فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
261 - 277
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه شکوفاسازی خلاقیت بر مهارت حل مسئله و خلاقیت در کودکان پیش از دبستان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کودکان 4 تا 6 سال شهر اصفهان در سال 1400 بودند. جهت اجرای پژوهش، 30 کودک به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش در برنامه شکوفاسازی خلاقیت، طی 12 جلسه ی 60 دقیقه ای شرکت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (1974) و ابزار برج لندن شالیس (1982) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که برنامه شکوفاسازی خلاقیت بر مهارت حل مسئله و خلاقیت در کودکان پیش از دبستان اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>P). نتیجه گیری: لذا، از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه شکوفاسازی خلاقیت می تواند نقش مهمی در بهبود مهارت حل مسئله و خلاقیت در کودکان پیش از دبستان ایفا کند
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
108 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مداخله ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش) و(15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. . جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره اندیشه سبز در شهر قم بابت دلزدگی زناشویی در سال 1401 بودند. ابزار: ابزارهای پژوهش شامل پ رسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی (واتسون، 1988) و رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) بود. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 1 تا 5/1 ساعت اجرا گردید . داده ها با روش آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی، سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان حجم نمونه اثربخش بوده است. نتیجه گیری: استفاده از این روش درمانی می تواند در افرادی که در ارتباطات زناشویی، دچار ضعف هستند، مفید باشد و بنابراین استفاده از این روش ها برای مراکز روان درمانی باید در اولویت باشد.
اثربخشی طرح واره درمانی با درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
554 - 570
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس افراد مبتلا به ام اس از کیفیت زندگی و خودکارآمدی پایینی برخوردار هستند. بنابراین، مطالعه ای حاضر با هدف بررسی خودکارآمدی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به ام اس انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) شهر کرمانشاه طی سال 99-1398 بود که به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) مراجعه نموده بودند. به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند، تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (درمان طرحواره ای=گروه آزمایش اول درمان شناختی رفتاری و گروه آزمایش دوم و گروه کنترل) گمارده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) بود. پس از تعیین و جای گزینی تصادفی گروه های آزمایش و گواه (2 گروه آزمایش و گروه گواه)، مداخلات درمانی (یعنی درمان طرح واره ای و درمان شناختی رفتاری) هر کدام به صورت دو جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 5/1 ساعته (90 دقیقه ای) بر روی گروه های آزمایش اعمال شد و یک هفته پس از اتمام جلسات درمان، از گروه-های آزمایش و گواه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که طرحواره درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر کیفیت زندگی (49/219 = F، 001/0 P =) و خودکارآمدی (929/21 = F، 001/0 P =) نمونه آماری پژوهش تأثیر معناداری داشت. همچنین، معناداری آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از پایداری تأثیرات هر دو درمان بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به سیاست گذاران سلامت پیشنهاد می شود اقدامات و برنامه های درمانی شناختی-رفتاری جهت بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان مبتلا به ام اس صورت گیرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوج های با سازگاری زناشویی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۷۱۴-۱۶۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: آشفتگی در رابطه زناشویی بر کیفیت زندگی نقش مهمی دارد از طرفی کیفیت زندگی زوجین در گرو باورهای ارتباطی آن هاست. مطالعات مختلفی به بررسی اثر طرحواره درمانی بر رفتارهای مرتبط با طلاق عاطفی پرداخته اند ولی میزان تأثیر طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوجین مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوجین بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل زنان با سازگاری پایین مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت پوشش اداره کل بهزیستی استان تهران در سال 1400 بود که در مرحله اول به روش در دسترس تعداد 108 نفر انتخاب و بعد از تکمیل پرسشنامه سازگاری زناشویی تعداد 30 نفر با سازگاری کم انتخاب و به روش تصادفی در گروه ها قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه تحت طرحواره درمانی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (RBI) (1981) و پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) (سازمان بهداشت جهانی، 2004) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین حیطه اجتماعی، جسمی، روانی، سلامت محیط و حیطه کلی سلامت افزایش یافته است و این افزایش در گروه طرحواره درمانی در مقایسه با گروه گواه از لحاظ آماری معنادار است. میانگین نمره باور به مخرب بودن مخالفت، باور به تغییرپذیری همسر، ذهن خوانی، کمال گرایی جنسی و باور به تفاوت های جنسی طرحواره درمانی کاهش یافته است و این کاهش در گروه طرحواره درمانی در مقایسه با گروه گواه از لحاظ آماری معنادار است (05/0 P<). نتیجه گیری: براساس نتایج موجود می توان استنباط کرد که طرحواره درمانی منجر به ارتقای کیفیت زندگی و تغییر باورهای ارتباطی در زوجین درگیر تعارض می گردد. با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوجین پیشنهاد می گردد در آینده مراکز مشاوره و مراکز بهزیستی به این رویکرد برای ارتقای کیفیت زندگی و تغییر باورهای ارتباطی زوجین درگیر تعارض توجه داشته باشند.
مقایسه اثر درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی جدلی بر شکایات روان تنی زنان در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۷۹۰-۷۷۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: به رغم گسترش بکارگیری روش های درمانی همچون رفتاردرمانی جدلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در موقعیت های بالینی و پژوهشی، مطالعاتی که اثربخشی دقیق این روش ها و هم تأثیری آن ها بر متغیرهای روانشناختی به ویژه در مورد شکایات روان تنی مورد بررسی قرار دهد، اندک است. هدف: هدف اصلی این مطالعه هم سنجی اثر درمان پذیرش و تعهد با رفتاردرمانی جدلی بر شکایات روان تنی زنان در دوره کرونا است. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 -60 ساله بودند که در سال 1399 در دو مرکز ادیبان و خانه بهی اراک پرونده داشتند. در مجموع 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از طریق غربالگری انتخاب و در سه گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش، مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مداخله رفتاردرمانی جدلی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان قبل، بعد و یک ماه پس از اجرای مداخله درمانی، پرسشنامه شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا (2004) را تکمیل کردند. همچنین تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط انجام گرفت. یافته ها: یافته ها بیانگر کاهش میانگین نمرات شکایات روان تنی زنان در مرحله پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه آزمایش بود و این کاهش نیز معنادار برآورد شد (0/05 P<). بررسی وضعیت شرکت کنندگان در دو گروه آزمایش اختلاف معناداری را نشان نداد (0/05 <P). نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی جدلی با استفاده از تکنیک های مختلف بر کاهش شکایات روان تنی زنان اثرگذار است. بنابراین، آگاهی و بکارگیری از این راهبردها می تواند در کاهش شکایات روان تنی زنان در دوران کرونا مؤثر واقع گردد.
رابطه بلوغ عاطفی با پرخاشگری در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه بلوغ عاطفی با پرخاشگری در دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک پژوهش بنیادی است. طرح پژوهش از نوع همبستگی است که در آن رابطه بین متغیر بلوغ عاطفی و پرخاشگری با استفاده از ضریب همبستگی بررسی و تعیین می شود و حدود تغییرات یک یا چند متغیر با حدود تغییرات یک یا چند متغیر دیگر مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات آماری بر اساس داده های به دست آمده پس از جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار آماری spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نشان می دهد که بین بلوغ عاطفی با پرخاشگری رابطه منفی معنادار وجود دارد (01/0>p و 52/0 - =r). لذا با اطمینان 99/0 می توان گفت که هر چه دانشجویان بلوغ عاطفی بیشتری داشته باشد، میزان پرخاشگری آن ها کمتر است و همچنین یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین بلوغ عاطفی با پرخاشگری رابطه منفی وجود دارد به این معنی که هر چه سطح بلوغ عاطفی دانشجویان بالاتر باشد میزان پرخاشگری آن ها پائین است و بالعکس. نتیجه گیری: می توان بیان داشت که هیجان ها در زندگی انسان نقش اساسی دارند و اگر بیش از حد در یک فرد جمع شوند باعث بروز رفتار غیر منطقی مثل پرخاشگری خواهد شد. بنابر این پرخاشگری زمانی رخ می دهد که تعادل بین تکانه ها و کنترل درونی در هم شکند.
Comparison of physical health and family functioning in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar and normal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to compare physical health and family functioning in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar disorder and normal.Methods: The present study was a causal-comparative study and the statistical population of the study includes all obsessive-compulsive and bipolar patients hospitalized and referred to Fatemi Hospital and psychiatric clinics in Ardabil in autumn, which were diagnosied by obsessive-compulsive and bipolar disorders. . From this statistical population, 40 obsessive-compulsive individuals, 40 bipolar individuals and 40 normal individuals Were selected by available sampling method and answered the physical health and family functioning questionnaires. Data were analyzed using SPSS-25 software.Results: The results of the present study showed that there was a significant difference between physical health and its components in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar disorder and normal (P <0.01). Also, this difference was significant in the family performance variable and its components in all three groups of normal, bipolar and obsessive (P <0.01).Conclusion: These results indicated that impaired family dysfunction and physical health increase the severity of obsessive-compulsive disorder and bipolar disorder. Therefore, paying attention to this result in psychotherapy plans and specialized interventions can be effective.
Identifying the Factors of Satisfaction/Dissatisfaction Caused by the Beginning of Women's Employment After Marriage (From the Perspective of Spouses)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Today, many reasons have led to the widespread acceptance from married women towards employment. The growth of women's education level compared to the past, the desire for more economic prosperity, free time and the desire to have social activities are among these reasons. However, economic inflation and men's insufficient income for living is the most important reason for women's employment after marriage. The present research was conducted in 1401 on a community of families living in Tehran, where women started working after marriage. Method: The research method was qualitative and grounded theory, and the research tool was a semi-structured and in-depth interview. The data reached saturation with the participation of 19 couples. Results: From the analysis of the conducted interviews, the factors of creating satisfaction/dissatisfaction along with the contexts, facilitators, and interveners and their consequences, as well as the strategies that spouses use to achieve satisfaction from the phenomenon of employment after marriage were obtained. Discussion: The main category finally concluded that spouses' satisfaction/dissatisfaction with women's employment after marriage is based on the quality of the marital relationship and the existence of support resources of the family of origin. Conclusion: The results of current research can be used to adaptively confront the changes resulting from the phenomenon of employment after marriage, and to enrich the relationships of spouses as much as possible and, as a result the stability of families can be extracted from the practical strategies of the model obtained.
بررسی تأثیر خود ارزشیابی مرکزی بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
21 - 32
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی است و ثبات یا ناپایداری اش بر اعضای خانواده و جامعه تاثیرات منفی مکرری بر جای خواهد گذاشت. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خود ارزشیابی مرکزی بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) شهرستان ملایر در سال 1400 بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه خود ارزشیابی مرکزی جاج و همکاران (2003) و پرسش نامه ملاک های انتخاب همسر شوارتز و هاسیبروک (2012) بود. داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان تجزیه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با افزایش خود ارزشیابی مرکزی، میزان کیفیت معیارهای همسرگزینی افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین معیارهای همسرگزینی در مردان مجرد با خودارزشیابی مرکزی افراد، ارتباط دارد.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۲۰۸-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد سوگوار و داغ دیده ساکن شهر کرج که در بازه زمانی مرداد تا آذرماه 1400 بود یکی از بستگان درجه یک خود را با تشخیص ابتلا به کرونا از دست داده بود. 45 نفر به صورت داوطلبانه با اعلام فراخوان وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 8 جلسه هفتگی تحت مداخله شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. یافته های بدست آمده نشان داد که هر دو مداخله ی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (3ماهه) ماندگار بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (01/0<P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام مؤثر بودند.
تحلیل سطوح مختلف اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز در بازه های زمانی متفاوت: با بهره گیری از علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۸۶۸-۱۸۴۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: فضای معماری بر سلامت جسمی و روانی انسان اثرات زیادی می گذارد. برخی اثرات از منظر شناختی به صورت خودآگاه و نمایان در رفتار است، اما برخی اثرات پنهان و درک آن ها نیاز به تحلیل دارد. طیف اثرات می تواند از مثبت تا منفی باشد. از گذشته مطالعات متعددی در زمینه روانشناسی محیط صورت گرفته است، اما به دلیل استفاده از روش های سنتی پاسخگوی چگونگی تأثیر فضای معماری بر مغز نبوده اند. امروزه با پیدایش گرایش نوین علوم اعصاب، نحوه این تأثیر روشن شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز بر مبنای علوم اعصاب، صورت گرفته است و در پی شفاف سازی سطوح مختلف اثرات کوتاه مدت و بلندمدت فضای معماری بر مغز بوده است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از مرور منابع و مطالعات موجود انجام شده است و به طور خاص به اثرات معماری بر فعالیت های مغز و شناخت پرداخته است. بازه زمانی مورد مطالعه بین 11 دی 1388 تا 10 آذر 1398 در یک دهه اخیر بوده است و از پایگاه داده های Science Citation Index Expanded, Social Sciences Citation Index, Arts, and Humanities citation Index, and Emerging Sources Citation Index استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فضای معماری در سه سطح مختلف از لحاظ اهمیت اثرات، از ساده تا پیچیده قابل دسته بندی است. فضای معماری در سطح پایین بر تنظیمات متابولیک، پاسخ های ایمنی و اساسی، در سطح میانی بر جهت یابی و استرس و در سطح بالایی بر هیجان، حافظه و توجه اثرگذار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد زمینه پژوهشی حاضر گامی در جهت روشن سازی اثرات معماری برای پژوهشگران زمینه های روانشناختی محیطی باشد و مسیری روشن را برای دست یابی به فضای سالم در این زمینه باز کند.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکانی که والدینشان از یکدیگر جدا می شوند با تنیدگی مواجه می شوند که اثرات کوتاه مدت و بلندمدت روان شناختی بر جای می گذارد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان دارای والدین طلاق گرفته شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از بین آنها تعداد 30 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله ذهن آگاهی بر اساس مدل بوردیک (2017) را دریافت کرد، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار برای دریافت مداخله بعد از پایان مطالعه قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه خودپنداشت (پیرز و هریس، 1969) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر مؤلفه های تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد شناختی (0/01>P، 361/29=F) و منع بیانی (0/01>P، 652/31=F) و مؤلفه های خودپنداشت کودکان (رفتار (0/01>P، 813/17=F)، وضعیت عقلانی و تحصیلی (0/01>P، 762/16=F)، ظاهر جسمانی و ویژگی ها (0/01>P، 421/8=F)، اضطراب (0/01>P، 429/19=F)، محبوبیت (0/01>P، 927/21=F)، شادی و رضایت (0/01>P، 691/18=F) تأثیر مثبت دارد و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: هنگامی که کودکان دارای والدین طلاق گرفته احساس می کنند کاری از دستشان برنمی آید، ذهن آگاهی با افزایش انعطاف پذیری روانی، انتخاب های دیگری را فرا روی آنها قرار می دهد و همین موضوع در تنظیم هیجانات آنها مؤثر است. همچنین ذهن آگاهی با برقراری ارتباط دوباره مابین منابع درونی و بیرونی، به بهبودی خودپنداشت منجر می شود، منابعی که حتی ممکن است فرد باور به آنها نداشته باشد.
رابطه بین سیستم های مغزی- رفتاری، الگوهای سرشت و منش با اضطراب حالت- صفت
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سیستم های مغزی- رفتاری و الگوهای سرشت و منش با اضطراب حالت- صفت بود. نمونه ای شامل 307 دانشجو (153 دختر و 154 پسر) از دانشگاه ارومیه به پرسشنامه های سیستم های مغزی رفتاری (BAS-BIS)، پرسشنامه الگوهای سرشت و منش (TCI-125) و پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (STAI) پاسخ دادند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه مستقیم اما منفی بین سیستم بازداری رفتاری و اضطراب حالت- صفت وجود دارد. رابطه بین سیستم فعال سازی رفتاری و اضطراب حالت – صفت منفی و مستقیم اما ضعیف است؛ یعنی با افزایش فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری میزان اضطراب حالت – صفت کاهش می یابد. همچنین بین الگوهای سرشت و منش، ابعاد آسیب پرهیزی، خودراهبری و بعد همکاری با اضطراب حالت- صفت رابطه معنی دار وجود دارد. رابطه بین بعد آسیب پرهیزی و اضطراب حالت- صفت مثبت و مستقیم می باشد، یعنی با افزایش آسیب پرهیزی میزان اضطراب حالت- صفت نیز افزایش می یابد؛ اما رابطه بین ابعاد خود- راهبری و همکاری با اضطراب حالت- صفت منفی و معکوس می باشد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، آسیب پرهیزی، خود- راهبری، سیستم بازداری رفتاری و همکاری 40 درصد از واریانس اضطراب حالت و 41 درصد از واریانس اضطراب صفت را پیش بینی کردند. این یافته نشان می دهد که عوامل زیستی شخصیت می تواند در تبیین زیربناهای عصب روان شناختی اضطراب به پژوهشگران راهگشای مفیدی باشد.
رابطه مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
538 - 547
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 200 نفر انتخاب شد و به پرسشنامه های هوش هیجانی شات، مهارت های ارتباطی کوئین دام و موفقیت تحصیلی فام و تیلور (1990) به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی توان پیش بینی موفقیت تحصیلی در دانش آموزان را دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی از عوامل مؤثر و مرتبط با موفقیت تحصیلی هستند که این نکته می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش و معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
بررسی اثربخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و علائم اضطراب مادران و تعارض والد-فرزند در مادران شاغل دارای کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
115 - 126
حوزههای تخصصی:
مقیاس اختلال نافرمانی مقابله ای، پرسشنامه ی سلامت روان GHQ-28 و پرسشنامه ی تعارض والد/فرزن، ابزار اصلی تحقیق هستند و داده ها با استفاده از SPSS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بین راهبردهای حل تعارض والد-فرزند در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در هر سه خرده مقیاس تفاوت ایجاد کرده است. اندازه های اثر نشان میدهد که ۵۷ درصد از تغییر خرده مقیاس استدلال، ۳۹ درصد از تغییر پرخاشگری کلامی و ۵۴ درصد از تغییر پرخاشگری فیزیکی را می توان به مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت داد. از سوی دیگر در متغیر سلامت روان، علایم افسردگی و اضطراب در گروه آزمایش از مرحله ی پیش آزمون تا پیگیری کاهش معنی داری داشته است و سلامت جسمانی نیز در مرحله ی پیگیری و پس آزمون نسبت به مرحله ی پیش آزمون افزایش معنی داری را تجربه کرده است؛ اما بین دو گروه در متغیر کارکرد اجتماعی (F=0.22, P>0.05) تفاوت معنی داری در دو گروه آزمایش و کنترل وجود ندارد. این مطالعه شواهدی را ارائه می کند که از اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه در بهبود سلامت روانی و علائم اضطراب مادران شاغل دارای فرزندان ODD و کاهش تعارض والد-کودک حمایت می کند. این یافته ها بر اهمیت گنجاندن مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی در رویکرد درمانی برای خانواده های تحت تأثیر ODD تاکید می کند، که یک راه امیدوارکننده برای افزایش رفاه والدین و ترویج روابط مثبت والدین-کودک ارائه می نماید.
اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زوجین دارای شوهربزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
291 - 303
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر جهت بررسی اثربخشی گروه درمانی ذهن اگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زوجین دارای شوهربزهکار انجام گرفت. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه اماری شامل کلیه بزهکاران و همسرانشان بود که در طول سال 1400 به کلینیک خدمات روانشناسی و مشاوره وصال مراجعه می نمایند. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده می شود که 20 نفر از زوجین، از مراجعان کلینیک خدمات روانشناسی و مشاوره وصال انتخاب و به صورت تصادفی در گروه ازمایش و گروه گواه جایگزین می شوند. اعضای گروه آزمایش 8 جلسه گروه درمانی ذهن اگاهی مبتنی بر شناخت را دریافت کردند و به اعضای گروه گواه هیچ مداخله ای ارائه نشد. قبل و بعد از اجرای مداخله پرسشنامه اضطراب بک (بک و همکاران، 1990) و کیفیت زندگی (گروه سازمان جهانی بهداشت، 1998) توسط گروه نمونه تکمیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری اضطراب زنان دارای شوهربزهکار گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری (74/89 =F، 001/0 =P) و کیفیت زندگی گروه ازمایش نسبت به گروه گواه افزایش (31/110 =F، 001/0 =P) معنادار یافته است. نتیجه گیری : یافته های پژوهش مؤید این مهم است که گروه درمانی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش اضطراب باعث کاهش تعارض های زناشویی زوجین دارای همسر بزهکار می گردد.
پیش بینی شایستگی اجتماعی عاطفی نوجوانان بر اساس ظرفیت تأملی مادر با درنظرگرفتن نقش میانجی جو عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
46 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی شایستگی اجتماعی-عاطفی نوجوانان بر اساس ظرفیت تأملی مادر با درنظرگرفتن نقش میانجی جو عاطفی خانواده می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مقطع متوسطه دوم ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر قم است که در سال تحصیلی 1400-1401 مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 363 نفر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه شایستگی اجتماعی-عاطفی ژو و ای (2012)، پرسشنامه جو عاطفی هیل برن (1964) و پرسشنامه ظرفیت تاملی فوناگی و همکاران (2016) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها و ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLisrel انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ظرفیت تأملی مادر، شایستگی اجتماعی عاطفی نوجوانان را پیش بینی می کند (68/0=β، 001/0>P). همچنین بر اساس یافته های این پژوهش ظرفیت تاملی مادر از طریق متغیر میانجی جو عاطفی خانواده نیز نقش پیش بینی کننده بر شایستگی اجتماعی-هیجانی نوجوانان دارد (89/0=β، 001/0>P). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش سطوح بالاتر ظرفیت تاملی مادران، شایستگی بالاتر نوجوانان در بازه سنی مورد مطالعه را مورد انتظار می سازد و برعکس. بررسی ظرفیت تاملی مادران در قالب ابزارها و سنجه های موجود و در اختیار داشتن تصویری از آن، می تواند در برگزاری دوره های مبتنی بر ذهنی سازی ایشان مفید باشد.
اثربخشی معنویت درمانی بر فاجعه پنداری درد و خودمهارگری در مبتلایان به درد ایدیوپاتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
117-131
حوزههای تخصصی:
درد مزمن از رایج ترین مشکلاتی است که مردم را به جست وجوی مراقبت پزشکی ترغیب می کند و با پیامدهای بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی متعددی همراه است. این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی معنویت درمانی بر فاجعه پنداری درد و خودمهارگری در مبتلایان به درد ایدیوپاتیک انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل و دوره پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به دردهای عضلانی مراجعه کننده به درمانگاه های درد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، بیمارستان امیر اعلم، بیمارستان توانبخشی رفیده (دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی) و بیمارستان بوعلی (دانشگاه آزاد اسلامی) در سال 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و با انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی 15 نفری گمارش شدند. گردآوری اطلاعات با پرسش نامه فاجعه پنداری درد سالیوان و همکاران و پرسش نامه خودمهارگری تانجنی و همکاران انجام شد. معنویت درمانی طی هشت جلسه به صورت دو جلسه در هفته و هر جلسه به مدت یک ساعت برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد اما آزمودنی های گروه کنترل این برنامه ها را دریافت نکردند. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی و واریانس با اندازه گیری های تکراری با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین نمره فاجعه پنداری درد و ابعاد آن (نشخوار ذهنی، بزرگ نمایی و درماندگی) در گروه آزمایش پس از انجام مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافت (05/0>P). معنویت درمانی بر افزایش خودمهارگری و ابعاد آن در آزمودنی های گروه آزمایش برخلاف گروه کنترل سودمند بود (05/0>P) و تأثیرات این برنامه بر متغیّرهای وابسته در دوره پیگیری شش ماهه تداوم داشت (05/0>P). نتیجه گیری: این یافته ها بیش از پیش نقش سازه های روانی و رفتاری را در مبتلایان به درد مزمن روشن می سازد و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی برگرفته از معنویت را به منظور تعدیل علائم بیماران با درد مزمن آشکار می کند.
نشانگان شاکرین در متون اسلامی و آثار روان شناختی آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
132-147
حوزههای تخصصی:
شکرگزاری فضیلتی اخلاقی و از مهم ترین آموزه هاى مکتب اسلام است و وجوبش به نصّ قرآن قابل اثبات است. گزاره های اسلامی نشانگانی برای شاکرین تعیین کرده که در سه حیطه شناختی، عاطفی و عملی قابل دسته بندی است. ازآنجاکه حدوث و دوام شکر مستلزم شناسایی این نشانگان است و تبیین ثمرات آن در افراد ایجاد انگیزه می کند و نقش مؤثر آن را در سلامت روان و تکامل انسان واضح می سازد، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی این نشانگان و استخراج ثمرات روان شناختی آن بوده است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد قرآنی - روایی به دنبال کشف و شناسایی نشانگان شاکرین و شناسایی تأثیرات روان شناختی شکرگزاری بر انسان های شاکر بود. بر این اساس، ابتدا ویژگی های شاکرین از متون اسلامی با محوریت آیات قرآن و مناجات شاکرین امام سجاد (ع) شناسایی شد. سپس از طریق تحلیل و بررسی محتوایی آیات، تفاسیر و روایاتی که از معصومین (ع) رسیده، تلاش شده است تا تأثیرات روان شناختی این ویژگی ها استخراج و تبیین شود. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شکرگزاری با شناخت نعمت و منعم اتفاق می افتد و شاکر با تمرکز بر داشته های مادی و معنوی و توجه آگاهانه نسبت به نشانگان پیرامونی، شناخت خود را که با واکنش عاطفی عجین شده است، به مرحله عمل می کشاند و در صدد جبران نعمت برمی آید. این جبران برای پیرو قرآن در قالب التزام به فرمان های الهی نمود پیدا می کند و با تغییر شناخت ها و باورها، کاهش هیجان های ناسالم و حمایت اجتماعی سبب پرورش انسان هایی عزّت مند، خویشتن دار و مسئولیت پذیر می شود. نتیجه گیری: شکرگزاری حداقل شرط بندگی است و اعتقادات دینی و التزام به رفتارهای دینی خواسته شده در جهت شکر منعم، سرگردانی، اضطراب و نگرانی را کاهش می دهد، منتهی به س لامت روح و روان می شود و درنهایت سبب پرورش انسان های تکامل یافته و دین دار می شود.
اثربخشی برنامۀ آموزش تاب آوری روان شناختی بر رفتارهای سلامت و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
371 - 386
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن اثربخشـی برنامـه آمـوزش تـابآوری روانشـناختی بـر رفتارهـای سـلامت و بهزیسـتی روانشـناختی در دانشـجویان انجـام شـد. در ایـن پژوهـش تمامتجربـی بـا طـرح پیشآزمـون _ پسآزمـون بـا گـروه کنتـرل و همـراه بـا پیگیـری، 60 دانشـجو در دو گـروه آزمایـش (30 نفـر) و کنتـرل (30 نفـر) قبـل و بعـد از آمـوزش بـه نیمـرخ سـبک زندگـی ارتقادهنـده سـلامت ـ نسـخه تجدیدنظرشـده دوم (والکـر، سیچریسـت و پنـدر، 1995) و نسـخه کوتـاه مقیاسهـای بهزیسـتی روانشـناختی (ریـف، 1989) پاسـخ دادنـد. از طریـق 10 جلسـه و هـر جلسـه دو سـاعت، برنامـه آمـوزش تـابآوری روانشـناختی بـه شـیوه گروهـی بـرای گـروه آزمایـش اجـرا شـد. نتایـج تحلیـل واریانـس مختلـط سـاده نشـان داد بسـته آمـوزش تـابآوری روانشـناختی در افزایـش رفتارهـای سـبک زندگـی سـلامتمحور شـامل مسـیٔولیتپذیری بـرای سـلامت فـردی، فعالیـت جسـمانی، تغذیـه، تحـول معنـوی، روابـط بینفـردی و مدیریـت تنیدگـی و مقیاسهـای بهزیسـتی روانشـناختی شـامل اسـتقلال عمـل، تسـلط محیطـی، تحـول فـردی، ارتبـاط مثبـت بـا دیگـران، هدفمنـدی در زندگـی و پذیـرش خـود، موثـر بـود. بـر اسـاس نتایـج ایـن پژوهـش میتـوان دریافـت تـلاش بـرای تغذیـه سـرمایه روانشـناختی و بسـط منابـع روانـی و اجتماعـی دانشـجویان از طریـق کاهـش برخـی مدلهـای تفکـر سـازشنایافته ماننـد شخصیسـازی، تفکـر سـیاه/ســفید، بیشتعمیمدهــی و همچنیــن، پربارســازی مهارتهــای رابطــه بینفــردی در مشــارکتکنندگان، مصونیــت روانــی آنهــا را موجــب میشــود.