فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۶۱ تا ۷٬۷۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
157 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ام اس ماهیت مزمن و پیشرونده ای دارد و بر جنبه های مختلف زندگی فرد اثر می گذارد و از افکار وی تأثیر می پذیرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراک شده در بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: در این پژوهش توصیفی همبستگی بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 306 نفر به عنوان گروه نمونه از جامعه آماری 1500 نفری بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر قم در سال ۱۳۹۹ انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افکار خودکشی (بک،1961)، سرسختی روان شناختی (لانگ و گولت،1981) و روابط خود - بدن (کش و همکاران، 1987) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار 22SPSS انجام شد. یافته ها: داده ها نشان داد گرایش به افکار خودکشی با سرسختی روانشناختی (762/-0=r، 01/0>p) و تصویر بدنی ادراک شده (424/-0=r، 01/0>p) همبستگی معنا دار دارد و سرسختی روانشناختی با بتای 734/0- و تصویر بدنی ادراک شده با بتای 156/0 -در سطح خطای 05/0 قابلیت پیش بینی گرایش به افکار خودکشی را دارند. نتیجه گیری: از نتایج مطالعه می توان چنین احتمال داد که ارتقاء سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به ام اس، امکان دسترسی به فهرستی از راهبردهای مقابله با فشار رویدادها را می دهد و بهبود ادراک تصویر بدنی، موجب برخورد مسئله مدارانه با مشکلات و حفظ سلامت روان آن ها می شود.
نقش درماندگی روان شناختی و تاب آوری در کیفیت زندگی ناباروری زنان نابارور شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش درماندگی روا ن شناختی و تاب آوری در کیفیت زندگی ناباروری زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان ناباروری که درطول سه ماه به چهار کلینیک درمان ناباروری در سطح شهر مشهد در شش ماهه دوم سال 1398 مراجعه کرده اند، تشکیل می دادند. از این جامعه به شیوه نمونه در دسترس 346 داوطلب زن انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت سنجش تاب آوری از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، جهت سنجش درماندگی روان شناختی از پرسشنامه لوی باند و لوی باند (1995) و جهت سنجش کیفیت زندگی ناباروری از پرسشنامه کیفیت زندگی ناباروری بوین و همکاران (2011) استفاده شد. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین درماندگی روان شناختی و تاب آوری با کیفیت زندگی ناباروری رابطه معنی داری وجود دارد. این به این معنی است که درماندگی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) و تاب آوری در پیش بینی کیفیت زندگی ناباروری زنان ناباور نقش دارند.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. در این پژوهش، سه کودک کم شنوای پیش دبستانی شرکت داشتند که با روش نمونه گیری دردسترس از یک مرکز توانبخشی مادر و کودک کم شنوا در شهر اصفهان انتخاب شدند. ابتدا سه بار مقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد. مشخص شد ثباتی نسبی در نمرات وجود دارد. سپس مداخله در 8 جلسه اجرا شد. بعد از هر جلسه یک بار مشارکت کنندگان، ارزیابی و سه هفته بعد، همان پرسشنامه سه بار با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان مرحله پیگیری اجرا شدند. داده ها با روش تحلیل دیداری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی مؤثر و معنادار است. درصد ناهمپوشی برای هر سه مشارکت کننده 100% به دست آمد. همچنین، تأثیر درخور توجه مداخله در وضعیت پیگیری مشهود بود. بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین باعث بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی شد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود از این نوع بازی درمانی برای بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوا استفاده شود.
اثر علی مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر شکل گیری تفکر استراتژیک با میانجی گری جو روابط کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر شکل گیری تفکر استراتژیک با میانجی گری جو روابط کارکنان استانداری البرز می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی – به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری- می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان استانداری البرز به تعداد 360 نفراست که از میان آنان 202 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار LISREL انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش به تفکر استراتژیک کارکنان در سطح (01/0p < ؛ 71/0ß =) و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر جو روابط کارکنان کارکنان در سطح (01/0p < ؛ 84/0ß =) تاثیر مثبت ومعنادار دارد. هم چنین جو روابط کارکنان بر گرایش به تفکر استراتژیک (01/0p < ؛ 28/0ß =) و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش به تفکر استراتژیک با نقش میانجی گری جو روابط کارکنان در سطح (01/0p <) تاثیر مثبت و معنادار دارد. با توجه به میانجی جو روابط کارکنان می توان نتیجه گرفت که این متغیر می تواند بر میزان اثر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر تفکر استراتژیک تأثیر دارد و پیشنهاد می شود که استانداری البرز باید در سازمان خود روابط و تأثیر این متغیرها بر روی هم را مدنظر قرار دهد.
پیش بینی رضایت شغلی نیروهای بسیجی شهرستان سرایان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول آفرین و انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
13 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف قابلیت پیش بینی رضایت شغلی نیروهای بسیجی شهرستان سرایان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول آفرین و انگیزش شغلی صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه نیروهای بسیجی شهرستان سرایان تشکیل می دادند که تعداد آن ها بر اساس آمار 286 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 164 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده صورت گرفت. با توجه به اهداف پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه-های استاندارد رهبری تحول آفرین، انگیزش شغلی و رضایت شغلی استفاده شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی استفاده شد. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (رضایت شغلی 94/0، رهبری تحول آفرین 89/0، انگیزش شغلی 91/0) ارزیابی گردید. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، درصد، تدوین جدول، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t تک نمونه ای) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین رهبری تحول آفرین و انگیزش شغلی و خرده مقیاس های آن ها با رضایت شغلی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین رهبری تحول آفرین پیش بینی کننده خوبی برای رضایت شغلی است. رضایت شغلی علاوه بر اینکه بر زندگی خصوصی نیروهای بسیجی تأثیر زیادی دارد می تواند بر کل جامعه تأثیر داشته باشد. هر چه رضایت بسیجیان بیشتر باشد نگرش آن ها و شهروندان نسبت به زندگی و عضویت در پایگاه های بسیج بیشتر خواهد بود و جامعه از نظر روانی سالم تر خواهد بود.
Comparison of the Effectiveness of Emotion-Focused Therapy and Cognitive-Behavioral Therapy on Coping Strategies and Pain Catastrophizing in Patients with Pain Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to compare the effectiveness of emotion-focused therapy and cognitive-behavioral therapy on pain coping strategies and pain catastrophizing in patients with pain disorder. The research method was a quasi-experimental with pretest-posttest design and a control group and a two-month follow-up. The statistical population of the study included all women with psychosomatic problems and pain who referred to Manoushan and Behsa counseling centers in Tehran. The sample size included 60 (three groups of 20). The research instruments included the Rosenstile and Keefe (1983) Pain Coping Strategies Questionnaire and the Bishop and Pivik (1995) Pain Catastrophe Scale. the emotion-focused experimental group received 12 training sessions and the cognitive-behavioral experimental group received 10 sessions training, but the control group did not receive any intervention during the study.. The results of mixed variance analysis and Benferroni pairwise comparison test showed that both emotion-focused therapy and cognitive-behavioral therapy have significant impact on the components of pain reinterpretation, pain catastrophizing, behavioral activity and coping efficiency (P <0.05), but they do not have significant effect on the components of return attention, ignoring pain, prayer and hope, and self-talking (P <0.05). The results also showed that both treatments have significant effect on pain catastrophizing (P <0.05). Also, no significant difference was observed between the two experimental groups (P <0.05). Therefore, the results of the present study show that emotion-focused therapy, like cognitive-behavioral therapy, can be used for patients with pain disorders and improve their cognitive factors.
نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان والدین در ارتباط میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
134-125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان والدین در رابطه میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران و پدران دارای فرزند 6 تا 10 ساله شهر تهران بود که فرزندان آنها در سال 1398 در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. از جامعه تعریف شده، 120زوج با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به سه پرسشنامه سازگاری با هیجان های منفی کودکان ( فابز، آیزنبرگ و برنزوانیگ، 1990 )، تعارضات زناشویی( ثنایی و ترابی، 1379 ) و دشواری در تنظیم هیجان ( گراتز و رومر، 2004 ) پاسخ دادند. داده ها جمع آوری شده با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در مدل زوجی نقش تعدیل کننده دشواری در تنظیم هیجان در رابطه تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان در پدر و مادر تاثیرات متفاوتی در رابطه والدگری آنها دارد. نقش تعدیل کنندگی تنظیم هیجان پدران در واکنش های آنها به هیجانات کودکان از نظر آماری معنادار بود، به این معنا که دشواری در تنظیم هیجان پدران در میزان پاسخ های حمایتگر و غیر حمایتگر آنها موثر بود و در ارتباط میان تعارضات والدین و اجتماعی کردن هیجان توسط آنها نقش تعدیل کنندگی ایفا کرد (05/0< P ) . در مقابل، دشواری تنظیم هیجان مادران در ارتباط میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان نقش تعدیل کنندگی ایفا نکرد، اما تنظیم هیجان مادر در میزان پاسخ های حمایتگر او موثر بود (05/0< P ) . بطور کلی نتایج پژوهش نشان داد مهارت تنظیم هیجان والدین هنگام تجربه تعارضات زناشویی اثر متفاوتی داشته و با توجه به عوامل اثرگذار دیگر در رابطه با تعامل والد-کودک عمل می کند، به عبارتی عدم دسترسی پدر به راهبردهای تنظیم هیجانی باعث بروز پاسخ های غیر حمایتگر می شود ودشواری در تنظیم هیجان مادر تاثیر کمتری بر رابطه والد-فرزندی و نقش مادری در آنها دارد.
نقش خودکارآمدی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی علائم وسواس فکری - عملی در جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۱۰۶-۲۰۹۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است که در بروز علائم وسواس فکری - عملی، کیفیت نظم جویی هیجان، خودکارآمدی و تاب آوری به عنوان تشدیدکننده های مهم دخالت دارند و این علائم در جمعیت عمومی نیز تجربه می شود، اما در این زمینه تحقیقات کمی صورت گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم وسواس فکری - عملی در جمعیت عمومی بر اساس خودکارآمدی، تاب آوری و نظم جویی شناختی هیجان انجام گرفت. روش: در این پژوهش از طرح توصیفی - همبستگی استفاده شد. جامعه پژوهش افراد 17 تا 70 شهر تهران بودند (بهار و تابستان 1398)، که 636 نفر از آنان به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس فکری – عملی بیل براون (1989)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2001)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و پرسشنامه خود کارآمدی شرر و مادوکس (1982) گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سرزنش دیگری، نشخوار فکری و فاجعه سازی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه مثبت معناداری دارند (0/01 >P). متغیرهای پذیرش (0/05 >P)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد، دیدگاه گیری، تاب آوری و خودکارآمدی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه منفی معناداری دارند (0/01 >P). همچنین، سرزنش دیگری، نشخوار فکری و فاجعه سازی به صورت مثبت، ولی تاب آوری و خودکارآمدی به صورت منفی علائم وسواس فکری - عملی را پیش بینی کردند (0/01 >P). نتیجه گیری: بنابر یافته ها می توان نتیجه گرفت که کاهش استفاده از تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته و ارتقای خودکارآمدی ، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان سازگارانه می تواند موجب کاهش علائم وسواس فکری - عملی در میان جمعیت عمومی شود.
A Corpus-driven Study on Identity Option Depicted in the Academic Essays Written by University Students: A Transformative Mixed-Method Design(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Authorial identity is a notion refers to the way an author expresses their sense of self, employs their agency, and develops their academic discourse. Following a transformative mixed-method design, and by adopting Fairclough's (1992) Discourse as Text, Interaction, and Context framework, authorial identity option was investigated among university students. To this end, 540 essays written by university students were examined in terms of identity-related factors, i.e. social factors", "agency", "knowledge & discourses", "gender", "group", "education", as well as "disciplinary group" and "presentation or non-presentation of authorial identity". The results of the study showed that authorial identity is a complex process restructured through the process of negotiation with various individual, discoursal, sociocultural, and demographic characteristics. It was concluded that those identity-related factors may develop individuals to consider self-legitimacy in employing authorial identity, though it is also rooted in epistemological preferences of their disciplines.
نقش ناگویی هیجانی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر مبنای نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
550 - 559
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است و با هدف تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در دختران دانشجوی مقطع کارشناسی یکی از دانشگاه های شهر قم اجرا شد. 470 دانشجو در دو مرحله با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبُعدی (MSPSS)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20)، و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 وLisrel 8/72 انجام شد. طبق نتایج، حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای پرخطر، همبستگی منفی معنادار و ناگویی هیجانی با رفتارهای پرخطر، همبستگی مثبت معنادار دارد. تحلیل مسیر نشان داد حمایت اجتماعی ادارک شده، نقش واسطه ای در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر دارد. می توان از این یافته ها جهت شناسایی افراد در معرض خطر استفاده کرد و از طریق تقویت هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی و اجتماعی، همچنین، با تقویت حمایت اجتماعی در افراد مبتلا به ناگویی هیجانی، گرایش به رفتارهای پرخطر را کاهش داد.
بررسی شاخص های روانسنجی پرسشنامه تاب آوری تحصیلی دانشجویان با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
373 - 388
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی پرسشنامه تاب آوری تحصیلی دانشگاهی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی اجرا شد. در این پژوهش 283 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی رشته های علوم انسانی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی را تکمیل کردند. جهت تعیین ساختار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل اصلاح شده نسبت به مدل اولیه از برازش مطلوبی برخوردار است. به این صورت که شاخص های برازش در محدوه مناسب قرار دارند. به علاوه برای ارزیابی پایایی ابزار با استفاده از روش همسانی درونی از آلفای کرونباخ و روایی همگرایی استفاده شد. بر این اساس همسانی درونی در کل نمونه برای زیر مقیاس پشتکار (81/0=α)، زیر مقیاس کمک طلبی سازگارانه و انعکاسی(84/0=α) و برای خرده مقیاس عاطفه منفی و پاسخ های هیجانی (78/0=α) بود که نشان دهنده پایایی مطلوب ابزار است. با علاوه روایی همگرایی ابزار با پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی میز تایید شد. در کل یافته های پژوهش نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه تاب آوری تحصیلی دانشگاهی از برازش مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری روا در سنجش ابعاد تاب آوری تحصیلی دانشجویان استفاده کرد.
مرگ بانشاط؛ نگرشی نو به مسئله اضطراب مرگ با تکیه بر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرگ، اصطلاحی برای مفهوم سازی ترس ناشی از آگاهی از مرگ است که در سطوح مختلف تجربه می شود. ازاین رو ارائه پاسخی اصیل و جامع مبتنی بر دغدغه اصلی انسان یعنی «جاودانگی»، مهم و ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر با هدف ارائه راهکارهای مواجهه با مرگ در عین حفظ آرامش و نشاط زندگی و سعادت اخروی به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نرم افزارهای جامع الاحادیث و جامع التفاسیر انجام شد. یافته ها نشان داد آموزه های اسلامی با شناخت صحیح از خدا، انسان، مبدأ و معاد، علاوه بر تبیین عوامل مرگ ناخوشایند، ماهیت خوشایندی نیز از مرگ مانند مرگ راحت ارائه می کنند که با عنوان «مرگ بانشاط» از آن یاد می شود. مرگ بانشاط، پیامد سلامت معنوی است و به نسبت میزان اتصال با خالق و عمل به دستورات او محقق می شود و می تواند جایگزین اضطراب مرگ باشد. عوامل مرگ بانشاط شامل «هوشیاری نسبت به مرگ»، «تقوا»، «قصر امل»، «خلوص عمل» و «انس با مرگ» است. «گناه»، «طول امل» و «غفلت از توبه پذیری خداوند» نیز از عوامل وقوع مرگ ناخوشایند و اضطراب مرگ است. همچنین یافته ها نشان داد رویکرد تدارک مرگ بانشاط برخلاف اضطراب مرگ که تلاش بر کاهش ترس از مرگ دارد، بر پویایی ترسی ارزشی آمیخته با امید به رحمت الهی و تلاش بر اصلاح خطاهای شناختی درباره انسان و مبدأ و مقصدش تمرکز دارد.
ارائه مدل علی در تبیین رابطه بین تمایزیافتگی خود و بخشودگی با رضایت زناشویی بر اساس نقش میانجی گر جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
80-107
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین تمایزیافتگی خود و بخشودگی با رضایت زناشویی بر اساس نقش میانجیگر جهت گیری مذهبی بود. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلّمان زن و مرد متأهل شاغل در دوره های متوسطه اول و دوم منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 4080 نفر بود که به روش نمونه برداری تصادفی تعداد 28 مدرسه و در نهایت از بین آن ها 304 نفر از معلمان داوطلب انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تمایزیافتگی خود ساخته (اسکورن و اسمیت، 2003) ؛ پرسشنامه بخشش در خانواده (پولارد، اندرسون، اندرسون و جنینگز 1998)؛ جهت گیری مذهبی (آلپورت و راس 1967) و مقیاس زناشویی اِنریچ (فورنیر، اولسون و دروچمن 1983) استفاده شد. پس از حذف 10 پرسشنامه مخدوش و 3 داده پرت، جهت تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر مستقیم بین جهت گیری مذهبی درونی و رضایت زناشویی (01/0> P ، 33/0= β ) مثبت و ضریب مسیر غیرمستقیم بین تمایزیافتگی خود و رضایت زناشویی (01/0> P ، 149/0= β ) و ضریب مسیر غیرمستقیم بین بخشودگی و رضایت زناشویی (01/0> P ، 129/0= β ) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: از آن جاکه جهت گیری مذهبی درونی می تواند در بهبود روابط و رضایت زناشویی موثر باشد، پیشنهاد می شود که در مشاوره زناشویی از تقویت باورهای مذهبی زوجین استفاده شود.
عدالت در حوزه سلامت با تأکید بر بیانات مقام معظّم رهبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
150-163
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: عدالت یکی از پرجاذبه ترین مفاهیم در تاریخ بشر بوده است و مجاهدان زیادی جان خویش را در این راه فدا نموده اند. عدالت شقوق زیادی دارد و یکی از مهم ترین و فراگیرترین انواع آن عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی نیز زیرشاخه ها و شاخص های فراوانی دارد و وضعیت سلامتی مردم یکی از مهم ترین معیارهای سنجش آن است که نگرش ها و نظریه های متعدد و متنوعی در این حوزه طرح شده است. هدف از این مقاله بررسی عدالت در حوزه سلامت با تأکید بر بیانات مقام معظّم رهبری بوده است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است که با روشی توصیفی و با مرور مقالات در بهار سال 1399 از پایگاه های علمی همانند اسکوپوس، پایگاه سازمان بهداشت جهانی و نورمگز موضوع بررسی شده است؛ همچنین بر اساس پایگاه های رسمی جمهوری اسلامی و نیز دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای به بررسی اسناد راهبردی، قوانین اساسی و مدنی، سیاست های ابلاغی پس از انقلاب 1357 تاکنون و سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران طی 41 سال زعامت و به تحلیل و تبیین دیدگاه ایشان در موضوع پرداخته شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، عدالت در حوزه سلامت و توجه به مقوله بهداشت عمومی، جایگاهی مهم در اسناد بالادستی، قوانین و بودجه بندی در جمهوری اسلامی ایران دارد و مقام معظّم رهبری همواره بر این موضوع تأکید ویژه داشته اند. نتیجه گیری: برخی از اصول و شاخص های نظری و عملی مقام معظّم رهبری را در حوزه سلامت می توان توجه به اسناد بالادستی و راهبردی ازجمله سند چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلی «سلامت» نام برد. شاخص دیگر تأکید بر رویکرد اسلامی و معنویت است که تأثیر این عامل در مهار کرونا مشهود بوده است. شاخص مهم دیگر در حوزه سلامت، عقلانیت است؛ زیرا عدالت از مقولاتی است که در آن علاوه بر تمهیدات نظری، به شاخص سازی و تدوین برنامه عملیاتی نیز نیاز است. نگرش مبنایی و پیشگیرانه، انکارنکردن واقعیت ها و ارتقای جایگاه کادر سلامت و درمان از شاخص های دیگر است.
نقش عدالت در مهار یک بیماریِ جهانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
از دیر زمان موضوع عدالت و بحث درباره آن در میان جوامع بشری بااهمیت تلقی می شده است و عموم صاحب نظران برای تحقّق آن راهکارهایی ارائه می دادند. ازاین رو، عدالت همیشه برای انسان ها نوعی آرمان بوده است. از سوی دیگر، نقطه مقابل عدالت، بی عدالتی و تبعیض های ناروا است که غالباً همراه با ظلم و ستم و پایمال شدن حقوق انسان ها بوده است.
بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
103-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین بخش مهمی از فرهنگ و مهم ترین عامل مؤثر در رفتار و کنش افراد است. امروزه با پدیده جهانی شدن، رشد فناوری و عقلانیت، شیوه تفکر بشر نسبت به دنیا، دین و ارزش های مربوط به آنها متحول شده و عقلانیت زمینه را برای تفاوت دیدگاه های مختلف فراهم کرده است. حجاب از احکام ضروری دین است که در ادیان الهی دیگر ازجمله آیین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز با تفاوت هایی وجود دارد. در دنیای غرب و شرق حجاب چالش های زیادی ایجاد کرده است که موافقان و مخالفان متعددی دارد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1398 اجرا شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد است. در این مطالعه 360 نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه به روش تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های نگرش به نوع پوشش دانشجویان، سنجش اعتقادات دینی و ویژگی های جمعیت شناختی بررسی شدند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که از 360 دانشجوی شرکت کننده در پژوهش، 313 نفر مجرد و 47 نفر متأهل بودند. علاوه براین، میانگین و انحراف معیار مشارکت دینی دانشجویان 72/0±49/3، پایبندی به اعتقادات 74/0±8۹/3، رعایت مسائل شرعی 86/0±16/4 و اعتقادات دینی کل 58/0±85/3 بوده است. همچنین بین رعایت مسائل شرعی و وضعیت پوشش دانشجویان با افزایش نیم سال های تحصیلی (05/0P<) و بین نگرش به نوع پوشش و سطح اعتقادات دینی دانشجویان دختر با نوع رشته تحصیلی آنان همبستگی معنی دار وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که دانشگاه علاوه بر ارتقای سطح علمی دانشجویان نقش خود را نیز به عنوان نهادی علمی، فرهنگی و اجتماعی با تکیه بر اعتقادات و رفتار دینی مسئولان و استادان به خوبی ایفا کرده است.
تحلیل ساختار شبکه های اجتماعی با هدف ارتقا بازاریابی دیجیتال و ارتباط با مشتریان
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
28 - 45
حوزههای تخصصی:
تحلیل شبکه های اجتماعی در خصوص کشف و تعیین کیفیت و چگونگی روابط بین اعضا شبکه است که دانستن آن به درک چگونگی انتشار اخبار و اطلاعات و درنتیجه بهره گیری از آن در زمینه های مختلف مانند بازاریابی و پیش بینی روندها کمک می نماید. هدف این پژوهش، بررسی شبکه اجتماعی مربوط به حساب کاربری وبسایت دیجی کالا در بستر توییتر(هر دو شبکه اصلی و هشتگ) به منظور شناخت گره های مؤثر و دارای کنترل و نیز چگالی دو شبکه می باشد تا تأثیر گذاری شرکت و کنترل آن بر شبکه و جریان نشر اطلاعات با هدف ارتقا بازاریابی و ارتباط با مشتریان موردبررسی قرار گیرد. طی یک دوره چهارده روزه اطلاعات شبکه های فوق شامل توییت ها و مشخصات گره های مرتبط به صورت آنلاین و مستقیم توسط نرم افزار نودایکس ال استخراج و پالایش گردیده است. در پایان مشخص گردید حساب کاربری شرکت در شبکه اصلی دارای بالاترین درجه کنترل و تأثیرگذاری است اما در شبکه هشتک جزو گره های مؤثر نبوده و بر آنچه در شبکه می گذرد کنترل و تاثیری ندارد. همینطور مشخص گردید چگالی شبکه اصلی نسبت به شبکه هشتگ بیشتر می باشد که بیانگر سرعت بالاتر جریان اطلاعات در شبکه اصلی می باشد. علیرغم اینکه حساب کاربری رسمی شرکت در شبکه اصلی موثرترین گره است اما از این تاثیر به نحو احسنت و کارآمدی در جهت فعالیتهای بازاریابی استفاده نمیکند. همچنین در شبکه هشتگ هیچ تاثیر و کنترلی بر وقایع درجریان ندارد. بعلاوه حسابهای فرعی شرکت و همچنین فروشندگان مشارکتی در شبکه هشتگ نقش نسبتا تاثیرگذاری دارند که استفاده از پتانسیل آنها اهمیت دارد.
شناسایی ساختار و مختصات برنامه درسی هنرهای بومی دوره دوم ابتدایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1278-1267
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانمندسازی دانش آموزان با آموزش مهارت های حرفه ای متناسب با شرایط محلی و مهارت های عمومی اشتغال و کارآفرینی، همچون برنامه درسی هنر مبتنی بر هنرهای بومی استان می تواند موضوع و فعالیت مناسبی برای این کار به شمار آید. اما به دلیل عدم حمایت، بسیاری از هنرهای سنتی در مناطق مختلف ایران از جمله سیستان افول نموده و یا در وضعیت نابسامانی به سر می برند.. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های برنامه درسی هنرهای بومی منطقه سیستان در دوره دوم ابتدایی انجام گرفت. روش: پژوهش در دو مرحله و با روش پژوهش کیفی انجام پذیرفت. در مرحله اول، اسناد، مقالات و منابع مکتوب در دسترس مرتبط با موضوع، به روش سندکاوی مورد بررسی و داده ها جمع آوری گردید و این گردآوری اطلاعات تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل اطلاعات این مرحله، از طریق کدگذاری موضوعی صورت پذیرفت. در مرحله دوم پژوهش به منظور بررسی تجارب زیسته هنرمندان بومی منطقه سیستان از روش پدیدارشناسی استفاده شد. در این مرحله، انتخاب شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کلایزی (1978) بود. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش؛ 7 مؤلفه اهداف، محتوا، یادهی - یادگیری، مواد و منابع، فضا و مکان، زمان و ارزشیابی به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده برنامه درسی هنرهای بومی منطقه سیستان استخراج شدند. طبق نتایج پژوهش حاضر در منطقه سیستان باید بر عناصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، روش تدریس، مواد و منابع آموزشی، زمان، مکان و ارزشیابی) و نقش هر کدام از این عناصر بر تربیت هنری، توسعه مهارت ها، دانش، توانایی ها و نگرش ها، خلاقیت، موفقیت تحصیلی، تقویت مهارت های ارتباطی، کلامی و حرکتی، حواس پنج گانه، توسعه قابلیت تفکر دانش آموزان و آموزش اجتماعی، فرهنگی و درسی دانش آموزان با استفاده از هنر و تهیه و تدوین برنامه هایی که آموزش را جذاب، لذت بخش و تأثیرگذارتر کنند؛ تأکید شود. نتیجه گیری: توجه به دانش بومی، حفظ و ارتقاء دانش و هویت بومی و محلی، پرورش روحیه زیباشناسی و رشد و پرورش قابلیت های وجودی برای بیان هنری در برنامه درسی هنر بومی منظقه سیستان ضروری است و برای تحقق و عملی کردن آن نیاز به پژوهش های بیشتر در این زمینه است.
اثربخشی گروه درمانی فراتشخیصی یکپارچه بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1402-1383
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده اند که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر در تأکید ویژه اش روی نحوه تجربه و پاسخدهی به هیجان ها بی همتا و منحصر به فرد است. اما پیرامون اثر بخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تنظیم شناختی هیجانات مادران کودکان مبتلا به سرطان پژوهشی صورت نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان مبتلا به سرطان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان مبتلا به سرطان که در بیمارستان های محک، شهدای تجریش، بهرامی و حضرت علی اصغر در سال 1398 در شهر تهران تحت درمان بودند، تشکیل داد. 31 نفر از مادران به با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه جایگزین شدند . ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بودنداز، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) فرم کوتاه (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو،2011). گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای درمان فراتشخیصی یکپارچه دریافت کردند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فرا تشخیصی یکپارچه به افزایش استفاده از راهبردهای سازش یافته شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری در مقایسه با گروه گواه شد و همچنین به کاهش معنادار استفاده از راهبردهای سازش نایافته شامل: فاجعه سازی، ملامت خویشتن، نشخوارگری و ملامت دیگران منجر شد (0/001 P≤ ) . نتیجه گیری: درمان فرا تشخیصی یکپاچه نگر باعث افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی هیجانی و کاهش استفاده از راهبردهای غیر انطباقی در مادران کودکان مبتلا به سرطان می شود که این فرآیند به بهبود سلامت روان این مادران کمک شایانی خواهد کرد.
اثربخشی تئوری انتخاب بر وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در دوره بیماری کرونا ویروس در زنان خانه دار شهر همدان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تئوری انتخاب بر وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در دوره بیماری کرونا ویروس در زنان خانه دار شهر همدان انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، گروه برابر بود. جامعه آماری پژوهش را همه مبتلایان به وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در دوره بیماری کرونا ویروس تشکیل داد. روش نمونه گیری در دسترس بود. جهت انتخاب تعداد نفرات نمونه، پس از اجرای پرسشنامه وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در مورد زنان و غربال کردن 40 نفر از زنانی که در آزمون وسواس زیر 15 و در آزمون نشخوار نمره زیر 44 کسب کرده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین، گروه آزمایش (هشت جلسه گروهی، به مدت 8 هفته و یک جلسه یک 90 دقیقه ای) تحت جلسه های آموزش گروهی تئوری انتخاب قرار گرفتند اما این آموزش برای گروه کنترل اجرا نشد. سپس از هر دو گروه به وسیله پرسشنامه های مذکور پس آزمون به عمل آمد. ابزار پژوهش شامل آموزش گروهی برنامه تئوری انتخاب و دو پرسشنامه استاندارد وسواس فکری هاجسون و راچمن (1997) و نشخوار ذهنی نولن هوکسما، مارو و فریدریکسون (1991) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد مداخله آموزش تئوری انتخاب باعث می شود میانگین نشخوار ذهنی زنان خانه دار کاهش معناداری پیدا کند همچنین مداخله آموزش تئوری انتخاب تأثیری بر وسواس زنان خانه دار نداشته و تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل ایجاد نکرده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر تئوری انتخاب، می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش بر کاهش نشخوار ذهنی به کار رود.