فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
46 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف : آینده نگری مجموعه ای از توانایی های شناختی است. که شامل پیش بینی حالت های ممکن آینده و نیازهای خود است. این مهارت برای برنامه ریزی، غلبه بر موانع و رسیدن به موفقیت به افراد کمک می کند. یکی از جدیدترین ابزارهای سنجش توانایی تفکر آینده نگر در کودکان، مقیاس تفکر آینده نگر کودکان (مازاچووسکای و مهی، 2020) است که ویژگی های روان سنجی آن برای استفاده در جمعیت کودکان ایرانی مورد مطالعه قرار نگرفته است. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی و مقطعی بود. تعداد 200 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی (139 پسر و 61 دختر) که در سال تحصیلی 1399- 1400 مشغول به تحصیل بودند، به شیوه در دسترس انتخ اب ش دند و مقیاس مورد نظر به همراه چک لیست جمعیت شناختی به شیوه برخط در اختیار والدینشان قرار گرفت. برای بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تفکر آینده نگر کودکان از تحلیل عاملی تائیدی، بررسی همسانی درونی خرده مقیاس ها، روش دونیمه کردن گاتمن و ضریب آلفای کرونباخ با کمک نرم افزارهای تحلیل آماری LISREL8.8 و SPSS24 استفاده شد. یافته ها : تحلیل محتوای مقیاس تفکر آینده نگر کودکان نشان داد که مدل پنج عاملی مقیاس برازشی متوسط و روایی سازه مطلوبی دارد. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ و دونیمه کردن گاتمن برای نمره کل مقیاس به ترتیب 89/0 و 85/0 بود که نشانگر پایایی مناسب این مقیاس است. نتیجه گیری : از یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مقیاس تفکر آینده نگر کودکان روایی و پایایی مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و پژوهشگران حاضر کاربست نسخه فارسی مقیاس تفکر آینده نگر کودکان را برای بررسی توانایی های شناختی مرتبط با آینده نگری کودکان ایرانی مناسب می دانند.
اثر بخشی مدل هیجان بر مبنای روان پویشی دوانلو بر خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
567 - 585
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مدل هیجان برمبنای روان پویشی دوانلو بر خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی بود. روش: این مطالعه در زمره مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشکده های توان بخشی و روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در نیمسال دوم تحصیلی 98-1397 که دارای نمره معدل (دو ترم متوالی) کمتر از 12 بودند، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. سپس آن ها به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری تحت عنوان آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری در پژوهش پرسشنامه خود تنظیمی ریان و کانل (1989)، نمره معدل تحصیلی و پروتکل محقق ساخته آموزش هیجان مبتنی بر روان پویشی دوانلو بود. داده های پژوهش با استفاده از واریانس اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل هیجان بر مبنای روان پویشی دوانلو بر تنظیم شناخته شده (69/44=F، 001/0=P)، تنظیم درون فکنی شده (55/5=F، 025/0=P)، انگیزش درونی (55/41=F، 001/0=P) و تنظیم بیرونی (64/45=F، 001/0=P) و همچنین معدل پیشرفت تحصیلی (01/32=F، 001/0=P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. (p<0.01). نتیجه گیری با آموزش و افزایش آگاهی افراد از احساس ها و اضطراب و مکانیسم های دفاعی می توان خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی در آنان را تقویت کرد.
اثربخشی طرح واره درمانی فردی و خانواده محور، با و بدون درمان حمایتی، در کاهش نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
49 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی فردی و خانواده محور با درمان حمایتی بر نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد . روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون است . جامعه آماری بیماران با تشخیص قطعی اختلال شخصیت مرزی بودند که به بیمارستان قدس شهر سنندج در سالهای 1399 و1400 مراجعه کرده بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود که در نهایت 60 نفر مرد به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند و به صورت تصادفی در گروه های درمانی مورد نظر تقسیم شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نشانگان اختلال شخصیت مرزی در گروه های مورد نظر در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 > P). همچنین نتایج کوواریانس چند متغییره نشان می دهد که طرحواره درمانی فردی، خانواده محور با درمان حمایتی باعث بهبود در مؤلفه های اختلال شخصیت مرزی شده است (05/0>p ) .بر اساس ضریب اتا بیشترین تأثیر بر روی تهی بودن با 41 درصد و کمترین تأثیر را بر روی خشم انفجاری با 22 درصد وجود داشته است. نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که طرحواره درمانی های استفاده شده در کاهش مؤلفه های اختلال شخصیت مرزی از کارایی لازم برخوردار است بنابراین می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی به کار گرفته شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
177 - 186
حوزههای تخصصی:
برخی از افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند. پژوهش هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین-فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن در کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اصلاح شده ییل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه خودتفسیری هاردین و همکاران، پرسشنامه خلاقیت عاطفی آوریل و پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردی هافمن و همک اران بودند. گروه آزمایش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش می باشد (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خودتفسیری مستقل، افزایش خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجانی بین فردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش است.
سیر تاریخی گزارشگری مسئولیت اجتماعی و تحلیل روابط آن
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی از موضوعاتی است که در طول سه دهه گذشته سازمانی توجه بسیاری را در میان محققان و تحلیل گرانِ کسب و کارها به خود جلب کرده است. درواقع مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان ها باید در جهت حفظ و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. از اینرو مسئولیت اجتماعی به عنوان یک فاکتور کلیدی در موفقیت و تداوم فعالیت بنگاه ها فرض میگردد. از طرف دیگر مسئولیت اجتماعی مهارتی است که باعث بروز رفتارهایی می شوند که مورد ارزش گذاری قرار می گیرند. این مهارت ها می توانند در روابط با دیگران نتایج مثبت و موفقیت آمیزی بوجود آورند و منجر به احساس رضایت فردی و گروهی شوند. این تحقیق سیر تاریخی و تحلیل مدل و روابط مسئولیت اجتماعی را بررسی می کند.
ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
77 - 98
حوزههای تخصصی:
مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته یک مقیاس برجسته از سازه های کلیدی در پیشینه تصویر بدن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته در زنان صورت گرفت. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که 290 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته (مک کینلی و هاید،1996)، پرسشنامه طرح واره ظاهر (کش و لابارج، 1996) و خرده مقیاس جهت گیری ظاهر پرسشنامه روابط چندبعدی بدن - خود- ظاهر (کش، 2000) استفاده شد. روایی مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته با استفاده از روش های تحلیل عامل تأییدی و روایی همگرا سنجیده شد و پایایی مقیاس با روش های همسانی درونی و تنصیف ارزیابی شد. ضرایب همبستگی بین آگاهی از بدن شی انگاشته و عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) با طرح واره ظاهر و جهت گیری ظاهر نشان داد که مقیاس فوق از روایی همگرای خوبی برخوردار است. ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس و عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) به ترتیب 71/0، 78/0، 75/0 و 65/0 محاسبه شد. همچنین ضرایب پایایی کل مقیاس به روش تنصیف (اسپیرمن – براون و گاتمن) 50/0 و برای عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) در دامنه 65/0 تا 71/0 و به روش بازآزمایی پس از چهار هفته برای نمره کل 79/۰ و برای عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) به ترتیب 83/0، 66/0 و 63/0 به دست آمد. نتایج پژوهش بیانگر این بود که مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته در ایران از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است.
تحلیل پوششی داده ها به مثابه ابزار اندازه گیری عملکرد سازمانی، برنامه ریزی و بهینه کاوی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
99 - 120
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور تعیین کارآیی نسبی واحدهای اداری آموزش و پرورش استان زنجان با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(DEA) صورت پذیرفته است. این مطالعه از یک رویکرد کمّی بهره برده، به لحاظ روش، توصیفی-مقطعی بوده و برای پاسخگویی به سئوال های پژوهش از ابزار بررسی اسناد و مدارک اداری استفاده شده است. برای تعیین کارآیی، ابتدا با استفاده از پرسشنامه، نظرات خبرگان در خصوص متغیرهای ورودی و خروجی دریافت شد و سپس با استفاده از روش Borda به تعیین و انتخاب این متغیرها اقدام شد. با استفاده از مدلCCR خروجی محور، از تعداد 14اداره آموزش و پرورش یک اداره کارآ و بقیه ناکارآ و با استفاده از مدل BCC خروجی محور، تعداد 3 اداره به عنوان کارآ معرفی شدند. به منظور استفاده از نتایج مطالعه در برنامه ریزی و بهینه کاوی، مقادیر بهینه هر متغیر به تفکیک ادارات آموزش و پرورش ارائه شد تا از این مقادیر برای هدفگذاری و برنامه ریزی استفاده شود. در پایان به وسیله مدل اندرسون-پترسون به رتبه بندی ادارات آموزش و پرورش از لحاظ میزان کارآیی مبادرت شد.
روبریک سنجش کلاسی عادلانه: برازش مدل چندبعدی پاسخ مدرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
31 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی روبریک سنجش کلاسی عادلانه بر اساس نظریه سؤال- پاسخ بود؛ به این منظور نمونه ای شامل 511 دانشجوی دانشگاه تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سؤال های روبریک پاسخ دادند. در این مرحله و به منظور تعیین کاربرد مدل های تک بعدی یا چندبعدی، روش های دیتکت و تحلیل موازی به کار رفت که نتایج هر دو روش، تک بعدی بودن داده ها را رد کرده و نتایج حاصل از تحلیل موازی نشان دهنده استخراج سه عامل از داده ها بود. همچنین مقایسه شاخص های برازش مدل تک بعدی و چندبعدی شامل لگاریتم درستنمایی، نسبت درستنمایی، ریشه دوم میانگین مربعات باقی مانده و مقایسه ملاک های اطلاعات بیزی و آکایک برازش بهتر مدل چندبعدی برای داده ها را تائید کرد. به این ترتیب و با توجه به چندارزشی بودن پاسخ سؤال ها، مدل چندبعدی پاسخ مدرج برای برآورد پارامترهای سؤال ها به کار رفت. پایایی هر یک از زیرمقیاس های عدالت رویه ای، ماهیت سنجش و عدالت تعاملی به ترتیب 85/0، 69/0 و 63/0 به دست آمد. برآورد پارامترهای تمیز سؤال ها در دامنه 048/1 تا 802/5 قرار داشت که نشان داد همه سؤال ها در تمیز سطوح بالا و پایین سنجش کلاسی عادلانه به خوبی عمل می کنند و بعد از کنترل نرخ کشف اشتباه، آماره S-X2 مؤید برازش خوب همه سؤال های روبریک بود. درمجموع، نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که روبریک تدوین شده دارای ویژگی های روان سنجی مناسبی برای ارزشیابی کیفیت عدالت در سنجش کلاسی اساتید است.
پیش بینی بنیان های اخلاقی بر پایه تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ضمن معرفی الگوی جدیدی از جهت گیری دینی، با نام «جهت گیری دینی چرخشی»، نقش تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت (یعنی خودشیفتگی، ماکیاول گرایی، و جامعه ستیزی)، در پیش بینی بنیان های اخلاقی، گروهی از دانشجویان بررسی شد. 190 دانشجوی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به «پرسش نامه بنیان های اخلاقی»، «مقیاس دوازده کثیفِ سه گانه تاریک شخصیت»، و «پرسش نامه جهت گیری دینی چرخشی» پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. یافته های پژوهش نشان داد که بنیان اخلاقی انصاف/ مقابله به مثل، توسط جهت گیری دینی اجتماعی و بنیان اخلاقی قدرت/ احترام، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت و نفع و بنیان اخلاقی پاکی، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت، نفع، و شک و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، توانست بنیان اخلاقی انصاف را پیش بینی می کنند. جهت گیری دینی مرکزیت، با رگه های شخصیتی جامعه ستیزی و ماکیاول گرایی، رابطه منفی داشت. بین جهت گیری دینی شخصی و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، رابطه منفی وجود داشت. جهت گیری دینی اجبار، با رگه شخصیتی جامعه ستیزی رابطه مثبت داشت. این یافته ها، حاکی از ارتباط پیچیده اخلاق دینداری، و شخصیت است.
رابطه علی جو مدرسه و رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با میانجی درگیری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه علّی جو مدرسه و رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی (دوره دوم) شهرستان بروجرد در سال تحصیلی 400- 1399 به تعداد 16000 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور (HC-ALFB) صالح زاده و همکاران (1396)، جو مدرسه (SC) لی و همکاران (2017) و درگیری تحصیلی (AC) زرنگ (1391) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که جو مدرسه نقش مستقیم معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان دارد (0.01p<). همچنین جو مدرسه به طور غیر مستقیم و از طریق درگیری تحصیلی اثر معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دارد (0.01p<). در نهایت، نتایج مربوط به شاخص های برازندگی مدل نشان داد که مدل پیشنهادی اصلاح شده با داده ها برازش نسبتاً خوبی دارد و می تواند واریانس رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور را تبیین کند نتایج نشان می دهد با توجه داشتن به متغیرهای جو مدرسه و درگیری تحصیلی می توان افزایش رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان را انتظار داشت.
اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان در حال تحصیل در مقطع متوسطه اول منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APQ) (سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (ERQ) (هافمن و کاشدن، 2010) بودند. آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی به مدت 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای دو بار بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی تأثیر داشته است (05/0P<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان می شود، لذا اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مدارس توصیه می شود.
مقایسه هوش معنوی در افراد دارای سبک های هویت متفاوت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
23-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه هوش معنوی از مهم ترین مباحثی است که در تمامی ابعاد سلامت انسان مطرح شده است و نقش پررنگی دارد. برخورداری از هوش معنوی بالا به کادرهای درمانی کمک می کند تا به خدماتی که به بیماران و جامعه ارائه می دهند، با معنی و هدفمند بنگرند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه هوش معنوی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز با توجه به سبک های هویت صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای مقطعی از نوع علّی-مقایسه ای است. در پژوهش حاضر 693 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1399 به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت ارزیابی سبک های هویت از پرسش نامه هویت برزونسکی و برای سنجش هوش معنوی از پرسش نامه هوش معنوی کینگ استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات هوش معنوی در دانشجویانی که دارای سبک هویتی اطلاعاتی بودند به طور معناداری بالاتر از سبک های هنجاری و اجتنابی بود. همچنین بین دو گروه دانشجویان با سبک هویتی هنجاری و اجتنابی در متغیّر هوش معنوی تفاوت معنادار وجود داشت و نمرات هوش معنوی در دانشجویان با سبک هویتی هنجاری به طور معناداری بالاتر از گروهی بود که سبک هویتی اجتنابی داشتند. نتیجه گیری: سبک هویت از عوامل مهم در بررسی هوش معنوی است؛ ازاین رو توجه به سبک های هویت دانشجویان می تواند در افزایش هوش معنوی آنان تأثیرگذار باشد.
اثربخشی تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارو درمانی تنها، بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تلفیق رفتار درمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارودرمانی تنها بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش: در یک طرح کاربندی تصادفی کنترل شده جامعه آماری بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ابن سینا مشهد در سال 1399 هدف قرار گرفتند. یک نمونه شامل 30 بیمار به روش نمونه گیری دردسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدهو به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش A و B تقسیم شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، خود کنترلی تانجی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و همکاران بود. گروه آزمایش A به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، ضمن مصرف داروی لیتیوم کربنات، تحت رفتاردرمانی دیالکتیکی، قرار گرفتند و گروه آزمایش B در همین مدت تنها به استفاده از مصرف داروی لیتیوم کربنات اقدام نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی و دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تفاوت وجود دارد و تأثیر درمان تلفیقی بیشتر است(0.01>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثرتر است، لذا می توان از این رویکرد درمانی جهت کاهش مشکلات بیماران دوقطبی سود جست.
بررسی اثربخشی برنامه توانمندسازی مادران (MEP) بر کاهش استفاده از تنبیه بدنی در مادران در معرض خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان استفاده از تنبیه بدنی در میان مادران در معرض خشونت خانگی بیشتر است. ارزیابی کودکان از خشونت خانگی و توانایی کم آنها برای مقابله با این پدیده، باعث بروز مشکلات رفتاری، عاطفی و سازگاری در کودکان است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه توانمندسازی مادران (MEP) بر کاهش استفاده از از تنبیه بدنی در مادران در معرض خشونت خانگی بود. این پژوهش به روش طرح تک موردی A-B-A انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادرانی بود که در طی دو سال گذشته تجربه خشونت خانگی داشتند. برنامه توانمندسازی مادران بر اساس پروتکل ساندرا گراهام برمن در 10 جلسه 90 دقیقه ای به 8 نفر از مادران خشونت دیده آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه والدگری آلاباما (APQ) استفاده شد. نتایج شاخص ها با استفاده از (d cohen) که در دامنه 13/1 تا 82/1 قرار دارد نشان داد که برنامه توانمندسازی مادران بر کاهش استفاده از تنبیه بدنی در میان مادران در معرض خشونت خانگی موثر بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه توانمندسازی مادران می تواند استفاده از مجازات فیزیکی را در میان جمعیت های محروم نیز کاهش دهد.
ارائه مدل روابط ساختاری احساس انسجام و مسئولیت پذیری باعملکرد شغلی کارکنان از راه میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
129 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش ارائه مدل روابط ساختاری احساس انسجام و مسئولیت پذیری با عملکرد شغلی کارکنان از راه میانجی گری هوش هیجانیبود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی و از نوع همبستگی، بر روی 400 نفر از تمامی کارکنان شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا و سازمان بنادر و دریانوردی بوشهر در سال 1399 انجام گرفت. تعداد نمونه های مورد مطالعه بر اساس مدل کلاین و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه عملکرد شغلی پاترسون(1992)، احساس انسجام فلنسبرگ-مدسن و همکاران(2006)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول(1991) و هوش هیجانی شات و همکاران(1998) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که احساس انسجام و مسئولیت پذیری اجتماعی و هوش هیجانی بر عملکرد شغلی اثر مستقیم دارد (01/0>P). هم چنین، بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (071/0=RMSEA، 911/0=GFI، 952/0=IFI و 05/0>P-value) و مسیر غیرمستقیم مسئولیت پذیری اجتماعی از راه نقش میانجی هوش هیجانی بر عملکرد شغلی معنادار بود (001/0) اما مسیر غیرمستقیم احساس انسجام از راه نقش میانجی هوش هیجانی معنادار نبود(650/0).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گامی مهم در برای شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی کارکنان شرکت سینا و اداره بنادر و دریانوردی است.
نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 100 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار، عاطفه مثبت و هماهنگی خود با هدف استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. در رگرسیون گام به گام، در گام اول متغیر ذهن آگاهی، وارد و در گام دوم، متغیر کمال گرایی ناسازگار اضافه شد و درنهایت، این مدل رگرسیونی توانست 37درصد از واریانس هماهنگی خود با هدف را پیش بینی کند. متغیر عاطفه مثبت نیز به دلیل عدم قدرت پیش بینی کنندگی وارد معادله رگرسیونی نشد. این یافته ها شواهد جدیدی را بر اهمیت انتخاب اهداف خودهماهنگ در زندگی و شناسایی عوامل مؤثر بر این انتخاب ارائه می دهد.
پیشگویی کننده های غم و اندوه مادری در دوره پس از زایمان بر اساس تعیین کننده های اجتماعی سلامت مدل سازمان بهداشت جهانی: تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف اختلالات روانی پس از زایمان طیف وسیعی دارند و یکی از شایع ترین آن ها، غم واندوه مادری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین پیشگویی کننده های غم و اندوه مادری در دوره پس از زایمان بر اساس تعیین کننده های اجتماعی سلامت مدل سازمان بهداشت جهانی با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. مواد و روش ها مطالعه کمی آینده نگر بر روی 449 زن زایمان کرده مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به منظور تعیین عوامل پیشگویی کننده مرتبط با غم و اندوه مادری با استفاده از تحلیل مسیر در تهران در بازه زمانی از اواخر آبان سال 1399 تا اوایل اردیبهشت 1401 انجام شد. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه مشخصات جمعیت شناختی و زنان و زایمان، پرسش نامه وضعیت اجتماعی اقتصادی، پرسش نامه عوامل روانی اجتماعی، شامل استرس، اضطراب و افسردگی، حمایت اجتماعی درک شده، حوادث و تجارب ناگوار زندگی و پرسش نامه عوامل رفتاری، از جمله پرسش نامه خشونت خانگی و رفتارهای ناسالم، بود. غم و اندوه مادر پس از زایمان هم بر اساس پرسش نامه استین سنجیده شد. برای تحلیل آماری برای سنجش فروانی، میانگین وضریب همبستگی از نرم افزار SPSS نسخه 24 و برای آزمون مدل و نیکویی برازش مدل از نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد یافته ها از 449 زن مورد بررسی در دوره پس از زایمان 4/66 درصد از مادران دارای غم و اندوه مادری بودند. میانگین سن زنان 4/46±26/96 و همسرانشان 5/6±32/17 بود . اکثریت افراد (81/5 درصد) از وضعیت اقتصادی اجتماعی متوسط و مطلوب برخوردار بودند و 62/1 درصد مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند. در تحلیل مسیر، وضعیت اقتصادی اجتماعی بیشترین اثر منفی غیر مستقیم (-0/088) را با غم مادری داشت. استرس، افسردگی و اضطراب بیشترین اثر منفی مستقیم (B=-0/19) و حوادث ناگوار بیشترین اثر مثبت (B=0/18) را با غم مادری داشتند. خشونت خانگی بیشترین اثر مثبت مستقیم و غیر مستقیم (B=0/36) را با غم مادری نشان داد. مدل پیشنهادی در تحقیق از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار بود (شاخص نیکویی برازش=1، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد=0/09). نتیجه گیری با توجه به اهمیت نقش و شیوع بالای غم مادری در سلامت روان زنان پس از زایمان، توجه به این عوامل تأثیر گذار جهت پیشگیری و غربالگری از نظر تشخیص بهنگام و اقدامات لازم ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کوود- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید-19 بود. به این منظور؛ در یک بررسی تک آزمودنی چند خط پایه سه نفر از مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 از میان افرادی که حداقل یک ماه قبل به علت بیماری کوود -19 در بیمارستان مسیح دانشور تهران بستری شده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند، به پرسشنامه نظم جویی هیجان CERQ (گانفسکی و همکاران،2001) و تأثیر رویداد _ ویرایش IES-R (ویس و مامار، 1997) پاسخ دادند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل اندازه گیری های مکرّر و به کمک رسم نمودار تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیماران تحت درمان، اثربخشی معناداری در استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه نشان داده و بهبودی معناداری به لحاظ بالینی کسب نمودند. لذا؛ درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید- 19 اثرگذار است.
رابطه جو محیط کار و امید به زندگی با سازگاری شغلی: نقش میانجی نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه فضای خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی با توجه به نقش میانجی نیاز به پیشرفت کارکنان مجتمع فولاد بناب انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مجتمع فولاد بناب بودند. تعداد 284 نفر به عنوان حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه های فضای خدمت، سازگاری شغلی، امید به زندگی و نیاز به پیشرفت بود که روایی توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شدند. به منظور تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین محیط خدمت با نیاز به پیشرفت و سازگاری شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین امید به زندگی کارکنان با نیاز به پیشرفت و و سازگاری شغلی آن ها نیز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچمین بین نیاز به پیشرفت کارکنان با سازگاری شغلی آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نقش میانجی نیاز به پیشرفت در رابطه بین محیط خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی کارکنان تأیید شد. با توجه به نظارت کاملی که مدیران واحدهای کاری بر کارکنان خود دارند، آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهند و بازخورد عملکردی آن ها را ارائه می دهند، وجود جو صمیمی میان کارکنان و استفاده از سلسله مراتب سازمانی انعطاف پذیر باعث می شود کارکنان به قوانین سازمانی احترام بگذارند و موجبات ایجاد یک فرهنگ کاری قوی در شرکت را پایه گذاری کنند.
تدوین الگوی نظری آسیب شناسی روانی بر مبنای تحلیل نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 156
حوزههای تخصصی:
روان شناسی اسلامی، به عنوان یک «مکتب»، شاخه ای معرفتی است که به توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل رفتار و فرایندهای ذهنی انسان به عنوان مخلوق الهی در ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی و با استفاده از منابع و روش های تجربی، عقلی و وحیانی می پردازد. هرچند روان شناسی اسلامی از یافته های سایر مکاتب روان شناختی معاصر، به نحو مقتضی، استفاده می کند، اما برای توصیف، تبیین، پیش بینی و توضیح مباحث کلیدی نیازمند نظامی است که بر مبنای اسلام یا برخاسته از اسلام باشد. ازجمله سرفصل های اصلی روان شناسی، بحث آسیب شناسی روانی (روان شناسی نابهنجاری) است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین یک دیدگاه اسلامی پیرامون مبحث آسیب شناسی روانی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و با محورقراردادن نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز در تبیین مسائل مربوط به جبر و تفویض و اختیار، الگویی نظری را برای آسیب های روانی پیشنهاد می دهد. در این الگوی نظری، آسیب های روانی در سه دسته «ابتلائات (آسیب های مربوط به صحت خلقت)»، «بیماری های روانی ناشی از سوء اختیار فرد» و «آسیب های محیطی-اجتماعی» قرار می گیرد. ابتلائات به دسته هایی از قبیل ابتلا در کمال خَلق، ابتلا در کمال حواس، ابتلا در ثبات عقل، ابتلا در تمییز و ابتلا در نطق و بیان تقسیم بندی می شوند. بیماری های ناشی از سوء اختیار فرد نیز به بیماری های اعتقادی، بیماری های اخلاقی، مشکلات رفتاری، بیماری های قلب و بیماری های ناشی از عدم تعقل (جنود جهل) تقسیم می شوند. آسیب های محیطی-اجتماعی نیز شامل آسیب های روانی ناشی از سوء تربیت والدین (مراقبان)، آسیب های ناشی از حکومت های ظالم و فاسد و جوامع نامناسب و آسیب های ناشی از هم نشینان بد و دوستان نامناسب می شوند. در قسمت بحث و نتیجه گیری، تلویحات الگوی نظری پیشنهادی موردبررسی قرارگرفته اند.