ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
۶۴۴۱.

تحلیل فعالیت های فرهنگی – اجتماعی دانشگاه فرهنگیان با ارائه راهکارهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت های فرهنگی - اجتماعی دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۲۵۶
پژوهش حاضر با هدف تحلیل فعالیت های فرهنگی – اجتماعی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی، 11 نفر از معاونان و کارشناسان فرهنگی دانشگاه فرهنگیان به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع داده ای مصاحبه شدند. جامعه آماری بخش کمّی شامل معاونان و کارشناسان فرهنگی- اجتماعی و دانشجویان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران 353 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. تحلیل داده های کیفی به روش کُلایزی انجام گرفت و داده های بخش کمّی نیز با نرم افزارهای Spss22 و PLS3 تحلیل شد. در یافته های بخش کیفی، حمایت برنامه محور، ارتقای انگیزه مشارکت، برنامه های بومی و نیاز محور و تعاملات فرهنگی به عنوان عوامل اثرگذار بر این فعالیت ها؛ مدیریت و رهبری هدفمند، تعاملات و هماهنگی ها و تمرکززدایی به عنوان راهکارهای اجرایی برای رسیدن به نتایج مطلوب به دست آمد. یافته های بخش کمّی پژوهش نیز، عوامل اثرگذار بر فعالیت های فرهنگی – اجتماعی دانشجویان و راهکارهای اجرایی مناسبی تائید کرد. درنتیجه، می توان گفت که مدیران و متولیان فرهنگی دانشگاه فرهنگیان، می توانند با الهام گیری از آن و با استفاده از عوامل اثرگذار بر فعالیت های فرهنگی – اجتماعی و راهکارهای اجرایی مناسب، نسبت به طراحی وضعیت مطلوب فعالیت های فرهنگی – اجتماعی در دانشگاه فرهنگیان اقدام کنند و نتایج حاصل از این پژوهش را به عنوان یک چارچوب در فرایند برنامه ریزی فعالیت های فرهنگی- اجتماعی استفاده کنند.
۶۴۴۲.

The mediating role of triangulation with children in the relationship between attachment style and marital relationship quality in conflicted couples(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: triangulation attachment styles marital relationship quality couples

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۶
Objective:   Marital relationship quality is a very important aspect in the relationship of couples and plays an important role in marital conflicts. Therefore, the present study was conducted to determine the mediating role of triangulation with children in the relationship between attachment style and marital relationship quality. Methods:  The research method was descriptive, which was carried out in the form of path analysis. In order to conduct this research, 180 married people were selected from the counseling centers of Ardakan city by simple random sampling and the research tools included marital relationship quality questionnaire, adult attachment style scale and triangulation questionnaire. They answered the collected data were analyzed through AMOS software. Results: The results of the research showed that ambivalent and avoidant attachment styles have a positive and significant relationship with triangulation and triangulation also has a negative and significant relationship with the marital relationship quality. Also, secure (0.567), ambivalent (-0.454)  and avoidant (-0.433) attachment style have a significant relationship with the marital relationship quality. The results of investigating indirect relationships also indicated that the mediating role of triangulation with children was significant in the relationship between avoidant and ambivalent attachment styles with marital relationship quality. Conclusion: attachment style can affect the quality of marital relationship in conflicted couples by influencing triangulation with children. Therefore, it is necessary to pay attention to the underlying factors of psychological separation between couples.
۶۴۴۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس ادراک شده اضطراب کرونا بیماران مبتلا به کرونا درمان مبتنی بر شفقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۶۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی برشفقت، بر اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه اماری شامل تمامی مبتلایان به بیماری کرونا، مراجعه کننده به بیمارستان شهید رجایی تنکابن در تابستان و پاییز ۱۴۰۰ بود. حجم نمونه شامل 30 نفرمبتلا به ویروس کرونا بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله اموزشی را طی 8 هفته و ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله درمان مبتنی بر شفقت به طور معناداری باعث کاهش اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کروناگردید. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله درمان مبتنی بر شفقت را به عنوان روشی کارآمد جهت کاهش اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا پیشنهاد داد.
۶۴۴۴.

اثربخشی طرح واره درمانی بر تفکر ارجاعی و خستگی هیجانی در پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر ارجاعی خستگی هیجانی طرحواره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرح واره درمانی بر تفکر ارجاعی و خستگی هیجانی پرستاران زن بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران در سال 1400 که تعداد کل پرستاران این بیمارستان در زمان انجام پژوهش حاضر 973=n نفر بود. نمونه این پژوهش شامل 40 نفر از این پرستاران بود و به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس، از میان نمونه پژوهش بطور تصادفی 20 نفر در گروه گواه و 20 نفر در دو گروه مداخله (درمان طرح واره درمانی) جایگزین شدند. گروه مداخله طرح واره درمانی را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران (2010، PTQ)، فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (1981، MBI) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. اثر اصلی گروه برای تفکر ارجاعی (05/0> P، 4/95F=) و خستگی هیجانی (05/0> P، 9/13F=) معنادار هستند؛ یعنی بین دو گروه از نظر میانگین تفکر ارجاعی و خستگی هیجانی تفاوت است در تفکر ارجاعی اثر اصلی سه مرحله اندازه گیری (05/0> P، 5/14F=) و خستگی هیجانی نیز (05/0> P، 37/7F=) معنادار است. به عبارتی بین نمرات دو متغیر در سه مرحله اندازه گیری بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد.. نتیجه گیری می شود این مداخله تاحد زیادی توانست تفکر ارجاعی و خستگی هیجانی پرستاران را کاهش دهد.
۶۴۴۵.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنی سازی در بهبود نشانه های افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی ذهنی سازی رفتاردرمانی دیالکتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنی سازی در بهبود نشانه های افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی صورت گرفت. پژوهش حاضر با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی درمانجویان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که در سال 1400 به کلینیک های روان شناختی شهرستان ارومیه مراجعه کرده بودند که از این میان 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گواه جایگزین شدند. گروه اول رفتاردرمانی دیالکتیک و گروه دوم درمان مبتنی بر ذهنی سازی را به مدت 12 جلسه یک ساعته دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از مقیاس شخصیت مرزی (STB، لیشنرنیگ، 1999) استفاده شد.. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود نشانه های اختلال شخصیت مرزی مؤثر هستند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک تاثیر بیشتری بر بهبود نشانه های اختلال شخصیت مرزی داشت (05/0P<). نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک برای بهبود نشانه های اختلال شخصیت مرزی اشاره دارد.
۶۴۴۶.

اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان پذیرش و تعهد بر ادراک درد و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک درد اضطراب مرگ مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان پذیرش و تعهد بر ادراک درد و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پی آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری (2 ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تخصصی و فوق تخصصی بیمارستان های شهر تهران در سال 1399 بود بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از این زنان بود که به روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفر جایگزین شدند. سپس، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش مشاوره درمان پذیرش و تعهد را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه ادراک درد (ملزاک، 1975، MGPQ)، پرسشنامه اضطراب مرگ گالت- لستر (1969، CL- FODS) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر ادراک درد و اضطراب مرگ اثربخش بوده است (05/0P<) نتیجه گیری می شود این مداخله تاحد زیادی توانستند ادراک درد و اضطراب مرگ را کاهش دهند و ازاین رو می توانند در درمان بیماران سرطان پستان به کار گرفته شوند.
۶۴۴۷.

واکاوی تجربه زیسته دانشجویان ناسازگار از ابعاد ناسازگاری در دانشگاه: پژوهش کیفی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته دانشجویان ناسازگار سازگاری با دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۳۱۹
هدف: بر اساس مطالعه، بسیاری از دانشجویان، سال اول دانشگاه را یکی از دوره های زمانی پراسترس و چالش زای زندگی می دانند و قادر به سازگاری مناسب با آن نیستند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته دانشجویان با سازگاری پایین سال اول دانشگاه در خصوص مشکلات و چالش های سازگاری با دانشگاه انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و با رویکرد 7 مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان با سازگاری پایین دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. نمونه گیری به شیوه هدفمند تا زمان رسیدن به اشباع داده ها بر روی 18 دانشجوی با سازگاری پایین انجام شد. یافته ها: تحلیل کیفی پدیدارشناسی منجر به استخراج 7 مضمون اصلی و 33 مضمون فرعی شد. مشکلات ارتباطی و اجتماعی، باورهای غیرمنطقی، مشکلات هیجانی، مشکلات انگیزشی، مشکلات یادگیری، مشکلات محیط خانواده و مشکلات محیط دانشگاه مضامین اصلی شناسایی شده بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانشجویان ناسازگار مشکلات درون فردی و محیطی متعددی را در سازگاری با دانشگاه تجربه می کنند؛ لکن سهم عوامل درون فردی از عوامل محیطی بیشتر بود. بنابراین با توجه به ماهیت چند بعدی مشکلات دانشجویان لازم است در جهت افزایش سازگاری دانشجویان با دانشگاه مداخلات چند جانبه صورت گیرد.
۶۴۴۸.

شناسایی و رتبه بندی ابعاد برنامه درسی خلاقیت محور با رویکرد پسانوین گرایانه (مطالعه موردی: آموزش و پرورش استان مازندران)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی خلاقیت محور رویکرد پسانوین گرایانه آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۵
زمینه و هدف: تقویت خلاقیت در کلاس درس تأثیرات مثبت و ماندگار بی شماری دارد و باعث می شود یادگیرندگان در بزرگسالی متفکر، کنجکاو، منتقد و ریسک پذیر باشند؛ لذا هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی ابعاد برنامه درسی خلاقیت محور با رویکرد پسانوین گرایانه بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری آن را در بخش کیفی، مدیران ارشد و خبرگان آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 20 نفر و در بخش کمی مدیران، معاونین و روسای گروه های ادارات آموزش و پرورش و مدیران و معاونین مدارس استان مازندران به تعداد 2653 نفر تشکیل می دادند که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 10 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد 338 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای- طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته با 61 سوال استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تایید متخصصان رسید و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ آن ها نیز بالای 7/0 محاسبه شد که مورد تایید بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه درسی خلاقیت محور با رویکرد پسانوین گرایانه دارای چهار بعد «اهداف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی» است که هر بعد دارای سه مولفه «دانش، نگرش و مهارت» است. نتیجه گیری: تأثیر همه ابعاد و مؤلفه ها بر برنامه درسی خلاقیت محور با رویکرد پسانوین گرایانه تأیید شد و بعد روش تدریس با بار عاملی 856/0 دارای تأثیر بیش تر و بعد اهداف با بار عاملی 761/0 دارای تأثیر کم تر است.
۶۴۴۹.

طراحی مدل مدیریت یادگیری مبتنی بر اینترنت اشیا برای بهبود توانایی حل مسئله ریاضی دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس مشهد

کلیدواژه‌ها: مدیریت یادگیری اینترنت اشیا بهبود توانایی حل مسئله ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۰۵
زمینه و هدف: دامنه وسیع کاربردهای اینترنت اشیاء باعث شده است تا محیط های آموزشی در تمام سطوح تحصیلی بتوانند از آن بهره مند شوند؛ از این رو، هدف از این پژوهش طراحی مدل مدیریت یادگیری مبتنی بر اینترنت اشیا برای بهبود توانایی حل مسئله ریاضی دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس مشهد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی و از طریق تلفیق روش های کیفی و کمی انجام شد. جهت بررسی عمیق و شناخت بیشتر موضوع و شناخت عوامل مؤثر بر آن ها، علاوه بر مبانی نظری از مصاحبه برای درک بیشتر و و رویکرد گراندد تئوری استفاده شد. سپس از رویکرد کمی برای تأیید نتایج کیفی بهره برده شد. در بخش کیفی، به منظور شناسایی مولفه های مدل با 12 نفر از خبرگان جامعه علمی و متخصصان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه مورد نظر تحقیق مصاحبه شد. یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد که مدل شامل 75 مقوله عمده (منتج از کدگذاری باز)، 10 مقوله هسته ای (منتج از کدگذاری محوری) و دو مقوله اصلی (منتج از کدگذاری انتخابی) می باشد. در بخش کمی، پرسشنامه ای شامل 51 گویه تنظیم شد و در اختیار 384 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس مشهد قرار داده شد. نتایج این بخش نشان داد که بین مدیریت یادگیری مبتنی بر اینترنت اشیا و توانایی حل مسئله ریاضی رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که میزان تاثیرگذاری مولفه های متغیر مدیریت یادگیری مبتنی بر اینترنت اشیا (به ترتیب زیرساخت های فنی وسیستمی، سنجش و ارزیابی، محتوای آموزشی، پشتیبانی (فنی، مالی و قانونی) و روش آموزشی) و مولفه های متغیر توانایی حل مسئله ریاضی (به ترتیب آزمایش فرضیه ها، فرضیه سازی، جمع آوری اطلاعات، مشخص نمودن مسئله و نتیجه گیری) می باشد.
۶۴۵۰.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی به شیوه گاتمن بر صمیمیت زناشویی زوج های دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانگری به شیوه گاتمن زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد صمیمیت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۴۲
زمینه: صمیمیت به تعاملی میان زوج ه ا اش اره دارد که منج ر ب ه احس اس نزدیک ی، عش ق و توج ه می شود و تحقیقات نشان داده که عاملی مهم در ایجاد رضایت زناشویی است. با وجود انتشار نتایج پژوهش های طولی گاتمن و همکارانش که کارایی آن در بهبود متغیرهای زوجی تأیید شده است، اما در جامعه مورد مطالعه و همچنین مقایسه این درمان با درمان پذیرش و تعهد شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی زوج درمانگری به شیوه گاتمن و زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر صمیمیت زناشویی زوج های دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: بر اساس طرح آزمایشی "پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری" 18 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سردشت، با استفاده از پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983) و اعمال ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شده و به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول در جلسات زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (باخ و موران، 2008) و گروه دوم در جلسات زوج درمانی به شیوه گاتمن (برگرفته از گاتمن و گاتمن، 2017) شرکت داده شد. در مقابل، گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت معنادار در متغیر نزدیکی عاطفی، رضایت زناشویی، و صمیمیت زناشویی زوجین هر دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه بود (0/05< p)، اما در متغیر از خودگذشتگی، تفاوت معنی داری بین میانگین گروه اکت با گروه گواه مشاهده نشد (0/05 <p). نتیجه گیری: هر دو مداخله، موجب افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می گردد، اما زوج درمانی گاتمن در مقایسه با روش اکت درمان مؤثرتری برای افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می باشد. می توان از این دو شیوه درمانی در جهت غنی سازی روابط زوجین دارای تعارض استفاده نمود.
۶۴۵۱.

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی هیجانی اختلال علامت عصبی کارکردی طرحواره های هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۳۱۲
زمینه: پژوهش های رو به رشد حاکی از نقش تنظیم هیجان در اختلالات جسمی- عملکردی است ازاین رو پرداختن به مداخلات درمانی متمرکز بر این سازه از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان با آزمودنی های متفاوت استفاده شد. به همین منظور سه نفر از بیماران زن مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی مراجعه کننده به مطب متخصص مغز و اعصاب از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختار یافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-5-RV)، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس غربالگری علائم اختلالات علایم جسمانی (SOMS-7)، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS) و راهنمای درمان EST استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش نمرات نشانگان بالینی و طرحواره های هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی از لحاظ آماری (0/05 P<)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل طرحواره درمانی هیجانی با اصلاح فرآیندهای زیربنایی هیجان و بهبود راهبردهای ناسازگارانه افراد در برابر هیجانات موجب کاهش شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی می شود.
۶۴۵۲.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآسیبی رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی روانسنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۳۳۲
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که عوامل مختلفی در تبیین خودآسیبی افراد تأثیر می گذارد، سنجش و اندازه گیری خودآسیبی و اظهارات مربوط به آن یکی از مسائلی است که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در پژوهش های فارسی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در بین افراد دانشجو بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که از میان آنها 393 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس رفتارهای پرخطر رجاعی و شفیعی (1390)، مقیاس افسردگی، اضطراب، و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) مقیاس شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزارهای 22VSPSS و 8.80VLISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس اظهارات خودآسیبی از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (0/94 = CFI، 0/92 =IFI ، 0/08 = RMSEA ). . همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان 93/0 بدست آمد و حاکی از رضایت بخش بودن اعتبار ابزار است. افزون بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد اظهارات خودآسیبی با رفتارهای پرخطر، افسردگی، اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0 >P دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مقیاس اظهارات خودآسیبی در جامعه ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار بوده و لذا استفاده از این مقیاس در پژوهش های مختلف می تواند کمک کننده باشد.
۶۴۵۳.

اثربخشی آموزش توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر برخودکارآمدی و ذهن آگاهی در ورزش بیماران روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی مثبت نگر بیماری روانی مزمن خودکارآمدی ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۳۰۶
زمینه: اختلال های روان پزشکی نوعی بیماری است که افراد از مشکلات عاطفی و احساسی رنج برده و تمامی جنبه های زندگی فرد را در برمی گیرد. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی ورفتاری ونسل سوم بر بهبود عملکرد بیماران روانی پرداخته است، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین ازجمله توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر برخودکارآمدی و ذهن آگاهی این بیماران تأثیردارد؟ هدف: این پژوهش با هدف کلی، بررسی اثربخشی توانش های روانشناسی مثبت نگر بر خودکارآمدی درکنارآمدن بامشکلات و ذهن آگاهی درورزش بیماران روانی مزمن انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه بیماران روانی مزمن مرد مقیم مرکز شبانه روزی بیماران روانی روزبه در شهر زاهدان در سال 1399 تشکیل دادند. 30 نفر از بیماران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وگواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه ی آموزشی روانشناسی مثبت نگر (کوئیلیام، 2003) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای (هرهفته دوجلسه) دریافت کرد. و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات چسنی (2003) و پرسشنامه ذهن آگاهی در ورزش (زینوت، 2012) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون (کواریانس چندمتغیری و تک متغیری) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق کنونی نشان داد آموزش توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بطور معناداری منجر به افزایش "خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات"و"ذهن آگاهی در ورزش" بیماران روانی مزمن شده است (0/001 p<). نتیجه گیری: باتوجه به اثر مثبت این مداخله برخودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات و ذهن آگاهی در ورزش، برروی بیماران روانی مزمن می توان تحقیقات گسترده تری روی سایر گروه ها با بیماری های مزمن، و مقایسه آن با نتایج پژوهش هایی از این دست انجام گیرد.
۶۴۵۴.

رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده؛ نقش تعدیل کننده هوش هیجانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی هوش هیجانی کارآمدی خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۴۲۷
با توجه به اهمیت شناخت متغیرهای تعیین کننده و تأثیرگذار بر کارآمدی خانواده، این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده هوش هیجانی، در رابطه هوش معنوی و کارآمدی خانواده و به روش توصیفی از نوع همبستگی سامان گرفت. جامعه آماری، تمام دانش پژوهان دختر و پسر جامعه المصطفی العالمیه بوده است که 120 نفر از آنان، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه هوش معنوی (SISRI)، هوش هیجانی (CSE) و کارآمدی خانواده (S.FEQI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تفکیکی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی و کارآمدی خانواده، رابطه مثبت، و بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده تنها در زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، رابطه مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی تفکیکی نشان داد که هوش هیجانی رابطه بین زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، از هوش معنوی و کارآمدی خانواده را تعدیل می کند. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده، یک رابطه خطی ساده نیست و هوش هیجانی، به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، این رابطه را تحت تأثیر قرار می دهد.
۶۴۵۵.

نقش دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری (مدل پنج عاملی) در پیش بینی استفاده مشکل زای تلفن همراه در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشواری در تنظیم هیجان تکانشگری استفاده مشکل زای تلفن همراه نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۴۶
استفاده مشکل زای تلفن همراه در نوجوانان بسیار زیاد و در حال افزایش است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری (مدل پنج عاملی) در پیش بینی استفاده مشکل زای تلفن همراه در نوجوانان انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 400-1399 (12450 دانش آموز) بودند که از میان آنها 400 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS-SF، کافمن و همکاران، 2015)، فرم کوتاه مقیاس رفتار تکانشگری (IBS-SF، سیدرز و همکاران، 2014) و مقیاس استفاده مشکل زای تلفن همراه (PMUS، جنارو و همکاران، 2007) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان (ابعاد محدودیت استراتژی های تنظیم هیجان، عدم پذیرش، دشواری کنترل تکانه، دشواری درگیری در اهداف، عدم آگاهی هیجانی و عدم وضوح هیجانی) و تکانشگری (ابعاد فوریت منفی، فقدان تأمل، فقدان پشتکار، هیجان خواهی و فوریت مثبت) با استفاده مشکل زای تلفن همراه رابطه مثبت و معنی دار داشتند (01/0>P). بر اساس تحلیل رگرسیون ترکیب دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری توانستند 1/17 درصد از واریانس استفاده مشکل زای تلفن همراه را پیش بینی کنند. علاوه بر آن، ترکیب ابعاد دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری توانستند 8/20 درصد از ورایانس استفاده مشکل زای تلفن همراه را تبیین کنند (001/0>P). بنابراین، برنامه ریزی جهت کاهش دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری از طریق کارگاه های آموزشی برای کاهش استفاده مشکل زای تلفن همراه ضروری است.
۶۴۵۶.

پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس مقایسه اجتماعی و سبک تبادل زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلزدگی زناشویی مقایسه اجتماعی سبک تبادل زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۴۲۱
هدف پژوهش حاضر پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس مقایسه اجتماعی و سبک تبادل زوجین بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری افراد متأهل مبتلا به دلزدگی زناشویی شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 298 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، پرسشنامه سبک های تبادل اجتماعی (SESQ) لیبمن و همکاران (2011) و پرسشنامه مقایسه اجتماعی (SCQ) گیبونز و بونک (1999). داده ها توسط نرم افزار SPSS24 و با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. نتایج نشان داد مقایسه اجتماعی و سبک های تبادلِ پیگیری، فردگرایی و منفعت طلبی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت دارند، در حالی که سبک های تبادلِ انصاف و سرمایه گذاری افراطی با دلزدگی زناشویی رابطه منفی داشتند (01/0p<)؛ 35% از کل واریانس دلزدگی زناشویی توسط سبک های تبادل زوجین و مقایسه اجتماعی را تبیین گردید (001/0>p). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت مقایسه اجتماعی و سبک غیرانطباقی تبادل زوجین، موجبات دلزدگی زناشویی آن ها را فراهم می سازند.
۶۴۵۷.

پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی طرحواره های جنسی زنان خانه دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار شهر سنندج انجام گرفت. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان خانه دار شهر سنندج در 6 ماه اول سال 1399 تشکیل داد. از بین جامعه آماری پژوهش تعداد 170 نفر از زنان خانه دار به شیوه ی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان 26 سوالی وردی نیا (1389)، و پرسشنامه طرحواره ها جنسی50 سوالی اندرسن و سیرانوسکی (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد حدود 71 درصد از واریانس خشونت خانگی علیه زنان را می توان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی، در زنان خانه دار شهر سنندج پیش بینی کرد (01/0 ≥ P). همچنین بین مولفه های طرحواره های جنسی با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: از نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که مولفه های طرحواره های جنسی با گرایش به خشونت خانگی رابطه معکوس معنی داری داشته و در طراحی پروتکل های مداخله ای و درمانی جهت کاهش خشونت خانگی به این آموزش و افزایش خود آگاهی در مورد طرحواره های جنسی توجه لازم مبذول گردد.
۶۴۵۸.

اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد بر عملکرد ریاضی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمایه ذهنی رشد عملکرد ریاضی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۰۵
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر پایه چهارم شهر کرمانشاه انجام شد. روش: این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر کرمانشاه که با حجم نمونه 60 نفر در دو گروه گواه (30 نفر) و آزمایش (30 نفر) به روش تصادفی چندمرحله ای در سال تحصیلی 401-400 انتخاب شدند ، گروه آزمایش تحت 7 جلسه مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد قرار گرفت. درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. برای اندازه گیری متغیر ها، در هر دو گروه امتحان ریاضی معلم ساخته اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد موجب افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون شده است(001/0 P<). نتیجه گیری: به نظرمی رسد رویکرد آمایه ذهنی رشد می تواند در مدارس و مراکز آموزشی برای افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
۶۴۵۹.

رابطه ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری با درگیری تحصیلی دانشجویان: ارائه مدل تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری ثبات قدم دانشجویان درگیری تحصیلی سرسختی روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری بر درگیری تحصیلی دانشجویان بود. از جامعه آماری، 242 نفر دانشجو به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات که یا استفاده از رسانه های اجتماعی و به صورت آنلاین انجام شد، از پرسش نامه 5 عاملی ثبات قدم (داکورث،2007)، مقیاس اصلاح شده سرسختی نسخه نروژی (هیستد، اید، جانسون، لابرگ و توماس جانسون،2010)، پرسش نامه تاب آوری (جانسون و همکاران، 2013) و درگیری تحصیلی (ریو، 2013) استفاده شد. داده های به دست آمده از نمونه با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Amos و به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درگیری تحصیلی دانشجویان به صورت مستقیم توسط ثبات قدم، سرسختی روانشناختی و تاب آوری پیش بینی می شود. مطابق با یافته ها درگیری تحصیلی به صورت غیرمستقیم و از مسیر تاب آوری، توسط ثبات قدم پیش بینی می-شود. همچنین سرسختی روانشناختی از طریق نقش واسطه ایی ثبات قدم بر درگیری تحصیلی دارای اثر غیرمستقیم و معنادار بود. نتایج پژوهش در مسیر سرسختی به درگیری تحصیلی توسط تاب آوری به صورت غیرمستقیم تأیید نشد. نتایج بیانگر آن است که 16% از درگیری تحصیلی دانشجویان از طریق ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری تبیین می شود. همچنین 28% از درگیری تحصیلی را متغیرهای ثبات قدم و سرسختی توسط تاب آوری تبیین می کنند.
۶۴۶۰.

ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ارزیابی عمومی تجربه های روانپریشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی تجربه های روان پریشی سلامت روان نشانه های مثبت نشانه های منفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ویژگی های روانسنجی فرم 42 سوالی پرسشنامه فارسی ارزیابی عمومی از تجربه های روان پریشی (استفانیز و همکاران، 2002) در دانشجویان دانشگاه شیراز بود. این مطالعه همچنین به ارتباط بین تجربه های روان پریشی و سلامت عمومی پرداخت. بدین منظور 200 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز (129 پسر و 71 دختر) با میانگین سنی به ترتیب 75/23 و 69/25 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ارزیابی عمومی از تجربه های روان پریشی (CAPE؛ استفانیز و همکاران، 2002) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ؛ گلدبرگ و هیلر، 1979) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ با نرم افزار SPSS-22 و Amos-22تحلیل شدند و اعتبار همگرای CAPE با GHQ سنجیده شد( 0.52=r). نتایج حاکی از آن بود که مولفه های مقیاس CAPE از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار بودند. مؤلفه های پرسشنامه GHQ نیز همبستگی مثبت و معنی داری با ابعاد و نمره کل CAPE داشت. در نهایت زنان در افسردگی و نشانه های مثبت نمرات بالاتری از مردان کسب کردند. به طور کلی می توان گفت این پرسشنامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و به نظر می رسد قادر به سنجش تجربیات روان پریشی در جمعیت عادی و به خصوص دانشجویان باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان