فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۴۱ تا ۸٬۰۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان تهدیدکننده زندگی و چالشی بزرگ برای بهزیستی افراد مبتلا است. هدف این پژوهش پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس راهبردهای تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در بیماران سرطانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به کمپین، مؤسسات و انجمن سرطان در سه ماه اول سال 1398 شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 119 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گراس و جان، 2003)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010)، ذهن آگاهی (براوان و رایان، 2003) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. یافته ها به وسیله نرم افزار SPSS v.21 و روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای ارزیابی مجدد تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنا دار دارند و رابطه مؤلفه سرکوبی تنظیم هیجان با بهزیستی روان شناختی منفی و معنادار بود. نتیجه گیری: بهزیستی روان شناختی اثرات مثبتی بر سلامت روان و استقامت بیماران سرطانی در مقابله با بیماری دارد، ازآنجایی که تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی ارتباط دارند، ازاین رو لازم است این عوامل در درمان بیماران موردتوجه قرار گیرد و مداخله های مؤثر در این زمینه طرح ریزی گردد.
بیماری مولتیپل اسکلروزیس براساس حساسیت پردازش حسی با میانجیگری کارکرد اجرایی تصمیم گیری مخاطره آمیز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری التهابی مزمن است که با ضایعات دمیلینه در مغز، طناب نخاعی و عصب چشمی مشخص می شود. هنگامی که میلین درنتیجه تشکیل پلاک تخریب می شود، هدایت فیبر عصبی کاهش می یابد و یا از بین می رود. این پدیده سبب قطع پیام های عصبی فرستاده شده از مغز و بروز علائم بیماری می گردد. این بیماری منجر به اختلال در کارکردهای شناختی می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه حساسیت پردازش حسی بر مولتیپل اسکلرروز با میانجیگری کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز است. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس ایران بودند که از میان آن ها ۲۰۰ نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس با ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. در راستای بررسی سطح حساسیت پردازش حسی در بیماران از مقیاس های شخص با حساسیت پردازش حسی بالا آرون و آرون (۱۹۹۷) و به منظور ارزیابی سطح تصمیم گیری مخاطره آمیز و شدت بیماری مولتیپل اسکلروز در بیماران، به ترتیب آزمون قمار آیوا بشارا، داماسیو، داماسیو، اندرسون (۱۹۹۴)، مقیاس وضعیت نانوانی گسترده کورتزکه (۱۹۸۳) استفاده شد. یافته ها: تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه معناداری بین حساسیت پردازش حسی با مولتیپل اسکلروز و کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز وجود دارد. براساس نتایج، تأثیر حساسیت پردازش حسی بر مولتیپل اسکلروزیس به واسطه گری تصمیم گیری مخاطره آمیز تعدیل یافت (۰۰۱/۰>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری حساسیت پردازش حسی، کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز و بیماری مولتیپل اسکلروز از برازش خوب برخوردار است.
بررسی رابطه هوش فرهنگی و انگیزش تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان درسال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از دانشجویان برای ادامه تحصیل مجبور زندگی در شهر با فرهنگ متفاوت هستند بنابراین هوش فرهنگی به منزله حلقه اتصالی است که میتواند درمحیط متنوع، انسجام و هماهنگی ایجاد کند.عدم آمادگی دانشجویان برای تعامل و سازگاری با افراد فرهنگ جدید می تواند بر عملکرد تحصیلی آنها تاثیر بگذارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی با انگیزش تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی1397- 1396 می باشد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. تعداد 418 نفر از دانشجویان به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. از پرسش نامه استاندارد هوش فرهنگی که توسط آنگ و همکاران (2004) طراحی شده است و در این تحقیق پایایی پرسشنامه 91/0بدست آمده است. همچنین از پرسشنامه استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر(1980) استفاده گردید، ضریب آلفای کرونباخ در این پژوهش 89/0 بدست آمد. دادهای جمع آوری شده در نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین هوش فرهنگی و انگیزش تحصیلی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/001 ) . آزمون AVONA نشان داد که اختلاف معناداری بین هوش فرهنگی دانشجویان به تفکیک رشته و همچنین اختلاف معنادار در انگیزش تحصیلی به تفکیک دانشکده ها وجود دارد(P<0/001 ). همچنین بین هوش فرهنگی و جنسیت ، بومی بودن و خوابگاهی بودن رابطه معناداری وجود نداشت(P>0.05). نتیجه گیری:نتایج تحقیق نشان داد که برخورداری از سطح بالایی از هوش فرهنگی پیش بینی قابل توجهی برای انگیزش تحصیلی و یادگیری افراد به شمار می آید.این نتایج میتواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامه های مداخله ای تربیتی در ارتقا و یا حفظ انگیزش دانشجویان به ویژه دانشجویان غیر بومی و خوابگاهی در طول تحصیل اقدامات مؤثری را انجام دهند.
تبیین پدیدارشناسانه اصول برنامه درسی انفرادی شده با تاکید بر تجربه یادگیری شرکت کنندگان در کنکور سراسری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه درسی انفرادی شده، بعد مهم و اساسی در هدایت تجارب یادگیری و کسب نتایج موفق در اررزشیابی های آموزشی است. مطالعه حاضر با هدف شناسایی اصول این برنامه انجام شد، بدین منظور تجارب یادگیری دانش آموختگانی که آزمون ورودی دانشگاه(کنکور سراسری) را تجربه کرده اند، مورد بررسی قرار گرفت. روش ها: در این مطالعه از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکت کنندگان این مطالعه، دانش آموختگان دوره متوسطه دوم که در کنکور ۱۳۹۷ شرکت کرده اند، بودند؛ و با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا زمان رسیدن به مرحله اشباع، ادامه یافت و در نهایت به 18 نفر رسید. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا و بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام گردید. یافته ها: از نتایج این مطالعه اصول برنامه درسی انفرادی شده استخراج شد. این اصول در قالب سه کد مفهومی اصلی: منابع شناختی، منابع روان شناختی و منابع حمایتی؛ و 16 کد مفهومی فرعی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، آن چه از تجربه یادگیری دانش آموزانی که در کنکور سراسری شرکت کرده اند، درک می شود؛ این است که منابع شناختی، منابع روان شناختی و منابع حمایتی به عنوان اصول برنامه درسی انفرادی شده، نتایج کنکور سراسری را تحت تأثیر قرار می دهند.
جایگاه شغل پزشکی در آرزوهای شغلی کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آرزوهای شغلی، مشاغل ایده آلی اند که افراد دوست دارند در آینده به آن دست پیدا کنند و شغل پزشکی، همواره در فهرست آرزوهای کودکان و نوجوانان قرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی جایگاه پزشکی در آرزوهای شغلی و علل آن است. روش ها: این پژوهش یک مطالعه ی کاربردی و مقطعی بود. نمونه مورد مطالعه شامل 120 نفر از دانش آموزان شهر اصفهان بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بود و نتایج آن با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های حاصل از مطالعه نشان داد که پزشکی به عنوان یک شغل تخصصی اولین آرزوی شغلی کودکان و نوجوانان بود و پس از آن مهندسی و پلیسی قرار داشت (05/0p<). همچنین، در تعیین آرزوهای شغلی چهار عامل تأثیرگذار اندازه و قدرت، کلیشه های جنسیتی، منزلت شغل و خود درونی برای کودکان و نوجوانان نقش داشت (05/0p<). نتیجه گیری: شغل پزشکی، اولین آرزوی شغلی کودکان و نوجوانان بود. بنظر می رسد آنچه کودکان و نوجوانان آرزو می کنند مطابق معیارهای نظریه گاتفردسون، قسمتی از فرآیند رشدی آنها می باشد. عوامل گوناگونی در قرار گرفتن پزشکی به عنوان بالاترین آرزوی شغلی دخالت دارد. بنابراین، لازم است جهت جلوگیری از هجوم به سمت رشته پزشکی و مشکلات شغلی بعد از فارغ التحصیلی، آرزوهای شغلی را به سوی مشاغل دیگری که دارای ابعاد درونی پزشکی هستند، جهت داد.
بررسی وضعیت سلامت روانی کودکان مبتلا به شکاف کام و لب مراجعه کننده به مرکز تحقیقات ارتودنسی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان با شکاف کام و لب از بدو تولد طیف وسیعی از مشکلات عاطفی، اجتماعی و کاهش اعتماد به نفس دارند که این مشکلات بر عملکرد روانی کودک تأثیر می گذارد. هدف: هدف این مطالعه بررسی وضعیت روانی و اجتماعی کودکان مبتلا به شکاف کام و لب مراجعه کننده به مرکز تحقیقات ارتودنسی شیراز بود. روش: این مطالعه توصیفی–تحلیلی بر روی ۶۰ کودک مبتلا به شکاف کام و لب مراجعه کننده به مرکز تحقیقات ارتودنسی شیراز در سال ۱۳۹۷ انجام شد. نمونه ها به روش آسان و غیر تصادفی از بین مراجعه کنندگان به مرکز تحقیقات ارتودنسی انتخاب شدند. پرسشنامه توانایی ها و مشکلات که توانایی های کودکان را مورد ارزیابی قرار می دهد؛ توسط والدین تکمیل شد. در پایان تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ انجام شد. از شاخص های توصیفی (مرکزی و پراکندگی) و آنالیز واریانس یک طرفه جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: میانگین نمره کل مشکلات (بیش فعالی و مشکلات سلوکی، نشانه های عاطفی، رفتار نوع دوستی) کودکان مبتلا به شکاف کام و لب ۱/۵۰±۷/۶۱ بود؛ که از نظر سلامت روانی در حد متوسط بود. تمام شاخص های توانایی و مشکلات در بین گروه های شکاف کام، شکاف لب و شکاف کام و لب تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۱P<). نتیجه گیری: ارزیابی های زود هنگام و مداخله به موقع در کودکان شکاف کام و لب موجب افزایش آگاهی خانواده ها از روند توانبخشی می شود.
پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس متغیرهای سرسختی روان شناختی و عدم تحمل ابهام در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۳۰۲-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش عدم تحمل ابهام و سرسختی روان شناختی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوکان بود. روش: روش این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوکان در سال تحصیلی 1397-1396 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 306 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پذیرش اعتیاد، آزمون عدم تحمل بلاتکلیفی و پرسش نامه سرسختی روان شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرسختی روان شناختی و گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار وجود داشت و 18 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد به وسیله کنترل، تعهد و چالش تبیین شد. همچنین، بین متغیرهای عدم تحمل بلاتکلیفی و گرایش به اعتیاد رابطه ی مثبت معناداری وجود داشت و 17 درصد از واریانس مربوط به گرایش به اعتیاد از طریق ناتوانی برای انجام عمل، استرس آمیز بودن بلاتکلیفی، منفی بودن رویدادهای غیرمنتظره و اجتناب از آن ها تبیین شد. نتیجه گیری: به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که برخی از صفات شخصیتی مانند تحمل ابهام و سرسختی روان شناختی سهم مهمی در گرایش به سوءمصرف مواد دارند.
تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
239 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه بود. طرح این پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان خمینی شهر بودند. نمونه آماری این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان وابسته به تلفن همراه بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس وابستگی به تلفن همراه MPAI لونگ (2007)، جو عاطفی خانواده هیلبرن (1964)، حمایت اجتماعی والدین پرسیدانو و هلر (1983)، شادکامی OHQ (1987) و احساس تنهایی UCLA (1980) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که جلسات روان-نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر کاهش احساس تنهایی، افزایش شادکامی، بهبود روابط عاطفی نوجوانان و حمایت اجتماعی والدین آنان موثر بود و این تأثیرات در دوره پیگیری نیز پایدار بودند (05/0>p). بنابراین مداخله روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی، مداخله ای مؤثر برای بهبود وضعیت روانشناختی نوجوانان وابسته به تلفن همراه است.
نقش سبک زندگی خانواده اسلامی در تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر این است که نقش سبک زندگی خانواده اسلامی را در تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیان کند و نشان دهد ثمرات این پدیده ی مطلوب برای فرد و جامعه با استفاده از نظر اندیشمندان اسلامی چیست. روش: روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی است. در این مقاله سعی شد با توجه به معیارهای یک سبک زندگی خانواده ی کارامد و اسلامی، نقش آن در تحقق برخی از تدابیر موجود در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که با مسئله ی خانواده در ارتباط است مشخص شود. یافته ها: در مقاله حاضر با استفاده از تطبیق معیارهای خانواده کارامد اسلامی از میان 56 تدبیر موجود 4 تدبیر برگزیده و مورد توجه قرار گرفت. این چهار تدبیر عبارت بودند از: گسترش و اشاعه ی اخلاق اسلامی، ترویج توحید و معارف وحیانی و الهی، ترویج سبک زندگی اسلامی و اعتلای منزلت و حقوق زنان با محوریت نقش مادری. نتیجه گیری: پس از تحلیل و بررسی نقشی که خانواده ی اسلامی می تواند در تحقق آن ها داشته باشد این نتیجه به دست آمد که اگر خانواده در مسیر الگوی مطلوب خود یعنی سبک زندگی اسلامی حرکت کند، می تواند سبب پیشبرد اهداف والای تمدنی انقلاب اسلامی شود و به صورت خاص در جهت پیشبرد اهداف سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت قدم استوار و مؤثری بردارد.
بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
پرخاشگری و ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رفتاری بسیار جدی و نگران کننده در نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان شبسترمی باشد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان شبستر شامل می شود که به روش نمونه گیری دردسترس بر روی تعدادی از آنها پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری(AQ-29/4)و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) اجراء گردید. پس از مشخص شدن دانش آموزانی که پرخاشگری و ناگویی هیجانی بالایی داشتند 24 نفر انتخاب و بصورت تصادفی، 12 نفر درگروه آزمایش و 12 نفر دیگر نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خودمهارگری با جهت گیری مذهبی قرار گرفتند. سپس از دو گروه ذکر شده پس آزمون گرفته شد. یافته ها : داده ها با استفاده از آزمون مانوا و تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شد و نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر بود موثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی موجب مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان می شود.
وارسی باورهای انگیزشی ناکارآمد براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۳۵۸-۲۳۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: از آنجا که باورهای انگیزشی ناکارآمد باعث بوجود آمدن مشکلاتی در زندگی تحصیلی دانش آموزان می شود. شناخت عوامل تشکیل دهنده آن اهمیت فراوانی دارد. مسئله این است که، ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺸ کیﻞدﻫﻨﺪه و اﺛﺮﮔﺬار ﺑﺮ باورهای انگیزشی ناکارآمد دانش آموزان شامل چه عواملی است؟ هدف: وارسی باورهای انگیزشی ناکارآمد بر اساس نظریه داده بنیاد ﺑﻮد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول شهرستان فردوس که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بوده اند و از نظر تحصیلی عملکرد ضعیفی داشتند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) انتخاب و ﺑﺎ اﺳ ﺘﻔﺎده از مصاحبه ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎریﺎﻓﺘﻪ از نوع توصیفی / تفسیری (والش، ادواردز و فراسر، 2007) ﻣﻮرد ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮ اﺳﺎس ﺳﻪ روش کﺪﮔﺬاری ﺑﺎز، ﻣﺤﻮری و اﻧﺘﺨﺎﺑﻰ (استراوس و کوربین، 2015) اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. یافته ها: یﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﺗﺤﻘیﻖ ﻧﺸﺎن داد کﻪ عوامل اثرگذار بر باورهای انگیزشی ناکارآمد عوامل رفتاری، انگیزشی، هیجانی، شناختی و فردی، آموزشگاهی و خانوادگی می باشد که برخی از این عوامل، متغیرهای زمینه ای، علی و برخی دیگر در نقش متغیرهای محیطی ظاهر شدند. دیدگاه مناسب والدین و کارکنان مدرسه به دانش آموز، ارزیابی مناسب از موقعیت های استرس زا مرتبط با امتحان، استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی جزء راهبردهایی برای مواجهه با باورهای انگیزشی ناکارآمد و مؤلفه های نامطلوب آموزشگاهی، خانوادگی و فردی جزء پیامدهای باورهای انگیزشی ناکارآمد دانش آموزان بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد نتایج این پژوهش می تواند در تدوین ابزارها در شناسایی باورهای انگیزشی ناکارآمد و تدوین برنامه های مداخله ای به منظور بهبود این باورها مفید باشد.
تبیین علائم خودشیفتگی بر اساس ابعاد ترومای کودکی و تحریف شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
53 - 72
حوزههای تخصصی:
خودشیفتگی خصیصه ای پیچیده و منعکس کننده خودمحوری استثنائی و خودخواهی اجتماعی است و با پیامدهای اجتماعی منفی همراه می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی چگونگی خودشیفتگی با توجه به نقش پیش بین ترومای کودکی و تحریف شناختی صورت گرفت. طرح پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانشجویان دانشگاه های شهر ارومیه در نیمسال اول سالتحصیلی1400- 1399بود که 285 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به منظور گردآوری اطلاعات ابزارهای سنجش شخصیت خود شیفته آمز و کودک آزاری نوربخش و تحریفات شناختی عبدالله زاده و سالار را تکمیل کردند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که خودشیفتگی با ترومای کودکی و تحریف شناختی رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج کاربست تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد به طور معناداری خودشیفتگی توسط ترومای کودکی و تحریف شناختی تبیین می گردد و تحریف شناختی بیشترین قدرت پیش بینی را برای خودشیفتگی دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که ترومای کودکی و تحریف شناختی می تواند نقش مهمی در علت شناسی خودشیفتگی ایفا نماید.
نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق؛ یافته های یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق در مدرسه و در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان رشته مدیریت آموزشی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و نیز مدیران شاخص مدارس متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 است. از میان جامعه آماری، ۳۰ نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبر آموزشی موفق برای مدارس متوسطه شهر شیراز دارای ۳۶ نشانگر در ۵ مقوله تعیین جهت، مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، نظارت و ارزیابی آموزشی، مدیریت بر فرایند یاددهی – یادگیری در مدرسه، و رشد و توسعه حرفه ای است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در افراد معتاد متجاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۸۶۳-۱۸۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: بررسی های صورت گرفته نشان داده است خودکارآمدی پایین و باور ضعیف نسبت به توانایی در شرایط تنش آور از علل سوء مصرف مواد و بازگشت رفتارهای اعتیادی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در افراد معتاد متجاهر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معتادان مرد متجاهر گروه هدف ماده 16 استان گیلان بودند 45 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (پترسون، ایفرت، فینگولد و دیویدسون، 2012) و طرحواره درمانی (یانگ، کلوسکو و ویشار، 2003) در 8 جلسه 1 ساعته در گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) و مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد میلر و تونیگان (1996) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر افزایش خودکارآمدی با پیگیری دو ماهه (0/001 >P) تأثیر معناداری داشت، همچنین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر اشتیاق به تغییر با پیگیری دو ماهه (0/001 >P) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در افراد متجاهر در درمان ماده 16 تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی منجر به افزایش خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در فرد معتاد گردید و توانست فرد وابسته به مصرف مواد مخدر را از مرحله عزم و آمادگی به مرحله اقدام و ابقاء برساند.
بررسی تأثیر هوش معنوی بر رفتار پرخاشگرانه با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای؛ مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان امام علی (ع) استان البرز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
35-50
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هوش کارکنان متغیّری مهم در فضای سازمان به شمار می رود. مدیران سازمان ها خواهان کارکنانی هستند که هوش بالاتری داشته باشند. یکی از انواع هوش ها که اخیراً جامعه علمی جهان بر آن متمرکز شده هوش معنوی است. علاوه براین، با توجه به شرایط خاص محیط بیمارستان، اخلاق حرفه ای نقش بسزایی در بروز رفتارهای مثبت و نشان ندادن رفتارهای مخرب در فضای بیمارستان دارد. یکی از رفتارهای مخرب به ویژه درباره پرستارانی که به صورت مستقیم به ارائه خدمات مشغول هستند، رفتارهای پرخاشگرانه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هوش معنوی بر رفتارهای پرخاشگرانه با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای در بیمارستان امام علی (ع) استان البرز در سال 1398 بود. روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری 1100 نفر از پرستاران بیمارستان امام علی (ع) استان البرز بود که پس از توزیع 500 پرسش نامه در میان آنان به روش تصادفی ساده، 490 پرسش نامه مناسب تشخیص داده شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد هوش معنوی، اخلاق حرفه ای و رفتارهای پرخاشگرانه بود. داده های جمع آوری شده با آزمون های میانگین و الگویابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون میانگین حاکی از آن است که پرستاران بیمارستان امام علی (ع) از سطح قابل قبول هوش معنوی و رعایت اخلاق حرفه ای برخوردار بودند و رفتارهای پرخاشگرانه اندکی از خود بروز دادند. درضمن، نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان می دهد که هوش معنوی تأثیر مثبت و معناداری بر اخلاق حرفه ای پرستاران داشت و هوش معنوی و اخلاق حرفه ای هر دو تأثیر منفی ولی معناداری بر رفتارهای پرخاشگرانه پرستاران داشت؛ درنهایت اینکه نقش میانجی اخلاق حرفه ای در رابطه بین هوش معنوی و رفتارهای پرخاشگرانه تأیید شده است. نتیجه گیری: تقویت شاخص ها و متغیّر هوش معنوی در بهبود اخلاق حرفه ای در بیمارستان مؤثر است و موجب کاهش بروز رفتارهای پرخاشگرانه می شود. همچنین، رعایت اخلاق حرفه ای تأثیر هوش معنوی را بر کاهش بروز رفتارهای پرخاشگرانه پرستاران تسهیل می کند و به عنوان عاملی میانجی ایفای نقش می نماید.
رهیافت مشارکت چندبخشی؛ الگویی مبتنی بر ایمان برای توسعه زیرساخت های حوزه سلامت در جوامع اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
124-139
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه راهبرد مشارکت های دولتی-خصوصی برای تأمین خدمات و زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی پذیرفته شده است و سیاست گذاران بخش عمومی از الگو های متنوع آن بهره می برند. با توجه به تجربه کامیابی ها و ناکامی های کشورها و نیازهای روز افزون حوزه بهداشت و درمان، این سؤال پیش می آید که چگونه این نوع مشارکت ها به عنوان راهبردهای توسعه سلامت و آن هم در کشورهای در حال توسعه اسلامی می تواند جذابیت و کارآمدی لازم را داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی توسعه مشارکت ها با رویکرد دین محور، با بازبینی الگوی مشارکت چندبخشی بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که علاوه بر مطالعه آیات و روایات اسلامی و اسناد معتبر داخلی در حوزه موقوفات بیمارستانی؛ کلیدواژه های مورد نظر با عملگرهای منطقی در پایگاه های علمی معتبر بین المللی جست وجو و درنهایت بیشتر از 40 مقاله اصیل و مروری مرتبط تر با بحث، انتخاب، تحلیل خوانی و تفسیر شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: این مقاله ضمن مرور مبانی نظری موضوع و بررسی روند توسعه مشارکت های دولتی-خصوصی؛ بر استفاده از ظرفیت های بخش سوم تأکید می کند و با باز بینی وقف و امور خیریه در چهارچوب مشارکت های چند بخشی به دنبال توسعه بهداشت و درمان در جامعه با همه ظرفیت های موجود است. در الگوی ارائه شده؛ در سه مرحله پذیرش، به کارگیری و ارزیابی عملکرد مشارکت ها، عناصر مربوط یعنی عوامل انگیزشی، عوامل موفقیت و دستاوردهای مشارکت و ابعاد و مؤلفه های متناظر شناسایی شد. نتیجه گیری: الگوی مشارکت دولتی-خصوصی-مردمی که در نظریه های نوین مدیریت دولتی و همچنین باورها و ارزش های اسلامی و ایرانی ریشه دارد می تواند رهیافتی برای ناکامی های موجود در توسعه زیرساخت های عمومی جامعه و کاستی های بخش بهداشت و درمان کشور گردد که البته راه های دستیابی به این هدف وابسته به اعتمادسازی و متعادل سازی منافع طرف های مشارکت است.
تحلیل کتاب های هدیه های آسمان دورۀ ابتدایی نسبت به مؤلفه های شکوفایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون نظریه های مختلفی در زمینه شکوفایی مطرح شده است که در این بین مدل چندبعدی شکوفایی پرما از دیدگاه سلیگمن از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. در این راستا افرادی که سطح بالایی از شکوفایی دارند، از نظر هیجانی و عملکرد در زندگی شخصی و اجتماعی خوب عمل می کنند و از هرگونه بیماری روانی به دور هستند؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی نسبت به مؤلفه های شکوفایی با تأکید بر دیدگاه سلیگمن انجام شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا می باشد، به این صورت که پس از مشخص کردن مؤلفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل و تعیین هر پاراگراف به عنوان واحد تحلیل، با استفاده از روش ویلیام رومی به تحلیل داده ها پرداخته شد؛ همچنین از آزمون خی دو جهت مشخص کردن نیکویی برازش مؤلفه ها در محتوای مذکور استفاده گردید. اسناد مورد تحلیل این پژوهش کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی، حجم جامعه و نمونه پژوهش یکی بود. با توجه به ضریب درگیری (ISE= 0/74) به دست آمده از محتوای مورد بررسی می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی به مؤلفه های شکوفایی در حد مطلوب و به صورت فعال بوده است؛ همچنین نتیجه حاصل از آزمون خی دو (Sig: 0/000، Chi-Square: 67.984 a ) نشان داد که بین مؤلفه های شکوفایی پرما تفاوت معناداری وجود دارد. به گونه ای که مؤلفه دستیابی با 11/10 درصد فراوانی دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه روابط مثبت با 23/7 درصد فراوانی، کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند.
نقش فرزندآوری و فرزندپروری در افزایش کیفیت زندگی از منظر آیات و روایات
حوزههای تخصصی:
دین مبین اسلام به فرزندآوری و فرزندپروری اهتمام ویژه ای دارد و آن را موجب افزایش کیفیت زندگی دنیوی و اخروی می داند. این در حالی است که فرهنگ استعماری غرب، نسخه فرزند کمتر زندگی بهتر را برای جوامع اسلامی تجویز می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، کوشیده است با بررسی نقش فرزند در افزایش کیفیت زندگی، والدین را به فرزندآوری و فرزندپروری ترغیب کند تا زندگی باکیفیت تری را تجربه کنند. دستاوردهای پژوهش حاضر نشان داد که فرزندآوری و فرزندپروری، موجب بالارفتن کیفی زندگی مادی و معنوی و افزایش اقتدار خانواده و جامعه است و فرزندان صالح نه تنها در پیشامدهای روزگار، یاریگر و تسهیل کننده مشکلات و به دلیل پاکی و رفتار نیکو، روشنی چشم خانواده و موجب عزت و شادکامی هستند؛ بلکه اجر اخروی آن، سرمایه مهم معنوی و صدقه جاریه برای والدین است و به دلیل برخورداری از سهم الرزق در نزد خدای رازق، وسعت دهنده رزق خانواده و جامعه و تداومگر فرهنگ حیات بخش و باکیفیت توحیدی از نسلی به نسل های آینده هستند.
تدوین مدل علّی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بخشودگی زناشویی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در رضایت زناشویی و به عنوان متغیری مؤثر در حل تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی در نظر گرفته می شود. هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل علّی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی زوجین بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل 25 تا 45 ساله شهر همدان بوده که از بین آن ها تعداد 408 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های بخشش زناشویی، هوش معنوی، هوش هیجانی و تمایزیافتگی زوجین را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هوش هیجانی (102/0) و هوش معنوی (286/0) زوجین با بخشودگی زناشویی رابطه مستقیم مثبت وجود دارد. مسیر رابطه بین هوش معنوی زوجین و سطح تمایزیافتگی آن ها مستقیم، منفی و معنی دار است (139/0-). همچنین مسیر رابطه بین سطح تمایزیافتگی (348/0-) و بخشودگی زناشویی زوجین مستقیم و رابطه بین دو متغیر منفی است. سطح تمایزیافتگی زوجین بر رابطه بین هوش هیجانی و بخشودگی زناشویی (07/0-) و همچنین رابطه بین هوش معنوی و بخشودگی زناشویی (048/0) زوجین اثر میانجیگری دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت مدل علی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی از برازش خوبی برخوردار است و لذا آگاهی مشاوران، روانشناسان و متخصصان از این متغیرها می تواند کمک کننده باشد.
مقایسه سلامت روان دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار: مطالعه بازنگری نظام مند و فراتحلیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سلامت روان به معنای بهزیستی شناختی ، رفتاری و احساسی است. همه چیز در مورد نحوه تفکر ، احساس و رفتار مردم است. سلامت روان می تواند بر زندگی روزمره ، روابط و سلامت جسمی تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل پژوهش هایی بود که به مقایسه سلامت روان دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار پرداخته بودند. مواد و روش ها: جستجوی مقالات به زبان فارسی در پایگاه اطلاعات جهاد دانشگاهی، نورمگز، سویلیکا، علم نت بدون محدودیت زمانی تا بهمن ماه سال 1399 با کلیدواژه های مرتبط با "سلامت روانی"، "سلامت عمومی"، "ورزشکار و غیر ورزشکار" انجام شد. معیارهای ورود شامل تحقیقاتی که از نوع مقطعی و به شکل مقایسه بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران و تحقیقاتی بود که از پرسشنامه استاندارد 28 GHQ استفاده کرده بودند. مقالات با استفاده از چک لیست PRISMA مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس معیارهای ورود و خروج در نهایت 12 مقاله از 478 مطالعه مورد بررسی جامع قرار گرفت. طبق بررسی صورت گرفته نتایج مطالعات تعداد کل نمونه های ورزشکار 1252 نفر و غیر ورزشکار 1451 نفر در این 12 مطالعه بود. نتایج فراتحلیل نشان داد که تفاوت معنی داری و قابل توجهی بین سلامت روان دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار (34/3- تا 96/6-)CI 95%، 15/5- MD= وجود دارد و در چهار زیر مقیاس سلامت روان علائم جسمانی (70/0- تا 75/1-) CI 95% ، 23/1- MD= ، اضطراب و اختلال خواب (24/1- تا 21/2-) CI 95% ، 73/1- MD= ، اخلال در کار کرد اجتماعی(74/0- تا 25/2-) CI 95% ، 50/1- MD= و افسردگی (85/0- تا 2-) CI 95% ، 43/1- MD= تفاوت معنی داری بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار از سلامت عمومی بهتری برخوردار بودند. لذا ورزش و فعالیت بدنی می تواند باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان گردد. واژه های کلیدی: سلامت روان، سلامت عمومی، دانشجو، ورزشکار، غیر ورزشکار