مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
کنترل توجه
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اخیر، به بررسی نقش نارساتنظیم گری هیجان در رشد و تداوم نشانه های اضطرابی پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نارسایی راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین شدت هیجان منفی و سیستم انگیزش ایمنی با نشانه های اضطراب فراگیر بود. تعداد 621 نفر (392 دختر، 229 پسر) از دانشجویان دانشگاه های تهران در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه نشانه خلقی و اضطرابی- نسخه کوتاه (MASQ-SF)؛ مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS)، مقیاس شدت عاطفی (AIM)، پرسشنامه حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش (SPQRS)، مقیاس کنترل توجه (ACS)، پرسشنامه آگاهی بدنی (BAQ)، پرسشنامه تجربه ها (EQ) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که شدت هیجان منفی و سیستم انگیزش ایمنی رابطه مثبت معنادار دارند. هم چنین، از بین راهبردهای تنظیم هیجان تنها مولفه کنترل توجه از راهبرد توجه کردن و راهبرد اجازه دادن با برانگیختگی اضطرابی رابطه منفی داشتند. در این پژوهش، نقش واسط ه ای آگاهی بدنی از راهبرد توجه کردن و ارزیابی مجدد در رابطه بین شدت هیجان منفی و سیستم انگیزشی ایمنی با نشانه های اضطرابی تایید نشد، درحالی که سایر راهبردهای تنظیم هیجان، نقش واسطه ای معنادار داشتند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که راهبردهای توجه کردن، اجازه دادن و فاصله گرفتن در تشکیل نشانه های اضطرابی تاثیرگذار هستند. بنابراین، توجه به این راهبردهای تنظیم هیجان می تواند به شناخت بهتر نشانه های اضطرابی و درمان کارآمدتر منجر شود.
مقایسه همجوشی فکر- عمل، سبک های اسناد و کنترل توجه در بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
175 - 192
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه همجوشی فکر- عمل، سبک های اسناد و کنترل توجه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افسردگی صورت گرفت. این پژوهش از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افسردگی بود که به کلینیک های روان پزشکی و درمانگاه های تخصصی اعصاب و روان شهر شیراز مراجعه کرده و از طرف متخصصین تشخیص اختلال وسواسی- جبرییا افسردگی اساسی دریافت کردند. از جمعیت آماری فوق دو گروه 30 نفری مبتلابهاختلالوسواسی- جبری وافسردگی اساسی با روشنمونه گیری هدفمند به عنوانآزمودنیانتخابشدند. برای جمع آوری داده ها از ابزا رهای مقیاس تجدید نظر شده همجوشی فکر- عمل، پرسشنامه سبک های اسناد و مقیاس کنترل توجه استفاده شد. داده هایپژوهشبه وسیلهتجزیهوتحلیلواریانسچندمتغیری(مانوا) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که همجوشی فکر- عمل اخلاقی در افراد مبتلا به افسردگی و همجوشی فکر- عمل احتمال برای دیگران و خود در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری بیشتر بود. سبکاسناد برایرویدادهایمثبتدرافراد مبتلا بهاختلالوسواسی- جبریدرونی،پایداروکلی امادرافراد مبتلا به افسردگی بیرونی،ناپایدارواختصاصیبود. همچنین سبکاسنادبرایرویدادهایمنفی درهر دوگروه(گروه افسرده به میزان بیشتری)درونی،پایداروکلیبود. به علاوه بینگروه هایوسواسی- جبری وافسردگی ازلحاظ کنترل توجه و ابعاد آن تفاوت معنی داری وجود نداشت.ازسویدیگر با توجه به میانگین ها هر دو گروه کنترل توجه کمی داشتند.
مقایسه آمیختگی فکر-عمل و کنترل توجه در بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی-جبری و افسردگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
27 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف : از پژوهش حاضر مقایسه آمیختگی فکر- عمل و کنترل توجه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و افسردگی بود. روش: پژوهش از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی و درمانگاه های تخصصی اعصاب و روان شهر شیراز بودند که از طرف متخصصین تشخیص اختلال وسواسی-جبری یا افسردگی اساسی دریافت کردند. نمونه مورد مطالعه شامل 30 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و 30 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزا رهای مقیاس تجدیدنظر شده آمیختگی فکر- عمل و مقیاس کنترل توجه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها ی پژوهش نشان داد که آمیختگی فکر-عمل اخلاقی در افراد مبتلا به افسردگی و آمیختگی فکر-عمل احتمال برای دیگران و خود در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری بیشتر بود. بعلاوه، بین گروه های وسواسی-جبری و افسردگی از لحاظ کنترل توجه و ابعاد آن تفاوت معنی داری وجود نداشت؛ از سوی دیگر با توجه به میانگین ها هر دو گروه کنترل توجه کمی داشتند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اهمیت نقش آمیختگی فکر- عمل و کنترل توجه در شکل گیری و گسترش اختلالات وسواسی- جبری و افسردگی را نشان می دهند.
بررسی نقش میانجی کنترل توجه، تنظیم هیجان و انعطاف شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی کنترل توجه، تنظیم هیجان و انعطاف شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شد. این پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان زرند در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 7800 نفر بودند. نمونه شامل 300 نفر که با روش نمونه گیری خوشهای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، تنظیم هیجان گارنفسکی و کریج (2001)، کنترل توجه دریبری و رید (2002)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006) و پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. یافته های حاصل از معادلات ساختاری نشان دهنده آن بود که مدل از برازش خوبی با داده های پژوهش برخوردار بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ذهن آگاهی بر کنترل توجه، تنظیم هیجان، انعطاف شناختی و پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم و کنترل توجه، تنظیم هیجان و انعطاف شناختی بر پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم داشتند. هم چنین نقش واسطه ای کنترل توجه، تنظیم هیجان و انعطاف شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد تایید قرار گرفت. بنابراین می توان نتیجه گرفت برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، کنترل توجه، تنظیم هیجان و انعطاف شناختی و ذهن آگاهی اهمیت ویژه ای دارد.
تدوین مدل ارتباطی اضطراب صفتی با مولفه های سبک توجه در دانشجویان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ارتباطی اضطراب صفتی با مؤلفه های سبک توجه در دانشجویان ورزشکاربود. روش پژوهش : راهبرد پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و با رویکرد تدوین مدل ارتباطی بود. پرسشنامهسبکهای توجه طی سه مرحله به زبان فارسی ترجمه و روانسنجی شد. فرایند آن شامل ترجمه نسخه فرانسوی به فارسی، بازترجمه به فرانسوی و ترجمه نهایی بود. در این تحقیق، از جامعه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 245 ورزشکار به شیوه در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های سبکهای توجه و اضطراب صفتی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ برای دو عامل توجه بالا به پایین و پایین به بالابه ترتیب70/ 0 و 0/72 بود .نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد بارهای عاملی تعداد پنج گویه (گویه های 2 و 4 عامل توجه بالا به پایین و گویه های 3و 8 و 9 عامل توجه پایین به بالا) کمتر از 0/4 بود،بنابراین حذف شدند. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که اضطراب صفتی با توجه بالا به پایین ارتباط معکوس و معنادار و با توجه پایین به بالا ارتباط مستقیم و معنادار دارد. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر اهمیت و ضرورت توجه به ارتباط اضطراب صفتی با مؤلفه های سبکهای توجه در ورزشکاران را مطرح کرد. بنابراین در طرحریزی برنامه های تمرینی و بهبود عملکرد ورزشی، با در نظر گرفتن این ارتباط می توان گامی مؤثر در پیشگیری از پیامدهای نامطلوب در رقابتهای ورزشی داشت.
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی براساس نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی کنترل توجه دانش آموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس کنترل توجه دریبری و رید (2002)، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصه ای مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
نقش میانجی کنترل توجه در رابطه بین حل مسئله و همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همدلی جزئی جدانشدنی از رفاه اجتماعی-عاطفی افراد است. این ظرفیت نقش مثبتی در یادگیری اجتماعی، در سراسر طول عمر افراد دارد و شناسایی فرایندهای شناختی که زیربنای همدلی را تشکیل می دهند، امری ضروریست. این پژوهش به منظور بررسی نقش میانجی کنترل توجه در رابطه بین حل مسئله و همدلی انجام شد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. شرکت کنندگان این پژوهش، شامل 500 نفر از کلیه دانشجویان شهر زاهدان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه حل مسئله هپنر و پترسن ، مقیاس کنترل توجه ، پرسشنامه همدلی جولیف و فارینگتون استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی ازجمله همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos به کار رفت. یافته ها نشان داد مسیر مستقیم حل مساله به کنترل توجه (458/0-) منفی و معنادار است. مسیر مستقیم کنترل توجه به همدلی عاطفی شناختی (141/0-) منفی و معنادار است. مسیر مستقیم حل مساله به همدلی عاطفی شناختی (440/0-) منفی و معنادار است. همچنین، اثر میانجی حل مساله بر همدلی عاطفی شناختی از طریق کنترل توجه برابر با 072/0 است که مثبت و معنادار است. بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد توجه به نقش واسطه ای کنترل توجه در رابطه حل مسئله و همدلی حائز اهمیت است و می بایست به محدودیت هایی که ممکن است در اثر افزایش کنترل توجه برای حل مسئله و همدلی ایجاد شود، دقت کرد. به لحاظ نظری نیز بررسی آثار افزایش این کارکردهای شناختی بر همدلی نیازمند تفحص و پژوهش بیشتر است.