فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا ویروس، محدودیت های به وجودآمده، تعطیلی مراکز آموزشی، ناشناخته بودن و ابهامات شناختی این ویروس و نرخ مرگ ومیر ناشی از آن، اضطراب بالایی را به افراد وارد می کند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای رابطه بین ذهن آگاهی و اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود و تعیین برازش مدل براساس داده های تجربی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. 380 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد (193 دختر و 187 پسر) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ذهن آگاهی، شفقت به خود و اضطراب کرونا به صورت آنلاین پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان دادند مدل مفروض با داده های تجربی برازش دارد؛ ذهن آگاهی به طور مستقیم بر اضطراب کرونا اثر معنی دار داشت. همچنین، اثر مستقیم شفقت به خود بر اضطراب کرونا معنی دار بود. افزون بر این، ذهن آگاهی به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود بر اضطراب کرونا تأثیر داشت.
اثربخشی زوج درمانی با مدل EIS بر عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (امینی و همکاران، 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس عاطفه مثبت و منفی تلگن (1985) و مقیاس سازگاری زناشویی اسپاینر (1976) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر عواطف مثبت (41/5 = F و 001/0 = P)، عواطف منفی (60/5 = F و 001/0 = P) و سازگاری زناشویی (15/7 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
رابطه اضطراب کرونا با سرمایه روانشناختی و معنویت
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا باعث ایجاد اضطراب گسترده ای در بین مردم شده بود از این رو، شناسایی عوامل محافظتی به منظور تدوین مداخله های مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف رابطه اضطراب کرونا وسرمایه های روانشناختی و معنویت انجام شد. از بین والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول، تعداد 100نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های سرمایه های روانشناختی مک گی، پرسشنامه اضطراب کرونای علی پور و پرسشنامه معنویت پارسیان پاسخ دادند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که سرمایه های روانشناختی و معنویت با اضطراب کرونا رابطه منفی معنادار داشتند با توجه به نقش محافظتی سرمایه های روانشناختی در کاهش اضطراب کرونا ضروری است در برنامه ریزی های نظام آموزشی و بهداشت روان در جهت کاهش اضطراب به نقش سرمایه های روانشناختی توجه ویژه شود.
اثربخشی مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان با افت تحصیلی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۴-۱۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان در موقعیت های تحصیلی هیجان های مختلفی را تجربه می کنند. هیجان ها همیشه در محیط های آموزشی و بالینی حضور دارند. تاب آوری تحصیلی نیز اشاره به سطوح بالای انگیزه پیشرفت و عملکرد، به رغم شرایط محدودیت دارد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شفقت مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری و هیجان های تحصیلی دانش آموزان با افت تحصیلی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بین دانش آموزان با افت تحصیلی از دبیرستان های پسرانه پایه دوم دوره دوم منطقه 12 شهر تهران، تعیین شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون به پرسشنامه های هیجان تحصیلی پکران و همکاران(2002) و تاب آوری تحصیلی مارتین و مارش (2009) پاسخ دادند. پروتکل مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی پاین(2004) برای گروه آزمایش به مدت 8جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری تحصیلی (001/0= P و 98/19 =F) و هیجان تحصیلی(001/0= P و 001/34= F) مؤثر بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد مشاوران مدارس ، از آموزش های گروهی مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی جهت کنترل هیجانات منفی وافزایش تاب آوری تحصیلی استفاده کنند.
اثربخشی درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
49 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان زن رشته دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی در سال 1401 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش، آموزش فراشناختی را که طی 12 جلسه به مدت 60 دقیقه هر هفته یک بار دریافت کردند و گروه انتظار درمان در فهرست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل کواریانس چند متغیره و از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کرج را تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت است از: پرسشنامه آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994). برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل موجب بهبود نمرات آگاهی فراشناختی دانش آموزان شده است. بین میزان اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در آگاهی فراشناختی دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نمی باشد؛ بنابراین، آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی یک روش مؤثر در آگاهی فراشناختی دانش آموزان است.
رابطه خودپنداره جنسی با گرایش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی گر تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۶۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه خیانت به همسر بود که در سال 1398 به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این جامعه تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (ATIS) (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی (MSSCQ) اسنل (1995) بودند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی (10/0-=β و 01/0=P) و تنظیم هیجان مثبت (04/0-=β و 009/0=P) معنادار بود. اگرچه اثر مستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار نبود (10/0=β و 38/0=P)، اما مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه پژوهش نشان گر نقش میانجی معنادار تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی است که می تواند در آموزش ها و مداخله های کاهش خیانت زناشویی مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل محتوای پست های استعاری اختلال خوردن در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد مبتلا به اختلالات خوردن، آسیب شناسی مربوط به خوردن خود را به مدد استعاره ها بیان می کنند. این تحقیق با هدف تبیین و مقوله بندی پست های استعاری اختلال خوردن در فضای مجازی انجام شد. روش این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوای متن قراردادی و جهت دار بود که به روش آنتروپی شانون در بازه زمانی شهریور 1399 تا اردیبهشت 1401 انجام شد. جامعه این مطالعه شامل کلیه پیام ها و پست های مربوط به اختلالات خوردن بود که در شبکه های اجتماعی (یوتیوب، اینستاگرام و تلگرام) پست یا کامنت گذاشته شدند. به دلیل ماهیت کیفی این مطالعه بر اساس قاعده اشباع نظری و با توجه به نظر متخصصان این حوزه، 250 پست با مضمون روان شناختی مربوط به حوزه اختلال خوردن به صورت هدفمند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس به صورت دستی مقولات و زیرمقوله ها تحلیل شدند. یافته ها نشان داد؛ پست ها و پیام های استعاری مربوط به اختلال خوردن در دو مقوله اصلی ویژگی های بدن مند و حوزه های مبدا غیربدن مند اختلال خوردن قرار می گیرند. از طرفی، هر کدام از این دو مقوله اصلی، زیرمقوله هایی دارند که به وسیله ویژگی های شناختی و روان شناختی از یکدیگر مجزا می شوند. به نظر می رسد؛ پیام ها و پست های متفاوت مربوط به استعاره های اختلال خوردن نیاز به مطالعه از منظرهای مختلف دارند. بر این اساس پیشنهاد می شود در مطالعات آتی این پست های استعاری با توجه به نوع مداخلات موثر بر آن بررسی شوند. ۸
پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
98 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی تفاوتی اخلاقی به توجیه رفتار های آسیب توسط فرد و رهایی از معیارهای اخلاقی در زمینه و زمانی خاص اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده ی بی تفاوتی اخلاقی، سبب شناخت بهتر عوامل ایجاد کننده ی آن می شود. هدف این پژوهش پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازاریان شاغل در بازارهای ارومیه در سال 1401، به تعداد آنها 5000 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، بی تفاوتی اخلاقی بندورا ، صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: طبق نتایج، سه گانه تاریک شخصیت با بی تفاوتی اخلاقی بازاریان شهر رابطه مثبت و معنادار و باور به دنیای عادلانه نیز با بی تفاوتی اخلاقی رابطه منفی و معناداری دارند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، قابلیت تبیین بی تفاوتی اخلاقی بازاریان را دارند. نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت، سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، می توانند بی تفاوتی اخلاقی را تبیین کنند و جهت شناسایی عوامل زمینه ساز بی تفاوتی اخلاقی بکار برده شوند.
اثربخشی مداخلات معنوی-مذهبی بر عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53-64
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ازآنجایی که بدرفتاری هیجانی شوهر می تواند موجب آشفتگی عاطفی و تنفر زن از او شود؛ این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخلات معنوی-مذهبی بر عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی شهر بندرعباس در سال 1398 بود که 28 نفر از آنان به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و اعضای گروه آزمایش تحت مداخلات معنوی-مذهبی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، پرسش نامه پرخاشگری (AQ) و پرسش نامه حالت های روان شناختی مثبت (PPSQ) استفاده شد و داده ها نیز از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیّری (مانکوا) تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که مداخلات معنوی-مذهبی اثر معناداری بر بهبود عاطفه مثبت (43/29F= و 05/0P<)، عاطفه منفی (84/F= و 05/0P<)، کینه توزی (57/12F= و 05/0P<) و بخشش (66/51F= و 05/0P<) در زنان دارای تجربه بدرفتاری همسر داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، مداخلات معنوی-مذهبی می تواند به عنوان روش مؤثر درمانی و آموزشی موجب بهبود عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر شود.
طراحی الگوی مفهومی تبیین موفقیت شغلی مشاوران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
77 - 94
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومیِ تبیین موفقیت شغلی مشاوران مدارس انجام شد. در این پژوهش از روش آمیخته با رویکرد اکتشافی - متوالی هدایت شده استفاده شد. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی توصیفی و در بخش کمی از روش توصیفی- زمینه یابی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده خبرگان و مشاوران موفق آموزش وپرورش استان تهران در سال 98-1397 که تقریباً 1300 نفر بودند. در بخش کیفی نمونه به شیوه هدفمند گلوله برفی انتخاب شد و 10 تا رسیدن به اشباع بررسی شدند. در بخش کمی 300 نفر به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته موفقیت شغلی مشاوران استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه 81/0 به دست آمد و متخصصان روایی صوری و محتوایی آن را تأیید کردند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش کلایزی و در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی با کمک نرم افزار Amous صورت پذیرفت. بر اساس یافته های این پژوهش در بخش کیفی، پنج مقوله اصلی موفقیت شغلی مشاوران مدارس، شامل برخورداری از دانش حرفه ای، کاربست دانش، توسعه توانایی، تعامل شغلی/ اجتماعی و فعالیت های دفتری به دست آمد. یافته های بخش کمی نیز بیانگر برازش مدل اندازه گیری پژوهش با داده های گردآوری شده بود. همچنین نشان داده شده که بین پنج مؤلفه مذکور همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش توصیه می شود که در آموزش ضمن خدمت مشاوران، این پنج مؤلفه را موردتوجه قرار دهند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر توجه آگاهی و گروه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش احساس گناه، افکار خودکشی و ناامیدی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
135 - 145
حوزههای تخصصی:
زمینه: ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﻌییﻦ ﻣﻘﺎیﺴﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸی درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی و درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﺑﻪﺷیﻮه ﮔﺮوﻫی در کﺎﻫﺶ ﻋﻼﺋﻢ احساس گناه ، ناامیدی و افکار خودکشی ﺑیﻤﺎران ﺑﺰرﮔﺴﺎل ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﻓﺴﺮدﮔی اﺳﺎﺳی اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش پژوهش: در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺠﺮﺑی ﭘیﺶآزﻣﻮن و ﭘﺲآزﻣﻮن و ﭘیﮕیﺮی ﺑﺎ ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺸی و ﮔﺮوه کﻨﺘﺮل اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﻤﻮﻧﻪﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻌﺪاد ۶۰ ﺑیﻤﺎر ﻣﺒﺘﻼﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﻓﺴﺮدﮔی اﺳﺎﺳیﺑﻮد. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔیﺮی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ از ﻣیﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. ﺷﺮکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎﮔﻤﺎرش ﺗﺼﺎدﻓی ﺑﻮﺳیﻠﻪ ﻗﺮﻋﻪ در یکی از ﺳﻪﮔﺮوه درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری و ﮔﺮوه ﺷﺎﻫﺪ اﺧﺘﺼﺎص یﺎﻓﺘﻨﺪ (ﻫﺮﮔﺮوه ۲۰ﻧﻔﺮ). درﻣﺎن MBCT در ﻃی ﻫﺸﺖ ﺟﻠﺴﻪ یک ﺳﺎﻋﺘﻪ (ﭘکیﺞﮔﺮوه درﻣﺎﻧیکﺎﺑﺎت زیﻦ) و CBT در ﻃی ﻫﺸﺖ ﺟﻠﺴﻪ یک ﺳﺎﻋﺘﻪ (ﭘکیﺞ ﮔﺮوه درﻣﺎﻧی ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﻣﺎیکﻞﻓﺮی) اﺟﺮا ﮔﺮدیﺪ. ابزار پژوهش: پرسشنامه های؛ افسردگی ویلیام زانگ، شدت افسردگی بک-2، احساس گناه موشر، ناامیدی بک ، افکار خودکشی بک ﻧﺘﺎیﺞ: درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی ﺑﺮای ﻣﻮﻟﻔﻪ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه و افکار خودکشی از اﺛﺮﺑﺨﺸی ﺑیﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮد و در زﻣیﻨﻪ ناامیدی دارای ﺳﻄﺢﻣﻌﻨﺎداری یکﺴﺎﻧی در ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﺑﺎ درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﺑﻮد. کﻠیﺪواژه:ﻣﻘﺎیﺴﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری
پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روابط فرازناشویی یکی از مهم ترین تهدیدها برای ثبات روابط زناشویی و از عمده ترین دلایل طلاق در فرهنگ های مختلف است. طرحواره های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی با کیفیت روابط زناشوئی و گرایش به روابط فرازناشویی ارتباط دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی در پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی زوجین می باشد. روش کار: روش انجام مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای منطقه ۶ تهران در نیمه دوم سال 1398 بودند که نمونه ای 200 نفری به صورت تصادفی چندمرحله ای از میان آنان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های گرایش به روابط فرازناشویی، طرحواره های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی استفاده شد. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند گرایش به روابط فرازناشویی را می توان با ترکیب خطی متغیرهای پیش بین، تبیین کرد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، 24 درصد از واریانس متغیر گرایش به روابط فرازناشویی به کمک متغیرهای پیش بین (طرحواره های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی) قابل پیش بینی است (001/0P≤). نتیجه گیری: با توجه به رابطه بین طرحواره های ناساگار اولیه و حمایت اجتماعی با گرایش به روابط فرازناشویی، پیشنهاد می شود با شناسایی و چالش با طرحواره های ناسازگار اولیه و افزایش میزان حمایت اجتماعی زمینه لازم برای افزایش تفاهم زوجین و کاهش گرایش به روابط فرازناشویی فراهم گردد.
نقش واسطه ای اضطراب زبان در رابطه بین خلاقیت و هوش هیجانی با یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یادگیری زبان انگلیسی بمنظور برقراری ارتباط ملت ها با یکدیگر و نیز مبادله های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی در قرن حاضر بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش نقش واسطه ای اضطراب زبان در رابطه بین خلاقیت و هوش هیجانی با یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان دوزبانه را مورد بررسی قرار داد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوزبانه ترکمن بودند که توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر، 280 دانشآموز بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسش نامه های هوش هیجانی شاته و همکاران (1998)، خلاقیت عابدی (1372)، اضطراب زبان هورویتز و هورویتز (1985) پاسخ دادند. برای سنجش یادگیری زبان انگلیسی از نمره پایان ترم دانش آموزان استفاده شد. داده های بدست آمده با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار های 24SPSS و23Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازندگی خوبی برخوردار هستند. خلاقیت و هوش هیجانی افزون بر اثرات مستقیم مثبت می توانند با واسطه گری اضطراب زبان به طور غیرمستقیم بر یادگیری زبان انگلیسی اثر بگذارند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان با تدوین برنامه هایی برای افزایش هوش هیجانی و خلاقیت اضطراب زبان را کاهش داده و به این ترتیب یادگیری زبان افزایش یابد.
ارزیابی میزان رضایتمندی زوجیت در حوزه های ده گانه زندگی مشترک والدین کودکان خودمانده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۰۷۸-۱۰۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعدد نشان داده اند والدین دارای کودک خودمانده رضایتمندی زوجیت پایین تر نسبت به والدین دارای کودک عادی و دیگر گروه های استثنایی دارند. بنابراین، لازم است رضایتمندی زوجیت آن ها در حوزه های مختلف بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و عواملی که در کاهش این رضایت اثرگذار بوده اند بویژه در میان والدین با کودکان خودمانده با نگاه دقیق تری بررسی شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی زوجیت در حوزه های ده گانه زندگی مشترک والدین کودکان خودمانده و عادی بود. روش: طرح پژوهش حاضر در این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش حاضر شامل؛ والدین کودکان خودمانده و عادی اعم از پدران و مادران در شهر تهران بود. جهت تکمیل پرسشنامه ها 80 نفر در نمونه بالینی و 80 نفر در نمونه عادی مورد آزمون قرار گرفتند. نمونه گیری پژوهش در والدین کودکان خودمانده نمونه گیری در دسترس و در والدین کودکان عادی نمونه گیری تصادفی بود. ابزار استفاده شده در این پژوهش مقیاس رضایتمندی زوجیت افروز (1394) بود که این مقیاس (از طریق ارسال پستی) توسط والدین کودکان خودمانده و والدین کودکان عادی تکمیل شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری با بهره گیری از نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با توجه به آماره F، اثر اصلی گروه عضویت کودکان (خودمانده و عادی) بر رضایت مندی زناشویی با کنترل متغیرهای مخدوشگر معنادار بود (0/001 P<). بنابراین تفاوت معناداری بین میزان رضایتمندی زناشویی والدین کودکان خودمانده و عادی وجود دارد؛ و میزان تأثیر آن برابر0/915 است. نتیجه گیری: والدین دارای کودکان خودمانده در مقایسه با والدین کودکان عادی مشکلات بیشتری در تمامی حوزه های زناشویی دارند.
نقش تعدیل گر سبک های حل تعارض در رابطه تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر سبک های حل تعارض در رابطه تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی صورت گرفت. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل شهر مشهد در بازه زمانی اردیبهشت ماه تا تیرماه 99 بود که تعداد ۲۶۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (۲۰۱۰)، مقیاس تعارض زناشویی ثنایی و براتی (۱۳۷۵) و نسخه دوم پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم (۱۳۶۱) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که تمامی مؤلفه های تعارض زناشویی با طلاق عاطفی همبستگی مثبت و معنادار و با سبک حل تعارض سازنده رابطه منفی معناداری دارند. همچنین بین سبک حل تعارض سازنده با طلاق عاطفی نیز رابطه منفی معناداری برقرار است. علاوه بر این، بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده از سبک حل تعارض سازنده، میان تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی، نقش تعدیل کنندگی دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تعارضات زناشویی می توانند با تعدیل گری استفاده افراد از سبک حل تعارض سازنده، کاهش طلاق عاطفی را پیش بینی کنند. لذا افراد با بهره گیری از سبک های حل تعارض سازنده، علی رغم تجربه تعارضات زناشویی سردی رابطه و طلاق عاطفی را به احتمال کمتری تجربه می کنند.
رابطه بین مرزهای بیرونی خانواده و مسئولیت پذیری: نقش واسطه ای خودمهارگری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مرزهای بیرونی خانواده و مسئولیت پذیری همسران با نقش میانجی خودمهارگری اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است که از میان جامعه آماری همسران متأهل استان اصفهان به صورت نمونه گیری تصادفی 156 نفر انتخاب شدند و به خرده مقیاس مرزهای بیرونی خانواده از پرسشنامه مرزهای خانواده H.FBQ، خرده مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه کالیفرنیا CPI-Re و پرسشنامه خودمهارگری براساس منابع اسلامی SCS-BIS پاسخ دادند. رابطه بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون خطی بررسی و تحلیل داده های پژوهش با روش چهارمرحله ای باورن و کنی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیر پیش بین (مرزهای بیرونی خانواده) و متغیر ملاک (مسئولیت پذیری) رابطه مثبت معنا داری وجود دارد؛ همچنین براساس یافته ها بین متغیر میانجی (خودمهارگری) و متغیر پیش بین (مرزهای بیرونی خانواده) رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و نیز نتایج نشان داد که بین متغیر ملاک (مسئولیت پذیری) و متغیر میانجی (خودمهارگری) رابطه مثبت معنا داری وجود دارد؛ درنتیجه می توان گفت خودمهارگری در رابطه با مرزهای بیرونی خانواده و مسئولیت پذیری نقش میانجی ایفا می کند.
تدوین مدل علّی سازگاری تحصیلی بر اساس خودتنظیم گری هیجانی و جهت گیری تسلط مدار گرایشی و نقش میانجی گری شکفتگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۱۰۲۰-۱۰۰۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: سازگاری تحصیلی به توانایی سازگاری با اطلاعات، تجربیات و محیط آموزشی جدید اشاره دارد. از جمله ویژگی های مهمی که می تواند بر س ازگاری تحصیلی تأثیرگذار باشد، توانایی خودتنظیم گری هیجانی و جهت گیری تسلط مدار گرایشی با نقش میانجی شکفتگی تحصیلی در دانش آموزان است. با این حال، تاکنون هیچ پژوهش یکپارچه نگری روابط این متغیرها را در قالب یک مدل جامع نگر مورد بررسی قرار نداده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علّی سازگاری تحصیلی بر اساس خودتنظیم گری هیجانی و جهت گیری تسلط مدار گرایشی و نقش میانجی گری شکفتگی تحصیلی در دانش آموزان بود. روش: در این مطالعه توصیفی - همبستگی، جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر مهاباد در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اهداف پیشرفت (AGQ-R) الیوت و مورایاما (2008)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی مارس (1998)، مقیاس شکفتگی تحصیلی دینر و بیسواس (2008) و پرسشنامه استاندارد سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) است. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد متغیرهای خودتنظیم گری هیجانی (0/001 P=)، جهت گیری تسلط مدارگرایشی (0/004 P=) و شکفتگی تحصیلی (0/001 P=) بصورت مستقیم سازگاری تحصیلی را پیش بینی نمودند. همچنین خودتنظیم گری هیجانی (0/001 P=) و جهت گیری تسلط مدار گرایشی (0/001P=) با شکفتگی تحصیلی رابطه مستقیم دارد. خودتنظیم گری هیجانی و جهت گیری تسلط مدار گرایشی با واسطه گری شکفتگی تحصیلی بر سازگاری تحصیلی رابطه غیرمستقیم دارد (0/001P=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، شکفتگی تحصیلی (به معنای میل به پیشترفت و بهتر شدن) در ارتباط بین خودتنظیم گری هیجانی، جهت گیری تسلط مدار و سازگاری تحصیلی نقش واسطه ای معنادار ایفا می کند.
پیش بینی خردمندی بر اساس مولفه های تجارب دانشگاهی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
250 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین یک مدل معادلات ساختاری برای سنجش روابط مستقیم و غیر مستقیم خردمندی بر اساس مولفه های تجارب دانشگاهی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش حاضر در حوزه طرح های توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری دانشگاه تهران در سال 99-1398 تشکیل می دادند که به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس حداقل آزمودنی مورد نیاز به ازای متغیرهای آشکار در مدل، تعداد ۳۵۷ نفر بود. روش نمونه-گیری، خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بود. به منظور گردآوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های خردمندی اشمیت و همکاران (2012)، تجارب دانشگاهی پیس و کووه (2002) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و AMOS-22 صورت گرفت. ارزیابی مدل پژوهش با استفاده از شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری و با تکنیک تحلیل مسیر صورت گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که تجارب دانشگاهی قادر به پیش بینی مستقیم خردمندی بوده و دارای اثر مستقیم و معنادار می باشد. تعیین معناداری اثر غیر مستقیم نیز حاکی از آن است که انعطاف پذیری شناختی نقش میانجی گری داشته و سهم واسطه گری آن بین متغیرها به صورت کامل است. در نتیجه داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.
ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۶۴-۴۵۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهارت های مهم زندگی مسئولیت پذیری در ابعاد مختلف شخصی و کاری است که در نظام آموزش به خصوص آموزش عالی برای توسعه و شکوفایی علمی و توسعه جامعه اجتناب ناپذیر است. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی-کمی) و از نظر هدف کاربردی بود. در بخش کیفی جامعه آماری شامل خبرگان آموزش عالی و متخصصین مرتبط با موضوع در دانشکده های دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش محقق بعد از انجام 23 مصاحبه با نمونه های مورد نظر به اشباع نظری رسید. همچنین در بخش کمی نیز جامعه پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های ذی ربط دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بود که ارسال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 387 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ 88/0 حاصل شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت پذیری فردی شامل چهار مقوله (هویت ملی، خودآگاهی، آینده نگری، خود توسعه ای) و مسئولیت پذیری حرفه ای شامل 5 زیر مقوله (دانش حرفه ای، فرهنگ نقد و انتقادپذیری، وجدان کاری، اخلاق حرفه ای، یادگیری مادام العمر) بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که بخش ساختاری نیز مدل روابط بین متغیرهای پژوهش مدل اندازه گیری متغیرها با برازش مناسب تائید شد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان دارای مولفه های متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزش عالی می توانند در جهت ارتقای آن و بهبود فرهنگ مسئولیت پذیری بدان توجه کنند.