مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
عدالت زناشویی
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
487-503
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، آزمون یک الگوی مفهومی برای نقش واسطه ای پرخاشگری ارتباطی پنهان در رابطه بین عدالت زناشویی و کیفیت زناشویی بود. این پژوهش در چارچوب یک طرح همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان 322 نفر زن متأهل شهر بابلسر بودند که بر اساس روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند و فرم مشخصات جمعیت شناختی، مقیاس عدالت زناشویی (غفاری و همکاران، 2013)، مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کارول، ۲۰۰۶) و نسخه بازنگری شده مقیاس سازگاری زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) را تکمیل کردند. با استفاده از برآورد حداکثر درست نمایی و روش خود-گردان سازی، یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که کناره گیری عاطفی در رابطه بین مولفه های عدالت زناشویی (توزیعی و رویه ای/تعاملی) و رضایت و انسجام زوجی نقش واسطه ای دارد. هم چنین، یافته ها نشان داد که خراب کردن وجهه اجتماعی در رابطه بین عدالت رویه ای/تعاملی و توافق و رضایت زوجی نقش واسطه ای دارد (05/0 < p ). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که وجود عدالت زناشویی می تواند کیفیت زناشویی را پیش بینی کند. در این میان، پرخاشگری ارتباطی پنهان، می تواند یکی از سازوکارهای تأثیر عدالت زناشویی بر کیفیت زناشویی را روشن کند. این نتایج، در طراحی برنامه های مشاوره ای و درمانی برای زوجین، قابل استفاده است.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئله سازگاری زناشویی به ویژه در افرادی که تازه تشکیل زندگی مشترک دادند و به خصوص آنهایی که علاوه بر مشکلات سایر متاهلان با مشکلات تحصیلی و درگیری های مربوط به آن نیز مواجه هستند، دو چندان می شود، بنابراین برای کاهش مشکلات سازگاری آنان باید عوامل مرتبط با آن شناسایی شود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل 1100 نفر از دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اراک بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 284 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه سازگاری دو عضوی گراهام اسپانیر (1976)، پرسشنامه عدالت زناشویی غفاری (1392) و پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (۱۹۹۶) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و بهره گیری از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادکه عدالت زناشویی به اندازه 43.2 % و دلزدگی زناشویی به اندازه 26.3 % از تغییرات سازگاری زناشویی را پیش بینی نمودند (P<0.05). همچنین عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی در مجموع 52.4 % از تغییرات سازگاری زناشویی را پیش بینی نمودند (P<0.05). نتیجه گیری: سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی قابل پیش بینی است، با توجه به نتایج لازم است اقدامات سازمان یافته و مدونی توسط مراکز و سازمان های مرتبط با سلامت و نظام آموزش عالی در زمینه ارتقای سازگاری زناشویی صورت پذیرد.
ارزیابی مدل ساختاری گرایش به خیانت زناشویی بر اساس عدالت زناشویی با نقش واسطه ای بلوغ عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری گرایش به خیانت زناشویی بر اساس عدالت زناشویی با نقش واسطه ای بلوغ عاطفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مثبت زندگی بهزیستی شهرستان بهشهر در طول سه ماه آذر، دی و بهمن ماه سال 1400 بود که از بین آن ها تعداد 385 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند اﻧﺘﺨﺎب شدند. همه افراد پرسشنامه های گرایش به خیانت زناشویی (PDIQ) دریگوتاس و همکاران (1999)، عدالت زناشویی (MJQ) هتفیلد و همکاران (2013) و بلوغ عاطفی (EMS) سینگ و بهار گاوا (1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین عدالت زناشویی و بلوغ عاطفی با گرایش به خیانت زناشویی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد بلوغ عاطفی (382/0-) و عدالت زناشویی (423/0-) اثر مستقیم و معنی داری (01/0>P) بر گرایش به خیانت زناشویی دارند. همچنین عدالت زناشویی از طریق بلوغ عاطفی اثر غیرمستقیم (213/0-) و معنی داری بر گرایش به خیانت زناشویی داشت. بنابراین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و عدالت زناشویی به واسطه ی بلوغ عاطفی با خیانت زناشویی ارتباط دارد و می توان از این یافته ها در برنامه های آموزشی و مداخلات زوج درمانی استفاده نمود.
ارائه مدل سازگاری زناشویی بر اساس ساختار قدرت در خانواده با میانجی گری عدالت زناشویی در زوجین شاغل در نیروهای مسلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
11 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه مدل سازگاری زناشویی بر اساس ساختار قدرت در خانواده با میانجی گری عدالت زناشویی در زوجین شاغل بود. روش: جامعه این پژوهش را زوجین شاغل در نیروهای مسلح شهر تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند که از این جامعه ، 300 زوج به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار این پژوهش را پرسش نامه ساختار قدرت در خانواده سعیدیان (2003)، پرسش نامه ادراک عدالت در روابط زناشویی پری (2004) و سازگاریی زناشویی (اسپانیر (1976)) تشکیل دادند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS22 و ایموس با روش آماری همبستگی و تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد ساختار قدرت خانواده دارای تأثیر مستقیم مثبت بر سازگاری زناشویی (81/0= β و 01/0>P) است. از سویی ساختار قدرت بر عدالت زناشویی دارای اثر مثبت و مستقیم است (55/0= β و 01/0>P) و اثر مثبت و مستقیم عدالت زناشویی بر سازگاری زناشویی مورد تأیید قرار گرفت (18/0= β و 01/0>P). همجچنین بررسی نقش میانجی حاکی از آن است که عدالت دارای نقش واسطه گری در بین ساختار قدرت خانواده و سازگاری زناشویی (10/0= β و 01/0>P) است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که مدل پژوهش مبنی بر رابطه ساختار قدرت در خانواده با سازگاری زناشویی و میانجی گری عدالت زناشویی در زوجین از برازش مطلوب برخوردار است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری بر عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و مقایسه آن با زوج درمانی ساختاری بر عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود؛ جامعه آماری پژوهش حاضر 205 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در شش ماهه آخر سال 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1387)، 60 زوجی که از نقطه برش 150 نمره بیشتری گرفته بودند به شیوه در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه استنفورد، داینتون و هاس (2000) پاسخ دادند و در گروه های آزمایشی زوج درمانی هیجان مدار (10 زوج)، گروه آزمایشی زوج درمانی ساختاری (10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) و زوج درمانی ساختاری مینوچین (1974) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زوج درمانی هیجان مدار (97/8=F و 005/0=P) و زوج درمانی ساختاری (04/10=F و 003/0=P) برافزایش عدالت زناشویی و زوج درمانی هیجان مدار (60/59=F و 001/0=P) و زوج درمانی ساختاری (29/19=F و 001/0=P) بر راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض مؤثر است و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود؛ نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که تفاوت بین دو گروه زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری در متغیرهای عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه معنادار نیست. نتیجه گیری: یافته ها شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری برای افزایش عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در همسران دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
مدل ساختاری تعهد زناشویی بر اساس باورهای غیر منطقی و عدالت زناشویی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری تعهد زناشویی بر اساس باورهای غیر منطقی و عدالت زناشویی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان است. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1400 بودند. برای انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد، به این صورت که از بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره 300 نفر براساس ملاک های ورود و خروج پژوهش به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006)، مقیاس عدالت زناشویی غفاری و رمضانی (1398) بودند. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. باورهای غیر منطقی بر تعهد زناشویی زوجین اثر غیرمستقیم (به واسطه تنظیم هیجان مثبت و تنظیم هیجان منفی) معنادار دارد (05/0>P). عدالت زناشویی و خودکارآمدی به واسطه ی تنظیم هیجان منفی بر تعهد زناشویی بیماران اثر می گذارند (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، در مراکز مشاوره، برای افزایش سطح تعهد زناشویی، توجه به پیشایندهای باورهای غیر منطقی و عدالت زناشویی ضروری است.
پیش بینی پایداری ازدواج بر اساس نقش های جنسیتی و عدالت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پایداری ازدواج بر اساس نقش های جنسیتی و عدالت زناشویی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل افراد متاهل شهر رشت در سال 1403 بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و نمونه ای به تعداد 223 نفر در نظر گرفته شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه نقش جنسیتی (BSRI؛ بم، 1974)، سنجه ادراک انصاف (PEM؛ پری، 2004) و شاخص بی ثباتی ازدواج (MII؛ ادواردز و همکاران، 1978) بودند. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که پایداری ازدواج به طور مثبت با نقش های کلیشه ای مردانه و به طور منفی با نقش های کلیشه ای زنانه و عدالت زناشویی رابطه معنادار دارد (05/0>P)، همچنین نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که این متغیرها در مجموع 33 درصد واریانس پایداری ازدواج را تبیین می کنند (05/0>P). در نتیجه نقش های جنسیتی عامل تعیین کننده ای در پیش بینی پایداری ازدواج به شمار می روند، همچنین رعایت عدالت و درک حقوق برابر در رابطه زناشویی گام بزرگی در جهت پایداری ازدواج است.