، ر، م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که ابوالفتح عثمان ابن جنی زبان شناس (وفات 392ق) مطرح می کند، مساله منشاء زبان و دلالت ذاتی آوای الفاظ بر معنا است که از دیرباز در یونان باستان مطرح بوده و به نظریه (صدامعنایی) معروف است. وی مدعی ارتباط معنایی میان مشتقاتی است که تعداد و نوع حروف اصلی آن ها یکسان ولی در ترتیب متفاوتند. واکاوی و شناخت جوانب این پدیده، مایه دریافت دقیقتر مدلول و مفاهیم واژگان است و این نوع واژه شناسی می تواند مقدمه ای برای شناخت دال ها و مدلول و پیام های متون هدفمند، از جمله تفسیر آیات شریفه قرآن باشد. در این جهت، جستار حاضر براساس نظریه ابن جنی به واکاوی یکی از مشتقات قرآنی که از آواهای (ح،ر،م) برگرفته، پرداخته است و به تبیین تناسب معنایی واژگانی آواها از رهگذر توصیفی تحلیلی برآمده است. از یافته های این پژوهش می توان به اعجاز معنوی آوا در تفهیم و اقناع مخاطب، اعجاز کمینه گویی قرآن در تجسیم مفاهیم انتزاعی با کمترین صوت اشاره کرد، چراکه مشتقات با واج های یکسان، معانی مرتبطی دارند. مثلا تمام ترکیب های متفاوت (ح،ر،م) به مثابه یک دال بر مدلول هایی قبیل حرارت پنهان، کثرت، بست و قوت هستند.
مطالعه تطبیقی تکرار و توالی هفت گناه کبیره اخلاقی در آثار سنایی با هفت دیو بزرگ در مزداپرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
23 - 46
حوزههای تخصصی:
حکیم سنایی غزنوی (ف 536 ه .ق)، شاعر دوران ساز ادبیات عرفانی فارسی، در تدوین نظام اخلاقی عرفانی خود و در تبیین هفت گناه کبیره اخلاقیِ «آز، شهوت، خشم، کِبر، رشک، بخل و کینه»، هم از میراث فرهنگ اسلامی و هم میراث مزداپرستی باستان بهره می گیرد. وی با رویکردی تحذیری و بنا بر ذهنیت قرآنی خود، از این هفت خوی بهیمی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» و بنا بر گرایش همدلانه به فرهنگ اساطیری ایران باستان، از این خوی ها به عنوانِ «دیو» یاد می کند. از فحوای کلام سنایی چنین برمی آید که ظاهراً نخستین بار زرتشت، پیامبر مزداپرستی، به این هفت خوی بهیمی اشاره کرده است و بعدها این هفت خوی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» به آثار عارفان مسلمان راه یافته است. نویسندگان در این نوشتار کوشیده اند که با یک نگاه تطبیقی به اشعار سنایی در حوزه گناهان کبیره اخلاقی، این اشعار را تحلیل کنند و وجوه اشتراک این هفت گناه کبیره اخلاقی را با ماهیت و کارکرد دیوها در اوستا و دیگر منابع مزدایی نشان دهند. افزون بر این نگارندگان با گزارش صُوَر تمثلی این هفت گناه کبیره اخلاقی در حدیقه الحقیقه و دیوان سنایی، خاستگاه اساطیری، روایی و بلاغی و حکمی آن ها را نشان داده اند. «تکرار و توالی این هفت خوی بهیمی»، «دیو بودن این خوی ها »، «آفریدگان و همکارانِ اهریمن بودن این دیو ها»، «در تن لانه داشتنِ این دیوها» و «دوزخی بودن متصفان به این خوی ها» همسویی اندیشه سنایی را با برخی از باورهای مزدایی نشان می دهد. افزون بر آن، فراتر از آموزه های قرآنی، تنفر سنایی از خرفستران و اعتقاد تلویحی به وجود استقلالی یا تلفیقی دیوان، به جز ابلیس، جنیان و اهرمن، بر بنیاد نگاه همدلانه و آشکار به مزداپرستی نیز شایسته توجه است.
سیر تحول پوشش، حجاب و البسه در قرن نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش و حجاب در قرن نخست هجری قمری، از ظهور اسلام تا پایان دوره عمر بن عبدالعزیز در سرزمین های اسلامی و نزد مسلمانان چه از نظر میزان و حدود پوشش و چه از نظر نوع پوشاک، بسته به شرایط با تغییر و تحولاتی همراه بوده است. این دگرگونی را می توان به سه برهه زمانی تقسیم و مورد بررسی قرار داد: نخست وضعیت پوشش در آستانه ظهور اسلام تا پایان دوره خلیفه دوم عمر بن خطاب، دوم از دوره خلیفه سوم، عثمان بن عفان تا روی کار آمدن اموی ها و سوم دوره خلافت اموی تا پایان سده اول. هر یک از این دوره ها دارای شرایط ویژه خاص سیاسی و فرهنگی خاص خود هستند که آنها را تا حدودی از دوره پیشین متفاوت می کند. بررسی جداگانه هر سه دوره به فهم هرچه بهتر ما از مسأله میزان پوشش و نوع پوشاک در این دوره کمک خواهد کرد. در این پژوهش ابتدا به بررسی سیر تحول فرهنگ پوشش و حجاب در این سه دوران پرداخته و آن را در گذر حوادث مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به معرفی و تبیین مواد خام و پارچه های مورد استفاده در پوشاک های این دوره، نوع البسه؛ دوخت، منسوجات و در نهایت لباس های مورد استفاده در هر یک از این دورانها می پردازیم.
پوشش زنان در ادیان توحیدی شبه جزیره در صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یهودیت و مسیحیت هر کدام به دلایلی در جامعه عربستان عصر نزول از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند. نظام دینی یکتاپرست آنان از نظر اخلاقی از نظام های شرک و چندگانه پرستی متراکم تر بود. سنت دینی یهودیان و مسیحیان پوشش را برای زنان واجب دانسته و آن را نشانه عفت و پاک دامنی می داند. در حالی که روایت های مختلفی در باره پوشش زنان و دختران عرب وجود دارد، تا اندازه ای روشن است که زنان اهل کتاب پوشیده تر از زنان عرب بودند. اشعار، نقاشی ها، و ادبیات برجای مانده از آن دوران نشان می دهد که برخی از زنان اهل کتاب تمام بدن و نیز سر و صورت خود را می پوشاندند. "جلباب" که قرآن کریم پوشیدن آن را برای زنان و دختران مسلمان لازم دانسته است، یک واژه حبشی است که مسیحیان در آن جا ساکن بودند و این نشان می دهد که پیش از آنان که اسلام حجاب را بر زنان مسلمان واجب کند، پیروان اهل کتاب پوشش کاملی داشته اند.
اعتبارات ماهیت؛ ابداع سینوی و ابتکار مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامیماهیت دارای احکاممختلفی است که مسئله اعتبارات ماهیت از آن جمله است. درپی طرح مسئله اعتبارات ماهیت، سه مفهوم کلیدی در حوزه مباحث ماهیت به وجود آمد که بین فیلسوفان اسلامی درباره ارتباط هریک از این مفاهیم نسبت به هم، اختلاف نظر زیادی وجود دارد.. این سه مفهوم عبارت اند از: مفهوم «کلی طبیعی»، مفهوم «ماهیت من حیث هی هی» و مفهوم «اعتبار لابشرط». در رابطه با ارتباط این مفاهیم دو دیدگاه مشهور بین فلاسفه وجود دارد: دیدگاه نخست، کلی طبیعی و ماهیت من حیث هی هی را منطبق بر اعتبار لابشرط مقسمی می داند. این گروه به اعتبار مقسم باور دارند؛ ازاین رو شمار اعتبارات را چهار اعتبار می دانند.مشهور حکما در این گروه جای می گیرند. دیدگاه دوم، مانند گروه نخست معتقدند کلی طبیعی همان ماهیت من حیث هی هی است اما برخلاف دیدگاه نخست معتقد است هر دو مفهوم یادشده منطبق بر اعتبار لابشرط قسمی است.بنابر نظر گروه دوم شمار اعتبارات منحصر در سه اعتبار است زیرا این گروه به دیدگاه مقسم باور ندارند. ابن سینا مبدع بحث اعتبارات و قائل به دیدگاه دوم است و آقاعلی نماینده دیدگاه سومی است که به صراحت آراء فیلسوفان دیگر را ناتمام دانسته و خود طرحی نو درانداخته که آخرین مرحله در تکامل فلسفی این ایده است. آقا علی شمار اعتبارات را به پنج اعتبار رسانیده است. با مبنا قرار دادن دیدگاه آقا علی در باب اعتبارات ماهیت می توان تحلیل بهتری از مسائل حمل اولی و شایع، اعتبار ذات حق و برخی دیگر از مسائل فلسفی ارائه داد.
بررسی تحلیلی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره «قلم» با رویکرد فلسفی و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیات و روایات اسلامی، دو اصطلاح «قلم» و «لوح» در کنار هم به کار رفته و از مراتب علم فعلی خداوند دانسته شده است. از همین رو، دو اصطلاح یاد شده در فلسفه اسلامی نیز راه یافته و جزو مسائل فلسفه اولی قرار گرفته است. در این میان، فیلسوفانی مانند ملاصدرا، به گونه ای اجمالی و علامه طباطبایی، به گونه ای تفصیلی، با بهره گیری از آموزه های دینی کوشیده اند از «قلم» و «لوح»، تبیین فلسفی ارائه دهند. در جستار حاضر، دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره «قلم» به شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد روایی و فلسفی مورد بازخوانی، تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده که براساس روایات و مبانی حکمت متعالیه، «قلم» و «اقلام» از حقایق عالم عقل می باشند که در سلسله طولی هستی، نسبت به حقایق پایین تر از خود جنبه فاعلی داشته و واسطه فیض شمرده می شوند. همچنین می توان قلم را برابر با عالم عقل و لوح را برابر با عالم مثال دانست که نسبت به عالم عقل جنبه قابلی دارد و حقایق را از آن عالم دریافت می کند. شایان ذکر است که میان این دو تفسیر ناسازگاری وجود ندارد و تفاوت تنها به نحوه اعتبار عقلی باز می گردد.
بررسی نسبت انسان و عالم هستی براساس روابط جانشینی در زبان نمادین قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متنی ادبی دارای گونه های زیبایی شناختی است که لایه های معنایی به هم پیوسته آن در عین یکپارچگی معنایی در چینش واژگان «تفصیل» یافته است؛ بنابراین نیازمند ابزاری است که مخاطب را تا عمیق ترین این لایه ها رهنمون شود و او را به فضای این یکپارچگی معنایی نزدیک کند. نماد، نشانه امری قدسی و فرودآمده از عوالمی فراتر از انسان است که خود را در بستر واژگان می نمایاند تا رشته پیوند میان انسان و این معانی قدسی باشد. جایگزینی مفهومی بر مفهوم دیگر نخستین کلید کشف نماد در متن است که همان تشبیه و استعاره است. در این پژوهش تلاش شده است میان آیات قرآن رابطه میان انسان و عالم هستی با توجه به ویژگی هایی متناظر یکدیگر بررسی شود. نتیجه اینکه قرآن کریم با ایجاد تناظر میان وجود انسان با اجزای هستی، مخاطب خود را با تغییرات، ویژگی ها و حالات اجزای هستی همراه کرده و مسیر او به سمت رشد و تعالی را هماهنگ با اجزای عالم هستی به تصویر کشیده است. این تناظر درنتیجه ایجاد رابطه جانشینی میان انسان و عالم هستی و در مواردی سایر اجزای عالم رخ داده است.
نقدی بر توجیه اعرابی و تفسیر آیه 24 سوره یوسف در کتاب «الاثرالعقدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتاب «الاثر العقدی فی تعدد التوجیه الاعرابی لآیات القرآن الکریم» چگونگی نقش باورهای کلامی مفسران فرقه های اهل سنت و جماعت (پیروان سلف)، اشاعره، معتزله، صوفیه، خوارج و شیعه در تعدد توجیه اعرابی آیات کلامی بررسی شده است. آیه 24 سوره یوسف از جمله آنهاست. تفسیر حاصل از توجیه اعرابی براساس ظاهر آن، خدشه به عصمت حضرت یوسف و انبیاست؛ از این رو مفسران شیعی و معتزلی توجیه اعرابی ای از این آیه به دست داده اند که حاصل تفسیر آن رفع این خدشه است. صاحب «الاثر العقدی» که مذهب سلفی دارد، این توجیه اعرابی و توجیه نحوی آن و تفسیر حاصل از آن را به سبب عدول از ظاهر آیه، تأویل آن، توجه نکردن به سخن صحابه و ارائه توجیه اعرابی و توجیه نحوی ضعیف، نقد کرده است. ما نیز بر پایه روش توصیفی تحلیلی برای ارائه یک نمونه عملی در راستای پژوهش «آسیب شناسی جریان های تفسیری» نقد و تفسیر او را نقد کرده ایم. نقدهای ما عبارت اند از: نخست، هر مفسری از ظاهر هر آیه کلامی مخالف با باورهای کلامی خود درصورتی که با ادله عقلی ثابت شده باشد، می تواند عدول آن را تأویل کند. دوم، تلقی حجیت عام روایات صحابه صحیح نیست. سوم در توجیه اعرابی به دست آمده از آیه 24 یوسف خلاف ظاهری رخ نداده است. توجیه اعرابی ارائه شده از این آیه براساس قواعد فصیح و از سوی برخی از بزرگان تفسیر و عرب تأیید شده و توجیه نحوی آن نیز صحیح است.
نگرشهای اخلاقی و اصلاح مدار مجازات سالب آزادی اطفال و نوجوانان در حقوق ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم تحول متفاوت نظام های عدالت کیفری اطفال و نوجوانان در دنیا، کیفر همواره در آن ها وجود داشته است و دولت همیشه حق اعمال مجازات را برای خود محفوظ داشته است. قلمرو عدالت کیفری ایران به دلیل سرگردانی قانون گذار در خصوص چگونگی انطباق سیاست جنایی با واقعیت های علمی، اجتماعی و گزینش الگوی اصلاحی- درمانی در قبال اطفال بزهکار، همچنان با چالش های متعددی روبه رو است، و قانونگذار ایرانی هیچ ساز و کار مشخص و مدونی برای تعیین کیفر سالب آزادی در مورد اطفال و نوجوانان بزهکار مشخص نکرده و دست مقام قضایی را بازگذاشته است. امروز، رویکرد سزادهنده نسبت به بزهکاران در انگلستان، به خصوص نسبت به اطفال بزهکار، بخشی از کوشش در راه استقرارِ (نه استقرار مجدّدِ) دوره طلایی مسئولیت اخلاقی است که با توجه به آن میزان مجازات تعیین می شود. مقاله حاضر به موضوع مجازات های سالب آزادی در حقوق ایران و انگلستان پرداخته و درصدد تاکید بر این نکته است که کیفر سالب آزادی تنها نسبت به جرایم شدید در اطفال و نوجوانان و در صورت ضرورت حمایت از عموم باید استفاده شود، زیرا ممکن است آثار نامطلوبی را درآینده و روحیه آنان برجای گذارد و روند اصلاح و تربیت آنان را به تعویق اندازد. در سال های اخیر انگلستان برنامه های واکنشی متنوعی را در مبارزه با بزهکاری اطفال مقرر کرده و ضوابط خاصی را برای به کارگیری کیفر سالب آزادی برگزیده که جای این ضوابط در قوانین داخلی ایران خالی است . بررسی ضوابط و واکنش های موجود در سیستم حقوقی انگلستان که حاصل مطالعات گسترده قانونگذار انگلیسی است می تواند به عنوان یافته های مطالعات تطبیقی راهگشای قانونگذار در جهت اصلاح قوانین موجود و وضع مقررات مناسب در مورد اطفال بزهکار باشد.
مبانی تحدید حاکمیت در حکومت دینی (مطالعه تطبیقی دیدگاه امام خمینی ره و قدیس آکوئیناس)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کارویژه حکومت ها، اعم از دینی و غیردینی، اِعمال حاکمیت است. امروزه گستره حاکمیت، از اصل تحدیدناپذیری اندیشه های بُدَنی تبعیت ندارد و اغلب اندیشمندان بر تحدیدپذیری حاکمیت و ارائه تعاریف جدیدتر تأکید دارند. مقاله حاضر درصدد بیان این موضوع است که حاکمیت در حکومت های دینی نیز از فرمول تحدید حاکمیت، با شرایط خاص، پیروی می کند و خارج از دایره مقوله تحدیدپذیری نیست. در این خصوص، مطالعه ای تطبیقی با روش توصیفی تحلیلی، میان آرا و نظریات امام خمینی ره و توماس آکوئیناس، دو تن از مهم ترین و تأثیرگذارترین اندیشمندان دینی در باب حکومت دینی، اولی در جهان اسلام (تشیع) و دومی در دنیای مسیحیت (کاتولیک)، انجام شده است. برون داد پژوهش حاضر بیانگر این موضوع است که در رویکردهای کلان هر دو دیدگاه مورد مطالعه، مهم ترین مبنای تحدید اِعمال حاکمیت و قدرت سیاسی، بی تردید حاکمیت قانون الهی است.
اعتبارسنجی یک حدیث از اصول کافی و نسبت آن با «حسن و قبح عقلی»
منبع:
مطالعات اعتبارسنجی حدیث سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
165 - 182
حوزههای تخصصی:
این مقاله به اعتبار سنجی روایت 35 از کتاب العقل و الجهل اصول کافی که در اثبات مبنای «حسن و قبح عقلی» به آن تمسک شده است، می پردازد. در اینصورت بررسی مفاد روایت از منظر تاریخ اندیشه کلامی، در کنار ارزیابی های فقه الحدیثی از طریق تجمیع قرائن و شواهد نیز ضروری است. بررسی روایت از منظر «نسخه شناسی»، «سند»، «میزان تکرار روایت در مصادر»، «متن شناسی»، «مضمون شناسی»، «مقایسه با اندیشه های اهل سنت از منظر تاریخ اندیشه»، محورهایی است که مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به جمع بندی و نتیجه گیری پرداخته شده است. با ملاحظه وجوه مختلف و تجمیع قرائن و شواهد فوق در نهایت نمی توان به اصالت این روایت حکم کرد و آن را معتبر دانست و در نهایت دو احتمال اساسی در هویت این حدیث مطرح شده است.
راه های احراز وثاقت علی بن محمد بن قتیبه
منبع:
مطالعات اعتبارسنجی حدیث سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
143 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از راویان قرن سوم که افزون بر نقل روایت از افراد گوناگون، در حفظ و نشر اخبار فقیه و متکلم بزرگ امامی اثنی عشری ، فضل بن شاذان نقشی مؤثر داشته است، شاگرد وی، علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری است. قبول وثاقت این راوی در پذیرش بسیاری از روایات فقهی ، رجالی و اعتقادی مؤثر است. در تحقیق پیش رو ضمن معرفی این شخصیت و نگاهی به دیدگاه های رجالیان در ارتباط با وی، به بررسی راه های اثبات وثاقت یا ممدوح بودن وی پرداخته و دو راه جدید برای اثبات اعتبار ایشان ارائه شده است . راه های اثبات وثاقت یا مدح ابن قتیبه در این نوشتار عبارتند از: 1. توصیف وی به «فاضل» در کلام شیخ طوسی؛ 2. اعتماد کشّی به وی و کثرت روایت ایشان از او؛ 3. کثرت روایت احمد بن ادریس از وی؛ 4. توثیق ضمنی کشّی؛ 5. تصحیح خبر وی توسط علامه حلی؛ 6. شیخ اجازه کشی یا دیگر بزرگان بودن؛ 7. تصحیح شیخ صدوق؛ 8. تأیید وثاقت او توسط فاضل جزایری صاحب کتاب «الحاوی»؛ 9. روایت اجلاء از ابن قتیبه، که مهم ترین این موارد نه گانه عبارت است از: اعتماد کشّی و نجاشی به او و روایت بزرگانی همچون ابوعلی اشعری، احمد بن ادریس و ابوعلی محمّد بن حمزه از ایشان که این سه، خود، دلیل بر وثاقت این راوی محسوب می شوند.
«دلایل اعتماد شیخ صدوق به روایات ابوسمینه» (با نگاهی به بازیابی منابع مکتوب روایات این راوی در آثار شیخ صدوق)
حوزههای تخصصی:
حدیث یکی از مهم ترین منابع علوم دینی است که چالش هایی چون نگاه حداقلی در اعتماد به آن وجود دارد. حضور راویان ضعیف، چون محمد بن علی الصیرفی (ابوسمینه)، یکی از دلایل این نوع نگاه است. مقاله حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی دلایل وجود روایات ابوسمینه در آثار محمد بن علی بابویه (شیخ صدوق) را بررسی کرده است. ابن بابویه با دلایل و قراینی، از روایات ابوسمینه در آثارش بهره برده است. اهم آن دلایل عبارتند از: نسبی بودن مفهوم ضعف نزد صدوق، نقد محتوایی روایت، توجه به موضوع روایت، عدم باور به همه منقولات، تقدم کتاب شناسی بر سندشناسی، و تفکیک در نقش راوی. بررسی مورد اخیر نیازمند بازسازی متون کهن حدیثی با استفاده از فهرست ها و نگاه مجموعه ای به اسناد و محتوای روایات است. در این پژوهش منبع مورد استفاده صدوق در اخذ روایات ابوسمینه، بررسی گردید، این نتیجه حاصل شد که اکثر روایات ابوسمینه برگرفته از تألیفات وی نبوده است، به عبارتی او در برخی از روایات موجود، نقش ناقل کتاب حدیثی را داشته و تعدادی از روایات او بعد از تنقیح بزرگان حدیثی به کتاب های بعدی وارد شدند و صدوق از این منابع، روایات را اخذ کرده است و اندکی از آن ها نیز شفاهی به صدوق منتقل شدند.