مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
اسکلروز چندگانه
حوزههای تخصصی:
اسکلروزچندگانه یکی از بیماری های ناتوان کننده سیستم ایمنی، با ماهیت تحلیل برنده سیستم اعصاب مرکزی می باشد که بخش قابل توجهی از زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت خواب این بیماران بود. روش : روش تحقیق نیمه ازمایشی با پیش ازمون و پس ازمون با گروه کنترل بود. جامعه اماری بیماران عضو انجمن ام اس شهرستان جهرم بودند که با نمونه گیری هدفمند پس از در نظر گرفتن ملاکهای ورود، همتاسازی و مشخص شدن تعداد، ۴۵ نفر در سه گروه ۱۵ نفری به صورت کاملا تصادفی قرار گرفتند. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده گردید. پایایی با ضریب الفای کرونباخ ۰/۸۰۶ بدست امد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss22 و کوواریانس استفاده شد. یافته ها: هر دو روش بر کیفیت خواب تاثیر معناداری داشتند اما گروه درمانی شناختی رفتاری بیشتر بر کیفیت خواب تاثیر داشت. نتیجه گیری: می توان با روش گروه درمانی شناختی _ رفتاری کیفیت خواب را بهبود بخشید.
اثربخشی درمان شفقت محور بر عاطفه مثبت و منفی و امید بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اسکلروز چندگانه مانند هر بیماری مزمن دیگر اثرات روانشناختی متعددی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شفقت محور بر عاطفه منفی و امید بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه (ام.اس) انجام شد. مواد و روش کار: این پژوهش نیمه تجربی و از نوع، پیش آزمون – پس آزمون همراه پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. حجم نمونه 24 نفر مراجعه کننده به یکی از کلینیک های مغز و اعصاب شهر اصفهان در زمستان 1395 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هره گروه 12 نفر) گمارده شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان شفقت محور (گیلبرت، 2009)، قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در پایان هر دو گروه مجددا ارزیابی شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه امید (اشنایدر، 1991) و پرسشنامه عاطفه منفی (واتسون، کلارک و تلگن، 1988) بود. داده های پژوهش از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که نمرات امید و عاطفه منفی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در بیماران ام.اس بهبودی معناداری نشان داد (01/0 P≤). نتیجه گیری: از مداخله درمانی شفقت محور جهت کاهش عاطفه منفی و افزایش امید در بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه (ام.اس) می-توان استفاده نمود. واژگان کلیدی: درمان شفقت محور، عاطفه منفی، امید، اسکلروز چندگانه (ام.اس).
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروه های آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی به وسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد . آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین پایین تری دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری، امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه: یک پیگیری دوماهه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری، امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه: یک پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه مراجعه کننده انجمن اسکلروز چندگانه شهر تهران در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر انتخاب و در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت روان درمانی مثبت نگر (14 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از مقیاس تاب آوری (RISC) کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس امید به زندگی (ADHS) اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لویباند و لویباند (1996) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که روان درمانی مثبت نگر، تاب آوری، امید به زندگی و هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه به طور معناداری بهبود بخشیده است و نتایج در دوره پیگیری نیز از ثبات لازم برخوردار بوده است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای در افزایش تاب آوری، افزایش امید به زندگی و کاهش هیجانات منفی (افسردگی، اضطراب و استرس) زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه مورداستفاده قرار گیرد.
نقش فاجعه انگاری درد، تنیدگی ادراک شده و اجتناب تجربه ای در تنهایی بیماران اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
143 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیش رونده در سیستم اعصاب مرکزی می باشد که بر جنبه های مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعه انگاری درد، تنیدگی ادراک شده و اجتناب تجربه ای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ساکن شهر رشت در سال 1401 بود که 120 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه فاجعه سازی درد (سالیوان و همکاران، 1995)، مقیاس تنیدگی ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و مقیاس احساس تنهایی (دی توماسو و همکاران، ۲۰۰۴) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین فاجعه انگاری درد، تنیدگی اداراک شده و اجتناب تجربه ای با تنهایی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، یافته ها نشانگر این بودند که تنها اجتناب تجربه ای قدرت پیش بینی تنهایی را دارد ) 05/0 p< ).
نتیجه گیری: فاجعه انگاری درد، تنیدگی ادراک شده و اجتناب تجربه ای از طریق عدم پذیرش احساسات و افکار موجب افزایش تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.
نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف برای مدیریت بیماری اسکلروز چندگانه (ام اس)، علاوه بر پرداختن به علائم جسمانی، ضروری است که بالینگرها به کیفیت زندگی بیماران توجه کنند. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی پیشایندهای کیفیت زندگی افراد دارای ام اس، به ویژه آزمون نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی بود. مواد و روش ها پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده کرد. جامعه پژوهش افراد مبتلا به ام اس از بیمارستان های سینا و آسیا در تهران در بازه آبان سال 1402 تا خرداد سال 1403 بودند. این پژوهش شامل 166 شرکت کننده بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی (WHOQoL-BREF)، پرسش نامه خودکارآمدی درد (PSEQ) و پرسش نامه هویت بیماری (IIQ) گردآوری شد. تحلیل داده شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون سلسله مراتبی (با و بدون کنترل اثر سن)، تی مستقل و آنوای یک راهه بود. یافته ها نتایج، همبستگی مثبتی را بین خودکارآمدی درد و هویت غنی شدگی با کیفیت زندگی نشان داد، اما هویت غرق شدگی همبستگی منفی با آن داشت. حتی پس از کنترل سن، این سه متغیر کیفیت زندگی را به طور معنی داری پیش بینی کردند. هویت غرق شدگی رابطه خودکارآمدی درد با کیفیت زندگی را تعدیل کرد. به علاوه، هیچ تفاوت معنی داری در کیفیت زندگی سطوح مختلف متغیرهای تحصیلات، وضعیت تأهل، نوع بیماری و مدت بیماری مشاهده نشد. نتیجه گیری باورهای خودکارآمدی درد و همچنین هویت های غرق شدگی و غنی شدگی نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد مبتلا به ام اس بازی می کنند. وقتی که مداخلاتی با هدف بهبود کیفیت زندگی افراد دارای ام اس طراحی می شود لازم است این عوامل مدنظر قرار گیرند.