فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۶۱ تا ۷٬۷۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
248 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت پرسشنامه ای برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک در کودکان پسر مقطع ابتدایی (6 الی 12 ساله) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 1200 نفر دانش آموز پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و با همکاری مادران همان دانش آموزان پرسشنامه مورد نظر بر اساس DSM-5 ساخته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، سه عامل مستقل سلوک، رفتار جرو بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر را معرفی کرد که به ترتیب 79/15%، 75/14% و 06/14% واریانس متغیرها و بر روی هم 61/44% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. برای بررسی روایی از روش ارزش ویژه بیشتر از 1 استفاده شد و نتایج نشان داد که هم عوامل سه گانه و هم کل پرسشنامه از روایی مطلوب برخوردارند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل سه گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با 74/0، 60/0، 74/0 و برای کل پرسشنامه (77/0=α) به دست آمد. میانگین شیوع اختلال سلوک، رفتار جر و بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر کودکان گروه نمونه، طبق تعیین وضعیت اختلالات بر اساس رویکرد ابعادی DSM-5 در وضعیت «متوسط تا شدید» به ترتیب برابر با 7/2%، 8/7% و 6/15% به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند صفات شخصیتی و هیجان خواهی در گرایش جوانان به رفتارهای پرخطر نقش دارند. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر جوانان شهر تبریز بود. بدین منظور طی یک مطالعه توصیفی-همبستگی،350 نفر از جوانان (20-35) ساله شهر تبریز، به روش هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر، ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت و هیجان خواهی زاکرمن پاسخ دادند. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در مجموع صفت تاریک شخصیت ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و سادیسم و هیجان خواهی قادرند به طور ترکیبی 34 درصد از واریانس رفتارهای پرخطررا به طور معنی دار تبیین کند. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که افراد ماکیاولیسم بیشتر به رفتارهای پرخطری مانند تقلب، زورگویی، سوءاستفاده از دیگران در روابط شخصی، فریبکاری و کلاهبرداری، جرائم مالی، بی اخلاقی و عدم توجه به هنجارها، تقلب و دزدی علمی، دروغگویی و خودارتقایی در فضاهای مجازی، پرخاشگری رابطه ای و خیانت در روابط و تعهدات بین فردی دست می زنند. هم چنین افراد جامعه ستیز دارای ویژگی هایی چون سوء استفاده از روابط بین فردی ، دزدی و رفتارهای غیرقانونی، وارد کردن آسیب جسمی به دیگران و دیگرکشی، خودکشی هستند. افراد سادیسم نیز دارای ویژگی هایی مانند غیرقابل اعتماد بودن، فقدان همدلی، بی صداقتی گرایش های ضداجتماعی هستند. اف راد ب اه وش هیجانی زیاد از خودآگاهی بیشتری بهره مند ه ستند و در واق ع درک ی عمی ق از هیجان ات، نق اط ض عف و ق درت، نیازه ا و ذائقه های خود دارند.
اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
41 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان بود. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر خودآسیب رسان در پایه یازدهم رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 35 دانش آموز دختر خودآسیب رسان بود که به صورت تصادفی در دو گروه (18 نفر گروه آموزش مهربانی به خود و 17 نفر گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خودآسیب رسان ، مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس DSM-V، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش، آموزش مهربانی به خود را در هشت جلسه و گروه کنترل، آموزش نما را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهربانی به خود در کاهش بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان خودآسیب رسان تأثیر دارد. این یافته ها بیان می کند که آموزش مهربانی به خود می تواند به عنوان تعدیل کننده خودآسیب رسانی و بهبود مشکلات هیجانی دانش آموزان خودآسیب رسان در قالب یک بسته آموزشی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی و مقایسه نیمرخ آسیب شناسی روانی دانشجویان دارای شدت های مختلف نوموفوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
55 - 76
حوزههای تخصصی:
نوموفوبیا به عنوان نوعی آسیب روانی، از پیامدهای استفاده افراطی از گوشی هوشمند است که وجوه آسیب شناختی آن هنوز چندان روشن نیست. هدف پژوهش حاضر شناسایی و مقایسه نیمرخ آسیب شناسی روانی دانشجویان دارای شدت های مختلف نوموفوبیا بود. این تحقیق به روش توصیفی مقایسه ای انجام شد. برای نمونه 323 نفر از بین دانشجویان دانشگاه سمنان و بر اساس نمره برش پرسشنامه نوموفوبیا انتخاب شدند و در سه گروه نوموفوبیای شدید، متوسط و خفیف قرارگرفتند. ابزارهای پژوهش شامل فهرست تجدیدنظر شده اختلالات روان شناختی و پرسشنامه نوموفوبیا بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر 9 نشانه آسیب روان شناختی، میانگین نمره افراد با نوموفوبیای شدید بالاتر از افراد با نوموفوبیای خفیف بود. در مقایسه گروه های با نوموفوبیای شدید و متوسط نیز، به استثنای دو نشانه علایم جسمانی و ترس مرضی، نتایج مشابهی به دست آمد. با بررسی نیمرخ روانی افراد با نوموفوبیای شدید، مشخص شد که شدت آسیب روان شناختی این گروه به ترتیب در نشانه های افکار پارانوئیدی، افسردگی، حساسیت بین فردی، وسواس و روان پریشی به طور معناداری بیشتر است. این نتایج تصویر جامعی از نیمرخ آسیب های روانی مرتبط با نوموفوبیا را به دست می دهد، به نحوی که بر اساس آن می توان جهت گیری های پژوهشی یا مداخله ای این حوزه را به گونه ای اثربخش تر هدایت کرد.
ساخت، پایاسازی و اعتباریابی پرسشنامه ابعاد روانی- اجتماعی همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاجعه های جمعی، به ویژه مواردی که شامل بیماری های عفونی هستند، اغلب موجی از ترس و اضطراب را افزایش می دهند که باعث ایجاد اختلالات گسترده ای در رفتار و بهزیستی روان شناختی بسیاری از مردم می شو. هدف از پژوهش حاضر ساخت، پایاسازی و اعتباریابی پرسشنامه ابعاد روانشناختی همه گیری کرونا در سال 1399 انجام شد. نمونه شامل 542 نفر بودند که با روش در دسترس و به صورت اینترنتی، به همکاری فراخوانده شدند. به این منظور، پرسشنامه ای بر اساس ادبیات نظری و پژوهش های موجود در زمینه همه گیری کرونا تهیه گردید. در این پژوهش ابعاد روانی-اجتماعی پاندمی کرونا از 5 خرده تهدید، اضطراب فراگیر، قرنطینه و فصله گذاری اجتماعی، مهارت مقابله ای و نا امیدی و خودکشی تشکیل شده است. در ابتدا برای هر بعد، گویه هایی تدوین شد و پس از تدوین سوالات اولیه، روایی صوری، محتوایی و پایایی (همسانی درونی) اندازه گیری گردید. یافته ها نشان داد که با حذف برخی گویه ها، پرسش نامه با 28 گویه و 5 بعد دارای اعتبار ور روایی قابل توجهی است. (اعتبار 74/0 کل آزمون و 68/0 تا 95/0 در خرده آزمون ها). نتایج نشان دهنده این است که با بهره بردن از این آزمون می توان به شناسایی ابعاد روانشناختی همه گیری ویروس کرونا پرداخت.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و بخشش درمانی بر کیفیت زندگی در مدرسه کودکان دارای ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
478 - 493
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی و بخشش درمانی بر کیفیت زندگی کودکان دارای ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی (دو گروه آزمایش همراه با گروه گواه) با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه اول تا پنجم ابتدایی با انواع ناتوانی های یادگیری مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری آموزش وپرورش شهرستان سراوان در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 45 نفر از واجدین شرایط که داوطلب مشارکت در پژوهش بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک کروه گواه ( هر گروه 15 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش واقعیت درمانی تحت مداخله بسته آموزشی گلاسر (2001) و گروه آزمایشی بخشش درمانی نیز تحت مداخله بسته درمانی لواف پور نوری (1393) قرار گرفتند. هر سه گروه با استفاده از مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه بورک و اسمیت (1989) در سه مرحله مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 و آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه در مؤلفه های کیفیت زندگی در مدرسه تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۱/0>p). همچنین تفاوت بین میانگین نمرات گروه گواه با میانگین نمرات گروه های واقعیت درمانی و بخشش درمانی معنی دار بود (۰۱/۰>P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی و بخشش درمانی، کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری را بهبود بخشید. همچنین بخشش درمانی در مقایسه با واقعیت درمانی، اثربخش تر بود.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی، امید تحصیلی و هویت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه دهم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۱۴-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه نیازهای بنیادین روانشناختی (خودمختاری، شایستگی، ارتباط)، امید تحصیلی و هویت تحصیلی با تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه دهم متوسطه رشته های نظری انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه پسر پایه دهم سقز بود. 197 دانش آموز به شیوه نمونه گیری خوشه ای- چند مرحله ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های نیازهای روانی بنیادین (BNSQ، دسی و ریان، 2000)، امید تحصیلی (AHS، سامانی و سهرابی، 2011)، هویت تحصیلی (AIS، واز و ایزاکسون، 2008) و تعلل ورزی (APS، سواری، 1390) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تعلل ورزی با نیازهای بنیادین روان شناختی 295r=-/، امید تحصیلی 473/r=-، (01/0p<)، هویت موفق 154r=-/ رابطه منفی و معناداری دارد (05/0p<). همچنین شایستگی، امید تحصیلی و هویت تحصیلی موفق توانسته است به ترتیب 7/15، 3/22 و 6/6 درصد از تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کند. نتایج نشان می دهد که توجه به وضعیت نیازهای بنیادین روان شناختی، امید تحصیلی و هویت تحصیلی دانش آموزان و سنجش آنها، می تواند تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان را کاهش دهد.
بررسی نقش میانجی خودکنترلی در ارتباط بین شیوه های مقابله و خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی در ارتباط بین شیوه های مقابله و خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردکان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را تمام دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی شهر اردکان تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 330 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های پرسشنامه پاسخ به استرس کانر اسمیت (RSQ) (1997)، خودپنداره دانش آموزان هارتر (SPPC) (1985) و خودکنترلی ﮔﺮاﺳ ﻤیک و همکاران (SCS) (1993) جمع آوری و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک مقابله رویارویی عامدانه به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق خودکنترلی با خودپنداره رابطه مثبت و معنادار داشت(01/0>p). سبک مقابله اجتنابی غیرعامدانه به طور مستقیم رابطه منفی با خودپنداره داشت اما به طور غیرمستقیم ار طریق افزایش خودکنترلی رابطه مثبتی با خودپنداره داشت (01/0>p). سبک مقابله رویارویی غیرعامدانه به طور غیرمستقیم از طریق خودکنترلی بر خودپنداره رابطه منفی و معنادار و سبک مقابله اجتنابی عامدانه به طور مستقیم با خودپنداره رابطه منفی و معناداری داشت (01/0>p). در مجموع یافته ها نشان داد که خودکنترلی می تواند نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک های مقابله و خودپنداره در دانش آموزان دوره ابتدایی داشته باشد.
نقش تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل سلامتی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران بهبود یافته از کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل سلامتی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران بهبودیافته از کووید 19 انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران بهبودیافته از کووید 19 در شهرستان اردبیل تشکیل دادند که 200 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های استاندارد تنظیم رفتاری هیجان (کرایج و گارنفسکی، 2019)، منبع کنترل سلامتی (والسون و دی ولیس، 1978)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی کنتاکی (بیر و همکاران، 2004) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد کیفیت زندگی با تنظیم رفتاری هیجان، ذهن آگاهی و کنترل درونی همبستگی مثبت و با کنترل بیرونی همبستگی منفی دارد. ذهن آگاهی، تنظیم رفتار هیجان، کنترل بیرونی و کنترل درونی 64 درصد از کل واریانس کیفیت زندگی را تبیین کردند. این نتایج نشان می دهد تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل درونی سلامتی و ذهن آگاهی در بهبود و افزایش کیفیت زندگی بیماران بهبود یافته از کووید 19 نقش موثری ایفا می کنند.
الگوی ساختاری مهارت اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری عاملی مؤثر بر بسیاری از جنبه های زندگی فرد از جمله مهارت اجتماعی است، به گونه ای که عمده کودکانی که مهارت اجتماعی ضعیف دارند، افسرده و منزوی می شوند. بنابرین هدف پژوهش تدوین الگوی ساختاری مهارت اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. تعداد 200 نفر از دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرکز درمان ناتوانی های یادگیری بوجیکای شهر تهران در سال 98-1397 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و فرم والدین پرسشنامه مهارت اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990)، فرم والدین پرسشنامه سبک دلبستگی (هالپرن و کاپنبرگ، 2006)، و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (جینکینز و مورگان، 1999) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. بر اساس نتایج، سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب پیش بین منفی و مثبتی برای مهارت اجتماعی بودند (05/0>P). یافته ها همچنین نقش میانجی گر خودکارآمدی تحصیلی را در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با مهارت اجتماعی مورد تأیید قرار دادند. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی موجب کاهش مهارت های اجتماعی در کودکان با ناتوانی های یادگیری شده و سبک های دلبستگی از طریق خودکارآمدی تحصیلی به طور غیرمستقیم به ارتقاء مهارت اجتماعی در این کودکان کمک می کند.
پیش بینی میزان خطرپذیری دانش آموزان دختر بر اساس نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۵۴-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناسایی عواملی که بتواند از میزان خطرپذیری دانش آموزان پیشگیری کرده یا کاهش دهد، بسیار ضروری است؛ بنابراین هدف از انجام این مطالعه، پیش بینی میزان خطرپذیری دانش آموزان دختر بر اساس نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه یکم و دوم شهر سراوان در سال 1399-1398 بودند، تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نیازهای اساسی روان شناختی دسی و رایان (2000)، تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) و خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری (1390) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSS و از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین نیازهای اساسی روان شناختی (0/590- =r) و مؤلفه های آن شامل خودمختاری (0/429- =r)، شایستگی (0/542- =r) و ارتباط (0/330- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همبستگی بین تنظیم هیجان (0/527- =r) و مؤلفه های آن شامل ارزیابی مجدد (0/461- =r) و سرکوبی (0/443- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد متغیرهای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، 54 درصد تغییرات خطرپذیری را تبیین می کنند (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، خطرپذیری دانش آموزان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین ارائه برنامه های مداخله ای از سوی مشاوران و روان شناسان مدارس به منظور ارتقاء این متغیرها پیشنهاد می شود.
الگوی تحلیل مسیر روابط بین عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) با میانجی گری اجتناب شناختی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی الگوی تحلیل مسیر روابط بین عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) با میانجی گری اجتناب شناختی است. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی (نوع تحلیل مسیر) بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) شهر مشهد که در نیم سال دوم 1399 به مرکز بیماران ام اس مراجعه کردند، بود. حجم نمونه پژوهش، 250 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در درسترس انتخاب شد. پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، نگرانی ایالت پنسیلوانیا مایر و همکاران (1990)، اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Lisrel8.8 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که تمامی شاخص های تطبیقی الگو حاکی از برازش مناسب مدل داشتند و اجتناب شناختی در رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: از آنجا که نتایج نقش مهم عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب شناختی را در میزان نگرانی این بیماران نشان داد، ارایه آموزش های مناسب جهت بهبود عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب شناختی در این بیماران ضروری به نظر می رسد.
مطالعه تطبیقی ارتباط قضا و قدر الهی با حوادث طبیعی در نگاه متکلمین مسلمان
حوزههای تخصصی:
مسئله قضا و قدر، از جمله مسائل اعتقادی است که متفکران اسلامی از قدیم الایام با آن روبرو بوده و دیدگاه های گوناگونی در باره آن مطرح کرده اند. از طرفی، انسان در زندگی خود با حوادثی مواجهه خواهد شد که منشاء انسانی ندارد و در افعال وکردار نیز دارای اراده مختارانه است که بدون شک این اختیار او برخلاف قضا و قدر الهی نخواهد بود، زیرا بر اساس مقدرات الهی است. پس وقایعی مانند سیل، زلزله، رعد- برق، آتشفشان و موارد مشابه در زندگی انسان با قضا و قدر الهی ارتباط مستقیم دارد. بدین رو لازم است، جایگاه قضا و قدر الهی که یک اصل اعتقادی است، بازکاوی گردد تا به دغدغه های ذهنی بشر پاسخ داده و از انحراف آن جلوگیری شود. لذا، در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی ارتباط حوادث طبیعی با قضا و قدر الهی در نگاه متکلمان مسلمان پرداخته شود.
The effectiveness of positive thinking therapy on reducing recurrent negative thoughts in patients with obsessive-compulsive disorder in Corona virus duration in Mahabad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to determine the effect of positive thinking therapy training on reducing recurrent negative thoughts in obsessive-compulsive disorder patients in Corona Virus period. The research method was quasi-experimental by pretest-posttest with control group and experimental group. The statistical population of this study was obsessive-compulsive disorder patients in Mahabad. According to the data registered in Rajan Psychotherapy Center, 71 people were referred to primary and secondary obsessive-compulsive disorder in February 2021. Using the convenience sampling method, 30 patients with OCD were selected as the experimental group and 30 patients with OCD as the control group, and the experimental group was exposed to positive thinking skills training. In order to collect information, a Perseverative Thinking Questionnaire (PTQ) was used. This questionnaire was developed by Ering et al. (2011) to assess recurring negative thoughts. The intervention program of positive thinking skills training was implemented in 10 an-hour sessions on the experimental group. The positive thinking skills training package was derived from Quilliam (2003) Positive Thinking and Applied Positiveness. Findings obtained from analysis of variance showed that there was a significant difference in reducing negative repetitive thoughts in the post-test phase between the experimental and control groups(P<0.05). According to the research results, it seems that teaching positive thinking skills is effective in reducing negative repetitive thoughts among patients with obsessive-compulsive disorder.
Socio-political Perfectionism: A Cross-cultural Study
حوزههای تخصصی:
The present study, as an interdisciplinary research between sociology and psychology, aimed to construct a scale for socio-political perfectionism and compare perfectionism among the 18 to 35-year-old Iranian students living in Iran (155 persons) and those residing Germany and Canada (105 persons). Regarding this, the sample (360 persons) was selected through convenience sampling and data were collected online using Google Drive. Additionally, positive and negative perfectionism scale and attitude measurement question about the severity of social issues, as well as the scale of socio-political perfectionism, were used as the instruments. The scale related to socio-political perfectionism was obtained by using the factor analysis having a 12-item factor, and applied in the present study for the first time. The validity and reliability of the scale were determined as optimum. The results were explained by psychological and sociological researches and theories by representing the effectiveness of cultural differences in the socio-political perfectionism.
بررسی تأثیر حمایت اجتماعی ادراک شده بر بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
7 - 26
حوزههای تخصصی:
توجه به ظهور رویکرد مثبت نگر سلامت روانی، بهزیستی روان شناختی توجه مجامع علمی را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هایی استاندارد است. که روایی آن ها از طریق روایی سازه و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ تعیین شد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان نظامی جنوب شرق ایران تشکیل دادند و به منظور تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. یافته ها نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده بر بهزیستی روان شناختی تأثیری مثبت و معنادار به میزان 342/0، حمایت اجتماعی ادراک شده برتاب آوری تأثیری مثبت و معنادار به میزان 820/0 و تاب آوری بر بهزیستی روان شناختی تأثیری مثبت و معنادار به میزان 537/ دارند. همچنین، تأثیر حمایت اجتماعی ادراک شده بر بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی تاب آوری به میزان 782/0 برآوردگردید. با توجه به تأثیر مثبت و معنی دار حمایت اجتماعی ادراک شده بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری و تأثیر مثبت تاب آوری بر بهزیستی روان شناختی به یگان های نظامی توصیه می شود با برگزاری کارگاه های مهارت های زندگی و بهره گیری از رسانه های مختلف، در راستای مداخلات رفتاری و اجتماعی در جهت آموزش، برنامه های آموزشی و تشویق خانواده ها اقدامات نماید.
اثربخشی تمرین نوروفیدبک بر عملکرد رقابتی ورزشکاران ماهر تیر و کمان خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
7 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رقابت ورزشی در شرایط فشار روانی امری شایع است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرین نوروفیدبک بر عملکرد رقابتی ورزشکاران ماهر تیر و کمان در خانواده های نظامی بود. روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی و با طرح پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکت کنندگان 30 ورزشکار زن ماهر تیر و کمان راست دست سالم بزرگ سال ساکن شهر تهران و عضو خانواده های نظامی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. پس از رکوردگیری اولیه در شرایط رقابتی و با همگن سازی با توجه به رکوردهای اولیه، شرکت کنندگان در دو گروه تمرین نوروفیدبک و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی به مدت 12 جلسه طی چهار هفته انجام شد.گروه کنترل در این مدت به تمرینات عادی خود پرداختند. پس ازآن رکوردگیری مجدد دو گروه در شرایط رقابتی به عمل آمد. نتایج: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون، عملکرد شرکت کنندگان گروه نوروفیدبک نسبت به گروه کنترل پیشرفت معنی داری داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، تأثیر تمرین نوروفیدبک در ارتقاء عملکرد کمانداران ماهر موردتوجه قرار گرفت و بر استفاده از این روش در کنار تمرین بدنی برای رسیدن به نتایج بهتر در رقابت ها تأکید شد.
اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بیماران بهبودیافتگان کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بهبودیافتگان بیماری کووید-19 شهر اصفهان در سه ماهه تابستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 26 بیمار بهبود یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 بیمار). گروه آزمایش واقعیت درمانی (گلاسر، 2013) را طی یک ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب (بک و همکاران، 1988) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2002) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 تأثیر معنادار داشته (p<0/001) و توانسته منجر به کاهش اضطراب و پریشانی روان شناختی این بیماران شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که واقعیت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تمرکز بر زمان حال، اجتناب از انتقاد افراطی و آموزش مسئولیت پذیری می تواند به عنوان یک درمان کارآمد در جهت کاهش اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 مورد استفاده گیرد.
هنجاریابی پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نگرش درباره پرورش فرزند یکی از عواملی است که در کوشش های ذهنی، هیجانی و رفتاری پدرومادر به ویژه مادران در جهت اتخاذ راهبرد های پرورش فرزندان تاثیر فراوانی دارد. هدف این پژوهش هنجار کردن پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع هنجاریابی بوده است. جامعه آماری مادران تهرانی در سال 1397-98 بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی تعداد 599 مادر از مادران تهرانی انتخاب و در گروه نمونه قرار گرفتند. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که از فراوانی، درصد، رتبه درصدی، نمره Z و T، تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تاییدی، ضریب همبستگی، شناسه های برازش، آلفای کرونباخ و آزمون مجدد استفاده شده است. یافته ها: عوامل زیر بنایی پرسشنامه، سه گستره ی شناختی، رفتاری و هیجانی تعیین و 27 پرسش از بار عاملی لازم برخوردار هستند. داده های به دست آمده نشان می دهد که پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان از روایی سازه، روایی همگرا، همسانی درونی، روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 84/0 بوده است. روایی محتوایی این پرسشنامه در بررسی متخصصان مورد تایید قرار گرفت. شناسه های IFI، TLI، CFI، NFI، GFI، RMSEA بر برازش مطلوب و مناسب دلالت دارد. نتایج: نشان می دهد که پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان دارای روایی و پایایی و نرم مناسب است. همچنین با افزایش تحصیلات نگرش مساعد بیشتری درباره پرورش فرزند در گروه نمونه وجود داشت، ولی اشتغال و سن نتوانست تفاوتی را ایجاد نماید.
نقش ناگویی هیجانی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر مبنای نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
550 - 559
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است و با هدف تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در دختران دانشجوی مقطع کارشناسی یکی از دانشگاه های شهر قم اجرا شد. 470 دانشجو در دو مرحله با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبُعدی (MSPSS)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20)، و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 وLisrel 8/72 انجام شد. طبق نتایج، حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای پرخطر، همبستگی منفی معنادار و ناگویی هیجانی با رفتارهای پرخطر، همبستگی مثبت معنادار دارد. تحلیل مسیر نشان داد حمایت اجتماعی ادارک شده، نقش واسطه ای در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر دارد. می توان از این یافته ها جهت شناسایی افراد در معرض خطر استفاده کرد و از طریق تقویت هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی و اجتماعی، همچنین، با تقویت حمایت اجتماعی در افراد مبتلا به ناگویی هیجانی، گرایش به رفتارهای پرخطر را کاهش داد.