مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
احساس کهتری
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه الهی، انسان موجودی دوبعدی است و مرکب از جسم و روان و مسأله سلامت و بیماری برای هر دو بعد انسان مطرح است .همانطور که جسم انسان به انواع بیماریها مبتلا میگردد، روح او نیز چنین است. یکی از امراض روانی که انسان عصر حاضر در جوامع بشری به آن مبتلاست، احساس حقارت و خودکم بینی است که به رغم شیوع آن متأسفانه از دیدگاه اسلام کم تر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . در مقدمه این مقاله به تعریف و تبیین احساس حقارت پرداخته شده است، سپس در متن مقاله به علل و عوامل و آثار و تبعات آن اشاره کردهایم و در قسمت آخر به راهبردهای درمان آن در منابع اسلامی پرداختهایم .
جامعه شناسی رفتار در رمان طناب کشی بر مبنای نظریة «داغ ننگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های نقد میان رشته ای استفاده از رویکرد تلفیقی جامعه شناختی- روان شناختی در واکاوی متون ادبی بویژه نمایش موقعیت روانی انسان داغ خورده و هراسان در جامعة استبدادی از خلال آثار داستانی از جمله رمان است. «طناب کشی» نوشتة مجید قیصری از جمله رمان های رئالیستی است که ناظر بر وجهی مغفول در ادبیات داستانی دفاع مقدس، به نمایش سویة مخالف جامعة ایرانی در زمان جنگ؛ یعنی اوضاع زندگی یک خانوادة داغ خوردة عراقی ایرانی الاصل و کناره گرفته از جنگ تحمیلی می پردازد. این جستار به کمک نظریة بینامتنیت خوانشی رولان بارت، مناسبات بینامتنی اثر را واگشایی کرده، سپس مبتنی بر چارچوب نظری «داغ ننگ» اروین گافمن و رویکرد نظری «احساس کهتری» آدلر تلاش کرده است به واکاوی کیفیت چاره اندیشی شخصیت های داغ خورده برای بازیابی هویت ضایع شده در کنش واکنش اجتماعی بپردازد. از نتایج آن برمی آید متن رمان با سه پیش متن قرآن کریم، رمان داغ ننگ هاثورن و مثنوی مولانا پیوند بینامتنی پنهان دارد. همراستایی داغ ننگ فرهنگی و اجتماعی با داغ ننگ قومی- مذهبی که دیگر اعضای خانواده را نیز درگیر می کند، نشانه های بیماری فکری- فرهنگی جامعة مستبد است. از تبعات چنین داغ ننگی برای اعضای خانواده، ناامیدی از پذیرش در جامعه، احساس شومی سرنوشت و ناایمنی، گرفتاری در عقده های روانی خطرناک چون احساس کهتری(حقارت) است که بیش از همه در پیکرة فارس(راوی رمان) ایجاد گشته و او را به واکنش تدافعی و قهری در نتیجه، کین توزی کشانده است.
واکاوی احساس کهتری در شخصیّت «عنترة بن شدّاد» از رهگذر سروده هایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث رایج در نقد ادبی، نحوه انعکاس دغدغه های روحی ادیب در اثر وی است و از آن جا که متون ادبی بخصوص شعر، بن مایه های خود را از عمق روح آدمی می-گیرد، می توان بر اثر پذیری آفرینش های ادبی از شرایط روانی حاکم بر شخصیّت ادیب، بیش ازپیش صحّه نهاد. با قبول این واقعیّت که ویژگی های روانی انسان از حیث انسان بودن اصلی ثابت است، باید اذعان کرد که این رابطهء دوسویه میان اثر ادبی و شرایط روانی ادیب در همهء دوره های تاریخی و ادبیات تمام ملل وجود دارد. پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی –تحلیلی صورت گرفته، قصد دارد نمود احساس کهتری و خودکم بینی را به عنوان یکی از فرآیندهای روانی شخصیّت «عنترة بن شدّاد» - شاعر بلندآوازه عصر جاهلی - مورد بررسی قرار داده و بازتاب این احساس را در جنبه های گوناگون شخصیّت وی از جمله جنگاوری، عشق و قدرت ادبی به تصویر بکشد. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر این است که نیروی برانگیزنده و محرک رفتارهای «عنتره»، حس برتری جویی او و تلاش برای غلبه بر احساس حقارت است و رفتارها و منش های حماسی این شاعر، وسیله ای برای ظهور و اثبات جنبه های مثبت و متعالی شخصیّت وی می باشد.
اثربخشی روان درمانی آدلری بر اساس سبک زندگی، علاقه ی اجتماعی بر احساس کهتری و بهزیستی اجتماعی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به مطالعه ی اثربخشی روان درمانی آدلری بر کاهش احساس کهتری و بهبود بهزیستی اجتماعی در بین زنان خیانت دیده پرداخته است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. 16 زن خیانت دیده به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان مراکز سلامت روان اجتماع محور و شهرداری تهران و داوطلب شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل و پس از 10 جلسه روان درمانی آدلری و سپس 2 ماه بعد، پرسش نامه ی احساس کهتری بهرامی و خدادادی (1391) و پرسش نامه ی بهزیستی اجتماعی کیز (1998) برای هر دو گروه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که روان درمانی آدلری، میزان احساس کهتری را کاهش داده و بهزیستی اجتماعی را ارتقا بخشیده است و مقایسه ی میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، روان درمانی آدلری می تواند موجب کاهش احساس کهتری و ارتقای بهزیستی اجتماعی زنان خیانت دیده گردد و پیشنهاد می شود که این نوع روان درمانی برای سایر زنان خیانت دیده، به منظور توانمندسازی روان شناختی آنان به کار گرفته شود.
رابطه بین نگرش به روابط فرازناشویی با احساس کهتری، منبع کنترل و عمل به باورهای مذهبی در همسران مردان دارای اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین رابطه بین نگرش به روابط فرازناشویی با احساس کهتری، منبع کنترل و عمل به باورهای مذهبی در همسران مردان دارای اعتیاد اجرا شد. روش: این پژوهش، همبستگی از نوع توصیفی است و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان شرکت کننده در جلسات جمعیت نارانان در منطقه 9 و 5 تهران بود که از این تعداد 120 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های نگرش به روابط فرازناشویی (واتلی ، 2006)، احساس کهتری (خدادادی و بهرامی،1391)، منبع کنترل (راتر، 1966) و عمل به باورهای مذهبی معبد (گلزاری، 1379) استفاده شد؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز روش های آمار استنباطی (همبستگی اسپیرمن) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نگرش به روابط فرازناشویی با احساس کهتری و همچنین بین نگرش به روابط فرازناشویی و منبع کنترل در زنان همسر معتاد نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0= P ) و بین نگرش به روابط فرازناشویی با عمل به باورهای مذهبی رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0< P ). نتیجه گیری: بنابراین احساس کهتری و منبع کنترل بر نگرش به روابط فرازناشویی تاثیرگذار هستند؛ اما تاثیر عمل به باورهای مذهبی بر نگرش به روابط فرازناشویی در پژوهش حاضر مشاهده نگردید.
اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر احساس کهتری دانش آموزان دارای لکنت زبان: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: لکنت زبان اختلالی است که بر صحبت کردن یا روانی کلام تأثیر می گذارد. لکنت زبان در دوران کودکی شروع می شود و در روابط اجتماعی فرد و عزت نفسش تأثیر منفی می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخله ای بازی درمانی عروسکی بر احساس کهتری دانش آموزان دارای لکنت زبان در شهر ساری بود. روش: این پژوهش در چارچوب روش پژوهش این مطالعه شبه آزمایشی با ساختار طرح تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه پلکانی است. گروه نمونه به روش دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها سه پسر و یک دختر دارای لکنت همراه با احساس کهتری بودند. ابزار سنجش بهبود (یا کاهش) احساس کهتری، پرسشنامه احساس کهتری بود. این پرسشنامه در سه مرحله خط پایه (4 مرتبه)، خط مداخله (8 مرتبه) و خط پیگیری (3 مرتبه) به وسیله آزمودنی ها تکمیل شد. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از بازبینی دیداری نمودارها (فراز و فرود متغیر وابسته)، شاخص های درصد بهبودی، درصد کاهش نمره ها، تغییر پذیری و اندازه اثر استفاده شد. بازبینی دیداری، نمودارها، شاخص های تغییر روند، شیب و اندازه اثر بیانگر کاهش احساس کهتری دانش آموزان دارای لکنت بود. نتیجه گیری: مداخله بازی درمانی عروسکی می تواند به کاهش احساس کهتری دانش آموزانی که دارای لکنت زبان هستند، مؤثر واقع شود و به عنوان یک راهبرد مؤثر و مطلوب در این زمینه قرار گیرد.
فهم پدیده ناتوانی آموخته شده و شناسایی عوامل شکل دهنده آن در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
52 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر فهم چیستی و چرایی پدیده ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی بوده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش شناسی تحقیق، استفاده از روش ترکیبی اکتشافی شامل دو مرحله کیفی و کمی بود. بخش کیفی از طریق راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان در سازمان های دولتی شهر ایلام بود که به دو شیوه هدفمند و گلوله برفی با محوریت قاعده اشباع نظری تعداد 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. روایی داده های کیفی از طریق ضریب نسبی روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تأیید شد. در ادامه، پرسشنامه ای 81 سؤالی برای آزمون مدل طراحی شد که روایی و پایایی آن با شاخص های شناخته شده بررسی شده است. یافته های پژوهش: سرآغاز ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی وجود پنج عامل قوانین و مقررات اداری متصلب، انگاره های ذهنی مدیران، نقش بازدارندگی مدیران، ساختار سازمانی و فرایندهای سازمانی بود که منجر به ظهور پدیده محوری با عمق مفهومی روزمرگی شغلی، تعصب پیشین، بسندگی در شغل، احساس کِهتری و سکوت آگاهانه شده است. پس از تأیید اعتبار این مرحله، تحلیل داده های کمی با نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان داد، موجبات علّی در هویدایی پدیده محوری اثر پرمفهومی می گذارند. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای مشخص شد وضعیت کنونی پنج بُعد مفهوم، در جامعه مورد تحقیق از حد نرمال بالاتر است. محدودیت ها و پیامدها : مفهوم و ابعاد شکل دهنده ناتوانی آموخته شده به خاطر مغفول ماندن از نظرگاه پژوهشگران، نامکشوف مانده است. بنابراین، تحقیق حاضر سعی دارد خلأ تئوریک و مفهومی پیش گفته را تقلیل کند. پیامدهای عملی: با توجه به حاکم بودن ابعاد شکل دهنده ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی، مدیران می بایست با افزایش آگاهی درباره موجدات این پدیده، استراتژی های مناسبی را برای کنترل آن اتخاذ کنند. ابتکار یا ارزش مقاله: مقاله حاضر یکی از بیماری های کمتر شناخته شده در سازمان های دولتی را معرفی و به مفهوم پردازی آن پرداخته است.
نقش نگرش دیالکتیکی در پیدایش گونه های شخصیتی تازه در رمان فارسی (با رویکرد به رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
119 - 142
حوزه های تخصصی:
فرد انسان پدیده ای کلی است و جهان فراگیری از واقعیات اقتصادی، اجتماعی و جز آن او را احاطه کرده است. او از این جهان تأثیری همه جانبه می پذیرد و به سهم خود بر آن اثر می گذارد. این تأثیر متقابل همان رابطه دیالکتیکی است. یکی از جنبه های نگرش دیالکتیکی در عرصه هنر و اندیشه، نقش مسلّط پایگاه اقتصادی و اجتماعی در تکوین آثار عظیم هنری و ادبی است. وابستگی آثار بزرگ هنری و ادبی به زیربناهای اقتصادی و اجتماعی، واقعیتی انکارناپذیر است، هرچند این وابستگی بسیار پیچیده، غیرمستقیم و بامیانجی است و از استقلال نسبی اثر ادبی نمی کاهد. بر مبنای نگرش دیالکتیکی، هر مرحله از تاریخ اجتماعی با یک صورت بزرگ ادبی همراه است، رمان نیز صورت ادبی در عصر سرمایه داری است و با قهرمان مسأله دار یا پروبلماتیک توصیف می شود. این مقاله قصد پذیرش یا رد دیدگاه دیالکتیکی در ادبیات را ندارد و هدفش بررسی نقش رابطه دیالکتیکی در پیدایش تیپ های تازه در عرصه ادبیات است، حضور قهرمان پروبلماتیک در یک ارتباط طولی به خلق تیپ داغ خورده و تیپ دارای احساس کهتری می انجامد، یا به عبارتی می توان گفت خاستگاه تیپ داغ خورده و تیپ اسیر احساس کهتری در رمان معاصر، قهرمان پروبلماتیک است.
رابطه علی احساس کهتری و خودمهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجیگری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی احساس کهتری و خود مهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجی گری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی بود . روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی شهر اهواز در سال 1399 را شامل می شود. طرح پژوهش همبستگی و به شیوه مدلیابی معادلات ساختاری بود. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای برابر با 250 نفر از بین کسانی که پرسشنامه علائم قبل از قاعدگی را تکمیل کرده بودند، انتخاب شد. داده ها با استفاده از ابزار غربالگری علائم قبل از قاعدگی (2011)، شاخص مقایسه ای احساس کهتری (1995)، پرسشنامه خودمهارگری - فرم کوتاه (2004)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (1986) جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS25 و Amos22 استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر برازندگی مدل پیشنهادی با داده ها بود. همچنین یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی، رابطه احساس کهتری بر افسردگی و استرس، همچنین رابطه خودمهارگری بر افسردگی و استرس را میانجیگری می کند. اما در این پژوهش اثر غیر مستقیم حمایت اجتماعی در رابطه احساس کهتری بر اضطراب و خودمهارگری بر اضطراب یافت نشد ( P < 0/05 ) . همچنین مسیر مستقیم احساس کهتری با استرس و حمایت اجتماعی با اضطراب تایید نشد و از مدل نهایی حذف شد . نتیجه گیری: بنابراین، حمایت اجتماعی می تواند یک عامل موثر در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی در رابطه با متغیرهای احساس کهتری، خودمهارگری، افسردگی، اضطراب و استرس در نظر گرفته شود.
اثربخشی روایت درمانی بر احساس کهتری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی روایت درمانی بر احساس کهتری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: این مطالعه با رویکرد کمی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران دانش آموزان کم توان ذهنی شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1398 - 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفری )آزمایشی و گواه( جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک ) 1961 ( و احساس کهتری یائو و همکاران ) 1997 ( در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایشی مداخله روایت درمانی را در 8 جلسه 5/ 1 ساعته و هر هفته 2 جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در سطح معناداری 05 / 0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی و احساس کهتری گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده و این کاهش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است ) 001 / .)p>0 نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، روایت درمانی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی مورد توجه قرار گیرد.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
381 - 396
حوزه های تخصصی:
زمینه: تولد یک کودک دارای کم توانی ذهنی می تواند شرایط دشواری را برای والدین و دیگر اعضای خانواده به همراه بیاورد، چون والدین به طور غیرمنتظره ای در یک معمای دشوار عاطفی گرفتار می شوند که به خاطر طبیعت غیرمنتظره این مشکل و تمایلات ذاتی برای نگهداری از فرزندان شان، ناراحتی و نگرانی بیشتری را تحمل می کنند. در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل نداشتن بهزیستی روانشناختی بالا، دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که درشهر تهران در سال 1402-1401) تحت پوشش سازمان بهزیستی بودندو از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003) و شاخص مقایسه ای احساس کهتری (دیکسون و استرانو، 1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین هسته ارزشیابی خود با بهزیستی روانشناختی معنادار بود (0/001=p، 0/481- =β ). براین اساس می توان گفت، بین بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به این که والدین دارای کودکان با کم توانی ذهنی در قیاس با والدین کودکان عادی، تنیدگی بالاتری را تجربه می کنند، لذا بهتر است پژوهش های گسترده تری با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.