مطالب مرتبط با کلیدواژه

دانش آموزان دوره دوم ابتدایی


۱.

بررسی نقش میانجی سبک مقابله ای مثبت و منفی بر رابطه بین پاسخ استرس روانی و پرخاشگری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی پس از پیک ششم شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک مقابله ای مثبت و منفی پاسخ استرس روانی پرخاشگری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه: از دسامبر 2019، کشورهای سراسر جهان به شدت تحت تأثیر کووید-19 قرار گرفته اند. دوره های طولانی انزوا در خانه مشکلات زیادی را برای افراد بخصوص کودکان ایجاد می کند. این مشکلات ممکن است دانش آموزان را در برابر چالش های روان شناختی بیماری همه گیر مستعدتر کند. از این رو، پژوهشی با هدف بررسی نقش میانجی سبک مقابله ای مثبت و منفی بر رابطه بین پاسخ استرس روانی و پرخاشگری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی پس از پیک ششم شیوع کووید-19 انجام شد.مواد و روش ها:پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش زمینه یابی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر شیراز در سال تحصیلی 01-1400، نمونه آماری 250 نفر و ابزار مورد استفاده نسخه فارسی پرسشنامه پاسخ استرس روانی (SRQ-20)(2008)، پرسشنامه پرخاشگری(AQ) (2000) و پرسشنامه سبک مقابله ساده (SCSQ)(1998) بود. یافته ها:یافته ها نشان داد مدل پیشنهادی ارائه شده مورد تایید بوده، چرا که مقدار ریشه میانگین مجذور خطای برآورد (RMSEA) در حد مطلوب قرار داشته و علاوه بر آن شاخص های برازندگی مطلوب بودند. مطابق یافته ها، پاسخ استرس روانی بر پرخاشگری با نقش میانجی سبک مقابله ای مثبت تاثیرگذار بوده است. همچنین سبک های مقابله ای مثبت رابطه بین استرس روانی و پرخاشگری را به طور قابل توجهی واسطه نمود. نتیجه گیری:بنابراین برای به حداقل رساندن اثر نامطلوب پاسخ استرس روانی بر پرخاشگری کودکان در طول بحران هایی مانند همه گیری، مداخلاتی با هدف افزایش تأثیر مهارت های مقابله ای مثبت مورد نیاز است.
۲.

مطالعه اثر تفکر انتقادی و تفکر خلاق بر یادگیری خودتنظیم با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی تفکر خلاق هوش هیجانی یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دوره دوم ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۳
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش مطالعه ی اثر تفکر انتقادی و تفکر خلاق بر یادگیری خودتنظیم با میانجی گری هوش هیجانی بود. روش : روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی و از منظر روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی ناحیه 2 اردبیل در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که تعداد آنان در حدود 13500 نفر بود و تعداد 374 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه تفکر انتقادی رجایی، پرسش نامه تفکر خلاق ولش و مک داوال ، پرسش نامه هوش هیجانی شات و همکاران و پرسش نامه یادگیری خودتنظیم بوفارد و همکاران بودند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بودند که همه شاخص های مطلق، تطبیقی و مقتصد مدل مطلوب هستند و تفکر انتقادی و تفکر خلاق می توانند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با درنظرگرفتن نقش میانجی هوش هیجانی روی یادگیری خودتنظیم تأثیر داشته باشند (p<0.05). نتیجه گیری: در نهایت پیشنهاد می شود توجه خانواده ها و مدارس به تقویت تفکر انتقادی و تفکر خلاق جلب شود. هم چنین، با توسعه هوش هیجانی در دانش آموزان تحت قالب برنامه های مدون و مستمر، در راستای افزایش یادگیری خودتنظیم آنان گام برداشت.