مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
نیازهای اساسی روانشناختی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین ارتباط متغیرهای نظریه خود مختاری (نیاز خودمختاری، شایستگی و وابستگی) با هوش اجتماعی در دانشجویان می باشد. مطالعه حاضر یک بررسی پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. از میان دانشجویان دانشگاه آزاد زنجان تعداد 386 نفر با دامنه سنی 39-18 و با میانگین سنی (11/3) 96/21 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های مقیاس رضایتمندی از نیازهای اساسی روانشناختی و مقیاس هوش اجتماعی را تکمیل نمودند و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش رضایتمندی از نیاز خودمختاری و شایستگی به طور مثبت با هوش اجتماعی رابطه دارد در حالی که رضایتمندی از نیاز وابستگی با هوش اجتماعی رابطه منفی داشت. همچنین نتایج حاصل از بررسی فرضیه ارتباط جنسیت با هوش اجتماعی هیچ ارتباطی را بین این دو متغیر نشان نداد. رضایتمندی از نیازهای اساسی روانشناختی می تواند در تقویت هوش اجتماعی موثر باشد ولی بررسی ارتباط بین این دو متغیر هنوز در آغاز راه خود است.
تأثیر جوکاری و اندازه شبکه اجتماعی بر انگیزه فعالیت های داوطلبانه کاربست نظریه خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه داوطلبان جایگاه ویژه ای در ساختار سازمان ها پیدا کرده اند. آنان با کاهش هزینه ناشی از قوانین و سبک تر کردن بودجه مربوط به کارکنان تمام وقت ،به سازمان ها کمک می کنند. در پژوهش حاضر تاثیر جو کاری و اندازه شبکه اجتماعی بر انگیزه فعالیت های داوطلبانه افراد بر اساس نظریه خودتعیین گری بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه داوطلبان فعال مناطق 22 گانه هلال احمر شهر تهران بود. به منظور تعیین حجم نمونه مورد نیاز از فرمول کوکران ، به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از روش معادلات ساختاری(SEM) از طریق نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که جو کاری بر هر دو انگیزش مستقل و کنترل شده داوطلبان تاثیر مثبت دارد و هر دو تاثیر توسط ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنان میانجی گری می شود. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اندازه شبکه اجتماعی داوطلبان بر انگیزش مستقل داوطلبان تاثیر مثبت و بر انگیزش کنترل شده آنان تاثیر منفی دارد و هر دو تاثیر توسط ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنان میانجی گری می شود.
بررسی رابطه برآورده شدن نیاز های اساسی روانشناختی و رضایت از زندگی: نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت و سرمایه های روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
71 - 87
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نیازهای اساسی روانشناختی با رضایت از زندگی هم چنین نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت و سرمایه های روانشناختی انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. برای انجام این پژوهش 201 نفر از دانشجویان دختر و پسر (110 دختر و 91 پسر) دانشگاه تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نیازهای اساسی روانشناختی گانیه، رضایت از زندگی دینر، انگیزش پیشرفت هرمنس، سرمایه های روانشناختی لوتانز پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش با استفاده از نرم افزارR انجام شد. نتایج نشان داد مدل این پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. بنابر یافته های این پژوهش رابطه نیازهای اساسی روانشناختی ورضایت از زندگی مثبت و معنادار ارزیابی شد علاوه بر این تاثیر مستقیم، نیازهای اساسی روانشناختی و رضایت از زندگی از طریق متغیرهای واسطه ای انگیزش پیشرفت و سرمایه های روانشناختی نیز با هم ارتباط غیر مستقیمی دارند. در پایان میتوانیم بر اهمیت نقش مثبت این عوامل در روند زندگی صحه گذاشت.
نقش واسطه ای حرمت خود و خودنظم جویی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
145-164
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین شناخت رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی، با توجّه به نقش واسطه گری حرمت خود و خود نظم جویی بود. بدین منظور 464 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (350 دختر، 114پسر) در سال تحصیلی 97-96 روش تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی، سیاهه چندبعدی حرمت خود، فرم کوتاه پرسشنامه خود نظم جویی و مقیاس رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رضایت از نیازهای اساسی روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم مثبت و ناکامی از نیازها بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم منفی داشت. همچنین رضایت از نیازهای روان شناختی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و خود نظم جویی بر بهزیستی روان شناختی اثر مثبت و ناکامی از نیازهای روان شناختی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و خود نظم جویی بر بهزیستی روان شناختی اثر منفی داشت. . براساس نتایج پژوهش می توان دریافت که حرمت خود و خودنظم جویی در رابطه بین رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای ایفا می کنند و افزایش حرمت خود و خودنظم جویی در افراد می تواند نقش مؤثری در بالارفتن مؤلفه های بهزیستی روان شناختی داشته باشد.
رابطه محیط حامی خود پیروی با بهزیستی تحصیلی: نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
299-311
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعددی، اهمیت نیازهای اساسی روانشناختی دانش آموزان را مورد مطالعه قرار داده اند و به بررسی نقش نیازهای اساسی روانشناختی در ایجاد امید، کارایی، تاب آوری و خوش بینی، عملکرد تحصیلی، کاهش فرسودگی و ناکارآمدی تحصیلی پرداخته اند. اما در مورد رابطه محیط حامی خود پیروی با بهزیستی تحصیلی با نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: رابطه محیط حامی خود پیروی با بهزیستی تحصیلی با نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر قائنات در سال تحصیلی 98- 1397 بودند که 380 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه محیط حامی خودپیروی آسور و دیگران (۲۰۰۲)، بهزیستی تحصیلی تومینین - سوینی و همکاران (۲۰۱۲) و مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی لاگواردیا و همکاران (۲۰۰۰). تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: محیط حامی خود پیروی اثر مستقیم و معنی داری بر نیازهای اساسی روانشناختی و بهزیستی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی نیز اثر مستقیم و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی دارد (0/01> P ). همچنین محیط حامی خود پیروی از طریق متغیر میانجی نیازهای اساسی روانشناختی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد (0/01> P ). نتیجه گیری: افزایش کیفیت محیط های حامی خود پیروی سبب ارتقا نیازهای روانشناختی دانش آموزان و بهزیستی تحصیلی آنان می شود.
پیش بینی درگیری تحصیلی دانشجویان بر اساس ابعاد شخصیت و نیازهای اساسی روانشناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: نهادهای آموزشی هموراه بدنبال عوامل اثرگذار بر پیشرفت تحصیلی نسل جوان جامعه می باشند. در این میان درگیری تحصیلی یکی از مفاهیمی است که توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی سهم هر یک از مولفه های ابعاد شخصیت ونیازهای اساسی روانشناختی بر درگیری تحصیلی دانشجویان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق شامل 200 نفر (100 نفر زن و 100 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 96-95 بود که به روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. پرسشنامه های ابعاد شخصیت (کاستا و مک کری، 1992)، نیازهای اساسی روانشناختی (دسی و رایان، 2000) و درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391) را تکمیل نمودند. تجزیه تحلیل داده ها به روش رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دادند که در بین مولفه های ابعاد شخصیت تنها دو مولفه مسئولیت پذیری و روان آزرده خویی (جمعا 21 درصد) و نیز در بین مولفه های نیازهای اساسی روانشناختی دو مولفه خودمختاری و شایستگی (جمعا 3/19 درصد) در پیش بینی درگیری تحصیلی دانشجویان سهیم هستند. نتیجه گیری: نیازهای اساسی روانشناختی در محیط های آموزشی و خانواده می توانند بر انگیزش درونی و در نتیجه انجام تکالیف مدرسه و درگیری تحصیلی یادگیرندگان اثر موثر باشد.
رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و خود شناسی با سبک ترجیحی تدریس با میانجیگری مهارت تفکر انتقادی در معلمان دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۶
37 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و خود شناسی با سبک ترجیحی تدریس با میانجیگری مهارت تفکر انتقادی در معلمان دوره ابتدایی شهر ارومیه بود. تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری معلمان دوره ابتدایی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر ارومیه در سال تحصیلی 96-1395 بودند (1570 نفر). نمونه به روش تصادفی طبقه ای، با جدول کرجسی و مورگان 310 نفر تعیین شد. داده ها با پرسشنامه های، نیازهای اساسی روان شناختی (گاردیا، دسی و رایان، 2000)، خود شناسی (قربانی، واتسن و هارگیس، 2008)، سبک ترجیحی تدریس (موسی پور، 1377) و فرم کوتاه مهارت تفکر انتقادی (واتسون و گلیزر، 1980) به دست آمده و با نرم افزار SPSS؛ و با آزمون همبستگی پیرسون و سوبل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روان شناختی با سبک ترجیحی تدریس، رابطه منفی؛ خود شناسی با سبک ترجیحی تدریس، رابطه مثبت داشته؛ ولی نیازهای اساسی روان شناختی، خود شناسی و سبک ترجیح تدریس با مهارت تفکر انتقادی، رابطه نداشتند. بین نیازهای اساسی روان شناختی و خودشناسی با سبک ترجیحی تدریس با میانجیگری مهارت تفکر انتقادی رابطه وجود نداشت.
رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی دانش آموزان: نقش واسطه گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
413-426
حوزه های تخصصی:
زمینه: نوجوانان بیشتر وقت روزانه خود را در مدرسه می گذرانند. ازاین رو، مدارس احتمالا می توانند بر ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنها و نیز بر رفتارهای مرتبط با ارضای نیازها تأثیر داشته باشند. پژوهش ها اثربخشی ارضای نیازهای اساسی روانشناختی بر ارتقاء بهزیستی را مورد تأیید قرار داده اند اما مسئله این پژوهش این است که آیا راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می تواند در رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی نقش واسطه ای ایفا کند؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی دانش آموزان با نقش واسطه گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود . جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 98-1397 بود. شرکت کنندگان 487 نفر (252 دختر و 235 پسر) دانش آموز بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به تکمیل مقیاس ارضای نیازهای اساسی روانشناختی دانش آموزان نوجوان (تیان، هان و هیوبنر، 2014)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و مقیاس بهزیستی هیجانی (کی یز و مگیار- موئه، 2003) پرداختند. یافته ها: نتایج نشان داد که ارضای نیاز به شایستگی و نیاز به ارتباط در مدرسه به طور مثبت و معنی دار و نیاز به خودپیروی به طور منفی و معنی دار تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی می کنند و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز متغیر پیش بین معنی دار بهزیستی هیجانی بود. همچنین نقش واسطه گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی دانش آموزان مورد تأیید قرار گرفت (0/05 > p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت ارضای نیازهای اساسی روانشناختی دانش آموزان در مدرسه و مهارت آنها در استفاده از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان، موجبات ارتقاء بهزیستی هیجانی آنها را فراهم می سازد.
نقش ارضای نیازهای اساسی روانشناختی و جهت گیری هدف در پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
63 - 82
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ارضای نیازهای اساسی روانشناختی و جهت گیری هدف در پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانشجویان انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 13000 دانشجو بودند که بر اساس فرمول کوکران از میان آنها 400 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس ارضای نیازهای اساسی روانشناختی (دسی و ریان، 2000)، مقیاس تجدیدنظرشده جهت گیری هدف (الیوت و موریاما، 2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (اسکافیلی و همکاران، 2002) بود. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که نیاز به خودمختاری، شایستگی و ارتباط و جهت گیری هدف تسلطی گرایشی، تسلطی اجتنابی، عملکردی گرایشی و عملکردی اجتنابی با اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و معنادار داشتند. همچنین، متغیرهای ارضای نیازهای اساسی روانشناختی و جهت گیری هدف به طور معنی داری توانستند 63 درصد از تغییرات اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کنند (05/0>P) که در این پیش بینی متغیرهای نیاز به شایستگی و اهداف عملکردی گرایشی و اجتنابی اثر معناداری نداشتند (05/0<P). بنابراین، برای بهبود اشتیاق تحصیلی دانشجویان می توان نیازهای اساسی روانشناختی را ارضا کرد و هر یک از جهت گیری های هدف را آموزش داد که ارضای نیاز به خودمختاری و آموزش هدف تسلطی گرایشی اولویت دارد.
نقش میانجی گر اضطراب مدرسه و کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۹۴-۱۸۷۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: نوجوانی همراه با تحولات رشدی، بیولوژیکی، روانشناختی و رفتاری همراه است. بروز مشکلات هیجانی و ناتوانی در کنترل هیجانات ممکن است نوجوان را نسبت به رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد آسیب پذیر نماید. افراد مستعد گرایش بیشتری به مصرف مواد دارند و با این مشغولیت ذهنی احتمال بیشتری وجود دارد که در دام اعتیاد بیفتند. توجه به اضطراب نوجوانان در مدرسه و نیازهای روانشناختی مانند ارتباط و دلبستگی، صمیمیت و استقلال باعث احساس شایستگی و خودکارآمدی درونی در نوجوانان می گردد. اما تاکنون بررسی این متغیرها در گرایش به مصرف مواد مخدر در یک مدل یکپارچه مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر اضطراب مدرسه وکنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دوم شهر نور در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 250 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های گرایش به مصرف مواد زرگر (1385)، نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000)، اضطراب مدرسه فیلیپس (1987) و مقیاس کنترل هیجانی راجر و نشوور (1987) را به صورت مجازی تکمیل کردند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو متغیر اضطراب مدرسه و کنترل هیجانی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی و گرایش به مصرف موارد مخدر نقش میانجی داشته و کلیه مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها معنی دار (0/05 >p) بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و استفاده و آگاهی از متغیرهای پژوهش می تواند در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد نقش تعیین کننده داشته باشد و لذا با ارتقای نیازهای اساسی روانشناختی و کنترل هیجانی و کاهش اضطراب مدرسه می توان از گرایش به مصرف مواد در نوجوانان جلوگیری کرد.
بازشناسی اصول خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به نیازهای اساسی روانشناختی؛ براساس تئوری برخاسته از زمینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
99 - 109
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، دستیابی به بخشی از دانش کاربردی، برای پاسخگویی به نیازهای اساسی روانشناختی در معماری امروزی است. محقق از میان نیازهای روانشناختی، دو نیاز ابراز وجود و احراز وجود را مورد تأکید قرار داده و سعی کرده با روش «تئوری برخاسته از زمینه»، به شناسایی معیارهای خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به این نیازها بپردازد؛ تا بتواند، ضمن تدوام ارزش های معماری گذشته، معیارهای معماری سازگار با نیازهای انسان را تبیین کند. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با ادراک کنندگان محیط بعنوان متخصصانی آشنا با فضاهای مورد بحث حاصل و با کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند بناهای سنتی، با ایجاد شرایطی چون«سازماندهی قلمرو شخصی»، «سازماندهی حس تعلق خاطر»، «سازماندهی تمرکز درون فردی» و «سازماندهی ارتباطات اجتماعی» به ترتیب زمینه ساز پدیده هایی چون 1- آزادی عمل و استقلال فردی، کنترل حریم شخصی و میزان محرمیت؛ 2- پایبندی حسی، خوانایی فضا، هم ذات پنداری با فضا؛ 3- آرامش ذهنی، تمرکز حواس 4- سلسله مراتب میزان محرمیت، دسته بندی انواع اجتماعات، افزایش اتحاد جمعی، کنترل، تسهیل و تقویت ارتباطات جمعی؛ شده که پیامدهایی چون«امنیت روانی»، «هویت بخشی»، «خودسازی» و «مشارکت مفید اجتماعی» داشته است. همچنین، راهکارهای بکار رفته در پاسخگویی به این نیازها نیز در طول تحقیق استخراج و ارائه شده است.
مدل اعتیاد به شبکه های اجتماعی: نقش عملکرد خانواده با میانجیگری نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شبکه های اجتماعی نقش بسیار مهمی در روابط افراد با یکدیگر ایفا می کنند و یکی از مؤلفه های بین فردی مؤثر بر بروز اعتیاد به شبکه های اجتماعی خانواده و عمکلرد جاری در آن است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عملکرد خانواده در اعتیاد به شبکه های اجتماعی با میانجیگری نیازهای اساسی روانشناختی در دانش آموزان انجام شده است.
روش: این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دبیرستانی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 380 نفر انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به شبکه های اجتماعی تورل و سرنکو (2012)، عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران (2003) و نیازهای اساسی روانشناختی دسی و رایان (2000) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد خانواده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی و نیازهای اساسی روانشناختی تأثیر مستقیم و معنادار دارد. همچنین نیازهای اساسی روانشناختی بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی تأثیر معکوس و معناداری دارد. همچنین عملکرد خانواده از طریق میانجی نیازهای اساسی روانشناختی بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی تأثیر غیرمستقیم و معناداری دارد (05/>P).
نتیجه گیری: افزایش عملکرد خانواده (نمره بالا نشان دهنده عملکرد ضعیف) موجب کاهش نیازهای اساسی روانشناختی در دانش آموزان شده که به نوبه خود باعث افزایش اعتیاد به شبکه های اجتماعی می شود.
نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه بین ارزش های فرهنگی (فردگرایی-جمع گرایی) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
19-35
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه بین ارزشهای فرهنگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 378 نفر (253 دختر و 125 پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس فردگرایی و جمع گرایی (سیواداس و همکاران، 2008)، مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی (گانیه، 2003) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گرنفسکی و همکاران، 2001) بود. مدل مفهومی شامل واسطه گری نیازهای اساسی روانشناختی بین ارزشهای فرهنگی فردگرایی- جمع گرایی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری بررسی گردید و نتایج حاکی از برازش مناسب مدل پیشنهادی با داده ها بود. همچنین اثر مستقیم ارزشهای فرهنگی بر تنظیم شناختی هیجان تأیید شد. نتایج نشان داد که فردگرایی، به واسطه رضای نیاز به ارتباط و ارضای نیاز به شایستگی، راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را به طور مثبت و به واسطه ارضای نیاز به ارتباط، ارضای نیاز به شایستگی و ارضای نیاز به خودپیروی، راهبردهای ناسازگارانه تنطیم شناختی هیجان را به طور منفی پیش بینی می نماید. همچنین، جمع گرایی از طریق ارضای نیاز به شایستگی، راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را به گونه منفی و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را به گونه مثبت پیش بینی می کند. براین اساس، ارضای نیازهای اساسی روانشناختی، نقش واسطه ای بین ارزش های فرهنگی و تنظیم شناختی هیجان ایفا کردند.
نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
174 - 184
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر نوردر سال تحصیلی 1401-1400 بودند؛ و نمونه پژوهش شامل 250 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. ایزارپرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: پرسشنامه گرایش به مصرف مواد(IAPS)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (BSNQ؛ گاردیا، دسی و رایان، 2000)، مقیاس کنترل هیجانی (ECQ2) راجر و نشوور (1987). برای تحلیل آماری داده ها از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روانشناختی هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق کنترل هیجانی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر دارد. بطور کلی با توجه به نتایج می توان گفت که کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان نقش واسطه ای دارد.
نقش میانجی نیازهای اساسی روانشناختی در تاثیرگذاری رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه (مورد مطالعه: دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
136 - 149
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی نیازهای اساسی روانشناختی در تاثیرگذاری رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه می باشد.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه اصفهان می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 291 نفر تعیین شد و نمونه گیری با استفاده از روش در دسترس انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا، دسی و رایان (2000) با 21 گویه، رهبری تحول گرا باس و آلیو (1997) با 20 گویه و رفتار کاری نوآورانه دیجانگ و دنهارتوگ (2010) با 10 گویه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به کارگیری تحلیل های آماری نیز از نرم افزارهایSPSS و SMART PLS3 استفاده شد.
یافته ها: نتایح مدل معادلات ساختاری نشان داد، رهبری تحول گرا بر نیازهای اساسی روانشناختی تاثیر معنی دار دارد. همچنین رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه تاثیر معنی دار دارد. نتایج نشان داد که نیازهای اساسی روانشناختی در تاثیرگذاری رهبری تحول گرا بر رفتار کاری نوآورانه نقش میانجی دارد، همچنین تاثیر نیازهای اساسی روانشناختی بر رفتارکاری نوآورانه مورد تایید قرار گرفت.
نتیجه گیری: به مدیران دانشگاه پیشنهاد می شود جهت تقویت رفتارهای کاری نوآورانه در دانشگاه با استفاده از ظرفیت غنی موجود یعنی اساتید و پژوهشگران خبره با راه اندازی مراکز و سراهای نوآوری برای کارکنان جهت تقویت رفتارهای کاری نوآورانه اقدام نمایند.
رابطه شفقت به خود ومدیریت استرس با میانجی گری نیازهای اساسی روانشناختی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارتباط شفقت به خود بر مدیریت استرس در دانش آموزان پسر یتیم متوسطه اول مدرسه موقوفه عبدالله رضوی شهرستان طرقبه و شاندیز (با تعداد 178 نفر) در سال تحصیلی 1402 – 1401 با میانجی گری نیازهای اساسی روان شناختی است. با توجه به متغیرهای پژوهش ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه استاندارد بوده که روایی و پایایی آن آزمون شده است. آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. روش پژوهش از نوع الگوی ساختاری؛ تحلیل مسیر است. نتیجه تحلیل مسیر بیانگر این است که شفقت به خود بر مدیریت استرس در دانش آموزان پسر یتیم با میانجی گری نیازهای اساسی روان شناختی تأثیر دارد. شفقت به خود بر مدیریت استرس و نیازهای اساسی روان شناختی در دانش آموزان پسر یتیم تأثیر دارد. نیازهای اساسی روان شناختی بر مدیریت استرس در دانش آموزان پسر تأثیر دارد.
نقش نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
397 - 412
حوزه های تخصصی:
زمینه: مرور مطالعات پیشین نشان می دهد که یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان، ارضای نیازهای سه گانه روانشناختی (خودمختاری، شایستگی و مرتبط بودن) است. از سوی دیگر، تاب آوری نیز به عنوان یک رفتار محافظتی باعث می شود دانش آموزان به طور کارآمدی با مشکلات مواجه شده و به نتایج تحصیلی مناسبی دست یابند. علی رغم نقش نیازهای اساسی روانشناختی و تاب آوری در پیش بینی عملکرد تحصیلی، در مورد نقش میانجی گری تاب آوری در تأثیر نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری تاب آوری انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های نیازهای اساسی روانشناختی (گاردیا و همکاران، 2000)، عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) و تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) بود. تحلیل داده ها نیز با روش های ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS24 انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد اثر مستقیم نیازهای اساسی روانشناختی بر تاب آوری (0/41) و عملکرد تحصیلی (0/13) دانش آموزان معنادار است و نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق تاب آوری نیز تأثیر غیرمستقیم معناداری دارد
(0/05/0 P<). به بیان دیگر، تاب آوری توانست نقش میانجی بین نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی را ایفا نماید.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است مدیران، معلمان و مشاوران مدارس، تدابیر لازم را به منظور افزایش تاب آوری دانش آموزان برای ارضای نیازهای اساسی روانشناختی (خودمختاری، شایستگی و مرتبط بودن) و بهبود عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته تا از تأثیرات خاص تاب آوری بر نتایج تحصیلی دانش آموزان بهره مند شوند
بررسی نقش واسطه ای خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه مهارت های اجتماعی و هوش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
351 - 372
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه مهارت های اجتماعی و هوش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی در درس تاریخ در میان دانش آموزان پایه پنجم ادبیات استان بابل بوده است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه پنجم ادبیان استان بابل به تعداد 2110 نفر بود، با استفاده از جدول مورگان تعداد 327 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پنج پرسشنامه استاندارد مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، هوش اجتماعی سیلورا و همکاران (2001)، نیازهای روانشناختی گاردیا و همکاران (2000)، خودکفایی کوپر (1997) و پیشرفت تحصیلی صالحی (1394) استفاده شد، روایی پرسشنامه به تأیید رسید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در یک بررسی مقدماتی برای پرسشنامه مهارت اجتماعی 86/0، هوش اجتماعی 91/0، نیازهای روانشناختی 88/0، خودکفایی 83/0 و پیشرفت تحصیلی 90/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از تحلیل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین مهارت های اجتماعی، هوش اجتماعی، خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، همچنین نتایج نشان داد که نقش واسطه خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی در ارتباط بین مهارت های اجتماعی و هوش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مثبت و معنی دار می باشد.
بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
122 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان دختر پایه ی یازدهم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز جینک و مورگان(1999)، هویت تحصیلی موفق واز و ایزاکسون(2008)، باورهای معرفت شناختی شومر(1990)، نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا و همکاران(2000) و انگیزش پیشرفت هرمنس(1987) بود. داده ها با استفاده از روش آماری مدل معادلات ساختاری، در نرم افزار SPSS24 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری پژوهش، تأیید شد. نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی، هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی روانشناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت اثر مستقیم و معنادار داشتند، همچنین خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت، باورهای معرفت شناختی بر هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی و نهایتا نیازهای اساسی بر هویت تحصیلی موفق تأثیر مثبت و معنی داری سطح 95 درصد اطمینان معنادار دارد(05/0 > P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی شده و انگیزش پیشرفت و موفقیت در آنها روند کاهشی دارد را می توان با استفاده از برنامه های آموزشی و مشاوره ای در جهت بهبود هویت تحصیلی، باورهای معرفت شناختی و نیازهای اساسی روانشناختی مورد مداخله قرار داد و زمینه پیشرفت تحصیلی را در آنها محیا کرد. نتایج این پژوهش همچنین می تواند زمینه برنامه ریزی مناسب در جهت اتخاذ راهکارهای آموزشگاهی مناسب در جهت افزایش انگیزش پیشرفت دانش آموزان و به تبع آن کاهش افت و بی میلی تحصیلی را به همراه داشته باشد.