مهدی کروندی رنانی

مهدی کروندی رنانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

محدودیت آزمون سراسری در ارزیابی توانایی های درون فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۷۵
هدف: آزمون سراسری ورود به دانشگاه (کنکور) مهمترین آزمون و ارزیابی صورت گرفته در تاریخ 60 ساله خود (از سال 1347 هجری شمسی تا به امروز) در ایران بوده است. به همین دلیل، درک اینکه این آزمون چه چیزی را مورد سنجش قرار میدهد ضروری است. در این مقاله، هدف ما بررسی مفروضه ارگودیستی از طریق بررسی شرط همگنی پدیده مورد نظر در جامعه است. این امر بدان جهت از اهمیت برخوردار است که اگر مفروضه ارگودیسیتی در ساختار عاملی کنکور وجود نداشته باشد، نمیتوان این عوامل را به صورت علّتهای درونفردی تفسیر کرد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات بینمقطعی و به منظور بررسی تغییرناپذیری اندازهگیری در ساختار عاملی کنکور است. جامعه پژوهش کلیه داوطلبین آزمون سراسری در کنکور ریاضی سال 1400 است که از این بین 12699 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. شاخصهای (متغیرهای) بکار رفته در این مقاله را نمرات (بر حسب درصد) داوطلبین دروس آزمون سراسری گروه علوم ریاضی و فنی شامل ادبیات فارسی، عربی، معارف اسلامی، زبان انگلیسی، ریاضیات، فیزیک و شیمی تشکیل داده بود. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی یک ساختار سه عاملی برای کنکور پیشنهاد داد. همچنین، با استفاده از تحلیل خوشه سلسله مراتبی، داوطلبین آزمون ریاضی و فنی به 6 گروه تقسیم شدند. اما میان این 6 خوشه مختلف آزمودنیها در ساختار عاملی بدست آمده در مرحله اول، تغییرناپذیری اندازهگیری در هیچ سطحی (حتی سطح پیکربندی) برقرار نبود. نتیجهگیری: با توجه به اینکه تغییرناپذیری اندازهگیری ساختار عاملی ما تایید نشد، بنابراین ساختار عاملی در کنکور سراسری از ویژگی همگنی جامعه برخوردار نیست. از آنجا که مفروضه ارگودیستی وابسته به شرط همگنی جامعه است، بنابراین، کنکور از مفروضه ارگودیستی برخوردار نیست. این بدان معنا است که نمیتوان عاملهای حاصله از مدلهای متغیر مکنون در خصوص کنکور را به صورت علّتهای درونفردی تفسیر کرد. ابن نتیجه نشان از عدم روایی و توجیهپذیری بسیاری از تفسیرات انجام گرفته بر اساس عاملهای حاصل از آزمون سراسری ورود به دانشگاه دارد.
۲.

بررسی رابطه ابعاد شناختی احتکار با انباشت بی رویه داده های دیجیتالی در دانشجویان با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال احتکار احتکار دیجیتالی دشواری تنظیم هیجان شناختارهای احتکاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
در عصر اطلاعات، انباشت بی رویه داده های دیجیتال به یک چالش جدی تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل روان شناختی مؤثر بر احتکار دیجیتالی، به ویژه در میان دانشجویان، انجام شد. با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بر روی داده های 413 دانشجو از دانشگاه های خلیج فارس و علامه طباطبایی، رابطه بین شناختارهای احتکاری، دشواری تنظیم هیجان و احتکار دیجیتالی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری به روش در دسترس بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های احتکار دیجیتالی (نیو و همکاران، 2019)، شناختارهای احتکاری (استکتی و همکاران، 2003) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و روئمر، 2004) استفاده شد. نتایج نشان داد که شناختارهای احتکاری نقش محوری در پیش بینی احتکار دیجیتالی ایفا می کنند ( ). دانشجویانی که باورهای نادرستی در مورد ارزش اطلاعات دیجیتال داشته و دشواری در دورانداختن آن ها را تجربه می کردند، تمایل بیشتری به انباشت بی رویه داده ها داشتند. همچنین، تعامل پیچیده ای بین شناختارهای احتکاری و دشواری تنظیم هیجان مشاهده شد. هرچند دشواری تنظیم هیجان به تنهایی تأثیر مستقیمی بر احتکار دیجیتالی نداشت ( )، اما در تعامل با شناختارهای احتکاری، نقش تعدیل کننده داشت ( )؛ یعنی با افزایش دشواری تنظیم هیجان، تأثیر شناختارهای احتکاری بر احتکار دیجیتالی افزایش می یافت به طوری که افرادی که هم زمان دارای شناختارهای احتکاری قوی و مشکلات در تنظیم هیجانات خود بودند، بیشتر مستعد احتکار دیجیتال بودند. این پژوهش نشان می دهد که برای مقابله با مشکل رو به رشد احتکار دیجیتالی، باید به طور همزمان بر تغییر باورهای ناکارآمد و بهبود مهارت های تنظیم هیجان تمرکز کنیم. نتایج این مطالعه به درک عمیق تری از مکانیسم های روان شناختی زیربنایی احتکار دیجیتالی کمک کرده و می تواند در طراحی مداخلات درمانی موثر برای این اختلال مفید واقع شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان