فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعه شناسی، خانواده اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در شکل گیری ساختار کلان جامعه و افزایش بهره-وری آن نقش بسزا دارد. میان خانواده و جامعه یک رابطه دو سویه برقرار است و هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارد. جامعه شناسان شکل گیری و ساخت شخصیت فرد در خانواده را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری می دانند و بیان می کنند که «از مهم ترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیّت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فکر، احساس و عمل است که همگی ویژگی های یک فرد محسوب می شوند» (یان. رابرتسون، 1374: 112). از این رو اهمیّت پرداختن به موضوع «تحکیم خانواده» ریشه در اهمیّت نهاد خانواده دارد. نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امّت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده می باشد. اولین شرط داشتن جامعه ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. همه دستاوردهای علمی و هنری بشر در سایه خانواده های سالم و امن پدید آمده است. از این رو اندیشمندان علوم انسانی در رشته های تخصصی خود، با رویکردهای گوناگون، به مسائل خانواده پرداخته اند و عوامل ایجادکننده را از منظر تحلیلی خاص، تبیین نمودند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل فرهنگی و روانی-اجتماعی مرتبط با تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان دادگاه خانواده و مشاوران نیروی انتظامی شهرستان زنجان بود که از طریق پرسشنامه با تکنیک دلفی و مصاحبه عمیق با نمونه گیری نیمه ساختاریافته، و نیز با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که: از نظر کارشناسان عوامل فرهنگی اولویت اول را نسبت به عوامل اجتماعی در تحکیم بنیان خانواده داراست.
بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر بهره وری آموزشی مدیران دبیرستان های منطقه 14 تهران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
75 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر بهره وری آموزشی مدیران دبیرستان های منطقه 14 تهران انجام گرفت. جامعه آماری آن عبارت است از تمام مدیران و معاونین دبیرستان های پسرانه منطقه 14 تهران به تعداد 155 نفر که از بین تعداد، 111 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه چهار بعدی میتال و همکاران (2011) با پایایی 901/0 و همچنین برای بهره وری از پرسشنامه عبدالهی و بازرگان (1392) با پایایی 865/0استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون همبستگی پیرسون در محیط spss استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد هر چهار بعد مدیریت کیفیت جامع ( بهبود مستمر= 793/0 ، کار تیمی = 801/0، آموزش کارکنان = 865/0 و ارتباطات = 623/0 ) با بهره وری آموزش دبیرستان ها همبستگی مثبت دارند. همچنین همبستگی کلی مدیریت کیفیت جامع با بهره وری آموزشی نیز برابر با 822/0 بود که نشان می دهد مدیریت کیفیت جامع می تواند بهره وری آموزشی دبیرستان ها را ارتقا دهد.
تاثیر مهارت های اجتماعی مدیریت مدرسه در سلامت روان دانش آموزان با تاکید بر مدارس متوسطه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
142 - 145
حوزههای تخصصی:
مهارت های اجتماعی مدیران مدارس می تواند نقش بسیار مهمی در سلامت روانی دانش آموزان ایفا کند، به خصوص در مدارس متوسطه که دوره ای حساس از زندگی دانش آموزان است. مدیران مدارس با داشتن مهارت های ارتباطی، رهبری و حل تعارض می توانند محیطی نرمال و پشتیبان برای دانش آموزان ایجاد کرده و به بهبود روابط اجتماعی و سلامت روانی آن ها کمک کنند. مدیران با توجه به مهارت های ارتباطی می توانند با دانش آموزان در ارتباط صمیمی برقرار کرده و به آن ها احساس اعتماد و حمایت کنند، که این امر می تواند اعتماد به نفس و روانی دانش آموزان را تقویت کند. همچنین، توانایی مدیران در حل تعارض، مدیریت استرس و راهنمایی دانش آموزان در مواجهه با مشکلات اجتماعی نیز می تواند به بهبود سلامت روانی آن ها کمک کند. به طور کلی، مدیران مدارس که دارای مهارت های اجتماعی قوی هستند، می توانند به عنوان نمونه های الگویی برای دانش آموزان عمل کنند و آن ها را در مسیر سلامت روانی و اجتماعی قرار دهند. از این رو، اهمیت آموزش و پرورش مهارت های اجتماعی به مدیران مدارس و اعمال آن در محیط آموزشی بسیار چشم گیر است.
نقش رهبری تحول آفرین در تقویت سلامت سازمانی و تعهد کارکنان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
146 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری تحول آفرین در تقویت سلامت سازمانی و تعهد کارکنان با نقش میانجی تعامل کارکنان در سازمان آموزش و پرورش استان کرمانشاه بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن کلیه مدیران، معاونان و آموزگاران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند که در سال تحصیلی 1402-1403 مشغول به کار بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد (50 مدیر و100 معلم) انتخاب و با تکمیل پرسشنامههای رهبری تحولآفرین بس و آوولیو(2000)، و سلامت سازمانی هوی و فیلدمن (1996) در این پژوهش شرکت کردند. مبنای انتخاب حجم نمونه قاعده کلاین (2005) بود. پایایی پرسشنامه ها با روش ضریب آلفای کرونباخ 84/0 و 86/0 گزارش شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون همزمان و آزمون t مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین بر سلامت سازمانی و تعهد کارکنان تأثیر مثبت دارد. در همین حال، نتایج نشان داد که مشارکت کارکنان تا حدی در رابطه بین رهبری تحول آفرین، سلامت سازمانی و تعهد کارکنان واسطه می شود. این مطالعه به تحقیق در مورد رهبری تحول آفرین در بخش آموزش کمک می کند و اثرات آن را بر معیارهای عملکرد کاری تحلیل می کند. علاوه بر این، مفاهیم نظری و عملی نیز در این مقاله مورد بحث قرار گرفت.
نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، آزمودن نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان 18-14 ساله ایرانی تشکیل دادند. داده ها به روش نمونه گیری در دسترس از 400 نوجوان داوطلب شرکت در پژوهش جمع آوری شد. آن ها مجموعه ای از پرسشنامه هایی را به صورت آنلاین تکمیل کردند که این پرسشنامه ها شامل: پرسشنامه کنش تأملی فوناگی و همکاران (2016)، فرم کوتاه پرسشنامه پذیرش- طرد والدینی روهنر (2005) و دشواری در تنظیم هیجانات گراتز و روئمر (2004) بودند. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: بین ادراک طرد پدر و مادر و همچنین بعد عدم قطعیت کنش تأملی با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بعد قطعیت با دشواری در تنظیم هیجانات رابطه منفی معناداری داشت. همچنین بعد قطعیت کنش تأملی در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نقش تعدیل کننده داشت؛ در حالی که بعد عدم قطعیت کنش تأملی نتوانست در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان نقش تعدیل کننده ایفا کند. نتیجه گیری: در صورتیکه نوجوانان از کنش تأملی خوبی برخوردار باشند، می توانند با تأثیرات ناشی از طرد والدینی به شکل مطلوب تری کنار آیند. بنابراین کمک به بهبود سطح کنش تأملی می تواند در دستور کار درمانگرانی قرار بگیرد که در حیطه کودک، نوجوان و روابط والد- فرزندی کار می کنند.
پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان براساس سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
93 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان براساس سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین بود. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن و والدین آن ها در سال تحصیلی ۱۴02-1401 (حدود 8000 نفر) بود که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 367 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل و چندمحوری بالینی میلون (1944،MCMI-III )، شیوه های فرزندپروری بامریند (1971،PSI ) و پرسشنامه سبک و اختلال شخصیت کوهل و کازن (2009، PSDI-S) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون چندگانه بود. یافته ها نشان داد ویژگی های شخصیت والدین و همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک سهل گیرانه، قادر به پیش بینی اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان بوده اند (05/0>p) و در مجموع 7/57 درصد از واریانس متغیر نشانگان اختلال شخصیت نمایشی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین در پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی نقش اساسی دارند و می توانند در شکل گیری اختلال شخصیت نمایشی در فرزندان نقش بسزایی داشته باشد.
پیش بینی استرس ادراک شده براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
141 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی استرس ادراک شده بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم فاقد پدر شهر قم در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ به تعداد ۱۵۰۰ نفر بود. برای جمع آوری داده ها از نمونه در دسترس استفاده شد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۰۵ نفر برآورد شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (PSS، ۱۹۸۳)، هوش معنوی کینگ (SISRI، ۲۰۰۸) و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، ۱۹۹۸) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره هم زمان تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد استرس ادراک شده براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر قابل پیش بینی است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری می شود استرس ادراک شده بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر قابل پیش بینی است و 6/14 درصد از واریانس استرس ادراک شده را تبیین می کنند.
تدوین مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی و امکان سنی آن بر الوهای ارتباطی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
161 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی و امکان سنجی آن بر الگوهای ارتباطی زوجین متعارض انجام شد. روش تحقیق ترکیبی (کیفی- کمی) بود. روش تحقیق بخش کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی زوج های دارای تعارض زناشویی شهر تهران در سال 1401 بودند که 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار بخش کمی پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (MCQ) (1379) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سلاوی (CPQ) (1984) بود. داده های بخش کمی با تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. در نتایج بخش کیفی 2 مضمون اصلی شناسایی شد که شامل «اسلامی، مثبت نگری» و 9 مضمون فرعی شامل «تقوا و اعتقادات مذهبی، اخلاق اسلامی، شکرگذاری، مقابله مثبت، تقویت هیجانات مثبت، مهارت های ارتباطی مثبت، ارتقاء توانمندی های مثبت، باورهای مثبت و منفی» از دیدگاه مشارکت کنندگان شد که می توانند درک متخصصان از پدیده رویکرد روانشناسی اسلامی و مثبت نگری برای زندگی زوجین متعارض را به تصویر کشند. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون الگوهای ارتباطی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). می توان نتیجه گرفت که مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی برای الگوهای ارتباطی زوجین موثر هستند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر روابط موضوعی و کیفیت رابطه زناشویی در مردان و زنان دارای ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
115 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر روابط موضوعی و کیفیت رابطه زناشویی در مردان و زنان دارای ازدواج مجدد انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری بود. جامعه آماری مردان و زنان دارای ازدواج مجدد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزی در تهران در سال 1401 بودند. به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر واجد شرایط انتخاب و در گروه های 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های روابط موضوعی (BORI) بل و همکاران (1986) و کیفیت رابطه زناشویی (RDAS) باسبی و همکاران (1995) بودند . برنامه درمان هیجان مدار (EFT) در 10جلسه 90 دقیقه ای هفتگی برای گروه آزمایش اجرا شدند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار در کاهش روابط موضوعی و افزایش کیفیت رابطه زناشویی تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است (01/0>P). بنابراین درمان هیجان مدار می تواند روابط موضوعی در مردان و زنان دارای ازدواج مجدد را کاهش دهد و کیفیت رابطه زناشویی آنان را افزایش دهد.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی در زنان با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
155 - 164
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعهد عاطفی و خود کارآمدی جنسی در زنان با طلاق عاطفی صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه طلاق عاطفی مراجعه کننده به کلینیک روان شناختی شهر رشت در سال 1402 بود که از بین آن ها 30 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگذاری شدند. هر دو گروه پرسشنامه های تعهد عاطفی (ECQ) اپشتاین و همکاران (1983) و خودکارآمدی جنسی (SSEQ) وزیری و لطفی کاشانی (1392) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر جلسه 60 دقیقه) تحت برنامه طرحواره درمانی گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی گروهی به طور معناداری باعث افزایش تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی در گروه آزمایش شد (001/0>P) و این نتیجه تا مرحله پیگیری ماندگار بود. بنابراین استفاده از محتوا و دستورالعمل های طرحواره درمانی گروهی در افزایش تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی زنان با طلاق عاطفی موثر خواهد بود.
الگوی ساختاری عملکرد خانواده بر اساس جهت گیری مذهبی در مردان و زنان با نقش میانجی تاب آوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عملکرد خانواده اشاره به اثربخشی اعضای خانواده در ارتباط عاطفی، قوانین خانواده، ارتباطات خانوادگی و مقابله با رویدادهای بیرونی دارد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری عملکرد خانواده بر اساس جهت گیری مذهبی در مردان و زنان شاغل شهر همدان با نقش میانجی تاب آوری انجام شد.
روش: پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل شاغل سازمان های دولتی در شهر همدان در سال ۱۴۰۱-1400 بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس ۳۳۵ نفر زن و مرد شاغل بودند. از پرسشنامه عملکرد خانواده (FAD)، مقیاس جهت گیری مذهبی (ROS) و مقیاس تاب آوری (RISC) استفاده شد. نرم افزار تحلیل داده ها برنامه SPSS-21 و AMOS-24 بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که جهت گیری مذهبی (518/0- =β و 001/0=p) و تابآوری (236/0- =β و 001/0=p) اثر مستقیم بر عملکرد خانواده دارد و جهت گیری مذهبی با میانجیگری تاب آوری بر عملکرد خانواده نیز در سطح ۱/۰ معنادار بود. در ادامه رابطه غیرمستقیم مدل پیشنهادی بررسی شد که مقدار معناداری برای شاخص تقریب برازندگی(PCLOSE) 001/0 و شاخص RMSEA برابر 073/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مدل بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که جهت گیری مذهبی با توجه به نقش تاب آوری می تواند تبیین کننده عملکرد خانواده باشد؛ بنابراین به روانشناسان توصیه می شود با برگزاری کارگاه های روان شناختی با محوریت مذهب و معنویت و با کمک آموزش تاب آوری به کارکنان ادارات به تقویت عملکرد خانواده و تحکیم بنیان خانواده های این افراد کمک کنند.
مقایسه اثربخشی بسته های مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و راهبرد خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
121 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته های آموزشی مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و راهبرد خودتنظیمی بر اشتیاقتحصیلیدر دانش آموزان دوره ی دوم دبستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان در سال تحصیلی 1402-1401 در دوره ی دوم دبستان شهرستان چادگان بودند. پس از اجرای پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375)، 72 دانش آموز دارای اضطراب امتحان به صورت هدفمند انتخاب و سپس با روش تصادفی در 3 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل، هرکدام شامل 18 نفر گمارده شدند. برای گروه های آزمایش، آموزش مدیریت زمان و راهبرد انگیزشی هریک به مدت 8 جلسه ی 60 دقیقه ای و خودتنظیمی به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. همچنین هر چهار گروه در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (AES، ریو و تسینگ، 2011) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بسته های مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و خودتنظیمی بر افزایش اشتیاق تحصیلی اثربخش بوده است (05/0p<) و با توجه به آزمون بونفرونی بین اثربخشی بسته ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (001/0=p). با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می گردد برای افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان از این سه بسته ی آموزشی استفاده شود.
اثر بخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری روان شناختی در جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از ضربه
حوزههای تخصصی:
جانبازان باگذشت سال ها از جنگ تحمیلی، هنوز عوارض ناشی از آن را تجربه می کنند که زندگی این افراد را با ضربه های روحی و روانی همراه کرده است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری روان شناختی جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از ضربه است. روش در این پژوهش نیمه تجربی، از پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از ضربه بودند که 10 نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. از پرسشنامه ی سازگاری هیجانی رابیو به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج یافته های این پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به افزایش سازگاری هیجانی و کاهش مؤلفه های فقدان نظم بخشی و تفکر ناامیدانه شده است (01/0>P) با توجه به نتایج باید گفت که مداخلات آموزش رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر ذهن آگاهی بر بالابردن کیفیت زندگی و سازگاری هیجانی دارای اختلال استرس پس از ضربه مؤثر است.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
381 - 396
حوزههای تخصصی:
زمینه: تولد یک کودک دارای کم توانی ذهنی می تواند شرایط دشواری را برای والدین و دیگر اعضای خانواده به همراه بیاورد، چون والدین به طور غیرمنتظره ای در یک معمای دشوار عاطفی گرفتار می شوند که به خاطر طبیعت غیرمنتظره این مشکل و تمایلات ذاتی برای نگهداری از فرزندان شان، ناراحتی و نگرانی بیشتری را تحمل می کنند. در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل نداشتن بهزیستی روانشناختی بالا، دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که درشهر تهران در سال 1402-1401) تحت پوشش سازمان بهزیستی بودندو از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003) و شاخص مقایسه ای احساس کهتری (دیکسون و استرانو، 1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین هسته ارزشیابی خود با بهزیستی روانشناختی معنادار بود (0/001=p، 0/481- =β ). براین اساس می توان گفت، بین بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به این که والدین دارای کودکان با کم توانی ذهنی در قیاس با والدین کودکان عادی، تنیدگی بالاتری را تجربه می کنند، لذا بهتر است پژوهش های گسترده تری با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
تجربه زیسته والدین از چالش های فرزندپروری پس از طلاق: یک مطالعه پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1473 - 1492
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرزندپروری یکی از تکالیف چالش برانگیز برای والدین پس از طلاق است که بر سلامت روانی کودکان تأثیر می گذارد. بااین حال کمتر پژوهشی تجارب زیسته والدین از فرزندپروری پس از طلاق را با رویکرد پدیدارشناسی، بر اساس تأثیر ناآگاهی والدین و راهکارهای ناکارآمد والدین بررسی کرده اند.
هدف: هدف پژوهش حاضر فهم تجربه زیسته والدین از چالش های فرزندپروری پس از طلاق بود.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه هدف شامل والدینی بود که تجربه فرزند پروری پس از طلاق را در سال 1401 داشتند. مشارکت کنندگان پژوهش، 16 نفر از والدین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، از میان مراجعه کنندگان به مجتمع قضایی خانواده 1 تهران دعوت به مشارکت شدند و به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی با استفاده از نرم افزار MAXQDA تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها به استخراج 7 مضمون اصلی و 46 زیر مضمون منجر شد، مضمون های اصلی عبارت اند از: ناسازگاری فرزندان پس از طلاق، مشکلات روانشناختی والدین، چالش های والدین با یکدیگر، چالش های والدین با فرزندان، ناآگاهی والدین از فرزندپروری پس از طلاق، تغییر ساختار خانواده پس از طلاق و راهکارهای ناکارآمد والدین.
نتیجه گیری: والدین فرزندپروری پس از طلاق را تکلیفی چالش برانگیز می دانند. ارتباط والدین با یکدیگر مشکلات روانشناختی والدین پس از طلاق و آگاهی آن ها به شیوه های فرزندپروری و استفاده از شیوه های کارآمد در فرزندپروری با توجه به تغییر ساختار خانواده می تواند بر سازگاری کودکان تأثیر گذارد.
واکاوی روش های نفوذ و خنثی سازی فشار همسالان در استفاده از مواد مخدر و دخانیات در دانشجویان خوابگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۰۸-۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی روش های نفوذ و خنثی سازی فشار همسالان در استفاده از مواد مخدر دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش دانشجویان ساکن خوابگاه های مجتمع آموزش عالی لارستان در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش کلایزی انجام گرفت. یافته ها: پس از تحلیل مصاحبه ها، چهار مقوله اصلی نفوذ غایب همسالان، روش های نفوذ منفعلانه، روش های نفوذ فعالانه همسالان و روش های مقابله موثر استخراج شد. مهمترین راهبرد مقابله ای موثر استفاده از چشم انداز زمان در ابعاد شغلی، تحصیلی، سلامتی و ترس از اعتیاد به مواد مخدر بود. نتیجه گیری: با توجه به موثر بودن راهبردهای مقابله موثر با نفوذ همسالان می توان از این روش ها برای آموزش رفتار اجتنابی از نفوذ همسالان استفاده نمود. این یافته می تواند راه حل چگونگی مقابله با نفوذ همسالان را برای اجرا در دستور کار مسئولان سلامت دانشگاه قرار دهد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه بر پریشانی روان شناختی و کیفیت خواب زنان شاغل مبتلاء به سردرد میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه بر پریشانی روان شناختی و کیفیت خواب زنان شاغل مبتلاء به سردرد میگرنی انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش ش امل کلی ه زنان شاغل مبت لا ب ه س ردرد میگرنی ش هر رشت در سال 1402 ب ود که از بین آنها 60 نفر به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42، لاویبوند و لاویبوند، 1995) و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI، بویس و همکاران، 1988) استفاده شد. هر دو گروه آزمایش مداخلات پذیرش و تعهد و شفقت به خود ذهن آگاه را هفته ای یکبار به مدت 8 جلسه ٩٠ دقیقه ای به دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین افسردگی، اضطراب و استرس، و کیفیت خواب پس آزمون سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین بین میانگین پس آزمون گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس یافته های این مطالعه بین اثربخشی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری وجود نداشت.
مقایسه زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر سرخوردگی زناشویی زنان با همسر درگیر اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۳۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مقایسه زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر سرخوردگی زناشویی زنان با همسر درگیر اعتیاد انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان با همسر درگیر اعتیاد مراجعه کننده به بهزیستی شهر اهواز در سال 1401 بود. درنهایت با استفاده از نمونه گیری هدفمند 45 نفر واجد شرایط ورود به پژوهش بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس سرخوردگی زناشویی (CBM، پاینز، 1996) بود. بر روی گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای به شیوه گروهی و هفتگی اجرا شد. داده ها با استفاده از واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن در مقایسه با گروه کنترل موجب کاهش سرخوردگی زناشویی شده است (001/0> p) و این تأثیر در مرحله پیگیری تداوم داشته است. همچنین این میزان اثربخشی زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر سرخوردگی زناشویی از نظر آماری تفاوت معنادار وجود نداشت (001/0< P). بر این اساس بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر بهبود سرخوردگی زناشویی زنان با همسر درگیر اعتیاد اثرگذار خواهد بود.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود بر بهبود کارکرد اجتماعی نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود بر بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت استان تهران در سال 1402 بود. در این پژوهش 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروه های آزمایش هر یک طی 8 جلسه تحت مداخله گروهی برنامه درمانی تنظیم هیجان و شفقت درمانی قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس عملکرد اجتماعی و انطباقی کودک و نوجوان (CASAF؛ پرایس و همکاران، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که پیش آزمون کارکرد اجتماعی با نمرات پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری داشت (05/0>P)، همچنین نتایج دلالت بر این داشت که بین دو درمان در طول زمان تفاوت معناداری وجود نداشت، اما هر یک از درمان ها نسبت به گروه کنترل تغییرات معناداری در کارکرد اجتماعی داشتند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود در روش درمانی کارآمد در بهبود کارکرد اجتماعی نوجوانان بزهکار است.
پیامدهای روانشناختی تجربه ازدواج زیر هجده سال در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیامدهای روانشناختی ازدواج زیر هجده سال در دختران می باشد. در راستای نیل به این هدف، رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با هر نمونه اتخاذ شده است. در این پژوهش، بیست زنی که تجربه ازدواج زیر هجده سال داشتند و اکنون کمتر از پنجاه سال دارند، از استان های گیلان، خوزستان، یزد، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. محقق با سفر به هر استان به مشاهده عینی و انجام مصاحبه با هر یک از این زنان پرداخته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. با عنایت به نتایج پژوهش، پیامدهای روانشناختی از قرار پنج مقوله اصلی و پانزده مقوله فرعی می باشند. مقولات اصلی عبارتند از آسیب دیدگی«من/ایگو»، آسیب های روانی، هیجانات منفی، عدم پختگی و رشد و بلوغ شخصیت. به طور کلی پیامدهای روانشناختی منفی این پدیده بسیار بیشتر از کارکردهای مثبت آن می باشد.