مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
مشکلات هیجانی
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین پیامدهای کمال گرایی، مشکلات هیجانی و رضایت از زندگی اندازه گیری شدند. شرکتکنندگان، شامل 297 (81 پسر و 216 دختر) دانشـجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بودند و مقیاسهای چند بعـدی کمال گرایی (فراست، مارتن، لاهارت و روزنبلیت، 1990)، مقیاس افسردگی، اضـطراب و تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، 1995)و مقیاس رضایت از زندگی (هبنر، 1994) را تکمیل کردند. تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه همزمـان نشان دادند که ابعاد کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها، انتقادگری والدینی، شک درباره اعمال و هنجارهای شخصی، رضایت از زندگی را تبیین میکنند (21/0= 2R ). دو بُعد هنجارهای شخصی و سازماندهی، اضطراب (33/0= 2R)، افسردگی (41/0= 2R) و تنیدگی (28/0= 2R) را تبیین کردند.
رابطة بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و مشکلات هیجانی با توجه به عوامل فردی و خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان اثرات قابل توجهی بر هیجاناتی که هر فرد تجربه می کند دارند. هدف از این پژوهش، مطالعه ی رابطه ی بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و مشکلات هیجانی(افسردگی، اضطراب، خصومت و حساسیت بین فردی) با توجه به عوامل فردی و خانوادگی است. روش: در این مطالعه ی همبستگی، از بین دانشجویان دانشگاه اصفهان 300 نفر که در رشته های مختلف تحصیل می کردند، به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. دو آزمون راهبردهای شناختی تنظیم هیجانCERQ و آزمون SCL-90 به همراه فرم اطلاعات دموگرافیک روی گروه نمونه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-11.5 و همچنین ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی زیر بنایی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نشان دادند که دو راهبرد شناختی تنظیم هیجان، از جمله، مصیبت بار تلقی کردن و نشخوار فکری، می توانند پیش بینی کننده ی مشکلات هیجانی باشند. به علاوه، از بین عوامل فردی و خانوادگی، وجود استرس اخیر در زندگی دانشجویان با تمامی مشکلات هیجانی و وجود حوادث شدید در زندگی فردی با خصومت رابطه دارد. نتایج: نتیجه ای که از این پژوهش به دست آمد این بود که با توجه به یافته های تحقیق حاضر، حذف راهبردهای غیر مؤثر و آموزش راهبردهای مؤثر تنظیم شناختی هیجان بهتر است بعنوان بخشی از مداخله در مشکلات هیجانی مدنظر قرار گرفته شود.
مقایسه مشکلات هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال های یادگیری خواندن و ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص علاوه بر مشکلات تحصیلی دارای مشکلات هیجانی- اجتماعی نیز هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات هیجانی ، ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص (اختلال خواندن و اختلال ریاضی) و دانش آموزان بهنجار صورت گرفت . روش:طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود که برای انتخاب نمونه با مراجعه به مرکز اختلال های یادگیری شهرستان تبریز، 50 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن، 50 دانش آموز مبتلا به اختلال در ریاضی، و 50 نفر از میان دانش آموزان بهنجار نیز به روش در دسترس به عنوان گروه گواه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندی و مشکلات (گودمن، 1997) بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کمترین تفاوت معنادار استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشکلات هیجانی، مشکل در برقراری ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در ترکیب گروه های موردمطالعه تفاوت معناداری دارند (0/001 p< ) به طوری که دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خواندن و ریاضی در مقایسه با دانش آموزان بهنجار از مشکلات هیجانی- اجتماعی بیشتری برخوردارند (0/001 p< ). نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد مشکلات یادگیری مانند اختلال های خواندن و ریاضی باعث ایجاد مشکلات دیگری نظیر مشکلات هیجانی و مشکل در تعاملات اجتماعی نیز می شود.
نقش سبک های دلبستگی و مشکلات هیجانی مادران در احساس تنهایی ، با واسطه گری سبک های هویت در دختران نوجوان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین الگوی پیش بینی احساس تنهایی دختران نوجوان دبیرستانی شهر تهران بر اساس سبکهای دلبستگی، مشکلات هیجانی مادران و نقش واسطه گری سبکهای هویت دختران نوجوان دبیرستانی است. در این پژوهش جامعه آماری را دانش آموزان پایه نهم (و مادرانشان) در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل داده اند که از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل (1984)، سبک دلبستگی کولینز و رید (1990)، مشکلات هیجانی لابیوند (1995) و سبک هویت برزونسکی (1996) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روشهای آمار توصیفی و از آمار استنباطی به منظور طراحی یک الگوی مناسب از تحلیل مسیر برای پیش بینی احساس تنهایی در دانش آموزان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبکهای دلبستگی، مشکلات هیجانی مادران و سبکهای هویت با احساس تنهایی دختران رابطه وجود دارد. هم-چنین، یافته های این پژوهش نشان داد که احساس تنهایی زمانی به وجود می آید که فرد سبک دلبستگی ایمن یا ناایمن را همزمان با بودن یا نبود مشکلات هیجانی مادران تجربه می کند و تأثیر این ارتباط بدین اندازه است که زمینه رشد مطلوب و یا آماده سازی بستر نامطلوب برای ایجاد احساس تنهایی، نداشتن هویت منسجم و عدم عاطفه مناسب را در زندگی نوجوان فراهم می سازد.
مقایسه ی مشکلات هیجانی، بیش فعالی و سلوک در دانش آموزان مبتلا به خاص و دانش آموزان عادی اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مهر ۱۳۹۷ شماره ۷ (پیاپی ۲۸)
231-244
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه ی مشکلات هیجانی، بیش فعالی و سلوک در دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (خواندن و ریاضی) و دانش آموزان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای و نمونه مورد مطالعه 150 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان تبریز بود که از این بین 50 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن و 50 دانش آموز مبتلا به اختلال ریاضی با مراجعه به مراکز اختلالات یادگیری این شهرستان به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه اختلال خواندن و اختلال ریاضی گمارده شدند. سپس 50 دانش آموز عادی نیز به عنوان گروه گواه انتخاب شد. در نهایت پرسشنامه توانمندی و مشکلات بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و تحلیل واریانس تک متغیره ( ANOVA ) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات هیجانی، بیش فعالی و اختلال سلوک در ترکیب گروه های مورد مطالعه تفاوت معنادار دارند و این تفاوت به سود دانش آموزان عادی است. به طوری که مشکلات هیجانی در دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی و بیش فعالی و اختلال سلوک در دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن بیشتر از سایر گروه ها دیده می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت شاید یکی از علت های زیربنایی اختلالات یادگیری، مشکلاتی نظیر مشکلات هیجانی،بیش فعالی ویا مشکلات رفتاری نظیر اختلال سلوک باشد که بر یادگیری این دانش آموزان تاثیر می گذارد
مروری نظامدار بر مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: محرومیت از حس شنوایی در سال های اول زندگی می تواند منجر به تأخیر در رشد مهارت های زبانی، ارتباطی، اجتماعی-هیجانی و شناختی شود. در مقاله حاضر با مرور پژوهش های منتشرشده در زمینه مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان با آسیب شنوایی در پی پاسخ به سه سؤال خواهیم بود. آیا شیوع مشکلات رفتاری و هیجانی در جمعیت کودکان با آسیب شنوایی از شنوا بیشتر است؟ در صورت پاسخ مثبت، چه متغیرهایی با مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان با آسیب شنوایی همبسته است؟ چالش های ارزیابی و تشخیص مشکلات رفتاری و هیجانی در این کودکان کدامند؟ چه راهکارها و برنامه های مداخله ای مؤثر را می توان در جهت کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان با آسیب شنوایی پیشنهاد داد؟ در پژوهش حاضر چهارده مقاله منتشرشده در بانک های اطلاعاتی Google Scholar ، PubMed و Science Direct دربازه زمانی 2007 تا 2017 مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری : نتایج نشان داد میزان شیوع مشکلات رفتاری و هیجانی در جمعیت کودکان با آسیب شنوایی از شنوا بیشتر است و این کودکان به لحاظ میزان شیوع گروه همگنی نیستند. همچنین الگوی پاسخ دهی کودکان با آسیب شنوایی به ارزیابی ها ممکن است نه حاکی از مشکلات آن ها در درک حالت ذهنی بلکه ناشی از ناتوانی آن ها در بیان دلایلشان برای مشخص کردن رفتار و هیجانات در موقعیت های تشریح شده باشد. راهکارها و برنامه های مداخله ای در اصلاح رفتار و بهبود مهارت های ارتباطی و هیجانی کودکان با آسیب شنوایی مؤثر است.
اثربخشی آموزش روابط والد- فرزند بر میزان مشکلات هیجانی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش روابط والد – فرزند بر میزان مشکلات هیجانی شامل اضطراب جدایی، اضطراب منتشر، ترس مرضی، افسردگی و ترس اجتماعی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعه نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و با ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، تعداد 32 دانش آموز پسر دارای نمره بالا در دسته مقیاس های مشکلات هیجانی CSI-4 از مدارس ابتدایی ناحیه 3 شهر اصفهان به شیوه خوشه ای انتخاب شدند و بر اساس ملاک های ورودی پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (16=n2=n1). مادران آزمودنی های گروه آزمایش یک دوره 8 جلسه ای آموزش بازی مشترک مادر و کودک به صورت هفتگی دریافت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه با استفاده از فرم والد چک لیست مرضی کودکان (CSI-4) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله بازی مشترک مادر-کودک باعث باعث کاهش علائم انواع مشکلات هیجانی مورد بررسی در آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و آنها در مرحله پیگیری شده است (05/0p<). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر آموزش بازی مشترک مادر- کودک در کاهش مشکلات هیجانی موثر بوده است و با استفاده از این روش مداخله ای می توان در جهت کاهش مشکلات هیجانی کودکان مبتلا استفاده کرد.
بررسی مدل ساختاری نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی در پیش بینی مشکلات هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
321-328
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های زیادی درباره ارتباط راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی انجام شده است، اما نقش این راهبردها در پیش بینی مشکلات هیجانی مورد غفلت واقع شده است. هدف : بررسی مدل ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی در پیش بینی مشکلات هیجانی در دانش آموزان بود. روش : پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. 140 نفر (120 نفر دختر و 120 نفر پسر) به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، پرسشنامه مشکلات هیجانی (مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس) لاوبوند و لاوبوند (1995)، پرسشنامه ذهن آگاهی رایان و براون (2003) و پرسشنامه کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1386). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها : راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی با مشکلات هیجانی رابطه مثبت دارند (0/05 P< ). نتیجه گیری : مشکلات هیجانی را می توان با راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی پیش بینی کرد.
نقش مشترک و یگانه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی مشکلات هیجانی دانشجویان رشته پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هیجانها در بسیاری از نظریههای شناختی و رفتاری مورد تأکید قرار گرفتهاند و در برخی موارد به عنوان عامل خطرساز در بروز مشکلات روانشناختی نقش مهمی دارند. اما پژوهش با بررسی نقش مشترک و یگانه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی مشکلات هیجانی مورد غفلت واقع شده است. هدف: بررسی نقش مشترک و یگانه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی مشکلات هیجانی دانشجویان پرستاری بود. روش: پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود. تعداد 207 نفر از دانشجویان به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامههای علایم اضطراب و افسردگی (واتسون وهمکاران، 2007) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2002). تحلیل داده با روش آماری رگرسیون گامبه گام انجام شد. یافته ها: نتایج ضرایب رگرسیون مربوط به پیشبینی سهم یگانه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با توجه به ضرایب بتا و مقدار t ، نشخوار ذهنی، سرزنش دیگران و سرزنش خود به شکل یگانه تأثیر معناداری بر مشکلات هیجانی داشتند (0.01 P< ). نتایج مربوط به نقش تعاملی نیز نشان داد که ضریب تأثیر استاندارد راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان معنادار است (0.01 P< ). نتیجه گیری : هر چه دانشجویان در راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان نمرات بالایی بگیرند، از مشکلات هیجانی بیشتری برخوردارند لذا راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود عملکرد شناختی و هیجانی بزرگسالان دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
171-184
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال کمبود توجه / بیش فعالی یک اختلال عصبی تحولی مربوط به دوران کودکی است که می تواند تا دوران بزرگسالی نیز ادامه یابد؛ اما اکثر پژوهش ها به بررسی انواع درمان ها در دوره کودکی پرداخته اند و اهمیت این اختلال در بزرگسالی نادیده گرفته شده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود علائم هیجانی و شناختی بزرگسالان مبتلا به اختلال ADHD انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال ADHD در شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز بزرگ مجهز به درمان های نوروتراپی مراجعه نموده بودند (120 نفر). نمونه شامل 40 نفر از این افراد بودند (2 گروه 20 نفری). جلسات مداخله شامل 15 جلسه با پروتکل درمانی تحریک نقاط جلویی سر شامل F3 و F4 بود. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس خود گزارش دهی اختلال کمبود توجه / بیش فعالی بزرگسالان (2003)، آزمون استروپ (1935)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (1984)، آزمون برج لندن (1982)، آزمون عملکرد مداوم (1956)، مقیاس مشکلات در تنظیم هیجان (2004) و آزمون تکانشگری آیزنک (1977) بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تحریک الکتریکی فراقشری مغز به طور معناداری بر اکثر مؤلفه های بررسی شده در این پژوهش مؤثر بود (0/005 p< ). تنها در میانگین مؤلفه فزون کنشی پس از دریافت تحریک الکتریکی فراقشری مغزی بین دو گروه تفاوت معناداری ملاحظه نشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تحریک الکتریکی فراقشری مغزی می تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار درمان های روانشناختی دیگر برای درمان اختلال ADHD مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین روابط علی بین شیوه های والدگری مادران و مشکلات هیجانی فرزندان دختر بر اساس نقش میانجی گر دشواری های بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: والدگری به شیوه های اجتماعی سازی فرزندان از سوی مراقبان مربوط می شود که گاهی اوقات می تواند روابط والدین را به خصوص با فرزندان دختر به کشاکش بکشد؛ در نتیجه والدین و فرزندان با مشکلات عاطفی و اجتماعی مختلفی روبرو می شوند که لازم است برای حل آنها تصمیمات مناسبی اتخاذ کنند. پژوهش حاضر به بررسی و تبیین روابط علی بین شیوه های والدگری مادران و مشکلات هیجانی فرزندان دختر بر اساس نقش میانجی گر دشواری های بین فردی پرداخته است. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دختران مقطع متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی1400- 1399 به همراه مادران تشکیل دادند. در این پژوهش 256 دانش آموز دختر به همراه مادران خود شرکت داشتند که در مجموع 512 شرکت کننده این مجموع را تشکیل داده اند و بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های مقیاس دشواری های بین فردی (1996)، پرسشنامه سبک والدگری بامریند (1991)، و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی لاوی بند و لاوی بند (1995) استفاده شد تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده سبک والدگری استبدادی و دشواری های بین فردی نقش مثبت و معناداری بر مشکلات هیجانی دارد (0/05>p ) و نقش میانجی گر دشواری های بین فردی نیز معنادار است (05/0>p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت بین سبک تربیتی استبدادی و مشکلات هیجانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و دشواری های بین فردی نیز در این رابطه نقش میانجی گر دارند. بنابراین، توجه به نقش سبک های تربیتی والدین و ایجاد روابط مناسب والد کودک در پیشگیری از مشکلات هیجانی دارای اهمیت است.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در سالهای 1388-97(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۱۷۶-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری ویژه، بر اثر خطاهای یادگیری همواره دچار علائم اضطراب می شوند و نسبت به دانش آموزان عادی، مشکلات هیجانی بیشتر و عزت نفس پایین تری از خود نشان می دهند. این امر اهمیت کشف مناسب ترین مداخلات روان شناختی در کاهش مشکلات هیجانی این دانش آموزان را برجسته می نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخلات روان شناختی بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه است. این پژوهش به روش فراتحلیل یا یکپارچه کردن نتایج پژوهشهای گوناگون، انجام گرفته است. به عنوان حجم نمونه 25 پژوهش از میان 35 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شد و فراتحلیل انجام گرفت. ابزار پژوهش نمون برگ فراتحلیل است. پژوهشهای مورد استفاده در این فراتحلیل، مبتنی بر 807 نمونه و 25 اندازه اثرند. نتایج فراتحلیل نشان داد که میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه 1/122= d است (0/001 ≥p). این اندازه اثر طبق جدول کوهن دارای اثر بالایی است. یافته ها نشان دادند که پژوهش قاضی عسگر و همکاران (1388) تحت عنوان "تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر میزان اضطراب و عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی"، بالاترین اندازه اثر(1/81) و پژوهش بیگدلی و همکاران(1396) با عنوان "اثربخشی آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر انگیزش درونی حل مسئله در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی"، پایین ترین اندازه اثر(0/61) را دارد. نتایج حاکی از آن است که با توجه به اینکه مداخلات روان شناختی بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه مؤثر بوده است، لذا پیشنهاد می شود از مداخلاتی که اندازه اثر بیشتری دارند، بهره گرفته شود.
مشکلات و مسائل نوجوانان (رفتاری، عاطفی، خانوادگی) در دوران دبیرستان و مواجهه معلمان با آن
یکی از موضوعات مهم در مورد دانش آموزان بررسی مشکلات رفتاری و کاهش آن ها بود. یکی از برجسته ترین عواملی که در کاهش مشکلات رفتاری نقش ویژه ای ایفا می کرد، معلمان بودند که می توانستند با اتخاذ شیوه های صحیح نقش مهمی در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان ایفا کنند. هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش معلم در کاهش مشکلات و مسائل دانش آموزان بود. مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان با نرخ بالایی از معضلات اجتماعی همراه بود و برای معلمان، خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاری را ایجاد کرد، بنابراین مستلزم توجه ویژه مسئولان و دست اندکاران تعلیم وتربیت بود. در این راستا، حمایت و مداخله رفتاری مثبت، نوعی رویکرد آموزشی بود که می توانست برای کاهش و حذف مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان راهگشا باشد. این نوشتار که به روش مروری و با استفاده از سایتها،مقاله ها ،تحقیقات پیشین و .. تهیه شد نشان داد که حمایت و مداخله رفتاری مثبت، رویکردی بود برای افزایش رفتار اجتماعی، بهبود پیامدهای بلندمدت زندگی در آینده و کاهش رفتارهای چالش برانگیز که می توانست جایگزینی مناسب برای رویکردهای تنبیهی سنتی باشد.
ارائه مدلی کیفی از مشکلات هیجانی کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
83 - 113
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری از جمله مهم ترین مباحث در روانشناسی تربیتی است که نیازمند مداخله زود هنگام است تا از اثرات مخرب آن پیشگیری شود. کودکان دارای اختلال یادگیری با مشکلات هیجانی بیشتر از همسالان خود دست به گریبان هستند. پژوهش حاضر به منظور ارائه مدلی کیفی از مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شده. به منظور دستیابی به این هدف 18 والد کودکان دارای اختلال یادگیری و 10 متخصص در زمینه درمان اختلالات یادگیری در مصاحبه ای نیمه ساختاریافته شرکت کرده و مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک بررسی شدند. بر اساس مفاهیم استخراج شده از متن مصاحبه ها، 71 کد متمرکز و 15 مقوله اساسی در ذیل2 تم زیربنایی (منابع درونی و بیرونی زمینه ساز آسیب پذیری) قرار گرفتند. به نظر می رسد از آن جایی که مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری سهم عمده ای در افت کیفیت زندگی و تحصیلی آنان دارد، مداخلات برای این کودکان نیازمند توجه همه جانبه به زمینه ای در برگرفته آنان دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر مشکلات هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
273 - 280
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات قبلی عوامل مختلفی بر مشکلات هیجانی مؤثر هستند که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس از جمله آنهاست. این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر مشکلات هیجانی دانش آموزان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. کلیه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر ارومیه جامعه آماری را تشکیل می داد؛ که از آن 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانمندی و مشکلات گودمن (1997) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را دریافت نمود ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان شده و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است (0/01>P). نتیجه اینکه، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس یک روش مؤثر در کاهش مشکلات هیجانی است.