فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنظیم و پیشبرد کارراهه یک اقدام دوجانبه و مستلزم تعامل همه جانبه و پویای عضو هیئت علمی و دانشگاه است. موفقیت در این زمینه می تواند آثار زیادی در زندگی فردی و سازمانی اعضای هیئت علمی داشته باشد.. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی کارراهه بیرونی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بود. روش کار: به منظور نیل به این هدف، از رویکرد کیفی و از روشتحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه پژوهش اساتید دانشگاه ارومیه در سال 1398 که دارای سوابق علمی و اجرایی و همچنین آشنایی به حوزه علوم رفتاری و مدیریت بودند انتخاب و براساس اشباع نظری داده ها، تعداد 23 نفر در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد، داده های بدست آمده از مصاحبه ها به کمک نرم افزار کیفی(Maxquda18) و در قالب کدهای باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: پس از بررسی و تحلیل کدهای مصاحبه در دو قالب کد باز و محوری، 33 کد باز و 5 کد محوری استخراج گردید که بعنوان ابعاد و مولفه های اصلی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی شناسایی شد و مدل مطلوب کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی ارائه گردید. 5 مولفه اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی عبارتند از شایستگیهای بین فردی و تحول آفرین، توسعه برون سازمانی پژوهش، ارتباط با صنعت، مراودات و همکاریهای علمی، ارتباط با اجتماع که این 5 مؤلفه بعنوان ابعاد اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از این است که کارراهه شغلی می تواند در زندگی فردی و اجتماعی اعضای هیئت علمی تحولات زیادی را ایجاد نماید و انگیزه ها و استعدادها و توانمندیهای فردی اعضای هیات علمی را در راستای مسئولیتها و وظایف شغلی آن ها همسو سازد و همچنین به کسب هویت دانشگاهی و برنامه ریزی رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی منجر شود.
مقایسه ابعاد باورهای فراشناختی در دانش آموزان دارای اضطراب امتحان و دانش آموزان بدون اضطراب امتحان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۳۴-۴۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد باورهای فراشناختی در دانش آموزان دارای اضطراب امتحان و بدون اضطراب امتحان بوده و این پژوهش از نوع علی مقایسه ای می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش 200 نفر از دانش آموزان دانش آموزان شهر دزفول بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کارت رایت هاتون و مقیاس اضطراب امتحان اسپیلگر بودند. برای بررسی روایی و پایایی این ابزارها از روش همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان دادند که دانش آموزانی که دارای اضطراب امتحان بودند در ابعاد باورهای مثبت درباره نگرانی (باورهای فراشناخت مثبت)، باورهای منفی درباره کنترل پذیری افکار و خطرات مربوط به نگرانی (باورهای فراشناخت منفی)، عدم اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار نمره بالاتری را نسبت به دانش آموزان بدون اضطراب امتحان کسب کردند؛ و در بعد خودآگاهی شناختی دانش آموزان بدون اضطراب امتحان نمره بالاتری را نسبت به دانش آموزان دارای اضطراب امتحان کسب کرده اند. نتایج حاکی از آن است که باورهای فراشناختی نقش مهمی در اضطراب امتحان دارند بنابراین اقدامات لازم آموزشی و همچنین درمانی جهت کاهش اضطراب امتحان می تواند مؤثر باشد.
تاثیر تمرین شنا بر سایتوکاین های التهابی درسرم موش های مبتلا به افسردگی-دیابت نوع دو
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات تجربی نشان داده دیابت نوع دو با اختلالات مرتبط با افسردگی ارتباط دارد. التهاب به عنوان یک مکانیسم رایج در دیابت نوع دو و افسردگی شناخته شده است. مطالعات متعدد نشان داده که ورزش شنا می تواند علائم مرتبط با افسردگی را کاهش دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین شنا برسایتوکاینهای التهابی در سرم موش های مبتلا به افسردگی- دیابت نوع دو بود. روش: طرح پژوهش تجربی از نوع کارآزمایی تصادفی کنترل دار می باشد. جامعه آماری ، موش های نرC57BL6 نگهداری شده در انستیتو پاستور ایران سال 2021 می باشد. 40 موش بصورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه(۲۰نمونه درگروه) تقسیم شد. یک گروه با غذایی پرچرب و استرپتوزوسین دیابتی شد. دیابتی ها 4 هفته تحت تمرین شنا قرار گرفتند. سپس، رفتارهای شبه افسردگی با ترجیح ساکارز، هایپوفاژی ناشی از تازگی، تعامل اجتماعی و تست تعلیق دم مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین سطوح گلوکز، انسولین و سایتوکاین های پیش التهابی مانند اینترلوکین1بتا و فاکتور نکروز تومورآلفا را در سرم حیوانات اندازه گیری کردیم. داده ها توسط گراف پدپریزم مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد دیابت نوع دو رفتارهای افسردگی را در موش به طور قابل توجهی افزایش می دهد. همینطور، ورزش شنا باعث کاهش رفتار شبه افسردگی در موش های دیابتی نوع دو و همچنین باعث کاهش گلوکز و سایتوکاین های التهابی در سرم موش های مبتلا به دیابت نوع دو شد. نتیجه گیری: در مجموع، این مطالعه نشان می دهد که ورزش شنا با کاهش التهاب در موش های دیابتی نوع دو، رفتار شبه افسردگی را کاهش می دهد. مطالعات بالینی بیشتری برای تایید این یافته ها در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مورد نیاز است.
خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی با نوجوان ترنس خودکشی گرا: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۸۵-۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش کاربرد خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی برای نوجوان تراجنسیتی با افکار خودکشی گرایی بود. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. نمونه پژوهش یک نوجوان تراجنسیتی (زن به مرد) و والدینش بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس افکار خودکشی گرایانه طی مراحل درمان توسط نوجوان تکمیل شد و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی در 27 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. همچنین برای تحلیل و تفسیر داده ها از ترسیم دیداری استفاده شد. نتایج: نتایج مرحله به مرحله خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی نشان می دهد این درمان در کاهش معنادار افکار خودکشی گرایی نوجوان تراجنسیتی مؤثر بوده است. نتیجه گیری: کار بالینی موفق با نوجوانان تراجنسیتی و خانواده های آنان رابطه ای مبتنی بر دلبستگی ایمن ایجاد می کند. خانواده درمانگران می توانند از خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی برای مداخله در خودکشی گرایی افراد تراجنستی استفاده کنند. این درمان در مواجهه مؤثر خانواده با روند تغییرات فرزند تراجنسیتی، مؤثر است.
پیش بینی پذیرش خود بعد از عمل جراحی زیبایی براساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۴۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پذیرش خود بعد از عمل جراحی زیبایی براساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان و مردان با تجربه جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر تهران در شش ماهه اول سال 1401 بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد مراجعه کننده به این کلینیک ها تعداد 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش بی قید و شرط خود (USAQ، چمبرلین و هاگا، 2001)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO، کاستا و مک کری، 1989) و مقیاس طرحواره های هیجانی (ESC، لیهی، 2002) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین روان رنجورخویی، برون گرایی و طرحواره های غیرانطباقی با پذیرش خود رابطه منفی و معنادار و بین تجربه گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی و طرحواره های انطباقی با پذیرش خود رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی در مجموع 79/0 پذیرش خود را تبیین می کنند. بنابراین پیشنهاد می شود در اجرای برنامه های پیشگیری و درمانی به بررسی و ارزیابی پذیرش خود، ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی پرداخته شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۰۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی سال 1402 منطقه 16 شهر تهران بود که از بین آن ها با نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه مساوی 15 نفری به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (SRQ-A، بوفارد و همکاران، 1995) و پرسشنامه تعلل ورزی (APQ، سواری، 1390) استفاده شد. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان با توجه به پروتکل گراس (2002) طی 8 جلسه اجرا شد، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. تحلیل داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری در خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی تفاوت معنادار در سطح (001/0p≤ )وجود دارد. ازآنجاکه آموزش تنظیم هیجان سبب ارتقاء مهارت های فردی، بین فردی و مدیریت مناسب تر هیجانات می شود می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای بهبود کارکرد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ﺑﯿﻤﺎران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام.اس شهر تبریز در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از جامعه آماری بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی درگروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 60 دقیقه ای در طول چهار هفته و هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970 ،DAS)، مقیاس کارآمدی در افتادن کمپن و همکاران (2008 ،FES-I) و پرسشنامه نشانگان افت روحیه کیسان و همکاران (2004 ،DS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه تفاوت معناداری وجود دارد. (01/0P<). در نتیجه به کمک درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان گام مؤثری در بهبود اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس برداشت.
ارائه مدل ساختاری توسعه خلاقیت و نوآوری سازمانی در آموزش و پرورش: نقش خود رهبری، خلاقیت کارکنان، جو خلاقیت و جهت گیری نوآورانه در محل کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خلاقیت و نوآوری از مهم ترین عواملی است که می تواند به پویایی سازمان ها و نهادهای مختلف بخصوص آموزش و پرورش کمک نماید. از این رو پژوهش در این حیطه حائز اهمیت است و لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی توسعه خلاقیت و نوآوری سازمانی در آموزش و پرورش با ارائه مدل ساختاری خودرهبری، خلاقیت کارکنان، جو خلاقیت و جهت گیری نوآورانه در محل کار بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش (معلمان، مدیران، کارکنان اداری و ...) شهرستان دهدشت در سال 1403 بود که از بین آن ها تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های جهت گیری نوآورانه ونگتادا و رایس (2008)، خلاقیت کارکنان لی و همکاران (2014)، جو خلاقیت ونگتادا و رایس (2008) و خود رهبری هاتون و همکاران (2012) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر به کمک نرم افزارهای SPSSV24 و AMOSV24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر خود رهبری با نقش میانجی گری جو خلاقیت (216/0) و خلاقیت کارکنان (323/0) اثر معنی داری بر جهت گیری نوآورانه داشت. همچنین جو خلاقیت با میانجی گری خلاقیت کارکنان (136/0) اثر مثبت و معنی داری بر جهت گیری نوآورانه داشت (01/0>P). نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است و لذا استفاده از این مدل می تواند به معلمان، مدیران و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت در ارتقای جو خلاقانه، خلاقیت کارکنان و در نتیجه جهت گیری نوآورانه در آموزش و پرورش کمک نماید.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری و سرسختی خانواده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی شفقت درمانی بر تاب آوری و سرسختی خانواده در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش زنان سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی شهرستان یزد در سال 1402 بودند. برای انتخاب نمونه به روش نمونه گیری دردسترس 30 زن سرپرست خانوار انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (15 زن) و کنترل (15 زن) قرار گرفتند. پس از گروه بندی و انجام پیش آزمون، طی 24 جلسه 90 دقیقه ای، درمان مبتنی بر شفقت به گروه آزمایش ارائه شد. ابزار سنجش این پژوهش، پرسشنامه های تاب آوری خانواده و سرسختی خانواده بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر وآزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت باعث بهبود تاب آوری و سرسختی خانواده در زنان سرپرست خانوار می شود. بنابراین درمان مبتنی بر شفقت می تواند گزینه مناسبی برای زنان سرپرست خانوار باشد تا بتوانند مشفقانه با خود رفتار کند و برخورد مناسب تری با فشارها و مسئولیت های زندگی داشته باشند.
ساخت و اعتبار یابی مقیاس اهمال کاری در نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
132 - 141
حوزههای تخصصی:
برپایی نماز ضمن برقراری ارتباط باخدا، باعث ایجاد آثار روانی و جسمانی مثبتی در فرد نمازگزار می شود. باوجود این آثار ارزشمند جسمانی و روان شناختی نماز برای انسان، به طور مکرر مشاهده می شود که بسیاری از افراد در سنین مختلف از کودکی تا بزرگ سالی، در برپایی نماز و اقامه آن اهمال ورزیده و جدیت لازم را ندارند.باعنایت به اینکه شیوه سنجش یک سازه مانند اهمال کاری در نماز، نقش مهمی در نتایج پژوهش های پیرامون آن و به تبع آن کاربردهای مداخلاتی حاصل از آن دارد و تاکنون مقیاسی برای این سازه مورد ساخت و اعتباریابی قرار نگرفته است، پژوهش حاضر به منظور ساخت و اعتبار یابی مقیاس عمومی اهمال کاری در نماز انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و ساخت ابزار بود و در چهارمرحله شامل گردآوری و تعیین موضوع ها یا منابع اهمال کاری، اجرای آزمایشی پرسشنامه برای تعیین روایی (CVI)، بررسی و انتخاب سؤالات پرسشنامه و اعتبار یابی فرم نهایی پرسشنامه انجام گرفت. مجموعاً نتایج پژوهش نشان داد که نمره کل دارای همسانی درونی بالایی(89/0) است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس ساخته شده از 5 عامل تشکیل شده است که جمعاً 03/63 درصد از واریانس کل را تبیین می کند. در این میان عامل نخست با ارزش ویژه 193/7، درحدود 97/29درصد واریانس کل، عامل دوّم با ارزش ویژه 116/3، درحدود 98/12درصد واریانس کل و عامل پنجم با ارزش ویژه 156/1 درحدود 81/4درصد واریانس کل متغیرها را توجیه می کنند. بنابراین، طبق نتایج این پژوهش، مقیاس عمومی اهمال کاری در نماز، از اعتبار مناسبی برخوردار بوده و می تواند جهت انجام تحقیقات گسترده مرتبط مورداستفاده قرارگیرد.
بررسی رابطه بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی بود. با توجه به هدف، روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را تمامی دختران آسیب دیده از شکست عاطفی مراجعه کننده به کلینیک های تخص نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شد. با استناد به این جدول، حجم نمونه آماری مورد نظر برابر با 175 نفر تخمین زده شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو(2003)، پرسشنامه ضربه ی عشق راس(1999)، قدرت ایگو مارکستروم وهمکاران(1997) ، تنظیم هیجان گراس و جان (2003)، و پرسشنامه جمعیت شناختی و بالینی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی و از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد مقدار ضریب اثر تعدیلی تنظیم هیجان در رابطه بین بهزیستی روانشناختی و قدرت ایگو برابر با 0.106 می باشد. آماره t اثر تعدیلی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار گزارش شد [05/0P –Value ≤ ]. بنابر این نتایج بین بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی رابطه معنی داری وجود دارد.
دلایل نهان شیدایی یا کراش از دیدگاه دانشجویان: مطالعه پدیدارشناختی در حوزه روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
120 - 127
حوزههای تخصصی:
تلاش در برقراری روابط عاطفی و صمیمی با دیگران یکی از نیازهای مهم در دوره جوانی است. در سال های اخیر با رشد تکنولوژی و ظهور فناوری های ارتباطی از جمله رسانه های اجتماعی پدیده کراش در بین جوانان رایج شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر مطالعه کراش یا نهان شیدایی از دیدگاه دانشجویان بود. طرح پژوهش از نوع کیفی پدیدارشناختی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401 بود که به صورت نمونه دردسترس انتخاب شدند. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از این گروه از دانشجویان تا رسیدن به مرحله اشباع نظری انجام گرفت. تحلیل داده ها با روش کلایزی و مشخص کردن مضامین اصلی و فرعی نشان داد که علل انتخاب کراش به عنوان یک روش برقراری ارتباط عاطفی شامل دلایل روان شناختی مثل اعتماد به نفس پایین، خجالتی بودن، مورد توجه قرار گرفتن و دلایل اجتماعی مثل طرد شدن از سوی دوستان، انتخاب یک دوست، کمبود مهارت های ارتباطی، اجبار از سوی دوستان، ترس از تحقیر شدن و سوژه شدن بود. بر پایه این یافته ها ارایه برنامه های مداخلات روان شناختی و آموزشی در ارتقای مهارت های تعاملات اجتماعی و بین فردی ضروری است.
بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار (ECBT) بر نگرانی و حساسیت اضطرابی کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
150 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از رایجترین مشکلات بالینی در کودکان اختلالات اضطرابی است که با آسیب شناسی روانی قابل توجهی همراه است. پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبستان بود که در سال تحصیلی 1400- 1401 در دبستانهای ابتدایی بخش کهریزک تحصیل می کردند. ابتدا از طریق نمونه گیری خوشه ای 672 نفر به ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM -5 (2017)، و نگرانی (1997) پاسخ دادند، در مرحله دوم 30 نفر از بین دانش آموزانی که براساس مقیاس های پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM-5 (2017) و مصاحبه بالینی حداقل یکی از ملاک های اختلالات اضطرابی را برآورده کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان دارای اختلالات اضطرابی اثرگذار بود (سطح معناداری 05/0). براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار در بهبود نگرانی و حساسیت اضطرابی تاثیر دارد، با توجه به این شواهد استفاده از گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار برای اختلالات هیجانی در کار بالینی با کودکان مضطرب توصیه می گردد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن دیابت مراجعه کننده به مراکز درمانی، بهداشتی و درمانگاه های بوشهر در شش ماهه اول سال 1401 بود. در این پژوهش تعداد 35 افراد مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (18 نفر) و گواه (17 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی ده هفته در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقا سلامت (والکر و همکاران، ۱۹۸۷) و پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس (با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت (0/001>P؛ 0/59=Eta؛ 48/85=F) و خودمراقبتی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 52/15=F) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند با با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو استفاده شود.
اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
111 - 120
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری ریاضی با اختلال در عملکرد شناختی مرتبط است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 30 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند که به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره گمارده شدند (گروه آزمایش و گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (2003) جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (1988)، آزمون مهارت های دیداری–حرکتی بندر گشتالت (1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (1936) بود. داده ها با روش های امار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش چند حسی تاثیر معناداری بر سرعت پردازش و حافظه کاری و هماهنگی دیداری–حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی داشت. بنابراین می توان از آموزش چند حسی برای کاهش مشکلات کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بهره جست.
اثر تعارض والد-فرزند بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری: نقش میانجی گر امنیت عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
87 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تعارض والد-فرزند بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری با توجه به نقش میانجی گر امنیت عاطفی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری از طریق تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع اول و دوم متوسطه شهر اهواز بود. که از بین آن ها تعداد 240 نفر دانش آموز از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض والد-فرزند، مقیاس امنیت عاطفی، پرسشنامه افسردگی کودکان، پرسشنامه درونی کردن مشکلات و پرسشنامه پرخاشگری بود. داده های پژوهش برای ارزیابی الگوی مفهومی از روش معادلات ساختاری بررسی و برازش مدل تایید شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از اثر مستقیم تعارض والد-فرزند بر امنیت عاطفی، علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری و اثر مستقیم امنیت عاطفی بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری بود. همچنین نتایج نشان داد که تعارض والد-فرزند از طریق امنیت عاطفی بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری اثر غیرمستقیم داشت. همچنین پیشنهاد شد برای ایجاد امنیت عاطفی در خانواده، دوره های آموزش فرزند پروری توسط مراجع مرتبط ذی صلاح برگزار گردد.
مدل یابی ساختاری رابطه سازگاری هیجانی و ذهن آگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
83 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس شایع ترین بیماری سیستم اعصاب مرکزی است که باعث از کارافتادگی و ناتوانی بسیاری از بیماران می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سازگاری هیجانی و ذهن آگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش: روش این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مبتلا به بیماری ام.اس در شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. برای این منظور به انجمن ام.اس ایران مراجعه و 300 بیمار به وسیله نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های سازگاری هیجانی (رابیو و همکاران، 2007)، ذهن آگاهی (کارداسیوتو و همکاران، 2008) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) استفاده شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد ابعاد ذهن آگاهی (آگاهی متمرکز بر لحظه حاضر و پذیرش) به عنوان متغیرهای برونزای پژوهش بر ابعاد سازگاری هیجانی (فقدان نظم بخشی انگیختگی های هیجانی و فیزیولوژیک، ناامیدی و تفکر آرزومندانه) هم دارای اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم است (001/0>P).
نتیجه گیری: آنچه از یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت، اهمیت دادن به آموزش مهارت های ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به ام .اس و بهبود مهارت های شناختی در تنظیم هیجانی است. باتوجه به استرس ادراک شده توسط این افراد، هرچه قدر فرد بر آرزوها و افکار مخرب متمرکز شود و تمرکز خود را بر زمان حال از دست دهد و نتواند بیماری خود را بپذیرد، بدون شک سیر و روند بیماری سریع تر خواهد بود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت و درمان شناختی– رفتاری بر اعتیاد به اینترنت و رفتارهای پر خطر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
22 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت و درمان شناختی- رفتاری بر اعتیاد به اینترنت و رفتارهای پر خطر دانش آموزان پسر شهر یاسوج بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر یاسوج در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در ابتدا، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت توسط دانش آموزان تکمیل گردید و 45 دانش آموز که نمره اعتیاد به اینترنت آنان بالاتر از نقطه برش (برابر با 46) بود، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پیش از اجرای مداخلات، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی توسط آزمودنی ها تکمیل شد. پس از آن، گروه آزمایشی 1 (درمان شناختی- رفتاری) و گروه آزمایشی 2 (درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت) در 10 جلسه 90 دقیقه ای، تحت مداخله قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از آخرین جلسه، پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت می توانند بر کاهش اعتیاد به اینترنت و رفتارهای پر خطر مؤثر باشند (0/001>p). همچنین تفاوت معناداری بین دو درمان مشاهده نشد(0/05<p). با توجه به نتایج، درمانگران و متخصصان بالینی می توانند از درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت به عنوان رویکردهای درمانی مؤثر در زمینه اعتیاد به اینترنت و پیشگیری از رفتارهای پرخطر استفاده کنند.
ادراک طبقه اجتماعی از طریق ابعاد چندگانه با میانجیگری تصورات قالبی مرتبط با طبقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
65 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات اندکی قابل مشاهده بودن طبقه اجتماعی را از طریق نشانه های غیرکلامی و همچنین تصورات قالبی مرتبط با طبقه را بررسی کرده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی گزارش شده و ادراک شده از طریق تصاویر با میانجیگری تصورات قالبی مرتبط با طبقه شامل: جذابیت، صمیمیت، عاطفه، شایستگی، تسلط و بلوغ چهره است.
روش: پژوهش حاضر از مطالعات همبستگی و تحلیل مسیر بوده که از 110 دانشجویی تحصیلات تکمیلی در کتابخانه ملی ایران به صورت نمونه گیری در دسترس تصویربرداری شد. همچنین، افراد جایگاه طبقه اجتماعی خود را با مقیاس ذهنی طبقه اجتماعی و تحصیلات والدین مشخص کردند. سپس ادراک کنندگان دیگری، جایگاه طبقاتی تصاویر و تصورات قالبی مرتبط با طبقه را ارزیابی کردند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل مسیر تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که ظاهر صورت نشان دهنده ساختار زیربنایی طبقه اجتماعی است. همچنین نشان داد که ادراک کنندگانی که طبقه اجتماعی را طبقه بندی می کنند، از انواع برداشت های کلیشه ای برای قضاوت خود استفاده می کنند. ازجمله جذابیت، شایستگی، عاطفه و صمیمت و تمامی این متغیرها همبستگی مثبت و معناداری با طبقه اجتماعی بالاتر دارند. اما متغیرهای تسلط و بلوغ چهره همبستگی منفی با طبقه اجتماعی ادراک شده دارند و به عنوان متغیرهای معتبر در برداشت طبقه اجتماعی استفاده نمی شوند.
نتیجه گیری: به طورکلی، این پژوهش ساختار روشن تری از رابطه بین وضعیت طبقه اجتماعی و ظاهر چهره ارائه می دهد و به درک این موضوع کمک می کند که چگونه اولین برداشت از جایگاه طبقه اجتماعی ممکن است نه تنها بر تعاملات روزانه ما تأثیر می گذارد، بلکه نتایج بلندمدتی در زندگی ما دارد.
پردازش شنیداری جمله و پلنیوم گیجگاهی: شواهدی از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در دوزبانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ناحیه پلنیوم گیجگاهی چپ و راست در پردازش شنیداری جملات زبان اول و دوم در افراد دوزبانه اجرا شد. روش کار: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان دوزبانه ترکی_فارسی شهر تهران در سال 1398 بود. داده های 36 فرد دوزبانه که به روش هدفمند انتخاب شده بودند، در حین اجرای یک تکلیف شنیداری دوزبانه به روش تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) اخذ شد. به منظور شناسایی الگوی فعالیت محرک های دستوری_نادستوری زبان اول و دوم در ناحیه پلنیوم گیجگاهی، آنالیزی بر مبنای ناحیه مطلوب (ROI-based) در نرم افزار FSL اجرا شد و درصد تغییر سیگنال به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج و در نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل آماری شد. یافته ها: اگرچه معناداری اثر دستوری بودگی برای هر دو زبان اول و دوم در پلنیوم گیجگاهی چپ و راست مشاهده شد (0/001>P)، برانگیختگی پلنیوم گیجگاهی چپ بیشتر بود. افزون بر این، پاسخ مغزی بزرگتر به جملات نادستوری زبان اول در مقایسه با جملات نادستوری زبان دوم در پلنیوم گیجگاهی چپ محرز شد. نتیجه گیری: هم پوشانی همبسته های نورونی دو زبان در پلنیوم گیجگاهی، به عنوان یک واسط محاسباتی، سطح بالای بسندگی دوزبانه های حاضر به زبان دومشان را که در سن 7 سالگی آموخته بودند، تأیید می کند. پلنیوم گیجگاهی چپ نقش برجسته تری در پردازش شنیداری جملات در افراد دوزبانه دارد که ممکن است دال بر یک سویه شدگی این ناحیه باشد. فعالیت بیشتر زبان اول نسبت به زبان دوم در پلنیوم گیجگاهی چپ، حاکی از این است که در حالت دوزبانه و در شرایطی که فرد دوزبانه به هر دو زبان اول و دوم خود به یک میزان مسلط است، زبان اول به عنوان زبان پایه عمل می کند که مستلزم صرف زمان و منابع شناختی بیشتر برای مهار و فعال سازی مجدد این زبان است.