فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۴۱ تا ۵٬۷۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر افسردگی و رضایت جنسی در مبتلایان به دیابت نوع دو انجام شد. روش : این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو شهر مشهد در سال 1398 بودند که از میان آنها 4 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هر چهار نفر به صورت انفرادی تحت 6 جلسه 90 دقیقه ای درمان فعال سازی رفتاری قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس های افسردگی بک (1967) و رضایت جنسی هادسون و همکاران (1981) بود. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا (RCI) و ماکزیمم درصد بهبودی (MPI) تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری به طورمعناداری باعث کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی در هر چهار نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو شد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از این روش درمانی ضروری است. در نتیجه، مشاوران و درمانگران می توانند از روش درمان فعال سازی رفتاری در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی استفاده کنند.
مدل یابی معادلات ساختاری طلاق عاطفی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه، همدلی عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
177 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری طلاق عاطفی براساس طرح واره های ناسازگاراولیه، همدلی عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان درزنان متاهل تهران بود. روش پژوهش: پژوهش توصیفی، همبستگی و جامعه آماری زنان متاهل تهرانی بود که با روش نمونه گیری در دسترس، ۲۰۰ زن متاهل ساکن تهران به عنوان حجم نمونه از مراکز مشاوره دوستان و مشاوران انجمن حمایت از حقوق کودکان بصورت آنلاین (به دلیل وجود ویروس کرونا) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن(۱۹۹۹)، طرحواره های ناسازگاراولیه یانگ (۱۹۹۸)، همدلی عاطفی اپستین و مهرابیان (۱۹۷۲) و تنظیم هیجان گراس و جان (۲۰۰۳) بود. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیزازروش بوت استرپ در برنامه MACRO پریچروهایز(۲۰۰۸) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از اثر مستقیم نشان داد که طرحواره بریدگی و طرد (۳۴۳/۰=β)، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری (۲۹۴/۰=β)، بر طلاق عاطفی اثر مثبت و معنادار دارد، و همدلی عاطفی (۳۴۵/۰- =β) بر طلاق عاطفی اثر منفی و معناداردارد. هم چنین اثرغیرمستقیم طرحواره های بریدگی و طرد (۰۳۲۰/۰=β)، خودگردانی و عملکرد مختل(۰۴۴۷/۰=β)، جهت مندی (۰۵۰۹/۰=β)، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (۰۶۲۸/۰=β)، محدودیت های مختل(۱۲۵۲/۰=β)، و همدلی عاطفی (۰۱۴۰/۰- =β) بر طلاق عاطفی از طریق تنظیم هیجان معنادار بود. نتایج نشان داد که تنظیم هیجان به عنوان یک متغیرمیانجی توانست رابطه بین طرحواره های ناسازگاراولیه و همدلی عاطفی را تبیین نماید. نتیجه گیری: از آنجا که یافته های این پژوهش حاکی ازروابط قدرتمند و معنادارمتغیرهای پژوهش با طلاق عاطفی بود پیشنهاد می شود که از طرق مختلف ازجمله رسانه های ارتباط جمعی، روزانه ساعاتی جهت آموزش مهارت های زندگی، راهبردهای کارآمد و مثبت تنظیم هیجان ونوآوری های لازم جهت اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه در نظرگرفته شود و روانشناسانی جهت بحث و بررسی در این زمینه به کار گرفته شوند.
رابطه رفتارهای خودمراقبتی با آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی با نقش واسطه ای تبعیت درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه رفتارهای خودمراقبتی با آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی با نقش واسطه ای تبعیت درمانی بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی 354 بیمار مبتلا به بیمارهای قلبی عروقی در بیمارستان تخصصی قلب سیدالشهدا در شهر ارومیه در سال 1400 بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان با احتمال وجود پرسش نامه های ناقص تعداد 226 نفر از بیمارانی دارای بیماری های قلبی عروقی ﭘﺲ از ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ورود ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ روش دردسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه آسیب پذیری روانی (SCL-25، نجاریان و داوودی،1380)، پرسش نامه تبعیت درمانی (ADQ، سید فاطمی و همکاران، 2018) و پرسش نامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی (EHFSB، ولن و همکاران، 2013) گرفته شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با نرم افزار SPSS 18 و Amos 23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین رفتارهای خودمراقبتی و تبعیت درمانی با آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی رابطه منفی معنی داری وجود دارد (01/0>P). رفتارهای خودمراقبتی بر آسیب پذیری روانی با نقش واسطه ای تبعیت درمانی تأثیری معادل 55/0- دارد. (01/0≥p). مدل پژوهش دارای برازش مطلوبی بود و مقدار ضریب تبیین کلی در مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم برابر با 42/0=R2 بود. این نتایج بر تاثیر عوامل شناختی رفتاری در کنترل آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی تاکید دارد.
مطالعه ی تجربه ی زیسته ی جوانان با اختلال مصرف مواد در شهر بجنورد جهت دستیابی به یک مدل تبیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۳۵۴-۳۳۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف و بررسی عوامل موثر بر اختلال مصرف مواد مخدر بر اساس تجربه ی زیسته در بین جوانان شهر بجنورد جهت دستیابی به یک مدل تبیینی بوده است. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع گراندد تئوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل افراد مقیم در مراکز اقامتی و درمانی اعتیاد شهر بجنورد بودند که 33 نفر از آن ها با روش نمونه گیری غیر احتمالی (هدفمند) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل تاثیرگذار در اختلال مصرف مواد مخدر در 5 مقوله ی اصلی شامل عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی شناسایی شد. عوامل فردی شامل 7 زیرمقوله لذت جویی، کنجکاوی، توهم قدرت افزایی، عدم آگاهی از اثرات مواد، رهایی از دردهای جسمانی و روحی، رسیدن به آرامش زودگذر و فرار از مشکلات، و نداشتن مهارت های زندگی بود. عوامل خانوادگی شامل 5 زیرمقوله خانواده ناسالم، فروپاشی و طلاق، مشکلات و تنش های خانوادگی، فقدان نظارت در خانواده، سرمایه اجتماعی پایین در خانواده و بی تفاوتی عاطفی بود. عوامل اجتماعی متشکل از 4 زیر مقوله حلقه ی دوستان ناباب، مکان زندگی، کاهش تعاملات اجتماعی، معاشرت با افراد وابسته به مواد، و سرمایه اجتماعی منفی بود. عوامل فرهنگی شامل 3 زیر مقوله بهنجار بودن مصرف، سرمایه فرهنگی پایین و کمبود اوقات فراغت، و دینداری پایین بود. نهایتا، عوامل اقتصادی شامل 3 زیر مقوله فقر و بی خانمانی، کودک کار، خستگی، و ساعات طولانی کار بود. مدل نظری بر اساس این مقوله ها ارائه شد. نتیجه گیری: با شناسایی عوامل موثر بر اختلال مصرف مواد و اولویت بندی و میزان تاثیرگذاری این عوامل میتوان با اقدامات و برنامه ریزی مناسب از وابستگی جوانان به مواد پیشگیری نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۰۲-۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مردان وابسته به مواد در حال ترک در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. مداخله درمانی بر اساس پروتکل لطیفی، مروی و لوید (1397) در ۱۴ جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، اثربخشی معناداری داشت و این اثربخشی در طول زمان نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر می توان درمان خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید مثبت نگر جهت افزایش خودکارآمدی، کاهش باورهای ناسالم مرتبط با مواد و پیشگیری از بازگشت مجدد افراد وابسته به مواد مخدر در مراکز درمانی مرتبط با ترک مواد مخدر با اثرات نسبتا پایدار برای بهبود مهارت های خودمراقبتی به کاربرد.
تدوین چارچوب مفهومی گرایش به تفکر انتقادی بر اساس کارکردهای اجرایی و سبک یادگیری در آموزش عالی؛ از نظر متخصصین
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۸۳-۶۸
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تفکر انتقادی عنوانی است که در پس اکثر پرسش هایی که درباره آموزش عالی و پیشرفت حرفه ای مطرح می شوند، کمین کرده است (مون ۱۳۹۷)؛ لذا ضرورت دارد که در دوران تحصیل پرورش یافته و فضای کسب آن در سیستم آموزشی، مورد توجهی در خور قرار گیرد.تا فارغ التحصیلان علاوه بر دانش تخصصی، توانایی بازتولید و ارتقا علم را نیز بدست آورند. هدف از انجام این مطالعه، بازکاوی دیدگاه و تجربیات صاحب نظران ایرانی درباره مولفه های تاثیر گذار در بالابردن گرایش به تفکر انتقادی در دانش جویان آموزش عالی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به بررسی و تدوین چارچوب مفهومی گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی پرداخته است. نوع تحقیق بنیادی نظری با رویکرد کیفی است. جامعه آماری پژوهش، متخصصین رشته های مختلف، که در زمینه تفکر انتقادی فعالیت دارند. انتخاب هدفمند این صاحب نظران به روش گلوله برفی، یازده نفر انتخاب و مصاحبه انجام شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و باز پاسخ درباره مولفه های موثر بر گرایش به تفکر انتقادی استفاده شد مصاحبه ها اغلب شفاهی (به غیر از یک مورد که مکتوب پاسخ دادند) ضبط، دست نویس و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دلفی فازی انجام شده است. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که از شاخص های اولیه بدست آمده از پیشینه تحقیق (تنظیم هیجانی ، سطح جرات ورزی، هوش اخلاقی، خرد،) ، دو شاخص هوش اخلاقی و خرد مورد تایید صاحب نظران قرار نگرفتند و از بین متغیرهای تایید شده بیشترین اولویت را متغیر تنظیم هیجانی دارا بوده است. نتیجه گیری: چهار متغیر روحیه پرسشگری، مهارتهای ارتباطی، جرات مندی و تنظیم هیجان ، از متن مصاحبه ها استخراج و به چارچوب مفهومی اضافه گردید.
نقش واسطه ای دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پ سابقه و هدف: دلبستگی به خدا و رشد معنوی انسان در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین کودکان مبتلا به بیماری های خاص شهر شیراز در سال 1399 بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند، 150 نفر از والدین کودکان 14-6 ساله مبتلا به بیماری های خاص که طی 4 ماه به درمانگاه امام رضا (ع) و بیمارستان امیر شهر شیراز مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سوگ پیش از موعد، دلبستگی به خدا و سبک های دلبستگی هازن و شیور (AAQ) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی به خدا و سبک دلبستگی ایمن با سوگ پیش از موعد همبستگی مثبت معنادار (01/0P<) و بین سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی دوسوگرا با سوگ پیش از موعد همبستگی منفی برقرار بود (05/0). نتیجه گیری: طبق یافته های این پژوهش، دلبستگی به خدا نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص ایفا کرده است.
نقش واسطه ای هیجان های پیشرفت در رابطه جهت گیری های هدفی و سرمایه روان شناختی با بهزیستی تحصیلی و رفتارهای سبک زندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
235 - 263
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر مبتلایان به درد مزمن: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر شدت درد، اضطراب، افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن (کارآزمایی بالینی تصادفی) انجام شد. مواد و روش ها جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) ارتش تشکیل دادند. از بین این بیماران، افرادی که ملاک های ورود به پژوهش و تمایل به شرکت در پژوهش را داشتند، 50 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و 25 نفر به گروه آزمایش و 25 نفر به گروه کنترل تخصیص داده شدند. پس از انتخاب بیماران و تخصیص تصادفی آن ها به گروه های آزمایش و کنترل، قبل و پس از درمان پرسش نامه های پژوهش به بیماران جهت تکمیل داده شد. این پرسش نامه ها شامل پرسش نامه اندازه گیری شدت درد، پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-فرم کوتاه، پرسش نامه اضطراب بک و پرسش نامه افسردگی بک-ویرایش دوم بود. پس از اخذ رضایت نامه کتبی شرکت در پژوهش، افراد گروه آزمایش درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (8 جلسه هفتگی) را دریافت کردند و گروه کنترل آزمایشی دریافت نکردند. برای رعایت اصول اخلاقی، پس از پایان پژوهش، برای گروه کنترل درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس اجرا شد. تحلیل داده ها توسط روش تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 19 انجام شد. یافته ها نتایج تحلیل ها نشان داد درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شدت درد، اضطراب و افسردگی را در بیماران مبتلا به درد مزمن کاهش داد (P<0/05). همچنین یافته ها نشان داد درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن را افزایش داد (P<0/05). نتیجه گیری در کنار درمان های دارویی رایج برای درد مزمن می توان از درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در راستای افزایش کیفیت زندگی و کاهش شدت درد، اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به درد مزمن استفاده کرد.
اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر باورهای غیرمنطقی و رابطه والد -فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر باورهای غیرمنطقی و رابطه والد-فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر مشهد در نیمه دوم سال 1400 بودند. نمونه پژوهشی شامل 40 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس رابطه والد-کودک (CPRS، پیانتا، 1992) و پرسشنامه چهار عاملی باورهای غیرمنطقی اهواز (4IBT-A، عبادی و معتمدین، 1384) بود. برای گروه آزمایش هشت جلسه ی 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی ارائه شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی و بهبود رابطه والد -فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته تاثیر داشت (01/0> P). براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی و بهبود رابطه والد-فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته مؤثر است.
مطالعه کیفی تجارب زنان مطلقه از پیامدهای طلاق (مورد مطالعه: زنان مطلقه شهرستان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۶۲-۱۵۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیامدهای بعد از طلاق در هر جامعه، پدیده ای مبتنی بر زمینه فرهنگی آن جامعه است که می تواند متأثر از عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی باشد. مطالعات مرتبط با پیامدهای طلاق در سراسر جهان انجام شده است اما در مورد پیامدهای آن برای زنان مطلقه، به ویژه در شهرهای کوچک و سنتی در جامعه مورد نظر شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی تجارب زنان مطلقه شهرستان بهبهان از پیامدهای طلاق است. روش: مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه نیمه ساختار یافته با ۱۳ زن مطلقه شهرستان بهبهان در سال ۱۴۰۰ -۱۳۹۹ است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک (براون و کلارک، ۲۰۰۶) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها ۲۱۰ کد را در ۴ مضمون اصلی (پیامدهای فرهنگی اجتماعی، روانشناختی، شخصی و اقتصادی) و ۱۵ مضمون فرعی (تحمیل تصورات جامعه به زنان مطلقه، انگ اجتماعی، مورد طمع واقع شدن، ارتباط مجدد، روابط با اطرافیان و دوستان، نقش خانواده، احساسات متناقض، فکرهای احساس ساز، کمبود مهارت های زندگی، ارتباط با فرزندان، فرا والدگری، بحران محل زندگی، در جستجوی کمک های روانشناختی، اقدامات رفتاری و عدم امنیت اقتصادی) نشان داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که طلاق برای زنان به منزله قرارگیری در چرخه ای از آسیب پذیری و بروز پیامدهای اجتماعی و فردی است که آن ها را به بهره گیری از مکانیسم های حفاظتی مانند انزوا، پنهان کاری و پرخاشگری در روابط بین فردی به منظور تلاش برای سازگاری با شرایط جدید سوق می دهد.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی رگه های جامعه ستیزی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
115 - 138
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه ستیزی، اختلال شخصیتی چندبعدی است که تا به امروز توجه زیادی را در فضاهای بالینی به خود جلب کرده است. لذا در این پژوهش، اعتبار نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان (YPI) و ارزیابی شاخصه های روانسنجی آن مورد نظر قرار گرفته است. روش: روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی از نوع اکتشافی بود. نمونه شامل 557 نوجوان پسر ساکن استان های تهران و گلستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های جامعه ستیزی نوجوانان و همدلی شناختی و عاطفی (QCAE) را تکمیل کردند. ویژگیهای روانسنجی مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از وجود سه عامل بین فردی، عاطفی و رفتاری بود و دلالت بر نیکویی برازش مدل به دست آمده داشت (001/0>P). همبستگی معنادار میان پرسشنامه همدلی شناختی و عاطفی و مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان، روایی واگرای این ابزار را تأیید می کند (01/0>P). اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب عوامل، قابل قبول به دست آمد. نتایج پایایی این ابزار از طریق روش بازآزمایی، همبستگی بالا بین دو اجرا را نشان داد (01/0>P). نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان (YPI) و ساختار سه عاملی آن مورد تأیید قرار گرفت و می توان با برخوردار بودن از روایی و اعتبار مناسب، در پژوهش های روانشناختی آن را به کار گرفت.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر استرس شغلی با تأکید بر مؤلفه های محیط سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 46
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی، از نظر فرایند، توصیفی از نوع میدانی است.همچنین از روش کتابخانه ای نیز برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان و متخصصین آشنا به موضوع بودند و حجم نمونه در بخش کیفی براساس روش استراوس کوربین و اشباع نظری تعیین شد که 20 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری داده ها در بخش کمّی از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد، روایی آن توسط خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ 82/0 مورد تأیید قرار گرفت.جامعه آماری در این بخش شامل 600 نفر از کارکنان است که با توجه به جدول مورگان تعداد 234 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد و روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی می باشد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمّی از آزمون های T و فریدمن استفاده شد و از نرم افزار SPSS نسخه 25 برای تحلیل های آماری بهره گرفته شد.سبک مدیریت با میانگین رتبه (03/51)،ساختار سازمانی (19/49)، تعارض کار-خانواده (62/45)،فرهنگ سازمانی (11/42)، ارتباطات درون سازمانی (76/38)، ویژگی های شخصیتی (05/32)،تحصیلات و تخصص (89/28)، رشد خودکارآمدی (17/20) و انگیزش (56/18)،در رتبه های اول تا نهم قرار گرفتند. طبق یافته های به دست آمده از پژوهش، می توان بیان داشت که توجه به سبک مدیریت،ساختار سازمانی و همچنین تعارض کار-خانواده جزء مهم ترین عوامل مؤثر بر استرس شغلی محسوب می شوند که باید به آن ها توجه ویژه شود. طبق یافته های به دست آمده از پژوهش، می توان بیان داشت که توجه به سبک مدیریت، ساختار سازمانی و همچنین تعارض کار-خانواده جزء مهم ترین عوامل مؤثر بر استرس شغلی محسوب می شوند که باید به آن ها توجه ویژه شود.
Design and Validation of Youth High-risk Behaviors Short Scale(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This research aims to design and validation of youth high-risk behaviors short scale. Methods: In this research, the descriptive-survey method was used. The statistical population was all students of Mashhad universities which 681 students were randomly selected from multi-stage cluster types. The tools used also included: youth high-risk behaviors short-scale developed by the researcher, as well as the Big Five-Inventory (2007) and Psychological Well-being Scale (1989). Results: The results showed that 14-item high-risk behaviors scale has good psychometric properties and is the norm with Iranian society. The validity of the scale was good with the methods of construct validity (confirmatory factor analysis) and convergent and divergent validity (p<0.01). The results of confirmatory factor analysis also confirmed the seven-factor nature of the scale, and the obtained model had a good fit with the research data. The Cronbach's alpha coefficient of the whole scale was 0.82. Conclusion: Therefore, researchers and health professionals can use this tool in their future studies due to its unique features.
تأثیر اشتیاق به فعالیت بدنی بر بهزیستی روانشناختی افراد شرکت کننده در اماکن ورزشی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر ورزش و فعالیت بدنی به یک گرایش رایج تبدیل شده است که با ترویج روانشناسی ورزش، اشتیاق به فعالیت بدنی نقش مهمی در تأثیرگذاری بر جنبه ذهنی افراد ایفا می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر اشتیاق به فعالیت بدنی بر بهزیستی روانشناختی افراد شرکت کننده در اماکن ورزشی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی، مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام افراد شرکت کننده در اماکن ورزشی منطقه ۱۵ شهرداری تهران در سال ۱۴۰۰ بود که براساس تعیین حجم نمونه نرم افزار جی پاور نسخه ۳/۱ تعداد ۳۴۸ نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از پرسشنامه اشتیاق به فعالیت بدنی (والرند و همکاران، ۲۰۰۳)، رضایت از زندگی بالیس و همکاران (۱۹۹۸)، غفلت از خود و تجربه آسیب فیزیکی لوئیس و همکاران (۲۰۱۶) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. از روش معادلات ساختاری با نرم افزار SPSSنسخه ۲۴ و۳ Smart PLS جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد اشتیاق سازگار (۰/۰۰۱=p) و اشتیاق افراطی (۰/۰۰۳=p) بر غفلت از خود به ترتیب تأثیر منفی و مثبت معنادار دارد. همچنین، اشتیاق سازگار بر رضایت از زندگی و اشتیاق افراطی بر آسیب در حین تمرین تأثیر مثبت و معنادار دارد (۰/۰۰۱=p). نهایتاً غفلت از خود بر رضایت از زندگی تأثیر منفی معنادار دارد (۰/۰۰۱=p)؛ اما بر آسیب در حین تمرین تأثیری ندارد (۰/۲۰۴=p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد اشتیاق سازگار تأثیر مثبت و اشتیاق ناسازگار تأثیر منفی بر روی بهزیستی روانشناختی دارند. لازم است برنامه هایی توسط مدیران امر توسعه داده شود که از فعالیت های ورزشی در استراتژی های مداخله با شهروندان در جهت بهبود رضایت و بهزیستی روانشناختی استفاده کنند.
اثربخشی روش دوازده قدم انجمن معتادان گمنام بر تعارضات زناشویی و تعارضات والد- فرزندی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۳۵۸-۳۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش دوازده قدم انجمن معتادان گمنام بر تعارضات زناشویی و تعارضات والد- فرزندی افراد سوءمصرف کننده در انجمن معتادان گمنام شهرستان استهبان بود. روش: این مطالعه از نوع طرح های شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه شامل کلیه افراد وابسته به مواد حاضر در انجمن معتادان گمنام استهبان بود که از طریق نمونه گیری در دسترس از میان آن ها 20 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به دو گروه (آزمایشی و گواه) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های تعارضات زناشویی و تعارض والدین بود. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که روش اجرای دوازده قدم انجمن معتادان گمنام موجب بهبود تعارضات زناشویی و تعارضات والد- فرزندی و کاهش فراوانی و شدت تعارضات والد- فرزندی شده است. نتیجه گیری: برنامه دوازده قدمی انجمن معتادان گمنام نقش مهمی در فرآیند بهبودی فرد به روال یک زندگی سالم و برقراری روابط مناسب خانوادگی و اجتماعی ایفا می کند.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۲۳۲-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول و دوم شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APS، سواری،2011)، پرسشنامه پریشانی روانشناختی (k-10، کسلر،۲۰۰۲) و مقیاس اضطراب کرونا (CDAS، علی پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد همبستگی بین پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا با اهمال کاری تحصیلی مثبت و معنی داری (01/0 P≤) می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد 43 درصد از واریانس اهمال کاری تحصیلی بر اساس متغیر پریشانی روانشناختی تبیین می شود و متغیر اضطراب کرونا در حضور متغیر پریشانی روانشناختی سهم معنی داری در تبیین اهمال کاری تحصیلی ندارد. در نهایت بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود به منظور کاهش اهمال کاری تحصیلی تدابیر لازم به منظور کاهش پریشانی روانشناختی دانش آموزان اندیشیده شود.
اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر تنطیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنطیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه سالمندان شهر ایلام در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه آماری شامل 32 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنطیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001- (CERQ)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 2002- RSPWB) و کیفیت زندگی (BREF-WHOQOL, 1996) استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). یافته های این پژوهش نشان داد که درمان گروهی مبتنی پذیرش و تعهد بر کاهش راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و افزایش راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان اثربخش است.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه تفکرات پیش آمده (تداخل شناختی) در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداخل شناختی یعنی افکار مزاحمی که ورزشکاران حین انجام تکلیف تجربه می کنند، در عملکردشان اثر منفی دارند. باتوجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه تداخل شناختی در ورزش انجام شد. جامعه پژوهش حاضر ورزشکاران ایرانی بودند که در یک سال اخیر (1400) تجربه شرکت در مسابقات ورزشی را داشتند که 207 ورزشکار به صورت خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ذهن آگاهی ورزشی و تداخل شناختی در ورزش را تکمیل کردند. به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی، روایی سازه با کمک تحلیل عاملی اکتشافی و روایی همگرا ازطریق محاسبه همبستگی مقیاس تداخل شناختی با مقیاس ذهن آگاهی ورزشی بررسی شد. همچنین، به منظور سنجش پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها نشان داد که سه عامل افکار فرار، افکار بی ربط به موقعیت، نگرانی های عملکرد 08/59درصد واریانس مربوطه را تبیین می کنند و همبستگی معنادار بین مقیاس های ذهن آگاهی ورزشی و تداخل شناختی بیانگر روایی همگرای سازه بود. ضرایب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه (92/0) و خرده مقیاس ها شامل افکار فرار (85/0)، افکار بی ربط به موقعیت (82/۰) و نگرانی های عملکرد (80/۰) پایایی درونی مقیاس را تأیید کردند. نتایج تحلیل عامل تأییدی (96/0=CFI و 93/0=NFI) نیز نشان دهنده برازش مناسب سازه بودند. باتوجه به یافته ها پرسشنامه تداخل شناختی در ورزش از روایی و پایایی قابل قبولی در میان ورزشکاران ایرانی برخوردار بود و مربیان، روان شناسان و پژوهشگران در حوزه ورزش می توانند از این ابزار در پژوهش های خود استفاده کنند.
پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه های شهر همدان
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
93 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه های شهر همدان طی دوران کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان دانشگاه های شهر همدان تشکیل دادند. نمونه ها تصادفی از نوع تصادفی طبقه ای نسبی بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیک (2007) 106 نفر انتخاب که به لحاظ احتیاط این تعداد به 120 نفر افزایش یافت. ابزار پژوهش سه مقیاس گرایش به خودکشی یک (2006)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، داهلم، زمیت و فارلی (1988) بود. برای آزمون فرضیه پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل پژوهش از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی است. تحمل پریشانی نتوانست پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی باشد نتیجه گیری: با تأمین حمایت اجتماعی و افزایش توان تحمل پریشانی، گرایش به خودکشی را می توان به میزان چشمگیری کاهش داد.